تحلیل تکنیکال بورس چیست، ابزار های آن کدام اند؟
تحلیل تکنیکال (technical analysis)، روشی است که با تکیه بر تحلیل دادههای درونی بازار، در یافتن نقاط مناسب خرید و فروش به معاملهگران کمک میکند. بر خلاف تحلیل بنیادی که تلاش میکند ارزش موضوع مورد معامله را ارزیابی کند، تمرکز تحلیل تکنیکال بر روی الگوهای حرکت قیمت، سیگنالهای معاملاتی و بسیاری ابزارهای نموداری دیگر است. در این مقاله تلاش میکنیم این موضوع را بیشتر باز کنیم.
تاریخچه تحلیل تکنیکال
تحلیل تکنیکال، آنگونه که به طور معمول در بازار شناخته میشود، برای اولین بار توسط شخصی به نام چارلز داو (Charls Dow) و در نظریه داو در اواخر قرن ۱۹ میلادی معرفی شد. در بیش از یک قرنی که از عمر تحلیل تکنیکال میگذر، محققین بسیاری به تکامل و بسط این روش کمک کردهاند. در نتیجه امروزه ابزارهای به مراتب گستردهتری تحت عنوان تحلیل تکنیکال به کار گرفته میشوند.
فرضهای اساسی تحلیل تکنیکال
امروزه، تحلیل تکنیکال سه فرض اساسی و بنیادین دارد:
۱. همه چیز در قیمت بازار لحاظ شده است. این فرض، محل بیشترین انتقادات به تحلیل تکنیکال است. چرا که با استناد به این فرض، دیگر نیازی به تحلیل بنیادی نیست. تحلیل تکنیکال معتقد است که همه چیز (شامل روانشناسی معاملات، عوامل بازار و شاخصهای بنیادی شرکت، در قیمت بازار سهام (یا هر نماد معاملاتی دیگر) تاثیرگذار بودهاند.
۲. قیمت به صورت رونددار حرکت میکند. قیمت، در روندهای کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت در حرکت است. این یعنی قیمت تمایل بیشتری به تداوم روند قبلی دارد تا تغییر آن. بخش عمده تحلیلهای تکنیکال نیز به شناسایی صحیح روند بستگی دارند.
۳. تاریخ، تمایل به تکرار خود دارد. طبیعت تکرارشونده حرکات قیمت معمولا به روانشناسی معاملات نسبت داده میشود. این موضوع با توجه به اینکه ریشه در ترس یا هیجان دارند، به میزان زیادی قابل پیشبینی هستند. به همین دلیل، تحلیلگران تکنیکال با بررسی الگوهای حرکتی قیمت تلاش میکنند این احساسات را شناسایی و به دنبال آن حرکات آتی قیمت را تخمین بزنند.
محدوده دید تحلیل الگوی ستاره ای در معاملات چیست؟ تکنیکال
اساسا در هر بازاری که دادههای تاریخی معاملاتی آن موجود باشد میتوان از تحلیل تکنیکال بهره جست. این یعنی تحلیل تکنیکال میتواند در بازارهای سهام، آتی، کالا، درآمد ثابت، جفتارزها و موارد دیگر به مفید واقع شود. افزون بر این، تحلیل تکنیکال میتواند در هر قاب زمانیای (به شرط وجود دادههای کافی) مورد استفاده قرار بگیرد.
از بررسی حرکات ریز قیمت در قاب زمانی چند دقیقهای تا بررسی حرکات بلند مدت هفتگی و ماهانه، همگی در تحلیل تکنیکال ممکن هستند. همین مساله باعث میشود تحلیل تکنیکال کاربرد گستردهای در تمامی بازارها داشته باشد و متناسب با شخصیت و روحیات معاملهگران مختلف، از این روش تحلیلی بهره برد.
ابزارهای تحلیل تکنیکال
واقعیت آن است که تحلیل تکنیکال، دنیایی بسیار پویاست. نمیتوان آن را محدود به چند ابزار خاص کرد. با این وجود، ابزارهایی هستند که به دلیل کثرت و عمومیت استفاده، به نوعی تبدیل به ابزارهای کلاسیک و جدایی ناپذیر از این تحلیل شدهاند. در اینجا، برخی از مهمترین و پرکاربردترین این ابزارها را معرفی میکنیم.
روند در تحلیل تکنیکال
بخش عمدهای از تحلیلهای تکنیکال مبتنی بر شناسایی روند حرکتی قیمت است. شناسایی صحیح روند در بازار واقعی (و نه در بررسی گذشته بازار) کاری بسیار دشوار است. اما اگر این کار به درستی صورت بپذیرد، فرصتهای فوقالعادهای را در اختیار معاملهگران برای یافتن نقاط ورود و خروج قرار میدهد.
حمایت و مقاومت
شناسایی سطوح حمایت و مقاومت، بخش پرکاربرد دیگر در تحلیل تکنیکال است. این سطوح به طول کلی شامل دو نوع میشوند:ایستا (قیمت مشخص) و پویا (به مرور زمان تغییر میکنند). شناسایی این سطوح وابسته به شناسایی صحیح نقاط بازگشتی قوی بازار (پیووت) است. هر پیووت، یک سطح حمایت/مقاومت بالقوه است. با اتصال پیووتهایی که در یک راستا قرار دارند میتوان خطوط حمایت/مقاومت پویا (داینامیک) رسم کرد.
- انواع خطوط حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال
فیبوناچی در تحلیل تکنیکال
ابزار پر کاربرد دیگر در تحلیل تکنیکال، ابزارهای فیبوناچی است. بعد از شناسایی روند، به کمک فیبوناچی اصلاحی میتوان سطوح بازگشتی قیمت در مسیر اصلاح حرکت پرشتاب گذشته را تخمین زد.
به کمک فیبوناچی بسطیافته نیز میتوان تخمین زد پس از پایان یک اصلاح، قیمت به چه میزان میتواند در جهت روند به حرکت خود ادامه دهد.
- خطوط و اعداد فیبوناچی و کاربرد آن در تحلیل تکنیکال
الگوهای قیمتی
مجموعه الگوهای قیمتی که شامل الگوهای ادامه دهنده و بازگشتی میشوند نیز به شدت پر کاربرد هستند. الگوهای بازگشتی نظیر سر و شانه، کف یا سقف دوقلو (یا سهقلو) و… میتواند به شناسایی پایان (ولو مقطعی) یک روند کمک کند.
ابزارهای ادامه دهنده مانند پرچم، مثلث و… نیز میتواند به معاملهگر، در شناسایی زمان و قیمت مناسب جهت همراه شدن با روند یاری رساند.
اندیکاتور و اسیلاتور
اندیکاتورها و اسیلاتورها به شدت در میان فعالان بازارهای مالی پرکاربرد هستند. این ابزارها، در حقیقت چیزی بیش از یک سری محاسبات روی قیمت و حجم معاملات نیستند. با این حال، بسیاری از تحلیلگران از این ابزارها برای گرفتن تایید سیگنال معاملاتی استفاده میکنند.
معروفترین اندیکاتور و اسیلاتورها شامل شاخص قدرت نسبی (RSI) میانگین متحرک، MACD، شاخص جریان نقدینگی، ایچیموکو و… هستند.
الگوهای شمعی در تحلیل تکنیکال
سبک خاص دیگری که بین بسیاری از معاملهگران مرسوم است، استفاده از الگوهای شمعی است.در این روش، بر اساس حرکات قیمت در شمعها، تصمیمات معاملاتی گرفته میشود. برخی معاملهگران از الگوهای شمعی در کنار دیگر ابزارها (مثلا برای تایید واکنش بازار به سطوح فیبوناچی) استفاده میکنند.
اما برخی دیگر از معاملهگران که به شدت با اندیکاتورها مخالف هستند، الگوهای شمعی را حداکثر در ترکیب با سطوح حمایت/مقاومت، بهترین ابزار برای معاملات میدانند. معروفترن الگوهای شمعی عبارتاند از پوشا، چکش، ستاره صبحگاهی، فرفره، سهتفنگدار و…
معایب تحلیل تکنیکال
بزرگترین تردید در اعتبار تحلیل تکنیکال به اصل اقتصادی نظریه بازارهای کارا باز میگردد. بر اساس این نظریه، قیمت بازار بازتابی است از اطلاعات گذشته و حال حاضر و در نتیجه راه دیگری برای بهرهگیری از الگوها برای کسب سود بیشتر از بازار نیست.
اقتصاددانان و تحلیلگران بنیادی نه تنها معتقدند هیچ اطلاعات اضافی سودمند و قابل استفادهای در دادههای قیمتی و حجمی وجود ندارد بلکه اساسا فرض تکرار تاریخ در تحلیل تکنیکال را به چالش میکشند. به اعتقاد این گروه، قیمت نه در مسیر تکرار گذشته بلکه به صورت تصادفی حرکت میکند.
نقد دیگری که به تحلیل تکنیکال وارد میشود، توانایی این روش در تحلیل بازار را به چالش میکشد. بسیاری معتقدند که اگر فلان روش تکنیکال در بازار جواب میدهد، به دلیل حقانیت تحلیل تکنیکال نیست بلکه به دلیل آن است که بسیاری معاملهگران از آن روش خاص استفاده میکنند.
طبیعی است که اگر تعداد زیادی از معاملهگران روی قیمت میانگین ۱۰۰ روزه به دنبال خرید باشند، سفارشات زیادی آنجا گذاشته میشود و قیمت به آن سطح واکنش نشان میدهد. این واکنش، نه به خاطر تحلیل درست تحلیلگران بلکه به خاطر کثرت کسانی است که به تصور تحلیل درست رفتار بازار، در آن قیمت اقدام به ثبت سفارش کردهاند.
جمعبندی
جدا از انتقاداتی که به تحلیل تکنیکال میشود، این روش تحلیلی به خصوص زمانی که از عینیت برخوردار باشد، ابزاری فوقالعاده برای ارزیابی کمی گذشته بازار است. این امر، به شدت میتواند به دقت در طراحی، تست و پیادهسازی استراتژیهای معاملاتی کمک کند.
با این حال، بسیاری از معاملهگران به دلیل داشتن درک و تصورات نادرست در مورد تحلیل تکنیکال، استفاده نادرست و نابهجایی از آن میکنند. پرداختن به باورهای نادرست درباره تحلیل تکنیکال، نیازمند مقالهای جداگانه و مفصل است.
آموزش کندل Shooting Star
کندل Shooting Star یا ستاره تیرانداز کندلی است که توسط معاملهگران برای شناسایی معکوسهای نزولی استفاده میشود. معاملهگرانی که مشتاق بازار هستند از الگوی ستاره تیرانداز برای تشخیص زمان خروج از موقعیت خود استفاده میکنند. سایر معاملهگران ممکن است از این الگو برای شناسایی موقعیتهای کوتاه (short) بهره ببرند.
معاملهگران این الگو را دوست دارند زیرا تشخیص آن آسان است. هنگامی که این الگو همراه با ابزارهای دیگر مانند فیبوناچی اصلاحی یا سایر ابزار تشخیص سطوح مقاومتی استفاده میشود، میتواند سیگنالهای قدرتمندی ایجاد کند.
کندل Shooting Star چیست؟
فهرست عناوین مقاله
کندل Shooting Star زمانی اتفاق میافتد که یک دارایی که مدتی صعود کرده به طور ناگهانی به سمت پایین برگشته و یک فتیله بلند رو به بالا را پشت سر گذاشته است. این کندل به عنوان یک الگوی معکوس نزولی در نظر گرفته میشود. این الگو اغلب در بالای روندهای صعودی ظاهر میشود.
روانشناسی پشت این الگو میتواند کمی پیچیده باشد. اول معاملهگران با ادامه تقویت قیمتها روند صعودی را مشاهده میکنند. سپس معاملهگران عصبی که در حاشیه نظارهگر قیمت هستند، نگران سودهای خود میشوند. در ادامه با توجه به این “FOMO” وارد بازار شده و قیمت را حتی بالاتر هم میبرند. اما یکدفعه آن را پایین میآورند. این اتفاق معاملهگران صعودی را به سمت بازار میکشاند اما در نهایت موجب برگشت بازار میشود.
در واقع شمع بزرگ و صعودی که شکل گرفته تلهای بیش نیست. بازار به همان سرعتی که در آن روز افزایش یافته شروع به کاهش میکند و شمع تقریبا نزدیک به جایی که باز شده بسته میشود.
الگوهای شمعدانی ستاره تیرانداز معمولاً در همه بازارها دیده میشود. معاملهگران نوسانی از این الگو استفاده میکنند. الگوی شمعدانی ستاره تیرانداز پس از یک روند صعودی طولانی، یک تغییر نزولی نوسانی است. یک ستاره تیرانداز نزولی ظاهر میشود و زمانی تایید میشود که قیمت پایین و بسته شدن شمعدان تقریبا برابر باشد.
شکل ظاهری یک الگوی ستاره تیرانداز چگونه است؟
یک کندل Shooting Star شامل چهار بخش است. این چهار بخش در تصویر زیر قابل رویت است.
الگوی شمعدانی ستاره تیرانداز با یک روند صعودی بزرگ در نقطه 1 شروع میشود. این روند صعودی یک تله برای معاملهگران ایجاد میکند، زیرا ممکن است دچار FOMO شوند. بخش بعدی جایی است که معاملهگران به دام میافتند. در اینجا یک شمع بزرگ صعودی شکل میگیرد (نقطه 2). سپس روند صعودی به طور ناگهانی معکوس میشود (نقطه ۳). شکلگیری شمع زمانی تایید میشود که نزدیک به قیمت افتتاحیه بسته شود و بدنه کوچکی در نقطه 4 باقی بماند. رنگ بدنه شمع مهم نیست، زیرا میتواند قرمز، سبز، سیاه یا سفید باشد.
در تحلیل تکنیکال مهمترین جنبه الگوی شمعی ستاره تیرانداز، سایهی فوقانی بسیار بلند، سایهی پایینی کوچک و بدنه نسبتاً کوچک است. سایه بالایی باید خیلی بلند باشد، معمولاً دو تا سه برابر طول بدنه.
کندل Shooting Star در مقابل چکش معکوس
در نگاه اول کندل Shooting Star بسیار شبیه الگوی چکش معکوس است. لازم به ذکر است آنها اساساً یکی هستند. با این حال تفاوت بزرگی که بین این دو کندل وجود دارد این است که در کجا ظاهر میشوند و چه چیزی از ظاهر شدن آنها انتظار میرود.
ستاره تیرانداز پس از یک روند صعودی طولانی ظاهر میشود. هنگامی که ستاره تیرانداز شکل گرفت، قیمتها کاهش مییابد تا روند نزولی جدیدی آغاز شود. اما یک چکش معکوس در پایان یک روند نزولی رخ میدهد. هنگامیکه روند نزولی تمام شد خریداران سعی میکنند بازار را به سمت بالاتری ببرند، اما موفق نمیشوند و بازار در پایینتر عقبنشینی میکند و یک فیتیله بزرگ به سمت بالا و یک بدنه شمعی کوچک ایجاد میشود.
هنگامیکه الگوی چکش معکوس به پایان رسید بازار افزایش مییابد و یک روند صعودی جدید ایجاد میکند. در اصل این دو الگوی تک شمعدانی یکسان هستند، اما مکان آنها در پاسخ به روند قبلی ستاره تیرانداز را از چکش معکوس متمایز میکند.
کندل Shooting Star و الگوی چکش نشانگرهای فنی عالی هستند. تفاوت قابل توجه بین این دو الگو این است که به نظر میرسد شمعدان ستاره تیرانداز دارای سایه بالایی بلند (فتیله) به سمت بالا با بدنه پایینی کوچک است. ستاره تیرانداز در پایان یک روند صعودی ظاهر میشود و حضور آن نشان میدهد که بازار در شرف اصلاح و رسیدن به قیمتهای پایینتر است.
الگوی شمعدان چکشی دارای سایه پایینی بلند با قسمت بالایی بدنه کوچک است. الگوی چکشی در پایان یک روند نزولی ظاهر میشود و حضور آن نشان میدهد که بازار در آستانه صعود به یک روند صعودی غالب است.
شناسایی الگوی ستاره تیرانداز
ماهیت کندل Shooting Star یک تله صعودی است که معاملهگران طولانی مدت را به سمت روند صعودی میکشاند. زیرا آنها اوجهای بیشتری را پیشبینی میکنند. اما بازار به طور ناگهانی کاهش مییابد. این الگو زمانی باید بیشتر مورد توجه قرار گیرد که در نزدیکی سطوح مقاومت قیمتی مهم دیده میشود. ظاهر شدن نزدیک به مقاومت قدرت این الگو را افزایش میدهد، زیرا معاملهگران طولانی مدتی که دچار FOMO میشوند شکست را پیشبینی میکنند.
در نزدیکی این سطوح مقاومتی معاملهگران قیمتها را بالا میبرند تا فشار کوتاهی بر بازار ایجاد کنند. با این حال اگر شکست بیشتر ادامه پیدا نکند، فروشندگان وارد عمل شده و بازار را مجبور به پایین آمدن میکنند. با کاهش قیمت حدهای ضرر معاملهگران فعال میشود و فشار فروش بیشتری را به قیمت وارد میکند.
در تصویر فوق یک شکست کاذب در قیمتهای بالاتر ایجاد شده و یک فتیله طولانی به سمت بالا باقی مانده است. در کل اجزای مهمی که باید در الگوی شمعدان ستاره تیرانداز جستجو کنید عبارتند از:
- روند صعودی: افزایش مداوم قیمتها
- فتیله بلند: یک برگشت سریع نزولی ایجاد یک فتیله بلند به سمت بالا، که 2 تا 3 برابر طول بدنه است.
- بدنه کوچک: بدنه کوچکی که ممکن است سبز یا قرمز باشد.
الگوی ستاره تیرانداز در طول یک روند صعودی
همان طور که دیدیم کندل Shooting Star یک الگوی شمعدانی منفرد است که نشاندهنده یک اصلاح بالقوه در بازار است. هنگامیکه این الگو پس از یک روند صعودی مشاهده میشود، سیگنالها قویتر میشوند، زیرا احتمال شکلگیری یک روند نزولی جدید را به معاملهگر هشدار میدهد.
وقتی این الگو در میانه یک روند یا پس از یک روند نزولی رخ میدهد، از نظر فنی یک الگوی ستاره تیرانداز نیست. حال اگر در یک روند نزولی مشاهده شود، ممکن است روند نزولی همچنان ادامه یابد. در نتیجه ستارههای تیرانداز در میانه یک روند یا پس از یک روند نزولی باید نادیده گرفته شوند.
نشانههایی برای تایید سیگنال کندل Shooting Star
تشخیص کندل Shooting Star به نشانههای دیگری نیاز ندارد. با این حال میتوان از نشانههای دیگری برای تأیید و تقویت سیگنالی که الگوی ستاره تیرانداز ارائه میدهد استفاده کرد. دو مورد از رایجترین شاخصها، سطوح فیبوناچی اصلاحی و سایر خطوط مقاومت مانند مقاومت خط افقی و خط روند هستند.
سطوح فیبوناچی اصلاحی، سطوح حمایت و مقاومت پنهان هستند، زیرا ممکن است بر معاملهگران تازهکار آشکار نباشد. ابزار فیبوناچی اصلاحی را میتوان در نمودار قیمت اعمال کرد و سطوحی را که بازار ممکن است معکوس شود مشاهده کرد. هنگامیکه یک الگوی ستاره تیرانداز در نزدیکی یکی از سطوح فیبوناچی اصلاحی مهم ظاهر میشود، سیگنال ستاره تیرانداز تقویت خواهد شد.
در مارس 2021 رمز ارز اتریوم حدود 25 درصد افزایش یافت تا به سطح فیبوناچی اصلاحی 50 درصدی برسد. اتریوم سپس سعی کرد به بالاتر از آن سطح صعود کند، اما این اتفاق نیفتاد و قیمت آن کاهش یافت. این حرکت قیمتی یک فتیله بلند به سمت بالا را پشت سر گذاشت که بیش از سه برابر طول بدنه شمع بود و الگوی ستاره تیرانداز را تأیید میکرد. این شکلگیری نشان میدهد که ممکن است اصلاحی در راه باشد.
اتریوم طی چند روز آینده حدود 13 درصد سقوط کرد. اگر یک کندل Shooting Star پس از یک روند صعودی نزدیک به یک سطح فیبوناچی اصلاحی معمولی ظاهر شود، در این صورت سیگنال تاییدی برای الگو ستاره تیزانداز خواهد بود. سطوح فیبوناچی اصلاحی سطوح حمایت و مقاومت پنهان هستند. بنابراین سایر اشکال مقاومت برای معاملهگران آشکارتر است و به تقویت سیگنالهای ستاره تیرانداز نیز کمک میکند.
مثالی از کندل ستاره تیرانداز
در تصویر فوق با یک مقاومت افقی که به سمت راست نمودار برونیابی شده است مواجه هستیم. در اینجا میتوانیم ببینیم که بیت کوین در اواخر ماه مه 2021 به بالاترین حد خود میرسد و یک سطح مقاومت افقی ایجاد میکند. بعداً در ژوئن 2021، برای مقابله با این مقاومت افقی افزایش مییابد و یک الگوی شمع ستاره تیرانداز ظاهر میشود.
این الگو به احتمال زیاد نتیجه گرفتار شدن معاملهگران صعودی در خرید بالاترین قیمتهای اخیر است. بیت کوین کمی بالاتر از سطح مقاومت قرار میگیرد، تنها به این دلیل که خرسها کنترل را پس گرفته و قیمتها را پایین میآورند.
این یک ترکیب نزولی است که نشان میدهد ممکن است روند نزولی آغاز شود. هنگامیکه این الگو نزدیک به مقاومت ظاهر شد، قیمت بیت کوین در هفته بعد نزدیک به 30 درصد کاهش یافت تا به پایینتر از 29 هزار دلار برسد.
کندل چیست؟ انواع آن و آموزش کندل شناسی تکنیکال (با فیلم)
سال جاری، سال پرفراز و نشیب برای بورس در کشور ما بوده و مورد توجه بسیاری از مردم قرار گرفته است. ازاین رو لازم است تا دانش و آگاهی خود را نسبت به نحوه عملکرد آن افزایش دهیم. تحلیل تکنیکال یکی از راه های بررسی وضعیت بازارهای مالی است. برای فعالان این حوزه بررسی لحظه ای روند تغییرات بسیار حائز اهمیت است. به طور کلی فعالان بازار بورس از سه نمودار برای تحلیلات خود استفاده میکنند. نمودارخطی، میله ای و کندل استیک است. که از این سه نمودار کندل استیک بسیار حائز اهمیت است. که این توجه به واسطه تحلیل آسان و تشخیص راحت روند صعودی و نزولی یک سهم است. در این مقاله به طور جامع به بررسی کندل و انواع آن خواهیم پرداخت.
کندل چیست؟
تاریخچه کندل و استفاده از آن به بازار برنج فروشان ژاپن برمیگردد. بازرگانان برنج برای شناساسی قیمت و شتاب بازار از این مدل ریاضی استفاده میکردند.
در واقع کندل، یک نوع نمودار قیمتی است که با کمک آن میتوان قیمتهای بالا، پایین، بازشدن و بسته شدن یک اوراق بهادار در یک دوره زمانی مشخص را نشان داد. به بیان دیگر، از کندل استیکها زمانی استفاده میشود که تغییرات قیمت سهم دارای روند یعنی صعودی یا نزولی باشد.
توی این پک فوق العاده، تحلیل تکنیکال در بورس رو جوری یاد میگیری که تو هیچ کلاس آموزشی یا پک دیگه ای نه دیدی نه شنیدی! بورس رو سریع یاد بگیر وحسابی پول دربیار!
نحوه استفاده از کندل در تشخیص روند قیمت بازار
الگوهای کندل استیک معمولاً در نقاط حمایت و مقاومت سهم (اگر الگویی تشکیلشده باشد) مورد توجه قرار میگیرند و انتخاب قیمتهای مناسب برای خرید سهام جزیی از نقاط قوت الگوهای کندل استیک است. این در حالی است که این الگوها برای قیمتهای خروج از سهم معمولأ عملکرد مناسبی ندارند.
نمودار کندل (شمعی)، احساسات و هیجانات سرمایهگذاران در بازار را به شکل تصویری در میآورند، به این ترتیب تحلیلگران تکنیکال میتوانند زمان مناسب خرید و فروش را با بررسی و تحلیل این نمودارها تشخیص دهند. به همین دلیل است که کندلها، یک تکنیک بسیار مناسب برای ارزیابی داراییهایی مانند سهام، معاملات فارکس و معاملات آتی محسوب میشوند.
اجزای کندل
به طور کلی یک کندل استیک از چهار بخش اصلی تشکیل شده است. این چهار داده عبارتند از:
- قیمت آغازین open
- قیمت پایانی close
- بالاترین قیمت در بازه زمانی High
- پایین ترین قیمتی که در بازه زمانی Low
در شکل زیر میتوانید این چهار جز را مشاهده کنید. نکته قابل ذکر این نمودار توپر و توخالی بودن الگوی کندل است. زمانی که بدنه اصلی توخالی باشد، روند بازار صعودی و زمانی که توپر است نشان از روند نزولی بازار است.
با این اپلیکیشن ساده، هر زبانی رو فقط با روزانه 5 دقیقه گوش دادن، توی 80 روز مثل بلبل حرف بزن! بهترین متد روز، همزمان تقویت حافظه، آموزش تصویری با کمترین قیمت ممکن!
آموزش کندل شناسی در بورس به زبان ساده
در این قسمت از آموزش بورس قصد داریم که با کندل ها آشنا بشویم به عبارتی “آموزش کندل شناسی در بورس به زبان ساده” را در این قسمت از پست داشته باشیم. قطع به یقین افرادی که در بورس و فرابورس فعالیت می کنند و اقدام به خرید و فروش سهام کرده اند باید اطلاعات کاملی از بورس داشته باشند تا بتوانند سود بسیار خوبی را کسب کنند و تا جایی که میشود ضرر و ریسک را کم کرده و در عوض مقدار سود و ریوارد را افزایش داد. کندل را سرمایه گذاران و صاحبان سهام به شمع میشناسند و به عبارتی نمودار قیمتی هستند که روند بازار و قیمت یک سهام خاص را نشان می دهند. کندل ها یا شمع ها در واقع احساسات و هیجانات سرمایه گذاران و صاحبان سهام در بازار بورس را نشان می دهند. در ادامه در مورد کندل و آموزش کندل شناسی بیشتر توضیح می دهیم.
مواردی که در این پست مورد بررسی قرار می گیرند:
- منظور از کندل در بورس چیست؟
- نمودار کندل چیست؟
- مهم ترین الگوهای کندل استیک
آموزش کندل شناسی در بورس به زبان ساده
افرادی که در بورس فعالیت می کنند باید با اطلاعات و دانش بورس آشنا باشند و همانطور که در پست های گذشته بیان شد، هرچه با دنیای بزرگ بورس بیشتر آشنا باشید بهتر میتواند معاملات موفق تری داشته باشید. در قسمت های گذشته در مورد حد سود و حد ضرر صحبت کردیم که به هر میزان که افراد قبل از انجام هر معامله ایی حد سود و یا حد ضرر خود را مشخص کرده باشند بهتر میتوانند برای خارج شدن از سهام ( فروختن سهام )، وارد شدن ( خریدن ) و یا نظاره گر بودن در بازار تصمیم بگیرند. حتی در مورد نسبت ریسک و ریوارد در معاملات بورسی هم صحبت کردیم و تلاش کردیم که انواع اطلاعات بورسی را در اختیارتان بگذاریم. در این راستا بهتر است که به سوالاتی مانند منظور از کندل در بورس چیست؟ نمودار کندل چیست؟ از نمودار کندل چه استفاده ایی میشود؟ انواع کندل کدام اند؟ در این قسمت از پست قصد داریم که الگوی ستاره ای در معاملات چیست؟ معروفترین و پرکاربردترین الگوهای کندل استیک در بورس را مورد بررسی قرار دهیم.
منظور از کندل در بورس چیست؟
یکی از اصطلاحاتی که در بورس بسیار استفاده میشود کندل است. باید گفت که کندل در اصل برای تشخیص روند قیمت مورد استفاده قرار میگیرد و تحلیلگران با استفاده از کندل ها میتوانند روند صعودی، نزولی و یا خنثی بازار را متوجه بشوند. البته از کندل ها برای باز یا بسته شدن یک اوراق بهادار را در یک دوره زمانی مشخص هم استفاده میشود. از کندل به عنوان ” کندل استیک ” هم یاد میشود که از این کندل های زماین برای یافتن روند قیمت بازار و سهام خاص استفاده میشود. یکی از الگوی ستاره ای در معاملات چیست؟ نقاط قوت و ویژگی های مثبت کندل ها این است که میتوان با اسفاده از کندل ها میتوان قیمتهای مناسب برای خرید سهام را انتخاب کرد. اما متاسفانه نقطه ضعف الگوی کندل این است که برای قیمتهای خروج از سهم عملکرد خوبی ندارند.
سایه: به قسمتی از کندل که بیرون از محدوده قیمتهای باز و بسته شدن قرار دارد، سایه (shadow) میگویند. سایه ها را با توجه به رنگ هایشان قدرت خرید و فروش آن سهام را نشان میدهند.
برای تعریف و کندل شناسی در بورس به زبان ساده باید گفت که ساختار کندل یا شمع از دو بخش اصلی تشکلی شده است ( در قسمت فوق نمایش داده شده است ) که عبارت اند از: بدنه اصلی و سایه. همانطور که میدانید مانند یک شمع تصور میشود که یک بدنه دارد و به واسطه نور و شعله ایی که در نوک ان است سایه ایجاد میکند.
بدنه اصلی شمع نشاندهنده قیمت آغاز و پایان معامله است. سایه هم در واقع دو خط است که خط بالایی را سایه بالایی و خط پایینی را سایه پایینی میگویند. سایه پایانی در واقع به پایین ترین قیمت در روز معاملاتی هم گفته میشود و منظور از سایه بالایی، بالاترین قیمتی در روز معاملاتی است که تحلیلگران از این اصطلاحات استفاده می کنند.
تحلیلگران برای تشخیص دامنه نوسانات یک سهم در بازه زمانی مشخص که مورد معامله قرار گرفته است از سایه ها استفاده می کنند. بدین منظور که، اگر قیمت باز شدن کندل (شمع) پایینتر از قیمت بسته شدن آن باشد به عبارتی با افزایش قیمت روبرو شده باشد کندل تو خالی، سفید و یا سبزرنگ است.
اگر قیمت باز شدن کندل بالاتر از قیمت بسته شدن آن باشد سهم با کاهش قیمت روبرو شده و کندل آن تو پر، مشکی یا قرمزرنگ خواهد بود. در ادامه به تعریف سایه ها میپردازیم.
نمودار کندل چیست؟
حال شاید سوال این باشد که منظور از قیمت پایین، بالا، قیمت باز شده و بسته شده چیست؟
- منظور از قیمت باز در واقع اولین قیمتی که در یک بازه معاملاتی معامله صورت میگیرد.
- به آخرین قیمتی که در یک بازه معاملاتی در آن قیمت معاملهای صورت گرفته است را قیمت بسته می گویند.
- قیمت بالا به بیشترین قیمتی که در یک بازه معاملاتی در آن قیمت معاملهای صورت گرفته است را می کویند.
- قیمت پایین کمترین قیمتی است که در یک بازه معاملاتی در آن قیمت معاملهای صورت گرفته است.
کندل و نمودار کندل د رواقع به تحلیل گران میتواند سیگنال هایی بدهد و در اخذ تصمیم درست برای معامله کمک کند، به طور مثال بدنه سفید یا سبز شمع، نشاندهنده فشار قوی خرید در دوره زمانی مربوطه و معمولا نشاندهنده صعودی بودن قیمت است. الگوهای کندل استیک معمولاً در نقاط حمایت و مقاومت سهم موزد استفاده قرار میگیرند.
آموزش کندل شناسی در بورس به زبان ساده
مهم ترین الگوهای کندل استیک
الگوی کندل ها از انواع محتلفی برخوردار است و به منظور ” آموزش کندل شناسی در بورس به زبان ساده ” بهتر است که انواع کندل را بررسی کنیم اما خوب است بدانید که کهترین و پرکاربرد ترین الگوهای کندل استیک که در بازار بورس و فرابورس استفاده می کنند عبارت اند از: ماروبزو، دوجی، چکش، پوشاننده، نفوذی، ابر تیره، سه سرباز سفید، سه کلاغ سیاه، ستاره صبحگاهی و ستاره عصرگاهی.
کندل ماروبزو به چهار رنگ مشکی یا قرمز، سفید و سبز تقسیم میشود.
زمانی که کندل دارای روند نزولی است و سایه بالایی و پایینی در آن دیده نمیشود و قدرت بیشتر فروشندگان نشانه الگوی ماروبزو است و در این الگوی کندل روند قیمت بازار بیشتر منفی است. ماروبزو خود به دو رنگ مشکی و سفید تبدیل میشود. این ماروبزو که توضیح داده شده مشکی است و از طرفی ماروبزو الگوی ستاره ای در معاملات چیست؟ سفید نشاندهنده صعودی بازار است. در این حالت نیز سایه بالایی و پایینی دیده نمیشود. فشار بیشتر خریداران ازجمله نتایجی است که از این نوع کندل استنباط میشود. درنتیجه بازار به سمت بالا است. زمانی که این نوع شمع تشکیل شود اولین مرحله از شروع روند صعودی (بازگشتی) رویداده است. در این حالت قیمت باز شدن برابر قیمت کف و قیمت بسته شدن برابر قیمت سقف است.
در کندل صعودی ماروبزو رنگ بدنه بصورت توخالی سفید یا سبز می باشد و سایه بالایی و پایینی ندارد. در این کندل قیمت باز شدن با قیمت کف و قیمت بسته شدن با قیمت سقف برابر می باشد.
کندل صعودی ماروبزو بیانگر این است که آنقدر قدرت خریداران زیاد می باشد که کنترل بازار در دست خریداران است و بازار را به بالا میکشند.
این شمع میتواند بیانگر ادامه صعود و یا اولین مرحله تشکیل یک روند صعودی (به صورت بازگشتی) باشد.
در نمودار دوجی قیمت شروع و پایان آنها یکسان است و در واقع دوجیها دارای بدنه نازک الگوی ستاره ای در معاملات چیست؟ که معمولاً بهصورت یک خط نازک و باریک نشان داده میشوند. تردید بین خریداران و فروشندگان سهم مهمترین نتیجهای است که از دوجیها استنباط میشود.
در بعضی از حالات دوجیهای بعد از ماروبزو سفید دیده میشوند. این حالت نشانگر این است که خریداران قوت خود را ازدستدادهاند و برای ادامه روند صعودی سهم نیاز الگوی ستاره ای در معاملات چیست؟ به خریداران جدید است. حال اگر دوجی بعد از ماروبزو سیاه دیده شود نشانگر این است که فروشندگان سهم کم هستند و برای ادامه روند نزولی سهم نیاز به فروشندگان جدید باقوت بیشتری است.
دوجی بعد از ماروبزو سفید: خریداران قوت خود را ازدستدادهاند و برای ادامه روند صعودی سهم نیاز به خریداران جدید است.
دوجی بعد از ماروبزو سیاه: فروشندگان قوت خود را ازدستدادهاند و برای ادامه روند نزولی سهم نیاز به فروشندگان جدید است.
دوجیها در چهار دسته تقسیمبندی میشوند اما ما 3 دسته مهم را نام می بریم که عبارت اند از:
الگوی کندل دوجی پایه بلند در واقع نشان دهنده برابری قیمت شروع و پایان و برابری قدرت خریداران و فروشندگان در آن بازه زمانی می باشد.
منظور از دوجی سنگقبر این است که بدون سایه پایین است و بیانگر برابری قیمت شروع و پایان و تمایل بیشتر فروشندگان می باشد.
دوجی سنجاقک در واقع بیانگر تمایل بیشتر خریداران می باشد.
الگوی کندل چکش در واقع یک الگوی تک کندلی است و در روند نزولی نشاندهنده وجود ضعف در فروشندگان و ایجاد قدرت در خریداران می باشد. در واقع تشکیل کندل چکش نشانه ای از بازگشت روند می دهد که دارای یک بدنه کوچک در بالا و سایه بلند در زیر بدنه بوده و سایه پایینی حداقل دوبرابر بدنه یا بادی است. تنها شرط تشخیص صعود و یا نزولی بودن کندل تنها اندازه بدنه نسبت به سایه و محل تشکیل سایه است.
زمانی که کندل اول کندل دوم را بپوشاند در واقع الگوی کندل پوشاننده ایجاد شده است و در این زمان انتظار تغییر روند را داریم.
زمانی که قیمت باز شدن کندل دوم (که یک کندل صعودی است) پایین تر از کمترین قیمت کندل قبلی (که یک کندل نزولی است) می باشد ولی نفوذ خوبی در کندل اول دارد، میتواند گفت که در الگوی کندل نفوذی هستیم. در الگوی نفوذی، شمع سفید پایین تر از قیمت بسته شدن شمع سیاه در روز معاملاتی قبل باز خواهد شد و سپس قیمت سهم صعود می شود و در نیمه بالایی شمع سیاه روز قبل هم بسته خواهد شد.
پوشش ابر تیره یک الگوی شمعی بازگشتی نزولی است که یک کندل سیاه به وسیله آن بالاتر از انتهای یک کندل سفید و پایینتر از نقطه میانی آن، باز میشود. در الگوی ابر تیره کندل اول که یک کندل سفید و صعودی می باشد باید بزرگ باشد و کندل دوم که سیاه و نزولی می باشد باید ۵۰درصد یا بیش از ۵۰ درصد از بدنه کندل سفید قبل از خود را بپوشاند (در صورتی که این مقدار کمتر از ۵۰ درصد باشد الگو تشکیل نمیگردد) و همچنین از بیشترین قیمت کندل اول بالاتر باشد.
الگوی سه سرباز سفید در الگوی ستاره ای در معاملات چیست؟ واقع نشان دهنده روند نزولی بازار است. این الگو از سه کندل استیک متولی دارای بدنه بلند تشکیل میشود که در بدنه اصلی کندل قبلی باز شده و بالاتر از بیشنیه کندل قبلی بسته میشوند. این کندل استیکها نباید سایههای خیلی بلندی داشته باشند و در بهترین حالت در بدنه اصلی کندل استیک قبلی الگو باز میشوند.
سه کلاغ سیاه یک الگوی کندل استیک یا نمودار شمعی خرسی است که برای پیشبینی برگشت روند صعودی فعلی استفاده میشود. این الگو از سه کندل استیک متوالی دارای بدنه بلند تشکیل میشود که در بدنه اصلی کندل قبلی باز شده و پایین تر از کندل قبلی بسته شدهاند. الگوی کندل سه کلاغ الگوی ستاره ای در معاملات چیست؟ سیاه، زمانی یک الگوی برگشت قابل اعتماد به حساب می آید که توسط سایر اندیکاتورهای تکنیکال مانند شاخص قدرت نسبی (RSI) تایید شود.
الگوی کندل صبحگاهی در اصل یک الگوی بصری در معاملات بورس است که از آن برای تشخیص وقوع بازگشت قیمت به سمت بالا استفاده میشود. این الگو از نمودارهای شمعی تشکیل شده است. بهتر است از این نشانگر در کنار دیگر نشانگرها استفاده شود تا ریسک کمتری تولید شود. الگوی کندل ستاره صبحگاهی ب در انتهای چند کندل متوالی و نزولی و یا در ادامه یک روند نزولی تشکیل می شود و فرقی بین رنگ و صعودی یا نزولی بودن کندل دوم وجود ندارد و با یک گپ از دو کندل دیگر جدا می شود.
ستاره عصرگاهی معکوس الگوی ستاره صبح گاهی و یک الگوی کاهشی است. در شکل مطلوب یا ایده آل این الگو لازم است بین بدنه شمع اول و شمع دوم و همچنین بین بدنه شمع دوم و بدنه شمع سوم شکاف وجود داشته باشد.اما معمولا شکاف دوم به ندرت شکل می گیرد. الگوی ستاره عصرگاهی نفوذ کافی بدنه شمع سوم در بدنه شمع اول است.
مهمترین الگوهای کندل استیک
الگوی شمعدانی در پرایس اکشن یکی از رایج ترین ابزارهای فنی برای تحلیل الگوهای قیمتی هستند. قرن ها توسط بازرگانان و سرمایه گذاران برای یافتن این الگوهایی استفاده شده است که ممکن است نشان دهد که قیمت به کجا می رود. در این مقاله برخی از معروف ترین الگوهای شمعدان را با مثالهای مصور پوشش می دهد.
اگر می خواهید ابتدا با خواندن نمودارهای شمعدان آشنا شوید ، یک راهنمای مبتدی برای نمودارهای شمعدان را ببینید .
نحوه استفاده از الگوهای شمعدان
الگوی شمعدانی بی شماری در پرایس اکشن وجود دارد الگوی ستاره ای در معاملات چیست؟ که معامله گران می توانند برای شناسایی مناطق مورد علاقه در یک نمودار استفاده کنند. از این موارد می توان برای معاملات روزانه ، معاملات نوسان و حتی معاملات بلند مدت استفاده کرد. در حالی که برخی از الگوهای شمعدان ممکن است بینشی را در مورد تعادل بین خریداران و فروشندگان ارائه دهد ، برخی دیگر ممکن است نشان دهنده تغییر ، ادامه یا بلاتکلیفی باشد.
توجه به این نکته مهم است که الگوهای شمعدان لزوماً به تنهایی سیگنال خرید یا فروش نیستند. آنها در عوض راهی برای بررسی ساختار بازار و نشانه ای بالقوه از یک فرصت پیش رو هستند. به همین ترتیب ، نگاه کردن به الگوها در متن همیشه مفید است. این می تواند زمینه الگوی فنی موجود در نمودار باشد ، اما همچنین می تواند فضای گسترده تری در بازار و سایر عوامل باشد.
به طور خلاصه ، مانند هر ابزار تجزیه و تحلیل بازار ، الگوهای شمعدان هنگامی که در ترکیب با تکنیک های دیگر استفاده می شود ، بیشترین کاربرد را دارند. اینها ممکن است شامل روش ویکوف ، نظریه موج الیوت و نظریه داو باشد. همچنین می تواند شامل شاخص های تجزیه و تحلیل فنی (TA) ، مانند خطوط روند ، میانگین متحرک ، شاخص مقاومت نسبی (RSI) ، RSI تصادفی ، باند های بولینگر ، ابرهای ایچیموکو ، Parabolic SAR یا MACD باشد.
دیدگاه شما