ماجرا معامله گر و بزرگ راه


به گزارش وانانیوز، بهنام برزای یکی از آن جوان های خوب استقلال است. او بیرون از زمین با درون بسیار متفاوت است. در زمین، برزای مثل یک جنگجو می ماند. می زند، می خورد و اصلا شخصیت آرامی ندارد. بیرون از زمین ولی او بسیار آرام است. پسری مودب و خوش ماجرا معامله گر و بزرگ راه برخورد.

چهارمین جشنواره بین المللی شعر و داستان کوتاه فاخته

پل ارتباطی دبیرخانه جشنواره ملی فاخته: تلگرام های پشتیبانی: 09055368818 | 09370705670 | 09108172896 ایمیل: [email protected] دبیرخانه مرکزی: 66191000-021 صندوق پستی: 13185171 انتشارات ملی عطران دورنما: 02189779269 تهران – بلوار میرداماد – نبش آز. ادامه متن

نشر ملی عطران: کتاب ” زندگی عجیب هنری فورد (پدیده ای که باید از نو شناخت)” نویسنده “افشین علاف صالحی”

هنری فورد کیست؟ «آن چه می ‌خواهم روی آن تاکید کنم، این است که شیوه متداول انجام کار، بهترین شیوه آن نیست. من به مرحله ‌ای رسیده ‌ام که قصد ترک کامل شیوه‌ های مرسوم تجارت و فعالیت را دارم. از این نقطه است که موفقیت ‌های شرکت شروع خواهد شد. ما تاک. ادامه متن

انتشارات عطران : کتاب “تحلیل تکنیکال (آموزش مقدماتی تا پیشرفته معامله در فارکس)” نویسنده” احسان محمودی”

میانگین ‌های متحرک ساده میانگین‌ های متحرک ساده، ساده‌ ترین نوع میانگین متحرک است (فارغ از شوخی.) اساس میانگین ساده، با اضافه کردن آخرین X» قیمت‌ های دوره نهایی و سپس تقسیم آن عدد بر X محاسبه می ‌شود. به عبارت دیگر شما با جمع کردن قیمت‌ های کلوز. ادامه متن

نشر ملی عطران : کتاب ” اصول و مبانی فارکس (آموزش گام به گام تا تکنیک های پیشرفته)” به قلم “سید مهرداد خداپرست”

۱. مارکت میکر ها (Market Makers) فرض کنید می خواهید برای خوردن حلزون به فرانسه بروید. برای داد و ستد در آن کشور، ابتدا باید به بانک یا صرافی محل‌تان بروید و مقداری یورو بخرید. برای اینکه آن ها طرف مقابل معامله شما باشند، باید توافق کنید که پول ک. ادامه متن

انتشارات عطران : کتاب ” تحلیل محتوای ماجرا معامله گر و بزرگ راه پژوهش های دفاع مقدس (نظام، مسائل، حوزه دفاع)” به قلم “پوریا فرح گل ، عباس قاسم زاده”

تحلیل محتوای رساله ها و پایان نامه ها با کلیدواژه «دفاع مقدس» بر اساس تحلیل صورت گرفته، یافته های اصلی تحلیل محتوا در بخش رساله ها و پایان نامه ها با کلیدواژه «دفاع مقدس» به ترتیب سال انجام شدن به صورت زیر ارائه شده است. در ادامه به بررسی این پژ. ادامه متن

نشر ملی عطران: کتاب “مراحل و عوامل موثر در تصمیم گیری در مدیریت” به قلم “سهیل حاتمی” ویراستار “نیوشا دقیقی ماسوله”

اهمیت تصمیم گیری در مدیریت در پژوهش‌های دهه اخیر، به وضعیت تصمیم‌گیری در عرصه‌های عمومی و محافل علمی ایران توجه شده است. درباره تعریف مفهوم و رویکرد تصمیم گیری ابهامات ویژه‌ای وجود دارد و به این دلیل دیدگاه‌ها و تعاریف متفاوتی متداول است. تصمیم. ادامه متن

انتشارات ملی عطران: کتاب “علم سنجی فراگیر دفاع مقدس در نشریات معتبر داخلی (دفاع مقدس، جنگ تحمیلی، جنگ ایران و عراق)” نویسندگان” عباس قاسم زاده ، پوریا فرح گل”

مقدمه بحران‌هایی از قبیل جنگ، تهدید تروریسم و… مفهوم تاب‌آوری ملی را به چالش کشیده‌اند که نشان می‌دهد واژه تاب‌آوری نه تنها در ادبیات روانشناسی، بلکه در گفتمان سیاسی معاصر حائز اهمیت است. تاب‌آوری، پیامد سازگاری فردی موفق و توانایی عمل کرد. ادامه متن

نشر ملی عطران: کتاب “استاتیک” به قلم “بهرام حیدریان‌دهکردی” ویراستار “سیدفخرالدین طاهرزاده‌موسویان”

استاتیک مکانیک علمی است که در آن اثرات اجسام و نیروها روی اجسام دیگر از نظر حرکت و سکون مورد مطالعه قرار می­گیرد. شروع علم مکانیک با پیدایش مهندسی همزمان بوده است و هیچ­یک از علوم به اندازه­ی آن در انجام تحلیل مهندسی نقش موثری نداشته است. فرمول. ادامه متن

نشر ملی عطران: کتاب “آموزش وردپرس (از صفر تا صد مراحل نصب و راه اندازی سایت) ” به قلم “شایان فخرآبادی”

آموزش وردپرس نصب وردپرس و ووکامرس روی لوکال هاست با xampp اگر قصد دارید که به هر دلیل فنی و تخصصی سایت خود را روی لوکال هاست راه اندازی نمایید و هاست تهیه نکنید، بهتر است از نرم افزار xampp کمک بگیرید. این نرم افزار به شما کمک می‌ کند تا بتوان. ادامه متن

عباس قاسم زاده: نویسنده کتاب “با انار بیشتر آشنا شو(ساوه از نگاه یاقوت سرخ بهشتی) ” نشر ملی عطران

بیوگرافی عباس قاسم‌زاده در تاریخ 12/9/1370 هجری شمسی در یک عصر بارانی و دل‌انگیز پاییزی در خانواده‌ای متمدن و مذهبی در شهر تهران دیده به جهان گشود. مادر وی حاجیه خانم فاطمه محمدی نوری از افراد به‌نام و سرشناس نورعلی بیک از توابع بخش مرکزی شهرستا. ادامه متن

نشر ملی عطران: کتاب “آموزش گام به گام هنگ درام (هند پن) (ماجرا معامله گر و بزرگ راه hangdrum)” به قلم “مولود آذرپناه”

بررسی تاریخچه هنگ‌ درام هنگ درام یا هندپن جزء دسته سازهای کوبه‌ای- ملودیک است. در نگاه اول این ساز شبیه سفینه‌ های فضایی در فیلم‌ های تخیلی و یا سپر های جنگی دوران باستان است. این ساز از دو صفحه‌ بیضی شکل از جنس فلز تشکیل شده است، که به صورت قری. ادامه متن

حامیان خبری چهارمین جشنواره بین المللی شعر و داستان کوتاه فاخته

بسم الله الرحمن الرحیم طبق مکاتبات صورت گرفته دبیرخانه چهارمین جشنواره بین المللی فاخته فهرست حامیان علمی، خبرگزاری های پشتیبانی، پایگاه های خبری و کمیته اجرایی به شرح زیر جهت اطلاع عموم اهالی قلم و مخاطبین ادبی اعلام می گردد. پیشاپیش دبیرخانه ا. ادامه متن

جستجو

سرفصل موضوعی

دبیرخانه علمی انتشارات عطران

دکتر حسین کریم زاده
دکتر زهرا موحدی
مهندس احمد لطفی
دکتر محمود اعلمی آقبلاغ
دکتر ابراهیم صنعت چی
مهندس آناهیتا آقا زاده
دکتر عباس علاف صالحی
دکتر ناهید ستاری

پل ارتباطی انتشارات ملی عطران

تهران صندوق پستی 171-13185 انتشارات عطران
تلفن مرکزی: 66191000 (021)
فکس مرکزی: 89779269 (021)
تلگرام پشتیبانی: 09108172896
پست الکترونیک: [email protected]
وبسایت مرکزی: WWW.ATRANGROUP.IR
فروشگاه مرکزی: WWW.ATRANPUB.IR
دفتر مرکزی: تهران میدان هفتم تیر خیابان بهار شمالی شماره 826

دفاتر انتشارات ملی عطران

دفتر ارمنستان: No. 49- Martiros Saryan St – Yerevan
دفتر جمهوری آذربایجان: No. 7233 – Hasanoglu Street – Heydar aliyev prospekti Ave – Baku
فروشگاه مرکزی تهران: خیابان ملاصدرا – تقاطع خیابان هفتم – شماره 114

ماجرا معامله گر و بزرگ راه

شمال ما: کتاب «مروری بر گذر عمر»، مروری است بر خاطرات و زندگینامه آقای قربانی نماینده سابق ولی فقیه در استان گیلان و امام جمعه رشت که به همت نزدیکترین افراد به او یعنی آقایان مهدی مجرد و حسین لطفی در ۶۴۰ صفحه در سال ۱۳۹۳ منتشر شده است.

ابتدا مقدمه گرداورندگان کتاب است و سپس زندگی‌نامه آقای قربانی به قلم گرداورندگان است که «بخش آغازین» نامیده شده است که از یک مصاحبه ای که از خود او گرفته شده بود، استفاده کرده اند و این زندگینامه در صفحه ۳۴ به پایان رسیده است.

از ص۳۵ تا ۳۹ مقدمه‌ای از آقای قربانی به تاریخ ۱۰ فروردین ۹۰ درج شده است. بخش بعدی کتاب را مجدد «بخش اول نام نهاده اند در حالی که باید بخش دوم می نامیدند! این بخش از صفحه ۴۱ آغاز شده و حاوی خاطراتی از زندگی اش به همراه سیر تحصیلات و فعالیتهای اجتماعی سیاسی او در قبل و بعد از انقلاب اسلامی است. بخش بعدی هم بخش دوم نامیده شده و به خاطرات پراکنده اش از شخصیتها، اساتید و مسافرتهایی که به خارج از کشور انجام داده، اختصاص دارد که در صفحه ۱۶۲ به پایان رسیده است.

بخش سوم به بعد که از صفحه ۱۶۲ کتاب آغاز می شود درباره اسناد ساواک و شهربانی مرتبط با آقای قربانی می باشد و بخش چهارم کتاب از صفحه ۲۷۰ هم شامل نامه ها، اجازات و پیامهایش است. در بخش پنجم و پایانی که از صفحه ۴۳۱ آغاز می شود تصاویر زیادی از او درج شده که عمدتا به ایام مسئولیتش در سمت امامت جمعه رشت باز می گردد.

تمام خاطراتی که به قلم آقای قربانی در این کتاب مفصل نوشته شده، از صفحه ۳۵ تا ۱۶۲ است یعنی فقط ۱۲۷ صفحه از متن این کتاب به عنوان خاطرات، به قلم آقای قربانی نگارش یافته و ۵۱۲ صفحه از آن، به اسناد و تصاویر و… اختصاص دارد که به مراتب بزرگ‌تر از اصل بخش خاطرات شده است!

اگر خاطرات آقای قربانی را با خاطرات مرحوم آقای احسانبخش که هیچ ادعایی در نویسندگی و داشتن سابقه مکتب اسلام و تالیف صد و چند کتاب را هرگز نداشت، هم از حیث محتوا، هم از حیث روش، هم از حیث قلم و هم از حیث تعداد صفحات مقایسه کنیم به نتایج جالبی می رسیم. کتاب «خاطرات صادق»، ۷۴۶ صفحه دارد که در حدود ۲۰۰ صفحه‌اش از اسناد و تصاویری است که به صورت پراکنده در خلال متن و برای توضیح متن استفاده شده و بقیه متن کتاب به طور کامل، به قلم خودِ آقای احسانبخش نوشته شده و حاوی نکات ارزشمندی درباره تاریخ انقلاب اسلامی در گیلان است. در واقع آقای احسانبخش خاطراتی که به قلم اوست حدود ۵۵۰ صفحه است در حالی که خاطراتی که به قلم آقای قربانی نوشته شده فقط ۱۲۷ صفحه است!

درباره خاطرات آقای قربانی باید گفت که این کتاب دارای نکات خوب و بعضا ناگفته ای از زندگی نویسنده‌اش و سیر فعالیتهای اوست ولی متاسفانه در بسیاری موارد، دارای کلی گویی و ابهام در ذکر جزییات وقایع است که این نشان از ضعف قلم نویسنده و تدوین کنندگان و یا فقدان محتوای بیشتر، برای تدوین بوده است. در هر صورت لازم است، به این کتاب که به نوعی، گوشه هایی از تاریخ مبارزات مردم گیلان را نیز در خود دارد و درباره افراد مختلف از مبارزین و فعالین انقلابی و ضد انقلابی بحث کرده است پرداخته شود.

در این مقاله، در به نقد قسمت‌هایی از محتوای موجود در این کتاب خواهیم پرداخت تا این نقد، موجب روشن شدن مسئله و فضا و جواب گویی نویسندگان و در نتیجه کشف حقایق تاریخی گردد. قرار است، چند مقاله در نقد خاطرات آقای قربانی نوشته شود و در هر کدام از آنها تعدادی از آن نکات مورد نقد قرار گیرند.

قسمت اول: برخورد با یک جوان، در نماز جمعه

اصل خاطره آقای قربانی:

«در سال ۱۳۶۵ در منطقه لاهیجان و حومه حدود نه ترور انجام گرفت و بهترین فرزندان انقلابی مانند: شهید ابوالحسن کریمی و شهید قانع آستانه ای توسط منافقین از ما گرفته شدند و یک نگرانی عظیمی بر منطقه حاکم گردید.

در این ایام، روزی جهت اقامه نماز جمعه، به جایگاه نماز که بر اثر کثرت جمعیت، در خیابان جلو مسجد جامع لاهیجان برقرار می شد رفتم و پشت تریبون قرار گرفتم. چشمم به جوانی افتاد که در صف دوم نماز نشسته بود. از دیدن او احساس عجیبی به من دست داد. موسی مشفق را ـ که محافظم بود ـ صدا کردم و به او گفتم این جوان را از صف نماز گزاران بیرون کن!! او نیز چنین کرد. پس از چند روز که خانه تیمی این گروه در اطراف آستانه اشرفیه، در قریه «داخل» کشف شد و بعضی از آنها دستگیر و بعضی دیگر در درگیری کشته شدند، پسرِ صاحبِ خانه‌یِ‌ تیمی ـ حسین زاده ـ مورد تعقیب قرار گرفت و بین آستانه و لشت نشاء به خانه ای پناه برد و در پشت بام آن خانه، با سیانور خود را کشت و معلوم گردید این جوان، همان جوانی بود که در آن روز، در نماز جمعه شرکت کرده بود و من او را از صف نماز اخراج کرده بودم!!»[۱]

نقد محتوایی این خاطره

اما چند نکته درباره این خاطره وجود دارد:

  1. گیلان به دلیل وجود جریانهای مختلف و مخالف، همیشه محل تبادل و تضارب افکار و رفتارها بوده است و وجود فضای کنترل نشده و افسار گسیخته فکری در سالهای ابتدایی بعد از انقلاب اسلامی، سبب شد که برخی از جوانان، به عضویت گروههای منحرف در بیایند و حتی به مقابله با نظام اسلامی برخیزند و در نقاط مختلف گیلان شاهد این اتفاقات بودیم. همانطور که آقای قربانی اشاره کردند، در سال ۶۵، تعدادی از مردم و فعالین استان گیلان به دست منافقین ترور شدند و فضای گیلان، بیشتر از مناطق دیگر تحت تاثیر این اقدامات بود. بنابراین در مکانهای عمومی مانند بازارها، نمازجمعه و … انتظار چنین رفتارهایی در جامعه وجود داشت و البته مردم نیز دیگر یاد گرفته بودند که در مواقع حساس و پرخطر چه باید انجام دهند و چه عکس العملی داشته باشند.
  2. جدای از عکس العمل مردم، سه نوع برخورد با این جریانات و افراد عضو آنها صورت می گرفت. یکی برخورد سلبی و امینی دستگاههای نظامی، انتظامی و امنیتی بود. دیگری برخورد حقوقی و کیفری دستگاه قضا که تشکیل پرونده و رسیدگی قضایی به جرایم آنها بود؛ و سوم برخوردی بود که شخصیتها و نهادهای فرهنگی و اجتماعی در قبال این موضوعات داشتند.
  3. اما رفتارهایی که تاثیری عمده در جمع کردن اوضاع آشفته آن دوران داشت و اصلاح و هدایت بسیاری از جوانان را به همراه آورد، همان برخورد فکری و فرهنگی با این جریانات بود که توسط روحانیون، نیروهای ارزشی و مسئولین، در اجتماعات عمومی و مذهبی مانند مساجد و مراکز و کانونهای فرهنگی و دینی و در میان بدنه مردم صورت گرفت و همچنین رفتارهای بزرگوارانه همراه با رأفت اسلامی برخی مسئولین و شخصیتها که بعد از دستگیری و جمع آوری نیروهای منحرف در زندانها و مراکز با آنها صورت می‌گرفت.
  4. حال سوال اینجاست که جایگاه نماز جمعه که به تعبیر رهبر حکیم و فرزانه انقلاب: «قلب فرهنگی هر شهر است»[۲] و باید محل جذب افکار و افراد باشد و احکام و عقاید و اخلاق اسلامی را در رگهای شهر جاری کند، چه وظیفه ای بر دوش دارد؟! کدام یک از اقسام برخورد و رفتارها را باید از خود نشان دهد؟!
  5. آیا امام جمعه، پیش از آنکه جوانی را بشناسد و به صِرف «احساس عجیب» می تواند دستور اخراج کسی از نماز جمعه را بدهد؟ اصلا آن موقع که این جوان نه اسلحه داشت و نه خراب کاری ای کرده بود؛ پس چطور این دستور صادر شد؟ آیا صرف اینکه آن جوان، بعدا در خانه تیمی بود و ثابت شد که از اعضای منافقین است، کفایت می کرد برای اینکه در گذشته‌ی او نیز چنین حکمی کنیم؟! اصلا شاید همین برخورد امام جمعه، باعث شد که او از منافقین گردد و یا در عقیده خود در ضدیت با انقلاب و روحانیتِ پیرو خط امام، مصمم تر شود؟! چرا آقای قربانی درباره افرادی که ـ هم ایشان می‌شناسند و هم دیگران و ـ قطعا از منافقین بودند و بعد از جنگ مسلحانه هم در خانه های تیمی حضور داشتند، حاضر نشد، خطرناک‌ترین آنها را که به کشتار مردم دست زده بودند، محاکمه کند؟
  6. برای این قسمت از خاطرات آقای قربانی تیتری انتخاب شده با این عنوان «منافق را از نماز جمعه اخراج کردم». سوال اینجاست، شما که در آن موقع نمی دانستید که این جوان از منافقین است، پس چطور حکم به اخراج او کردید؟! بعد، این قضیه را هم به عنوان یک افتخار در خاطرات خود نقل کنید. آیا به صرف اینکه «از دیدن او احساس عجیبی به من دست داد» می توانستید چنین حکمی بدهید؟! آیا این می تواند منشأ صدور یک حکم درباره افراد گردد؟ آیا شما، آن موقع که حاکم شرع بودید، هم اینگونه ـ یعنی به صِرف دست دادن یک حس عجیب ـ حکم صادر می کردید؟! بعد چگونه بود که شهید بزرگوار ابوالحسن کریمی، بارها با ادله و شواهد کافی نزد شما می آمد، جهت صدور حکم قاطعانه در برخورد با منافقین و ضد انقلاب، ولی شما حکم صادر نمی کردید و این شهید بزرگوار، ناچار شد با هماهنگی مرکز، از حکام شرع شهرهای دیگر استفاده کند تا بتواند آشوب منافقین را بخواباند.
  7. البته گویا نویسندگان کتاب، خود متوجه این اشتباه در عملکرد امام جمعه شده اند؛ چرا که بعد از این جمله « و به او گفتم این جوان را از صف نماز گزاران بیرون کن!!» دو علامت تعجب گذاشته اند و حیرت خود را از این کار امام جمعه در اینجا به ثبت رسانده اند.
  8. در اینجا قصد تطهیر منافقین را نداریم چرا که آنها در مقابل امام زمان ـ عجل الله فرجه الشریف ـ و نائب او ایستادند و بر جامعه اسلامی طغیان کردند، لذا محارب هستند و حکم محارب نیز واضح است. اما سوال اینجا بود که وظیفه شما به عنوان امام جمعه چه چیزی بود؟! اصلا اگر قبول کنیم که شما یک فاسق و فاجر و منافق را از نماز جمعه بیرون کردید و کارتان درست بود؛ حال بفرمایید چه مقدار به وظیفه خود ـ که جذب جوانان به نماز که از وظایف همه ائمه جمعه در کشور است ـ عمل کردید؟ یک نفر را اخراج کردید؛ چند نفر جوان را در مدت امامت جمعه‌تان به نماز جمعه وارد کردید؟ ارتباط شما با جوانها در نماز جمعه در طول این سالهای لاهیجان و سپس رشت، چگونه بوده است؟

پی نوشت ها:

[۱] . مروری بر گذر عمر، ص۱۱۰٫

[۲] . پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت‌الله‌العظمی سیدعلی خامنه‌ای، بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار ائمه جمعه سراسر کشور، ۱۴/۱۰/۱۳۹۴، به آدرس:

هواداران استقلال به من می گویند هازارد/ استقلال فرشید اسماعیلی را کم داشت

به گزارش وانانیوز، بهنام برزای یکی از آن جوان های خوب استقلال است. او بیرون از زمین با درون بسیار متفاوت است. در زمین، برزای مثل یک جنگجو می ماند. می زند، می خورد و اصلا شخصیت آرامی ندارد. بیرون از زمین ولی او بسیار آرام است. پسری مودب و خوش برخورد.

برزای درباره پیشرفتی که امسال داشته و وضعیت استقلال حرف هایی خواندنی زده که در ادامه می خوانید:

* دیدید مساوی نشد

امیدوارم مردم ایران از تماشای دربی لذت برده باشند. هدف اول ما این بود که بتوانیم یک بازی آبرومندانه و خوب انجام دهیم. فکر می کنم همه از دیدن دربی لذت بردند. حساسیت های زیاد مسابقه مانع از این نشد که دو تیم بخواهند برنده باشند. قبل از بازی می گفتند دربی قطعا مساوی می شود ولی نشان دادیم که این حرف ها اصلا درست نیست.

* فعل خواستن را صرف کردیم

وقتی یک بر صفر عقب افتادیم شاید خیلی ها فکر می کردند با اختلاف بازی را ببازیم. طبیعی هم بود. فقط 4 دقیقه از مسابقه گذشته بود که پرسپولیس گل زد. ولی ما اصلا نگران نبودیم. در تمرینات خیلی کار کرده بودیم. راه رسیدن به دروازه پرسپولیس را می دانستیم.

آقای منصوریان هم در مصاحبه اش این را گفت که ما اصلا شانسی گل نزدیم، بلکه طبق برنامه به گل رسیدیم. تیم ما جوان است و خیلی ها فکر می کردند نمی توانیم به بازی برگردیم ولی برگشتیم. نه یک گل که سه گل زدیم تا فعلا خواستن را به معنای واقعی صرف کنیم.

عقب نشستن مان در نیمه دوم اصلا غیر طبیعی بود. به هر حال سه گل جلو بودیم. پرسپولیس می خواست گل های خورده را جبران کند. این تیم هجومی است و اصلا نمی خواست در آزادی ببازد. امسال تیمی نبوده که بتواند به پرسپولیس در یک مسابقه گل بزند به همین خاطر می خواستند حداقل بازی را به تساوی بکشند.

* دفاع کردن ساده نیست

این را اصلا قبول ندارم که می گویند ما اتوبوسی دفاع کردیم. دفاع کردن کار راحتی است؟ خیلی از تیم ها جلوی رئال و بارسا دفاع می کنند ولی باز هم گل می خورند. پس این حرف درست نیست که می گویند دفاع کردن ساده است و فقط باید به بازیکنان تان بگوئید در محوطه جریمه باشند.

ناهماهنگی خودش می تواند مشکل ساز باشد. ما نشان دادیم که راه دفاع کردن را بلدیم. برنامه 90 هم نشان داد که چطور فضاها را بسته بودیم و با برنامه جلو رفتیم.

* اگر موقعیت طارمی گل می شد

پرسپولیس اگر اوایل نیمه دوم گل می زد، مطمئن باشید ما هم دیگر عقب نمی نشستیم که ببازیم. چون من شنیدم که می گفتند اگر مثلا موقعیت طارمی گل می شد، پرسپولیس بازی را می برد. استقلال در نیمه اول نشان داد هر وقت اراده کند می تواند گل بزند.

حالا چرا فکر می کنید اگر طارمی گل می زد ما دیگر حمله نمی کردیم؟ شک نکنید ما هر لحظه که احساس می کردیم در خطر افتاده ایم و شاید بازی مساوی شود، مثل نیمه اول بازی می کردم و می توانستیم گل بزنیم.

* درگیری ها بزرگ شد

درگیری های بازی به نظر من خیلی غیر طبیعی بود. شما بازی های الکلاسیکو را دیده اید. در بازی همه نوع درگیری وجود دارد. همدیگر را هول می دهند. با هم درگیری لفظی پیدا می کنند ولی اینقدر حساسیت نیست. من قبول دارم اگر این ماجرا معامله گر و بزرگ راه اتفاق ها نمی افتاد بهتر بود ولی چیز عجیبی نیست که بخواهیم بازیکن محروم کنیم.

باید بپذیریم که در فوتبال این برخوردها هست. مگر می شود بازی حساس باشد و تنش نباشد؟ دو تیم میلیون ها هوادار دارند و همه برد می خواهند. به خاطر همین بازیکنان در زمین با همه وجود بازی می کنند و گاهی ممکن است بحث باشد. به نظرم نباید یکسری اتفاقات را خیلی بزرگ کرد. اتفاقات دربی خیلی بزرگ شد.

پارسال می گفتند استقلال خوب بازی نمی کند. خب ما هم به عنوان بازیکن تیم این چیزها را می شنیدیم ولی برای ما نتیجه مهم بود. دیدید که با همان سبک حتی به فینال جام حذفی هم رفتیم و متاسفانه نشد قهرمان شویم. در لیگ برتر هم تا هفته های پایانی صدرنشین بودیم.

به نظرم اگر سال قبل قهرمان حذفی می شدیم هواداران راضی می شدند ولی با بدشانسی فینال را باختیم. اما این را فراموش نکنید که نیمچه سهمیه ای برای آسیا گرفتیم که به نظرم بد نبود و خدا را شکر با شکست السد توانستیم به مرحله گروهی لیگ قهرمانان برسیم.

* آقای قلعه نویی زنگ زد که بیا

آمدن من به استقلال خیلی ساده اتفاق افتاد. زمانی که در راه آهن بودم آقای قلعه نویی زنگ زد و گفت اگر به استقلال بیایی خوشحال می شویم. به همین سادگی من به استقلال رفتم. اولین بار وقتی در تمرین تیم حاضر شدم، خیلی به من روحیه دادند.

بزرگان زیادی در استقلال حضور داشتند و من می شنیدم که می گفتند بهنام کاپیتان تیم ملی امید است. اوایل استرس داشتم ولی با کمکی که با تجربه ها کردند مشکلم حل شد. جو استقلال با جو راه آهن یا صنعت نفت خیلی فرق دارد. اینجا ما کلی تماشاگر داریم. اصلا یه حس و حال جدید بود.

* اعتماد به علی آقا درست بود

آقای منصوریان امسال به جوان ها اعتماد کرد. با تجربه ها هم کنار جوانان بودند و همه اینها در کنار هم باعث شد تا جوان های استقلال بتوانند رشد کنند. امسال در اکثر باشگاه ها بازیکنان جوان آمده اند. شما به سپاهان، پرسپولیس و تیم های دیگر نگاه کنید. یک جورهایی جوان ها شده اند ستون فوتبال ما. البته این با تجربه ها هستند که واقعا کمک می کنند این جوان ها به پیشرفت برسند. الان می بیند که مربیان بیشتر به بازیکنان جوان بها می دهند و این نسبت به گذشته بیشتر شده است.

* به من گفتند صبور باش

من امسال سه هفته اول بازی نکردم. همه اش نیمکت نشین بود. در هفته چهارم بود که 15 دقیقه بازی کردم و گل زدم. بعد از آن دوباره به من بازی نرسید تا دیدار صبا. دفاع راست بازی کردم. این برای اولین بار در استقلال اتفاق افتاد. خدا را شکر خوب کار کردم. بعد از بازی صبا دیگر بازی نکردم تا اینکه دو بازی آخر نیم فصل توانستیم دوباره برای استقلال گل بزنم.

اینجا باید از هواداران استقلال یک تشکر کنم که همه جوره پشت من بودند تا بتوانم دوباره برگردم و خوب بازی کنم. از نیم فصل دوم هم آقای منصوریان به من اعتماد زیادی کرده و امیدوارم تا اینجا جواب اعتمادش را داده باشم. راستش در روزهایی که بازی نمی کردم، خیلی ها به من می گفتند صبور باش. تمرین کن و ماجرا معامله گر و بزرگ راه جوابش را می گیری.

الان به بازیکنان جوان مثل خودم هم چنین توصیه ای می کنم. من هم بالا و پائین زیاد داشته ام ولی یاد گرفته ام تمرین کنم. تمرین کلید حل تمام مشکلات است.

* کاپیتان هاماربی گفت به تیم ما بیا

فعلا تمام تمرکزم را روی بازی های استقلال گذاشته ام و به این فکر می کنم که همراه با تیم موفق باشیم. درباره پیشنهادهای خارجی زیاد در جریان نیستم چون همانطور که گفتم می خواهم فقط تمرین کنم و در استقلال موفق باشم.

امسال عید وقتی به سوئد رفتیم، من توانستیم مقابل هاماربی بازی کنم. بعد از بازی کاپیتان این تیم به من پیغام داد که وضعیت قراردادت چطور است؟ می توانی به تیم ما بیایی؟ من گفتم با استقلال قرارداد دارم.

قبل از آن هم که باشگاه ختافه اسپانیا پیشنهاد داده بود. رسما دعوتنامه فرستادند ولی آقای مظلومی سرمربی وقت تیم با این مسئله مخالفت کرد. ولی دوست دارم یک روز از باشگاه بزرگ استقلال به اروپا بروم.

* زمان نیاز داشتیم

الان مشخص شد که باشگاه کار درستی انجام داد و از علی آقا حمایت کرد. کلی تغییر داشتیم و آقای منصوریان مدام می گفت زمان نیاز دارد. حرفش کاملا درست بود. مگر می شود 7، 8 نفر در ترکیب تیم عوض شوند و از همان هفته اول هماهنگ کار کنیم؟

ما نیاز به زمان داشتیم و خدا را شکر باشگاه هم از آقای منصوریان حمایت کرد. جواب این اعتماد را هم گرفتند. دیدید که در نیم فصل دوم ما چقدر متحول شدیم و حتی توانستیم دو بازی خیلی سنگین یعنی السد و پرسپولیس را پشت سر هم ببریم.

* اسماعیلی را کم داشتیم

من و فرشید اسماعیلی خیلی به هم نزدیک هستیم. روزهای اولی که فرشید آمده بود سعی می کردم راهنمایی اش کنم. به نظر من استقلال فقط یک فرشید اسماعیلی کم داشت. دیدید که چقدر خوب تا اینجا برای تیم کار کرده است. فرشید می تواند بهتر از اینها هم شود. سبک فوتبال او طوری است که می تواند جزو بازیکنان فراموش نشدنی باشگاه باشد.

* آرزوی رسیدن به تیم ملی

رسیدن به تیم ملی یکی از آرزوهای من است. البته رقابت بین همه زیاد است. امیدوارم این شانس را به دست بیاورم تا در تیم ملی شاگرد آقای کی روش باشم. تعریف های زیادی از کارش شنیده ام. حضور در تیم ملی ایران هم برای من افتخار بسیار بزرگی است.

* به من می گویند هازارد

هواداران به من لقب بهنام هازارد را داده اند. لطف دارند. اول نمی دانستم چرا این اسم را روی من گذاشته اند بعد دیدم که می گویند سبک بازی ات شبیه به اوست. هازارد بازیکن بزرگی است و مثل او در فوتبال دنیا کم داریم. هواداران هم لطف می کنند این لقب ها را می گذارند ولی دوست دارم بهنام برزای باشم و در حد و اندازه های خودم خوب بازی کنم.

ماجرا معامله گر و بزرگ راه

ماجرای همیشگی ونگر

ماجرای همیشگی ونگر

کریس ویتلی

آی اسپورت – همه چیز عالی شروع شد اما با اشک‌های طرفداران جوان به پایان رسید. آرسنال در فینال جام اتحادیه مقابل منچسترسیتی می‌توانست یک قهرمانی را در میانه فصل به دست بیاورد؛ قهرمانی که آرسن ونگر در دو دهه حضور در باشگاه به آن نرسیده بود. اما آرسنال اصلا آماده این دیدار نبود. نمایش آنها در نیمه دوم را می‌توان حتی خجالت‌آور خواند. هرچند که توپچی‌ها بازی را خوب شروع کردند و در کار با توپ موفق بودند، سرخیو آگوئرو تنها 18 دقیقه زمان نیاز داشت تا گل اول را بزند. او روی ضربه دروازه کلودیو براوو صاحب توپ شد و شکودران موستافی هم نتوانست جلو او را بگیرد.

موستافی اعتقاد داشت آگوئرو او را هل داده است. او به داور اعتراض کرد و همین باعث شد چند ثانیه کم بیاورد و نتواند به آگوئرو برسد. این کار او با انتقاد گری نویل، کارشناس بازی و مربی سابقش در والنسیا روبه‌رو شد که گفت: «دفاع این بازیکن رقت‌انگیز است». آگوئرو در پنج بازی اخیر سیتی در تمامی رقابت‌ها مقابل آرسنال گل زده است و هر بار که مقابل مدافعان این تیم قرار می‌گیرد آنها را نابود می‌کند. موستافی تنها مقصر گل نبود و لوران کوشیلنی، کاپیتان آرسنال هم واکنش کندی نشان داد.

این جمله قدیمی که می‌گوید «آرسنال رهبر ندارد» در ویمبلی به‌وضوح خودش را نشان داد. زمانی که ونسان کمپانی گل دوم سیتی را به ثمر رساند دیگر ایده‌ای برای ادامه بازی نداشتند. این گل کمپانی نشان داد آرسنال در دفاع چه ضعف‌هایی دارد. آنها نمی‌توانستند خود را مقابل رقیب سرسختشان پیدا کنند. کوشیلنی کاپیتان بود اما هیچ رهبری‌ در میدان از او دیده نشد. به نظر می‌رسید تنها جک ویلشر که چهار خطا در این مسابقه رویش انجام شد، می‌خواهد آرسنال را به پیش براند. البته آرون رمزی هم که از مصدومیت برگشته بود عملکرد خوبی داشت. آرسنال تیم متوازنی ندارد و این موضوع از سال 2015 برقرار است، زمانی که آرسن ونگر با وجود نیاز تیمش به تقویت، تنها پتر چک را به خدمت گرفت.

به خدمت گرفتن پیر امریک اوبامیانگ از بوروسیا دورتموند در ژانویه، خریدی عالی بود اما روشن است که خرید او اولویت نبود، آن هم برای تیمی که هفته به هفته گل می‌خورد. پر مرتساکر قرار است در پایان فصل بازنشسته شود، کوشیلنی هم اشتباه زیاد می‌کند و هم زیاد مصدوم می‌شود، کالوم چمبرز بار دیگر ثابت کرد که شایستگی حضور در یک تیم بزرگ لیگ برتری را ندارد و کنستانتینوس ماوروپانوس و راب هولدینگ 20ساله هم بی‌تردید نیاز به زمان دارند و باید به تیم‌های دیگر قرض داده شوند. هر تیم موفقی ستون فقرات منسجمی دارد و این چیزی است که آرسنال در حال حاضر ندارد. سیتی توانست با نمایشی ساده، آنها را شکست دهد و نشان دهد که آرسن ونگر چه مشکلاتی دارد. آرسنال تنها در لیگ اروپا فرصت قهرمانی دارد و باید به سن‌سیرو سفر کند تا با میلان بازی کند. به این ترتیب بخت آرسن ونگر برای نجات آرسنال، هر هفته کمرنگ‌تر می‌شود؛ آن هم در فصلی که شاید آخرین فصل حضور ونگر در این تیم باشد.

ماجرا معامله گر و بزرگ راه

ماجرای همیشگی ونگر

ماجرای همیشگی ونگر

کریس ویتلی

آی اسپورت – همه چیز عالی شروع شد اما با اشک‌های طرفداران جوان به پایان رسید. آرسنال در فینال جام اتحادیه مقابل منچسترسیتی می‌توانست یک قهرمانی را در میانه فصل به دست بیاورد؛ قهرمانی که آرسن ونگر در دو دهه حضور در باشگاه به آن نرسیده بود. اما آرسنال اصلا آماده این دیدار نبود. نمایش آنها در نیمه دوم را می‌توان حتی خجالت‌آور خواند. هرچند که توپچی‌ها بازی را خوب شروع کردند و در کار با توپ موفق بودند، سرخیو آگوئرو تنها 18 دقیقه زمان نیاز داشت تا گل اول را بزند. او روی ضربه دروازه کلودیو براوو صاحب توپ شد و شکودران موستافی هم نتوانست جلو او را بگیرد.

موستافی اعتقاد داشت آگوئرو او را هل داده است. او به داور اعتراض کرد و همین باعث شد چند ثانیه کم بیاورد و نتواند به آگوئرو برسد. این کار او با انتقاد گری نویل، کارشناس بازی و مربی سابقش در والنسیا روبه‌رو شد که گفت: «دفاع این بازیکن رقت‌انگیز است». آگوئرو در پنج بازی اخیر سیتی در تمامی رقابت‌ها مقابل آرسنال گل زده است و هر بار که مقابل مدافعان این تیم قرار می‌گیرد آنها را نابود می‌کند. موستافی تنها مقصر گل نبود و لوران کوشیلنی، کاپیتان آرسنال هم واکنش کندی نشان داد.

این جمله قدیمی که می‌گوید «آرسنال رهبر ندارد» در ویمبلی به‌وضوح خودش را نشان داد. زمانی که ونسان کمپانی گل دوم سیتی را به ثمر رساند دیگر ایده‌ای برای ادامه بازی نداشتند. این گل کمپانی نشان داد آرسنال در دفاع چه ضعف‌هایی دارد. آنها نمی‌توانستند خود را مقابل رقیب سرسختشان پیدا کنند. کوشیلنی کاپیتان بود اما هیچ رهبری‌ در میدان از او دیده نشد. به نظر می‌رسید تنها جک ویلشر که چهار خطا در این مسابقه رویش انجام شد، می‌خواهد آرسنال را به پیش براند. البته آرون رمزی هم که از مصدومیت برگشته بود عملکرد خوبی داشت. آرسنال تیم متوازنی ندارد و این موضوع از سال 2015 برقرار است، زمانی که آرسن ونگر با وجود نیاز تیمش به تقویت، تنها پتر چک را به خدمت گرفت.

به خدمت گرفتن پیر امریک اوبامیانگ از بوروسیا دورتموند در ژانویه، خریدی عالی بود اما روشن است که خرید او اولویت نبود، آن هم برای تیمی که هفته به هفته گل می‌خورد. پر مرتساکر قرار است در پایان فصل بازنشسته شود، کوشیلنی هم اشتباه زیاد می‌کند و هم زیاد مصدوم می‌شود، کالوم چمبرز بار دیگر ثابت کرد که شایستگی حضور در یک تیم بزرگ لیگ برتری را ندارد و کنستانتینوس ماوروپانوس و راب هولدینگ 20ساله هم بی‌تردید نیاز به زمان دارند و باید به تیم‌های دیگر قرض داده شوند. هر تیم موفقی ستون فقرات منسجمی دارد و این چیزی است که آرسنال در حال حاضر ندارد. سیتی توانست با نمایشی ساده، آنها را شکست دهد و نشان دهد که آرسن ونگر چه مشکلاتی دارد. آرسنال تنها در لیگ اروپا فرصت قهرمانی دارد و باید به سن‌سیرو سفر کند تا با میلان بازی کند. به این ترتیب بخت آرسن ونگر برای نجات آرسنال، هر هفته کمرنگ‌تر می‌شود؛ آن هم در فصلی که شاید آخرین فصل حضور ونگر در این تیم باشد.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.