اندیکاتور EMA به شما چه می‌گوید؟


استراتژی ترکیبی MACD-RSI-EMA

همانطور که در گذشته گفتیم، اندیکاتورها تحولی چشم‌گیر در کیفیت تحلیل نمودارهای قیمت ایجاد کردند. امروزه استراتژیهای زیادی در بین معامله‌گران بازارهای مالی وجود دارد که با اندیکاتورها طراحی شده‌اند و در عین سادگی، بازدهی بسیار مناسبی نیز دارند. در این استراتژی معاملاتی نیز از سه اندیکاتور پر طرفدار استفاده شده است که ترکیب صحیح آنها باهم یک استراتژی بسیار جذاب را پدید آورده است.

اندیکاتور EMA:

از خانواده میانگین‌های متحرک می‌باشد و به صورت نمایی یا لگاریتمی اقدام به میانگین‌گیری از نمودار قیمت می‌کند. در روش میانگین‌گیری به به صورت نمایی، به قیمتهای جدیدتر وزن بیشتری داده می‌شود؛ لذا قیمتهای جدیدتر وزن بیشتری در محاسبات دارند.

اندیکاتور MACD:

مکدی از خانواده نوسانگرها می‌باشد و شامل دو ناحیه منفی و مثبت می‌باشد. ساختار مکدی را دو میانگین متحرک کوتاه و میان مدت تشکیل داده‌اند که یکی از میانگینها ۱۲ دوره‌ای و دیگری ۲۶ دوره‌ای می‌باشند.

کسب اطلاعات بیشتر پیرامون این اندیکاتور: آموزش اندیکاتور مکدی (MACD)

اندیکاتور RSI:

این اندیکاتور نیز مانند مکدی از میانگین متحرک در محاسبات خود استفاده می‌کند؛ با این تفاوت که فرمول محاسباتی آن کمی پیچیده‌تر از مکدی می‌باشد. اندیکاتور RSI دارای سه ناحیه می‌باشد که زیر ۳۰ به عنوان ناحیه اشباع فروش، بالای ۷۰ به عنوان ناحیه اشباع خرید و همچنین ناحیه بین ۳۰ تا ۷۰ به عنوان ناحیه تعادلی نامیده می‌شود.

استراتژی ترکیبی MACD-RSI-EMA

استراتژی MACD-RSI-EMA

با توجه به بررسی انجام شده، این استراتژی در بازه زمانی روزانه و با تنظیماتی که بیان می‌گردد نتایج مطلوب‌تری را داشته است. سه ابزار مورد نیاز این استراتژی را معرفی کردیم و در مورد هر یک به صورت مختصر توضیحاتی را ارائه کردیم؛ حال قصد داریم تا در مورد نحوه انجام معامله توسط این استراتژی بپردازیم.

سیگنال خرید:

سیگنال ورود به این استراتژی توسط دو اندیکاتور MACD و RSI صادر می‌گردد. زمانی که اندیکاتور مکدی در ناحیه اشباع فروش (زیر سطح صفر) قرار گیرد و خط مکدی خط سیگنال را از پایین به بالا بشکند شرط اول ورود به معامله صادر می‌گردد. اما شرط دومی نیز در نقطه ورود این استراتژی الزامی می‌باشد؛ در کنار سیگنال مکدی می‌بایست موقعیت اندیکاتور RSI را نیز بررسی نمایید. زمانی که مکدی سیگنال ورود را صادر کرد، اندیکاتور RSI نیز باید زیر سطح ۶۰ قرار داشته باشد تا شرط ورود به معامله کامل گردد.

سیگنال فروش:

سیگنال خروج این استراتژی توسط اندیکاتور میانگین متحرک و RSI صادر می‌گردد. برای بررسی سیگنال خروج به دو میانگین متحرک نمایی کوتاه مدت (۱۳ روزه) و بلند مدت (۲۱ روزه) نیاز داریم. مادامی که میانگین کوتاه مدت در بالای میانگین بلند مدت در حال حرکت است حد ضرر و نقطه خروج ما نیز به صورت شناور جا به جا می‌شود. زمانی که میانگین کوتاه مدت از بالا به پایین با میانگین بلند مدت تقاطع ایجاد کرد شرط اول خروج از معامله صادر می‌گردد. اما برای خروج از معامله نیز به شرط دومی نیاز داریم که توسط موقعیت اندیکاتور RSI تعیین می‌گردد؛ برای تکمیل شرایط خروج از معامله می‌بایست اندیکاتور RSI بیشتر از سطح ۳۰ قرار داشته باشد.

اندیکاتور پیشرو (Leading indicator) چیست؟

اندیکاتورها از ابزارهای اصلی تحلیل تکنیکال هستند که وسیله‌ای جهت ارزیابی بازارهای مالی محسوب می‌شوند. به کمک اندیکاتور ها می‌توان از عملکرد گذشته سهم جهت بررسی چشم‌انداز آن استفاده کرد. دو اندیکاتوری که جهت بررسی قدرت و ضعف بازار استفاده می‌شوند، اندیکاتورهای لیدینگ (Leading) و لگینگ (Lagging) هستند.

اندیکاتورهای پیشرو (Leading) ابزارهایی هستند که جلوتر از بازار حرکت کرده و پیش از چرخه‌های بازار تغییر می‌کنند. این اندیکاتورها که عمدتاً از تغییر قیمت دارایی در بازار و حجم ترید بهره می‌برند، برای پیش‌بینی پتانسیل حرکت بعدی بازار مناسب هستند.

برعکس اندیکاتورهای پسرو یا دنباله‌رو بر اساس اتفاقات قبل ایجاد شده است و بینشی از تاریخ قیمت ایجاد می‌کند. از هر کدام می‌توان برای تشخیص روند کنونی بازار و برای تحلیل‌های بلندمدت استفاده کرد. این ابزارها با اینکه از تغییرات قیمت عقب‌تر هستند ولی با این‌ حال می‌توانند کاربردی باشند.

اندیکاتور پیشرو (Leading indicator) چیست؟

به اندیکاتورهایی که پیش از وقوع روندی به تحلیلگران سیگنال می‌دهند، اندیکاتورهای پیشرو گفته می‌شود و مزیت این اندیکاتورها نیز آگهی دادن به سهامدار پیش از برگشت روند است.

با استفاده از این اندیکاتور می‌توانید در بررسی عملکرد و پیش‌بینی بازار اطلاعاتی را کسب کنید که به وقوع نپیوسته‌اند.

اندیکاتورهای پیشرو چون جلوتر از قیمت حرکت می‌کنند، ابزارهای مناسبی برای تحلیل در بازه‌های زمانی کوتاه مدت و میان‌مدت هستند و بیشتر برای بازه‌های زمانی کوتاه‌مدت استفاده می‌شوند.

اما اکتفا کردن به این اندیکاتور به‌ تنهایی نمی‌تواند متضمن سود شما باشد. گاهی اوقات ممکن است از این اندیکاتور نیز سیگنال‌های کاذب دریافت کنید که یکی از معایب آن محسوب می‌شود؛ بنابراین باید مراقب باشید که گمراه نشوید.

توصیه می‌شود برای گمراه نشدن به هنگام استفاده از اندیکاتور پیشرو، از اندیکاتورهای دیگر مانند حمایت‌ها و مقاومت‌ها و الگوهای شمعی ژاپنی کلاسیک و سایر الگوها به‌صورت ترکیبی استفاده کنید.

اندیکاتور پسرو (Lagging indicator) چیست؟

اندیکاتور پسرو جهت بررسی روند فعلی سهم استفاده می‌شود. عقب‌تر حرکت کردن از چرخه‌های اقتصادی از تفاوت این اندیکاتورها با اندیکاتورهای پیشرو است. به اندیکاتورهای پسرو، اندیکاتورهای تأییدکننده‌ی روند یا دنباله‌رو نیز گفته می‌شود. اندیکاتورهای پسرو با توجه‌ به روندهایی که قبلاً در بازار به وقوع پیوسته‌اند، ایجاد می‌شوند و در واقع به سهامدار اخطار می‌دهد که روند تغییر پیدا کرده و روندی جدید شکل‌گرفته است.

علاوه بر عدم کارایی این اندیکاتورها در بازار رنج، ویژگی امکان از دست‌ رفتن ورود به‌ موقع را نیز، می‌توان از معایب اندیکاتورهای پسرو دانست، چون باعث می‌شود معامله‌گر دیرتر وارد روند جدید معاملاتی شود اما از مزایای آن، درجه اطمینان آن است که درصد خطای آن از اندیکاتور پیشرو کمتر است.

از این اندیکاتور جهت تحلیل‌های بلند مدت استفاده می‌شود یعنی زمانی که قیمت‌ها، روندی نسبتاً ممتد و طولانی را سپری می‌کنند. از جمله معروف‌ترین اندیکاتورهای پسرو، به میانگین‌های متحرک می‌توان اشاره کرد. مثلاً زمانی که یک حرکت نزولی به اتمام رسید و قیمت تا بالای میانگین متحرک رشد کرد، بدین معنی است که پتانسیل شروع روند صعودی وجود دارد.

انواع اندیکاتورهای پیشرو در تحلیل تکنیکال

سرمایه‌گذاران به کمک اندیکاتورهای پیشتاز (پیشرو) می‌توانند از تغییرات مهم، سریع‌تر اطلاع پیدا کنند. از جمله اندیکاتورهای معروف پیشرو می‌توان به RSI و RSI Cross اشاره کرد. حتی نمودار کندل استیک را می‌توان در اندیکاتور پیشرو دسته‌بندی کرد زیرا این الگو هم می‌تواند در پیش‌بینی‌های آینده بازار کمک کنند.

از جمله اندیکاتور های پیشرو برای سرمایه‌گذاران می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

استوکاستیک ( (Stochastic

اندیکاتور استوکاستیک یا نوسان‌ساز تصادفی، یک اندیکاتور حرکت است که قیمت پایانی یک اوراق بهادار را با طیف وسیعی از قیمت‌های آن در مدت‌ زمان مشخص مقایسه می‌کند. با تنظیم دوره زمانی آن یا با در نظر گرفتن میانگین متحرک، حساسیت نوسان‌ساز به نوسانات بازار کاهش می‌یابد. نوسان‌ساز تصادفی محدوده دارد، یعنی همیشه بین 0 تا 100 است.

اندیکاتور استوکاستیک یک اندیکاتور مفید برای نشان‌ دادن شرایط صف خرید و صف فروش است. با این‌ حال، همیشه نشان‌دهنده برگشت قریب‌الوقوع نمی‌باشد و در روندهای بسیار قوی می‌تواند شرایط صف خرید یا فرش را برای مدت طولانی حفظ کند. اما معامله گران باید به دنبال تغییرات در اندیکاتور Stochastic باشند تا سرنخ‌هایی در مورد تغییرات روند آینده داشته باشند.

(OsMA) Oscillator of a Moving Average

OsMA مخفف عبارت نوسان‌ساز میانگین متحرک (MA) است. OsMA یک اندیکاتور تکنیکال است که تفاوت بین نوسانگر (MACD) و میانگین متحرکش را در یک بازه زمانی مشخص نشان می‌دهد.

MACD متداول‌ترین نوسان‌ساز مورد استفاده در اندیکاتور OsMA است که بر مبنای میانگین قیمت، در یک بازه زمانی مشخص کار می‌کند که در جهت شناسایی سطوح حمایت و مقاومت و تأیید روند از آن استفاده می‌شود.

On Balance Volume ( OBV )

حجم موجودی (OBV) ، مجموع حجم معاملات مثبت و منفی برای سهام یا اوراق بهادار را مشخص می‌کند. OBV یکی از نوسان‌سازهای اصلی حرکت است که از نظریه جو گرانویل نشأت می‌گیرد که حجم به شیوه‌ای قابل‌ اندازه‌گیری از قیمت پیشی می‌گیرد.

به منظور اندازه‌گیری OBV اوراق بهادار، باید از رابطه بسته‌ شدن قیمت‌ها اطلاع داشته باشید. در واقع به کمک این ابزار ، پیش‌بینی قیمت سهم با توجه‌ به تغییرات حجم انجام می‌شود.

RSI) Relative Strength Index)

شاخص قدرت نسبی (RSI) را می‌توان بهترین اندیکاتور پیشرو دانست که در اصل توسط تحلیلگر برجسته آمریکایی J. Welles Wilder Jr. RSI معرفی شد . این اندیکاتور شاخص حرکت را توصیف می‌کند که میزان تغییرات قیمت اخیر را برای ارزیابی شرایط خرید و فروش سهام یا سایر دارایی‌ها اندازه‌گیری می‌کند. این اندیکاتور به‌عنوان یک نوسان‌ساز نمایش داده می‌شود که یک نمودار خطی است که بین دو محدوده از 0 تا 100 حرکت می‌کند.

شاخص قدرت نسبی (RSI) ، 30 یا کمتر نشان‌دهنده وضعیت اشباع فروش است و مقادیر 70 یا بالاتر نشان می‌دهد که یک اوراق بهادار بیش از حد خریداری شده (اشباع خرید) یا بیش از حد ارزش‌گذاری می‌شود و ممکن است برای تغییر روند یا عقب‌نشینی، قیمت اصلاح شود.

CCI) Commodity Channel Index)

شاخص کانال کالا (CCI) یک نوسان‌ساز مبتنی بر شتاب است که برای تعیین زمان رسیدن یک سرمایه‌گذاری به شرایط خرید یا فروش بیش از حد، مورد استفاده قرار می‌گیرد.

این اندیکاتور که توسط دونالد لمبرت توسعه‌ یافته است، جهت و قدرت روند قیمت را ارزیابی می‌کند و به معامله گران اجازه می‌دهد تعیین کنند آیا می‌خواهند وارد معامله شوند، از آن خارج شوند، از انجام معاملات خودداری کنند یا به موقعیت فعلی خود بیفزایند. به‌ این‌ ترتیب، می‌توان برای ارائه سیگنال‌های معاملاتی استفاده کرد.

CCI در ابتدا برای مشاهده تغییرات روند طولانی‌ مدت مورد استفاده قرار می‌گرفت اما به‌ تدریج توسط معامله‌گران برای استفاده در همه بازارها یا بازه‌های زمانی تطبیق داده شده است.

Williams %R ( Bill wiliams )

یک نوع دیگر از شاخص حرکت بیل ویلیامز است که بین 0 تا 100- حرکت می‌کند و سطوح خرید و اشباع را اندازه‌گیری می‌کند. ویلیامز٪ R ممکن است برای یافتن نقاط ورود و خروج در بازار استفاده شود. اندیکاتور بسیار شبیه به نوسان‌ساز Stochastic است و مانند همان روش استفاده می‌شود.

این اندیکاتور توسط لری ویلیامز توسعه‌ یافته است و قیمت پایانی اندیکاتور EMA به شما چه می‌گوید؟ سهام را با محدوده بالا و پایین در یک دوره خاص، معمولاً 14 روزه مقایسه می‌کند. این شاخص به معامله‌گر می‌گوید که قیمت فعلی نسبت به بالاترین قیمت در 14 دوره گذشته (یا هر تعداد دوره بازبینی انتخاب شده) نسبی است.

وقتی شاخص بین 0 و 20- باشد، قیمت در منطقه اشباع خرید است یا نزدیک به بالاترین محدوده قیمت اخیر است. هنگامی که شاخص بین 80- و 100- باشد، قیمت در منطقه اشباع فروش است.

Momentum

این شاخص بیانگر حرکت یا سرعت تغییرات قیمت در سهام، اوراق بهادار یا ابزار قابل معامله است. Momentum میزان تغییر در حرکت قیمت را در یک دوره زمانی نشان می‌دهد تا به سرمایه‌گذاران در تعیین قدرت یک‌ روند کمک کند. به سهامی که تمایل به حرکت با قدرت دارند، سهام مومنتوم می‌گویند.

Momentum توسط سرمایه‌گذاران برای مبادله سهام، مورد استفاده قرار می‌گیرد که دریک‌ روند صعودی با خرید سهام و در یک‌ روند نزولی با فروش سهام همراه است. به عبارت دیگر، یک سهم می‌تواند شتاب صعودی داشته باشد، به این معنی که قیمت در حال افزایش است، یا حرکت نزولی که در آن قیمت به طور پیوسته در حال کاهش است.

نحوه تحلیل اندیکاتور پیشرو

همان‌طور که گفته شد، بسیاری از معامله‌گران و تحلیلگران از اندیکاتورهای اقتصادی برای تحلیل نمودارها استفاده می‌کنند که یکی از این اندیکاتورها، اندیکاتور پیشرو است. نحوه تحلیل اندیکاتورهای پیشتاز بر اساس سوابق قیمت و حجم انجام می‌شود که به معامله‌گر چشم‌اندازی را ارائه می‌دهد.

برای مثال در روند صعودی، وقتی قیمت به مقدار کمتر از میانگین متحرک می‌رسد و به پایان روند صعودی نزدیک می‌شود، اندیکاتور پیشرو سیگنال شروع روند نزولی را می‌دهد.

برخی از اندیکاتورها مثل ابرهای ایچیموکو، هر دو نوع اندیکاتور پیشرو و پسرو را می‌تواند در یک نمودار نشان دهد. اندیکاتورهای نوسانگر دارای اندیکاتور EMA به شما چه می‌گوید؟ بازه محدود هستند که بین یک محدوده مشخص مثلاً 0 تا 100 نوسان می‌کنند و نزدیک 100 مناطق اشباع خرید و بالعکس نقاط نزدیک به صفر، نقاط اشباع فروش می‌باشند. به‌این‌ترتیب شدت ضعف و قدرت سهم را می‌توانید تشخیص دهید.

دقت اندیکاتورهای پیشرو

دقت اندیکاتورهای پیشرو خیلی بالا نیست اما اگر به همراه دیگر اندیکاتورها مورد استفاده قرار گیرد، می‌تواند اطلاعات مفیدی در رابطه با آینده سهام ارائه دهد. صحت، دقت و زمان سه عامل مهمی هستند که باید در اندیکاتور پیشرو موردتوجه قرار گیرند.

در کل عملکرد اندیکاتورهای پیشرو با یکدیگر متفاوت است. استفاده از طیف اندیکاتورهای پیشرو به تحلیلگر کمک خواهد کرد که از صحت و دقت تحلیل خود اطمینان داشته باشد و بتواند زمان مناسب برای بهره‌گیری از روندهای آتی را متوجه شود.

جمع‌بندی

اندیکاتورها به‌ طور کلی به دو بخش تقسیم می‌شوند.

  1. پیشرو Leading indicator و پسرو Lagging indicator
  2. اسیلاتورها و روندها و مومنتوم‌ها

تفاوت آنها در زمان سیگنال‌دهی است. اندیکاتورهای پیشرو همان‌طور که از نامشان مشخص است، زودتر سیگنال می‌دهند اما اندیکاتورهای پسرو نسبت ب ه اندیکاتورهای پیشرو دیرتر عمل می‌کنند.

هر دو نوع ابزار تحلیلی، مزایا و معایب مخصوص به خود را دارند. مثلاً در حالی‌ که اندیکاتورهای پیشرو می‌تواند سیگنال وضعیت قیمت در آینده را ایجاد کنند ولی اغلب سیگنال‌های گمراه‌کننده ایجاد می‌کنند. درحالی‌که اندیکاتورهای پسرو یا دنباله‌دار قابل اعتمادتر هستند ولی احتمال اینکه سیگنالی که می‌دهند برای یک تریدر از نظر زمانی گذشته باشد، وجود دارد.

5 اندیکاتور کاربردی برای تشخیص روند

مسلماً تجزیه‌ و تحلیل روند ، مهم‌ترین حوزه تجزیه‌ و تحلیل تکنیکال است و برای تعیین روند کلی قیمت، امری کلیدی است. روندها می‌توانند افق‌های زمانی متفاوتی داشته باشند، به همین خاطر در این مقاله به معرفی پرکاربردترین اندیکاتور های تشخیص روند خواهیم پرداخت.

5-trend-indicators-cover.jpg

به‌ طور مثال می‌توان گفت، یک‌ روند صعودی کلی در بازه زمانی هفتگی می‌تواند شامل روند نزولی روزانه باشد، درحالی‌که در تایم فریم ساعتی در حال افزایش است. تجزیه‌ و تحلیل در چارچوب چندگانه به معامله گران کمک می‌کند تا روند را بهتر درک کنند.

تجزیه‌ و تحلیل روند را می‌توان با استفاده از خطوط روند و با در نظر گرفتن سطوح قیمتی که حمایت و مقاومت سهم را نشان می‌دهند، انجام داد.

معامله گران با تشخیص روند معاملات سعی می‌کند از طریق تجزیه‌ و تحلیل حرکت یک سهم در یک‌ جهت خاص، سود خود را به دست آورند.

همچنین علاوه بر تجزیه‌ و تحلیل، معامله گران باید به مدیریت ریسک و روان‌شناسی معاملات مسلط باشند. اما برخی از استراتژی‌ها امتحان خود را پشت سر گذاشته‌اند و اندیکاتورهایی را به‌عنوان ابزار تحلیل روند در اختیار معامله گرانی که به تحلیل روند شاخص‌ها علاقه‌مند هستند، قرار داده‌اند.

5-trend-indicators-0.jpg

1. میانگین متحرک (Moving Average)

میانگین متحرک یک ابزار تجزیه‌ و تحلیل تکنیکال است که در یک بازه زمانی با استفاده از خط میانگین، می‌توان قیمت را مشخص کرد.

این اندیکاتور بر اساس بازه زمانی مشخص، از میانگین قیمت‌ها به‌ عنوان داده استفاده می‌کند و آن را به صورت یک خط، روی نمودار نشان می‌دهد.

میانگین متحرک در یک بازه زمانی خاص در نظر گرفته می‌شود 10 روز، 20 دقیقه، 30 هفته یا هر بازه زمانی که معامله‌گر انتخاب می‌کند.

برای سرمایه‌گذاران و دنبال‌کنندگان روند بلندمدت، میانگین متحرک ساده 200 روزه، 100 روزه و 50 روزه گزینه‌های مناسبی هستند.

sma-formula-2.jpg

فرمول ساخت مووینگ اوریج در ساده‌ترین حالت به شکل زیر است:

SUM(CLOSE, N)/N

جمع = SUM

تعداد دوره =N

قیمت پایانی = CLOSE

به‌طورکلی، مووینگ اوریجی که از آن در چارت استفاده می‌شود با تایم فریم نسبت مستقیم دارد. برای مثال زمانی که مووینگ اوریج در بازه زمانی 100 روی تایم فریم روزانه تنظیم شود، به معنای داشتن یک میانگین قیمت 100 روزه روی چارت می‌باشد. تصویر زیر نشان‌دهنده مووینگ اوریج ساده 100 روزه روی نماد خساپا است.

trend-simplema-100.jpg

بر اساس فرمول داخلی انواع MA‌ها شامل:

  1. میانگین متحرک ساده Simple Moving Average) SMA)
  2. میانگین متحرک نمایی Exponential Moving Average) EMA)
  3. میانگین متحرک صاف شده Smoothed Moving Average) SMMA)
  4. میانگین متحرک خطی وزنی Linear Weighted Moving Average) LWMA or WMA)

dif-ma-trend-indicators.jpg

روش‌های مختلفی برای استفاده از میانگین متحرک وجود دارد.

روش اول: بررسی زاویه میانگین متحرک است.

اگر قیمت برای مدت‌زمان طولانی، عمدتاً به صورت افقی حرکت کند به این معنا است که قیمت آن روندی ندارد و به‌اصطلاح حالت رنج گفته می‌شود.

محدوده متغیر معاملاتی زمانی اتفاق می‌افتد که برای مدتی اوراق بهادار بین آستانه قیمت‌های بالا و پایین معامله می‌شود.

روش دوم: می‌توان با رسم کراس اور سیگنال خرید یا فروش را دریافت کرد.

زمانی که تقاطع میانگین 50 روزه با نمودار 200 روزه روبه‌بالا باشد، سیگنال خرید و اگر اندیکاتور EMA به شما چه می‌گوید؟ تقاطع میانگین 50 روزه و 200 روزه رو به پایین باشد، سیگنال فروش صادر می‌شود.

بازه‌های زمانی باتوجه‌به استراتژی سیستم معاملاتی قابل اصلاح است.

2. همگرایی و واگرایی MACD

مکدی (Moving Average Convergence Divergence) نوعی اندیکاتور برای نوسان‌گیری است که باگذشت زمان، پیرامون خط مرکزی و محور صفر نوسان می‌کند. این اندیکاتور علاوه بر آنکه اندیکاتور روند نما است، به‌عنوان اندیکاتور نوسانگر مومنتوم نیز استفاده می‌شود. در این

با توجه به اینکه خط مکدی بالای خط صفر قرار می‌گیرد یا در پایین آن، روند مشخص می‌شود.

  • خط مکدی بالای صفر قرار گیرد، احتمالاً روند صعودی خواهد بود.
  • خط مکدی پایین صفر قرار گیرد، احتمالاً روند نزولی خواهد بود.

MACD داری دو خط سریع و کند است. زمانی که خط سریع خط کند را رو به بالا قطع کند، سیگنال خرید صادر و اگر خط سریع خط کند را رو به پایین قطع کند، سیگنال فروش صادر خواهد شد.

macd-indicator-3-trend12269.jpg

3. اندیکاتور آر اس آی RSI

سومین اندیکاتوری که برای تشخیص روند مورد استفاده قرار می‌گیرد اندیکاتور Relative Strength Index) RSI) می‌باشد.

RSI به‌عنوان یک نوسان‌ساز نمایش داده می‌شود و می‌تواند از 0 تا 100 حرکت کند؛ بنابراین حرکت بین صفر تا 100 اطلاعات متفاوتی نسبت به MACD ارائه می‌دهد. در این اندیکاتور دو سطح 30 و 70 بسیار مهم و کاربردی هستند

  • تفسیر و استفاده از RSI این است که مقادیر 70 یا بالاتر نشان می‌دهد که اوراق بهادار بیش از حد خریداری می‌شود (اشباع خرید) یا بیش از حد ارزش‌گذاری می‌شود و ممکن است برای تغییر روند اصلاح قیمت آغاز شود.
  • حرکت RSI به سمت 30 یا کمتر نشان‌دهنده وضعیت بیش از حد فروش (اشباع فروش) است.

rsi-trend-4.jpg

در یک‌روند صعودی قوی، قیمت اغلب برای دوره‌های طولانی‌مدت به 70 و فراتر از آن می‌رسد. برای روندهای نزولی، قیمت می‌تواند برای مدت طولانی در 30 یا کمتر باقی بماند.

در یک‌روند صعودی سیگنال خرید زمانی صادر می‌شود که RSI به پایین 50 می‌رسد و سپس به بالای آن سطح برمی گردد.

اما به‌طورکلی سطوح اشباع خریدوفروش را نمی‌توان به‌عنوان سیگنال در نظر گرفت.

4. اندیکاتور OBV

حجم به‌ خودی‌ خود یک شاخص با ارزش است و حجم موجود (OBV) اطلاعات قابل‌ توجهی از حجم را گرفته و آن را به یک اندیکاتور و با یک خط سیگنال تبدیل می‌کند.

این شاخص فشار تجمعی خریدوفروش را با افزودن حجم در روزهای "مثبت" و کم کردن حجم در روزهای "منفی" اندازه‌گیری می‌کند.

در حالت ایده‌آل، حجم باید روندها را تأیید کند. افزایش قیمت باید با افزایش OBV و کاهش قیمت نیز باید با کاهش OBV همراه باشد.

obv-trend-signal.jpg

تصویر زیر نمونه‌ای از یک سهم را نشان می‌دهد که همراه با OBV روند صعودی دارد. ازآنجاکه OBV نسبت به خط روند خود پایین نیامد، این نشانه خوبی است که قیمت حتی پس از پولبک نیز به روند صعودی خود ادامه می‌دهد.

obv-indicator-trend.jpg

  • اگر OBV در حال افزایش است اما قیمت آن افزایش نمی‌یابد، به‌احتمال زیاد قیمت در آینده از OBV پیروی می‌کند و شروع به افزایش می‌کند.
  • اگر قیمت در حال افزایش است و OBV به صورت تخت یا در حال افت است، ممکن است قیمت حالت رنج باشد.
  • اگر قیمت در حال سقوط است و OBV در حال صاف شدن یا افزایش است، قیمت ممکن است کاهش یابد.
  • اگر OBV در حال افزایش است اما قیمت آن افزایش نمی‌یابد، به‌احتمال زیاد قیمت در آینده از OBV پیروی می‌کند و شروع به افزایش خواهد کرد.

5. باند بولینگر Bollinger Band

باند بولینگر توسط مجموعه‌ای از خطوط روند طراحی شده است که دو انحراف استاندارد (مثبت و منفی) را از میانگین متحرک ساده (SMA) قیمت اوراق بهادار ترسیم می‌کند، اما می‌تواند بر اساس ترجیحات کاربر تنظیم شود.

این اندیکاتور نوسان‌هایی که در سهم به وجود می‌آید را به‌خوبی نشان می‌دهد. برای تنظیمات پیش‌فرض باند بولینگر اکثراً از میانگین متحرک با دوره‌ی زمانی ۲۰ در نمودارهای معاملاتی استفاده می‌شود.

bolinger-band-trend.jpg

باند بولینگر روند مرز حرکت بین سقف و کف قیمت را بر اساس تایم فریم معاملاتی مشخص می‌کند. معامله‌گر به کمک این اندیکاتور می‌تواند از بیشترین و کمترین قیمت سهم آگاه شود.

همچنین برای سنجش نوسان‌های صعودی و نزولی، باند بالا و پایین می‌تواند به معامله گران بسیار کمک کند.

  • هرچه روند قیمت‌ها به باند بالایی نزدیک‌تر شود، بازار بیشتر به حالت اشباع خرید نزدیک می‌شود و هرچه حرکت قیمت به باند پایینی نزدیک‌تر می‌شود، بازار در معرض فشار فروش قرار می‌گیرد.

برای استفاده از باندهای بولینگر 22 قانون برای سیستم معامله‌گری توسط جان بولینگر ارائه شده است.

اندیکاتور تشخیص روند رنج

جمع‌بندی

در این مقاله سعی شد به معرفی پرکاربردترین اندیکاتورهای تشخیص روند پرداخته شود که در تمام تایم فریم‌های معاملاتی مورد استفاده قرار می‌گیرند و معمولاً هر معامله‌گر باتوجه‌به ترجیحات خود متغیرهای موردنیاز را تنظیم می‌کند.

این اندیکاتورها به کمک سایر اندیکاتورها برای تشخیص روند و تعیین نقاط ورود و خروج به معامله گران کمک می‌کنند.

معروف‌ترین اندیکاتورهای تشخیص روند که به آن ها اشاره شد: اندیکاتور میانگین متحرک (Moving Average)، مکدی (MACD)، اندیکاتور آر اس آی (RSI)، اندیکاتور OBV و باند بولینگر (Bollinger Band) می‌باشند.

  • اندیکاتور میانگین متحرک که آن را به‌اختصار (MA) می‌نامند، رفتار روند قیمتی را درگذشته و حال مورد بررسی قرار می‌دهد و نوسانات بازار را به صورت خطی ملایم و صاف روی نمودار نمایش می‌دهد.
  • واگرایی همگرایی میانگین متحرک (MACD) نوعی شاخص نوسانی است که می‌تواند به معامله گران کمک کند تا در کوتاه‌مدت به‌سرعت عمل کنند. میزان جهت، قدرت و شتاب به کمک 3 میانگین متحرک 9،12 و 26 روزه تعیین می‌شود.
  • شاخص قدرت نسبی (RSI) یک شاخص حرکت است که میزان تغییرات قیمت اخیر را برای ارزیابی شرایط خرید اندازه‌گیری می‌کند.
  • شاخص حجم موجود (OBV) فشار تجمعی خریدوفروش را با افزودن حجم در روزهای "بالا" و کسر حجم در روزهای "پایین" اندازه‌گیری می‌کند.

در رابطه با توضیح بیشتر در مورد هریک از اندیکاتورهای تشخیص روند، توصیه می‌شود مقالات آموزشی مربوط به آن ها را مطالعه کنید.

یادگیری معامله با شاخص‌ها می‌تواند یک فرایند پیچیده باشد. اگر شاخص خاصی برای شما جذاب است، در مورد آن بیشتر تحقیق کنید.

مهم‌تر از همه، این ایده خوبی است که قبل از استفاده از اندیکاتورها تحقیق کرده و برای انجام معاملات آن را آزمایش کنید.

استفاده از شاخص میانگین جهت‌دار

استفاده از شاخص میانگین جهت‌دار

تشخیص قدرت روند، حالا به هر جهتی که هست، می‌تواند هنگام معامله بسیار کمک‌مان کند.

و وقتی صحبت از قدرت یک روند می‌شود، شاخص میانگین جهت‌دار (Average Directional Index) اندیکاتور فنی اندیکاتور EMA به شما چه می‌گوید؟ بسیار معروفی در این کار است.

شاخص میانگین جهت‌دار که به اختصار آن را ADX می‌نامیم، نمونه‌ی دیگری از یک اسیلاتور (Oscillator) است.

مقدار ADX بیت 0 تا 100 متغیر است. مقدار زیر 20، یک روند ضعیف و مقدار بالای 50، یک روند قوی را نشان می‌دهد.

محاسبات ADX می‌تواند کمی پیچیده باشد، اما به صورت خلاصه اینکه هرچقدر روند قوی‌تر باشد، مقدار ADX نیز بیشتر می‌شود.

وقتی مقدار ADX پایین است، یعنی در این دوره قیمت خنثی است یا در محدوده‌های مختلفی معامله می‌شود.

وقتی ADX بالای 50 باشد، یعنی قیمت در یک جهت حرکت کرده است.

ADX برخلاف استوکاستیک، مشخص نمی‌کند که روند صعودی است یا نزولی. در عوض، تنها قدرت روند کنونی را اندازه‌گیری می‌کند.

به همین دلیل، معمولاً از ADX استفاده می‌کنیم تا بفهمیم که آیا بازار متغیر است یا اینکه یک روند جدید آغاز شده است.

ADX را یک اندیکاتور “غیر جهت‌دار” درنظر می‌گیرند. این اندیکاتور سقف‌ و کف‌ میله‌ها را اندازه می‌گیرد و از قیمت بسته شدن میله استفاده نمی‌کند.

هرچقدر روند قوی‌تر باشد، مقدار ADX نیز بیشتر می‌شود و این به صعودی یا نزولی بودن روند ربطی ندارد.

چطور از ADX استفاده کنیم

هنگام استفاده از اندیکاتور ADX، حواستان به سطوح کلیدی 20 و 40 باشد.

به‌کمک کدهای تقلب زیر می‌توانید مقادیر ADX را تفسیر کنید.

مقدار ADX معنی
در حال افزایش روند قوی‌تر می‌شود
در حال کاهش روند ضعیف‌تر می‌شود
زیر 20 روند ضعیف
بین 20 و 40 روند قوی
بالای 40 روند بسیار قوی

به این چارت‌های تمیزی که آورده‌ایم نگاه کنید:

استفاده از شاخص میانگین جهت‌دار

در یک محدوده گیر کرده. روند نزولی قوی!

در این مثال، از اواخر سپتامبر تا اوایل دسامبر ADX زیر 20 باقی مانده بود.

همان‌طور که در چارت می‌بینید، جفت EUR/CHF (یورو/فرانک سوئیس) در این دوره در یک محدوده گیر کرده بود.

از اوایل ژانویه، ADX به بالای 50 رسید و این نشان می‌داد که یک روند قوی در آینده شکل می‌گیرد.

حالا به آن نگاه کنید! EUR/CHF از کف محدوده قبلی رد شد و به یک روند نزولی قوی تبدیل شد. اوه، می‌شد حدوداً 400 پیپ به‌جیب زد.

حالا بیایید این مثال را بررسی کنیم:

استفاده از شاخص میانگین جهت‌دار

اوهوم، متغیره…. چرا، سلام، روند صعودی!

مثل مثال قبلی، ADX برای مدتی زیر 20 باقی ماند. EUR/CHF نیز در آن زمان متغیر بود.

کمی بعد، ADX به بالای 50 رسید و EUR/CHF نیز از سقف محدوده‌اش رد شد.

یک روند صعودی قوی شکل گرفت. حدوداً 300 پیپ که بسته‌بندی شده و تمیز به دستتان می‌رسید!

به نظر ساده است، نه؟

اما هنگام استفاده از ADX یک مشکل داریم و آن اینکه ADX به شما نمی‌گوید این سیگنالِ خرید است یا فروش.

اما به شما می‌گوید که برای سوار یک روند شدن موقع مناسبی است یا نه.

وقتی ADX دوباره به زیر 50 برمی‌گردد، احتمالاً روند صعودی یا نزولی کنونی در حال ضعیف شدن است و زمان مناسبی برای برداشت سود است.

چطور با استفاده از ADX معامله کنیم

یک روش استفاده از ADX در معاملات این است که منتظر شکسته شدن بمانیم و بعد از آن تصمیم به فروش یا خرید بگیریم.

با ADX می‌توانیم بفهمیم که آیا این جفت احتمالاً به روند کنونی خود ادامه می‌دهد یا نه.

روش دیگر این است که از ADX در کنار یک اندیکاتور دیگر استفاده کنیم. احتمالاً اندیکاتوری که به ما بگوید قیمت جفت صعودی می‌شود یا نزولی.

با ADX می‌توانیم بفهمیم که آیا یک معامله باید زود بسته شود یا نه.

مثلاً وقتی ADX به زیر 50 می‌رسد، آن‌وقت روند کنونی در حال ضعیف شدن است.

از آن به بعد احتمالاً قیمت جفت خنثی می‌شود و باید پیش از این اتفاق، پیپ‌های به‌دست آمده را برداشت کنید.

به‌قول معروف “روند، دوست شماست.”

تا زمانی که از پشت به شما خنجر بزند.

استفاده از شاخص میانگین جهت‌دار

منظورمان این بود که…. تا زمانی که برگشت کند.

(یه لحظه به یاد یه سری خاطره افتادم.)

سری بعد که فکر کردید روند در حال تغییر است و باید تصمیم بگیرید که کنار این “دوست” باقی بمانید یا قطع رابطه کنید، می‌توانید برای سنجش قدرت روند از ADX استفاده کنید.

دو شاخص کاربردی در تحلیل تکنیکال که هر تریدر باید با آن‌ها آشنا باشد

دو شاخص کاربردی در تحلیل تکنیکال که هر تریدر باید با آن‌ها آشنا باشد

بهترین تریدر فردی است که دو چشمی مراقب نمودارهای رمزارزها و نوسانات قیمتی آن‌ها باشد. در این مقاله قصد داریم ۲ شاخص از مهم‌ترین شاخص‌های تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال یعنی، شاخص میانگین متحرک (moving averages) و قدرت نسبی (Relative Strength Index) را به شما معرفی کنیم.

تحلیل تکنیکال علم نمودار خوانی و مطالعه الگوهای نمودار قیمت دارایی‌ها است و یک ابزار مهم برای موفقیت تریدرها در بازار به شما می‌رود. در تحلیل تکنیکال شاخص‌ها و الگوهای زیادی وجود دارد که معامله‌گرها می‌توانند از آن‌ها استفاده کنند اما شایان ذکر است لزومی نیست که تریدرها همه‌ی شاخص‌های تحلیل را برای تصمیم گیری بررسی کنند زیرا این کار تنها مانع تصمیم گیری آن‌ها شده و برای منجر به سردرگمی معامله‌گران می‌شود.

رفته رفته و با حرفه‌ای شدن، یک تریدر سعی می‌کند که تعداد شاخص‌های مورد استفاده را کاهش دهد و در عوض از شاخص‌هایی استفاده کند که بیشتر مناسب سبک معاملاتی‌اش باشند. نمی‌توان به صورت قطعی گفت کدام شاخص‌های تحلیل تکنیکال از دیگران کارآمدتر هستند و این انتخاب بسته به سلیقه تریدرها می‌تواند متفاوت باشد.

در این مقاله شاخص‌های میانگین متحرک و شاخص قدرت نسبی و طرز استفاده از آن‌ها را به شما معرفی می‌کنیم تا به صورت کاملا رایگان با این دو اندیکاتور مهم در تحلیل تکنیکال آشنا شوید.

معرفی شاخص میانگین متحرک

میانگین‌های متحرک به نوعی شاخص‌های روند- یاب و یا تعقیب کننده روند (trend-following) هستند. در واقع این اندیکاتورها به صورت تاخیری و پس از رخ دادن یک حرکت قیمتی به تریدرها فیدبک می‌دهند. ترجیح بیشتر تریدرها برای تایم فریم میانگین متحرک، باز‌‌‌ه‌های زمانی ۲۰،۵۰ و ۲۰۰ روزه هستند. با این حال ناگفته نماند که برخی تریدرهای کوتاه مدت برای پیش بینی قیمت از تایم فریم‌های ۵ و ۱۰ روزه هم برای میانگین‌های متحرک استفاده می‌کنند که این بازه زمانی محبوبیت کمتری بین سرمایه‌گذاران دارد.

شاخص میانگین متحرک

به صورت کلی چهار نوع میانگین متحرک وجود دارد که میانگین‌های متحرک ساده (simple moving averages) و نمایی (exponential moving averages) بیشتر مورد استفاده تریدرها هستند.

میانگین‌های متحرک نمایی روی قیمت‌های اخیر تمرکز بیشتری دارند، بنابراین به تغییرات قیمتی به سرعت پاسخ می‌دهند. در مقابل نیز میانگین‌های متحرک ساده به اطلاعات قیمتی جدیدتر و قدیمی وزن یکسانی می‌دهند و نسبت به تغییرات قیمتی کندتر عکس‌العمل نشان می‌دهند. در واقع از آنجا که میانگین متحرک نمایی وزن بیشتری به داده‌های جدید می‌‌دهد، این اندیکاتور نسبت به میانگین متحرک ساده به تغییرات اخیر قیمتی واکنش بیشتری نشان می ‌دهد. به عبارت دیگر میانگین متحرک نمایی (EMA) زودتر از میانگین متحرک ساده (SMA) تغییر مسیر را نشان می‌دهد زیرا خط EMA سریع‌تـراز خـط SMA، خود را با تغییرات قیمتی هماهنگ می‌کند و تغییرات آن را زودتر نشان می‌دهد.

EMA and SMA

بنابراین تریدرها معمولا از میانگین متحرک نمایی (EMA) برای بازه‌های زمانی کوتاه تر، مانند ۱۰ و ۲۰ روز استفاده می‌کنند، زیرا توسط این شاخص تغییرات قیمتی را به سرعت می‌بینند و برای بازه‌های زمانی طولانی‌تر نیز از میانگین متحرک ساده استفاده می‌کنند. در مثالی که قرار است در ادامه بررسی کنیم از میانگین متحرک نمایی ۲۰ روزه (20- EMA) و میانگین متحرک ساده ۵۰ روزه (50- SMA) استفاده خواهد شد.

معرفی شاخص قدرت نسبی (RSI)

شاخص قدرت نسبی (RSI) در واقع به شما می‌گوید که یک دارایی در وضعیت اشباع فروش است یا اشباع خرید و همواره بین اعداد ۰ تا ۱۰۰ در نوسان است.

هرگاه RSI زیر سطح ۳۰ باشد یعنی بازار آن دارایی در ناحیه بیش از حد فروخته شده قرار دارد و هنگامی که RSI به بیش از ۷۰ می‌رسد یعنی آن دارایی در ناحیه بیش از حد خریده شده است. وقتی شاخص قدرت نسبی به بالای ۷۰ می‌رسد و وارد منطقه اشباع خرید می‌شود یعنی اینکه دارایی بیش از حد خریداری شده و احتمال کاهش قیمت آن وجود دارد. در مقابل نیز وقتی RSI به زیر سطح ۳۰ یا منطقه اشباع فروش می‌رسد یعنی دارایی بیش از حد فروخته شده و زمان مناسبی برای خرید به وجود آمده است.

 شاخص قدرت نسبی (RSI)

با این حال گفتنی است که لزوما قرار داشتن شاخص RSI در منطقه اشباع خرید یا اشباع فروش به معنای صعود یا سقوط بازار نیست. یکی از رایج ترین کاربردهای RSI، هشدار درباره احتمال تغییر روند بازار به تریدرها است و اولین چیزی که یک معامله گر باید یاد بگیرد تشخیص روندهای قیمتی می‌باشد. برای درک بهتر این مطالب در مثال‌های بعدی با ما همراه باشید.

در عکس زیر تصویر یک بازار نسبتا تثبیت و یا رنج شده (range-bound) و با نوسانات قیمتی کمتر را مشاهده می‌کنید.

نمودار BTC

در بازار رنج شده میانگین‌های متحرک از یکدیگر عبور می‌کنند و برای مدت زمان طولانی به سمت بالا یا پایین حرکت نمی‌کنند. در نمودار بالا ناحیه محصور شده قیمتی را توسط یک بیضی مشاهده می‌کنید؛ در این نمودار قیمت بیت کوین (BTC) در این محدوده به دام افتاده است و شیب میانگین‌های متحرک تقریبا افقی است. چنین روندهایی معمولاً جهت‌گیری مشخصی ندارند و پیش بینی قیمتی دشوار است.

قیمت DOT

همانطور که در نمودار بالا نشان داده شده، قیمت ارز دیجیتال پولکادات (DOT) در یک محدوده در نوسان است و شیب میانگین‌های متحرک در این بازه زمانی تقریبا مسطح بودند. در ادامه قصد داریم نحوه پیش بینی بازار صعودی را با هم بررسی کنیم.

نحوه تشخیص یک روند صعودی از روی نمودار ارزهای دیجیتال

قیمت BTC

در نمودار بالا می‌بینیم که در بازه زمانی ۱ آگوست تا ۲۰ اکتبر ۲۰۲۰، قیمت بیت کوین در یک محدوده در نوسان بود و در این مدت شیب میانگین‌های متحرک نیز تقریبا بدون جهت است. با این حال، در تاریخ ۲۱ اکتبر ۲۰۲۰، نمودار از این محدوده فراتر رفت و شاخص RSI نیز به منطقه اشباع خرید وارد شد.

با افزایش قیمت بیتکوین ابتدا شیب میانگین متحرک نمایی ۲۰ روزه شروع به افزایش کرد و سپس SMA-50 از آن پیروی کرد. در ادامه به مثال دیگر از یک روند نگاهی خواهیم داشت.

DOT

در تصویر بالا می‌بینیم که رمزارز دات پس از گیر کردن در یک محدود از تاریخ ۶ سپتامبر تا ۲۷ دسامبر ۲۰۲۰، سرانجام در تاریخ ۲۸ دسامبر توانست از این محدوده قیمتی خارج شود. در نمودار شاخص قدرت نسبی وارد ناحیه اشباع خرید، یعنی بالای سطح ۷۰ رسیده است و شیب میانگین‌های متحرک نیز شروع به بالا رفتن کرده است. توجه کنید که میانگین متحرک نمایی ۲۰ روزه سریع‌تر به این تغییر روند واکنش نشان داده و به سمت بالا حرکت کرده است در حالی که میانگین متحرک ساده ۵۰ روزه کمی دیرتر از 20- EMA شروع به بالا رفتن کرده است.

نحوه تشخیص یک روند نزولی در تحلیل تکنیکال

برخلاف روندهای صعودی که شکل گیری آن‌ها زمان‌بر است، روندهای نزولی سریع‌تر رخ می‌دهند و مانند بازار خرسی کریپتوکارنسی در سال ۲۰۱۸ می‌توانند برای مدت طولانی ادامه داشته باشند یا اینکه پس از یک سقوط شدید ناگهان به روند صعودی تغییر مسیر دهند.

قیمت BTC

نمودار فوق دارای دو نکته مهم است که یک تریدر باید به آن توجه کند. اول اینکه شاخص RSI از اواخر ماه فوریه با وجود اینکه قیمت همچنان در حال افزایش بوده، در یک روند سقف‌های پایین تر (lower tops) قرار داشته است. این الگو معمولا یک نشانه از احتمال برگشت روند است.

همچنین واگرایی منفی در نمودار RSI زمانی اهمیت پیدا کرده است که میانگین‌های متحرک یک الگوی تقاطع نزولی (bearish crossover) را تکمیل کرده‌اند. تقاطع نزولی در نمودار بالا یعنی جایی که میانگین متحرک نمایی ۲۰ روزه که طی چند ماه بالای میانگین متحرک ساده ۵۰ روزه قرار داشت، به زیر SMA-50 می‌رسد. این اتفاق نشانه این بود که روند قیمت در کوتاه مدت در حال ضعیف شدن است و ممکن است روند صعودی معکوس شود.

قیمت DOT

در نمودار بالا می‌بینیم که دات بعد از یک روند صعودی در یک محدوده گیر کرده است و شیب میانگین‌های متحرک تقریبا صاف شده و جایی در نمودار به صورت ضربدری (criss-cross) از یکدیگر عبور می‌کنند. با اینکه میانگین متحرک نمایی پس از سقوط به زیر میانگین متحرک ساده مجددا خودش را به بالای آن رسانده است اما اگر تریدر به شاخص RSI هم توجه کند یک واگرایی منفی را مشاهده می‌کند که در مورد تغییر احتمالی روند هشدار می‌دهد.

سقوط شدیدی که در ۱۹ می رخ داد این روند نزولی را تایید کرد زیرا شیب هر دو میانگین متحرک هم در این روز شروع به کاهش کرده است و RSI نیز در منطقه منفی قرار دارد.

سخن پایانی: به یاد داشته باشید که هیچ سیگنالی در تحلیل تکنیکال قطعی نیست!

برای اکثر تریدرهای تازه کار یادگیری شاخص‌های میانگین متحرک و RSI یک نقطه شروع برای شناسایی روندها است. با این حال توجه داشته باشید که این بازار به صورت دقیق قابل پیش بینی نیست و هر اتفاقی می‌تواند روندهای پیش بینی شده در تحلیل تکنیکال را تغییر دهد.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.