آکادمیا کافه
درود
در این تاپیک سعی داریم به صورت مستدل در خصوص شاخصهای اقتصادی، فرهنگی، آموزشی و . کشورهای مختلف بحث کنیم. این موضوع میتواند برای دوستانی که هنوز کشور مقصد را انتخاب نکرده اند مفید باشید(چرا که برخی در پی یافتن کشوری برای ادامه تحصیل هستند که بخواهند پس از پایان تحصیلاتشان در آنجا بمانند).
1- خواهشی که دارم، انجام بحث به صورت مستدل و مستند است و از سلیقه ای شدن و شخصی شدن مباحث خودداری فرمایید [img]images/smilies/smile.gif[/img]
2- مسلم است که خوب بودن یک کشور در چند شاخص مهم، لزوما دلیل انتخاب آن کشور برای ادامه زندگی نمیشود. ممکن است برای فردی، زندگی در کشور X که شاخصهای توسعه آن از سایر کشورهای مرفه دنیا کمتر است مناسب تر باشد.
مثلا کشورهای امریکا و چین از نظر شاخص ضریب جینی وضعیت بدتری نسبت به دانمارک دارند اما تولید ناخالص ملی آنها اصلا قابل مقایسه با دانمارک نیست. در این حالی اگر یک تاجر باشید امریکا یا چین بسیار گزینه بهتری است و اگر بخواهید یک کارمند ساده بمانید، دانمارک شاید بهتر باشد.
نکته: اساسا برخی شاخصها، در عمل متضاد هم هستند. در این مورد در آینده بیشتر بحث خواهیم کرد.
یک ابزار بسیار مهم
دوستانی که تمایل دارند در زمینه انواع شاخصها مطالعاتی داشته باشند، میتوانند از یکی از ابزارهای ارائه شده توسط وب سایت سازمان ملل در این لینک کمک بگیرند. در لینک مربوطه شما امکان ایجاد و دانلود گزارش مورد علاقه خود در قالب فایل اکسل را خواهید داشت.
همچنین انواع شاخصهای مهم را نیز میتوانید در اینجا ببینید.
ویرایش توسط MaMi به دلیل درخواست کاربر جهت به روز آوری ارسال
ForeverBlue
دو شاخص مهم در دنیا وجود دارد که وضعیت اقتصادی و معیشتی ( و به تبع آن وضعیت فرهنگی ) را شدیدا تحت الشعاع قرار میدهد:
این شاخص هرچه بالاتر باشد وضعیت کشور مربوطه بدتر است ==> زندگی با فلاکت و بدبختی بیشتری در آن جریان دارد.
در این شاخص CPI ( یا همان customer price index که نشان میدهد ) و Unemployment یا بیکاری نقش اصلی را دارند.
مجموعه ای به نام سبد کالا که هر کالا در آن یک وزن (رتبه) بخصوص دارد در نظر گرفته شده و cpi محاسبه میشود.
اطلاعات این قسمت همگی مربوط به سال 2013 است. بر اساس آمار اعلام شده توسط Business Insider:
مثلا زیمباوه
CPI inflation: 8.3%
Unemployment: 95%
در نتیجه ==> Misery index score: 103.3
سایر کشورها را نیز میتوانید خودتان با یک جستجوی ساده ( ماننده Top Misery index ranking) در لحظه پیدا کنید.
این لینک نیز جاوی اطلاعات بسیار مفیدی در خصوص برخی کشورها (عمدتا اروپایی) از نظر این شاخص است
نکته: صرفا خوب بودن این شاخص به معنی زندگی خیلی خوب نیست. این شاخص فقط یکی از فاکتورهای مهم در انتخاب کشور مرفه است. بعنوان مثال کشور قطر از این لحاظ وضعیت بسیار خوبی دارد اما ممکن است شما آن را نپسندید.
خوب بودن این شاخص ==> بهتر بودن وضعیت اقتصادی (فلاکت کمتر) ==> (عموما) مشکلات فرهنگی/اجتماعی کمتر
ForeverBlue
شاخص جینی یا ضریب جینی شاخصی اقتصادی برای محاسبهٔ توزیع ثروت در میان مردم است. بالا بودن این ضریب در یک کشور معمولا به عنوان شاخصی از بالا بودن اختلاف طبقاتی در این کشور در نظر گرفته میشود.
شاخص جینی معمولا به صورت درصد بیان میشود. عدد صفر نشاندهندهی برابری کامل است و بالا رفتن این عدد به معنای نابرابری بیشتر است.
میتوانید برای مشاهده وضعیت کشورهای جهان، شکل زیر را مشاهده کنید
مشاهده میکنید که کشورهای سوئد در این زمینه فوق العاده است و کشورهای اروپای غربی نیز وضعیت بسیار خوبی دارند اما امریکا در این شاخص چندان جالب نیست
بعنوان مثال در ایران، همانطور که خودتان بارها دیده اید، ممکن است یک حسابدار در شرکت a مبلغ 500.000 تومان بعنوان درآمد داشته باشد و در شرکت b مبلغ 1.500.000 تومان! (با فرض یکسان بودن مدرک تحصیلی و سمت و . ) (این که همه به دنبال کار در شرکت نفت میگردند و از کار در آموزش و پرورش فراری هستند)
یا مثلا حقوق مدیر مالی در یک شرکت 3 برابر مدیر اداری همان شرکت است یا .
جدول زیر، در مورد حقوق مردم در کشور سوئد است (بر اساس آماری که مرکز آمار سوئد در این لینک ارائه داده است و ظاهرا دوستان عزیز در این وبلاگ هم از همین منبع استفاده کرده اند. من آنچه در وبلاگ مربوطه درج شده را به جهت خلاصه بودن و فارسی بودن درج میکنم)
[attachment=3978]
یک نکته: نظام مالیاتی و نوع قوانین آن در تغییرات این ضریب بسیار موثر هستند. مثلا در سوئد اگر شخصی (بالای 18 سال) درآمدی زیر 32.000 کرون در ماه داشته باشد بایستی 32% آن را مالیات بدهد. اما اگر درآمد این شخص بین 42.000 تا 50.000 کرون شود، ممکن است تا 50 درصد مجبور شود مالیات بدهد ==> حقوق بالاتر،لزوما به معنی در آمد بالاتر نیست.
ممکن است یک فرد 10.000 کرون در ماه درآمد بیشتری نسبت به دوستش داشته باشد اما با توجه چرا شاخص Big Mac مفید است؟ به درصد مالیات بیشتری که میدهد، آنچه برایش باقی میماند (در مقایسه با دوستش) در حد 2000 کرون هم نباشد ==> اختلاف طبقاتی کمتر (و شاید ظالمانه تر)
در خصوص کشور امریکا هم میتوانید این گزارش رسمی وزارت کار امریکا را ببینید
این شاخص نیز به تنهایی تعیین کننده نیست چرا که در کشورهای پیشرفته و مرفه نیز میتوان کشورهایی یافت که ضریب جینی مناسبی ندارند. مثلا امریکا از این لحاظ چندان وضعیت جالبی ندارد (البته مدل اقتصادی امریکا با توجه به شرایط خاصی که دارد، خوب نبودن در این شاخص برایش کاملا عادی و قابل پیش بینی است.
ForeverBlue
این شاخص، یک شاخص غیر رسمی برای سنجش قدرت خرید مردم در کشورهای مختلف و تعیین گرانترین و ارزانترین کشورهاست. اسم آن هم دقیقا همان ساندویچ معروف مک دونالد است که در کشورهای فراوانی دارای فروشگاه است.
این شاخص در سال 1986 توسط موسسه اکونومیست طراحی شد.
اگر شما 50 دلار پول داشته باشید، در چه کشوری میتوانید بیشترین/کمترین تعداد ساندویچ را بخرید؟
چرا باید نرخ ساندویچ در کشورهای مختلف فرق کند؟ چون هزینه های زیر در کشورهای مختلف فرق میکند:
میزان مالیات، هزینه مواد اولیه، هزینه نیروی کار (حقوق یک کارگر مثلا در هند و چین بسیار کم و در امریکا و نروژ بسیار زیاد)، هزینه آب و برق و .
مثلا جالب است بدانید برای ارسال یک بسته توسط شرکت DHL از ایران به اروپا شاید مجبور شوید 50$ بدهید، اما از اروپا به ایران برای همان بسته با همان شرکت بایستی در حدود 200$ دلار بدهید.
نکته: باز هم تاکید میکنم که این شاخص، غیر رسمی و عامیانه است.
ForeverBlue
تولید ناخالص داخلی GDP
تولید ناخالص داخلی در برگیرنده ارزش مجموع کالاها و خدماتی است که طی یک دوران معین، معمولاً یک سال، در یک کشور تولید میشود.
نکته: در این تعریف منظور از کالاها و خدمات نهایی، کالا و خدماتی است که در انتهای زنجیر تولید قرار گرفتهاند و خود آنها برای تولید و خدمات دیگر خریداری نمیشوند.
این شاخص به نوعی معرف رشد اقتصادی است ( که دلالت بر افزایش تولید یا درآمد سرانه ملی دارد).
محاسبه این شاخص به روشهای مختلفی (مانند مجموع ارزش افزوده، محاسبه با نگرش مصرف و محاسبه با نگرش درآمد) انجام میپذیرد که بحث درباره آن از حوصله این مطلب خارج است اما یکی از روشهای متداول آن همان روش نگرش مصرف با فرمول زیر است:
ForeverBlue
شاخص توسعه انسانی HDI
این شاخص که در سال 2010 نحوه محاسبه آن به کلی تغییر کرد، از 4 شاخص و 3 بعد تشکیل شده است.
شاخصها:
امید به زندگی
میانگین دوران تحصیل
دوران تحصیل مورد انتظار (امید به تحصیل)
درآمد سرانه
ابعاد:
سلامت
تحصیلات
کیفیت زندگی
گزارش سال 2010 سازمان ملل را میتوانید از اینجا دانلود کنید که در آن محاسبه این معیار و سیار موارد به تفصیل ذکر شده است.
فرمول محاسبه این شاخص:
با همه این تفاسیر، دنیا در سال 2013 چنین وضعیتی دارد (پر رنگ تر نشانه بهتر است)
ForeverBlue
شاخص احساس فساد Corruption Perceptions Index
این شاخص که توسط سازمان شفافیت ارائه میگردد، میزان فساد (سوء استفاده از قدرت در میان مقامات دولتی و سیاستمدارانشان) را بررسی میکند
ForeverBlue
شاخص کیفت زندگی Quality-of-life Index
این شاخص نیز توسط اکونومیست ارائه گردیده است و بر مبنای 9 عامل زیر محاسبه میشود:
1-تعالی مادی: سرانه تولید ناخالص ملی
2-سلامتی: امید به زندگی در بدو تولد
3-ثبات سیاسی و امنیت: نرخ ثبات سیاسی و امنیت
4-زندگی خانوادگی: نرخ طلاق (در هر هزار نفر)
5-زندگی اجتماعی: نرخ حضور در اماکن مذهبی یا عضویت در سندیکاها
6-اقلیم و جغرافیا: عرض جغرافیائی، شرایط اقلیمی بین گرمتر و سردتر را مشخص می سازد.
7-امنیت شغلی: نرخ بیکاری
8-آزادی سیاسی: متوسط شاخصهای آزادیهای مدنی و سیاسی
9-برابری جنسیتی: نسبت متوسط درآمد مرد و زن، بر اساس آخرین دادههای در دسترس
نکته
در مورد این شاخص هنوز منبع اطلاعات دقیقی در دست ندارم و به محض فراهم شدن اطلاعات لازم، این پست به روز رسانی خواهد شد اما برای مشاهده وضعیت کشورها در سال 2013 میتوانید به این وب سایت مراجعه کنید.
ممنون میشوم سایر دوستان در این زمینه کمک کنند.
ForeverBlue
مباحث اجتماعی (به قول دوستان، امنیت اخلاقی)
نگرش کشورها به موضوع برده های جنسی و نحوه برخورد دولت ها با موضوع تجارت خدمات جنسی (به نوعی روسپیگری و دریافت و پرداخت پول در ازای س ک س) نیز یکی از مسائلی است که دانستن آن لازم است. (هرچند این تاپیک بیشتر کمک میکند تا کشورها را بشناسیم و معیارهای انتخاب آنها را بدانیم، اما این بحث به روشن تر شدن فضا و جو آن کشور کمک میکند)
دولتهای در دنیا در قبال این موضوع، 3 راهکار دارند:
1- در این زمینه هیچ گونه محدودیتی نبوده و این کار قانونی محسوب شود مانند آلمان، مکزیک، ترکیه و .. (رنگ سبز در نمودار). در این کشورها انجام عمل روسپیگری (prostitution) و همچنین وجود مراکزی برای این کار که در انگلیسی به آن Brothels میگویند قانونی و بدون مشکل است
2- این زمینه به صورت شخصی و محدود مجاز باشد اما نباید به صورت تجارت و سازماندهی شده دربیاید مانند فنلاند، فرانسه و ..(رنگ سرمه ای در نمودار) . بسته به نوع قوانین آن کشور Brothels میتواند مجاز یا غیرمجاز باشد
3- این موضوع به کل ممنوع و غیرمجاز است مانند ایران، سوئد، امریکا (به جز ایالت نوادا) و ..(رنگ قرمز در نمودار)
برخلاف آنچه بسیاری در ایران تصور میکنند، کشورهای غربی زیادی هستند که راهکار دوم و سوم را درپیش میگیرند.
معنی این نمودار این است که مثلا در ایران، عربستان، نروژ، امریکا (به جز ایالت نوادا) در صورتی که محرز گردد شخصی در قبال دریافت خدمات جنسی پول دریافت میکند(از راه روسپیگری درآمد کسب میکند)، کار غیرقانونی انجام داده و محاکمه شده و با او مطابق قوانین برخورد خواهد شد.
یک نکته: کشور سوئد در این زمینه رفتاری بسیار جالب و مترقی دارد.
در همه کشورها به شدت با شخص روسپی برخورد میشود و او را مقصر میدانند که باعث رواج این فرهنگ میشود. اما در سوئد، موضوع برعکس است و شخص خریدار را مجرم میدانند. یعنی در صورتی که شخصی در سوئد، به یک روسپی پولی پرداخت کند و از او بهره ببرد، با آن روسپی برخورد قانونی در حد محاکمه و زندان و جریمه انجام نخواهد شد و صرفا سعی میشود با کلاسها و آموزشهای اجتماعی و . با او رفتار شود. اما شخص خریدار محاکمه خواهد شد.
از نظر دولت سوئد، این خریدار است که بازار مناسب برای این کار را توسعه میدهد و روسپیان در این زمینه مورد سوء استفاده و خشونت واقع میشوند.
نتیجه این قانون: کاهش بسیار بسیار زیاد تعداد روسپیان در سوئد از سال 2009 (سالیانه حدود 400 نفر روسپی غیرقانونی به سوئد می روند - مقایسه کنید با تعداد 15.000 برای کشور همسایه اش فنلاند)
ویرایش توسط MaMi به دلیل درخواست کاربر جهت به روز آوری ارسال
ForeverBlue
نرخ رشد جمعیت
poulation growth rate
یک نکته جالب در خصوص نرخ رشد جمعیت، عدد 2.1 است. این عدد حداقل نرخ رشد برای جامعه ای است که میخواهد برای برقرار تعادل و جایگزین کردن جمعیت خودش داشته باشد (یعنی 2 فرزند جانشین پدر و مادر شوند). بنابر این نرخ رشد زیر این مقدار به معنی حرکت رو به زوال و کاهش است (لزوما نباید نرخ رشد یک عدد منفی باشد)
نکته 2: تثبیت یک نرخ، پس از 2 نسل خود را نشان خواهد داد. مثلا تصور کنید همین الان در ایران، نرخ رشد جمعیت به گونه روی همان 2.1 تثبیت گردد. در این صورت بعد از 2 نسل یعنی 50 سال دیگر، رشد جمعیت صفر خواهد بود. حال جالب است بدانید این نرخ در سال 85 در حد 1.8 و در سال 90 در حد 1.6 بوده است.
نکته 3 : ممکن است تصور کنید، با توجه به شرایط اقتصادی ایران، شاید بهتر باشد این نرخ رشد منفی باشد و جمعیت کمتر تا شاید وضعیت بهتر شود. متاسفانه این تصور نیز درست نیست (چرا که این کار حداقل به نیم قرن زمان نیاز دارد و ثانیا عوارض بسیار وخیم تری خواهد داشت که در فرصت مناسب شاید به آن پرداختم. فقط یک مورد ساده آن، جمعیت سالمند بسیار زیاد در 30 سال آینده و کمبود بسیار شدید نیروی کار جوان است ==> بحران. )
نکته 4: لزوما وضعیت اقتصادی بد منجر به رشد پایین نمیشود. دلیل اصلی رشد کم جمعیت، توسه یافتگی و رفاه است(این مورد را میتوانید بوضوح در نمودار زیر ببینید).
در قدیم نگاه مردم به فرزند یک نگاه ابزاری و سرمایه ای بود (مثلا کسی که 10 فرزند داشت، خیالش راحت بود که در پیری همه مراقبش هستند و عضای دستش هستند و . ) اما کنون آن نگاه وجود ندارد و مردم ترجیح میدهند با فرزند کمتر و کیفیت بالاتری زندگی کنند.
دوستی میگفت در افغانستان بچه را بدنیا می آورند و ولش میکنند تا خودش بزرگ شود! یعنی اصلا به شرایط آموزش و رفاه و . اهمیتی نمیدهند توسعه یافتگی کم
نکته 5: صرفا افزایش جمعیت منجر به فقر نمیشود. دلیل رشد فقر ریشه در عوامل دیگری دارد
نمودار زیر، نرخ رشد جمعیت در چرا شاخص Big Mac مفید است؟ پایان 2011 را نشان میدهد
این نمودار نیز هم جمعیت کشورها بر حسب میلیون نفر را نشان میدهد
شاخص بیگ مک راهی برای ارزیابی وضعیت اقتصادی واقعی یک کشور است
BMI چیست و چگونه می توان شاخص Big Mac را محاسبه کرد؟ چرا این محصول خاص مک دونالد مبنای برخی محاسبات اقتصادی قرار گرفت؟ آیا شاخص Big Mac برای آنالیز بازار فارکس قابل استفاده است؟ من مقاله ای نوشتم که به همه اینها و برخی س questionsالات مهم دیگر پاسخ می دهد.
برای ارزیابی اقتصاد کشور به عنوان یک کل ، از بسیاری از شاخص ها و اصطلاحات پیچیده استفاده می شود: تورم ، ارزش ویژه ، تولید ناخالص داخلی ، اشتغال و بسیاری دیگر. با استفاده از تمام این داده ها ، اقتصاددانان کیفیت زندگی شهروندان عادی را تعیین می کنند. درک این اصطلاحات برای مردم عادی دشوار است. آیا روش ساده تری برای اندازه گیری قدرت خرید وجود دارد؟ بله ، و در سال 1986 در اکونومیست مطرح شد.
فهرست Big Mac چیست؟
شاخص Big Mac (BMI) پارامتر خاصی است که برای تعیین PPP (برابری قدرت خرید) استفاده می شود. BMI براساس این نظریه است که قیمت های یک سبد کالای مشابه دو کشور برای محاسبه نرخ واقعی ارز مقایسه می شود. به عنوان مثال ، در یک سوپرمارکت در فدراسیون روسیه ، 500 روبل برای خرید نان ، شیر و گوشت هزینه شد. برای خرید محصولات یکسان (به همان مقدار) در یک سوپرمارکت آمریکایی ، آنها 25 دلار هزینه می کنند. نرخ تسعیر منصفانه دلار به روبل روسیه برابر است با ضریب تقسیم مبلغ هزینه شده در فدراسیون روسیه به مبلغ هزینه شده در ایالات متحده. یعنی مقدار مورد نظر: 500/25 = 20 روبل.
نظریه PPP می گوید کالاهای یکسان در کشورهای مختلف باید تقریباً یکسان باشد. بر اساس این برابری ، نرخ ارز "عادلانه" محاسبه می شود. پارامترهای اضافی (سطح درآمد شهروندان ایالت ، هزینه حمل و نقل محصولات و غیره) در نظر گرفته نمی شوند.
اقتصاددانان پیشنهادی Big Mac Index سبد خرید را با محبوب ترین محصول در سراسر جهان جایگزین کردند. چرا Big Mac به عنوان مبنای محاسبات در نظر گرفته شده است؟
دو دلیل وجود دارد. اولاً ، رستوران های زنجیره ای معروف فست فود تقریباً در همه کشورهای جهان واقع شده اند. Big Mac را می توانید در هر یک از آنها بخرید. ثانیاً ، ترکیبات این محصول شامل چنین مقداری از اجزای غذایی است که کافی است به اصطلاح قالب اقتصاد ملی در نظر گرفته شود. بیگ مک دارای گوشت ، نان ، پنیر ، سبزیجات است. شاخص بیگ مک یک روش مناسب برای تعیین اختلاف بین ارزش ارزهای کشورهای دارای شاخص های درآمد مشابه است (به ویژه در حوادث بحران). این به وضوح نشان می دهد که ارز برای اقتصاد کشور چقدر گران است.
قابل توجه است که برای مدت طولانی بسیاری از اقتصاددانان نمی دانستند که چگونه شاخص Big Mac را برای تخمین ارزش "منصفانه" روپیه هند محاسبه کنند ، زیرا در این کشور ، به دلایل آشکار ، خرید همبرگر با گوشت گاو غیر ممکن است. در سال 2011 تصمیم سازشی گرفته شد: این شاخص بر اساس Maharaja Mac محاسبه می شود - محصولی حاوی مرغ به جای گوشت گاو.
فرمول محاسبه شاخص Big Mac
رستوران های زنجیره ای مک دونالد و محصول اصلی آنها (بیگ مک) در ایالات متحده ظاهر شدند. به همین دلیل ، دلار آمریکا به عنوان ارز مرجع هنگام محاسبه شاخص استفاده می شود. فرمول محاسبه BMI فقط شامل دو پارامتر است و چرا شاخص Big Mac مفید است؟ به صورت زیر است:
BMI = Plc / Pusdجایی که PLC - هزینه یک بیگ مک با ارز محلی (ال سی - واحد پول محلی) ، پوسید - هزینه بیگ مک در ایالات متحده آمریکا.
به عنوان مثال ، 1 Big Mac در فدراسیون روسیه را می توان با 150 روبل خریداری کرد ، و در ایالات متحده آمریکا - با 6 دلار (قیمت ها برای سهولت محاسبات به صورت مشروط گرفته می شوند). BMI 150/6 = 25 روبل است. این مقدار هزینه یک دلار آمریکا است. نرخ واقعی ارز (در زمان نوشتن این مقاله) حدود 76 روبل برای هر دلار آمریکا بود. اختلاف 1 روبل نشان می دهد که چقدر پول ملی فدراسیون روسیه دست کم گرفته شده است.
این محاسبه به همین سادگی است که شامل چندین فرض می شود ، از جمله اینکه هزینه حمل و نقل برای هر ماده Big Mac صفر است تا از قیمت معادل آن محصول در هر کشور اطمینان حاصل شود. به این ترتیب است که درجه دست کم گرفتن یا بیش از حد ارزیابی یک ارز خاص (براساس تئوری برابری قدرت خرید) تعیین می شود. مثال فوق به وضوح نشان می دهد که روبل روسیه بیش از 200 درصد در برابر دلار آمریکا کم ارزش است.
پس زمینه تاریخی
برای اولین بار فهرست بیگ مک در سال 1986 به صورت طنز محاسبه شد. این ایده متعلق به نمایندگان مجله انگلیسی "اکونومیست" است. ماهیت آن نشان دادن بصری ناعادلانه بودن نرخ ارز برخی از کشورها بود ، که از نظر تئوری PPP ، بیش از حد ارزش گذاری می شوند یا کم ارزش هستند. شبکه مک دونالد در سال 1986 چندان توسعه نیافته بود ، بنابراین این لیست در ابتدا فقط شامل 15 ایالت بود. قیمت محبوب ترین محصول مک دونالد در آن زمان در ایالات متحده 1 دلار بود.
اولین رستوران مک دونالد در فدراسیون روسیه در سال 1990 افتتاح شد. از آن زمان BMI برای روبل روسیه نیز تعیین شده است. قابل توجه است که برای 1 Big Mac پرداخت 3,75 روبل (حدود 6,2 دلار با نرخ ارز آن زمان) ضروری بود. قیمت این محصول در ایالات متحده آمریکا توانست به 2,1 دلار افزایش یابد. از این طریق می توان نتیجه گرفت که در سال 1990 روبل روسیه بسیار زیاد ارزش گذاری شد. در سالهای بعد ، اختلاف بین ارزش روبل و دلار کاهش یافت. در سال 2019 ، روبل روسیه (بر اساس همان محاسبات) به عنوان کم ارزش ترین ارز شناخته شد.
برآورد هزینه یک ساعت کار در "Big Macs"
روش دیگر استفاده از BMI مقایسه هزینه یک همبرگر محبوب با حداقل نرخ ساعتی است که در سطح قانونگذاری توسط ایالت تصویب شده است. پس از بررسی داده های موجود ، می توان نتیجه گرفت که متوسط فرانسوی ها یا آلمانی ها در هر ساعت کار حدود 2,5 Big Mac دریافت می کنند. در همان زمان ، یک اسپانیایی یا لهستانی تقریباً 2 برابر کمتر درآمد کسب می کند - حدود 1,3 Big Mac. بر اساس این مقادیر ، می توان تفاوت قدرت خرید شهروندان کشورهای فوق را تخمین زد.
نحوه استفاده از شاخص Big Mac برای تجارت Forex
هدف اصلی ایجاد BMI ساده سازی درک فرآیندهای پیچیده اقتصادی است که در کشورهای مختلف در حال وقوع است و ارزیابی عینی از آنچه در اقتصاد جهان اتفاق می افتد است. با این وجود ، از این شاخص برای پیش بینی نرخ ارز با موفقیت استفاده می شود. غالباً از BMI چرا شاخص Big Mac مفید است؟ برای محاسبه تعداد Big Mac هایی که می توان در یک کشور خاص با مبلغ مشخصی خریداری کرد ، به عنوان مثال 100 دلار استفاده می شود. این مقدار می تواند افزایش یا کاهش یابد. در حالت دوم ، این نشانگر دو پدیده احتمالی است:
- نرخ ارز واحد پول دولتی در حال افزایش است. بدون پیش بینی از نرخ ارز ، استفاده از BMI به عنوان شاخصی برای پیش بینی دشوار است.
- قیمت بیگ مک در حال افزایش است. تغییرات قابل توجه در BMI با نرخ ارز نسبتاً ثابت نشان دهنده مشکلات اقتصادی داخلی است. اغلب آنها در فرآیندهای تورمی که در بخشهای خاصی از اقتصاد اتفاق می افتد ، افزایش هزینه اجاره ، دستمزد یا مواد اولیه ای که برای تهیه برگر استفاده می شود ، بیان می شوند. اگر این عوامل تأثیر ملموسی بر اقتصاد کشور داشته باشند ، در نهایت باید انتظار نوسانات نرخ ارز را داشت.
این فرضیه وجود دارد که اختلاف معنی داری بین نرخ واقعی ارز و محاسبه شده بر اساس BMI با گذشت زمان صاف خواهد شد. اما در عمل ، این فرضیه همیشه جواب نمی دهد.
از نظر معامله گران ، شاخص Big Mac دارای ویژگی های زیر است:
- با استفاده از یک فرمول خیلی ساده محاسبه می شود.
- شامل بسیاری از مفروضات است که ممکن است در عمل به خوبی کار نکند.
- برای ارزیابی وضعیت بازار فقط در هنگام انجام معاملات بلند مدت مناسب است.
- فقط به چرا شاخص Big Mac مفید است؟ عنوان یک شاخص اضافی خدمت می کند.
سعی کنید شاخص Big Mac را برای ارزهای موردعلاقه خود محاسبه کنید و در مورد کم ارزش یا ارزش بیش از حد آنها نتیجه بگیرید. می توانید تغییرات BMI را با استفاده از جداول و نمودارهای ویژه پیگیری کنید ، که در زیر به آنها می پردازم.
جدول دوره ها توسط شاخص Big Mac در سال 2020
در وب سایت انتشارات "اکونومیست" با در نظر گرفتن قیمت های فعلی بیگ مک ، می توانید تمام اطلاعات مربوط به ارزش "واقعی" ارزهای ملی بسیاری از کشورهای جهان را پیدا کنید. فهرست Big Mac (جدول بر اساس کشور) در زیر ارائه شده است.
همانطور که مشاهده می کنید آخرین محاسبات در جولای سال 2020 انجام شده است. در آن زمان ، هزینه یک برگر در فدراسیون روسیه 135 روبل و در ایالات متحده آمریکا - 5,71 دلار بود. نتایج نشان می دهد که نرخ واقعی "واقعی" باید 23,64 روبل تا 1 دلار آمریکا باشد (نرخ واقعی ارز در آن زمان 70,58 روبل تا 1 دلار بود). در نتیجه ، ما داریم: روبل روسیه 66,5 درصد کم ارزش است.
شاخص های مشابه شاخص Big Mac
برابری قدرت خرید براساس سایر محصولات معروف سایر شرکت ها تعیین می شود. ولی، فهرست بیگ مک همچنان محبوب ترین است.
در اینجا برخی از شاخص ها با BMI رقابت می کنند:
- شاخص استارباکس برای محاسبه آن با توجه به هزینه یک فنجان قهوه (لاته) در این شبکه هدایت می شود. با این حال ، محبوبیت استارباکس در سراسر جهان از مک دونالد بسیار عقب است.
- شاخص دوستیابی معیاری است که هزینه دوستیابی با یک دختر از جمله هزینه شام ، فیلم و تاکسی را در نظر می گیرد.
- شاخص اولیویه. این سالاد که در بسیاری از کشورهای مستقل مشترک المنافع محبوب است ، حاوی مواد زیادی است (مانند بیگ مک). اما ، به دلایل واضح ، شاخص اولیویه در سراسر جهان گسترده نیست.
- شاخص رژ لب قرمز. این شاخص بر اساس این نظریه است که زن به هر حال پول خود را برای خرید رژ لب خرج می کند ، حتی اگر اقتصاد این کشور شرایط سختی را پشت سر بگذارد. هنگام انجام محاسبات ، هزینه یک مارک خاص از رژ لب در نظر گرفته می شود.
- فهرست آیفون ، یکی از محبوب ترین تلفن های هوشمند در جهان. در ابتدا ، iPod به عنوان مرجع انتخاب شد. اما با گذشت زمان ، محبوبیت آن کمتر از تلفن هوشمند همان شرکت اپل شد. برای محاسبات ، از یک مدل خاص دقیقاً با همان مشخصات استفاده می شود.
علاوه بر موارد ذکر شده در بالا ، شاخص های مختلفی وجود دارد که به شما امکان می دهد وضعیت اقتصادی را بدون استفاده از محاسبات پیچیده ارزیابی کنید. با این حال ، به دلیل محبوبیت و شیوع آن ، این Big Mac است که مبنای محاسبات قرار می گیرد.
انتقاد از شاخص بیگ مک
به دلایل مختلف نمی توان شاخص Big Mac را یک شاخص دقیق در نظر گرفت:
- بعضی از کشورها گوشت گاو تولید نمی کنند (هند ، جایی که گاو یک حیوان مقدس محسوب می شود یک نمونه عالی است).
- برخی از کشورها در صادرات گوشت گاو پیشرو در جهان هستند ، که همچنین باید در محاسبات مورد توجه قرار گیرد.
- ترکیب Big Macs بسته به سلیقه و خصوصیات غذاهای محلی متفاوت است.
- وضعیت Big Mac از کشوری به کشور دیگر متفاوت است: در ایالات متحده آمریکا یک محصول غذایی آشنا است ، در حالی که در کشورهای آسیایی یک غذای عجیب و غریب در نظر گرفته می شود. این امر هم بر تقاضا و هم بر قیمت گذاری تأثیر می گذارد.
- در قاره آفریقا ، رستوران های زنجیره ای مک دونالد بسیار ضعیف توسعه یافته است. Big Mac را فقط در آفریقای جنوبی ، مراکش و مصر می توانید خریداری کنید.
برای کشورهای آفریقایی ، شاخص KFC معرفی شد ، اصلی ترین رقیب مک دونالد ، که محبوبیت بیشتری در بین ساکنان محلی دارد. رستوران های KFC در بیش از 20 کشور قاره سیاه دایر هستند. بنابراین ، از هزینه یک سطل KFC برای مقایسه قدرت خرید سیاه پوستان با اروپا و آمریکا استفاده می شود. این شاخص نیز به دلایل ذکر شده در بالا چندان دقیق نیست.
نتیجه
اگرچه شاخص Big Mac وضعیت اقتصادی جهان را با درجاتی از دقت نشان می دهد ، اما جدی گرفتن آن توصیه نمی شود. وی از بسیاری از عواملی که هم بر قدرت خرید و هم بر ارزش واقعی ارزهای ملی تأثیر می گذارد غافل می شود ، از جمله تولید ناخالص داخلی ، اوضاع سیاسی و موارد دیگر. برخی از ایالات به طور مصنوعی ارزش برخی کالاهای وارداتی را کاهش می دهند ، از جمله کالاهایی که به عنوان مواد برگر استفاده می شوند.
از طرف دیگر ، BMI فرصتی منحصر به فرد نه تنها برای بررسی نرخ واقعی "ارز" بلکه برای پیش بینی تغییرات احتمالی آنها در آینده فراهم می کند. این ویژگی شاخص بیشتر برای افراد دور از اقتصاد مفید است. علاوه بر این ، با مقایسه صحیح BMI با سایر شاخص های اقتصادی ، می توان با درجه خاصی از دقت ، تفاوت هزینه کالاها و خدمات را در بازارهای مختلف تخمین زد ، تا تغییرات جهانی را که بر قیمت گذاری تأثیر می گذارد ، تعیین کند.
با مشاهده فیلم می توانید اطلاعات بصری بیشتری در مورد شاخص Big Mac بدست آورید:
شاخص بیگمک؛ زندگی در اروپا چقدر خرج دارد؟
برای بسیاری از مردم درک مفاهیم پیچیده اقتصادی دشوار است و نمیشود آنها را سرزنش کرد. قرار نیست که همه اقتصاددان باشند. برای همین در مواردی اقتصاددانها شاخصهایی تعریف میکنند که مفاهیم پیچیده را ساده کند. شاخص بیگمک یا معیار همبرگر یکی از این شاخصهای غیررسمی اما جالبتوجه است.
شاخص بیگمک در واقع برای سنجش قدرتخرید استفاده میشود و به هیچ نوع محاسبات پیچیده نیاز ندارد، درحالیکه اطلاعات شگفتآوری را در اختیار ما میگذارد. اما شاخص بیگمک چیست و به چه دردی میخورد؟
تعریف شاخص بیگمک
شاخص بیگمک بیاندازه ساده و قابل درک است. اگر در یک کشور هر بیگمک 3 دلار باشد و در کشوری دیگر 6 دلار، میفهمیم که کشور دوم بهطورمتوسط هزینهها دو برابر کشور است. عدد حاصل از اندازهگیری دقیق «شاخص قیمت مصرفکننده» یا همان CPI اختلاف بسیار اندکی با شاخص بیگمک (Big Mac Index) دارد.
عدد حاصل از اندازهگیری دقیق «شاخص قیمت مصرفکننده» یا همان CPI اختلاف بسیار اندکی با شاخص بیگمک دارد.
حتما میدانید که بیگمک یکی از ساندویچهای بزرگ و محبوب همبرگری است که در فروشگاههای مکدونالد در سراسر دنیا سرو میشود. هرچند ممکن است در کشورهای مختلف ترکیب آن اندکی تفاوت داشته باشد.
سنجش قدرت خرید
تصور کنید یک آمریکایی 50 دلار در جیبش میگذارد تا یک روز در تهران بگردد. او با این پول در کشور خودش خیلی نمیتواند خوش بگذارند. اما با تبدیل این پول به ریال یک روز لوکس و رویایی را تجربه میکند.
برعکس این اتفاق هم میافتد. برای ما خرج کردن 500 هزار تومان در یک روز چندان مقرونبهصرفه نیست. اما با این مقدار پول نمیتوانیم به تفرج در برلین بپردازیم. بهبیاندیگر یک آمریکایی معمولی در تهران احساس میکند پولدار است و یک ایرانی معمولی در کالیفرنیا احساس تنگدستی خواهد کرد.
تفاوت احساس این دو فرد، به تفاوت در قدرتخرید (purchasing power) آنها مربوط میشود. مهم است که ما متری برای تبدیل قدرت خرید در دو کشور داشته باشیم تا بتوانیم درکی از مخارج روزانه و یا درخواست حقوق در یک کشور خارجی بهدست بیاوریم.
مثلا اگر کسی به شما پیشنهاد کند که با حقوق 1000 دلار در ماه در زوریخ مشغول به کار شوید، ممکن است فکر کنید که با درآمد 15 میلیون در ماه وضعتان بهتر میشود. اما با این پول بهسختی میتوانید در سوئیس دوام بیاورید. پس قبل از تصمیمگیری لازم است حسابی در مورد اقتصاد سوئیس تحقیق کنید. یک گزینه بسیار سادهتر بررسی شاخص بیگمک است.
محاسبه نرخ واقعی ارز با شاخص بیگمک
فرض کنید هر دلار 15 هزار تومان باشد. آیا یک گوشی موبایل هزار دلاری برای آمریکاییها گران است؟
اینکه بگویید یک گوشی 1000 دلاری 15 میلیون ارزش دارد و خیلی گران است، درک درستی به شما نمیدهد. دستمزدها و مخارج روزانه آمریکاییها و وضعیت عمومی اقتصاد آمریکا کاملا با ما متفاوت است. پس برای پیدا کردن پاسخ به شاخص بیگمک مراجعه میکنیم.
البته توجه کنید که ما در ایران بیگمک نداریم و این کار را سخت میکند. یکی از خوبیهای شاخص بیگمک این است که کمپانی مکدونالد برای قیمتگذاری ساندویچهایش محاسبات پیچیده اقتصادی را لحاظ میکند و قیمت نهایی بر اساس قدرت خرید تعیین میشود. اما میتوانیم قیمت شبیهترین ساندویچ به بیگمک را ملاک محاسبه قرار دهیم.
یک برگر دوبل در تهران حدود 30 هزار تومان قیمت دارد. این ساندویچ در آمریکا (میانگین) 5.5 دلار است. پس قیمت واقعی دلار (Real Exchange Rate) بر اساس شاخص بیگمک 5450 تومان میشود. یعنی برای آمریکاییها خرید یک آیفون XS همانقدر دشوار است که خرید یک گوشی به قیمت 5.5 میلیون تومان برای ایرانیها.
البته دقت کنید که بیگمک یک غذای ارزان است و 30 هزار تومان یک غذای نسبتا گران. اگر ما همبرگر ارزان را 20 هزار بگیریم، نرخ واقعی دلار 3 هزار و 600 تومان میشود. این عدد «قیمت دلار» نیست. بلکه یک معادلسازی است از اینکه مردم آمریکا با 1 دلار چه میتوانند بخرند و ما برای خرید همان چیز چند تومان نیاز داریم.
چقدر پول لازم است؟
فرض کنید میخواهید مدتی به آمریکا بروید. اما درک درستی از هزینههای زندگی ندارید. میتوانید از شاخص بیگمک استفاده کنید. اگر بخواهید بهعنوان ناهار بیگمک بخورید باید 5.5 دلار بپردازید. آیا هزینه در سوئیس بیشتر است؟ بله. بیگمک در سوئیس 6.6 دلار قیمت دارد.
بر اساس شاخص بیگمک کشورهای سوئیس، نروژ و سوئد از آمریکا گرانتر هستند. کشورهای روسیه (1.6)، اکراین (1.9)، ترکیه (2) و آرژانتین (2) کشورهایی ارزان هستند. از همین شاخص میتوانیم بفهمیم که هزینهها در روسیه تقریبا بهاندازه ایران است. (در مسکو با حدود 25 هزار تومان میتوانید ناهار بخورید.)
شاخص بیگمک برای تبدیل دستمزد هم خوب است. کسی که در سوئیس 6600 دلار در ماه حقوق میگیرد اگر با حقوق 3000 دلار به آرژانتین برود وضعش بهتر میشود. چون دستمزد او از هزار بیگمک در ماه به 1500 بیگمک افزایش پیداکرده است.
همچنین اگر قصد دارید یک بستنی زعفرانی را در کشورهای مختلف قیمتگذاری کنید میتوانید از این شاخص استفاده کنید. اگر بستنی خود را در سوئیس به قیمت 3.3 دلار میفروشید، قیمت 1 دلار برای استامبول معقول است.
چرا شاخص بیگمک کار میکند؟
اولین دلیل اینکه این شاخص قابلاعتماد است، تحقیقاتی است که شرکت مکدونالد برای قیمتگذاری به عمل میآورد. بجای اینکه شما از اول بخواهید میانگین تمام قیمتها در یک کشور را محاسبه کنید و قدرت خرید را بهدست بیاورید، میتوانید از نتیجه کار این شرکت استفاده کنید.
اما بیگمک یک ویژگی جالب دیگر هم دارد. قیمت این ساندویچ تنها تابع قیمت سبزیجات، نان، گوشت، سس و پنیر نیست. علاوهبر مواد اولیه متنوع، دستمزد نیروی کار ارزان (کارگر رستوران)، اجاره املاک (مغازه)، قیمت آبوبرق و هزینههای حملونقل هم در قیمت بیگمک اثر میگذارد.
این موارد (غذا، ملک، انرژی، دستمزد و حملونقل) عمده مخارج زندگی در یک کشور را تعیین میکنند. شرکتی که با 2 دلار میتواند این هزینهها را در استانبول فراهم کند، در سوئیس به بیش از 6 دلار نیاز دارد تا کیفیتش افت نکند. به همین ترتیب کسی که در ترکیه هرماه 1000 یورو خرج میکند بعید است که در سوئیس بتواند همین سطح از زندگی را با کمتر از 3000 یورو به دست بیاورد.
بهعنوان تمرین میتوانید بگویید که مخارج در آفریقای جنوبی، لبنان و شیلی در مقایسه با ایران زیاد است یا کم؟
برابری قدرت خرید یا PPP چیست؟
برابری قدرت خرید (Purchase Power Parity یا PPP) نظریه اقتصادی است که برای مقایسه قدرت خرید ارزهای کشورهای مختلف استفاده میشود. این شاخص نرخ مبادله نظری است که نشان میدهد با چه مقدار ارز هر کشوری میتوانید مقدار یکسانی کالا و خدمات در کشور دیگری خریداری کنید.
در این مقاله به این موضوع اشاره شده استکه چرا دولتها از شاخص PPP برای مقایسه اقتصادها استفاده میکنند.
تعریف شاخص برابری قدرت خرید
محاسبه شاخص برابری قدرت خرید (یا آنگونه که تلفظ میشود: «پرچس پاور پریتی») مشخص میکند اگر تمام کشورها از یک ارز استفاده میکردند، خرید کالاها و خدمات چقدر هزینه داشتند. به بیان دیگر این شاخص نرخی است که یک ارز باید به آن مبادله شود تا قدرت خرید یک ارز دیگر را داشته باشد. برابری قدرت خرید مبتنی بر یک نظریهای اقتصادی است که بیان میکند قیمت کالاها و خدمات با گذشت زمان باید در بین کشورها برابر باشند.
مراودات تجاری در سطح بینالمللی به مردم این اجازه را میدهد با بهترین (کمترین) قیمت خرید خود را انجام دهند. با توجه به زمان کافی، این خرید مقایسهای (Comparison Shopping) منجر میشود قدرت خرید افراد مساوی یا برابر شود.
محاسبه شاخص برابری خسته کننده است. باید ارزش تمام اقلام به دلار آمریکا تبدیل شوند حتی اقلامی که در آمریکا به طور گستردهای در دسترس نیستند. برای مثال تعداد گاریهای گاو در آمریکا زیاد نیست و حتی اگر تعداد زیادی هم وجود داشته باشد بعید به نظر میرسد قیمت این کالا در آمریکا بتواند ارزش واقعی آن را که در مناطق روستایی ویتنام برای کشت برنج استفاده میشوند، نشان دهد.
بانک جهانی (World Bank) شاخص برابری قدرت خرید برای هر کشور را محاسبه میکند. این بانک نقشهای ارائه میدهد که نسبت PPP کشورها را با آمریکا مقایسه میکند.
برای بسیاری از کشورهای در حال توسعه، PPP با استفاده مضربی از معیار نرخ رسمی ارز (OER) محاسبه میشود. در کشورهای توسعه یافته OER و PPP نزدیک به هم هستند چرا که استانداردهای زندگی این کشورها به آمریکا نزدیک است.
شاخص برابری قدرت خرید چطور کار میکند؟
اقتصاددانان از شاخص PPP برای مقایسه بازده اقتصادی کشورهای مختلف بهره میبرند. این شاخص را میتوان برای مشخص کردن بزرگترین اقتصاد جهان بکار برد. استفاده از نرخ مبادله PPP در کنار تولید ناخالص داخلی (GDP)، کمک میکند بتوانیم تصور دقیقتری از سلامت اقتصادی یک کشور داشته باشیم.
این مقدار نظری برای معاملهگران در بازار ارزهای خارجی (فارکس) و آن دسته از افرادی که در بازار سهام و اوراق کشورهای خارجی سرمایهگذاری کردهاند، مفید است چرا که به پیشبینی نوسانات در ارزهای بین المللی کمک کرده و ضعف احتمالی آنها را مشخص میکند.
در کشورهای نوپا، از شاخص برابری قدرت خرید برای تعیین نرخ ارز و پیشبینی نرخ واقعی آینده ارز استفاده میشود هر چند این کاربرد چندان رایج نیست.
مقایسه تولید یک کشور
بیشترین کاربرد شاخص برابری قدرت خرید در مطالعات اقتصاد کلان و در مقایسه با GDP است. از آن جایی که هر کشور ارز خودش را دارد شاخص GDP نمیتواند چندان دقیق باشد. شاخص برابری قدرت خرید، GDP کشورها را دوباره محاسبه میکند، چنان که گویی در ایالاتمتحده قیمتگذاری میشوند.
کتاب حقایق جهانی (The World Factbook)، شاخص برابری قدرت خرید را محاسبه میکند و بدین صورت تولید در کشورهای مختلف با هم مقایسه میشوند. این سازمان برای سال ۲۰۱۹ تولید ناخالص داخلی چین را ۲۲.۵ تریلیون دلار تخمین زد که نسبت به GDP آمریکا یعنی ۲۰.۵ تریلیون دلار، بسیار بیشتر بود. طبق شاخص برابری قدرت خرید، کشور چین بزرگترین اقتصاد دنیا را دارد.
طبق شاخص برابری قدرت خرید، کشور چین اکنون بزرگترین اقتصاد دنیا را دارد!
با این حال بدون در نظر گرفتن PPP نتیجه این مقایسه متفاوت خواهد بود. اگر GDP چین را به یوان اندازهگیری کنید و سپس نتیجه را با نرخ مبادله بازار به دلار آمریکا تبدیل کنید، GDP این کشور در سال ۲۰۱۹ تقریبا برابر با ۱۴.۳ تریلیون دلار خواهد شد.
باید در نظر داشت که تغییر در GDP به دست آمده ناشی از تفاوت هزینه زندگی در دو کشور است.
نکته: کتاب حقایق جهانی (The World Factbook) مرجعی است که هر ساله توسط سازمان سیا و به سبک سالنامه منتشر میشود. این مرجع حاوی اطلاعات متنوعی در مورد جغرافیا، جمعیتشناسی، حکومت، اقتصاد و ارتش کشورهای مختلف جهان است.
شاخص بیگمک
شاخص PPP این امکان را فراهم میکند تا کشوری را پیدا کرد، که در آن بتوان بیگمک (Big Mac) را با قیمت ارزانتری خرید کرد. در دسامبر سال ۲۰۲۰ در آمریکا هر بیگمک ۵.۶۶ دلار قیمت داشت و در چین همین ساندویچ ۲۲.۴ یوان فروخته میشد. با توجه به نرخ ارز در آن زمان، قیمت این ساندویچ حدود ۳.۴۷ دلار در چین میشد. با استفاده از شاخص بیگمک (Big Mac Index) میتوان قیمت ساندویچهای بیگمک را در ۵۵ کشور با یکدیگر مقایسه کرد.
این شاخص توسط اکونومیست (Economist) در سال ۱۹۸۶ معرفی شد و هر ساله توسط این مجله منتشر میشود.
برگرنومیکس (اقتصاد همبرگری یا Burgernomics) علم مطالعه شاخص بیگمک است که به وسیله آن میتوان به طور غیررسمی شاخص PPP را محاسبه کرد. مانند بسیاری از ساندویچهای دیگر نمیتوان بیگمک را صادر کرد و به همین دلیل قیمت این ساندویچ به نیروی کار داخلی و هزینه اجاره رستورانها در هر کشور بستگی دارد. از آن جایی که هزینه نیروی کار در چین نسبت به آمریکا کمتر است، تولید یک بیگمک در چین هزینه کمتری نسبت به آمریکا دارد.
به لطف استانداردهای مکدونالد (McDonald)، ساندویچ بیگمک تقریبا در تمام دنیا به یک شکل هستند و تنها به این دلیل که در چین هزینه تولید این ساندویچ ۲ دلار ارزانتر است قرار نیست بیگمک کوچکتری به شما فروخته شود. شاخص برابری قدرت خرید این مسئله را حل میکند. این شاخص ارزش کالاها و خدمات کشورها را بر اساس دلار آمریکا محاسبه میکند.
شاخص بیگمک میتواند در مورد هزینه زندگی اطلاعات بسیاری را به ما بدهد. اگر میتوانید به هر کشوری سفر کنید و تمایل دارید هزینه زندگی پایینی داشته باشید میتوانید از شاخص بیگمک استفاده کنید.
تاریخچه
شاخص PPP بعد از جنگ جهانی اول معرفی شد. قبل از این شاخص بیشتر کشورها از استاندارد طلا استفاده میکردند. در این روش نرخ تبادل ارز مشخص میکرد برای خرید مقدار معینی طلا چه مقدار از ارز آن کشور نیاز است. اما در طول جنگ اکثر کشورها استاندارد طلا را برای پرداخت هزینههای جنگ کنار گذاشتند. این کشورها پول مورد نیاز خود را چاپ کردند و موجب افزایش تورم شدند.
بعد از جنگ گوستاو کاسل، اقتصاددان سوئدی، پیشنهاد داد ارزش ارز هر کشور قبل از جنگ در نرخ تورم ضرب شود تا نرخ برابری جدیدی بدست آید. نظریه وی، اساس شاخص برابری قدرت خرید یا PPP را شکل داد.
نکته: استاندارد طلا (Gold Standard) یک سیستم پولی است که در آن واحد محاسبه اقتصادی استاندارد وزن ثابتی از طلا میباشد.
چرا در دنیایی با شاخص برابری قدرت خرید یکسان زندگی نمیکنیم؟!
شاخص PPP بر اساس قانون تک نرخی (Law of One Price) بنا شده است. از لحاظ تئوری زمانی که تفاوت بین نرخ ارزها در نظر گرفته شود، همه کالاها و خدمات قیمت یکسانی خواهند داشت. اما به چهار دلیل در دنیای واقعی چنین اتفاقی رخ نمیدهد.
دلیل اول این است که هزینههای حمل و نقل، مالیات و تعرفههای مالیاتی هر کشور با کشور دیگر متفاوت است که این هزینهها میتوانند منجر به افزایش قیمتها شوند. کشورهایی که توافقات تجاری زیادی دارند معمولا تعرفههای صادرات و واردات کمتری دارند و قیمتها در این کشورها پایینتر است. همچنین در کشورهای سوسیالیست (Socialist) معمولا به دلیل مالیاتهای بیشتر، قیمتها در این کشورها بالاتر است.
دلیل دوم که به آن اشاره میکنیم این است که برخی موارد و خدمات مانند املاک و مستغلات و یا اصلاح موی سر را نمیتوان صادر کرد. تنها مسافران بسیار ثروتمند میتوانند قیمت خانهها در آمریکا و لندن را با هم مقایسه کنند.
دلیل سوم این است که هر فردی امکان دسترسی یکسان به مراودات تجاری را ندارد. برای مثال فردی که در روستایی در چین زندگی میکند، نمیتواند قیمت گاو را در سراسر دنیا با هم مقایسه کند. اما سایت آمازون (Amazon) و دیگر خرده فروشهای آنلاین، برابری قدرت خرید واقعی را حتی برای ساکنان روستایی فراهم میکند .
دلیل چهارم که باید در نظر داشت این است که هزینه واردات به میزان نوسانات نرخ ارز بستگی دارد. برای مثال زمانی که دلار آمریکا ضعیف میشود، آمریکاییها مجبور هستند پول بیشتری برای واردات هزینه کنند. بزرگترین محرک تغییرات نرخ ارز، بازار تبادل ارز خارجی یا فارکس است چرا که این بازار در ارزش نرخ ارز تغییرات زیادی ایجاد میکند. زمانی که معاملهگران تصمیم میگیرند ارز یک کشور را بفروشند، به طور موثر میتوانند هزینههای آن کشور را کاهش دهند.
جهت پیگیری اخبار و تحلیل های فارکس و بازارهای جهانی به کانال تلگرامی UtoFX بپیوندید.
مصائب پول قوی
مترجم: مجید اعزازی از 30 دلار پنیر پیتزا در سائوپائولو تا اجاره 250 دلاری اتاقهای بوی ناک بدون پنجره در ریودوژانیرو، خاطره ثابت سفر به برزیل در سالهای اخیر است که بازدیدکنندگان را از گرانی قیمتها شوکه کرده است. وقتی «لولا داسیلوا»، رییسجمهور برزیل در سال 2003 بر سر کار آمد، یک دلار توان خرید 5/3 رئال را داشت؛ تا اواسط سال 2011 هر دلار فقط 53/1 رئال بود؛ چرا که تورم برزیل طی این دوره بسیار بیشتر از ایالات متحده بود.
پس از آن نرخ مبادله تا 3/2 رئال به ازای هر دلار افت کرد، اما این رقم کمی بیش از نصف افزایشهای دهه گذشته را بی اثر کرده است. به هر صورت، دلایل مشکل رقابتپذیری برزیل بسیار عمیقتر از مشکل نرخ مبادله است. در واقع، رئال قوی از طریق ارزان تر کردن کالاهای وارداتی به کاهش قیمتها کمک کرد؛ هر چند رئال به بازدیدکنندگان خارجی فرصت تجربه کردن چیزی داد که برزیلیها خوب آن را میشناسند و برای آن نام «کاستو برسیل» (هزینه برزیل) را انتخاب کرده اند.
در مقایسه با سایر کشورهای دارای درآمد متوسط، برزیل به طور شگفت انگیزی از نظر ارزش پولی ضعیف است. قیمت لوازم خانگی بزرگ و خودروها در قیاس با سایر کشورها دستکم تا ۵۰ درصد گرانتر است. در مورد قیمت لوازم مورد استفاده در زندگی روزمره همچون مسواک و اسباب بازی کودکان تفاوت میان برزیل وسایر کشورها بسیار بیشتر است. در میان ۴۸ کشوری که بر اساس«شاخص بیگ مک (۱)» ارزیابی شدهاند، قیمت همبرگر در برزیل بیش از قیمت آن در گروهی از کشورهای بسیار ثروتمند (نروژ، سوئد و سوئیس) و یک کشور با عملکرد اقتصادی پایین (ونزوئلا) است.
قیمت همبرگر در مناطق فقیرتر احتمالا باید پایینتر باشد: مثلا در برزیل باید کمتر از یک چهارم قیمت همبرگر در اروپا یا آمریکای شمالی باشد. با این حساب، بیگ مک برزیلی ۷۲ درصد بیش از آنچه باید باشد، هزینه بر میدارد و رئال یکی از ارزهای بیش از حد ارزشگذاری شده جهان باقی میماند.
ارقام مربوط به شاخص هزینه زندگی صندوق بینالمللی پول نشان میدهد که هزینههای بالای برزیل ویژگی اختصاصی «برگرنومیکس»
[شاخص بیگ مک] نیستند. برای مثال، بهطور متوسط در تمام کالا و خدمات، قدرت هزینه کردن یک مکزیکی در وطنش ۴۵ درصد بیشتر از وقتی است که او دلار میخرد و در خارج از کشور خود خرید میکند. اما قدرت خرید یک برزیلی در وطنش کمی بیشتر از قدرت خرید یک مکزیکی در ایالات متحده آمریکا است.
دلایل مساله قیمتها در برزیل بسیار زیاد است. این مساله با مالیاتها آغاز میشود. بار مالیات کل که با ۳۶ درصد تولید ناخالص داخلی برابر است، بسیار سنگینتر از بار مالیات در سایر کشورهای در حال توسعه است. مالیات بر مزد و حقوق که معادل۵۸ درصد از حقوق است، بسیار بیشتر از هر اقتصاد بزرگ دیگر به شمار میرود. مالیات سنگینی بر مصرف نیز بسته میشود که توضیح میدهد چرا قیمت یک خودروی ساخت برزیل، در مکزیک تا ۴۵ درصد کمتر از قیمت آن در خود برزیل است.
قاچاق زیاد کالاها قیمت واردات را حتی بیشتر هم میکند. خرید یک گوشی هوشمند حدود ۵۰ درصد بیش از آنچه در ایالات متحده قیمت دارد، هزینه میطلبد. اغلب خودروهای وارداتی از خارج از بلوک تجاری مرکوسور و مکزیک نه تنها ۳۵ درصد تعرفه که ۳۰ درصد بیش از مالیات عادی را جذب میکند.
پیچیدگی مالیاتی نیز هزینههای مطلوبیت را افزایش میدهد. برای یک شرکت متوسط برزیلی ۲۶۰۰ ساعت زمان لازم است- تقریبا ۱۰ برابر متوسط جهانی- تا اظهارنامه مالیاتی سالانه خود را تهیه کند. قوانین سختگیرانه کار انتقال و جابهجایی موثر کارگران را دشوار میکند و منجر به هزینههای گزاف برگزاری دادگاههای مابین کارگر و کارفرما-۲/۳ میلیون رئال فقط در سال گذشته- میشود. از این رو، بسیاری از بنگاههای اقتصادی ترجیح میدهند در بخش غیر رسمی اقتصاد مخفی شوند.
یکی از گزارشهای موسسه مک کینزی که در سال ۲۰۰۶ انجام شد، برآورد کرد یک خرده فروش با در سایه ماندن میتواند حاشیه سود خود را تا سه برابر افزایش دهد. خرده فروشان تداوم فروش خود را از طریق فروش اقساطی مدیریت میکنند. چندین سال تورم بالا به برزیلیها آموخته است که مشتریان خود را به دلیل اینکه میتوانند به صورت ماهانه هزینهها را پرداخت کنند نباید نسبت به هزینه کل نگران کنند؛ اما پیامد این موضوع افزایش بیشتر قیمتها است؛ چرا که هزینه انتظار برای دریافت مبلغ کامل و ریسک احتمالی منجر به افزایش قیمت کالا میشود.
پاسخ برزیلیها به افزایش سریع قیمتها متفاوت است، آنها برای خرید به خارج از کشور میروند. توریستهای برزیلی سال گذشته ۲/۲۲ میلیون دلار در خارج از این کشور خرج کردند که در نوع خود یک رکورد محسوب میشود با این حال به نظر میرسد که این رقم در سال جاری نیز فزون تر خواهد رفت.
داستان «هزینه برزیل» چندین دهه قدمت دارد. اینک اما افزایش شدید پرداختها فصل جدیدی را به آن اضافه کرده است. از سال ۲۰۰۳ هزینههای نیروی کار این کشور در مقایسه با تورم ۶۷ درصدی دو برابر شده است. البته با احتساب نرخ مبادله دلار این هزینهها سه برابر شدهاند. یکی از دلایل کمیابی نیروی کار آموزش دیده است. آژانس کاریابی «من پاور» میگوید برزیل از نظر دشواری در یافتن نیروهای ماهر مورد نیاز شرکتها ، در دومین رده جهان قرار دارد، البته پس از کشور ژاپن که جمعیتش در حال پیر شدن است. این مرکز مشاور کاریابی همچنین میگوید که شرکتهای چند ملیتی اغلب باید به مدیران اجرایی برزیلی خود بیش از روسای آنها که در لندن یا نیویورک مستقر هستند، بپردازند. اما دلیل اصلی افزایشهای زیاد حداقل دستمزد طی چندین دهه است. در آغاز سال ۲۰۰۳ حداقل دستمزد ۲۰۰ رئال در ماه بود؛ حالا این رقم به ۶۷۸ رئال افزایش یافته است.
در کوتاه مدت پول ضعیفتر به همان میزانی که سیاست مالی و پولی سختگیرانه از گسترش تورم جلوگیری میکنند، به این روند کمک میکند. در حال حاضر نرخ رئال در مقایسه با ابتدای سال جاری ۱۱ درصد کمتر است. یک رئال ارزانتر برزیلیها را از طریق کمارزشتر کردن دستمزدهای آنان در قیاس با دلار فقیرتر میکند.
در بلند مدت برزیل باید بهرهوری نیروی کار خود را افزایش دهد. یک تحقیق جدید برآورد کرده است که سه چهارم رشد برزیل در دهه گذشته ناشی از افزودن کارگران جدید به نیروی کار بوده و تنها یک چهارم آن از محل افزایش بهرهوری بهدست آمده است.
۱. شاخص بیگ مک (Big Mac Index) روشی است غیر رسمی برای سنجش برابری قدرت خرید دو واحد پول که از طریق آن میتوان به نرخ برابری واحد پول در بازار کشورهای مختلف دستیافت. ساندویچ شرکت مک دونالد در حدود ۱۲۰ کشور تولید میشوند. این شاخص در سال ۱۹۸۶ (میلادی) توسط اکونومیست برای اندازهگیری نرخ برابری ارزها معرفی شد. این شاخص با توجه به اینکه قیمت یک ساندویچ در هر کشور چقدر است و افراد برای خرید جنس مشابه چقدر میپردازند، نرخ برابری را میسنجد. (منبع ویکی پدیا)
دیدگاه شما