لزوم حرکت جامعه به سمت استارتآپی شدن
تا چندسال پیش واژه «استارتآپ» برای بسیاری واژهای غریب بود، ولی امروز که از تاکسیهای اینترنتی، سفارش غذا بهصورت اینترنتی یا خرید کالاهای موردنیاز ازطریق فروشگاههای اینترنتی استفاده میکنیم.
به گزارش قدس، تا چندسال پیش واژه «استارتآپ» برای بسیاری واژهای غریب بود، ولی امروز که از تاکسیهای اینترنتی، سفارش غذا بهصورت اینترنتی یا خرید کالاهای موردنیاز ازطریق فروشگاههای اینترنتی استفاده میکنیم، بهگفته معاون سازمان فناوری اطلاعات حدود ۴۹ درصد استارتآپها وارد ایران شدهاند. ۱۵.۶ درصد نمونه اولیهاند و نیمدرصد در حالت بلوغ و ۱۱.۵ درصد در وضعیت گسترش بازارهای جدید و ۳۳.۴ در وضعیت رشد و درآمد قرار دارند.
این سخنان از وضعیت امیدوارکننده استارتآپها خبر میدهد، اما با توجه به توسعه استارتآپها در کشورمان، لزوم حرکت به سمت ارز رمزها هنوز این کسبوکارهای نوآورانه که عموماً بر بستر اینترنت اجرا میشوند. در گفتوگو با دکتر پرویز کرمی مشاور رئیس بنیاد ملی نخبگان و دبیر ستاد توسعه فرهنگ علم، فناوری و اقتصاد دانشبنیان معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری به بررسی وضعیت استارتآپها یا کسبوکارهای نوپا و نوآورانه در کشورمان پرداختیم که میخوانید.
چه اتفاقی باید بیفتد تا بین مردم و استارتآپها آشتی شکل بگیرد و ادبیات آن عمومی شود؟
جامعه ما باید جامعه استارتآپی شود، چون جامعهای جوان، تحصیلکرده و پرنشاط داریم؛ جامعهای که از زیرساختهای خوبی در حوزههای مختلف زیستبوم فناوری و نوآوری برخوردار است. دانشگاهها، پارکهای علم و فناوری، مراکز رشد، شتابدهندهها و صندوقهای جسورانه باید توسعه یابند تا جامعه استارتآپی شود، جامعه ما از اینها برخوردار است اما اصل و شاهکلید این زیستبوم، نیروی لزوم حرکت به سمت ارز رمزها انسانی خلاق، نوآور، متخصص و تحصیلکرده است. جامعه ما دارای چهارمیلیون و ۷۰۰ هزار دانشجو در مقاطع مختلف تحصیلی است و همین تعداد دانشآموخته خوب در اختیار دارد.
جامعه باید بتواند تسهیلگری کند، یعنی در این زمینه آموزش، هدایت و راهنمایی بدهد، زیرا استارتآپها کسبوکارهای نوپایی هستند که حول نیاز جامعه بهوجود میآیند و سعی میکنند عناصر متعددی را برای از بین بردن آن نیاز یا رفع آن بهوجود بیاورند. ممکن است کسبوکاری هم حول آن پیش بیاید یا نیاید. وقتی نگاه عموم جامعه استارتآپی شد، کسبوکارهای نوپا در حوزه آیتی، بایوتکنولوژی، نانوتکنولوژی و هوافضا پیش میرود. ممکن است عدهای هم در این حوزه شکست بخورند، البته این باعث نمیشود که از فضای استارتآپی خارج شوند، بلکه حوزه جدیدی را تجربه میکنند و با آمادگی و آگاهی لزوم حرکت به سمت ارز رمزها در این حوزه قدم برمیدارند. جامعه استارتآپی، جامعهای نوآور، خلاق و روبه جلو است.
آیا جامعه ما میتواند یک جامعه استارتآپی شود؟
بله، حتماً میتواند. این تغییر و نوآوری شروع شده است و به هیچعنوان نمیتوانیم جلوی این تغییر اجتماعی را بگیریم، بلکه باید بهدرستی و عالمانه با آن کنار بیاییم. باید سعی کنیم مزایای آن را ببینیم و اگر معایب و چالشهایی دارد، آنها را رفع کنیم. برای مثال وقتی استارتآپی در حوزه حملونقل شکل میگیرد، جامعه سنتی حملونقل ما دچار آسیب و مشکل میشود و ممکن است عدهای شغلشان را از دست بدهند. برای اینکه نقصان و معایب این موضوع به حداقل برسد، هم عناصر استارتآپی، هم عناصر دولتی و هم عناصر اجتماعی باید دست به دست هم بدهند.
ما جامعه تاکسیران را در کلانشهرها و شهرهای مختلف ایران داشتیم، اما استارتآپهای متعددی در حوزه حملونقل اینترنتی وارد بازار شدند و موفقیتهای زیادی کسب کردند، چون قیمت را بسیار پایین آوردند و راحتی و آسایش را بالا بردند. حالا ما باید مراقب جامعه سنتی تاکسیران خودمان باشیم که در یک مسیر حمایتی، آسیب کمتری ببینند. این نگاه حمایتی را در شغلهای مختلف میتوان تکثیر کرد؛ شغلهایی که در کسبوکارهای اینترنتی و خریدوفروش شکل گرفته یا استارتآپهای غذایی و استارتآپهایی در حوزه تکنولوژی که رو به فزونی است.
باید بدانیم که جامعه ما در بین جوامع اطرافمان یک بازار ۸۰ میلیونی است و اگر مسئولان دستگاههای مختلف به فکر تأمین نیازهای این بازار چند ده میلیونی نباشند، این بازار حتماً توسط کشورهای دیگر تسخیر میشود. نمونه آن تولید محتوا در فضای رسانههای دیجیتال لزوم حرکت به سمت ارز رمزها است. اگر نتوانیم در فضای مجازی، تولید محتوای ایرانی اسلامی داشته باشیم، حتماً توسط تولیدکنندگان خارجی، شبکههای اجتماعی از محتوایی که با فرهنگ و آداب و رسوم ما همخوانی ندارد، پر میشود.
فهم مدیریتی از استارتآپها بسیار مهم است. برخی مدیران دولتی این مسأله را مسخره میکنند و میگویند که استارتآپها بچهبازیاند.
این بهدلیل عدم آشنایی و اشراف به اهمیت موضوع است. باید فرهنگسازی و اطلاعرسانی کنیم و نقش رسانهها در ایباره بسیار مهم است. جامعه جوان که جامعهای آگاه و مشرف به ماجراست، باید کمک کند. البته تغییرات همیشه از سوی افراد جامعه بهسختی پذیرفته میشود، اما تغییراتی که توأم با نوآوری و خلاقیت باشد، سرعت انتشار و فراگیری بیشتری دارد. یکی دو سال پیش، موضوع استارتآپها برای جامعه ما غریب و ناآشنا بود، اما الان ادبیات آن علاوهبر جامعه دانشگاهی، در اقشار مختلف جامعه رسوخ پیدا کرده و عموم جامعه با آن درگیر شده است. اشراف و اطلاعات مجلس، دولت، قوه قضائیه و دیگر دستگاهها هم نسبت به گذشته بیشتر شده است.
آیا نگاه مطلوب حاصل شده است؟
هنوز فاصله داریم و باید تلاش کنیم که هرچه بیشتر بهسمت اطلاع و آگاهی عمومی برویم. البته در این اطلاعرسانی باید نواقص و چالشها در کنار فواید و مزایا گفته شود، این باعث میشود که دولت و مجلس، نقایص و چالشها را رفع و نقاط قوت را تقویت کنند، ضمن اینکه مدیران کشور اهمیت استارتآپها را میدانند. ممکن است مقاومتهایی وجود داشته باشد، اما این مقاومتها بایستی با تعامل رفع شود.
از سوی دیگر استارتآپهایی که موفقیتهایی کسب کردهاند باید فرهنگسازی کنند. نمیتوان به فضایی ورود پیدا کرد، موفقیتی کسب کرد و کنار نشست. استارتآپهای موفق برای فرهنگسازی باید کمک کنند تا جامعه هرچه بیشتر با این موضوع آشنا شود. بایستی نکات قوت استارتآپها تقویت شده و نقاط ضعف آن رفع شود.
درباره تحریریه نوپانا
نوپانا وبسایتی برای بررسی و تحلیل آخرین رویدادهای زیستبوم کسبوکارهای نوپا و کارآفرینی است. این وبسایت با هدف ترویج فرهنگ کارآفرینی، حمایت از زیستبوم استارتآپی و افزایش آگاهی مخاطبان در زمینههای مربوطه فعالیت میکند.
لزوم حرکت به سمت ارز رمزها
عصر اعتبار- دبیر شورای عالی لزوم حرکت به سمت ارز رمزها و رییس مرکز ملی فضای مجازی کشور بر اهمیت رمز ارزها برای حل مشکل نقدینگی و تبادلات ارزی در کشور تاکید کرد.
به گزارش پایگاه خبری «عصر اعتبار» به نقل از ایبِنا، ابوالحسن فیروزآبادی در جلسه کمیسیون عالی تنظیم مقررات مرکز ملی فضای مجازی کشور گفت: باید مقررات گذاری حوزه رمزارزها هرچه سریعتر توسط نهادها و مراکز تخصصی از جمله بانک مرکزی و سازمان بورس و اوراق بهادار در کشور انجام شود.
رمز ارزها ابزاری موثر برای بهبود وضعیت اقتصادی
وی با اشاره به سند الزامات و ضوابط حوزه رمز ارزها افزود: رمز ارزها می توانند در بهبود وضعیت اقتصادی کشور با توجه به شرایط فعلی موثر باشند و بر همین اساس مرکز ملی فضای مجازی کشور نسبت به تهیه سیاست های کلان حوزه بلاک چین و رمز ارز اقدام کرده و از دستگاه های مربوطه خواسته شده تا نظرات خود را اعلام کنند.
بنا بر این گزارش، پیش از این نیز سند الزامات و ضوابط حوزه رمز ارزها توسط بانک مرکزی کشور جهت نظرخواهی در سایت بانک منتشر شده است. در این سند، رمزارزها به سه بخش رمزارز ملی، رمزارز منطقهای، رمزارزهای جهان روا تقسیم شده اند که در بخش رمزارز ملی و رمزارز منطقهای مجوز دهنده و منتشر کننده رمزارز بانک مرکزی است و رمزارزهای جهان روا مانند بیتکوین و اتریوم است که قابل تبادل در صرافیهای مجاز بوده و نمیتوانند به عنوان ابزار پرداخت در کشور مورد استفاده قرار گیرند.
همچنین توکنها در این سند در پنج دسته توکن با پشتوانه ریال، توکن با پشتوانه طلا و سایر فلزات گرانبها، توکن با پشتوانه ارز، توکن با پشتوانه سایر دارایی های مشهود و غیر مشهود و توکن بدون پشتوانه تقسیم بندی شده اند که در این سند در رابطه با توکن با پشتوانه سایر داراییهای مشهود و غیرمشهود و توکن بدون پشتوانه تاکید شده تا مقررات مرتبط با آنها توسط سازمان بورس و اوراق بهادار تهیه و ابلاغ شود. البته باید در نظر داشت که این توکن ها (به جز توکن با پشتوانه ریال) نمیتوانند به عنوان ابزار پرداخت مورد استفاده قرار گیرند.
ارائه پیشنهادات درباره پیش نویس سند رمز ارز به معاونت فناوریهای نوین بانک مرکزی
گفتنی است، در این جلسه پس از ارایه سیاست های بانک مرکزی کشور در رابطه با رمز ارزها و تشریح این سند توسط معاونت فناویهای نوین بانک مرکزی، پیشنهادهایی درباره چگونگی فراهم شدن امکان نظارت بر رمزارزهای جهان روا، لزوم صدور دستورالعمل چگونگی اخذ مجوز صرافیها و الزام کردن صرافیها به داشتن کیفپول اختصاصی برای جلوگیری از تحریمهای احتمالی، لزوم تقویت یکپارچگی در اسناد ارایه شده و مشکلات احتمالی توکن های عرضه شده توسط ICO ها بدلیل ممنوع بودن امکان پرداخت با این توکنها در راستای بهبود و تقویت این سند ارایه شد.
شعله اختلافات در اردوگاه اصولگرایی/ تقابل گفتمانی یا نزاع برای قدرت؟!
دامنه اختلاف در اردوگاه اصولگرایی تا حدی گسترش یافته که این روزها و در کوران حوادث کشور توجه فضای رسانهای را به خود جلب کرده است. در این راستا رسانههای متعدد از طیفها و جریانهای مختلف سیاسی این اختلافات و گسل اصولگرایی را از منظر خود به بوته نقد و تحلیل بردهاند.
روزنامه شرق نوشت: دامنه اختلاف در اردوگاه اصولگرایی تا حدی گسترش یافته که این روزها و در کوران حوادث کشور توجه فضای رسانهای را به خود جلب کرده است. در این راستا رسانههای متعدد از طیفها و جریانهای مختلف سیاسی این اختلافات و گسل اصولگرایی را از منظر خود به بوته نقد و تحلیل بردهاند. اگرچه از همان ابتدای کار مجلس یازدهم اختلافات اصولگرایی (نواصولگرایان و سوپراصولگرایان) آغاز شد، اما همزمان با رویکارآمدن دولت سیزدهم این اختلافات ابعاد جدیدی یافت و حتی تشدید هم شد.
در دو ماه اخیر که کشور درگیر اعتراضات بود و این مسئله تقریبا بر همه مسائل و امور کشور سایه جدی انداخته بود تا جایی که حتی سیاست خارجی ایران هم تحتالشعاع آن قرار دارد، دور جدید و کمسابقهای از شکاف اصولگرایی حول تحولات این روزها حکایت از آن دارد که دولت و مجلس به یک دوگانگی نسبی در ارزیابی اتفاقات کشور رسیدهاند. علاوه بر آن، هم درون مجلس و هم درون دولت نیز این دوگانگی مشهود است. حال اینکه شکاف فعلی اصولگرایی تا کجا ادامه پیدا خواهد کرد و چه تأثیراتی بر عملکرد و رفتار آنها در مواجهه با امور دارد، سؤالی است که پاسخهای متعددی برای آن وجود دارد.
حمله توپخانهای با اسم رمز شومن و تکنوکرات
در حالی که بیشتر تحلیلگران سیاسی دولت سیدابراهیم رئیسی را دولتی با محوریت یک طیف خاص اصولگرا میدانند، اما گاهی اعضای کابینه از حملات و انتقادات این طیف بینصیب نمیمانند. در جدیدترین مورد آتش توپخانه تندروها به رئیس دولت خودی هم اصابت کرد. رجانیوز، سایت نزدیک به تندروها در مطلبی انتقادی با مخاطب قراردادن رئیسی تأکید کرد: «رئیس قوه مجریه و مشاورانش طی این برهه حساس با نرمالیزاسیون مماشات صورتگرفته در قبال شورشیان و ایضا مطالبه بیجای اصلاحات، خواهان این هستند که کشور را در این دامی که پهن شده انداخته و شورشهای جدیدی را به کشور تحمیل کنند». البته روی سخن اصلی مطلب رجانیوز با عزتالله ضرغامی و محمدباقر قالیباف بود.
رجانیوز دراینباره نوشت: «اخیرا عزتالله ضرغامی در اجتماع تعدادی از دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف و طی نشستی که برای گرامیداشت سیزدهم آبانماه برگزار شده بود، حرفها و سخنانی را به زبان راند که گویی یک اصلاحطلب افراطی در مقام وزیر دولت ایراد کرده است. مشخصا علت و پایه این صحبتها نه نشئتگرفته از عمق گفتمانی وی بوده و نه ربطی به مطالبه واهی برخی شورشیان در خیابان دارد. علت را میتوان در همین نشست اخیر او در دانشگاه شریف پیدا کرده و به این جمعبندی رسید که عزتالله ضرغامی از اتفاقات رخداده در سالهای ۹۶ و ۱۴۰۰ کینه به دل گرفته و آن را به مثابه ترمزی در مسیر رؤیاپردازی خود میداند. استراتژی مورد وثوق این افراد پیرامون اتفاقات اخیر و شورش اقلیت متوحش، تماما در جهت وقیحترشدن این جماعت متوهم بوده که بلاشک در آینده زمینهساز اتفاقات و شورشهای دیگر نیز خواهد بود».
در ادامه رجانیوز کمافیالسابق به قالیباف هم تاخت و تأکید کرد ادعای رئیس مجلس پیرامون لزوم اصلاحات و تغییرات مشروع برای حرکت به سمت حکمرانی نو در عرصههای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی در چارچوب نظام سیاسی جمهوری اسلامی آرزوی دیرینه این افراد است که سعی دارند در مقاطع مختلف با اظهارات اینچنینی به قول خودشان بدنه خاکستری جامعه را جذب کرده و ایشان را در دامان انقلاب حفظ کنند؛ خواه عقبنشینی در برابر خواستههای ناحق شورشیان باشد، خواه همکاری با ظریف و وزیر خارجه بالقوه قلمدادکردن وی. اصلا هم اهمیتی ندارد که در این مسیر و در آینده چه بلایی بر سر کشور خواهد آمد. نئولیبرالهای اصلاحخواه ابایی از افتادن به ورطه سکولاریسم نیز نداشته و اگر شرایط اقتضا کند، این مطالبه را نیز علم کرده و خواهان جدایی دین از سیاست شده و حتی حکومت پارلمانی را نیز مطالبه میکنند. فرقی هم ندارد «شومنی، چون ضرغام» باشد یا «تکنوکراتی چون. »؛ این جملات با این ادبیات اتفاق ناآشنایی از سوی برخی تندروها نیست، اما شدت حملات گویای آن است که شکاف جریان راست ظاهرا روزبهروز در حال عمیقترشدن است.
اعتراضات و اصلاح امور؛ تقابل گفتمانی یا نزاع قدرت؟!
با ادعای محمدباقر قالیباف (چهره کانونی نواصولگرایی)، عزتالله ضرغامی (اصولگرای معتدل)، مصطفی میرسلیم (طیف مؤتلفه) و. ، اکنون این گزاره مطرح است که نهتنها اصولگرایان، بلکه ساختار سیاسی جمهوری اسلامی ایران، لزوم حرکت به سمت ارز رمزها آماده آغاز روند اصلاحات مشروع در همه امور کشور است و تنها مانع به تداوم اعتراضات بازمیگردد؛ اما این گزاره اکنون خود به محل دعوای اصولگرایی تبدیل شده است. خوانش متفاوت و متضاد نواصولگرایان با چهره محوریشان یعنی محمدباقر قالیباف در برابر آنچه خوانش طیف اصولگرای سنتی یا سوپراصولگرایان با محوریت تندروها از اعتراضات دو ماه اخیر دارند، اگرچه نتیجه انتخابات اسفند ۹۸ و خرداد ۱۴۰۰ است، اما اتفاقی اجتنابناپذیر جلوه میکند. به هر حال نوع ارزیابی، تحلیل و مواجهه این دو طیف کلان اصولگرایی از ریشه وقوع حوادث، تداوم آن و نهایتا میل به سمت اصلاحات مسئلهای نیست که بتوان آن را به خروجی انتخابات مجلس یازدهم و ریاستجمهوی سیزدهم تقلیل داد، چراکه اکنون شاهد تقابل دو گفتمان در اردوگاه اصولگرایی هستیم که بخشی از آن میتواند به انتخابات ارتباط داشته باشد.
در این میان دو گزاره وجود دارد؛ نخست آنکه این انشقاق گفتمانی به نزاع قدرت در آستانه پایان عمر مجلس فعلی و نیمنگاه قالیباف به مجلس آتی و حتی انتخابات ریاستجمهوری است؛ بنابراین آتش توپخانه طیف تندروها علیه نواصولگرایان به دلیل حرکت قالیباف، ذیل ادعای آغاز اصلاحات است تا به قول رجانیوز طیف خاکستری به سمت رئیس مجلس تمایل پیدا نکند. دوم آنکه این تلقی و باور وجود دارد که شرایط و بنبست کنونی در همه ابعاد کشور از اقتصاد و سیاست تا دیپلماسی، معیشت و. ، همگی محصول رفتار، تصمیمات و قدرتگیری طیف تندرو است که بخشی از مجلس یازدهم و کل بدنه دولت سیزدهم را در قبضه خود دارد بنابراین تأکید بر لزوم اصلاحات توسط نواصولگرایان اسم رمزی برای بهحاشیهبردن سوپراصولگرایان از دولت و کل بدنه تصمیمگیری رئیسی است. ازاینرو نهتنها ادعای اصلاحات مورد حمله و هجمه تندروها قرار میگیرد، بلکه حتی برخی چهرههای کلیدی از صادق محصولی تا مرتضی آقاتهرانی، محمدتقی نقدعلی، احمدحسین فلاحی، صالح جوکار و. خواستار برخورد قهریِ شدید با معترضان هستند.
بازی سیاسی یا.
مجموع نکات فوق اگرچه وجود سطحی از اختلافات در اردوگاه اصولگرایی را گوشزد میکند، اما باید در نظر داشت که شاید این هجمهها و شکاف کنونی در جریان راست نوعی بازی سیاسی یا همان تقسیم لزوم حرکت به سمت ارز رمزها کار بین دو طیف نواصولگرایان (پلیس خوب) و سوپراصولگرایان (پلیس بد) باشد. البته این سناریو، سناریویی بدبینانه است که انطباقی هم با اقتضائات و واقعیتهای کنونی فضای سیاسی کشور ندارد، چون با وجود آنکه اعتراضات اخیر بهعنوان کاتالیزور این گسل در جبهه اصولگرایان عمل کرده است، ولی نمیتوان اختلافات پیشین این دو طیف را در وقایعی مانند سیسمونیگیت و. فراموش کرد.
ضمن آنکه نباید و نمیتوان این واقعیت را فراموش کرد که جامعه و افکار عمومی بهویژه در دوره جدید اعتراضات اساسا توجهی به هیچکدام از احزاب، جریانها و کنشگران سیاسی کشور نمیکند. حتی اصلاحطلبان با سکوت کسانی مانند سیدمحمد خاتمی، حسن روحانی، محمدجواد ظریف و ادعاهای اخیر بهزاد نبودی از نگاه معترضان عبور کردهاند؛ در این بین بدون شک اردوگاه اصولگرایی با همه طیفهای متشکل به طریق اولی محلی از اعتبار ندارند. ازاینرو «تقسیم کار» نمیتواند گزاره چندان صحیحی تلقی شود.
جلیلی از سایه، در سایه
این روزها که دعوای نواصولگرایی و سوپراصولگرایی با محوریت لزوم اصلاحات بالا گرفته است، سعید جلیلی هم از سایه بیرون آمده است. جلیلی که برجسپ دولت در سایه را بر پیشانی دارد، در نشست دوشنبه با دانشجویان دانشگاه شاهد ادعا میکند هر دانشگاه میتواند یک دولت در سایه باشد. افزون بر آن این عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در مراسم ۱۳ آبان تصریح کرد: «دشمن در برابر ملت ما به استیصال رسیده است، دشمنی که زمانی میگفت ایران اجازه ندارد حتی یک بشکه نفت بفروشد، میبیند امروز ایران بالاترین و گستردهترین روابط اقتصادی را در سطح جهان برقرار میکند». اینها علاوه بر آن است که جلیلی هفتم آبان درباره ناآرامیهای اخیر کشور در توییتی به سؤال چند جوان پاسخ داد. در متن توییت سعید جلیلی آمده است:
«سؤال اول: با زور و کتک نمیشود یک قطب جامعه را به سمت قطب دیگر کشاند؟ پاسخ: در همین مدت فقط در تهران شش نفر از مدافعان امنیت که میگویند قدرت و اسلحه در دست دارند شهید شدند، درحالیکه کسی از طرف مقابل کشته نشده است. قدرت انقلاب اسلامی، قدرت نرم است؛ سؤال دوم: فرقی نمیکند که چه چیزی را بخواهید با نیروی نظامی به مردم تحمیل کنید، مردم از آن متنفر میشوند؟ پاسخ: فتنه۸۸، هشت ماه طول کشید، چون نظام نمیخواست از قدرت سخت استفاده کند. باید شبههای که برای جامعه ایجاد شده بود، برطرف میشد». مضافا سعید جلیلی در دیدار نهم آبان با خانواده آرمان علیوردی، بیان کرد: «آرمان انقلاب اسلامی رویش جوانانی، چون شهید علیوردی است. حمله به آرمان عزیز با وحشیانهترین شکل، نشان سرخوردگی دشمن از بالندگی آرمان انقلاب اسلامی است».
در کنار این موضعگیریها و توییتزنیهای سعید جلیلی انتصاب حجت عبدالملکی به عنوان دبیری شورای عالی مناطق آزاد، آن هم تنها به فاصله چند ماه بعد از استعفایش که نوعی فرار روبهجلو و جلوگیری از استیضاح مجلس بود، نشان میدهد که جلیلی بهدنبال پوستاندازی و آغاز فعالیتهای جدیدی است، چراکه این انتصاب را منسوب به جلیلی میدانند. اگرچه این انتصاب عبدالملکی نیز مانند انتخاب او بهعنوان وزیر کار با انتقادهای زیادی روبهرو شده است، اما میتواند سرآغاز تلاشهای تازه جلیلی برای حفظ نزدیکان خود در دولت قلمداد شود.
در این راستا حتی اخباری مبنی بر فشار به رئیسی برای برکناری علی شمخانی از دبیری شواری عالی امنیت ملی و جایگزینکردنش با سعید جلیلی هم مطرح است. با وجود این باید اذعان کرد که جلیلی چه به جایگاه قبلی خود در شورای عالی امنیت ملی بازگردد یا خیر، بر کسی پوشیده نیست لزوم حرکت به سمت ارز رمزها که او از چه نفوذی در این شورا برخوردار است، بهگونهای که سایه سنگین جلیلی بر دولت سیزدهم و شورای مذکور عملا دست رئیسی و وزارت امور خارجه را هم در بحث مذاکرات وین و احیای برجام بسته است. مورد مشخص آن تئوری پاییز و زمستان سرد بود که در بهشکسترسیدن مذاکرات نقش داشت. حال سعید جلیلی که در سایه قرار داشت و نفوذ را به حضور ترجیح میداد، با خروج از سایه به سهم خود در تلاش برای تقابل با جریان نواصولگرایی است که نیمنگاهی به اصلاح ساختار دارد.
حمله روزنامه اصلاح طلب به ضرغامی!
به گزارش ساناپرس، روزنامه شرق نوشت: دامنه اختلاف در اردوگاه اصولگرایی تا حدی گسترش یافته که این روزها و در کوران حوادث کشور توجه فضای رسانهای را به خود جلب کرده است.
در دو ماه اخیر که کشور درگیر اعتراضات بود و این مسئله تقریبا بر همه مسائل و امور کشور سایه جدی انداخته بود ، دور جدید و کمسابقهای از شکاف اصولگرایی حول تحولات این روزها حکایت از آن دارد که دولت و مجلس به یک دوگانگی نسبی در ارزیابی اتفاقات کشور رسیدهاند. علاوه بر آن، هم درون مجلس و هم درون دولت نیز این دوگانگی مشهود است.
حمله توپخانهای با اسم رمز شومن و تکنوکرات
در حالی که بیشتر تحلیلگران سیاسی دولت سیدابراهیم رئیسی را دولتی با محوریت یک طیف خاص اصولگرا میدانند، اما گاهی اعضای کابینه از حملات و انتقادات این طیف بینصیب نمیمانند. در جدیدترین مورد آتش توپخانه تندروها به رئیس دولت خودی هم اصابت کرد. رجانیوز، سایت نزدیک به تندروها در مطلبی انتقادی با مخاطب قراردادن رئیسی تأکید کرد: «رئیس قوه مجریه و مشاورانش طی این برهه حساس با نرمالیزاسیون مماشات صورتگرفته در قبال شورشیان و ایضا مطالبه بیجای اصلاحات، خواهان این هستند که کشور را در این دامی که پهن شده انداخته و شورشهای جدیدی را به کشور تحمیل کنند». البته روی سخن اصلی مطلب رجانیوز با عزتالله ضرغامی و محمدباقر قالیباف بود.
رجانیوز دراینباره نوشت: «اخیرا عزتالله ضرغامی در اجتماع تعدادی از دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف و طی نشستی که برای گرامیداشت سیزدهم آبانماه برگزار شده بود، حرفها و سخنانی را به زبان راند که گویی یک اصلاحطلب افراطی در مقام وزیر دولت ایراد کرده است. مشخصا علت و پایه این صحبتها نه نشئتگرفته از عمق گفتمانی وی بوده و نه ربطی به مطالبه واهی برخی شورشیان در خیابان دارد. علت را میتوان در همین نشست اخیر او در دانشگاه شریف پیدا کرده و به این جمعبندی رسید که عزتالله ضرغامی از اتفاقات رخداده در سالهای ۹۶ و ۱۴۰۰ کینه به دل گرفته و آن را به مثابه ترمزی در مسیر رؤیاپردازی خود میداند. استراتژی مورد وثوق این افراد پیرامون اتفاقات اخیر و شورش اقلیت متوحش، تماما در جهت وقیحترشدن این جماعت متوهم بوده که بلاشک در آینده زمینهساز اتفاقات و شورشهای دیگر نیز خواهد بود».
در ادامه رجانیوز کمافیالسابق به قالیباف هم تاخت و تأکید کرد ادعای رئیس مجلس پیرامون لزوم اصلاحات و تغییرات مشروع برای حرکت به سمت حکمرانی نو در عرصههای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی در چارچوب نظام سیاسی جمهوری اسلامی آرزوی دیرینه این افراد است که سعی دارند در مقاطع مختلف با اظهارات اینچنینی به قول خودشان بدنه خاکستری جامعه را جذب کرده و ایشان را در دامان انقلاب حفظ کنند؛ خواه عقبنشینی در برابر خواستههای ناحق شورشیان باشد، خواه همکاری با ظریف و وزیر خارجه بالقوه قلمدادکردن وی. اصلا هم اهمیتی ندارد که در این مسیر و در آینده چه بلایی بر سر کشور خواهد آمد. نئولیبرالهای اصلاحخواه ابایی از افتادن به ورطه سکولاریسم نیز نداشته و اگر شرایط اقتضا کند، این مطالبه را نیز علم کرده و خواهان جدایی دین از سیاست شده و حتی حکومت پارلمانی را نیز مطالبه میکنند. فرقی هم ندارد «شومنی چون ضرغام» باشد یا «تکنوکراتی چون…»؛
این جملات با این ادبیات اتفاق ناآشنایی از سوی برخی تندروها نیست، اما شدت حملات گویای آن است که شکاف جریان راست ظاهرا روزبهروز در حال عمیقترشدن است.
دور جدید و کمسابقه شکاف در اردوگاه اصولگرایان
روزنامه شرق نوشت: دامنه اختلاف در اردوگاه اصولگرایی تا حدی گسترش یافته که این روزها و در کوران حوادث کشور توجه فضای رسانهای را به خود جلب کرده است.
به گزارش پرسون، در دو ماه اخیر که کشور درگیر اعتراضات بود و این مسئله تقریبا بر همه مسائل و امور کشور سایه جدی انداخته بود ، دور جدید و کمسابقهای از شکاف اصولگرایی حول تحولات این روزها حکایت از آن دارد که دولت و مجلس به یک دوگانگی نسبی در ارزیابی اتفاقات کشور رسیدهاند. علاوه بر آن، هم درون مجلس و هم درون دولت نیز این دوگانگی مشهود است.
حمله توپخانهای با اسم رمز شومن و تکنوکرات
در حالی که بیشتر تحلیلگران سیاسی دولت سیدابراهیم رئیسی را دولتی با محوریت یک طیف خاص اصولگرا میدانند، اما گاهی اعضای کابینه از حملات و انتقادات این طیف بینصیب نمیمانند. در جدیدترین مورد آتش توپخانه تندروها به رئیس دولت خودی هم اصابت کرد. رجانیوز، سایت نزدیک به تندروها در مطلبی انتقادی با مخاطب قراردادن رئیسی تأکید کرد: «رئیس قوه مجریه و مشاورانش طی این برهه حساس با نرمالیزاسیون مماشات صورتگرفته در قبال شورشیان و ایضا مطالبه بیجای اصلاحات، خواهان این هستند که کشور را در این دامی که پهن شده انداخته و شورشهای جدیدی را به کشور تحمیل کنند». البته روی سخن اصلی مطلب رجانیوز با عزتالله ضرغامی و محمدباقر قالیباف بود.
رجانیوز دراینباره نوشت: «اخیرا عزتالله ضرغامی در اجتماع تعدادی از دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف و طی نشستی که برای گرامیداشت سیزدهم آبانماه برگزار شده بود، حرفها و سخنانی را به زبان راند که گویی یک اصلاحطلب افراطی در مقام وزیر دولت ایراد کرده است. مشخصا علت و پایه این صحبتها نه نشئتگرفته از عمق گفتمانی وی بوده و نه ربطی به مطالبه واهی برخی شورشیان در خیابان دارد. علت را میتوان در همین نشست اخیر او در دانشگاه شریف پیدا کرده و به این جمعبندی رسید که عزتالله ضرغامی از اتفاقات رخداده در سالهای ۹۶ و ۱۴۰۰ کینه به دل گرفته و آن را به مثابه ترمزی در مسیر رؤیاپردازی خود میداند. استراتژی مورد وثوق این افراد پیرامون اتفاقات اخیر و شورش اقلیت متوحش، تماما در جهت وقیحترشدن این جماعت متوهم بوده که بلاشک در آینده زمینهساز اتفاقات و شورشهای دیگر نیز خواهد بود».
در ادامه رجانیوز کمافیالسابق به قالیباف هم تاخت و تأکید کرد ادعای رئیس مجلس پیرامون لزوم اصلاحات و تغییرات مشروع برای حرکت به سمت حکمرانی نو در عرصههای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی در چارچوب نظام سیاسی جمهوری اسلامی آرزوی دیرینه این افراد است که سعی دارند در مقاطع مختلف با اظهارات اینچنینی به قول خودشان بدنه خاکستری جامعه را جذب کرده و ایشان را در دامان انقلاب حفظ کنند؛ خواه عقبنشینی در برابر خواستههای ناحق شورشیان باشد، خواه همکاری با ظریف و وزیر خارجه بالقوه قلمدادکردن وی. اصلا هم اهمیتی ندارد که در این لزوم حرکت به سمت ارز رمزها مسیر و در آینده چه بلایی بر سر کشور خواهد آمد. نئولیبرالهای اصلاحخواه ابایی از افتادن به ورطه سکولاریسم نیز نداشته و اگر شرایط اقتضا کند، این مطالبه را نیز علم کرده و خواهان جدایی دین از سیاست شده و حتی حکومت پارلمانی را نیز مطالبه میکنند. فرقی هم ندارد «شومنی چون ضرغام» باشد یا «تکنوکراتی چون. »؛
این جملات با این ادبیات اتفاق ناآشنایی از سوی برخی تندروها نیست، اما شدت حملات گویای آن است که شکاف جریان راست ظاهرا روزبهروز در حال عمیقترشدن است.
دیدگاه شما