آموزش واگرایی
یکی از مزایای استفاده از اندیکاتور این است که میتوانیم واگرایی و همگرایی را واگرایی معمولی مشخص کنیم. از آنجایی که این بحث بسیار مهمی است، پس این بحث را بصورت جداگانه در یک مقاله بررسی میکنیم. در این مقاله قدرت واگرایی را بررسی خواهیم کرد. در ابتدا مفهوم واگرایی را تعریف میکنیم، سپس بررسی میکنیم که چرا واگرایی و همگرایی ابزار بسیار واگرایی معمولی مهم و قدرتمندی است.
واگرایی و همگرایی چیست؟
همگرایی یعنی دو خط بهم نزدیک شوند. واگرایی یعنی دو خط از هم دور شوند. وقتی یک جفت ارز همگرا میشود بدین معنی است که قیمت و مونتوم در یک جهت هستند و قیمت حرکات آرامی دارد.
وقتی جفت ارز واگر میشوند، بدین معنی است که قیمت و مومنتوم در یک جهت نیستند. این منجر به حرکات تند قیمتی میشود و احتمال برگشت افزایش میابد.
تحلیل همگرایی-واگرایی، در واقع قدرت یک دارایی در یک زمان را با قدرت آن در زمان دیگر مقایسه میکند.
سپس آنها را با هم مقایسه میکند. سپس تحلیلگر شخیص میدهد که آیا دارایی مورد نظر قوی شده است یا تضعیف شده است؟
چرا این بحث اهمیت دارد؟
ابزار واگرایی و همگرایی، یک روش بسیار قدرتمند است. مزیت اصلی این روش این است که یک متد تاخیری نمیباشد.
بلکه همانند پرایس اکشن، متد واگرایی و همگرایی نیز ابزار بسیار قدرتمندی در پیش بینی حرکات آتی قیمت میباشد.
که این برخلاف اندیکاتورهاست که تاخیری میباشند و بعد از شکل گیری پرایس اکشن، سیگنال میدهند.
واگرایی و همگرایی یک متد بسیار قدرتمند است. مزیت اصلی واگرایی این است که منجر به نوسانات شدید میشود.
به عبارت دیگر، قیمت یک دارایی زمانی واگرایی شدید دارد که در مرحله تغییر جهت باشد یعنی قرار است یک سوئینگ ماژور شکل بگیرد.
افزایش نوسانات، منجر به ایجاد فرصت های معاملاتی زیادی میشود. پرایس اکشن همیشه جدیدترین اطلاعات را در اختیار ما قرار میدهد.
درک قیمتها، یک هنر است و کار آسانی نیست. استفاده از سایر متدها برای تایید یک استراتژی و تحلیل میتواند خیلی مفید باشد.
واگرایی و همگرایی بر روی چارت به چه شکل است؟
بر شروع تحلیل میتوانید از MACD استفاده کنید. مک دی نیز همانند اسیلاتور AO، از میانگین های مختلف در چند زمان مختلف استفاده میکند.
اما برخلاف AO، مک دی از قیمتهای پایانی و میانگین متحرک نمایی استفاده میکند. به این دلیل از میانگین متحرک نمایی استفاده میشود که تاکید بیشتری بر آخرین روند داشته باشیم.
تایم فریم مورد استفاده در مک دی عبارتست از ۹ دوره، ۱۲ دوره و ۲۶ دوره. معامله با واگرایی یک قانون کلیدی و مهم دارد.
اگر قیمتها، سقف بالاتر شکل میدهند، آنگاه اسیلاتور نیز باید سقف بالاتر شکل بدهد. اگر قیمتها، کف پایینتر شکل بدهند، آنگاه اسیلاتور هم باید کف پایینتر شکل بدهد.واگرایی معمولی
این جمله را باید پرینت بگیرید و آن را در کنار صفحه کاپیوتر خود بچسبانید. در مواقعی که این اتفاق نیوفتد(یعنی سقف و کف اسیلاتور در راستای قیمت نباشد)، به این معنی است که اتفاقات مشکوکی در حال رخ دادن است.
در اینحالت تحلیلگر باید بدنبال شواهد بیشتری بگردد که رفتار قیمت را تایید کنید و حرکت آتی را تشخیص دهد.
واگرایی-همگرایی زمانی قابل بررسی است که قیمت یکی از حالات زیر را شکل داده باشد:
- سقف بالاتر داشته باشیم
- کف پایینتر داشته باشیم
- سقف دوقلو داشته باشیم
- کف دوقلو داشته واگرایی معمولی باشیم
اندیکاتور مک دی و AO، بهترین اندیکاتورها برای بررسی چنین حالاتی هستند. RSI نیز متد دیگری است که میتوانیم از آن استفاده کنیم.
من استفاده از AO را ترجیح میدهم. طبق این اندیکاتور واگرایی زمانی اتفاق می افتد که هیستوگرام ها نشان دهند که مومنتوم کاهش یافته است و خط صفر رسیده است.
اگر دو تا کف یا سقف متوالی داشته باشیم که در آنها هیستوگرام به سمت خط صفر برنگشته باشد، آنگاه این بدین معنی است که واگرایی درستی نداریم.
به اینها میگوییم واگرایی بد. اکثر اوقات اگر تریدر در چارت ۱ دقیقه ای زوم کند، آنگاه میتوانید واگرایی مناسبی را ببیند.
چگونه از واگرایی-همگرایی معمولی استفاده کنیم؟
وقتی واگرایی-همگرایی را تحلیل میکنیم، باید به این دقت کنیم که نقاط چرخش بازار در طی زمان چگونه تغییر میکند.
یعنی در طی زمان، آیا سقف ها افزایش میابند یا کاهش؟ کف ها چطور؟ اگر بتوانیم ارتباط بین نقاط چرخش را درک کنیم، آنگاه میتوانیم تریدر خوبی شویم.
واگرایی نشانه توقف روند و برگشت روند است. واگرایی مثبت زمانی اتفاق می افتد که قیمتها، کف پایینتر شکل دهند، اما در اسیلاتور، کف بالاتر داشته باشیم.
معمولا این اتفاق در انتهای یک روند نزولی رخ میدهد. به عبارت دیگر بصورت پیشفرض انتظار داریم که قیمتها و مونتوم در یک جهت حرکت کنند.
یعنی اگر قیمتها، کف پایینتر شکل میدهند، اما اسیلاتور نمیتواند کف پایینتر شکل دهد، آنگاه احتمالا قیمتها برگردند.
عکس اینحالت برای واگرایی منفی صدق میکند. در اینحالت قیمتها، سقف بالاتر شکل میدهند، در حالی که اسیلاتور، سقف پایینتر شکل میدهد.
این نوع واگرایی در روند صعودی رخ میدهد. در چنین حالتی، احتمالا قیمتها برگردند.
واگرایی و همگرایی را میتوان به شیوه های مختلف مورد استفاده قرار داد:
- وقتی همگرایی داریم، آنگاه احتمالا روند مورد نظر ادامه یابد. یعنی برگشت روند محتمل نیست(البته این روش در تایم فریم های پایینتر اعتبار کمتری دارد).
- وقتی واگرایی داریم، احتمالا روند مورد نظر ادامه نیابد. یعنی برگشت روند محتمل است.
- وقتی واگرایی دوگانه یا سه گانه داریم، آنگاه احتمالا روند مورد نظر ادامه نیابد. یعنی برگشت روند محتمل است.
اسیلاتورها، تغییرات مومنتوم را به ما نشان میدهند. یعنی هر چند قیمتها، سقف و کف جدید را نشان میدهند، اما احتمال اینکه مونتوم افزایش یافته باشد کم است.
واگرایی معمولی ابزار مفیدی است که از طریق آن میتوانیم انتهای روند را پیش بینی کنیم. فقط گاهی اوقات، دارایی مورد نظر در جهت مخالف حرکت خواهد کرد.
به همین دلیل باید مراقب باشیم چون استفاده از واگرایی مهارت بالایی میخواهد.
به همیت دلیل همیشه بهتر است از روش های دیگری نیز استفاده کنیم که انتهای روند را تایید کنند.
سایر روش ها برای تایید واگرایی:
یک روش برای تحلیل واگرایی این است که از خط روند و کانال استفاده کنیم. وقتی واگرایی رخ دهد، آنگاه خط روند میتواند نشان دهد که روند مورد نظر به پایان رسیده است.
و میتواند نشاندهنده پایان روند باشد. پس یک روش برای معامله با واگرایی این است که صبر کنیم خط روند شکسته شود.
همچنین در اندیکاتورها هم میتوانیم از خط روند استفاده کنیم(یعنی در همان نقطه ای که بر روی قیمتها خط روند رسم کردیم، میتوانیم در همان نقطه بر روی اندیکاتور هم خط روند رسم کنیم).
خط روند مومنتوم، ابزار مهمی برای تشخیص نقاط برگشت و شکست روند است.
نکته مهم، بحث انتظارات در روش واگرایی است.
یعنی تفاوت خیلی زیادی بین اندازه پیپ در برگشت و در اصلاح وجود دارد. پس هر دو را د رک کنید و در برنامه معاملاتی خود لحاظ کنید.
یک راه برای تمیز دادن این دو این است که تایم فریم مورد نظر را بررسی کنید. اگر تریدر، واگرایی را در تایم فریم ۱ ساعته و ۱۵ دقیقه ای بررسی میکند، آنگاه احتمالا واگرایی منجر به توقف و یا اصلاح در درون یک روند بزرگتر گردد.
اگر واگرایی در تایم فریم بالاتر شکل بگیرد، آنگاه احتمال برگشت روند بیشتر است. به عبارت دیگر، هر چه تایم فریم بالاتر باشد، تحلیل معتبرتر است.
همچنین اگر واگرایی دوگانه یا سه گانه داشته باشیم، آنگاه احتمال برگشت روند افزایش میابد.
در امواج الیوت، اینحالت در قالب واگرایی بین موج ۳ و ۵ در موج بزرگتر ۳ رخ میدهد. و بعد واگرایی بین موج بزرگتر ۳ و ۵ رخ میدهد.
همچنین برای کاهش ریسک معامله با واگرایی، میتوانیم زمانی که واگرایی در چند تایم فریم رخ میدهد، فقط از تحلیل واگرایی استفاده کنیم.
هر چه واگرایی بین قیمت و مونتوم در تایم فریم های بیشتری رخ دهد، آنگاه احتمال برگش ت روند بیشتر خواهد بود.
چگونه از واگرایی مخفی استفاده کنیم؟
هر چند واگرایی معمولی ابزار مناسبی برای پیش بینی پایان روند است، اما واگرایی مخفی نشاندهنده ادامه روند است.
واگرایی مخفی مثبت زمانی رخ میدهد که قیمتها، کف بالاتر شکل میدهند، اما در اسیلاتور، کف پایینتر داریم.
واگرایی مخفی در روند صعودی، زمانی رخ میدهد که قیمتها، کف بالاتر شکل میدهند، اما در اسیلاتور کف پایینتر داریم.
واگرایی مخفی منفی زمانی رخ میدهد که قیمتها، سقف پایینتر شکل میدهند، اما در اسیلاتور، سقف بالاتر داریم.
در روند نزولی، واگرایی مخفی زمانی رخ میدهد که قیمتها، سقف پایینتر شکل میدهند، اما در اسیلاتور، سقف بالاتر داریم.
همانند سایر استراتژی های معاملاتی، باید بخاطر داشته باشیم که واگرایی-همگرایی نیز با ریسک همراه است.
تفاوتی ندارد که از چه ابزاری استفاده میکنید(AO،مک دی،RSI)، در هر صورت باید ریسک را پوشش دهید.
در هر صورت، با استفاده از این استراتژی ساده، میتوانید وینریت خود را بالا ببرید و فرصت های معاملاتی زیادی را پیدا کنید.
پس لطفا بک تست بگیرید و از ابزارهای دیگر و تحلیل مولتی تایم فریم استفاده کنید تا بتوانید واگرایی و همگرایی را به درستی تایید کنید.
واگرایی در تحلیل تکنیکال چیست؟ انواع واگرایی به زبان ساده
واگرایی در تحلیل تکنیکال به چه معناست؟ به زبان ساده به اختلاف تحرکات بین نمودار و اندیکاتور گفته می شود. در این مقاله شما را با معنا و مفهوم واگرایی بیشتر آشنا خواهیم کرد، همراه داتیس نتورک باشید.
منظور از واگرایی در تحلیل تکنیکال چیست؟
Divergence به اختلاف تحرکات بین نمودار و اندیکاتور گفته می شود.
Divergence به سه دسته واگرایی زمان٬مخفی واگرایی معمولی و معمولی تقسیم می شود.
که مهم ترین آنها یعنی واگرایی معمولی و مخفی را بطور کامل در اختیار عزیزان قرار می دهیم.
واگرایی نشان دهنده ی ضعف معاملات و احتمال قوی بازگشت آن است که در تصمیم گیری برای خرید و فروش نقش بسیار مهمی دارد.
Divergence یکی از مهم ترین و کاربردی ترین مباحث تحلیل تکنیکال می باشد.
واگراییها به شرایطی از بازار گفته میشود:
که تضادی آشکار بین قیمت و ابزارهای دیگر ایجاد شده و نشاندهنده چرخشهای کوچک و بزرگ بازار، در آن مقطع زمانی است.
این وضعیت بیانگر ضعف معاملهگران در گام آخر بوده و در این شرایط بازار آماده چرخش است.
بهبیاندیگر واگرایی به معنی ضعف یک روند بوده و زمانی مشاهده میشود که قیمت و اندیکاتور در خلاف جهت یکدیگر حرکت میکنند.
همچنین روند قیمت به پایان خود نزدیک شده و میل به چرخش دارد.
در بیشتر مواقع برگشتهای بزرگ یک نمودار زمانی اتفاق میافتد که یک واگرایی مناسب داشته باشیم.
از واگراییها میتوان برای شناسایی قیمت و سطوح حساس استفاده کرد و روندهای ضعیف را که میل به برگشت دارند، تشخیص دهیم.
برای تشخیص واگرایی از اندیکاتورهای مختلف استفاده میکنیم.
اندیکاتور مکدی (MACD) یکی از مهمترین و پراستفادهترین ابزار برای تشخیص واگرایی است.
از سایر اندیکاتورها مانند RSI ،CCI و … هم میتوان برای تشخیص واگرایی استفاده کرد.
واگرایی معمولی (RD)
واگرایی معمولی یا Regular Divergence نوعی از واگرایی است.
که در آن حرکت اندیکاتور با نمودار اختلاف دارد و در انتهای روند پدیدار می شود و نشان از بازگشت قیمت دارد.
واگرایی معمولی به دو نوع مثبت و منفی تقسیم می شود:
واگرایی معمولی مثبت (RD+) :
Divergence معمولی مثبت در انتهای یک حرکت نزولی پدیدار می شود و بین دو کف ایجاد می شود.
در این حالت از واگرایی نمودار قیمت ۲ کف دارد که کف دوم آن پایین تر از کف اول است اما در اندیکاتور کف دوم بالاتر از کف اول قرار گرفته.
این Divergence به معنی ضعیف شدن قدرت فروشندگان و غلبه خریداران بر آنها است.
که به تحلیل گران کمک می کند تا در زمان رسیدن نمودار به خط حمایت را تشخیص دهند که آیا سطح حمایت خط روند شکسته خواهد شد یا قیمت بر خواهد گشت و مثبت خواهد شد.
واگرایی معمولی منفی(RD-)
Divergence معمولی منفی در انتهای یک حرکت صعودی پدیدار واگرایی معمولی می شود و بین دو سقف ایجاد می شود.
در این حالت از Divergence نمودار قیمت ۲ سقف دارد که سقف دوم آن بالا تر از سقف اول است.
اما در اندیکاتور سقف دوم پایین تر از سقف اول قرار گرفته.
این Divergence به معنی ضعیف شدن قدرت خریداران و غلبه فروشندگان بر آنها است.
که به تحلیل گران کمک می کند تا در زمان رسیدن نمودار به خط مقاومت روند صعودی تشخیص دهند که آیا سطح مقاومت خط روند شکسته خواهد شد یا قیمت بر خواهد گشت و وارد اصلاح یا روند نزولی خواهد شد.
واگرایی مخفی(HD)
واگرایی مخفی یا Hidden Divergence نوعی از Divergence است.
که در آن نمودار قیمت با اندیکاتور اختلاف حرکت دارند.
این نوع واگرایی در انتهای تحرکات اصلاحی روند ها پدیدار می شود .
و نشان از بازگشت قیمت ، ادامه روند و معاملات در کانال خود است.
همچنین این Divergence نیز به دو دسته مثبت منفی تقسیم می شود:
Divergence مخفی مثبت (HD+)
این نوع از واگرایی در انتهای حرکات اصلاحی یک کانال صعودی است و بین دو کف ایجاد می شود بطوری که کف دوم در اندیکاتور پایین تر از کف اول است اما در نمودار قیمت کف دوم بالاتر از کف اول است.
این حالت به معنی تضعیف شدن فشار فروش و غلبه مجدد خریداران بر فروشندگان در این کانال صعودی است و به تحلیل گران کمک می کند تا زمانی که نمودار به خط حمایتی کانال صعودی برسد با استفاده از این نکته متوجه میزان ریسک شوند و تشخیص دهند که آیا روند با قدرت شکسته خواهد شد و یا تنها یک اصلاح صورت گرفته و معاملات در کانال صعودی ادامه خواهند یافت.
واگرایی مخفی منفی(HD-)
این نوع از Divergence در انتهای حرکات اصلاحی یک کانال نزولی است و بین دو سقف ایجاد می شود بطوری که سقف دوم در اندیکاتور بالا تر از سقف اول است اما در نمودار قیمت سقف دوم پایین تر از سقف اول است.
این حالت به معنی تضعیف فشار خرید و غلبه مجدد فروشندگان بر خریداران در این کانال نزولی است و به تحلیل گران کمک می کند تا زمانی که نمودار به خط مقاومتی کانال نزولی برسد با استفاده از این نکته متوجه میزان ریسک شوند و تشخیص دهند که آیا روند با قدرت شکسته خواهد شد و یا تنها یک اصلاح صورت کرفته و معاملات در کانال نزولی ادامه خواهند یافت.
نکته بسیار مهم:
از واگرایی به تنهایی نمی توان برای تصمیم گیری خرید و فروش استفاده کرد و این روش هم باید در کنار دیگر ابزار های تحلیل تکنیکال بکار برده شود
مبحث واگرایی واگرایی معمولی در تحلیل تکنیکال بسیار مهم است پس سعی کنید همواره در تحلیل هایتان از آن استفاده نمایید.
از طرفی بهتر است از اندیکاتور مانند MACD و یا RSI برای بدست آوردن واگرایی های استفاده نمایید.
در اندیکاتور RSI برای یافتن واگرایی ها در کف باید تراز زیر ۳۰ و در سقف تراز بالای ۷۰ را بررسی نمایید .
تراز های غیر از این دو از اعتبار کمتری برخوردارند.
ترکیب واگرایی ها با الگو های کلاسیک بسیار مفید است و احتمال خطا در معاملات را به میزان قابل توجهی کم میکند.
قیمتها و سطوح مناسب برای تشکیل واگرایی:
با استفاده از ابزاری که در تحلیل تکنیکال موجود است، میتوان سطوح حساس قیمتی را شناسایی کرد.
زمانیکه نمودار به این سطوح میرسد معمولاً با واگرایی همراه بوده و نشانه ضعف در روند جاری است.
هنگامیکه نمودار با سرعتبالا بدون واگرایی به سمت سطوح حمایت و مقاومت درحرکت باشد، احتمال شکست سطوح بسیار بالا است.
گاهی اوقات شکست در سطوح مقاومت و حمایت با Divergence همراه بوده که در بسیاری مواقع میتوان این شکست را فریبدهنده (fake) درنظر گرفت.
سطوح حمایت و مقاومت داینامیک یا به عبارتی خطوط روند صعودی یا نزولی، کاملاً مستعد تشکیل Divergence هستند.
با تشکیل واگرایی در این سطوح، میتوان به سطح موردنظر اعتماد کرد و برای ورود یا خروج از معامله تصمیم گرفت.
این مورد را میتوان به باندهای کانال هم تعمیم داد.
نموداری که در یک ساختار کانالیزه در حالت حرکت باشد، مستعد تشکیل واگرایی در کف و یا سقف کانال است.
در این حالت بهترین استراتژی، نوسانگیری بین سقف و کف کانال است که با تشکیل Divergence میتوان با اعتماد بیشتری به انجام معامله پرداخت.
به این نکته هم باید توجه کرد که اگر در یک ساختار کانالیزه، سطحی شکسته شد و با واگرایی همراه بود، میتواند کاملاً فریبدهنده (fake) باشد.
یکی دیگر از کاربردهای واگرایی استفاده از آنها در سطوح فیبوناچی است.
اگر در یکی از سطوح فیبوناچی (معمولاً ۶۱٫۸% و ۷۸٫۲%) واگرایی وجود داشته باشد، میتوان به برگشت نمودار از آن سطح امیدوار بود و با استفاده از ابزار تکنیکال به دنبال فرصتهای معاملاتی گشت.
از واگرایی در دیگر الگوهای تکنیکال نیز میتوان استفاده کرد.
ازجمله این الگوها میتوان به امواج الیوت، الگوهای هارمونیک، الگوهای برگشتی و … اشاره کرد.
ایجاد Divergence در هر یک از این الگوها، اعتبار آنها را افزایش داده و میتوان با استفاده از ابزار تکنیکال به دنبال فرصتهای معاملاتی برای خرید یا فروش بود.
سخن پایانی
امیدواریم مقاله آشنایی با مفهوم Divergenceدر تحلیل تکنیکال برای شما عزیزان مفید بوده باشد.
واگرایی در بازار فارکس چیست و چگونه بر اساس واگرایی ها معامله کنیم؟
در این مطلب قصد داریم تکنیکی را به شما آموزش بدهیم که به کمک آن میتوانید در کفها بخرید و در سقفها بفروشید. اگر سابقه حضور در بازار را داشته باشید احتمالا تجربه تلخ از دست دادن سودهایتان یا از دست دادن بخشی از یک روند را داشتهاید. یک ضرب المثل معروف در بازارها وجود دارد که میگوید سود مثل بستنی است! اگر سریع برای خوردن آن اقدام نکنید آب میشود. با توجه به فصل تابستان و گرم بودن هوا نیاز دیدیم تا مبحث واگرایی و نحوه معامله بر اساس آن را به طور کامل بررسی کنیم تا حواستان به بستنیهایتان باشد😅! این مطلب را از دست ندهید.
واگرایی در فارکس چیست؟
Divergence در فارکس زمانی اتفاق میافتد که یک دارایی در خلاف جهت یک اندیکاتور تکنیکال، مثل Rsi یا اسیلاتور حجم حرکت میکند. هنگام معامله جفت ارزها در فارکس، دایورجنس معمولا به عنوان نشانهای از تضعیف جهت قیمت فعلی، از دست دادن حرکت و در نتیجه تغییر احتمالی روند است.
Divergence ها یک شاخص پیش رو هستند که میتوانند تغییرات قیمت و چرخش در بازار را قبل از رخ دادن پیش بینی کنند. به همین علت بهتر است آنها را یاد بگیرید. اگر به خوبی بتوانید بر آنها مسلط شوید میتوانید راهکاری برای بهبود استراتژی معاملاتیتان باشد. برای Take profit و Stop loss نیز میتوانید بر اساس سطوح پرایس اکشنی، کندل استیک و سطوح حمایتی و مقاومتی اقدام کنید.
نحوه یافتن واگرایی در فارکس
در گام اول تریدر باید مشخص کند که از چه اندیکاتورهای تکنیکالی میخواهد استفاده کند. Indicator ها و اسیلاتورهای زیادی برای این کار وجود دارند که عبارتند از:
- Commodity Channel Index (CCI)
- MACD (Moving Average Convergence Divergence)
- Momentum
- Relative Strength Index (RSI)
- Stochastic Oscillator
- Williams Percent Range
نوع اندیکاتوری که انتخاب میکنید تاثیری بر تحلیل نخواهد داشت بنابراین نیازی نیس در این مورد وسواس زیادی به خرج بدهید.
همانطور که در بالا گفته شد معمولا ابزارهایی که مورد استفاده قرار میگیرند عبارتند از Rsi، Macd، Cci، Stochastic و … . پس از انتخاب آن را بر روی چارت بیاندازید و شروع به پیدا کردن مناطقی کنید که اندیکاتور و قیمت با هم، هم سو نیستند.
بررسی انواع واگرایی
برای این که بتوانید راحت تر واگرایی ها را تشخیص دهید بهتر است بدانید که Divergence ها به 3 دسته کلی تقسیم میشوند که عبارتند از:
دایورجنسهای معمولی و مخفی هر کدام به دو دسته تقسیم میشوند. بنابراین شما باید در مجموع بر روی چارت به دنبال چهار حالت زیر باشید:
واگرایی معمولی مثبت (RD+)
این حالت زمانی رخ میدهد که قیمت میتواند یک کف جدید (L) بزند اما اندیکاتور نمیتواند این کار را بکند. در پایان یک روند نزولی شاهد آن هستیم و نوید یک روند صعودی و گرفتن پوزیشن لانگ را میدهد. این Divergence به ما میگوید که قدرت خریداران بیشتر از فروشندگان است.
واگرایی معمولی منفی (RD-)
در انتهای یک روند صعودی به وجود میآید. قیمت سقف جدیدی میزند اما اندیکاتور موفق نمیشود سقفی بالاتر از سقف قبلی ایجاد کند.
واگرایی مخفی مثبت (HD+)
این اتفاق هنگامی رخ میدهد که که قیمت کفی بالاتر از کف قبلی خود تشکیل میدهد ولی اندیکاتور یک کف پایین تر تشکیل میدهد. این حالت در انتهای یک روند اصلاحی و در یک کانال صعودی پیش میآید. پس از این که اصلاح قیمت تمام شد شما میتوانید در جهت ادامه روند پوزیشن بگیرید. این واگرایی نوید دهنده ادامه روند صعودی است و شما با مشاهده آن میتوانید وارد موقعیت خرید شوید.
وگرایی مخفی منفی (HD-)
در یک روند نزولی به وجود میآید که قیمت توانایی رسیدن به سقف قبلی را ندارد ولی اندیکاتور موفق میشود یک سقف جدید بزند. معمولا در کانالهای نزولی در زمانی اتفاق میافتد که قیمت به منظور اصلاح رو به بالا حرکت میکند. واگرایی مخفی منفی نشاندهنده ادامه روند نزولی است و موقع گرفتن پوزیشن Sell است.
واگرایی زمانی (TD)
دایورجنس زمانی به دو دسته معمولی و هوشمند تبدیل میشود.
در این نوع Divergence تضاد رفتاری بین قیمت و زمان از اهمیت برخوردار است و اندیکاتورها در آن نقشی ندارند. زمانی که قیمت در زمان بیشتری نسبت به گام قبلی اصلاح کند واگرایی اتفاق میافتد.
واگرایی معمولی: دایورجنس زمانی معمولی زمانی اتفاق میافتد که تعداد کندلهای فاز اصلاح بیشتر از کندلهای فاز قبل باشد.
واگرایی زمانی هوشمند: بر خلاف واگرایی زمانی معمولی تعداد کندلها اصلاح کمتر از کندلهای حرکت فاز قبل است. اما واگرایی معمولی واگرایی معمولی درصد اصلاح زمانی بیشتر از اصلاح قیمتی است.
سخن پایانی
حتی اگر واگرایی بخشی از استراتژی معاملاتی شما نباشد، ارزش آن را دارد که از آن به عنوان مکمل استفاده کنید. زیرا میتوانند مانند یک سیگنال اضافی عمل کنند. به هر حال استفاده از آنها به تنهایی توصیه نمیشود. اما یکی از سیگنالهای قوی در بازار به حساب میآید.
اندیکاتور واگرایی
واگرایی در حالت کلی به معنای حرکت قیمت و اندیکاتور در خلاف جهت یکدیگر می باشد و نتیجه این امر عموما این است که در هنگام وقوع واگرایی قیمت از ادامه حرکت می ایستد و تغییر جهت می دهد. مشاهده واگرایی در اندیکاتورها به عنوان یکی از سیگنال های بسیار قوی در علم تحلیل تکنیکال شناخته شده است.
انواع واگرایی
واگرایی به دو دسته تقسیم می شود :
1. واگرایی معمولی (Regural Divergence ) :
خود این واگرایی معمولی به دو دسته واگرایی مثبت و واگرایی منفی تقسیم می شود .
واگرایی معمولی منفی : زمانی به وجود می آید که قیمت سقف جدیدی تشکیل می دهد ، اما اندیکاتور موفق نمی شود که سقف جدیدی بالاتر از سقف قبلی تشکیل دهد .
همان طور که در مثال بالا مشاهده می کنیم (نمودار ساعتی سهم خساپا ) واگرایی منفی (RD) وجود دارد. قیمت سقف جدید تشکیل داده در حالی که اندیکاتور موفق به این کار نشده است و به وجود آمدن این حالت خودش می تواند هشداری باشد مبنی برای اینکه کنترل ریسک صورت بگیرد چون امکان نزول بازار توسط اندیکاتور MACD تایید شده است.
برای معامله گران سفته باز (منظور از سفته بازارن ، افرادی است که به فکر بدست آوردن سود در بازه زمانی کوتاه مدت هستند) این واگرایی منفی نشانه ای از این می باشد که روند بازار وارد یک فاز نزولی جدید می شود و در نتیجه چشم انداز معاملاتی را مطلوب برانداز نمی کنند.
واگرایی معمولی مثبت : این نوع واگرایی در روند نزولی به وجود می آید و به این صورت است که قیمت موفق به تشکیل کف جدید ، پایین تر از کف قبلی خود می شود اما اندیکاتور نمی تواند کف جدید بسازد. نمودار زیر این مطلب را به خوبی نشان می دهد .
نمودار بالا نمودار ساعتی سهم خساپا است . همان طور که مشخص است بعد از مشاهده واگرایی مثبت در اندیکاتور در حالی که قیمت سهم روند نزولی دارد ، شاهد صعودی شدن روند و رشد سهم هستیم .
دانلود اندیکاتور واگرایی: AO-Divergence indicator
واگرایی مخفی و معمولی
به حالتی گفته می شود که در آن اندیکاتور یک کار جدید انجام میدهد و قیمت با این کار مخالفت میکند. واگرایی مخفی در انتهای یک اصلاح رخ میدهد و نوید ادامه روند را با خود به همراه دارد در حالی که واگرایی معمولی در انتهای یک روند اتفاق میافتد و بیانگر توقف روند و حتی چرخش آن است.
واگرایی مخفی به دو دسته تقسیم میشود:
واگرایی مخفی مثبت (HD+):
واگرایی مخفی مثبت حالتی است که در اصلاح یک روند صعودی بزرگ رخ میدهد و در انتهای اصلاح اندیکاتور کفپایین تر ثبت میکند و قیمت با این حرکت اندیکاتور مخالفت کرده و کف پایینتر ثبت نمیکند. در این حالت به دلیل وجود تضاد بین قیمت و اندیکاتور، شاهد افزایش قیمت و ادامه روند صعودی خواهیم بود.
ساختار واگرایی مخفی مثبت بهصورت زیر است:
در این نوع از واگرایی مخفی باید توجه داشت که حتماً این آرایش باید در روند صعودی به وجود آید.
به مثال زیر توجه کنید:
در شکل فوق همانطور که مشخص است نمودار در یک روند صعودی قرار دارد و در انتهای یک اصلاح شاهد وقوع واگرایی مخفی هستیم که با ایجاد این آرایش، نمودار به روند صعودی خود ادامه داده است.
واگرایی مخفی منفی(HD-):
واگرایی مخفی منفی حالتی است که در اصلاح یک روند نزولی بزرگ رخ میدهد و در انتهای اصلاح اندیکاتور سقف بالاتر ثبت میکند و قیمت با این حرکت اندیکاتور مخالفت کرده و سقف بالاتر ثبت نمیکند. در این حالت به دلیل وجود تضاد بین قیمت و اندیکاتور، شاهد کاهش قیمت و ادامه روند نزولی خواهیم بود.
ساختار واگرایی مخفی منفی بهصورت زیر است:
در این نوع واگرایی مخفی نکتهای که باید به آن توجه داشت این است که این آرایش حتماً باید در یک روند نزولی اتفاق بیفتد.
به مثال زیر توجه کنید:
در شکل فوق روند نمودار نزولی است و در یک اصلاح مشخصشده در شکل، واگرایی مخفی منفی اتفاق افتاده است که تأییدی بر ادامه روند نزولی سهم است و بعد از ایجاد واگرایی مخفی، ریزش نمودار و کاهش قیمت آن ادامه پیداکرده است.
قیمت و سطوح مناسب برای تشکیل واگرایی مخفی:
همانطور که گفته شد واگرایی مخفی در اصلاح یک روند صعودی و یا نزولی اتفاق میافتد. پس برای تشخیص قیمت مناسب تشکیل واگرایی مخفی، باید از تکنیکها و استراتژیهایی در اصلاح استفاده کرد که در آن قیمت پتانسیل برگشت را دارد و ادامه روند اتفاق میافتد.
یکی از تکنیکهایی که میتوان از آن استفاده کرد کانالهای صعودی و یا نزولی است. واگرایی مخفی مثبت میتواند در کف یک کانال صعودی و واگرایی مخفی منفی میتواند در سقف یک کانال نزولی به وجود بیاید. با ایجاد آرایش واگرایی مخفی در یک کانال صعودی و یا نزولی، ریسک انجام معامله در جهت روند بهشدت کاهش میابد و با اطمینان بیشتری میتوان به انجام معاملات و ورود به سهم پرداخت.
به مثال زیر توجه کنید:
یکی دیگر از تکنیکهایی که میتوان از آن استفاده کرد تبدیل سطوح است. به ساختار زیر توجه کنید:
در سطح قرمز رنگ که در ابتدا بهعنوان یک مقاومت شناخته میشد اما با شکست مقاومت، به حمایت تبدیلشده است، واگرایی مخفی مثبت اتفاق افتاده است. در این حالت این سطح حمایت همراه با واگرایی مخفی بهشدت مستحکم بوده و پتانسیل برگشت قیمت با درصد اطمینان بالایی وجود دارد.
درصورتیکه این اتفاق، یعنی تبدیل سطوح و ایجاد واگرایی مخفی، در یک ساختار کانالیزه اتفاق بیفتد ریسک ورود به سهم در جهت روند حرکتی بسیار پایین است.
واگرایی زمانی:
در این حالت از واگرایی یک تضاد رفتاری بین قیمت و زمان ایجاد میشود. درواقع در این نوع واگرایی رفتار اندیکاتور مدنظر نیست. مواقعی که قیمت در زمان بیشتری نسبت به حرکت قبل اصلاح میکند، واگرایی زمانی ایجادشده است. واگرایی زمانی به دودسته معمولی و هوشمند تقسیم میشود:
واگرایی زمانی معمولی RTD:
حالتی است که در آن تعداد کندلهای فاز اصلاح بزرگتر یا مساوی با حرکت قبل باشد. مفهوم این اتفاق این است که فعلاً میل به چرخش بازار وجود ندارد و بهاحتمالزیاد حرکت قبلی ادامه پیدا میکند.
ساختار واگرایی زمانی معمولی بهصورت زیر است:
وقتیکه تعداد کندلهای y بیشتر از تعداد کندلهای x باشد، در این صورت واگرایی زمانی معمولی داریم. در این حالت به دنبال فرصتهای معاملاتی در جهت روند اصلی هستیم.
به مثال زیر توجه کنید:
در شکل فوق گام اصلاح ۴۰ کندل است درصورتیکه حرکت قبل با ۱۷ کندل انجامشده است، درنتیجه واگرایی زمانی اتفاق افتاده و نمودار میل به اصلاح بیشتر ندارد و همانطور که مشخص است روند صعودی ادامه پیداکرده است.
واگرایی زمانی هوشمند STD:
در این حالت تعداد کندل های اصلاح، کمتر از تعداد کندل های حرکت قبل است اما درصد اصلاح زمانی بیشتر از درصد اصلاح قیمتی است. برای اینکه با این مفهوم بیشتر آشنا شوید به مثال زیر توجه کنید:
در شکل فوق، موج اصلاح بهاندازه ۴۵ کندل و موج صعودی بهاندازه ۶۱ کندل بوده و نسبت این دو ۷۳% است در صورتی قیمت بهاندازه ۶۱% اصلاح داشته است. به این پدیده که درصد اصلاح زمانی بیشتر از درصد اصلاح قیمتی است، واگرایی زمانی هوشمند گفته میشود.
دیدگاه شما