چرا بازارهای مالی مهم هستند؟


کتاب روانشناسی بورس ” سهام نخرید مگر با شناخت رفتار و روانشناسی بازار” تالیف: مهدی افضلیان خرید آنلاین کتاب سهام نخرید مگر با شناخت رفتار و روانشناسی بازار

اصطلاح گپ در فارکس و بازارهای مالی به چه معناست؟

با توجه به اهمیت سرمایه‌ گذاری در زمینه بورس و ارز های دیجیتال و فارکس، در این مقاله قصد داریم به اصطلاح گپ در فارکس بپردازیم و پر تکرار ترین سوال های شما که ” اصطلاح گپ در فارکس چیست ” است، پاسخ دهیم. بنابراین از شما می خواهیم تا پایان این مقاله همراه ما باشید تا با در اختیار گذاشتن اطلاعات بسیار در این زمینه به تمام سوال های شما پاسخ داده باشیم.

  • اگر تازه کار هستید، مقاله راهنمای ورود به فارکس را بخوانید.

اصطلاح گپ در فارکس

گپ در فارکس همان شکاف قیمت در بازارهای مالی است. که از اتفاق های جنجال برانگیز است که در بازارهای مالی اتفاق می‌افتد. حال در این قسمت به طور مفصل پیرامون آن که اصطلاح گپ در بازار فارکس چه کاربردی دارد خواهیم پرداخت. شکاف قیمت های زیادی بر روی نمودار تحلیل فارکس اتفاق می‌ افتد که به قسمت‌ هایی گفته می‌شود که معمولاً در آن معامله انجام نشده است و روند صعودی در این نمودار بالاتر از قیمت های بالای روز قبل می باشد که باعث می شود که فضای بازی بر روی نمودار ایجاد شود که در طول روز پر نخواهد شد که به این اتفاق اصطلاح گپ اطلاق می شود.

روند نزولی زمانی اتفاق می‌افتد که بالاترین قیمت بازار در آن روز کمتر از قیمت های پایین در روزهای قبل باشد و یک شکاف ایجاد شود که در روند نزولی نشانه ضعف آن بازار به حساب بیاید و در روند صعودی نیز نشانه استحکام آن نمودار باشد. زمانی که نمودار های روزانه را چک کنید متوجه خواهید شد که این شکاف ها غالباً در نمودار های روزانه صورت می گیرد. شاید شما نیز این اصطلاح به گوشتان خورده که شکاف ها همیشه پر می شوند. این اصطلاح، یکی از رایج ترین اصطلاحاتی است که در کتاب‌ های قیمتی وجود دارد. البته می‌ توان گفت این اصطلاح همواره صدق نمی‌کند و بعضی اوقات خلاف آن ثابت شده است. اما این موضوع ثابت شده که زمانی که گپ ها بسته می شوند، پیش بینی های زیادی می توان از این موضوع انجام داد.

اصطلاح گپ در فارکس چه کاربردی دارد؟

در پاسخ به این سوال که گپ چیست؟، می‌توان به سراغ مقالات مختلف می رفت و در فارکس تحلیل هایی را انجام داد در این قسمت قصد داریم، چند اصطلاح در گپ فارکس را نام ببریم و در این زمینه نیز اطلاعاتی را در اختیارتان قرار دهیم. با توجه به تحلیل ها و شاهد هایی که پیرامون کندل ها انجام دادیم، به اصطلاح فاصله گرد یا پنجره دست پیدا کردیم. در بین یک واحد از تایم فریم که در این قسمت سرعت نوسان پیدا می‌کند، اصطلاحی به وجود می آید که به آن، پنجره یا فاصله اطلاق می شود.

گپ ها نشان دهنده این موضوع می باشند که زمانی که در روند صعودی نمودار با حالت صعودی روبه‌رو شدید، می توانید امیدوار باشید که ادامه روند در جهت باز شدن گپ صورت پیدا خواهد کرد. بنابراین با قدرت ادامه دهید و اگر به روند نزولی رسیدید می توانید معامله را به فروش باز کنید و شیوه فعالیت در فارکس خود را به این صورت تغییر دهید. اگر یک پنجره معکوس گشوده شد می توان گفت آن روند به پایان خواهد رسید. برای مثال می توان گفت اگر یک روند نزولی در این حالت نمودار دیده شود، این حال به معنی کم شدن فروش میزان آن می‌باشد و بازار شتاب پیدا خواهد کرد و قدرت اولیه بسیار کمتر از قدرت های بعدی می باشد. بنابراین روند نزولی رو به پایان می رود و روند صعودی جای خود را به روند نزولی خواهد داد. این مسائل را به طور عکس نیز می توان بیان نمود که در این حالت به هر حال بهتر است که معاملات خرید خود را در زمینه فارکس ببندیم و به معاملات فروش بپردازیم.

انواع اصطلاح گپ در فارکس

در این قسمت قصد داریم به انواع اصطلاح گپ در فارکس بپردازیم. اصطلاحات گپ هر کدام مفاهیم و تعابیر خاص خود را دارد و برای ان که معانی هر کدام را متوجه شویم نیاز به مطالعه در این زمینه داریم.

گپ شكست

در چارت ها و در نمودار ها با توجه به ان که سطح زیر نمودار معنی خاص خود را دارد، می توان مقاومت قوی را برای سطح زیر نمودار نشان داد. در یک نقطه از نمودار قیمت ها به صورت قوی سطح مقاومت نشان داده شده را می شکانند و حرکات بعدی را ایجاد می کنند و روند صعودی به نمودار می بخشند.

گپ خستگي

گپ خستگی نیز تعبیر و معنی خود را دارند. این اصطلاح نیز زمانی مورد استفاده قرار می گیرد. که در پایان روند و دوره های بزرگ، قیمت ها در جهت روند به وجود امده و بعد به حالت سابق خود بر می گردد.

گپ معمولي

گپ معمولی توانایی رخداد و ایجاد به کرات دارد و بدون ان که شما حرکات قیمت را در ان مشاهده نمایید می توانید شاهد رخداد گپ باشید. این گپ اتفاقی عادی در بازار فارکس می باشد.

ادامه دهنده يا روند

گپ های روند و یا گپ های ادامه دهنده، در میانه روند نمودار رخ می دهند. این گپ ها در یک روند صعودی ایجاد می شوند و نشان دهنده یک باره خریداران به بازار می باشد و فشار بازار در این حرکت ناگهانی را صورت خواهد داد. این گپ ها نیز بسیار کاربردی اند و تعابیر مشخصی دارند.

اصطلاح گپ در فارکس همان شکاف قیمتی

اصطلاح gap در فارکس به معنی شکاف قیمتی می باشد و اگر شما این اصطلاح را در هر سایت و منبع اطلاعاتی جستجو کنید متوجه این موضوع خواهید شد. اصطلاح گپ در بازار سهام را می توانید در سایت ایران بورس نیز جستجو نمایید چرا بازارهای مالی مهم هستند؟ و تمام اطلاعات مورد نظر را دریافت نمایید. به هر حال اصطلاحات مربوط به بازار فارکس مانند اصطلاحات گپ بسیار پر کاربرد است و در صورت فعالیت در بازار فارکس ملزم به یادگیری انان می باشید.

اصطلاح گپ در تحلیل تکنیکال

زمانی که بین دو کندل و یا بین دو بازه زمانی شاهد ایجاد شکاف قیمتی باشیم به اصطلاح می گوییم گپ در فارکس مشاهده نموده ایم. در این فاصله نه عرضه و تقاضا ای رخ می دهد و نه خرید و فروشی انجام می گیرد. به همین دلیل یک شکاف قیمتی در نمودار ایجاد می شود که به تحلیل ان می توان گفت تا چه زمانی حالت دور شدن فارکس از خرید و فروش مشاهده می شود. مناطق مهمی بر روی روند نمودار است که اگر نقطه ورود و خروج ان را بتوانیم تشخیص دهیم، توانسته ایم نقطه حمایتی و مقاومتی نمودار را تشخیص بدهیم و نقاطی که شکاف نموداری داشته ایم را تشخیص داده باشیم. بد نیست این را هم بدانید که در بازار زمانی که اخبار و رویداد های مهمی رخ بداند برگشت های سریع در انتظارمان خواهند بود که در پی ان افزایش سرمایه و اخبار خاصی برای یک شرکت رخ می دهند و شکاف های قیمتی گسترده ای بر روی قیمت ها و سرمایه شرکت ایجاد خواهد شد‌. گپ تریدینگ و گپ ها در فارکس نیاز به تحلیل بسیار بالا دارد و نمی توان بدون شناخت ان دست به فعالیت در فارکس زد.

اصطلاح گپ در فارکس

شکاف قیمتی که بین دو بازه زمانی ایجاد شود را ما در بازار فارکس به نام گپ می شناسیم و از ان با این اصطلاح یاد می کنیم. در فاصله ای که بر روی نمودار گپ ایجاد شده و شکاف قیمتی داریم کم تر می توانیم شاهد ایجاد معامله بین معامله گران باشیم. حتی خرید و فروش و تقاضا نیز در بازه گپ بسیار کمیاب می شود. دلایل زیادی می تواند باعث ایجاد گپ در بازار فارکس شود. اخبار و اطلاعاتی که به یک باره به عنوان خبر فاش می شود بر روز بازار فارکس اثر گذار است و منجر به ایجاد گپ و شکاف بر روی نمودار خواهد شد‌. به هر حال با افشا شدن اطلاعات سود دهی و ضرر دهی غیر منتظره و یکباره یک گپ قیمتی مثبت و یا منفی ایجاد خواهد شد.

گپ در بازار های مالی

به دلایل مختلف و متنوع شاهد ایجاد گپ ها در بازار های مالی می باشیم. دلایل تکنیکی و بنیادی ایجاد کننده گپ می باشند و اگر در شرکتی درامدی بیش از انتطار به دست آید، در روز بعد قیمت این شرکت به گپ رو به رشد دچار خواهد شد‌. این جمله تعابیر خاصی دارد. یک تعبیر مشخص ان این است که قیمت سهم این شرکت رکورد جدیدی خواهد داشت. در فصل بعد توانایی بازگشایی با قیمتی بیشتر را خواهد داشت و به همین دلیل توانایی ایجاد گپ را داشته است. در نهایت باید بگوییم پیشنهاد ایران بورس به شما مطالعه پست مدیریت ریسک در فارکس می باشد.

سوالات متداول

گپ به معنای شکاف قیمتی در بازار می باشد که بر روی نمودار فارکس قابل مشاهده است.

بله اصطلاح گپ همان شکاف قیمتی می باشد.

به دلایل تکنیکی و مختلف که اخبار سیاسی و اطلاعات سیاسی از جمله آن می باشد.

زیرا گپ از ملزومات بازار فارکس می باشد و بدون شناخت محتوا و معنای گپ نمی توان به بازار فارکس چیره و غالب گشت و دانستن معنای آن مهم می باشد.

سهام شناور چیست و چرا برای ما مهم میباشد؟

سهام شناور یا سهام شناور آزاد به بخشی از سهام یک شرکت می‌گویند که امکان خرید و فروش آن در بازار معاملات وجود دارد. پس آن بخشی از سهام یک شرکت که به هر دلیلی غیر قابل فروش باشد یا مالک آن تمایلی به فروش آن نداشته باشد، جزو سهام شناور محسوب نمی‌شود. به‌طور کلی می‌شود سهامداران یک شرکت را به ۲ دسته تقسیم کرد؛ دسته اول سهامداران عمده‌اند که صاحب بیش از ۵ درصد سهام شرکت هستند و معمولا بازه سرمایه‌گذاری‌شان بلندمدت است. دسته دوم سهامداران خردی‌اند که بخش کوچکی از سهام شرکت را خریداری کرده اند مجموع سهام افراد حقیقی یا حقوقی دسته دوم بخش عمده سهام شناور یک شرکت را تشکیل می‌دهد.
برای محاسبه سهام شناور یک شرکت باید ابتدا ببینیم سهامداران عمده شرکت چه افرادی هستند و چه تعداد از سهام شرکت را در اختیار دارند. اگر این تعداد سهام را از کل سهام شرکت کم کنیم، تعداد سهام شناور آن شرکت را به دست می‌آوریم. سپس با یک محاسبه ساده می‌توانیم ببینیم که این تعداد سهام چه درصدی از کل سهام شرکت را تشکیل می‌دهد.
همچنین در تابلو اصلی معاملات سهام یک شرکت در سایت شرکت tsetmc اطلاعات بسیار زیادی در اختیار معامله گران قرار می‌دهد که درصد سهام شناور یکی از این اطلاعات مهم است. برای مثال اگر به این سایت مراجعه کنید و تابلو مربوط به معاملات شرکت فملی را باز کنید، می‌توانید ببینید که سهام شناور فملی چند درصد از سهام کل شرکت را تشکیل می‌دهد. همان‌طور که میبینید 33 درصد سهام شرکت فملی شناور میباشد.
چرا مقدار شناوری سهام برای برای ما مهم است ؟؟
میزان سهام شناور یکی از مولفه‌هایی است که معامله‌گران هنگام خرید سهام در بورس ارزیابی می‌کنند. به‌طور کلی هرچه سهام شناور یک شرکت بیشتر باشد، تغییرات قیمت سهام آن شرکت با سرعت کمتری انجام می‌گیرد. این نکته به‌ویژه درمورد شرکت‌های بزرگ که ارزش بازار بالایی دارند صدق می‌کند. از آن طرف سهامی که شناوری پایینی دارند، قیمت‌شان می‌تواند سریع‌تر رشد کند.
برای افزایش قیمت سهام شرکت‌های کوچکی که شناوری پایینی دارند سرمایه زیادی لازم نیست و این امکان وجود دارد که افرادی با سرمایه‌های نه چندان زیاد بتوانند روند قیمت این سهام را در دست بگیرند و سرمایه‌گذاران کوچک‌تر را برای خرید سهام این شرکت‌ها ترغیب کنند. روی هم رفته سهام این شرکت‌ها می‌تواند برای سفته‌بازان و بازیگران جذاب باشد. این دسته از افراد بعد از جمع‌آوری سهام شناور شرکت‌های کوچک و اصطلاحا خشک کردن سهام این شرکت‌ها، برای سهام این شرکت‌ها صف خرید می‌چینند و قیمت سهام‌شان را در مدتی کوتاه بالا می‌برند. انجام چنین کاری معمولا برای سهام شرکت‌هایی که ارزش بازار بالایی دارند و شناوری‌شان زیاد است ممکن نیست.
بهطور کلی وقتی معامله‌گر عادی می‌خواهد سهام شرکتی را بخرد، به دنبال این است که در چرا بازارهای مالی مهم هستند؟ یک بازه زمانی معقول، قیمت سهامش افزایش پیدا کند. بنابراین با توجه به شرایط بازار، به دنبال شرکت‌هایی است که شناوری معقولی داشته باشند. اگر ارزش بازار شرکت بالا باشد و سهام شناور آن هم درصد زیادی از کل سهام این شرکت را تشکیل بدهد، گزینه مناسبی برای خرید نیست، زیرا تحرکات قیمتی سهام این شرکت سرعت کمی خواهد داشت. از چرا بازارهای مالی مهم هستند؟ آن طرف شرکت‌های کوچکی هم که شناوری پایینی دارند، ریسک خریدشان بالاست. زیرا سهام این دسته از شرکت‌ها ممکن است به‌راحتی بازیچه سفته‌بازانی باشد که قیمت سهم را به دلخواه خودشان تغییر می‌دهند

بررسی نکات روانشناسی که معامله در بازار بورس را جذاب میکند

چرا معامله گری آزاد است

روانشناسی بورس و معامله گری در بازار های مالی دو موضوعی هستند که کاملا به یکدیگر وابسته اند. یعنی اگر شما قدم در راه سرمایه گذاری در بورس گذاشته اید قطعا باید اصول روانشناسی در این بازار را نیز بدانید چرا که عدم رعایت این موضوع ممکن است شما را دچار استرس های شدید کند و حتی زندگی شخصی و خانوادگی شما را نیز دچار اختلال کند ( پیشنهاد میکنم مقاله روانشناسی بورس و اثرات آن بر زندگی شخصی را مطالعه کنید) و به همین دلیل به محض ورود به بازار های مالی مانند بورس، فارکس و … بدانید که وارد یک بازاری شدید که قرار است با پول معامله کنید و اثرات سود و زیان شما به یکباره مشخص می شود و ممکن است به یکباره تا 20 درصد از سرمایه تان را از دست بدهید و همین عامل می تواند به شدت شما را به لحاظ روحی اذیت کند.

چه عواملی باعث جذابیت بازارهای مالی می شود؟

اگر شما یک فعال بازار مالی باشید بعضا ممکن است در یک برهه زمانی طولانی وارد زیان شده باشید و یا استرس معاملات را تحمل کرده باشید ولی باز هم دست از معامله گری نمی کشید و این بازار همچنان برای شما جذاب است. این نشان میدهد که بازار مالی دارای جذابیت است ولی چه عواملی موجب جذابیت بازار مالی شده است. در این مقاله قصد داریم در خصوص علل جذابیت بازار مالی با هم صحبت کنیم.

1/ رهایی از کار کارمندی

یکی از ویژگی های بازار مالی این است که زمان مال خودتان است و نیازی نیست مانند یک کارمند از صبح تا عصر در محل کار خود فعالیت داشته باشید و در نهایت هم به یک حقوق کارمندی بسنده کنید. کافی است یک لپ تاپ داشته باشید تا بتوانید با علم در بازار مالی شروع به فعالیت کنید. این یک نوع آزادی در زمان را نشان میدهد و در این حالت میتوانید مستقل عمل کنید و زمان شروع و فعالیت کار دست خودتان است. البته در همان اول باید توضیح دهم که فعالیت در بازار سرمایه ایران میتواند به عنوان شغل دوم در ابتدا انتخاب شود تا فرد با ساز و کار معامله گری در این بازار اشنا شود و پس از آن بین کار و معامله گری یکی را انتخاب کند.

چرا بازار های مالی جذاب است

2/ داشتن انعطاف بیشتر در کار

یکی از موضوعاتی که افراد کارمند و یا افرادی که در یک کاری مشغول به فعالیت اند با آن مواجه هستند بحث مرخصی است. زمانی که حرفه معامله گری را داشته باشید میتوانید در هر زمانی به هر جایی که قصد داشته باشید مسافرت کنید و اصلا دغدغه کار را نداشته باشید و این یک حس استقلال در کارکردن را به شما میدهد و به عنوان بحث انگیزشی مهم برای معامله گران فعال در بازار های مالی به حساب می آید.

3/ گذراندن وقت بیشتر با خانواده

داشتن مشاغلی که از صبح تا عصر شما را درگیر کار کند عملا یعنی فاصله از خانواده را به میزان زیادی افزایش می دهد و در حال حاضر حتی در کشور ما بسیاری از افراد درگیر این مسائل هستند به گونه ای که وقتی از محل کار خود به خانه بر میگردند اصلا توانایی انجام کاری ندارند و نه حوصله صحبت کردن با اعضای خانواده خود را دارند و نه حتی فرصت بازی کردن با بچه های کوچک و … همه اینها در بلند مدت آسیب هایی را به زندگی خانوادگی شخص وارد میکند. البته این حرف بدین معنی نیست که همه کلا کار خود را رها کنیم و به سمت معامله گری برویم بلکه باید هوش مالی خود را تقویت کرده و به سمت کارهایی برویم که حداقل زمانی را برای فعالیت نیاز داشته باشد و بیشتر وقت خود را با خانواده بگذرانیم که یکی از آنها سرمایه گذاری در بورس است که به حداقل سرمایه نیاز دارد. مرحله اول سرمایه گذاری در بورس دریافت کد بورسی است که از طریق لینک زیر میتوانید کد بورسی دریافت کنید.

دریافت کد بورسی

4/ قابلیت تحلیل اقتصاد

یکی از مزایای ورود به بازارهای مالی به خصوص بازار سرمایه این است که شما قابلیت تحلیل اقتصاد و بازارهای مالی را به دست می آورید چرا که فعالان بازار سرمایه با انواع و اقسام اخبار مواجه هستند و برای فعالیت بهتر در بازار سرمایه نیاز به تحلیل این اخبار دارند و رفته رفته با فعالیتی که دارند مفاهیم اقتصادی و بازاری را بهتر درک میکنند. به عنوان مثال سرمایه گذاری که 2 سال وارد بازار سرمایه شده است به سادگی قابلیت تحلیل بازار ارز و طلا و مسکن را دارد و می تواند تشخیص دهد که در هر زمانی پول خود را کجا سرمایه گذاری کند. پس با فعالیت در بازار سرمایه شما قابلیت تحلیل سایر بازارها را هم پیدا میکنید و این یکی از جذابیت های حرفه معامله گری در بورس است.

5/ بازنشستگی ندارد

شاید بتوان گفت که دوران بازنشستگی یکی از دوره هایی است که بیشترین فشار روحی بر انسان وارد می شود و اگر افراد برنامه ای برای دوران بازنشستگی خود نداشته باشند شرایط سختی خواهند داشت و بیشتر افراد سعی میکنند با مشغول کردن خود به امور مختلف این فشار را کاهش دهند. اما معامله گران در بازار سرمایه این دوران را ندارند چرا که فعال در بازار های مالی هستند و به همین جهت دغدغه ای برای بیکاری خود ندارند و یا دائما در حال خواندن تحلیل هستند و یا در حال معامله کردن. اگر از بعد روانشناسی بورس و معامله گری هم صحبت کنیم معامله گرانی که دوران بازنشستگی خود را طی میکنند شرایط به نسبت بهتری نسبت به افراد عادی دیگر دارند و این یکی از جذابیت های اصلی معامله گری است.

6/ کمک به بقیه در حوزه سرمایه گذاری

اگر فعال بازار سرمایه باشید قطعا با افراد مختلفی برخورد داشته اید که از شما خواسته اند بازار سرمایه را به آنها آموزش دهید. این کار قطعا یک کار جذابی است که به افراد دیگر آموزش می دهید و آنها را وارد بازار سرمایه می کنید و این موضوع موجب ایجاد رضایت در شما می شود. پس آموزش ببینید و معامله کنید و به دیگران نیز سرمایه گذاری را توصیه کنید.

اگر قصد دارید از تجربه های یک معامله گر با تجربه بازار به صورت کاربردی اطلاعات کسب کنید

کتاب روانشناسی بورس ” سهام نخرید مگر با شناخت رفتار و روانشناسی بازار”

تالیف: مهدی افضلیان

خرید آنلاین کتاب سهام نخرید مگر با شناخت رفتار و روانشناسی بازار

چرا بازار رمزارزها سقوط کرد؟/ تاثیر سیاست‌های فدرال رزرو بر بازارهای مالی

اقتصاد آمریکا با تورم بالایی روبرو است و از آنجا که فدرال رزرو با داده‌های اشتغال آمریکا به این نقطه‌ رسیده که اقدامات اساسی برای مقابله با تورم انجام دهد، باعث شد که نه تنها در بازار رمزارزها بلکه در تمام بازارهای سهام آمریکا شاهد این باشیم که شاخص‌های تکنولوژی به شدت کاهش پیدا کند.

مهسا نجاتی در اقتصاد آنلاین نوشت: بازار رمزارزها اخیرا سقوط چشمگیری تجربه کرد که در آن انتظارات تورمی، داده‌های اشتغال آمریکا و تصمیمات فدرال رزرو دخیل بود.

بازار رمزارزها پس از رکوردزنی‌های خود در ماه نوامبر، افت قابل توجهی را تجربه کرده و اخیرا روندی خنثی طی می‌کرد. اما از اواخر روز جمعه بازار به یکباره سقوط کرد؛ تا جایی که بیت‌کوین در طول 24ساعت افت حدود 15درصد و برخی از رمزارزها سقوط تا 10درصدی را تجربه کردند. در این بین عوامل مختلفی باعث قرمزپوش شدن بازار رمزارزها شده بود.

از این رو، در خصوص افت اخیر بازار رمزارزها و عوامل دخیل در آن، مصاحبه‌ای با علی رضاپور، کارشناس بازارهای مالی انجام شده است.

رضاپور درباره افت اخیر بازار رمزارزها گفت: اقتصاد آمریکا با تورم بالایی روبرو است و از آنجا که فدرال رزرو با داده‌های اشتغال آمریکا به این نقطه‌ رسیده که اقدامات اساسی برای مقابله با تورم انجام دهد، باعث شد که نه تنها در بازار رمزارزها بلکه در تمام بازارهای سهام آمریکا شاهد این باشیم که شاخص‌های تکنولوژی به شدت کاهش پیدا کند.

وی با بیان اینکه دلیل وضعیت ایجاد شده داده‌های تورمی 6.2درصدی آمریکا و به خصوص صحبت‌های جروم پاول، رییس فدرال رزرو در هفته گذشته بود، عنوان کرد: در کنگره شهادت می‌دادند و سوال و جواب می‌شدند که این تورم بالا در اقتصاد برای قدرت خرید مردم خوب نیست و آقای پاول به این اشاره داشت که ما تا زمان اشتغال کامل از اقتصاد حمایت کرده و نمی‌توانیم عقب‌نشینی کنیم و فعلا حمایت خود را ادامه می‌دهیم.

این کارشناس بازارهای مالی در خصوص داده‌های اشتغال آمریکا اظهار کرد: اما این داده‌ها که روز جمعه منتشر شد، نشان داد که نرخ بیکاری آمریکا به 4.2 درصد رسیده است؛ بدین معنی که به چرا بازارهای مالی مهم هستند؟ اشتغال کامل دست یافته است. درست است که تعداد افراد شاغل در اقتصاد آمریکا به قبل از بیماری همه‌گیر نرسیده (به این دلیل که برخی افراد از بازار کار خارج شده‌اند و تمایل به کار کردن ندارند) اما باعث شده که نرخ بیکاری کاهش یابد.

وی افزود: فدرال رزرو به هدف خود یعنی کاهش نرخ بیکاری تا حدودی دست یافته چرا بازارهای مالی مهم هستند؟ است. پس اکنون باید در برابر تورم بالا مقابله کند. از این رو در بازارهای مالی و به خصوص بازارهای مالی آمریکا، بازده اوراق قرضه کوتاه مدت که نشانگر تورم بالا است، به شدت رشد کرد. این موضوع به این دلیل بود که فدرال رزرو قصد دارد از سیاست‌های انبساطی خود عقب‌نشینی کرده و سرعت چاپ پول را به میزان چرا بازارهای مالی مهم هستند؟ قابل توجهی کاهش دهد.

رضاپور در ادامه افزود: در کنار این موارد، صحبت باقی اعضای فدرال رزرو هم که با صحبت آقای پاول همراهی کردند، نشان‌دهنده این موضوع است که بر روی این مساله اتحاد وجود دارد و این اتفاق در جلسه چهارشنبه آینده به احتمال زیاد محقق خواهد شد. نکته‌ای که وجود دارد این است که اکثر بازارها از این اتفاق دچار هراس شدند. اگر در جلسه بانک مرکزی، انتظاری که بازار به واسطه ترسی که در آن ایجاد شد و ریزش کرد، محقق نشود و فدرال رزرو خرید اوراق خود را کمتر از آنچه انتظار می‌رود کاهش دهد، ممکن است از ریسک دارایی‌ها حمایت شود که می‌تواند شامل بیت‌کوین، بازار سهام و حتی نفت باشد و تحت تاثیر سیاست‌های عقب‌نشینی که فدرال رزرو قصد دارد در پیش بگیرد قرار گیرد.

این کارشناس در خصوص پیش‌بینی وضعیت بازار رمزارزها اذعان داشت: از آنجا که بیت‌کوین به عنوان یک دارایی در نظر گرفته می‌شود، از نظر داده‌های اقتصادی و تصمیمات بانک‌های مرکزی دلیلی برای رشد آن و بازگشت به کانال 60هزار دلاری وجود ندارد. در شرایطی که در جلسه اواسط ماه دسامبر، فدرال رزرو همین انتظاری که بازار امروز بخاطر آن تحت تاثیر قرار گرفت را انجام دهد، باز هم رشد بازار سخت خواهد بود، مگر اینکه خبرهای داخلی بازار رمزارزها و خبرهای پذیرش توسط کشورهای دیگر بتواند از آن حمایت کند، در غیر این صورت از سمت اقتصاد کلان رشدی تجربه نخواهد کرد.

رضاپور در خصوص اقدام السالوادور برای خرید بیشتر بیت‌کوین و حمایت از این رمزارز و از طرفی تاثیر آن بر بازار گفت: تاثیر آن را نمی‌توان به دقت اندازه‌گیری کرد؛ از آنجایی که السالوادور با پذیرش بیت‌کوین به عنوان پول ملی، در همان زمان تاثیر مثبت خود را در بازار بر جای گذاشت، در حال حاضر به عنوان یک تقاضاکننده برای خرید شاید اثری به اندازه همان تقاضا داشته باشد و اینکه در مقابل دلیل خریدی که السالوادور انجام می‌دهد و دلیل فروشی که اخیرا اتفاق افتاده متفاوت است.

وی افزود: به نظر می‌رسد السالوادور به تنهایی قادر به بالا بردن قیمت بیت‌کوین نباشد. به نظر من سرمایه‌گذاران بزرگ در دنیا، موسسات مالی که در سبد خود بیت‌کوین داشتند، در این شرایطی که قرار است دلار آمریکا قدرت بگیرد، از این سیاست‌ها تاثیر خواهند گرفت و سعی می‌کنند سیاست خود را تغییر دهند و میزان دارایی‌های بیت‌کوین خود را کاهش دهند.

مدیریت سرمایه چیست | با 5 رکن اصلی این نوع مدیریت آشنا شوید

مدیریت سرمایه چیست

مدیریت سرمایه یک استراتژی علمی اما کاملا شخصی و مختص به هر سرمایه‌گذار است و بنا بر شخصیت، روحیات و اهداف مالی افراد، متفاوت خواهد بود. علاوه بر این، سن سرمایه‌‌گذار، میزان سرمایه، اهداف و زمان تعیین شده برای رسیدن به اهداف نیز نقش مهمی در تعیین استراتژی مدیریت سرمایه دارد. هدف اصلی مدیریت سرمایه، بقای آن است. در مرحله بعدی کسب سود و افزایش سرمایه در اولویت قرار می‌گیرند.

مدیریت سرمایه دانشی است که اگر به نحو درست از آن استفاده شود، نه تنها موجب بقای سرمایه می‌شود، بلکه سودآوری و افزایش سرمایه را نیز به همراه خواهد داشت. بنابراین، سرمایه گذار باید بیاموزد چگونه سرمایه خود را با توجه به مدل‌های سرمایه‌گذاری خود، به درستی مدیریت کند.

فهرست عناوین مقاله

اهمیت مدیریت سرمایه در زندگی مالی

در سال‌های اخیر شاخص‌های بازار سهام رشد چشمگیری داشته‌ و سرمایه‌ گذاران با سرمایه‌های خرد و کلان و با هر میزان مهارت و تخصص مالی وارد این بازار شده‌اند. اگرچه روش‌های مطمئن‌ و کم ریسک‌تری مانند صندوق‌های سرمایه‌گذاری وجود دارد، اما افراد زیادی ترجیح می‌دهند خودشان به معاملات سهام بپردازند.

جهت سرمایه‌گذاری منطقی و آگاهانه، لازم است سرمایه گذار قبل از ورود به بازار مفهوم و ارکان اصلی معامله‌گری از جمله ت حلیل تکنیکال ، تحلیل بنیادی، روانشناسی و مدیریت سرمایه را بیاموزد. در این میان، فراگیری مدیریت سرمایه از اهمیت زیادی برخوردار است، چرا که به طور مستقیم در بقای افراد در بازار تاثیرگذار است و می‌توان آن را ضامن حفظ و رشد سرمایه دانست.

مفهوم مدیریت سرمایه چیست؟

مفهوم مدیریت سرمایه که گاهی مدیریت ریسک نیز نامیده می‌شود، دانش و مهارت سرمایه‌گذاری با کمترین ریسک و با هدف کسب بیشترین بازده است. هدف اصلی آن، حفظ دارایی و کنترل ریسک و است. در واقع سرمایه گذار برای کسب بازده مورد انتظار خود، می‌بایست ریسک مشخصی را متحمل شود؛ اما برای جلوگیری از ضررهای سنگین، باید مقادیر بازده و ریسک پیش از ورود به موقعیت معاملاتی مشخص شود به گونه‌ای که در مقابل انتظار کسب سود معقول، ضرر احتمالی نیز کم باشد.

قوانین مدیریت ریسک در معاملات تاثیر به سزایی در راستای کاهش ضرر و زیان دارد. یک استراتژی معاملاتی در کنار مدیریت سرمایه، علاوه بر پیش‌گیری از ضررهای غیر منتظره، به تدریج موجب رشد سرمایه خواهد شد. مدیریت سرمایه و حتی دیگر ابزارهای مالی در معاملات سهام ، واحد و مشخص نیست و به شخص سرمایه گذار بستگی دارد. در واقع جزئیات و نحوه اعمال آن، با توجه به دیدگاه سرمایه‌گذار، اهداف مالی، تفکر و روحیات او متفاوت است. بنا بر چنین معیارهایی، رویکرد سرمایه‌گذاران اعم از ریسک‌گریز و ریسک‌پذیر بودن مشخص می‌شود.

مفهوم مدیریت سرمایه که گاهی مدیریت ریسک نیز نامیده می‌شود، دانش و مهارت سرمایه‌گذاری با کمترین ریسک و با هدف کسب بیشترین بازده است. هدف اصلی آن، حفظ دارایی و کنترل ریسک و است.

رعایت اصول مدیریت سرمایه

به طور کلی نمی‌توان برای همه سرمایه گذاران قواعد واحدی تجویز کرد و معامله‌گران باید از قواعدی متناسب با شخصیت خود استفاده کنند. بطور مثال، میزان پذیرش ریسک در افرادی که در موقعیت‌های معاملاتی دیدگاه کوتاه مدت دارند به نسبت افرادی که دیدگاه بلند مدت دارند، متفاوت است. افراد زیادی با رویای ثروتمند شدن در زمان کوتاه وارد بازار سهام می‌شوند؛ چنین سرمایه‌گذارانی را نمی‌توان ریسک پذیر توصیف کرد زیرا واژه ریسک برای آن‌ها تعریف نشده است زیرا آن‌ها در محاسبات ذهنی خود فقط به سود فکر می‌کنند. ممکن است چنین سرمایه گذارانی مدتی سود بالایی را تجربه کند اما به دلیل عدم توجه به دانش مدیریت سرمایه و پذیرش ریسک نامحدود، ثروت خود را به نابودی می‌کشانند.

بیشتر بخوانید: سبد سهام چیست

وجه تمایز اصلی معامله‌گران موفق با دیگر سرمایه گذاران، رعایت اصول مدیریت سرمایه است که برای آن روش‌های مختلفی ارائه شده است. روش‌های کلاسیک اغلب تئوری و شامل محاسبات ساده هستند و مدل‌های نوین آن، بر مبنای جداول و فرمول‌های پیچیده ریاضی شکل گرفته‌اند. این روش‌ها به طور کلی بر مبنای ارزیابی ریسک در موقعیت‌های معاملاتی و به صورت انفرادی است که در نهایت قوانین و چهارچوب‌های مشخصی را برای محدوده ریسک پذیری معامله‌گران تعیین می‌کند.

ارکان اصلی مدیریت سرمایه را بشناسید

اگرچه برای مدیریت سرمایه فرمول و روش واحدی وجود ندارد اما شاخص‌های مرسومی وجود دارند که از آن‌ها برای تعیین قوانین مدیریت سرمایه و بررسی دقیق موقعیت‌های معاملاتی در بازار استفاده می‌شود. ریسک، بازده، حجم معاملات، نسبت بازده به ریسک و نسبت افت سرمایه پنج رکن اصلی مدیریت سرمایه است که به هر کدام جداگانه می‌پردازیم.

سرمایه گذار چرا بازارهای مالی مهم هستند؟ چرا بازارهای مالی مهم هستند؟ برای آنکه معاملاتی اصولی و موفقیت آمیز داشته باشد، باید این شاخص‌ها را در هر موقعیت معاملاتی و پیش از ورود به آن بارزیابی کرده و درباره آن‌ها تصمیم‌‌گیری کند. پس از تعیین این موارد، نقاط خروج و نیز سود و زیان مورد انتظار از معاملات مورد نظر با دقت مشخص می‌شود. مدیریت سرمایه در موفقیت هر استراتژی معاملاتی نقش حیاتی دارد و چشم‌ پوشی از آن قطعا به شکست منتهی خواهد شد.

ریسک از بنیادی‌‌ترین مفاهیم بازار پول و سرمایه است. به بیان ساده، ریسک به معنای زیان احتمالی در سرمایه‌گذاری است. اجتناب از ریسک در دنیای معاملات غیرممکن است و می‌بایست در محاسبات منطقی و برای سرمایه‌گذاری هوشمندانه‌، درصد مشخصی از آن را در نظر گرفت. تعیین میزان ریسک قبل از ورود به معامله از اصولی‌ترین رسوم انجام معاملات موفق است. برای این منظور، سرمایه گذار باید مشخص کند که در معامله مورد نظر، چند درصد ضرر نسبت به کل سرمایه قابل تحمل و منطقی خواهد بود.

سرمایه گذار بنا بر منطق سرمایه‌گذاری در بازار، باید به میزان ریسک تعیین شده پایبند باشد؛ زیرا گاهی ممکن است با وسوسه تحمل ریسک بیشتر در ازای سود بالاتر، شاهد یک روند نزولی طولانی مدت باشد و یک ریسک نامحدود را متقبل شود.

ریسک از بنیادی‌‌ترین مفاهیم بازار پول و سرمایه است. به بیان ساده، ریسک به معنای زیان احتمالی در سرمایه‌گذاری است.

بازده

سود حاصل از سرمایه‌گذاری، بازده نام دارد. مفهوم بازده نیز همانند ریسک به صورت درصد بیان می‌شود و بر مبنای دوره زمانی، عملکرد سایر دارایی‌ها در این دوره و شاخص‌های پولی ارزیابی می‌شود. بازدهی سرمایه‌گذاران در بازار سهام، از طریق افزایش قیمت سهم و سود نقدی سالانه آن حاصل می‌شود. بازده مطلوب می‌تواند تابعی از دیدگاه سرمایه‌گذاری، هزینه‌های معاملاتی، ماهیت دارایی، ریسک، نرخ بهره و درصد تورم باشد. به همین دلیل معیار مشخصی برای تعیین درصد بازده بهینه وجود ندارد. در واقع کسب بازده مطلوب تا حد زیادی، نتیجه مهارت سرمایه گذاران در معامله‌گری است که توانسته‌اند مدیریت سرمایه را در تمام مراحل موقعیت‌های معاملاتی خود، از لحظه ورود تا خروج اعمال کنند و بهترین نتیجه ممکن را بدست آوردند.

حجم معاملات

تعداد واحدهایی از یک دارایی که سرمایه گذار با پرداخت قیمت معادل مالکیت آن را بدست می‌آورد، حجم معاملات نامیده می‌شود. واحد شمارش دارایی‌‌ها در بازارهای سرمایه گذاری متفاوت است. به عنوان مثال شمش‌ طلا را در واحد گرم، ارز را بر مبنای اسکناس با عدد مشخص و سهام را با برگه سهم معامله می‌کنند. به بیان ساده، حجم معاملات در بازار مالی از طریق تقسیم سرمایه بر قیمت واحد دارایی تعیین می‌شود.

منظور معامله‌گران از تعیین حجم معاملات در بازارهای سرمایه، تعیین حجم بهینه موقعیت معاملاتی متناسب با ریسک احتمالی آن است. ورود به معامله با حجم بالا، ریسک بالاتر و در نتیجه بازدهی بیشتری خواهد داشت؛ استدلال این جمله این است که در صورت صحیح یا غلط بودن پیش‌بینی سرمایه گذار درباره وضعیت بازار، به دلیل در اختیار داشتن تعداد بیشتری از دارایی، نسبت سود و زیان آن نیز بیشتر خواهد بود. سرمایه گذار منطقی هیچ‌گاه همه سرمایه خود را وارد یک موقعیت معاملاتی خاص نمی‌کند، بلکه حجم معامله خود را با توجه به حداکثر ریسک قابل تحمل تعیین می‌کند. در واقع باید بخشی از سرمایه وارد بازار شود و با تعیین نقاط خروج مشخص، قسمت کوچکی از دارایی در معرض ریسک قرار بگیرد.

نسبت بازده به ریسک

نسبت پاداش به ریسک یکی دیگر از شاخص‌های مهم و کاربردی در مدیریت سرمایه است. این نسبت در هر موقعیت معاملاتی از حاصل تقسیم بازده مورد انتظار به ریسک احتمالی بدست می‌آید. سرمایه گذاران باید پیش از ورود به سرمایه‌گذاری، این نسبت را محاسبه و آن را ارزیابی کنند. این شاخص، میزان ارزشمندی سرمایه‌گذاری را بیان می‌کند. نسبت بازده به ریسک در واقع نشان می‌دهد که در صورت در معرض خطر قرار گرفتن سرمایه، چند برابر بازده احتمالی بدست خواهد آمد.

حداقل مقدار مجاز برای این نسبت طبق اصول سرمایه‌گذاری منطقی،، عدد ۱ است. یعنی توان ریسک‌پذیری در یک موقعیت معاملاتی در بدترین حالت باید برابر بازده مورد انتظار باشد. در این نسبت مقادیر کمتر از ۱ قابل قبول نیست و نباید به معامله ورود پیدا کرد. زیرا سرمایه گذار نسبت به بازده احتمالی، ریسک بیشتری را تحمل می‌کند و این رویکرد در بلند مدت با زیان همراه خواهد بود.

از مهم‌ترین کاربردهای نسبت بازده به ریسک، تعیین محدودیت برای سرمایه‌گذاران هیجانی است که معمولا متحمل ریسک‌های غیر منطقی می‌شوند. محاسبه این نسبت پیش از ورود به معامله، تعادلی بین ریسک و بازده مورد انتظار برقرار می‌کند؛ رویای سودهای نجومی در چنین سرمایه‌ گذارانی در اکثر مواقع موجب پذیرش ریسک‌های سنگین و نابودکننده‌ می‌شود. یک اصطلاح رایج بیان می‌کند که ریسک پذیری بالاتر، بازدهی احتمالی بیشتری را نتیجه خواهد داد. در واقع میزان بازده با مقدار ریسک پذیرفته شده مرتبط است؛ اما سرمایه گذار صرف کسب بازده بالاتر نمی‌تواند و نباید ریسک‌های نجومی را تحمل کند.

نسبت افت سرمایه

نسبت افت سرمایه، میزان افت قیمت یک دارایی در یک دوره خاص برای یک سرمایه گذاری، حساب معاملاتی یا صندوق است. نسبت افت سرمایه که به صورت درصدی بیان می‌شود، میزان کاهش ثروت سرمایه گذاری است که در یک ‌سری از معاملات ناموفق عمل کرده یا معامله زیان ده بوده است. نسبت افت سرمایه از اختلاف میان سطح قبلی سرمایه پیش از ضرر و سطح فعلی سرمایه بعداز ضرربدست می‌آید.

بیشتر بخوانید: چگونه در بورس ضرر نکنیم

به طور طبیعی همه تریدرها افت سرمایه را تجربه کرده‌اند، اما تریدرهای حرفه‌ای در این بین متحمل ضرر هنگفت نشده‌اند زیرا در کنترل و محدود نگه داشتن آن مهارت کافی داشته‌اند. سرمایه گذاران باید همیشه به این اصل در مدیریت سرمایه توجه داشته باشند که مهمترین اصل در بازار سرمایه، بقا است.

نسبت بازده به ریسک نسبت پاداش به ریسک یکی دیگر از شاخص‌های مهم و کاربردی در مدیریت سرمایه است. این نسبت در هر موقعیت معاملاتی از حاصل تقسیم بازده مورد انتظار به ریسک احتمالی بدست می‌آید. سرمایه گذاران باید پیش از ورود به سرمایه‌گذاری، این نسبت را محاسبه و آن را ارزیابی کنند. این شاخص، میزان ارزشمندی سرمایه‌گذاری را بیان می‌کند. نسبت بازده به ریسک در واقع نشان می‌دهد که در صورت در معرض خطر قرار گرفتن سرمایه، چند برابر بازده احتمالی بدست خواهد آمد. حداقل مقدار مجاز برای این نسبت طبق اصول سرمایه‌گذاری منطقی،، عدد ۱ است. یعنی توان ریسک‌پذیری در یک موقعیت معاملاتی در بدترین حالت باید برابر بازده مورد انتظار باشد. در این نسبت مقادیر کمتر از ۱ قابل قبول نیست و نباید به معامله ورود پیدا کرد. زیرا سرمایه گذار نسبت به بازده احتمالی، ریسک بیشتری را تحمل می‌کند و این رویکرد در بلند مدت با زیان همراه خواهد بود. از مهم‌ترین کاربردهای نسبت بازده به ریسک، تعیین محدودیت برای سرمایه‌گذاران هیجانی است که معمولا متحمل ریسک‌های غیر منطقی می‌شوند. محاسبه این نسبت پیش از ورود به معامله، تعادلی بین ریسک و بازده مورد انتظار برقرار می‌کند؛ رویای سودهای نجومی در چنین سرمایه‌ گذارانی در اکثر مواقع موجب پذیرش ریسک‌های سنگین و نابودکننده‌ می‌شود. یک اصطلاح رایج بیان می‌کند که ریسک پذیری بالاتر، بازدهی احتمالی بیشتری را نتیجه خواهد داد. در واقع میزان بازده با مقدار ریسک پذیرفته شده مرتبط است؛ اما سرمایه گذار صرف کسب بازده بالاتر نمی‌تواند و نباید ریسک‌های نجومی را تحمل کند. نسبت افت سرمایه نسبت افت سرمایه، میزان افت قیمت یک دارایی در یک دوره خاص برای یک سرمایه گذاری، حساب معاملاتی یا صندوق است. نسبت افت سرمایه که به صورت درصدی بیان می‌شود، میزان کاهش ثروت سرمایه گذاری است که در یک ‌سری از معاملات ناموفق عمل کرده یا معامله زیان ده بوده است. نسبت افت سرمایه از اختلاف میان سطح قبلی سرمایه پیش از ضرر و سطح فعلی سرمایه بعداز ضرربدست می‌آید. به طور طبیعی همه تریدرها افت سرمایه را تجربه کرده‌اند، اما تریدرهای حرفه‌ای در این بین متحمل ضرر هنگفت نشده‌اند زیرا در کنترل و محدود نگه داشتن آن مهارت کافی داشته‌اند. سرمایه گذاران باید همیشه به این اصل در مدیریت سرمایه توجه داشته باشند که مهمترین اصل در بازار سرمایه، بقا است.

قواعد مرسوم و توصیه‌های رایج در مدیریت سرمایه

  • هر سرمایه گذار باید بر اساس شخصیت و رویکرد خود یک استراتژی معاملاتی برای خود در نظر بگیرد و به آن پایبند باشد.
  • هدف اصلی مدیریت سرمایه، بقای آن است و کسب سود و افزایش سرمایه در الویت بعدی قرار می‌گیرند.
  • پیش از ورود به یک معامله، باید ریسک و بازده مورد انتظار از آن معامله به دقت تعیین شود.
  • محاسبه مقدار ریسک و بازده، یک تابع مستقیم از نقاط خروج احتمالی و حجم معاملات است.
  • بنا بر اصول سرمایه‌گذاری و توصیه سرمایه گذاران موفق بازار سرمایه، حداکثر مقدار ریسک تعیین شده در هر موقعیت معاملاتی، نباید بیشتر از ۳ درصد باشد.
  • کمترین مقدار مجاز در محاسبه نسبت بازده به ریسک در یک موقعیت معاملاتی، عدد ۱ است و در صورت کمتر بودن مقدار حاصل، ورود به این معامله خطای بزرگی خواهد بود.
  • در صورتی که سرمایه گذار به چندین موقعیت معاملاتی باز به صورت هم‌زمان نیاز دارد، لازم است حداکثر ریسک قابل تحمل بین موقعیت‌های معاملاتی تقسیم شود.
  • زمانی که سرمایه گذار به بازده نجومی انواع معاملات اعتباری و اهرمی فکر می‌کند، باید ریسک سنگین و چند برابری آن‌ را نیز در نظر بگیرد.
  • توصیه می‌شود سرمایه‌گذار آستانه تحمل افت سرمایه خود را در موقعیت‌های معاملاتی به طور دقیق مشخص کند. در صورت مواجهه با چند معامله زیان‌ده که نسبت افت سرمایه به محدوده خطر رسید، لازم است سرمایه گذار فرآیند معاملاتی خود را بدون تعلل برای مدتی متوقف کند.

جمع‌بندی

یک سرمایه گذار پیش از ورود به بازار سرمایه باید مشخص کند که چه نوع معامله‌گری است و چه سبک معاملاتی را در نظر دارد. بنا بر این موارد، یک استراتژی معاملاتی طراحی می‌شود که مدیریت سرمایه در بستر آن صورت می‌گیرد. در این استراتژی باید مشخص شود معامله در چه بازه زمانی انجام شود و گزینه سرمایه گذاری چه ویژگی‌ها و جذابیت‌هایی داشته باشد. سرمایه گذاران حرفه‌ای کاملا محتاط و ریسک گریز هستند و زمانی وارد یک معامله خواهند شد که ریسک آن درصد ناچیزی باشد.

همچنین برای ورود به معامله باید میزان سرمایه، نقاط ورود و خروج سرمایه‌گذاری و حد ضرر و حد سود تعیین شود که شما این موارد را بصورت اصولی چرا بازارهای مالی مهم هستند؟ و علمی در دوره تحلیل تکنیکال مقدماتی و دوره تحلیل تکنیکال پیشرفته بصورت حرفه ای فرا می گیرید. علاوه بر این، نظم مهمترین شاخص رفتاری یک معامله‌گر است و باید بتواند سرمایه خود را مطابق با استراتژی طراحی شده مدیریت کند. در مدیریت سرمایه، هیچ استراتژی معاملاتی نتیجه‌بخش نخواهد بود، مگر اینکه سرمایه گذار به اصول و قوانین آن پایبند باشد.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.