زیدآبادی: بچههای ما به کشور می گویند خراب شده/ رابطه ایران با روسیه نامتعارف شده/ کوشکی: من ندیدم کسی بگوید کشور برادر روسیه یا چین
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از جماران، احمد زیدآبادی، پژوهشگر سیاسی و محمدصادق کوشکی استاد دانشگاه در برنامه «شیوه» شبکه ۴ پیرامون چالش های گوناگون کشور ، مناظره کردند.
زیدآبادی در این برنامه گفت: حضور من در این برنامه به معنی سیاست های مخرب صداوسیما نیست!
اینکه بعد از نیم قرن انقلاب اطلاع رسانی در اختیار دستگاهی باشد که بسیاری از اهل اندیشه به آن راهی نداشته باشند و ما هیچ دستگاه اطلاع رسانی خصوصی نداشته باشیم فاجعه بار است.
ما یک صداوسیما داریم در اختیار دولت است و تفکر خاصی را پوشش می دهد.
بخش های خبری و تحلیلی صداوسیما واقعا گمراه کننده است. یکی از مشکلات اصلی که برای کشور بوجود آمده از صداوسیماست.
«استقلال» مهمترین بحث در وصیتنامه امام است
کوشکی هم گفت: یادم نمی آید که «استقلال» در رسانه ملی موضوع بحث بوده باشد.آشنایی با مفاهیم ساده بورس
موضوع استقلال هم جزو افتخارات جمهوری اسلامی و هم نقاط ضعف آن. هم جای فخر دارد و هم جای نگران شدن و خشمگین شدن.
از خیلی ها پرسیدم که مهمترین مفهوم در وصیتنامه امام چه بوده؟ خیلی ها می گویند امام، معنویت و. اما تحقیقات من می گوید مفهوم استقلال. ایشان در وصیتنامه خود به ملت ایران و ملت ها بیشترین بحثش استقلال است.
استقلال در کوته بینانه ترین حالتش یعنی قطع رابطه با جهان! در هیچ جای جهان هم چنین برداشتی پیدا نمی کنید، حتی کره شمالی! وقتی استقلال صحبت می کنیم به هیچ وجه منظورمان آن برداشت کوته بینانه نیست. چنین برداشتی کاملا غلط است.
استقلال کاملا برآمده از اندیشه سیاسی شیعه و اسلام است. برآمده از عقلانیت هم هست.
استقلال برازنده هر نظام سیاسی نیست. بسیاری از نظام های سیاسی نمی توانند از استقلال سخت بگویند. فرض کنید کشور کوچکی در حاشیه خلیج فارس. حتی این کشور اگر بخواهد هم نمی تواند مستقل باشد. ممکن است ثروتمند باشد ولی نمی تواند مستقل باشد. در بین ۲۰۰ کشور جهان، کشورهای فراوانی نمی توانند از استقلال حرف بزنند.
رابطه ایران با روسیه نامتعارف شده
زیدآبادی: بعد از انقلاب مفاهیم ساده را خیلی پیچیده کردیم. استقلال یک بحث ساده است؛ پیچیده نیست. ایران همیشه استقلال داشته است؛ استقلال سرزمینی.
بعد از دوران استعمار این مفهوم استقلال تفکیک معنایی پیدا کرد. بدین صورت که چپ ها گفتند درست است که از استعمار کلاسیک جدا شدیم اما تحت استعمار نو قرار گرفتیم.
واقعیت این است که جهان ما متشکل از حدود ۲۰۰ واحد جغرافیایی یا کشور است، بدین اینها روابط متقابل پیچیده ای بوجود آمده و هیچ کدام بی نیاز از دیگری نیستند. باید ببینید نیاز شما چیست. اصل این بده بستان بین همه کشورها هست، از این رو وقتی استقلال صحبت می کنیم عمدتا منظور این است که یک کشور خود مردمش منافع ملی را تعریف کنند. مردم باید بگویند منافع ما چه هست و چه نیست. نمایندگان قانونی آنها سپس آن را مبنای روابط با دیگر کشورها قرار دهند. اما اینکه با همه کشورها گفت و گو کرد و با همه کشورها باید ارتباط داشت این منافی استقلال نیست.
در کشور ما جوری صحبت می شود که در تمام این دنیا دو سه کشور مستقل هستند! وقتی می گوییم هند بلااستثنا با همه ارتباط دارد، بهترین روابط را با آمریکا دارد. گویی کره شمالی و کوبا و ونزوئلا و جمهوری اسلامی ایران و یکی دو تا دیگر مستقل هستند و بقیه وابسته هستند؛ وابسته به چه کسی؟!
نفی مذاکره هر کشوری اساسا هیچ ربطی به استقلال ندارد؛ اگر باشد به سیاست های دیگری مربوط می شود که نمی خواهند بیانش کنند، شاید از آن سودی می برند. همه کشورها تقریبا هم روابط دارند و با هم حرف می زنند. حتی آن کشورهایی کوچک در حاشیه خلیج فارس که مثال زدند آنها هم سطحی از استقلال رای دارند.
در همین ماجرای اخیر دیدید که وقتی پای نفت وسط آمد و آمریکا گفت تولید را بالا ببرید بالا نبردند. رژیم شاه هم درجه ای از استقلال داشت، البته خطاهایی می کرد. مهم این است که شما منافع خود را تعریف کنید، مردم بتوانند با سازوکارهای دموکراتیک منافع را تعریف کنند.
انقلاب ایران وقتی آمد بخش سیاست نه شرقی و نه غربی را مطرح کرد؛ این سیاست یک مقداری ریشه در دیدگاه های سید حسن مدرس و دکتر مصدق داشت. این دیدگاه ها پایه گذار جنبش عدم تعهد هم شد. به معنی روابط نداشتن با شرق و غرب نبود؛ به معنی عدم توازن بین روابط بین شرق و غرب بود.
بعد از فروپاشی شوروی به ویژه در سالهای اخیر که پوتینزیم حاکم در روسیه شد توازن به هم خورد. رابطه نامتعارفی با روسیه برقرار شده است. به طور مثال ادعای پهپادهای ایران در جنگ اوکراین می خواهد را در سازمان ملل می خواهد پیگیری کنند. نمی شود گفت بالای چشم روسیه ابروست. در عوض هیچ رابطه ای با آمریکا نیست. مهم این است که چه می گیرید و چه می دهید. مگر هر کسی با آمریکا رابطه دارد استقلالش نقض شده است؟ ما دچار معضل مفهومی شده ایم و هم مصداقی راه را گم کرده ایم. استقلالی که از آن صحبت می کنیم می خواهد برای ما چه کند؟ می خواهید با آن چه کنید؟
در سطح شخصی من می خواهم بمیرم ولی استقلال را حفظ کنم ولی در سطح کشور که این طور نیست. استقلال باید به پرستیژ شما در سطح بین الملل کمک کند، ولی اگر به همه چیز شما آسیب زد، می پرسند استقلال می خواهیم چه کار؟! الان این برای مردم زیر سوال رفته است./ جماران
چین پدر سریلانکا را درآورده!
زیدآبادی: رسانه های رسمی و مقامات که حرف می زنند مفهوم مسلط از استقلال یک مفهوم کاذب است، حرفهای ما را هم اعتراضی تلقی می کنند.
مذاکره مثل یک آچار است
کوشکی: سیاست خارجی ده ها ابزار دارد؛ جنگ، تهدید به جنگ، دیپلماسی اقتصادی، مذاکره.
مذاکره مثل یک آچار است در مکانیکی سیاست خارجی، گاهی مهم است، گاهی مهم نیست.
رابطه داشتن یا نداشتن اصلا ربطی به استقلال ندارد.
سفارتخانه های بریتانیا در جهان از ما کمتر است! این ربطی به استقلال ندارد.
قبل از انقلاب خبرنگار نیوزویک از امام پرسید که می خواهید با چه کشورهای رابطه داشته باشید یا نداشته باشید؟ ایشان فرمودید با همه کشورهایی که به منافع ما احترام بگذارد. به جز دو مورد؛ آفریقای جنوبی و رژیم صهیونیستی. دو رژیم نژادپرست. امام گفتند آمریکا علیرغم اینکه به ملت ما ستم های زیادی کرده، ما حاضریم روابط جدیدی را شروع کنیم به شرطی که به منافع ما احترام بگذارند
من ندیدم کسی بگوید کشور برادر روسیه یا چین!
کوشکی: ما در جمهوری اسلامی اولین بعد استقلال که به آن دست یافتیم استقلال سیاسی است.
همه تصمیمات در تهران گرفته شده؛ چه درست چه غلط. زمان خاتمی، زمان مرحوم هاشمی، زمان احمدی نژاد. تصمیمات اینجا گرفته شده است.
در تصمیمات کلان در این کشور، ما تابع فشارها و نیروهای بیرونی نبوده ایم.
مثلا دولت آقای خاتمی می گوید تروئیکای اروپایی کار کنیم و فعالیت هسته ای را متوقف کنیم و مذاکره کنیم. آقای روحانی و ظریف آمدند و چند سال امتیاز دادند و امتیازی هم نگرفتند.
دولت آقای خاتمی هم کلید خاموش فعالیت های هسته ای را زده بود. غربی ها امتیازی ندادند، همان دولت فعالیت های هسته ای را آغاز کرد.
در نظام بین الملل چیزی به اسم دوست وجود ندارد
کوشکی: یک عده هستند که می گویند به خاطر منافع شخصی همیشه با اروپا و آمریکا رابطه داشته باشیم؛ اینها مثلا آن طرف سفیر بودند، یک رابطه عاطفی دارند اصلا!
آمریکا از زمان کودتای ۲۸ مرداد این همه بلا بر سر ما آورده است.
ظریف می گوید من باور نمی کردم که آمریکایی ها به تعهداتشان عمل نکنند! این مثل رابطه طفل و مادر است!
در نظام بین الملل چیزی به اسم دوست وجود ندارد؛ هر کشوری دوستش منافع ملی خودش است؛ تنها دوست هر کشور در نظام بین الملل منافع و امنیت ملی خودش است.
بچه های ما به کشورمان می گویند خراب شده!
زیدآبادی: همسرم به من گفت بروی به صداوسیما از تو طلاق می گیرم! من می خواهم با مردم حرف بزنم. ما تریبون نداریم! هر وقت حرفی زدیم سر از زندان درآوردیم!
بچه های ما الان فوق لیسانس مهندس صبح تا شب هفت میلیون حقوق می گیرد، خانه نمی تواند کرایه کند، چطور ازدواج کند.
امام جمعه مشهد می تواند کل دم و دستگاه دولت را وتو کند!
زیدآبادی: صدها نهاد در این کشور ساخته شده؛ که اینها وابسته به نظام هستند و به خود حق می دهند فعالیت ها و تصمیمات و رفتارهای دولتمردان را وتو کنند.
آقای هاشمی که خدا رحمتش کند؛ بقیه را بیاورید اینجا، از خاتمی تا احمدی نژاد و بپرسید در سیاست ها چقدر آزادی عمل داشتید؟
الان امام جمعه مشهد می تواند کل دم و دستگاه دولت را وتو کند! این وتو غیرقانونی است.
برآیند این وضعیتی که ما داشتیم نگذاشته روابط عادی و حداقلی با آمریکا شکل بگیرد.
اگر تصمیمات سیاسی ما را نیروهای امنیتی بگیرند اشکال دارد.
کسی که رای مردم را می آورد و رییس دولت است وقتی سیاست هایی را عرضه می کند باید بتواند اجرایش کند. همه می گویند نگذاشتند.
آمریکا پدر ما را درآورده؛ این همه تحریم کرده!
زیدآبادی: رابطه ما هم با اروپا مریض گونه بوده است.با دو قدرتی (روسیه و چین) رابطه برقرار کرده ایم که حداقل دموکراسی راهم ندارند. یکی نظامشان بسته است و یکی نیمه بسته!
منافع و امنیت ملی هر کشور را چه کسی تعریف می کند؟ این تا جواب نداده نشود بقیه بحث ها ابتر است. وقتی از منافع حرف می زنیم در واقع از یک هرم حرف می زنیم؛ اولویت ها. اولویت ها را هم مردم تعیین می کنند. شاید مردمی پرستیژ بخواهند، مردمی منافع اقتصادی. وقتی منافع امنیت ملی مطرح می شود به دموکراسی ربط دارد. بسیاری از روشنفکران اصلا امکان حرف زدن ندارند. سیستم انتخاباتی ما این طوری نیست که نظرات تبلور پیدا کند.
کی می گوید منافع ملی ما این است که با روسیه و چین رابطه استراتژیک داشته باشیم ولی با آمریکا نه. مردم این را نمی گویند.
افکار عمومی ایرانی ها را بسنجید. ایرانی ها تا آن جایی که من می دانم خواهان رابطه متوازن با قدرت های جهان هستند. اگر کسی را دشمن بدانید بقیه سوءاستفاده می کنند؛ مثل چین و روسیه. خودتان را با یکی از کانون های قدرت درگیر کرده اید.
کشوری می توانید قدرت مانور داشته باشد که بتواند با همه بازی کند. با همه حرف بزنید، بالانس کنید./ جماران
روحانی ناجی آمریکا شد!
کوشکی: من نمی گویم ۹۰ درصد ایرانی ها گفتند که ما دوستدار رابطه با چین و آمریکایی هستیم ولی موسسات آمریکایی که نظرسنجی کرده اند ۷۰ درصد مردم ایران گفته اند به آمریکا اعتماد نداریم
آقای نعمت زاده وزیر پیشین صمت گفت که ۱۰۰ درصد مشکلات از سوءمدیریت است.
نگران رابطه با آمریکا نباشید. وقتی سویا روی دست کشاورزان آمریکایی مانده بود روحانی رفت خرید و ناجی آمریکا شد! از این بذل و بخشش ها زیاد شده است.
آن صدها نهاد چرا جلوی برجام را نگرفتند؟ چرا جلوی امضای جان کری را نگرفتند؟
قانون اساسی گفته که سیاست خارجی و منافع امنیت ملی ما را چه کسی تعیین می کند.
دولت آقای روحانی هر چه لازم بود تقدیم آمریکا کرد، نتیجه اش چه شد؟
در حوزه سیاسی ما به استقلال رسیده ایم، اما در حوزه اقتصادی و فرهنگی نه.
کشوری مثل ایران اگر به دنبال معنای دینی استقلال رفته بود که امام گفته بود الان مرفه ترین و امن ترین کشور غرب آسیا بود. در حوزه اقتصاد و فرهنگ دوستان آقای زیدآبادی اجازه ندادند.
ما روسیه را به کار گرفتیم و در سوریه امنیت ملی خود را تامین کردیم
کوشکی: ته آمال نسلی که آقای زیدآبادی از بین آنهاست و مانع استقلال اقتصادی و فرهنگی ما شدند کسانی هستند می گوید شان ما مثل عربستان است، نفت بفروشیم و هر چه لازم است را از آمریکا و اروپا بیاوریم.
وقتی که قرار شد روسیه وارد عملیات مشترک با ما بشود در سوریه رهبرانقلاب به بچه های سپاه توصیه کردند که شما نیروی زمینی روسیه نیستید، آنها تابع تصمیمات شده هستند. ما روسیه را به کار گرفتیم، ما در روسیه امنیت ملی خود را تامین کردیم.
حرف زدن من که جرم بوده، چه برسد به اینکه کاندیدا بشوم!
زیدآبادی: بحث رابطه متوازن با قواست، نه از ارتباط با روسیه و چین ناراحتیم اگر از حد معقولی بیشتر نشه و هم با آن قطع ارتباط مخالفیم.
هر کدام استمزاجی داریم. من روزنامه نگارم، درکی هست از اینکه اطرافیان چه نظری دارند. اگر اینجا سیستم آزادی دارند نظرسنجی کنید ببینید حرف چه کسی را می پذیرد.
اساسا حرف زدن من که جرم بوده، چه برسه به اینکه کاندیدا بشوم و استاد دانشگاه بشوم.
ایشان می گوید هر چه هست نتیجه سوءمدیریت است. این چه سوءمدیریتی است که از اول انقلاب دست از سر ما برنمی آورد. ایشان نه آقای میرحسین موسوی را کارآمد می داند، نه آقای هاشمی ، نه آقای خاتمی، نه آقای احمدی نژاد. اخیرا هم از آقای رئیسی انتقاد می کنند.
چیزی به اسم استقلال آشنایی با مفاهیم ساده بورس اقتصادی نداریم. خودکفایی اقتصادی داریم که این بسیار بسیار آسیب زاست. ما اصرار داشتیم در گندم خودکفا بشویم، منابع آب زیرزمینی را نابود کردیم، مراتع را نابود کردیم.
استقلال سیاسی نتیجه اش همین شده که الان هست
زیدآبادی: من اصلا حرفم این است چرا آمریکایی ها باید کشتی را توقیف کنند که با این همه هزینه بروند آزادش کنند؟
این از وضعیت خیابان ها و جوان ها، آن هم از وضعیت مهاجرت و آن هم وضعیت زندان ها.
در مورد خودکفایی که می دانید وضعیت ما چقدر فاجعه بار است و آب به ابر بحران تبدیل شده و بخش عظیمش مربوط به بخش خودکفایی محصولات کشاورزی و گندم است. با این وضع نمی شود ادامه داد.
در مورد روسیه و سوریه بحث ظرایفی دارد، ولی در اوکراین این اتهاماتی که علیه ایران مطرح می شود اگر واقعا اتهام است چرا روسیه می گوید اگر بازرسان بیایند فلان می شوند؟ من به آقای امیرعبداللهیان گفتم که شما که گفتید ندادید؟ اینها الان ما را برده اند به شورای امنیت. تحریم ها. وقتی در جنگی اعلام بی طرفی شده شما نمی توانید اسلحه بفروشید.
تدوین نقشه راه گردشگری خوراک ایران
به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری تسنیم؛ مصطفی فاطمی با تأکید بر اهمیت استفاده از ظرفیتهای مختلف گردشگری در ارتباط با اقدامات و برنامهریزیهای انجام شده در گردشگری خوراک طی یک سالی که از شروع فعالیت آن میگذرد، اظهار کرد: فدراسیون گردشگری خوراک در پاییز 1400 تشکیل و در زیر مجموعه آن چهار میز گردشگری خوراک ایرانی، خوراک ملل، نان و شیرینی، گرمنوش و سردنوش تعریف و شروع به کار کرد.
وی ادامه داد: میزهای گردشـگری خوراک در قـالب دبیـرخانه علمی و با حضور اساتید و مدرسان آشپزی، محققان و پژوهشگران حوزه گردشگری خوراک، مدیران شرکتهای دانشبنیان، اساتید دانشگاه، نمایندگان تشکلها و سمنهای گردشگری کشور، فودبلاگرها، نمایندگان رسانهها و مدیران برندهای خوراک شکل گرفته است.
مدیرکل دفتر توسعه گردشگری داخلی وزارت میراث فرهنگی با بیان اینکه بیش از 60 رویداد گردشگری خوراک در سال 1401 در سطح کشور برگزار شده است، بیان کرد: کمیتههای گردشگری خوراک در استانهای کشور تشکیل شده و جلسات کارشناسی برای تهیه و تدوین نقشه راه گردشگری خوراک ایران، برگزار شده است.
این مقام مسئول تصریح کرد: مطالعات اولیه انجام شده و نقشه راه گردشگری خوراک ایران در حال تدوین است. کمیته علمی گردشگری خوراک نیز برای بررسی مقالات ارسال شده با همکاری اساتید دانشگاه در راستای استفاده از این ظرفیت در مناسبتها و برنامههای مختلف ایجاد شده است.
فاطمی با اشاره به برگزاری جلسات میز گردشگری نان، شیرینی و گرمنوش و سردنوش تصریح کرد: بانک اطلاعاتی و فهرستی از انواع نان و شیرینی ایرانی، گرمنوش و سردنوش، اساتید و سرآشپزان حرفهای نانوشیرینی، اساتید حرفهای باریستا و بار تندر شناسایی شدهاند.
وی در ادامه به تهیه بانک اطلاعاتی خوراکهای ثبت ملی و ثبت جهانی شده اشاره کرد و اظهار کرد: همچنین بانک اطلاعاتی کاملی از مناسبتهای علمی و جهانی گردشگری خوراک بر اساس مستندات علمی و بینالمللی در زمینه محصولات و گروههای کالایی خوراک، بستهبندی خوراک، مقالات و کتب بزرگان گردشگری خوراک ایران و سوغات غذایی تهیه شده است.
مدیرکل دفتر توسعه گردشگری داخلی وزارت میراث فرهنگی با اشاره به حضور در ششمین اجلاس گردشگری خوراک سازمان جهانی جهانگردی، افزود: این اجلاس در سال گذشته میلادی بهصورت مجازی در شهر بروگس کشور بلژیک برگزار شد.
این مقام مسئول در ارتباط با دیگر اقدامات انجام شده، گفت: طی این مدت اولین سمینار تبیین و توسعه خوراک ایرانی با رویکرد استانداردسازی غذا در رستورانها و سفره خانههای سنتی، اولین کارگاه آموزشی متاورس در گردشگری خوراک، دومین آشنایی با مفاهیم ساده بورس سمینار تبیین و توسعه خوراک ایرانی با رویکرد استانداردسازی غذا در سازمانها و ادارات دولتی و خصوصی با همکاری کنگره صنعت رستوران، برگزار شد.
فاطمی درباره فعالیتهای انجام شده در حوزه گردشگری خوراک ملل بیان کرد: اولین جشنواره پیوند فرهنگ و گردشگری خوراک ایران در ارمنستان با همکاری فدراسیون گردشگری ارمنستان در شهر سیسیان همچنین جشنواره گردشگری خوراک در مسجد کبود شهر ایروان با همکاری سفارت ایران در ارمنستان برگزار شد.
در ادامه وی از برگزاری کلاسهای آموزش مجازی آنلاین برای کارشناسان گردشگری خوراک و معاونان گردشگری ادارات کل استانها بهمنظور آشنایی با مفاهیم گردشگری خوراک، راهاندازی خیابان غذا (Food Street) در شهرهای بزرگ و گردشگرپذیر، همکاری، برنامهریزی و ایجاد کمیته علمی در راستای برگزاری اولین و دومین رویداد سراسری ایران و گردشگری خوراک در سده نو، مشارکت در برگزاری نمایشگاه گردشگری خوراک و سوغات خوراک و سفره ایرانی در شهر های اردبیل، سنندج، کرج و شیراز در پاییز 1401، همکاری و حمایت معنوی و تشکیل کمیته علمی در راستای برگزاری همایش بزرگ سرآشپزان غذای ایرانی با رویکرد تبیین پروژه کوزین ایرانی (توسعه و تبیین غذای ایرانی) با همکاری دبیر خانه علمی میز گردشگری خوراک ایرانی و کنگره صنعت رستوران خبر داد.
مشارکت در برگزاری بیست همایش، نمایشگاه، جشنواره و سمینار حضوری و مجازی گردشگری خوراک در شهرهای مختلف ایران، برگزاری کارگاه آموزشی تغذیه سالم و گردشگری خوراک ویژه بیماران بینالملل توسط دبیرخانه علمی میز گردشگری خوراک ایرانی و میز خوراک ملل و بهمنظور افزایش مدت زمان ماندگاری بیماران خارجی، برنامهریزی و هماهنگی تور سفیران گردشگری خوراک ایرانی با خودرو های کمپر و کاروان، تحت عنوان از پرشیا تا کارمانیا در مسیر کاریز در سه استان فارس، یزد و کرمان برنامهریزی برگزاری تور سفیران خوراک ایرانی با همکاری بخش خصوصی با خودروهای کمپر و کاروان از تهران تا شهر ترابزون کشور ترکیه با حضور سرآشپزان مطرح ایران و ترکیه، برنامهریزی برگزاری تور سفیران خوراک ایرانی با همکاری بخش خصوصی با خودروهای کمپر و کاروان در مسیر ارمنستان و در دو شهر سیسیان و ایروان با حضور آشنایی با مفاهیم ساده بورس سرآشپزان مطرح ایران و ارمنستان به عنوان رویدادهای انجام شده در حوزه گردشگری خوراک از دیگر اقدامات انجام شده طی یک سال گذشته است.
با اولین خانواده نئاندرتال آشنا شوید!
بقایای ۵۹ هزار ساله یک خانواده نئاندرتال در غاری در روسیه کشف شده است که شامل پدر، دختر نوجوان او و دو نفر از بستگان درجه دو آنها میشود.
به گزارش ایسنا و به نقل از دیلیمیل، محققان موسسه انسانشناسی تکاملی ماکس پلانک در آلمان دیانای ۱۳ فرد که در دو غار در کوههای آلتای پیدا شده بودند را تجزیه و تحلیل کردند.
قدمت گروهی که در غار چاگیرسکایا(Chagyrskaya) یافت شدهاند به حدود ۵۹ هزار سال پیش میرسد و آنها اولین بقایای تاکنون یافت شده از یک جامعه کوچک از نئاندرتالها هستند.
لوریتس اسکاو (Laurits Skov)، نویسنده اصلی این مقاله میگوید: این واقعیت که آنها در زمانی یکسان زندگی میکردهاند بسیار هیجان انگیز است. این بدان معنی است که آنها احتمالاً متعلق به یک جامعه اجتماعی هستند. بنابراین، برای اولین بار، ما میتوانیم از ژنتیک برای مطالعه سازمان اجتماعی یک جامعه نئاندرتال استفاده کنیم.
نئاندرتالها از حدود ۴۳۰ هزار تا ۴۰ هزار سال قبل در غرب اوراسیا مستقر بودهاند و ارتباط نزدیکی با انسانهای امروزی دارند. این گونهها برای هزاران سال با انسانهای اولیه در آفریقا زندگی میکردهاند تا در نهایت در حدود ۳۰۰ هزار سال پیش به اروپا نقل مکان کردند.
جنوب سیبری پیش از این نیز موارد زیادی برای تحقیقات مربوط به دیانای باستانی در بر داشته است.
در این مطالعه جدید بقایای یافت شده در غار چاگیرسکایا(Chagyrskaya) و غار اوکلادنیکوف(Okladnikov) مورد بررسی قرار گرفتند.
نئاندرتالها برای مدت کوتاهی حدود ۵۴ هزار سال پیش این مکانها را اشغال کرده بودند و صدها هزار ابزار سنگی و استخوان حیوانات از خود به جای گذاشتهاند. آنها بز، اسب، گاومیش کوهان دار و سایر حیوانات را شکار میکردند و از دهها مایل دورتر مواد اولیه برای ابزار خود جمعآوری میکردند. بیش از ۸۰ قطعه استخوان و دندان نئاندرتالها نیز جمعآوری شده است که نشان میدهد گروههایی که در این دو غار زندگی میکنند ارتباط نزدیکی با یکدیگر دارند.
از زمانی که اولین پیشنویس ژنوم نئاندرتالها در سال ۲۰۱۰ منتشر شد، محققان موسسه آلمانی ماکس پلانک ۱۸ ژنوم دیگر را از ۱۴ مکان باستانشناسی مختلف در اوراسیا توالییابی کردهاند.
در حالی که این دادههای ژنتیکی به درک تاریخ گسترده مردم باستانی کمک میکرد اما اطلاعات کمی در مورد جوامع فردی فراهم شد.
در این مطالعه که به تازگی در مجله نیچر منتشر شده است، دکتر اسکاو و همکارانش دادههای ژنتیکی بقایای ۱۱ فرد نئاندرتال را از غار چاگیرسکایا و دو نفر از غار اوکلادنیکوف به دست آورده و بررسی کردند.
این بزرگترین مطالعه ژنتیکی شناخته شده در مورد نئاندرتالها است که تا به امروز گزارش شده است.
این ۱۳ نفر متشکل از هفت مرد و شش زن بودند که از این تعداد هشت نفر بزرگسال و پنج نفر کودک و نوجوان بودند. این گروه شامل یک پدر نئاندرتال و دختر نوجوانش، و همچنین دو نفر از بستگان درجه دو میشدند که یک پسر جوان و یک زن بالغ بودند. این دو نفر ممکن است پسرخاله/پسرعمه، پسر عمو/پسر دایی و خاله/عمه یا مادربزرگ و نوه بوده باشند.
محققان همچنین به دیانای موجود در میتوکندری نئاندرتالها نگاه کردند و انواع خاصی از تنوع ژنتیکی به نام "هتروپلاسمی" را یافتند که بین این افراد مشترک است.
هتروپلاسمی که به حضورِ بیش از یک نوع ژنوم اندامکی(دیانای میتوکندریایی یا دیانای پلاستیدی) درون یک سلول گفته میشود از طریق زنان منتقل شده و تنها در تعداد کمی از نسلها باقی میماند. این موضوع نشان میدهد که همه این افراد تقریباً در زمان یکسانی زندگی کرده و مردهاند.
این دیانای میتوکندریایی همچنین درکی از تنوع ژنتیکی در این جامعه فراهم کرد که بسیار کم بوده و گروهی شامل ۱۰ تا ۲۰ نفر را شامل میشد. این میزان بسیار کمتر از مقادیری است که برای سایر جوامع بشری باستانی یا امروزی ثبت شده و بیشتر شبیه به گروهی از حیوانات در حال انقراض است.
همچنین مشخص شد که تنوع ژنتیکی کروموزومهای Y که توسط مردان منتقل میشوند بسیار کمتر از دیانای میتوکندریایی است که از مادران به ارث میرسد. این نشان میدهد که حداقل ۶۰ درصد از زنان برای پیوستن به خانوادههای خود مهاجرت کردهاند در حالی که مردان در محل زندگی خود باقی ماندهاند.
محققان میخواهند در مطالعات آتی افراد بیشتری را از سایر جوامع نئاندرتالها بررسی کنند تا ببینند آیا این سازمان اجتماعی گسترده بوده است یا خیر.
در جشنواره فیلم کوتاه تهران چه میگذرد؟
کیانا تصدیق مقدم، خبرنگار: سیونهمین دوره از جشنواره فیلم کوتاه تهران روز چهارشنبه 27 مهرماه با حضور مدیران سینمایی، در پردیس سینمایی ملت، فعالیتش را آغاز کرد. در ادامه گزارشی از روزهای برگزار شده جشنواره فیلم کوتاه را میخوانید.
در سینما با مخاطب باهوشی رو بهرو هستید
بهروز افخمی که از میهمانان ویژه نخستین روز جشنواره بود درباره اهمیت فیلمنامه در فیلم کوتاه گفت: «این مهم است که موضوعی که نزدیک به 150 صفحه کتاب را در برمیگیرد، آیا در دو صفحه هم میتواند اجرا شود یا خیر؟ اگر بشود، باید این کار را کرد چون مخاطب با پرده بزرگ روبهرو است. باید بدانید که در فضای سینما با مخاطب آگاهی روبهرو هستید که هوش بالایی دارد و در تاریکی به پرده سینما نگاه میکند؛ توجه مخاطب به فیلم است و اگر فیلم خستهکننده باشد یا نکته اضافی داشته باشد مخاطب به سرعت متوجه میشود. غفلت از همین نکته باعث شده است کار بسیاری از فیلمسازان ضعیف باشد و دلیل آنکه این روزها سینما به مرگ خود نزدیک میشود همین است.»
اگر ژانر را نشناسیم فیلمساز خوبی نخواهیم شد
رسول صدرعاملی هم در جشنواره فیلم کوتاه حضور داشت و با اشاره به موضوع ژانر در سینما گفت: «اگر ژانر را نشناسیم هیچگاه فیلمساز خوبی نخواهیم شد، مانند استاد ادبیاتی که حافظ و سعدی را نشناسد و بعد بخواهد شعری بسراید. در فیلمسازی نیز باید بدانیم قصهپردازی یعنی چه و تمامی اساس و بنیاد فیلمسازی چه تعریفی دارند. همچنین باید افراد تحسینشده این حوزه را به خوبی بشناسیم و آثار آنها ببینیم تا بتوانیم به جهانبینی فارغ از دنیای هر فیلمساز دیگری برسیم و به نوعی سینمای منحصربهفرد خود را خلق کنیم. ما باید در ابتدا ژانر را بشناسیم و بعد سراغ دگرگونی آن برویم تا بتوانیم اثری هنری خلق کنیم. باید امپرسیونیسم را بشناسیم تا بتوانیم در سینما ساختارشکن باشیم و این دانش و دانایی به ما کمک میکند تا نوآور و به نوع واقعی فیلمساز باشیم.»
ریشه سینما گرهخورده با سینمای کوتاه است
مجتبی امینی، دبیر چهلویکمین جشنواره فیلم فجر با حضور در پردیس سینمایی ملت از سیونهمین جشنواره فیلم کوتاه تهران بازدید کرد. وی درباره اهمیت فیلم کوتاه و تاثیر آن بر سینمای بلند و حرفهای گفت: «قاعدتا باید بگویم که ریشه سینما و آثار سینمایی گرهخورده با سینمای کوتاه است و به نوعی آینده و سرمایه جامعه سینمایی ما فیلمسازان کوتاه هستند و اگر به پیشینه بیشتر فیلمسازان مهم کشور نگاه کنیم، متوجه میشویم که این افراد فعالیت حرفهای خود را از ساخت فیلم کوتاه آغاز کردهاند. بنابراین بهترین و مهمترین سرمایهگذاری سینمای ایران سرمایهگذاری در حوزه فیلم کوتاه و مستند است و این دو حوزه تاثیر بسیار زیادی در پیشرفت سینمای این کشور دارند.» او افزود: «بسیاری از فیلمسازان فیلم اولی در سینمای بلند داستانی که مورد تحسین واقع شدند از افرادی هستند که پیشتر در سینمای کوتاه کشف شده بودند. این نکته مهم است که فیلمسازان در فضای فیلم کوتاه اعتمادبهنفس پیدا میکنند و به همین دلیل سینمای کوتاه و جشنواره فیلم کوتاه بهترین فضا برای استعدادیابی است.»
امسال رویکرد جشنواره فیلم کوتاه مبتنی بر تنوع گونه است
محمد حمیدیمقدم، مدیرعامل مرکز گسترش سینمای مستند در حاشیه حضورش در این جشنواره گفت: «هر رویکردی که برای عبور از یکنواختی در سینمای کوتاه و مستند در نظر گرفته شود، به نفع سینمای ماست. پایه این تغییر نیز از سینمای کوتاه آغاز میشود. اتفاقی که امسال در جشنواره فیلم کوتاه تهران رخ داده مبتنی بر طراحی جدیدی است که در تولیدات انجمن سینمای جوانان ایران به وجود آمده و این اتفاق مهمی است. چون رویکرد مبتنی بر تنوع گونه (ژانر) معضلات سینمای داستانی ما را نیز پوشش خواهد داد.» وی ادامه داد: «زمانی که فیلمسازان جوان مستعد و آیندهدار سینما در راستای این تنوع گونه عمل میکنند، در واقع از همان مراحل اولیه فعالیت در سینما، تجربههای مهمی را ثبت کرده و با این آزمایشها بهنوعی خود را محک میزنند. در فضای سینمای کوتاه داستانی، تخیل و خلاقیت بار عظیمی را به دوش میکشد که وقتی این خلاقیت به ثمر مینشیند، فیلم برای مخاطب جذاب خواهد بود و در اینجاست که تنوع گونه به یک موضوع محوری و مهم در سینمای ما تبدیل میشود.»
بیش از 80 درصد سینمای حرفهای از دل انجمن سینمای جوان بیرون آمدند
هاشم میرزاخانی، مدیر عامل موسسه سینماشهر هم در حاشیه بازدید از سیونهمین جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران، با اشاره به اهمیت فیلم کوتاه و اثرات آن در صنعت سینمایی کشورمان اظهار داشت: «یکی از مهمترین جشنوارههای بینالمللی کشور، جشنواره فیلم کوتاه تهران است که تاکنون توانسته فیلمسازان بزرگی را به سینمای بلند معرفی کند. وقتی به تاریخ برگزیدگان جشنواره فیلم کوتاه تهران مراجعه میکنیم، شاهد این هستیم که بیش از 80 درصد سینمای حرفهای را سینماگرانی تشکیل میدهند که از دل این رویداد معرفی شده بودند. حتی برخی مسئولان و مدیران سازمان سینمایی نیز از برگزیدگان جشنواره تهران بودهاند، در این رویداد درخشیدهاند و حالا نیز در حوزه سینما فعالیت میکنند.» وی همچنین با اشاره به فعالیتهای انجمن سینمای جوانان ایران، ادامه داد: «انجمن جزو پایههای اصلی و ارکان سینمای ایران است. وقتی به عناصر شناختهشده در حوزههای مختلف نظیر فیلمبرداری، صدابرداری، بازیگری و. مراجعه میکنیم، میبینیم آنها در یکی از این دفاتر انجمن سینمای جوانان ایران به ثمر رسیدهاند و به این مرحله رسیدهاند.»
میرزاخانی خاطرنشان کرد: «نمیتوان نقش انجمن سینمای جوانان ایران را در این حوزه نادیده گرفت؛ گاهی صحبتهایی مبنی بر این می شود که انجمن رسالت خود را انجام داده و به این تعداد روزافزون سینماگر احتیاجی نیست و. در حالی که اگر بخواهیم کاری قدرتمند پیش برود، باید با عناصر تازه نفس و افکار جدید حرکت کند، باید از این مجموعه بیشتر حمایت شود. در این دوره نیز سازمان سینمایی کشور برنامهریزی جدی برای این موضوع دارد و درصدد تجهیز دوباره دفاتر انجمن است. امیدواریم با روحیهای که میان مدیران جوان است، شاهد رشد و موفقیت هنرمندان و فیلمسازان کشورمان باشیم.»
سینمای ایران تکژانری شده است
در بخشی دیگر کاظم دانشی درباره وضعیت سینمای کوتاه ایران گفت: «واقعیت این است که نه فقط در حوزه فیلمهای کوتاه که اساسا در کلیت سینمای ایران، فیلمهای ما یکدست شده است و این اتفاق خوبی نیست. متاسفانه سینمای ایران در طول این سالها به سمت تکژانری شدن رفته است.» وی ادامه داد: «دلیل این اتفاق هم عدمتوجه به مقوله ژانر در حوزه سینمای کوتاه بوده است. فیلمسازانی که دغدغه داشتند در فضاهای متنوعتر فیلمسازی را تجربه کنند، هیچگاه فضای مناسب برایشان مهیا نشده است. ما فیلمسازانی داشتهایم که دغدغه ساخت آثار کمدی داشتهاند اما از آنجایی که این آثار هیچگاه در جشنوارههای ما تحویل گرفته نمیشوند، آنها هم مجبور شدهاند ژانر کاری خود را تغییر داده و به سمت ساخت فیلمهای ملودرام و اجتماعی بروند که بیشتر در جشنوارهها مورد اقبال قرار میگیرند.» دانشی تاکید کرد: «این شرایط در سینمای بلند ما هم وجود دارد و به همین دلیل ما خیلی از فضاهای متنوع و ژانرهای مختلف را در سینمای ایران از دست دادهایم. ژانر وحشت را نه در سینمای کوتاه داریم و نه در سینمای بلند. حتی در ژانر کمدی هم کارهای جدی نداریم و میدان خالی شده است. حتی فیلم جنایی به معنای معماگونگی آن نداریم. این آسیبی است که جشنوارههای فیلم کوتاه، در این سالها به سینمای کوتاه وارد کردهاند. فیلمسازان ما بیشتر داورپسند و مدیرپسند فیلم میسازند و آسیب اصلی این روند هم از دست رفتن مخاطب است. به همین دلیل هم شاهد افت جدی مخاطبان سینمای ایران در این سالها هستیم.
برای ساخت فیلم کوتاه از بازیگران اسم و رسمدار استفاده نکنید
رضا کیانیان در کارگاهی که برای بررسی نمونه فیلمهای ژانر برگزار شده بود گفت: «من به دوستان جشنواره هم گفتم قاعدتا فیلم کوتاه به بازیگردانی احتیاج ندارد چون در آن یا از کسانی استفاده میشود که بازیگر نیستند، یا میخواهید درباره کسی فیلم بسازید که او وجود دارد و همچنان هست. اگر بخواهید بازیگر اسم و رسمداری بیاورید، زیر نام او گم میشوید. من لطفی به سینمای جوانان ایران نمیکنم، چون سینمای جوان پلههای اول سینمای بالغ است. در واقع همه برای یک خانوادهایم.»
وی ادامه داد: «وقتی میخواهید فیلم کوتاه بسازید از بازیگر و تصویربردار اسم و رسمدار استفاده نکنید چون وقتی فیلمتان تمام میشود مثلا میگویند آقای کلاری فیلم را ساخته است، پس سعی کنید در فیلمتان کار خودتان را نشان بدهید.»
فیلمسازان زیادی مسیرشان را از تولید فیلم کوتاه شروع کردند
محمدتقی فهیم، منتقد هم در حاشیه برگزاری جشنواره حضور داشت و در گفتوگویی مطرح کرد: «فیلم کوتاه شالوده سینما است، اگرچه سینمای بلند حاکم بر جریان و شریانهای اصلی سینما است؛ اما واقعیت این است که فیلمسازان مهم و مطرح که حرف جدیدی برای گفتن داشتند از بدنه فیلم کوتاه آمدهاند، اگر بخواهیم از چند فیلمساز برتر سینمای ایران نام ببریم، از این مسیر وارد دنیای سینما شدهاند و این نشاندهنده اهمیت این قالب تولیدی است.»
وی ادامه داد: «فیلم کوتاه به لحاظ کمی دارای انرژی و حجم زیاد و محیط مناسبی برای تجربه است، تجربه نه به معنای سینمای تجربی به این معنا که در فیلم کوتاه فیلمساز در حال تجربه ساخت است.»
در فیلم کوتاه فرصت برای بیان مفهوم و مقصود کم است
مجید شیخ انصاری، عضو هیاتعلمی دانشکده سینما و تئاتر دانشکده هنر در سومین روز از این جشنواره با اشاره به این که زمان تجدیدنظر در برخی مفاهیم فیلمسازی بهخصوص فیلم کوتاه که به طور سنتی وجود رسیده، گفت: «زمانی رجوع به دانش سینمایی لازم نبود و فیلمساز میتوانست موفق شود ولی امروزه فیلمسازی بدون دانش سینمایی امکان ندارد. امروز باید فراموش کرد که فیلمسازی یک سلوک شخصی است، در غیر این صورت در یک دستگاه فرمال، سبکی و ژنریک عمل میکنید که به آن آگاه نیستید و دست و پا شکسته عنوان می شود، در نهایت هدف معین حاصل نمیشود و جملاتی از برخی از فیلمسازان می شنویم مبنی بر اینکه مفهوم فیلم مرا کسی نفهمید یا مافیای پخش نگذاشت فیلمم نمایش داده شود.»
وی ادامه داد: «اگر فیلمسازی را به عنوان یک حرفه انتخاب میکنید مفاهیم باید بهصورت حرفهای دیده شود ولی زمانی فیلم، ابزار بیانی است. در هر دو قالب، دانش سینمایی به شما کمک می کند که در هر دو حوزه موفق شوید. خوب است در آموزش سینما هم تجدیدنظر شود. این نکته مثبتی است که انجمن سینمای جوانان ایران در دانش سینمایی از دید مخاطب نیز توجه میکند. باید به دانش سینمایی برای هدف و مقصود سینمایی بهینه مجهز شویم. استفاده از امکانات ژنریک در فیلم اول قابل توجه است و وقتی انتظارات هدف را میشناسید اگر هم بخواهید خلاف آن عمل کنید نمیتوانید؛ چراکه وارد انتظارات ژنریک میشوید. در فیلم کوتاه فرصت برای بیان مفهوم و مقصود کم است؛ از این رو آشنایی با انتظارات ژنریک مخاطب بسیار به شما کمک میکند و باید به دانش سینمایی رجوع کنید.»
سینمای ایران را بزرگتر از واقعیت نشان میدهند
احمدرضا درویش، کارگردان درباره سینمای ایران گفت: «اینکه گفته میشود سینمای ما صنعتی است، یک فریب ناخواسته است که ما هم دچارش هستیم. خود دستاندرکاران هم باورشان شده که در چنین قوارهای ظاهر میشوند. دولتمردان هم در این موضوع دخیل هستند. آنها خیلی مایل هستند سینمای ایران را بزرگتر از واقعیت خود نشان بدهند و از این واژهها استفاده میکنند گویی با به کارگیری واژه صنعت ملی و بینالمللی به آن جایگاه میدهند. در این سالهایی که سینمای ما رشد و نمو داشته چنین توصیفاتی بیشتر از سوی سیاستمداران بیان شده تا جایگاه خود را بالا ببرند، این اما یک تعریف روشن نیست بلکه اغواگرانه است و ما هم به آن تن دادهایم.»
وی در ادامه گفت: «از یکی از داوران شنیدم که میگفت درصد زیادی از آثار حاضر در جشنواره دو هویت دارد؛ یکی تحتتاثیر فیلمهای بلند هستند، چه از نظر انتخاب موضوع چه از نظر فرم و دیگری این است که توجه به مرکزیت کشور دارند، موضوعاتی که برای فیلمهای آنها انتخاب میشود بیشتر قصههایی است که به مرکز تهران معطوف میشود و از منطقه بومی خود غفلت کردهاند. با آنکه تجربه زندگی طبیعی آنها را در دل خود دارد. همانطور که در فیلمهای بلند متاثر از مسائلی مانند مسایل پولی، دوربینها در جای جای ایران قرار نمیگیرد، اینجا هم دوربین ما در برگیرنده همه مناطق نیست. مثلا دوربین ما در عرشه، لنج و یا میان عشایر نیست. موضوعات بیشتر درباره مسایل شهری، مثلث عشقی و. است ریشه این موضوع به مسایل فرهنگی ما برمیگردد و بخشی معطوف به بودجه است.» وی افزود: «اگر سینمای جوانان بتواند از نظر کمی و پشتیبانی به گونهای عمل کند که جوانان تولید کنند و فیلمی بسازند که عطر و بویی کمتر دیدهشده داشته باشد، بهتر است و این یک انتخاب خلاقانه خواهد بود. پس از دوستان خواهش میکنم از کسانی که شهر، فرهنگ و در کلیت ایرانیت و وطن را در فیلمها مورد توجه قرار دادهاند، حمایت کنند. تا این انحصار شکسته شود. چون ایران فقط تهران نیست، متاسفانه به دلیل بیعدالتی فرهنگی، بخشی از افراد در شهرستانها شهروندان درجه دو و سه محسوب میشوند.»
اسماء
فیلم کوتاه «اسماء» به کارگردانی مصطفی آقامحمدلو و تهیهکنندگی فرهاد عباسی در بخش داستانی مسابقه ملی سیونهمین جشنواره فیلم کوتاه تهران به نمایش درآمد. داستان فیلم زیر آوارهای جنگ سوریه میگذرد. بیست دقیقه فیلم کوتاه که آرامآرام تماشاگرانش را با قصه و کاراکتر اصلی فیلم همراه میکند تا آن لحظه پایانی قصه که امید و ایثار در هم تنیده میشوند. هنوز رازها و قصههای زیادی زیر آوار سوریه باقی ماندند و میتوان از دل تکتک لحظات آن روایتهای تازهای بیرون کشید. «اسماء» با حمایت موسسه فرهنگی اوج ساخته شده و چه خوب که این اثر در قالب فیلم کوتاه آماده شده است. اول اینکه بهترین زبان و فرم برای قصه کوتاه اسما همین روایت فیلم کوتاه است و اگر کمی کشدار میشد و برای فیلم بلند دورخیز میکردند قطعا، پولپاشی بیفایده برای یک کار سفارشی ویژه جنگ سوریه میشد. دیگر اینکه فیلمسازان به کمک فیلم کوتاه میتوانند روایتهای ویژه از وقایع مهم را بازنمایی کنند. فیلم کوتاه «اسماء» بهصورتی کپسولی تماشاگران را با جهانی از یک واقعه هولناک آشنا میکند که همین چند سال پیش بیخ گوش خاورمیانه اتفاق افتاد.
برنو
فیلم کوتاه برنو ایده جسورانهای دارد؛ لوکیشن حجله عروس است و کاراکترهایی که به رخت عروس و دامادی درآمدند و انتظار تماشاچی برای شلیک تفنگ برنو که اگر به دروغ و تزویر شلیک شود، عروس و داماد رنگ خوشبختی را نخواهند دید. شما تماشای یک سلسله گفتوگو میان حجله عروس و داماد هستید و این دیالوگها هستند که شما را به دل قصه پرت میکند. دیالوگها و بازی دو بازیگر اصلی، بیرونزده از چهارچوب روایت نیستند؛ خیلی روان و حسابشده مخاطب را به نقطه تعلیق قصه میرساند و در انتهای فیلم گویی شما، دوربین و اهالی ایل در بیرون حجله به انتظار شلیک برنو به انتظار مینشینید. محمد ثریا کارگردان «برنو» درباره انتخاب ایده این فیلم کوتاه گفته است: «روزی برای فیلمبرداری مستندی به یکی از روستاها رفته بودم که این ماجرا را به چشم دیدم. در آنجا زوجی را دیدم که عروس همدانی بود و با این رسوم و رسومات آشنایی نداشت بعد از عروسی، دوستم برای من توضیح داد که چون عروس اهل بختیار نبوده این رسم را قبول نمیکرده است.» شاید در سالهای بعد نام محمد ثریا را بیش از پیش بشنویم. کارگردانی که هم در فضای مستند کار کرده است و برای ساخت فیلم بلند جاهطلبی خاصی دارد.
نجاکات
کارگردان فیلمکوتاه «نجاکات» تصمیم گرفته هیچ دیالوگی داخل فیلم نباشد، غیر از صدای جیکجیک یک جوجه قرمز رنگ. این کار را سخت میکند اما از طرف دیگر فیلمساز تمام توجه و حواس خودش را به سمت بازی با نور و سایه برده تا تصاویر بتوانند نجاکات را جذاب و گیرا کنند. پنهانشدن یک سارق در دل تاریکی شب و نورهای قرمز یک شهر، آخرین تلاشهای کارگردان برای رازآلود کردن یک قصه هولناک است. فارغ از نحوه فیلمبرداری، قاببندیها و چینش میزانسن، کارگردان بهنحوی روایت «نجاکات» را پیش میبرد که تماشاگر فیلم با یک اثر فرمال مواجه شود. با اینکه تاکید بیش از حد بر رنگآمیزی فیلم، این کار را به سمت بیقصه بودن پیش میبرد اما باز هم تماشاچی تا انتها مینشیند تا با یک پایانبندی غافلگیرکننده همراه شود.
زیدآبادی: ذلیل روسیه شدهایم
گروه سیاسی:در برنامه شیوه در شبکه ۴ احمدزیدآبادی، پژوهشگر سیاسی و کوشکی استاد دانشگاه به مناظره درباره بحث «استقلال» پرداختند.
به گزارش جماران مهمترین بخشهای اظهارات زیدآبادی و کوشکی به شرح زیر است:
اظهارات احمد زیدآبادی
اینکه بعد از نیم قرن انقلاب اطلاع رسانی در اختیار دستگاهی باشد که بسیاری از اهل اندیشه به آن راهی نداشته باشند و ما هیچ دستگاه اطلاع رسانی خصوصی نداشته باشیم فاجعه بار است.ما آشنایی با مفاهیم ساده بورس یک صداوسیما داریم در اختیار دولت است و تفکر خاصی را پوشش میدهد.بخشهای خبری و تحلیلی صداوسیما واقعا گمراه کننده است. یکی از مشکلات اصلی که برای کشور بوجود آمده از صداوسیماست.رابطه ایران با روسیه نامتعارف شده! نمیشود به روسیه گفت بالای چشمت ابروست! فوری میگویند این غربگراست!مردم باید بگویند منافع ما چه هست و چه نیست.
بعد از انقلاب مفاهیم ساده را خیلی پیچیده کردیم. استقلال یک بحث ساده است؛ پیچیده نیست. ایران همیشه استقلال داشته است؛ استقلال سرزمینی.
بعد از دوران استعمار این مفهوم استقلال تفکیک معنایی پیدا کرد. بدین صورت که چپها گفتند درست است که از استعمار کلاسیک جدا شدیم، اما تحت استعمار نو قرار گرفتیم.
واقعیت این است که جهان ما متشکل از حدود ۲۰۰ واحد جغرافیایی یا کشور است، بین اینها روابط متقابل پیچیدهای بوجود آمده و هیچ کدام بی نیاز از دیگری نیستند. باید ببینید نیاز شما چیست. اصل این بده بستان بین همه کشورها هست، از این رو وقتی استقلال صحبت میکنیم عمدتا منظور این است که یک کشور خود مردمش منافع ملی را تعریف کنند. مردم باید بگویند منافع ما چه هست و چه نیست. نمایندگان قانونی آنها سپس آن را مبنای روابط با دیگر کشورها قرار دهند. اما اینکه با همه کشورها گفتگو کرد و با همه کشورها باید ارتباط داشت این منافی استقلال نیست.
در کشور ما جوری صحبت میشود که در تمام این دنیا دو سه کشور مستقل هستند! وقتی میگوییم هند بلااستثنا با همه ارتباط دارد، بهترین روابط را با آمریکا دارد. گویی کره شمالی و کوبا و ونزوئلا و جمهوری اسلامی ایران و یکی دو تا دیگر مستقل هستند و بقیه وابسته هستند؛ وابسته به چه کسی؟!
نفی مذاکره هر کشوری اساسا هیچ ربطی به استقلال ندارد؛ اگر باشد به سیاستهای دیگری مربوط میشود که نمیخواهند بیانش کنند، شاید از آن سودی میبرند. همه کشورها تقریبا هم روابط دارند و با هم حرف میزنند. حتی آن کشورهایی کوچک در حاشیه خلیج فارس که مثال زدند آنها هم سطحی از استقلال رای دارند.
در همین ماجرای اخیر دیدید که وقتی پای نفت وسط آمد و آمریکا گفت تولید را بالا ببرید بالا نبردند. رژیم شاه هم درجهای از استقلال داشت، البته خطاهایی میکرد. مهم این است که شما منافع خود را تعریف کنید، مردم بتوانند با سازوکارهای دموکراتیک منافع را تعریف کنند.
انقلاب ایران وقتی آمد بخش سیاست نه شرقی و نه غربی را مطرح کرد؛ این سیاست یک مقداری ریشه در دیدگاههای سید حسن مدرس و دکتر مصدق داشت. این دیدگاهها آشنایی با مفاهیم ساده بورس پایه گذار جنبش عدم تعهد هم شد. به معنی روابط نداشتن با شرق و غرب نبود؛ به معنی عدم توازن بین روابط بین شرق و غرب بود.بعد از فروپاشی شوروی به ویژه در سالهای اخیر که پوتینزیم حاکم در روسیه شد توازن به هم خورد. رابطه نامتعارفی با روسیه برقرار شده است. به طور مثال ادعای پهپادهای ایران در جنگ اوکراین میخواهد را در سازمان ملل میخواهد پیگیری کنند. نمیشود گفت بالای چشم روسیه ابروست. در عوض هیچ رابطهای با آمریکا نیست. مهم این است که چه میگیرید و چه میدهید. مگر هر کسی با آمریکا رابطه دارد استقلالش نقض شده است؟ ما دچار معضل مفهومی شده ایم و هم مصداقی راه را گم کرده ایم. استقلالی که از آن صحبت میکنیم میخواهد برای ما چه کند؟ میخواهید با آن چه کنید؟
در سطح شخصی من میخواهم بمیرم، ولی استقلال را حفظ کنم، ولی در سطح کشور که این طور نیست. استقلال باید به پرستیژ شما در سطح بین الملل کمک کند، ولی اگر به همه چیز شما آسیب زد، میپرسند استقلال میخواهیم چه کار؟! الان این برای مردم زیر سوال رفته است.چین پدر سریلانکا را درآورده! روسیه به اوکراین حمله کرد؛ یک کلمه نمیشود در مورد اینها حرف زد!رسانههای رسمی و مقامات که حرف میزنند مفهوم مسلط از استقلال یک مفهوم کاذب است، حرفهای ما را هم اعتراضی تلقی میکنند.بچههای ما به کشورمان میگویند خراب شده!همسرم به من گفت بروی به صداوسیما از تو طلاق میگیرم! من میخواهم با مردم حرف بزنم. ما تریبون نداریم! هر وقت حرفی زدیم سر از زندان درآوردیم!بچههای ما الان فوق لیسانس مهندس صبح تا شب هفت میلیون حقوق میگیرد، خانه نمیتواند کرایه کند، چطور ازدواج کند.صدها نهاد در این کشور ساخته شده؛ که اینها وابسته به نظام هستند و به خود حق میدهند فعالیتها و تصمیمات و رفتارهای دولتمردان را وتو کنند.آقای هاشمی که خدا رحمتش کند؛ بقیه را بیاورید اینجا، از خاتمی تا احمدی نژاد و بپرسید در سیاستها چقدر آزادی آشنایی با مفاهیم ساده بورس عمل داشتید؟الان امام جمعه مشهد میتواند کل دم و دستگاه دولت را وتو کند! این وتو غیرقانونی است.
برآیند این وضعیتی که ما داشتیم نگذاشته روابط عادی و حداقلی با آمریکا شکل بگیرد.اگر تصمیمات سیاسی ما را نیروهای امنیتی بگیرند اشکال دارد.کسی که رای مردم را میآورد و رییس دولت است وقتی سیاستهایی را عرضه میکند باید بتواند اجرایش کند. همه میگویند نگذاشتند.آمریکا پدر ما را درآورده؛ این همه تحریم کرده! رابطه ما هم با اروپا مریض گونه بوده است.با دو قدرتی (روسیه و چین) رابطه برقرار کرده ایم که حداقل دموکراسی راهم ندارند. یکی نظامشان بسته است و یکی نیمه بسته!
منافع و امنیت ملی هر کشور را چه کسی تعریف میکند؟ سیستم انتخاباتی ما این طوری نیست که نظرات تبلور پیدا کند.چه کسی میگوید منافع ملی ما این است که با روسیه و چین رابطه استراتژیک داشته باشیم، ولی با آمریکا نه. مردم این را نمیگویند.افکار عمومی ایرانیها را بسنجید. ایرانیها تا آن جایی که من میدانم خواهان رابطه متوازن با قدرتهای جهان هستند. اگر کسی را دشمن بدانید بقیه سوءاستفاده میکنند؛ مثل چین و روسیه. خودتان را با یکی از کانونهای قدرت درگیر کرده اید.
کشوری میتوانید قدرت مانور داشته باشد که بتواند با همه بازی کند. با همه حرف بزنید، بالانس کنید.
اظهارات محمدصادق کوشکی
یادم نمیآید که «استقلال» در رسانه ملی موضوع بحث بوده باشد.موضوع استقلال هم جزو افتخارات جمهوری اسلامی و هم نقاط ضعف آن. هم جای فخر دارد و هم جای نگران شدن و خشمگین شدن.
از خیلیها پرسیدم که مهمترین مفهوم در وصیتنامه امام چه بوده؟ خیلیها میگویند امام، معنویت و. اما تحقیقات من میگوید مفهوم استقلال. ایشان در وصیتنامه خود به ملت ایران و ملتها بیشترین بحثش استقلال است.
استقلال در کوته بینانهترین حالتش یعنی قطع رابطه با جهان! در هیچ جای جهان هم چنین برداشتی پیدا نمیکنید، حتی کره شمالی! وقتی استقلال صحبت میکنیم به هیچ وجه منظورمان آن برداشت کوته بینانه نیست. چنین برداشتی کاملا غلط است.استقلال کاملا برآمده از اندیشه سیاسی شیعه و اسلام است. برآمده از عقلانیت هم هست.
استقلال برازنده هر نظام سیاسی نیست. بسیاری از نظامهای سیاسی نمیتوانند از استقلال سخت بگویند. فرض کنید کشور کوچکی در حاشیه خلیج فارس. حتی این کشور اگر بخواهد هم نمیتواند مستقل باشد. ممکن است ثروتمند باشد، ولی نمیتواند مستقل باشد. در بین ۲۰۰ کشور جهان، کشورهای فراوانی نمیتوانند از استقلال حرف بزنند.امام و رهبرانقلاب کی گفتند ما نمیخواهیم با دنیا رابطه داشته باشیم؟! مذاکره مثل یک آچار است.سیاست خارجی دهها ابزار دارد؛ جنگ، تهدید به جنگ، دیپلماسی اقتصادی، مذاکره.
مذاکره مثل یک آچار است در مکانیکی سیاست خارجی، گاهی مهم است، گاهی مهم نیست.رابطه داشتن یا نداشتن اصلا ربطی به استقلال ندارد.سفارتخانههای بریتانیا در جهان از ما کمتر است! این ربطی به استقلال ندارد.
قبل از انقلاب خبرنگار نیوزویک از امام پرسید که میخواهید با چه کشورهای رابطه داشته باشید یا نداشته باشید؟ ایشان فرمودید با همه کشورهایی که به منافع ما احترام بگذارد. به جز دو مورد؛ آفریقای جنوبی و رژیم صهیونیستی. دو رژیم نژادپرست. امام گفتند آمریکا علیرغم اینکه به ملت ما ستمهای زیادی کرده، ما حاضریم روابط جدیدی را شروع کنیم به شرطی که به منافع ما احترام بگذارند.
من ندیدم کسی بگوید کشور برادر روسیه یا چین!ما در جمهوری اسلامی اولین بعد استقلال که به آن دست یافتیم استقلال سیاسی است.همه تصمیمات در تهران گرفته شده؛ چه درست چه غلط. زمان خاتمی، زمان مرحوم هاشمی، زمان احمدی نژاد. تصمیمات اینجا گرفته آشنایی با مفاهیم ساده بورس شده است.در تصمیمات کلان در این کشور، ما تابع فشارها و نیروهای بیرونی نبوده ایم.
مثلا دولت آقای خاتمی میگوید تروئیکای اروپایی کار کنیم و فعالیت هستهای را متوقف کنیم و مذاکره کنیم. آقای روحانی و ظریف آمدند و چند سال امتیاز دادند و امتیازی هم نگرفتند.دولت آقای خاتمی هم کلید خاموش فعالیتهای هستهای را زده بود. غربیها امتیازی ندادند، همان دولت فعالیتهای هستهای را آغاز کرد.یک عده هستند که میگویند به خاطر منافع شخصی همیشه با اروپا و آمریکا رابطه داشته باشیم؛ اینها مثلا آن طرف سفیر بودند، یک رابطه عاطفی دارند اصلا!آمریکا از زمان کودتای ۲۸ مرداد این همه بلا بر سر ما آورده است.ظریف میگوید من باور نمیکردم که آمریکاییها به تعهداتشان عمل نکنند! این مثل رابطه طفل و مادر است!
در نظام بین الملل چیزی به اسم دوست وجود ندارد؛ هر کشوری دوستش منافع ملی خودش است؛ تنها دوست هر کشور در نظام بین الملل منافع و امنیت ملی خودش است.من نمیگویم ۹۰ درصد آشنایی با مفاهیم ساده بورس ایرانیها گفتند که ما دوستدار رابطه با چین و آمریکایی هستیم، ولی موسسات آمریکایی که نظرسنجی کرده اند ۷۰ درصد مردم ایران گفته اند به آمریکا اعتماد نداریم.آقای نعمت زاده وزیر پیشین صمت گفت که ۱۰۰ درصد مشکلات از سوءمدیریت است.نگران رابطه با آمریکا نباشید. وقتی سویا روی دست کشاورزان آمریکایی مانده بود روحانی رفت خرید و ناجی آمریکا شد! از این بذل و بخششها زیاد شده است.آن صدها نهاد چرا جلوی برجام را نگرفتند؟ چرا جلوی امضای جان کری را نگرفتند؟
قانون اساسی گفته که سیاست خارجی و منافع امنیت ملی ما را چه کسی تعیین میکند.
دولت آقای روحانی هر چه لازم بود تقدیم آمریکا کرد، نتیجه اش چه شد؟در حوزه سیاسی ما به استقلال رسیده ایم، اما در حوزه اقتصادی و فرهنگی نه.
کشوری مثل ایران اگر به دنبال معنای دینی استقلال رفته بود که امام گفته بود الان مرفهترین و امنترین کشور غرب آسیا بود. در حوزه اقتصاد و فرهنگ دوستان آقای زیدآبادی اجازه ندادند.ته آمال نسلی که آقای زیدآبادی از بین آنهاست و مانع استقلال اقتصادی و فرهنگی ما شدند کسانی هستند میگوید شان ما مثل عربستان است، نفت بفروشیم و هر چه لازم است را از آمریکا و اروپا بیاوریم.
وقتی که قرار شد روسیه وارد عملیات مشترک با ما بشود در سوریه رهبرانقلاب به بچههای سپاه توصیه کردند که شما نیروی زمینی روسیه نیستید، آنها تابع تصمیمات شده هستند. ما روسیه را به کار گرفتیم، ما در روسیه امنیت ملی خود را تامین کردیم.
دیدگاه شما