میانگین متحرک ساده (SMA) و میانگین متحرک نمایی (EMA) در تحلیل تکنیکال، مفهوم، فرمول و روش محاسبه
میانگین متحرک ساده (SMA) و نمایی (EMA)، از متدوالترین ابزارهای تحلیل سرمایهگذاران هستند. حتما عبارت میانگین متحرک یا Moving Average را در بازار بورس و ارزهای دیجیتال بهفراوانی شنیدهاید. در این مطلب قصد داریم تا مروری داشته باشیم بر مفهوم، کاربردها و سناریوهای مختلف ابزار میانگین متحرک (MA). در ادامه درباره مفهوم میانگین متحرک، روش محاسبه و فرمول میانگین متحرک نمایی و ساده، تفاوت انوع میانگین متحرک و کاربردهای آنها صحبت خواهیم کرد.
فهرست مطالب ارائه شده در این مقاله
- میانگین متحرک چیست
- میانگین متحرک در بازار سرمایه
- کاربرد میانگین متحرک
- میانگین متحرک در نمودار قیمت
- اهمیت بازه زمانی در میانگین متحرک
- میانگین متحرک ساده و نمایی
- معایب شاخص میانگین متحرک
میانگین متحرک چیست
میانگین متحرک در آمار، به میانگینی گفته میشود که از بخشی از دادهها (نه همهی دادهها) گرفته میشود. برای مثال، ممکن است در زمانهایی، میانگین یک چهارم دادهها (که مثلا مربوط به فصل آخر سال است)، از میانگین تمام دادهها (که مثلا مربوط به کل سال است)، یک موضوع را دقیقتر بیان کند. در این گونه مواقع بجای استفاده از میانگین کل، از میانگین متحرک استفاده میشود.
در مباحث مالی، میانگین متحرک، شاخصی است که اغلب در تحلیل تکنیکال استفاده میشود و دلیل محاسبه آن برای یک سهم یا ارز دیجیتال، کمک به هموارسازی یا smoothing دادههای قیمت است. مقصود از هموارسازی، از بین بردن اثرات دادههای پرت روی نمودار است. برای درک بهتر مفهوم هموارسازی، شکل زیر که نمودار یک میانگین متحرک ساده ۵۰ روزه (انواع میانگین متحرک در ادامه توضیح داده میشود) است را ببینید. با محاسبه MA، اثر نوسانات تصادفی و کوتاهمدت یا نویزهای قیمت در یک بازه زمانی مشخص تا حدی از بین خواهد رفت.
میانگین متحرک نمایی و میانگین متحرک ساده
میانگین متحرک در بازار سرمایه
هرچند پیشبینی قطعی رفتار یک سهم در بازار ممکن نیست؛ اما استفاده از تحلیل تکنیکال میتواند کمی درک رفتار آن سهم را آسانتر کند. میانگین متحرک نیز به عنوان یکی از ابزارهای ساده در تحلیل تکنیکال به ما در رسیدن به این درک کمک میکند. این شاخص، دادههای یک نمودار را با محاسبه میانگینی که دائما بهروز میشود، هموار میسازد و پیشبینی رفتار دادهها را راحتتر میکند. این میانگین در بازه زمانی مشخصی محاسبه میشود، مثلا ۱۰ روز، ۲۰ دقیقه، ۳ هفته یا هر بازه زمانی که سرمایهگذار انتخاب کند. میانگینمتحرک صعودی، نشان میدهد که احتمالا رفتار یک سهم صعودی خواهد بود، و بالعکس.
کاربرد میانگین متحرک
رایجترین کاربرد میانگین متحرک، شناسایی جهت حرکت (خط روند) و پیشبینی سطوح حمایت و مقاومت است. وقتی نمودار قیمت با نمودار میانگین متحرک برخورد کند؛ سیگنال معاملاتی برای تحلیل تکنیکال تولید میشود. میانگین متحرک نهتنها به خودی خود مهم است؛ بلکه پایهای برای محاسبه سایر شاخصهای تکنیکال مثل میانگین متحرک همگرایی/واگرایی یا Moving Average Convergence Divergence است.
میانگین متحرک همگرایی/واگرایی (MACD) برای دیدهبانی رابطه بین دو میانگین متحرک استفاده میشود و بهطور کلی با تقسیم میانگین متحرک نمایی ۲۶ روزه بر میانگین متحرک نمایی ۱۲ روزه محاسبه میشود (نگران نباشید، همه این مفاهیم در ادامه متن توضیح داده میشوند!). وقتی MACD مثبت است، میانگین کوتاهمدت بالاتر از میانگین بلندمدت قرار میگیرد.
میانگین متحرک در نمودار قیمت
از میانگین متحرک در نمودار قیمت برای بهدستآوردن جهت تغییرات قیمت استفاده میشود. اگر میانگین متحرک به سمت بالا زاویه داشته باشد، قیمت به طور کلی در حال افزایش است (یا اخیرا افزایش یافته است)، اگر به سمت پایین زاویه داشته باشد، قیمت بهطور کلی در حال کاهش یافتن است.
همانطور که در شکل زیر میبینید در ترند صعودی، میانگین متحرک مثل سطح حمایت عمل میکند و مانند یک کف (حمایت) نمیگذارد قیمت به زیر آن کشیده شود. بنابراین خط قیمت به سمت بالا میرود و از میانگین متحرک بالاتر قرار میگیرد. در یک روند نزولی، میانگین متحرک مثل یک سقف (مقاومت) عمل میکند و نمیگذارد که قیمت به بالای آن برود.
میانگین متحرک منطبق بر سطح حمایت. منبع: اینوستوپدیا
اما همیشه رفتار قیمت در مقابل میانگین متحرک ثابت نیست. قیمت ممکن است به آرامی با میانگین متحرک برخورد کند یا جهت خود را بر مخالف آن تغییر دهد. بهعنوان یک راهنمایی کلی، اگر قیمت بالای میانگین متحرک باشد، حرکت به سمت بالا است. اگر قیمت پایین چگونه مقدار MACD محاسبه می شود؟ میانگین متحرک باشد، روند نزولی است. اما این به این معنا نیست که همیشه قیمت اینگونه رفتار خواهد کرد!
اهمیت بازه زمانی در میانگین متحرک
به بازه زمانی میانگین متحرک، دوره بازگشت یا look back period نیز گفته میشود و چون شاخص میانگین متحرک، بر پایه قیمتهای قبلی تعیین میشود، ممکن است مقدم یا متأخر بر قیمت باشد. متأخر یا تأخر به معنی مدت زمانی است که طول میکشد تا میانگین متحرک، یک بازگشت بالقوه را سیگنال کند. توجه کنید که یک میانگین متحرک ۲۰ روزه، «بازگشت»های بسیار بیشتری از یک میانگین متحرک ۱۰۰ روزه دارد.
هر چقدر بازه زمانی میانگین متحرک طولانیتر باشد، تأخر بیشتری ایجاد خواهد کرد. در نتیجه یک میانگین متحرک ۲۰۰ روزه، تاخر بسیار بیشتری از میانگین متحرک ۲۰ روزه خواهد داشت چون اطلاعات ۲۰۰ روز اخیر را شامل میشود. اما بهطور کلی میانگین متحرک ۲۰۰ روزه و ۵۰ روزه بهطور گستردهتری توسط سرمایهگذاران و معاملهگران دنبال میشود و به عنوان سیگنال معاملاتی مهمتری تلقی میشود. اما توجه داشته باشید که هرچه بازه زمانی کوتاهتری انتخاب شود، میانگین متحرک نسبت به قیمتها، حساسیت بیشتری خواهد داشت و بالعکس.
سرمایهگذاران بنا بر هدفی که از سرمایهگذاری دارند، بازههای زمانی متفاوتی را برای میانگین متحرک انتخاب میکنند. میانگین متحرک با بازه زمانی کوتاهتر اصولا برای معاملهگری کوتاهمدت مناسب است و بالعکس. اما در حقیقت، هیچ قاب زمانی صحیحی برای استفاده در تنظیمات میانگین متحرک وجود ندارد. بهترین راه برای پیدا کردن بازه زمانی مناسب برای شما این است که میانگین متحرک را با بازههای زمانی مختلف امتحان کنید تا آن بازهای که با استراتژی شما جور درمیآید پیدا کنید.
به بازه زمانی میانگین متحرک، دوره بازگشت یا look back period نیز گفته میشود و چون شاخص میانگین متحرک، بر پایه قیمتهای قبلی تعیین میشود، ممکن است مقدم یا متأخر بر قیمت باشد. متأخر یا تأخر به معنی مدت زمانی است که طول میکشد تا میانگین متحرک، یک بازگشت بالقوه را سیگنال کند. توجه کنید که یک میانگین متحرک ۲۰ روزه، «بازگشت»های بسیار بیشتری از یک میانگین متحرک ۱۰۰ روزه دارد.
تقاطع مرگ و تقاطع طلایی
نکته دیگری که در مقایسه میانگین متحرک کوتاهمدت و بلندمدت وجود دارد؛ این است که اگر در بخشی از نمودار، نمودار میانگین متحرک کوتاهمدت نمودار بلندمدت را از بالا قطع کند، آن نقطه «تقاطع مرگ» یا dead/death cross نامیده میشود و زمان مناسبی برای فروش است. و در مقابل اگر نمودار کوتاهمدت از پایین، نمودار بلندمدت را قطع کند، آن نقطه «تقاطع طلایی» یا golden cross نامیده میشود و زمان مناسبی برای خرید است. برای درک بهتر این موضوع به شکل زیر توجه کنید. در این تصویر خط آبی روشن، میانگین متحرک کوتاهمدت و خط آبی تیره، میانگین متحرک بلندمدت است.
همانطور که در شکل میبینید، خطوط میانگین متحرک میتوانند زاویههای متفاوتی داشته باشند و یک خط آن صعودی و دیگری نزولی باشد.
فرمول میانگین متحرک نمایی و ساده
میانگین متحرک ساده یا Simple Moving Average، مقدار میانگین مجموعهای از قیمتها در چند روز گذشته، مثلا ۱۵، ۳۰، ۱۰۰ یا ۲۰۰ روز گذشته است. یک میانگین متحرک ساده (SMA) پنج روزه، قیمت پایانی ۵ روز گذشته را جمع کرده و آن را تقسیم بر عدد ۵ میکند؛ به صورت زیر:
SMA=(A1+A2+…+An)/n
A=میانگین دوره n
n= تعداد دورههای زمانی
میانگین متحرک نمایی یا Exponential Moving Average، میانگینی است که به دادههای اخیر، وزن بیشتری میدهد و نسبت به دادههای جدید، حساستر است. برای محاسبه میانگین متحرک نمایی، ابتدا باید SMA را در یک بازه زمانی خاص محاسبه کنید و سپس ضریب وزن EMA را بهدست آورید. این ضریب به صورت «فاکتور هموارسازی» بیان میشود و به این طریق محاسبه میشود: ۲ تقسیم بر (بازه زمانی مورد نظر +۱). مثلا برای میانگین متحرک ۲۰ روزه، ضریب هموارسازی برابر است با:
سپس این مقدار ضریب هموارسازی را با مقدار EMA قبلی جمع میکنید تا EMA فعلی بهدست آید. بهاین صورت، EMA به دادههای اخیر، وزن بیشتری خواهد داد؛ در حالی که SMA وزن برابری برای همه مقادیر در نظر میگیرد.
EMAt=
EMAt= میانگین متحرک نمایی امروز
Vt= ارزش امروز
s= فاکتور هموارسازی
d=تعداد روزها
EMAy= میانگین متحرک نمایی دیروز
همانطور که در شکل زیر دیده میشود EMA نسبت به SMA واکنش بسیار سریعتری به تغییرات قیمتها دارد.
تفاوت میانگین متحرک ساده و میانگین متحرک نمایی (مقایسه EMA و SMA)
هیچ کدام از میانگینمتحرکها بهتر از دیگری نیست. ممکن است EMA برای یک سهم یا بازار مالی در یک بازه زمانی خاص بهتر عمل کند و در بازه زمانی دیگری SMA بهتر باشد. بدون توجه به نوع MA انتخاب بازه زمانی نیز نقش مهمی در دقت آن دارد. اما در عین حال، پاسخگویی سریعتر EMA به تغییرات قیمتها، دلیل اصلی ترجیح EMA نسبت به SMA توسط اکثر معاملهگران است.
معایب شاخص میانگین متحرک
اولین مشکل میانگینمتحرکها این است که براساس دادههای قبلی محاسبه میشوند و اصولا هیچ چیزِ محاسبات در طبیعت، قابل پیشبینی نیست.
بزرگترین مشکل میانگین متحرک این است که اگر روند قیمتها متلاطم شود و بهسمت عقب یا جلو، نوسان کند؛ سیگنالهای بازگشت یا معامله بسیاری تولید خواهد شد. در این حالت بهتر است از شاخص دیگری برای تخمین خط روند استفاده شود. زمانی که MAها برای یک بازه زمانی در هم تنیده شوند نیز موقعیت مشابهی ایجاد میشود.
میانگین متحرکها در ترندهای قوی، بسیارخوب اما در شرایط پرتلاطم یا نوسانی بسیار ضعیف عمل میکنند. تنظیم قاب زمانی میتواند بهطور موقت این مشکل را حل کند، هرچند که گاهی اوقات این مشکلات مستقل از قاب زمانی رخ میدهند.
خوب است بدانید نقاط تقاطع MAها، استراتژی رایجی برای تخمین زمان مناسب برای ورود به و خروج از بازار هستند؛ همینطور میتوانند مناطق بالقوه حمایت یا مقاومت را تا حدی مشخص کنند. اگرچه این موضوع، قابل پیشبینی بهنظر میرسد، MAها همیشه بر پایه دادههای قبلی هستند و قیمت میانگین در یک دوره زمانی خاص را نشان میدهند.
اندیکاتور MACD و سیگنال گیری از آن
اندیکاتور میانگین متحرک همگرایی واگرایی (به انگلیسی Moving Average Convergence Divergence) که به اختصار MACD (در فارسی مکدی) خوانده میشود یک اندیکاتور مومنتوم تعقیبگر روند (trend-following momentum indicator) است که رابطه بین دو میانگین متحرک (moving average) را در نمودار قیمت اوراق بهادار نشان میدهد.
تماس و واتس آپ اکسپرت سفارشی: ۰۷۷۳۳۴۳۳۲۱۱ – ۰۹۹۲۹۱۶۹۳۰۷
اندیکاتور مکدی، کاربرد زیادی در تحلیل تکنیکال دارد.
MACD از تفریق میانگین متحرک نمایی ۲۶ دورهای از میانگین متحرک نمایی ۱۲ دورهای به دست میآید.
نتیجه این محاسبه خط MACD است.
سپس، یک میانگین متحرک نمایی ۹ روزه از MACD، که خط سیگنال (signal line) نامیده میشود، روی خط MACD کشیده میشود که میتواند صادرکننده سیگنالهای خرید و فروش باشد.
معاملهگران معمولا اوراق بهادار را هنگامی خریداری میکنند که MACD از خط سیگنال خود عبور کرده و بالاتر رفته باشد و اوراق بهادار را هنگامی میفروشند (یا Short میکنند) که MACD از خط سیگنال عبور کرده و پایینتر رفته باشد.
اندیکاتورهای MACD را میتوان به طرق مختلف تفسیر کرد اما رایجترین روش شامل تقاطعها، واگراییها، و افزایش/کاهشهای سریع قیمت است.
فرمول MACD
مکدی به این روش محاسبه میشود:
میانگین متحرک نمایی ۲۶ دورهای – میانگین متحرک نمایی ۱۲ دورهای = MACD
MACD توسط تفریق میانگین متحرک نمایی بلند مدت (۲۶ دورهای) از میانگین متحرک نمایی کوتاهمدت (۱۲ دورهای) به دست میآید.
منظور ما از ۱۲ یا ۲۶ دورهای، ۱۲ روز یا ۲۶ روز، ۱۲ یا ۲۶ هفته یا مثلا ۱۲ یا ۲۶ ساعتی است.
تنظیمات بازههای زمانی، روی نرمافزارهای تحلیل تکنیکال قابل تغییر هستند.
میانگین متحرک نمایی (EMA) نوعی از میانگین متحرک (MA) است که وزن و اهمیت بیشتری به برخی نقاط داده اخیر میدهد.
میانگین متحرک نمایی به عنوان میانگین متحرکی که وزنی نمایی چگونه مقدار MACD محاسبه می شود؟ دارد نیز شناخته میشود. یک میانگین متحرک که وزنی نمایی دارد به تغییرات اخیر قیمت واکنش بیشتری نشان میدهد. ولی یک میانگین متحرک ساده (SMA) وزنی یکسان به تمام مشاهدات در طول یک بازه زمانی مشخص میدهد.
نکات کلیدی:
- MACD با تفریق میانگین متحرک نمایی ۲۶ دورهای از میانگین متحرک نمایی ۱۲ دورهای محاسبه میشود.
- هنگامی که MACD از خط سیگنال خود عبور کرده و بالاتر میرود یا پایینتر می آید، در واقع سیگنالهای تکنیکال تولید میکند.
- سرعت تقاطعها (قطع کردن نیز به عنوان سیگنالی از اینکه بازار در موقعیت بیش خرید (overbought) یا بیش فروش (oversold) قرار گرفته است در نظر گرفته میشود.
- MACD کمک میکند تا معاملهگران بتوانند تشخیص دهند که آیا حرکات صعودی در بازار در حال قوت گرفتن هستند یا حرکات نزولی.
درک بهتر اندیکاتور مکدی
هنگامی که میانگین متحرک نمایی (آبی) ۱۲ دورهای بالاتر از میانگین متحرک نمایی (قرمز) ۲۶ دورهای قرار گیرد، مقدار MACD مثبت و هنگامی که میانگین متحرک نمایی ۱۲ دورهای پایینتر از میانگین متحرک نمایی ۲۶ دورهای قرار گیرد، مقدار MACD منفی میشود.
هر قدر فاصله MACD از خط مبنای خود (Baseline) بالاتر یا پایینتر باشد، نشاندهنده زیاد شدن فاصله بین دو میانگین متحرک نمایی است.
در نمودار زیر، میتوانید ببینید چگونه دو میانگین متحرک نمایی اعمال شده در نمودار قیمت با خط MACD (آبی) که از بالا یا پایین خط مبنا (خط تیرههای قرمز رنگ) عبور میکند مطابقت دارند.
اندیکاتور MACD و سیگنال گیری از آن
MACD اغلب با یک هیستوگرام (در نمودار زیر مشاهده میکنید) نشان داده میشود که فاصله بین MACD و خط سیگنال آن را در قالب میلهها نشان میدهد.
اندیکاتور MACD و سیگنال گیری از آن
اگر MACD بالای خط سیگنال باشد، هیستوگرام بالاتر از خط مبنای MACD خواهد بود. و اگر MACD پایین خط سیگنال باشد، هیستوگرام پایینتر از خط مبنا خواهد بود. معاملهگران از هیستوگرام MACD برای تعیین زمان بالا بودن چگونه مقدار MACD محاسبه می شود؟ چگونه مقدار MACD محاسبه می شود؟ مومنتوم صعودی یا نزولی استفاده میکنند.
MACD در مقایسه با شاخص قدرت نسبی (RSI)
هدف شاخص قدرت نسبی (RSI) ایجاد سیگنال به هنگام فراهم شدن شرایط بیشخرید (overbought) یا بیشفروش (oversold) با توجه به قیمتهای اخیر بازار است.
شاخص قدرت نسبی (RSI) اسیلاتوری است که سود و زیان قیمت میانگین را در طول یک بازه زمانی مشخص محاسبه میکند. بازه زمانی RSI بطور پیش فرض ۱۴ دورهای است و مقدار RSI بین صفر تا ۱۰۰ نوسان میکند.
تماس و واتس آپ اکسپرت سفارشی: ۰۷۷۳۳۴۳۳۲۱۱ – ۰۹۹۲۹۱۶۹۳۰۷
MACD رابطه بین دو میانگین متحرک نمایی را محاسبه میکند، درحالیکه شاخص مقاومت نسبی تغییر قیمت را در رابطه با بالاترین و پایینترین قیمتهای اخیر اندازهگیری میکند. تحلیلگران از این دو اندیکاتور اغلب همراه با یکدیگر استفاده میکنند تا تصویر تکنیکال کاملتری از بازار داشته باشند.
این اندیکاتورها هر دو مومنتوم (اندازه حرکت) بازار را اندازهگیری میکنند، اما از آنجا که هر کدام فاکتورهای مختلفی را اندازهگیری میکنند، گاهی علائم متضادی ارائه میدهند.
به عنوان مثال، شاخص مقاومت نسبی ممکن است در یک دوره زمانی پایدار بالاتر از ۷۰ قرار گیرد، به این معنا که بازار با توجه به قیمتهای اخیر بیش از حد به سمت خرید کشیده شده است، درحالیکه MACD نشان میدهد بازار هنوز در حال افزایش مومنتوم خرید است.
هر اندیکاتور ممکن است با نمایش یک واگرایی از قیمت سیگنالی برای یک تغییر روند پیش رو ایجاد کند. واگرایی یعنی قیمت به افزایش خود ادامه میدهد درحالیکه اندیکاتور بازگشت کرده و پایین میآید، و یا بالعکس.
محدودیتهای MACD
یکی از اصلیترین مشکلات واگرایی این است که بسیاری اوقات سیگنالی برای روند معکوس احتمالی ایجاد میکند اما در عمل روند معکوس نمیشود.
مشکل دیگر این است که واگرایی، نمیتواند معکوسشدن تمام روندها را پیش بینی کند. به عبارت دیگر، این اندیکاتور سیگنالهای زیادی از معکوسشدن روند اعلام میکند ولی این اتفاق نمیافتد اما از پیشبینی برخی روندهای معکوس واقعی باز میماند.
واگرایی مثبت کاذب (false positive divergence) هنگامی اتفاق میافتد که قیمت یک دارایی در محدوده رنج (روند خنثی) حرکت کند، بطور مثال بعد از یک روند در یک الگوی مثلث (triangle pattern).
کند شدن مومنتوم قیمت (حرکات قیمت در محدوده رنج یا کند شدن روند) باعث میشود، حتی در صورت عدم وجود یک روند معکوس حقیقی، MACD از بالاترین حد خود فاصله گرفته و به سمت خطوط صفر متمایل شود.
مثالی از تقاطعها در MACD
همانطور که در نمودار زیر نشان داده شده است، هنگامی که MACD از خط سیگنال پایینتر میرود سیگنالی بازار نزولی ایجاد میکند که به منزله زمان مناسب برای فروش است.
در مقابل، هنگامی که MACD بالاتر از خط سیگنال میرود، اندیکاتور سیگنالی بازار صعودی صادر میکند مبنی بر اینکه احتمالا دارایی موردنظر قرار است افزایش قیمتی به سمت بالا داشته باشد.
برخی معاملهگران برای کاهش احتمال فریب خوردن و ورود زودهنگام به موقعیت معاملاتی، منتظر ایجاد تقاطعی تائید شده بالای خط سیگنال میمانند.
تقاطعها هنگامی که مطابق با روند غالب باشند قابل اطمینانتر هستند.
اگر MACD پس از یک اصلاحیه کوتاه در طول روند صعودی طولانیمدت از خط سیگنال خود عبور کرده و بالاتر برود میتواند تائیدی قابل اطمینان بر شکلگیری یک روند صعودی در بازار باشد.
اندیکاتور MACD و سیگنال گیری از آن
اگر در یک روند نزولی بلندمدتتر، در نتیجه یک رشد مختصری قیمت، MACD از خط سیگنال خود پایینتر بیاید، معاملهگران باید آن را تائیدی بر چگونه مقدار MACD محاسبه می شود؟ وجود بازار نزولی در نظر بگیرند.
اندیکاتور MACD و سیگنال گیری از آن
مثالی از واگرایی
واگراییها به شرایطی از بازار گفته میشود که تضادی آشکار بین قیمت و ابزارهای دیگر تحلیل تکنیکال ایجاد شده و نشاندهنده چرخشهای کوچک و بزرگ بازار، در آینده است. این وضعیت بیانگر ضعف روند بوده و از قریبالوقوع بودن تغییر روند حکایت دارد.
بهبیاندیگر واگرایی به معنی ضعف یک روند بوده و زمانی مشاهده میشود که قیمت و اندیکاتور در خلاف جهت یکدیگر حرکت میکنند.
واگرایی مثبت و صعودی به این شکل است:
اندیکاتور MACD و سیگنال گیری از آن
واگرایی منفی و نزولی به این شکل است:
اندیکاتور MACD و سیگنال گیری از آن
واگرایی در MACD هنگامی رخ میدهد که MACD مقادیر بالا و پایینی شکل دهد که از مقادیر بالا و پایینهای متناظر روی نمودار قیمت فاصله بگیرند.
واگرایی صعودی هنگامی رخ میدهد که MACD دو مقدار پایین در حال رشد شکل دهد که با دو مقدار پایین در چگونه مقدار MACD محاسبه می شود؟ حال افت روی نمودار قیمت متناظر باشند.
این شرایط، در زمانیکه روند بلندمدت هنوز مثبت است، یک سیگنال صعودی معتبر محسوب میشود. برخی معاملهگران حتی وقتی روند طولانیمدت منفی است به دنبال واگراییهای صعودی هستند زیرا با وجود اینکه این تکنیک از اعتبار کمتری برخوردار است میتواند نشاندهنده تغییر در روند باشد.
اندیکاتور MACD و سیگنال گیری از آن
هنگامی که MACD مجموعهای از ۲ سقف کاهشی شکل میدهد که با دو مقدار بالای در حال صعود روی نمودار قیمت متناظر هستند، یک واگرایی نزولی شکل گرفته است.
یک واگرایی نزولی که در طول روند نزولی طولانی مدت شکل میگیرد تائیدی بر احتمال ادامهدار بودن روند نزولی است.
اندیکاتور MACD و سیگنال گیری از آن
برخی معاملهگران در طول روندهای صعودی طولانیمدت به دنبال واگراییهای نزولی هستند زیرا میتوانند سیگنال ضعف در روند را را در مکدی مشاهده کنند. با این حال، این مسئله به اندازه یک واگرایی نزولی در طول یک روند نزولی قابل اعتماد نیست.
مثالی از افت یا صعود سریع
افت یا صعود سریع MACD (فاصله گرفتن میانگین متحرک کوتاهمدتتر از میانگین متحرک بلندمدتتر) نشاندهنده وجود وضعیت بیشخرید یا بیشفروش در قیمت اوراق بهادار است که به سرعت به سطوح نرمال بازخواهد گشت.
معامله گران اغلب این تحلیل را با شاخص قدرت نسبی یا سایر اندیکاتورهای تکنیکال ترکیب میکنند تا شرایط بیش خرید یا بیش فروش را تائید کنند.
اندیکاتور MACD و سیگنال گیری از آن
برای سرمایهگذاران، استفاده از هیستوگرام MACD مانند استفاده از خود MACD چندان غیرمعمول نیست.
تقاطعهای مثبت یا منفی، واگراییها، و فراز و فرودهای سریع را نیز میتوان روی هیستوگرام مشخص کرد. نیاز است سرمایهگذاران پیش از تصمیمگیری در مورد صلاحیت MACD یا هیستوگرام آن در یک موقعیت مشخص تجربه کافی به دست آورده باشند زیرا بین سیگنالهای این دو اختلاف زمانی وجود دارد.
اندیکاتور RSI چیست و چه کاربردی در بازار فارکس دارد؟
اندیکاتور RSI که به آن شاخص قدرت نسبی هم گفته میشود، توسط جی.ولز وایلدر توسعه داده شده است. این اندیکاتور، یک نوسانگر مومنتوم به حساب میآید که سرعت و تغییر حرکات قیمت را اندازهگیری میکند. ما در این مطلب به بررسی این اندیکاتور و ارتباطش با بازار فارکس میپردازیم.
تعریف اندیکاتور Relative Strength Index
از آنجا که اندیکاتور آر اس آی یک شاخص حرکتی است، در تحلیل تکنیکال به وفور استفاده میشود و میزان تغییرات اخیر قیمت داراییها را برای ارزیابی شرایط اشباع خرید یا اشباع فروش میسنجد. RSI به عنوان یک نوسانگر (گراف خطی که بین دو حد حرکت میکند) نمایش داده میشود و میتواند بین ۰ تا ۱۰۰ نوسان کند.
تفسیر سنتی و استفاده از RSI اینگونه است که مقادیر ۷۰ یا بالاتر آن، نشان میدهد که یک اوراق بهادار بیش از حد خرید یا ارزش گذاری شده و ممکن است برای یک روند معکوس یا عقب نشینی اصلاحی در قیمت آماده شود. قرائت RSI به مقدار ۳۰ یا پایینتر از آن، نشاندهنده شرایط فروش بیش از حد یا ارزشگذاری کمتر است.
فرمول RSI
RSI با یک محاسبه دو قسمتی که در زیر آمده است، محاسبه میشود:
میانگین سود یا زیان مورد استفاده در محاسبه، میانگین درصد سود یا زیان در طول دوره بازگشت است. این فرمول از یک مقدار مثبت برای میانگین ضرر استفاده میکند. دورههای با زیان قیمت در محاسبات میانگین سود به عنوان ۰ محاسبه میشود. همچنین دورههایی با افزایش قیمتها برای محاسبه میانگین زیان هم با عدد صفر محاسبه میشود.
استاندارد این است که از ۱۴ دوره برای محاسبه مقدار اولیه RSI استفاده کنید. به عنوان مثال، تصور کنید که بازار در هفت روز از ۱۴ روز گذشته با افزایش میانگین ۱ درصد بسته شده است. هفت روز باقیمانده نیز همه با کاهش متوسط ۰.۸- درصد پایینتر بسته شدهاند. محاسبات بخش اول RSI شبیه محاسبه گسترده زیر است:
هنگامی که ۱۴ دوره از دادهها در دسترس است، بخش دوم فرمول RSI را میتوان به راحتی محاسبه کرد. مرحله دوم محاسبه، نتایج را برای ما هموار میکند.
نحوه محاسبه اندیکاتور RSI
با استفاده از فرمولهای ارائه شده، میتوان مقدار RSI را تعیین کرد. شاخص قدرت نسبی مطابق با افزایش تعداد و اندازه بسته شدنهای مثبت بیشتر میشود و با افزایش تعداد و اندازه ضرر و زیانها کاهش پیدا میکند. بخش دوم محاسبات نتیجه را هموار میکند، بنابراین RSI در یک بازار پر روند فقط به ۱۰۰ یا ۰ نزدیک میشود.
همانطور که چگونه مقدار MACD محاسبه می شود؟ در نمودار بالا میبینید، اندیکاتور RSI میتواند در حین اینکه دارایی در روند صعودی قرار دارد، برای مدت طولانی در منطقه اشباع خرید باقی بماند. ممکن است هنگامی که دارایی در روند نزولی باشد، این اندیکاتور یک مدت طولانی را در قلمرو اشباع فروش بگذارند. این میتواند برای تحلیلگران جدید گیج کننده باشد، اما یادگیری استفاده از اندیکاتور در چارچوب روند غالب، این مسائل را روشن میکند.
اندیکاتور RSI به شما چه میگوید؟
روند اولیه سهام یا دارایی، چگونه مقدار MACD محاسبه می شود؟ ابزار مهمی برای اطمینان از درک صحیح قرائت شاخص به کار گرفته میشود. برای نمونه کنستانس براون، CMT، این ایده را مطرح کرده که اشباع فروش در RSI در طول یک روند صعودی بسیار بیشتر از سطح۳۰٪ است و همچنین اشباع خرید در RSI در طول یک روند نزولی بسیار کمتر از سطح ۷۰٪ است.
همانطور که در نمودار زیر میبینید، در طول یک روند نزولی، RSI نزدیک به سطح ۵۰% به جای ۷۰% به اوج خود میرسد و میتواند توسط سرمایهگذاران برای نشان دادن شرایط نزولی قطعیتر استفاده شود.
بسیاری از سرمایهگذاران زمانی که یک روند قوی وجود دارد، یک خط روند افقی بین سطوح ۳۰ تا ۷۰ درصد اعمال میکنند تا افراطها را بهتر شناسایی کنند. هنگامی که دارایی در یک کانال افقی بلند مدتی قرار میگیرد، نیازی به اصلاح سطوح اشباع خرید و اشباع فروش نیست.
شما میتوانید برای اطمینان بیشتر، با تمرکز بر سیگنالهای روند و مطابقت آنها با سطوح اشباع خرید یا اشباع فروش استفاده کنید. به عبارت دیگر، استفاده از سیگنالهای صعودی زمانی که قیمت در روند صعودی است و سیگنالهای نزولی زمانی که یک سهم در روند نزولی قرار دارد، به جلوگیری از هشدارهای نادرست زیادی که RSI میتواند ایجاد کند، کمک میکند.
تفسیر اندیکاتور RSI و دامنه نوسانات آن
به طور کلی، زمانی که شاخص قدرت نسبی به صورت افقی از سطح ۳۰ فراتر میرود، یک سیگنال صعودی ایجاد میکند و زمانی که به صورت افقی به زیر سطح ۷۰ میلغزد، یک سیگنال نزولی ارائه میدهد. به عبارت دیگر، میتوان تفسیر کرد که مقادیر RSI=۷۰ یا بالاتر نشان میدهد که یک اوراق بهادار بیش از حد خرید یا ارزش گذاری شده است و ممکن است برای یک روند معکوس یا عقب نشینی اصلاحی قیمت آماده شود. قرائت RSI =۳۰ یا پایینتر نشان دهنده شرایط فروش بیش از حد یا ارزش گذاری کمتر است.
در طول روندها، قرائتهای RSI ممکن است در یک باند یا محدوده قرار گیرند. در طول یک روند صعودی، RSI تمایل دارد بالای ۳۰ بماند و اغلب باید به ۷۰ برسد. در طول یک روند نزولی، به ندرت دیده میشود که RSI از ۷۰ فراتر رود و این اندیکاتور اغلب به ۳۰ یا مقداری کمتر از آن میرسد.
این دستورالعملها میتوانند به تعیین قدرت روند و شناسایی معکوسهای بالقوه کمک کنند. به عنوان مثال، اگر RSI نتواند در چند نوسان متوالی قیمت در طول یک روند صعودی مقدار ۷۰ را طی کند و سپس به زیر ۳۰ برسد، روند ضعیف شده و ممکن است معکوس شود.
برعکس این حالت برای یک روند نزولی صدق میکند. اگر روند نزولی نتواند به مقدار ۳۰ یا کمتر از آن برسد و سپس به بالای ۷۰ صعود کند، این روند نزولی ضعیف شده و ممکن است به سمت صعودی معکوس پیش رود. خطوط روند و میانگینهای متحرک ابزارهای مفیدی هستند که در هنگام استفاده از اندیکاتور RSI در این راه باید لحاظ شوند.
نمونهای از واگراییهای RSI
یک واگرایی صعودی زمانی رخ میدهد که RSI یک قرائت اشباع فروش را ایجاد میکند و به دنبال آن یک فرود قیمت بالاتر که مطابق با فرود قیمتهای پایینتر است، ایجاد میکند. این نشان دهنده افزایش حرکت صعودی است. همچنین یک شکست در بالای قلمرو اشباع فروش، میتواند برای ایجاد یک موقعیت خرید جدید استفاده شود. یک واگرایی نزولی زمانی رخ میدهد که RSI یک قرائت بیش از حد خرید و به دنبال آن یک اوج پایینتر ایجاد میکند که منطبق بر اوجهای بالاتر در قیمت است.
همانطور که در نمودار زیر مشاهده میکنید، زمانی که RSI پایینترین سطح را تشکیل میدهد و قیمت پایینترین حد را تشکیل میدهد، یک واگرایی صعودی شناسایی میشود. این یک سیگنال معتبر است؛ اما زمانی که یک سهم در یک روند بلندمدت ثبات دارد، این نوع واگراییها نادر هستند. استفاده از قرائتهای قابل انعطاف اشباع فروش یا اشباع خرید، این پتانسیل را دارند که سیگنالهای بالقوه بیشتری را شناسایی کنند.
مثالی از رد نوسان اندیکاتور RSI
یکی دیگر از تکنیکهای معاملاتی که رفتار شاخص قدرت نسبی را در زمان خروج از منطقه اشباع خرید یا اشباع فروش بررسی میکند، سیگنال «رد نوسان» است. در زیر با ۴ بخش از رد نوسان صعودی آشنا میشوید:
- RSI در منطقه اشباع فروش قرار میگیرد.
- RSI دوباره از ۳۰ درصد عبور میکند.
- RSI بدون بازگشت به قلمرو اشباع فروش، افت دیگری را شکل میدهد.
- سپس RSI بالاترین سطح اخیر خود را میشکند.
همانطور که در نمودار زیر میبینید، اندیکاتور RSI بیش از حد فروخته شد، تا ۳۰ درصد شکست خورد و پایینترین سطح رد نوسان را تشکیل داد که سیگنال را در هنگام برگشت به سطح بالاتر، تحریک کرد. کاربرد شاخص قدرت نسبی در این روش، مشابه ترسیم خطوط روند روی یک نمودار قیمت است.
مانند واگراییها، یک نسخه نزولی از سیگنال رد نوسان وجود دارد که به تصویر بازتابی نسخه صعودی شباهت دارد. رد نوسان نزولی از چهار قسمت زیر تشکیل شده است:
- RSI به منطقهای که اشباع خرید است افزایش مییابد.
- RSI دوباره به زیر ۷۰% میرسد.
- RSI بدون بازگشت به قلمروی اشباع خرید، بالاترین قیمت دیگری را تشکیل میدهد.
- سپس RSI پایینترین سطح اخیر خود را میشکند.
نمودار زیر یک سیگنال از رد نوسان نزولی را ارائه میدهد. مانند بسیاری از تکنیکهای معاملاتی، این سیگنال زمانی قابل اعتمادتر خواهد بود که با روند بلندمدت غالب مطابقت داشته باشد. احتمال کمتری وجود دارد که سیگنالهای نزولی در طول روندهای نزولی، هشدارهای کاذب ایجاد کنند.
محدودیتهای اندیکاتور RSI
شاخص قدرت نسبی حرکت صعودی و نزولی قیمت را مقایسه میکند و نتایج را در یک نوسانگر نمایش میدهد که میتواند در زیر نمودار قیمت قرار گیرد. مانند بسیاری از اندیکاتورهای فنی، سیگنالهای آن زمانی قابل اعتماد هستند که با روند بلندمدت مطابقت داشته باشند.
سیگنالهای معکوس واقعی نادر هستند و جدا کردن آنها از هشدارهای کاذب، ممکن است دشوار باشد. برای مثال، یک هشدار مثبت کاذب، دارای یک تقاطع صعودی است و به دنبال آن کاهش ناگهانی دارایی رخ میدهد. یک هشدار منفی کاذب وضعیتی است که در آن یک تقاطع نزولی وجود دارد، اما ناگهان دارایی به سمت بالا شتاب میگیرد.
از آنجایی که این شاخص، نیروی حرکت آنی را نشان میدهد، زمانی که دارایی در هر جهت دارای شتاب قابل توجهی باشد، میتواند برای مدت طولانی در منطقه اشباع خرید یا اشباع فروش باقی بماند. بنابراین، RSI در بازارهای نوسانی که قیمت دارایی متناوبا دارای حرکات صعودی و نزولی است، بیشترین کاربرد را دارد.
شاخص قدرت نسبی (RSI) چه چیزی را اندازهگیری میکند؟
معاملهگران برای ارزیابی حرکت قیمت سهام یا سایر اوراق بهادار از اندیکاتور rsi استفاده میکنند. ایده اصلی پشت RSI این است که با اندازهگیری آن، مشخص شود معاملهگران با چه سرعتی قیمت اوراق بهادار را بالا یا پایین میکنند. RSI این نتیجه را در مقیاس ۰ تا ۱۰۰ ترسیم میکند. معاملهگران اغلب این نمودار را به گونهای تنظیم میکنند که در زیر نمودار قیمت اوراق بهادار قرار میگیرد و به آنها کمک میکند تا حرکت اخیر قیمتها را مطابق با شرایط بازار، بررسی کنند.
منظور از سیگنال خرید اندیکاتور RSI چیست؟
اگر RSI یک اوراق بهادار به زیر ۳۰ برسد، برخی از معاملهگران آن را به عنوان یک «سیگنال خرید» در نظر میگیرند؛ بر اساس این ایده که اوراق بهادار بیش از حد فروخته شده و بنابراین برای بازگشت آماده است. با این حال، قابل اعتماد بودن این سیگنال تا حدی به زمینه کلی بستگی دارد. اگر اوراق بهادار در یک روند نزولی قابل توجه قرار بگیرد، ممکن است برای مدتی طولانی در سطح فروش بیش از حد به معامله ادامه دهد. امکان دارد معاملهگرانی که در چنین شرایطی هستند، تا وقتی که سیگنال معتبر دیگری را نبینند، خرید دارایی مورد نظرشان را به تعویق بیندازند.
پارامترهای شاخص قدرت نسبی
دوره پیشفرض بازگشت به عقب برای RSI به تعداد ۱۴ دوره است، اما میتوان آن را برای افزایش حساسیت کاهش داد یا برای کاهش حساسیت آن را افزایش داد. آراسآی ۱۰ روزه نسبت به RSI بیست روزه احتمال بیشتری دارد که به سطوح اشباع خرید یا اشباع فروش برسد. سایر پارامترهای بازگشتی نیز به نوسانات یک اوراق بهادار بستگی دارند.
همانطور که گفتیم اندیکاتور RSI در زمانی چگونه مقدار MACD محاسبه می شود؟ که بالای ۷۰ باشد اشباع خرید و زمانی که زیر ۳۰ باشد به عنوان اشباع فروش در نظر گرفته میشود. این سطوح سنتی را نیز میتوان برای تناسب بهتر با الزامات امنیتی یا تحلیلی تنظیم کرد. معاملهگران کوتاهمدت گاهی اوقات از RSI دو دورهای استفاده میکنند تا به دنبال قرائتهای اشباع خرید در بالای ۸۰ و اشباع فروش در زیر ۲۰ باشند.
مقادیر RSI نرمال و RSI به عنوان یک شاخص واگرایی
بازارهای صعودی و نزولی نقش مهمی در نحوه رفتار آر اس آی دارند. در طی یک بازار صعودی، مقادیر RSI معمولا در محدوده ۴۰ تا ۹۰ قرار میگیرند و محدوده ۴۰-۵۰ به عنوان سطح حمایت در نظر گرفته میشود. در یک بازار نزولی، قرائت معمولا در محدوده ۱۰ تا ۶۰ باقی میماند، با مقاومت سیگنال دهی منطقه ۵۰-۶۰. این محدودهها معمولی هستند، اما ممکن است بر اساس تنظیمات شاخص و همچنین قدرت روند بازار پایه برای هر نوع اوراق بهاداری متفاوت باشند.
علاوه بر قرائتهای پایه ۸۰/۷۰ یا ۲۰/۳۰، معاملهگران همچنین به دنبال واگرایی بین حرکت قیمت و ارزش RSI هستند. هنگامی که قیمت به سطح پایینتر یا بالاتری میرسد که توسط فرود یا اوج مربوطه در RSI پشتیبانی نمیشود، این میتواند نشاندهنده یک بازگشت قیمت قریبالوقوع در بازار باشد.
استفاده از اندیکاتور RSI در معاملات فارکس
شاخص قدرت نسبی (RSI) معمولا برای نشان دادن شرایط موقتی اشباع خرید یا اشباع فروش در یک بازار استفاده میشود. یک استراتژی معاملاتی فارکس درون روز میتواند برای استفاده از نشانههای RSI مبنی بر اینکه بازار بیش از حد گسترش یافته است و در نتیجه احتمال عقبنشینی آن وجود دارد، ابداع شود.
RSI یک نشانگر فنی پرکاربرد است. نقطه ضعف RSI این است که حرکات ناگهانی و شدید قیمت میتواند باعث افزایش مکرر آن به سمت بالا یا پایین شود.و بنابراین، مستعد ارسال سیگنالهای نادرست است. با این حال، اگر این جهشها یا سقوطها در مقایسه با سیگنالهای دیگر، تأیید معاملات را نشان دهند، میتواند نشانهای از یک نقطه ورود یا خروج موثر باشد.
غیرمعمول نیست که قیمت به فراتر از نقطهای که RSI برای اولین بار در اشباع فروش یا اشباع خرید نشان میدهد، گسترش یابد. به همین دلیل، یک استراتژی معاملاتی با استفاده از RSI زمانی که با سایر اندیکاتورهای فنی تکمیل شود تا از ورود زودهنگام به معامله جلوگیری کند، بهترین کارکرد را خواهد داشت.
شناسایی تنظیمات معاملاتی با استفاده از شاخص قدرت نسبی
در اینجا چند مرحله برای اجرای یک استراتژی معاملاتی فارکس درون روز وجود دارد که از اندیکاتور RSI و حداقل یک نشانگر تأییدکننده اضافی، استفاده میکند:
- RSI را برای قرائتهایی که نشان میدهد بازار در منطقه اشباع خرید یا اشباع فروش است، بررسی کنید.
- برای تأیید نشانههای بازگشت قریبالوقوع، از دیگر شاخصهای حرکت یا روند استفاده کنید. به عنوان مثال، اگر RSI قرائتهای اشباع فروش را نشان دهد، یک اصلاح به سمت بالا پیشبینی میشود؛ هرچند لزوما تایید نمیشود.
اگر یکی از این شرایط اضافی برآورده شود، شروع معاملهای که به دنبال سود از اصلاح است، عمل خوبی در نظر گرفته میشود:
- میانگین متحرک همگرایی واگرایی (MACD) واگرایی از قیمت را نشان میدهد (مثلا اگر قیمت به یک فرود جدید رسیده باشد، اما MACD نداشته باشد و از شیب پایین به شیب تبدیل شده باشد).
- میانگین شاخص جهتدار (ADX) در جهت یک اصلاح احتمالی تغییر کرده است.
اگر شرایط بالا برآورده شد، بسته به اینکه معامله به ترتیب معامله خرید یا فروش باشد، معامله را با یک دستور توقف ضرر درست فراتر از قیمت پایین یا بالای اخیر شروع کنید. هدف اولیه سود میتواند نزدیکترین سطح حمایت/مقاومت شناسایی شده باشد.
در این مطلب به بررسی اندیکاتور RSI پرداختیم و گفتیم که این اندیکاتور چگونه میتواند شرایط اشباع فروش و اشباع خرید را در یک بازار نشان دهد. همچنین توضیح دادیم که چگونه میتوان با جستجوی واگراییها، نوسانات و تقاطعها را تولید کرد. همچنین درباره شناسایی روند کلی با این شاخص صحبت کردیم. امیدواریم مطالعه این مطلب برای شما مفید و موثر باشد.
اسیلاتور چیست؟ بررسی اسیلاتورهای تکنیکال
معاملات مبتنی برعلم تحلیل تکنیکال محبوبیت زیادی بین تازهکاران و افراد حرفهای دارد. روشها و ابزارهای تکنیکال بیشماری وجود دارد که میتوان آنها را در بازارهای مالی پیاده سازی کرد. یکی از این ابزارها، نوسان سازها یا اسیلاتور های تکنیکال است که در این مقاله آنها را بررسی خواهیم کرد.
اسیلاتورهای معاملات تکنیکال
اسیلاتور یک ابزار تکنیکال است که تریدرها میتوانند از آن برای کمک به تعیین اینکه آیا یک بازار در محدوده مورد انتظار یا خارج از محدوده مورد انتظار معامله میشود استفاده کنند، به طوری که میتواند شرایط بیش خرید یا بیش فروش را در بازار نشان دهد. در حالی که برخی از اسیلاتورها به اندازه گیری بیش از حد بودن یک فعالیت (خرید یا فروش) در بازار کمک میکنند، برخی دیگر به عنوان اسیلاتور های شناسایی روند استفاده میشوند.
اسیلاتور ها اغلب با سایر مطالعات تکنیکال مانند میانگین متحرک (moving average)، مقاومت حمایتی (support resistance) و تحلیل کندلها ترکیب میشوند. اسیلاتور های تکنیکال میتوانند در شرایط خاص نیز به تنهایی عملکرد خوبی داشته باشند. با این حال، زمانی که با برخی ابزارهای دیگر ترکیب شوند، عملکرد بهتری خواهند داشت.
اسیلاتور های تکنیکال سیگنالهای معاملاتی بیشماری را ارائه میدهند. بسته به نوع اسیلاتور، این سیگنال میتواند شامل شرایط بازار بیش خرید یا بیش فروش، سیگنال کراس اور باشد که نشان دهنده حرکت بازار از صعودی به نزولی یا نزولی به صعودی است.
علاوه بر این، اسیلاتور ها یا نوسانگرهای تکنیکال میتوانند در تعیین نقاط پایانی روند قیمت بسیار مفید باشند. به طور خاص، میتوان از آنها برای تشخیص واگرایی حرکت در یک دارایی مالی استفاده کرد. برخی از تریدرهای پیشرفته تر نیز از نوسانگرهای تکنیکال در ارتباط با مشخصات بازار، موج الیوت یا تحلیل فیبوناچی برای تعیین نقاط عطف احتمالی استفاده میکنند. به این ترتیب، راههای زیادی وجود دارد که یک تریدر میتواند اسیلاتور های تکنیکال را در متدولوژی معاملاتی خود بگنجاند.
انواع اسیلاتور (Oscillator)
اسیلاتورهای تکنیکال زیادی در دسترس تریدرها قرار دارد. به عنوان مثال، اسیلاتور هایی وجود دارند که حول یک نقطه کانونی یا خط متمرکز شده اند. در داخل این نوسانگر های مرکزی، خط نشانگر اسیلاتور در بالا و پایین خط مرکزی حرکت میکند. نوسانگرهای مرکزی در تعیین جهت روند و حرکت در یک روند مفید هستند.
به عنوان مثال، هنگامی که خط اسیلاتور در یک نوسانگر مرکزی در حال ثبت خوانش بالای خط مرکزی است، به طور کلی نشان دهنده شرایط بازار صعودی است. برعکس، زمانی که خط اندیکاتور در یک نوسانگر مرکزی خوانش زیر خط مرکزی را ثبت میکند، نشان دهنده شرایط بازار نزولی است.
اسیلاتورهایی وجود دارند که به عنوان نوسانگر های نواری شناخته میشوند. نوسانگر های نواری بین آستانه بالایی که معمولاً به عنوان منطقه اشباع خرید یا بیش خرید نامیده میشود و آستانه پایینی یا منطقه اشباع فروش یا بیش فروش حرکت میکنند. اکثر اسیلاتورهای حرکتی که تریدرها استفاده میکنند در واقع نوسانگرهای نواری هستند. اینها عبارتند از شاخص قدرت نسبی یا RSI، Stochastics، و Williams %R. به خاطر داشته باشید که آستانه بالایی و پایینی که توسط هر اسیلاتور نواری تعریف شده است ممکن است متفاوت باشد.
اسیلاتور استوکاستیک (Stochastics Oscillator)
نوسانگر استوکاستیک یک اندیکاتور مبتنی بر مومنتوم نواری است که به شناسایی شرایط بیش خرید و بیش فروش کمک میکند. اوسیلاتور استوکاستیک را میتوان به صورت دو خطی دید که بین 0 تا 100 در نوسان هستند. خط کندتر به عنوان خط درصد D و خط سریعتر به عنوان خط درصد K نامیده میشود.
توجه داشته باشید در نمودار قیمت بالای خط آبی نشان دهنده خط درصد K، خط سریع تر است، در حالی که خط قرمز نشان دهنده خط D، خط کندتر است. خط افقی نقطه دار بالا نشان دهنده آستانه 80 درصد و خط افقی نقطه دار پایین نشان دهنده آستانه 20 درصد است.
هر گاه آن خط درصد D به آستانه 80 درصد یا بالاتر رسید، میتوان گفت که بازار در محدوده بیش خرید است. به طور مشابه، وقتی خط درصد D به آستانه 20 درصد یا کمتر از آن برسد، میتوانیم گفت که بازار در محدوده بیش فروش است.
اسیلاتور استوکاستیک در شرایط بازار رنج باند بهترین عملکرد را دارد، که در آن به ترتیب مرز بالایی و پایینی مقاومت و حمایت وجود دارد.
اسیلاتور مومنتوم (Momentum Oscillator)
نوسانگر مومنتوم یک ابزار تکنیکال نسبتاً ساده است که بین 0 تا 100 در نوسان است و به طور کلی دارای یک خط مرکزی با علامت صفر است. سطح صفر به عنوان سطح میانی در نظر گرفته میشود و زمانی که مقدار اندیکاتور بالاتر از آن سطح باشد، میتوان گفت که بازار صعودی است، در حالی که زمانی که مقدار اندیکاتور زیر آن سطح باشد، بازار نزولی است. مهم است که به خاطر داشته باشید که نوسانگر مومنتوم لزوماً سطوح بیش خرید و بیش فروش را ارائه نمیدهد.
فرمول محاسبه اسیلاتور مومنتوم نسبتاً ساده است. به طور خاص، اندیکاتور مومنتوم قیمت بسته شدن فعلی یک دارایی را در نظر میگیرد و آن را با قیمت پایانی دیگر مقایسه میکند. قیمت بسته شدن دیگر میتواند هر دوره زمانی باشد، اما مقدار پیش فرض استفاده شده در چگونه مقدار MACD محاسبه می شود؟ این اندیکاتور 10 است. بنابراین، وقتی به نوسانگر مومنتوم در نمودار روزانه نگاه میکنیم، قیمت بسته شدن فعلی را با 10 دوره قبل مقایسه می کنیم.
خط آبی نشان دهنده خوانش واقعی نوسانگر مومنتوم در هر نقطه از زمان است. خط افقی سبز رنگ نقطه میانی است و مقدار صفر را نشان میدهد. توجه کنید که چگونه قیمتها پس از عبور خط حرکت از زیر خط صفر مرکزی شروع به کاهش کردند.
اسیلاتور MACD
نوسانگر واگرایی همگرایی میانگین متحرک (The moving average convergence divergence oscillator)، همچنین به عنوان MACD شناخته میشود، یک ابزار تکنیکال پرکاربرد است که میتواند در تحلیل روند و حرکت بازار مفید باشد. اندیکاتور MACD با استفاده از دو میانگین متحرک مجزا تولید میشود و دیفرانسیل بین این دو میانگین متحرک همان چیزی است که هیستوگرام واقعی را ایجاد میکند.
اساساً میانگین متحرک کوتاه مدت با استفاده از میانگین متحرک نمایی 12 روزه و میانگین متحرک بلند مدت با استفاده از میانگین متحرک نمایی 26 روزه محاسبه میشود. هنگامی که خط MACD از زیر خط سیگنال 9 روزه عبور میکند، هیستوگرام قرمز و در قلمرو منفی به نظر میرسد. این نوسان بالاتر و پایین تر در امتداد خط مرکزی صفر رخ میدهد.
اسیلاتور MACD ابزاری عالی برای تشخیص واگراییهایی است که در نمودار قیمت رخ میدهد. واگرایی صعودی زمانی اتفاق میافتد که قیمت به پایین ترین حد خود برسد، در حالی که MACD به پایین ترین حد خود چگونه مقدار MACD محاسبه می شود؟ میرسد.
توجه داشته باشید در چارت بالا، قیمت در یک روند صعودی است. می بینیم که یک اوج اولیه به سمت مرکز نمودار تشکیل شد که با یک اصلاح جزئی همراه بوده و اوج دوم بالاتر از اوج اولیه بود. به این ترتیب، این یک سیگنال واگرایی نزولی واضح بین قیمت و نوسانگر MACD است، که نشان میدهد باید منتظر قیمتهای پایینتر باشیم.
اسیلاتور ADX
شناسایی روند در بازار یکی از مهمترین کارهایی است که یک تریدر باید قبل از معامله انجام دهد. معامله با روند به طور کلی بهترین اقدام خواهد بود؛ زیرا شما مسیری با کمترین مقاومت را دنبال میکنید.
اسیلاتور ADX در محدوده ای از 0 تا 100 حرکت میکند. هنگامی که قیمتها از سطح 25 از پایین بالاتر میروند، نشان دهنده حرکت بازار از حالت غیر جهت دار به وضعیتی است که به نفع شرایط بازار رونددار است.
ADX زمانی بهترین کاربرد را دارد که بازارها برای مدتی در محیطی با نوسان کم تثبیت شده باشند. اغلب در طول این دورهها، خط ADX برای مدت نسبتاً طولانی زیر آستانه سطح 25 باقی میماند. بریک اوت بالای 25 سیگنال عالی برای یک روند نوظهور جدید ارائه میدهد.
در نمودار بالا می بینیم که نوسانگر ADX زیر پرایس اکشن رسم شده است. خط قرمز درون نوسانگر ADX خط ADX است. خط افقی سبز رنگ اسیلاتور آستانه سطح 25 است.
اسیلاتور آرون (Aroon)
نوسانگر آرون توسط توشار چنده (Tushar Chande) ساخته شد. اسیلاتور آرون یک شاخص مبتنی بر روند است که میتواند سرنخ هایی را در مورد قدرت روند فعلی و احتمال ادامه یا معکوس شدن روند ارائه دهد. نوسانگر آرون از دو خط تشکیل شده است. اولین خط Aroon up است که اغلب به صورت یک خط سبز نشان داده میشود و خط دوم Aroon down است که اغلب به صورت خط قرمز نشان داده میشود. بهترین سیگنالهای نوسانگر آرون شامل سیگنالهایی است که در آن خط بالا آرون از خط پایین آرون عبور میکند.
بهترین سیگنالهای نوسانگر آرون شامل سیگنالهایی است که در آن خط Aroon up از خط Aroon down عبور میکند. این موضوع نشان دهنده شرایط بازار صعودی است و به نفع حرکت صعودی قیمت است. برعکس، هنگامی که خط Aroon down از خط Aroon up عبور میکند، نشان دهنده شرایط نزولی بازار است و به نفع حرکت قیمت نزولی است.
خط Aroon up با رنگ سبز نشان داده شده است، در حالی که Aroon down با قرمز نشان داده شده است. توجه داشته باشید که وقتی خط قرمز Aroon از بالای خط سبز Aroon up عبور میکند، قیمتها شروع به حرکت به سمت پایین میکنند و پس از آن یک روند نزولی قیمت ایجاد میشود.
آموزش اندیکاتور MACD: معرفی اندیکاتور مک دی
اندیکاتور مک دی یا MACD توسط Gerals Appel در اواخر دهه هفتاد میلادی معرفی شد و در سال ۱۹۸۶ هم Thomas Aspray هیستوگرام را به اندیکاتور MACD اضافه کرد. هیستوگرام توانست به نوعی تأخیر موجود در اندیکاتور MACD را کاهش دهد و حرکات آتی مک دی را پیشبینی کند. MACD مخفف Moving Average Convergence/Divergence است که نشانگر همگرایی/واگرایی میانگینهای متحرک است و یکی از سادهترین و در عین حال مؤثرترین اندیکاتورهای مومنتومی است. اندیکاتور MACD دو میانگین متحرک را به یک نوساننمای مومنتومی تبدیل میکند. در نتیجه به طور خلاصه می توان گفت که اندیکاتور مک دی یک اندیکاتور پیرو روندی و مومنتومی است.
اندیکاتور MACD در بالا و زیر خط میانی یا خط صفر نوسان میکند. نوسان اندیکاتور مک دی به خاطر نزدیکی (همگرایی) یا جدایی (واگرایی) دو میانگین متحرک است. معامله گران می توانند از برخورد های خط سیگنال با خط MACD، نوع شکست خط میانی توسط اندیکاتور و واگراییها برای پیش بینی مسیر بعدی بازار استفاده کنند. از آنجایی که برای اندیکاتور MACD محدوده ای تعریف نشده، نمی توان از آن برای تشخیص سطوح اشباع خرید یا اشباع فروش استفاده کرد.
اجزای اندیکاتور MACD
خط مک دی مهمترین بخش اندیکاتور است و سایر اجزا مک دی بر اساس عملکرد این خط محاسبه می شوند. خط MACD تفاوت دو میانگین متحرک کوتاهمدت و بلندمدت است. یعنی اگر میخواهید عدد خط MACD را به دست آورید تنها کافی است که مقدار میانگین متحرک نمایی ۱۲ (EMA) را از میانگین متحرک نمایی ۲۶ کم کنید. منظور از میانگین متحرک نمایی ۱۲، میانگین ۱۲ کندل اخیر است. در اندیکاتور چگونه مقدار MACD محاسبه می شود؟ MACD از قیمت بسته شدن برای محاسبه میانگینها استفاده میشود. در همین حال خط دیگری هم در میانگین متحرک وجود دارد که میانگین متحرک نمایی ۹ برای خود خط MACD است. یعنی خط MACD هر چه که باشد دوره ۹ کندلی آن را محاسبه میکنیم و عدد بدست آمده خط سیگنال است. خط سیگنال میتواند زمان تغییر مومنتوم بازار را نشان دهد. در این جا منظور از مومنتوم، قدرت خریداران و فروشندگان است. وقتی مومنتوم بازار مثبت یا صعودی باشد، یعنی قدرت در دست خریداران است و وقتی که مومنتوم منفی باشد، قدرت در دست فروشندگان خواهد بود.
خط مک دی، خط سیگنال، هیستوگرام و خط میانی اجزای اصلی اندیکاتور MACD کلاسیک هستند
اولین نسخه اندیکاتور MACD که توسط Gerals Appel طراحی شد شامل هیستوگرام نمی شد.
همچنین اندیکاتور MACD شامل یک هیستوگرام هم میشود که نشانگر تفاوت میان خط MACD و خط سیگنال است. اگر خط MACD در بالای خط سیگنال قرار داشته باشد، هیستوگرام مثبت خواهد بود و در بالای خط میانی یا صفر واحدی رسم خواهد شد. در مقابل اگر خط MACD در زیر خط سیگنال قرار گرفته باشد، هیستوگرام منفی خواهد بود و هیستوگرام در زیر خط میانی یا صفر واحدی رسم خواهد شد. توجه داشته باشید که اعداد ۱۲، ۲۶ و ۹ که در اندیکاتور مک دی استفاده میشوند تنظیمات پیشفرض اندیکاتور هستند و معاملهگر میتواند بسته به نیاز خود این اعداد را تغییر دهد.
اعداد ۱۲، ۲۶ و ۹ برای MACD زمانی انتخاب شدند که هنوز کامپیوتر در بازار نقش پر رنگی نداشت و پلتفرم معاملاتی برای نمایش قیمتهای لحظهای وجود نداشت. به همین دلیل تحلیلگران تکنیکال تنها از نمودار روزانه و قیمت بسته شدن روز استفاده میکردند. در آن زمان روزهای معاملاتی هفته شش روز بود و به همین دلیل در اندیکاتور MACD عدد ۱۲ نشانگر دو هفته، ۲۶ نشانگر یک ماه و عدد ۹ نشانگر یک هفته و نیم معاملاتی است.
دیدگاه شما