تمرکز خود را بر یک بازار بگذارید


«در بازاریابی عملگرا به تاثیر کانال‌های تبلیغاتی بر کسب‌وکار و شاخص‌های عملکردی توجه می‌شود و در نهایت به بهبود درآمدها منجر خواهد شد.»

نحوه انجام تجزیه و تحلیل بازار برای طرح کسب و کار

هدف از تحلیل بازار برای طرح کسب و کار، نشان دادن موارد ذیل به سرمایه گذاران است: 1- شما نسبت به بازارتان آگاهی دارید و آن را می شناسید 2- بازار مورد نظر، برای ایجاد یک کسب و کار پایدار، به اندازه کافی بزرگ است


بخش عمده ای از هر طرح کسب و کار یا طرح تجاری (business plan) را تحلیل بازار تشکیل می دهد. این بخش باید تخصص شما در بازار خاص خودتان و جذابیت بازار از دیدگاه مالی را نشان دهد.
در این مقاله قبل از پرداختن به نحوه صحیح انجام تحلیل بازار برای طرح کسب و کار، ابتدا به تعریف معنای دقیق تجزیه و تحلیل بازار می پردازیم.


تحلیل بازار چیست؟

تحلیل بازار، ارزیابی کمی و کیفی یک بازار است. در این تحلیل، به بررسی و ارزیابی اندازه بازار هم از لحاظ حجم و هم ارزش، انواع مختلف مشتری و الگوهای خرید، میدان رقابت و محیط اقتصادی از لحاظ موانع ورود و قوانین و مقررات، پرداخته می شود.


نحوه انجام تحلیل بازار

هدف از تحلیل بازار برای طرح کسب و کار، نشان دادن موارد ذیل به سرمایه گذاران است:


• شما نسبت به بازارتان آگاهی دارید و آن را می شناسید
• بازار مورد نظر، برای ایجاد یک کسب و کار پایدار، به اندازه کافی بزرگ است

ما برای انجام این کار، اقدامات و مراحل زیر را پیشنهاد می کنیم:

• جمعیت شناسی و بخش بندی
• بازار هدف
• نیاز بازار
• میدان رقابت
• موانع ورود
• قوانین و مقررات

اولین مرحله از تحلیل بازار، ارزیابی اندازه بازار است.

جمعیت شناسی و بخش بندی

رویکرد شما هنگام ارزیابی اندازه بازار، بستگی به نوع کسب و کار شما دارد. اگر طرح کسب و کار شما برای یک مغازه کوچک یا یک رستوران باشد، باید رویکرد محلی داشته باشید و سعی کنید بازار اطراف فروشگاه خود را ارزیابی کنید. اما اگر در حال تهیه طرح کسب و کار برای یک رستوران زنجیره ای هستید، باید بازار را در سطح ملی ارزیابی کنید.
بسته به نوع بازار می توانید آن را به بخش های مختلف تقسیم کنید. بخش بندی بازار به تمرکز شما یا رقبایتان بر روی بخش های خاص نیز بستگی دارد.


حجم و ارزش

در هنگام ارزیابی اندازه بازار، دو عامل تعداد مشتریان بالقوه و ارزش بازار را باید محاسبه کنید. بسیار مهم است که هر دو فاکتور را به صورت جداگانه بررسی کنیم، بگذارید برای درک بهتر دلیل این کار، مثالی را ذکر کنیم:
تصور کنید که شما فرصت ایجاد یک فروشگاه در شهر الف یا شهر ب را دارید:

اگر چه شهر ب رقابتی تر به نظر می رسد (10 رقیب در مقابل 2 رقیب در شهر الف) و دارای فرصت کمتری است (ارزش بازار 100 میلیون پوند در مقابل 200 میلیون پوند در شهر الف)، اما 1000 مشتری بالقوه دارد که قابل دسترس تر و بیشتر از 2 مشتری شهر الف است.

مشتری بالقوه

تعریف مشتری بالقوه بستگی به نوع کسب و کار شما دارد. به عنوان مثال اگر شما در حال تاسیس یک فروشگاه کوچک برای فروش مبلمان اداری هستید، بازار شما، شامل تمام شرکت های موجود در محدوده فروشگاه شما خواهد بود. همانطور که در مثال بالا دیدید، احتمالا اکثر شرکت ها فقط دارای یک نفر مسئول خرید مبلمان هستند، بنابراین در هنگام ارزیابی تعداد مشتریان بالقوه نباید اندازه این شرکت ها را در نظر بگیرید. با این حال در ارزیابی ارزش بازار از آن استفاده می کنیم.


ارزش بازار

برآورد ارزش بازار اغلب دشوارتر از ارزیابی تعداد مشتریان بالقوه است. اولین کاری که باید انجام دهید، این است که ارقام در دسترس عموم و منتشر شده توسط یک شرکت مشاوره و یا یک سازمان دولتی را مشاهده کنید. در اکثر مواقع، می توان حداقل یک رقم در سطح ملی پیدا کرد.
اگر چنین آمار و ارقامی در دسترس نبودند، می توانید برخی از تحقیقات بازار را خریداری کنید یا خودتان ارزش بازار را برآورد کنید.

روش های تخمین و برآورد

2 روش وجود دارد که می توان از آنها برای تخمین و برآو.رد ارزش بازار استفاده کرد: رویکرد پایین به بالا (bottom up approach) و رویکرد بالا به پایین (top down approach).
رویکرد پایین به بالا شامل یک برآورد کلی با مقادیر واحد است. در مثال بالا، تعداد مشتریان بالقوه در حجم متوسط معامله ضرب می شود.

بیایید ارزش بخش «فروش میز» را در مثال بالا برآورد کنیم. برای برآورد تعداد میزهایی که هم اکنون در سازمان ها وجود دارد، ابتدا اندازه کسب و کار در محدوده فروشگاه را محاسبه می کنیم. سپس برای محاسبه حجم معاملات سالانه، نرخ تجدید «میز» (یعنی خرید مجدد یک میز به جای میز قدیمی و فرسوده) را برآورد می کنیم. در نهایت، می توانیم با استفاده از یک قیمت میانگین از حجم معاملات سالانه، ارزش بازار را برآورد کنیم.
در اینجا خلاصه ای از مراحل بالا را در قالب فرمول ذکر می کنیم:

تعداد میزهایی که وجود دارد = تعداد کسب و کارها در محدوده فروشگاه × تعداد کارکنان (دقت نمایید که ممکن است برخی از کارکنان از میز استفاده نکنند و در تمرکز خود را بر یک بازار بگذارید واقع اصلا نیاز به میز نداشته باشند؛ پس آنها را از این تعداد کم کنید)

نرخ تجدید = 1/"عمر مفید یک میز"
حجم معاملات = تعداد میزهای موجود در سازمان ها × نرخ تجدید
ارزش یک معامله = قیمت متوسط یک میز
ارزش بازار = حجم معاملات × ارزش یک معامله

در این مثال بیشتر اطلاعات را می توانید رایگان پیدا کنید. مثلا می توانید تعداد و اندازه کسب و کار در منطقه فروشگاه خود را از آمار ملی دریافت کنید. همچنین حسابدار شما باید بتواند عمر مفید یک میز را در اختیار شما قرار دهد (اما از آنجایی که شما در بازار حضور و فعالیت دارید، باید خودتان آن را بدانید). شما می توانید قیمت میزهای سایر فروشگاه های مبلمان اداری در منطقه خود را مقایسه کنید. به عنوان یک نکته باید بگوییم که ایده خوب این است که اطلاعات بازار را از رقبای خود بپرسید (اما نگویید که می خواهید با آنها رقابت کنید).
رویکردی که از آن استفاده کردیم، رویکرد پایین به بالا بود، اکنون بیایید رویکرد بالا به پایین را بررسی کنیم.

رویکرد بالا به پایین شامل یک عدد کلی یا جهانی است که آن را به تناسب تقلیل می دهیم. در مثال ما، با عددی که AMA Research برای ارزش بازار مبلمان اداری در انگلستان تخمین زده است شروع می کنیم. این عدد حدود 650 میلیون پوند است. سپس با استفاده از تعداد کسب و کارهای موجود در محدوده فروشگاه ما x تعداد کارکنان / تعداد کل افراد شاغل در انگلستان آن را کاهش یا تقلیل می دهیم. اما مانند رویکرد پایین به بالا، در اینجا نیز باید دقت کرد که تعداد کارکنان می تواند یک عامل محاسباتی نامناسب برای کسب و کارهایی که نیاز به مبلمان مشابه ندارند، باشد.

معمولا بهتر است برآورد را با هر دو روش انجام دهید و نتایج را با هم مقایسه کنید. اگر اعداد خیلی با هم تفاوت دارند، احتمالا چیزی را فراموش کرده اید یا از یک عامل محاسباتی اشتباه استفاده کرده اید.

هنگامی که اندازه بازار را برآورد می کنید، باید به خواننده طرح کسب و کار توضیح دهید که کدام بخش (ها) بازار، بازار هدف است.


بازار هدف

بازار هدف، نوع مشتریانی است که می خواهید در بازار، مورد هدف خود قرار دهید. به عنوان مثال اگر قصد افتتاح جواهرفروشی دارید، می توانید بازار هدف را عمومی در نظر بگیرید یا بر حد بالا (high end) یا حد پایین (lower end) بازار تمرکز کنید. این کار مربوط به زمانی است که بازار شما دارای بخش های واضح با انواع متفاوتی از تقاضاها است. در مثال جواهرفروشی، برای مشتریان واقع در حد پایین، ارزش پول مهم است اما در مشتریان واقع در حد بالا، ویژگی و اعتبار.
اکنون زمان آن است که با توجه به تقاضایی که وجود دارد، بر روی بخش کیفی تر تحلیل بازار تمرکز کنید.


نیاز بازار

این بخش بسیار مهم است زیرا با استفاده از آن به سرمایه گذار بالقوه خود نشان می دهید که دارای دانش و شناخت مطلوبی از بازار هستید و می دانید که یک سرمایه گذار به چه دلیل می خواهد در کسب و کار شما سرمایه گذاری کند.

در اینجا شما نیاز به آگاهی از محرک هایی دارید که تقاضا را برای محصول یا خدمات شما افزایش دهند. مثلا یک راه برای کسب آگاهی درباره قهوه، بررسی رفتار و نیاز خریداران قهوه است. یکی از محرک ها برای ایجاد تقاضا به منظور خرید قهوه، سازگاری است. قهوه ای که از یک کافی شاپ زنجیره ای (یعنی کافی شاپی که دارای چند شعبه است) خریداری می شود، لزوما بهتر از قهوه یک کافی شاپ مستقل (بدون شعبه) نیست. اگر شما جزء اهالی آن منطقه نباشید، نمی دانید که قهوه کافی شاپ مستقل بسیار مطلوب تر است. اما این را می دانید که کیفیت قهوه عرضه شده در کافی شاپ زنجیره ای مانند کیفیت سایر شعبات آن است. به همین دلیل، اکثر مردم به جای خرید قهوه از کافی شاپ های مستقل، از کافی شاپ های زنجیره ای خرید می کنند.

از دیدگاه تاکتیکی، این بخش همان جایی است که شما به آن نیاز دارید تا جایگاه رقابتی خود را به صورت غیر مستقیم و بدون صراحت، بهبود ببخشید. در یک تمرکز خود را بر یک بازار بگذارید طرح کسب و کار، باید قبل از بخش معرفی استراتژی مد نظر، درباره نحوه رقابت و نقاط قوت، نقاط ضعف و موقعیت بازار خود صحبت کنید. در واقع آنچه می خواهید انجام دهید این است که خواننده را آماده کنید تا موقعیت شما و پیامدهای سرمایه گذاری در شرکت شما را درک کند.

برای انجام این کار باید در این بخش، برخی از محرک هایی که رقبا بر آن تمرکز نکرده اند را مطرح کنید. به عنوان مثال برای یک کافی شاپ مستقل که توسط کافی شاپ زنجیره ای محصور شده است، می توان بر روی افراد در حال گذر تمرکز کرد. یکی دیگر از محرک های تقاضا، این است که قبل از اینکه کافی شاپ یک مکان برای فروش در نظر گرفته شود، به عنوان یک محل برای ملاقات و دیدار مردم مورد توجه قرار گیرد. پس از این می توانید رقابت خود را آغاز کنید و در بخش استراتژی توضیح دهید که شما به دنبال ایجاد یک محل برای دیدار و ملاقات مردم هستید نه صرفا فروش فهوه و عامل تمایز شما از رقبا، اصالت و فضای فروشگاه محلی شما است.


شناسایی رقبا

هدف این بخش، ارائه یک دیدگاه منصفانه از کسانی است که رقیب شما هستند. شما باید موقعیت رقبا و نقاط قوت و ضعف آنها را توضیح دهید. شما باید این بخش را هماهنگ با قسمت مرز رقابتی (Competitive Edge) در بخش استراتژی بنویسید.

هدف این است که رقیبتان را تجزیه و تحلیل کنید و ضعفی را در او پیدا کنید که شرکت شما بتواند با استفاده از آن و فعالیت در آن حوزه، موقعیت خوبی را در بازار کسب نماید.
یکی از راه های تجزیه و تحلیل رقیب، تعیین محرک های کلیدی تقاضا برای بازار خودتان (قیمت، کیفیت، خدمات اضافی و غیره) و ارائه نتایج در یک جدول است.

جدول زیر، مثالی از یک فروشگاه مبلمان در فرانسه به نام "شرکت ژولی" است. همانطور که در جدول می بینید همه بازیگران بازار در حال حاضر بر روی محدوده متوسط رو به کم بازار تمرکز دارند و فضای آزادی برای ورود یک بازیگر جدید و تمرکز در محدوده متوسط رو به بالا و حداکثر وجود دارد.

موانع ورود

این بخش درباره پاسخ دادن به دو سوال سرمایه گذاران شما است:
سوال اول: چه چیزی مانع افتتاح و بازگشایی فروشگاه شماست و جلوی 50٪ از کسب و کار شما را می گیرد؟
سوال دوم: فکر می کنید چه چیزی باعث می شود که با موفقیت به بازار ورود نمایید؟ (فقط برای استارتاپ ها)

همانطور که حدس می زنید موانع ورود، بزرگ هستند. سرمایه گذاران این موانع را دوست دارند زیرا کسب و کار شما را از رقبای جدید محافظت می کند!
در اینجا چند نمونه از موانع ورود به بازار را ذکر می کنیم:


• سرمایه گذاری (پروژه ای که نیاز به سرمایه گذاری قابل توجهی دارد)
• فناوری (فناوری پیشرفته لازم برای طراحی یک وبسایت با فراوری اورانیوم یکسان نیستند)
• برند یا نام تجاری (هزینه های زیاد بازاریابی برای رسیدن به سطح معینی از شناخت و شهرت)
• قوانین و مقررات (مجوزها و امتیازات ویژه)
• دسترسی به منابع (انحصار با تامین کنندگان، منابع اختصاصی)
• دسترسی به کانال های توزیع (انحصار با توزیع کنندگان، شبکه اختصاصی)
• محل (یک فروشگاه در خیابان خاص)

پاسخ به سوالات فوق بستگی به نوع کسب و کار، تیم مدیریت شما و هر روابطی که ممکن است داشته باشید، دارد. بنابراین سخت است که نکات کلی را درباره آن توضیح دهیم.


قوانین و مقررات

اگر یکی از موانع ورود به بخش شما، مقررات باشد، من توصیه می کنم که این بخش را با بخش قبلی ادغام کنید. در غیر این صورت این بخش باید به گونه ای باشد که در آن مقررات اصلی مربوط به کسب و کارتان و قدم هایی که می خواهید برای سازگاری با این قوانین و مقررات بردارید را توضیح دهید.

منبع:https://www.thebusinessplanshop.com

ترجمه شده در موسسه مطالعات راهبردی سپینود شرق
کلیه حقوق این وبسایت متعلق به موسسه سپینود شرق می باشد.

نیچ مارکتینگ چیست؟ گوشه بازار چه خبر است؟

نیچ مارکتینگ چیست؟ گوشه بازار چه خبر است؟

نیچ مارکتینگ چیست؟ چه مزایایی دارد و چطور می توانیم در این شیوه از بازاریابی موفق شویم؟ در این مقاله از مدیروب به این مسئله خواهیم پرداخت با ما همراه باشید.

همه ما می‌دانیم که رقبای قدرتمند و قدیمی چالشی بزرگ بر سر راه کسانی است که به تازگی تصمیم گرفته‌اند وارد کسب و کاری جدید شوند. در برخی از حوزه‌ها رقبایی وجود دارند که تنها هزینه تبلیغات آنها برابر با میزان فروش سالانه کسانی است که تازگی وارد بازار شده‌اند. استراتژی های مختلفی وجود دارند تا این افراد نیز بتوانند در کنار رقبای قدرتمند، کسب درآمد کنند. یکی از این روش‌ها استراتژی نیچ مارکتینگ یا گوشه بازار است. با ادامه متن همراه شوید تا با مفهوم گوشه بازار و همچنین مزایای آن آشنا شوید.

نیچ مارکتینگ چیست؟

اگر از آن دسته از افرادی هستید که قصد دارید فعالیت تازه‌ای را شروع کنید و وارد بازار جدیدی شوید و می‌خواهید محصولات و خدمات خود را در آن معرفی کنید، بی شک با رقبای بسیار قوی و بزرگ در این حوزه مواجه خواهید شد. حال سوال این است که چه استراتژی می توانید به کار ببرید که بدون ایجاد حساسیت برای رقبای بزرگ، کسب درآمد کنید؟ یکی از راه های کسب درآمد در فعالیتی جدید که می خواهید وارد آن شوید، استفاده از قسمتی از بازار است که بزرگان این حوزه به سراغ آن نرفته اند. این نوع فعالیت ها را در اصطلاح نیچ مارکتینگ می‌گویند.
نیچ مارکتینگ (Niche Marketing) یا همان گوشه بازار یا بازاریابی گوشه‌ای به معنی متمرکز کردن فعالیت‌های بازاریابی در قسمت کوچکی از بازار است. به قسمتی از بازار که کمپانی‌ها و برندهای بزرگ به هر دلیلی به آنها وارد نشده‌اند و همچنان بکر باقی مانده‌اند، نیچ مارکت می‌گویند. شرکت‌ها و کمپانی‌هایی که استراتژی بازاریابی خود را بر اساس این نوع بازارها بنا می‌کنند و نیازهای آنها را برطرف می کنند، به اصطلاح نیچ مارکتینگ گویند. در واقع می‌توان گفت که نیچ مارکتینگ یک استراتژی و فرصت عالی و کاربردی برای کسب و کارهای کوچکتر است تا بتوانند با بودجه‌ای کم، خدمات و یا محصولاتشان را به مشتریان خاصی ارائه دهند.

نیچ مارکتینگ چیست

تفاوت بین بازاریابی عمومی با بازاریابی گوشه‌ای

همان طور که در بالا اشاره کردیم، در بازاریابی گوشه‌ای، شرکت‌ها و کمپانی‌ها سعی می‌کنند استراتژی بازاریابی را بر اساس نیازهای قشر خاصی از جامعه تعریف کنند. این شرکت‌ها به جای ورود به بازار انبوه، تمرکز بر روی یک گوشه از بازار را انتخاب می‌کنند. همه ما می دانیم که نیازهای بازار بی‌شمار هستند. شرکت‌ها می‌توانند با دانش عمیق در مورد مشتریان خود، اطمینان حاصل کنند که محصول و یا خدمات ارائه شده آنها مورد توجه مشتریان هدف قرار می‌گیرد.
در مقابل بازاریابی گوشه‌ای، بازاریابی عمومی قرار دارد. این نوع بازاریابی بدون در نظر گرفتن قشر خاصی از جامعه سعی می کنند خدمات و یا محصولات استاندارد را ارائه دهد تا مورد توجه مشتریان بیشتری قرار گیرد. در این نوع بازاریابی هدف به بخش‌های کوچکتر و جداگانه تقسیم نمی‌شود. در این نوع بازاریابی شرکت‌ها معمولا به جای سود کم در حاشیه بازار، بر روی حجم بالای فروش تمرکز خواهند کرد.

تفاوت بازاریابی عمومی و بازاریابی گوشه ای

مزایای نیچ مارکتینگ

چرا از نیچ مارکتینگ استفاده کنیم؟ در پاسخ به این سوال می توان گفت که نیچ مارکتینگ می تواند فواید زیادی برای کسب و کارها داشته باشد. اولین مزایای استفاده از بازاریابی گوشه ای می توان به بازار رقابتی خلوت اشاره کرد. زمانی که شما تصمیم می گیرید که کالا یا خدمات خاصی را ارائه دهید، بی شک کمپانی های کمتری می توانند با شما رقابت کنند. هر چه رقبای شما کمتر باشد، برای شما بهتر است و راحت تر می توانید کالا و خدمات خود را ارائه دهید.
زمانی که شما شناخت خوبی از مخاطبان خود پیدا کردید و یک گوشه از بازار را برای ارائه کالا و خدمات انتخاب کردید، دیگر برای جذب مخاطب به بی راهه نخواهید رفت. با شناخت کامل از مخاطبان خود، دیگر شما هزینه و زمان خود را صرف پلتفرم هایی نمی کنید که مخاطبان شما در آن حضور ندارند. با توجه به اینکه در نیچ مارکتینگ با گروه خاصی از افراد سروکار دارید، می توانید از عکس ها، عبارات و کلمات خاصی استفاده کنید که به سادگی بتواند در دل مخاطبانتان بنشیند. شما می توانید به سادگی به زبان خودشان حرف بزنید و با آن ها ارتباط قوی تری برقرار کنید.
سود بالا می تواند از دیگر مزایای استفاده از نیچ مارکتینگ باشد. با توجه به اینکه در نیچ مارکتینگ یک بازار کم رقابت است، از این رو شرکت ها و کمپانی هایی که از این استراتژی استفاده می کنند، می توانند محصولات و یا خدمات خود را با قیمتی بالا ارائه دهند. معمولا کسانی که در این بازارها فعالیت می کنند محصولات و خدمات خاصی و انحصاری را ارائه می دهند، از این رو مصرف کنندگان حاضر به پرداخت مبلغ بالاتری هستند.
بازاریابی گوشه ای می تواند برای زمانی که می توانیم مشتریان خود را بر اساس ویژگی خاصی دسته بندی کنیم، مفید باشد. مشتریان می توانند بر اساس ویژگی هایی همچون موقعیت جغرافیایی، سن و سال، میزان درآمد و . دسته بندی شوند و بر اساس سلیقه و علایق آنها محصولات و خدمات خود را به آنها ارائه دهید. با توجه به بازار هدف می توانید میزان سطح کیفیتی محصول ارائه شده، قیمت محصول و یا شیوه‌ی ارائه‌ی آن (از جمله محصول دارای تخفیف، عمده‌فروشی و …) را تعیین کنید.
در کل تمرکز خود را بر یک بازار بگذارید می توان گفت که از مزایای استفاده از نیچ مارکتینگ می توان به جلب رضایت کامل مخاطبان هدف، ایجاد پایگاهی از مشتریان وفادار، باز شدن دریچه ای به سوی بازارهای بزرگتر و البته برتری نسبت به رقبا به علت خاص بودن محصولات و یا خدمات اشاره کرد.

مزایای نیچ مارکتینگ

نیچ مارکتینگ برای چه کسب و کارهایی مفید است؟

استراتژی نیچ مارکتینگ معمولاً برای استارتاپ هایی که در یک حوزه خاص با افرادی مشخص کار می کنند گزینه ای ایده آل است. کسانی که به تازگی مایل هستند وارد بازار شوند و توانایی رقابت با رقبای بزرگ و قدرتمند را ندارند، می توانند از بازاریابی گوشه ای بهره ببرند. کسانی هم که تمایل دارند با سرمایه کم کسب درآمد کنند نیز نیچ مارکتینگ می تواند انتخابی هوشمندانه باشد. البته لازم به ذکر است که تنها شرکت ها و کمپانی های کوچک به این نوع بازاریابی تمایل ندارند؛ گاهی شرکت های بزرگ هم از این استراتژی استفاده می کنند.
یکی از سوالات متداول در زمینه نیچ مارکتینگ این است که در چه شرایطی لازم است کسب و کارها از این استراتژی استفاده کنند؟ اگر کسب و کارها در یکی از شرایط زیر قرار بگیرد، استفاده از استراتژی نیچ مارکتینگ روند رشد کسب و کار را بهبود می بخشد.
1. زمانی که تعداد رقبا در کسب و کار شما زیاد است.
2. زمانی که بازار کسب و کار شما اشباع شده است.
3. زمانی که تازه وارد هستید و قدرت چندانی برای رقابت با رقبای قدرتمند ندارید.
4. زمانی که در زمینه کسب و کار خود قدرتمند هستید اما دوست دارید نسبت به رقبای خود متمایز باشید.

نیچ مارکتینگ برای چه کسب و کارهایی مفید است؟

چگونه مخاطب های بازریابی نیچ مارکتینگ را پیدا کنیم؟

قبلا به این موضوع اشاره کردیم که لازم است مشتریان را بر اساس ویژگی های خاصی دسته بندی کنید؛ تقسیم بندی های متفاوتی برای این کار وجود دارد که می توانید با توجه به کسب و کار خود مناسب‌ترین روش را انتخاب کنید. هر چقدر بیشتر در پیدا کردن بازار هدف دقیق تر باشید و بهتر بازار هدف خود را بشناسید، موفق‌تر عمل خواهید کرد.
1. نیچ مارکتینگ بر اساس موقعیت جغرافیایی: در این دسته‌بندی افراد را طبق موقعیت مکانی آنها دسته‌بندی کنید. برای مثال سامانه درخواست تاکسی که برای یک منطقه خاص طراحی شده است.
2. نیچ مارکتینگ بر اساس جمعیت شناسی: یکی از پارامترهایی که می¬توان افراد را در دسته های خاصی قرار داد می توان به سن، جنسیت، شغل، طبقه اجتماعی، میزان تحصیلات، میزان درآمد و . اشاره کرد. این پارامترها گزینه‌های مناسبی هستند تا شما بتوانید بازار هدف خود را در بین آنها انتخاب کنید. برای مثال می توان به فروش کفش های زنانه اشاره کرد.
3. نیچ مارکتینگ بر اساس روانشناسی: در تقسیم بندی بر اساس روانشناسی می توان افراد را با توجه به ویژگی های شخصیتی، عقاید، سبک زندگی و . دسته‌بندی کرد. در این روش می توانید بیشتر و بهتر افراد را بشناسید. برای مثال می توان به طراحی بازی های کامپیوتری به سبک جنگی اشاره کرد.
4. نیچ مارکتینگ بر اساس محصول: یکی دیگر از راه¬های استفاده از نیچ مارکتینگ می توان به مرحله تولید محصول اشاره کرد. شما می توانید یک محصول خاص و گاهی منحصر به فرد را تولید کنید و روی آن محصول تمرکز کنید. شما می توانید تنها یک محصول یا خدمت را ارائه کنید و در کنار آن به مشتری مداری و سایر خدمات آن توجه کنید. برای مثال می توان به جای یک گل خانه بزرگ با انواع مختلف گل، انواع مختلف کاکتوس ها را در اندازه های متفاوت و در شکل های مختلف ارائه کنید.
5. نیچ مارکتینگ بر اساس قیمت: در این دسته بندی بر روی قیمت تمرکز کنید. محصول شما یا معمولی و ارزان قیمت است و یا بسیار لوکس و خاص با قیمت بالا. در این دسته بندی لازم است حتما به نوع محصول، موقعیت جغرافیایی، جمعیت شناسی و روانشناسی دقت کنید.

چگونه مخاطبان بازاریابی گوشه ای را پیدا کنیم

چگونه می توان گوشه بازار را برای ارائه خدمات و یا محصولات خود پیدا کرد؟

برای اینکه بتوانید محصولات و یا خدمات خود را ارائه دهید طوری که بیشتر دیده شود، لازم است ابتدا شکافی که در بازار برای بر طرف کردن نیاز یک گروه خاص از مشتریان وجود دارد و کمتر کسی به آن توجه کرده است را پیدا کنید. البته می توانید به قسمتی از بازار وارد شوید که کاملاً بکر است و تا به حال کسی به آن توجه نکرده است و شما اولین نفری هستید که آن را شناسایی کرده است. زمانی که حوزه فعالیت و مشتریان هدف خود را شناسایی کردید می توانید از استراتژی های بازاریابی هدفمند استفاده کنید تا پیام خود را به مشتریان برسانید.
یکی از روش های ساده برای اینکه بفهمید که کسب و کارهای رقیب شما به چه دسته ای از مخاطبان محصولات و خدمات خود را ارائه می دهند، استفاده از ابزار پر کاربرد گوگل است. با سرچی ساده در گوگل می توانید بفهمید که رقبای شما روی چه گوشه ای خاص از بازار تمرکز کرده اند. از کلمات پیشنهادی گوگل می توانید برای انتخاب بازار هدف استفاده کنید. زمانی که یک کلمه را در گوگل سرچ می کنید، گوگل کلمات مرتبطی را که بیشترین سرچ را در بین کاربران داشته به شما پیشنهاد می دهد. این کلمات کلیدی پیشنهادی گوگل می تواند گزینه ای مناسب برای انتخاب بازار هدف در نیچ مارکتینگ باشد.
علاوه برگوگل، ابزارهای زیادی برای سرچ کلمات کلیدی که می تواند برای شما مفید باشد در دسترس هستند. این ابزارها هم مانند کلمات پیشنهادی گوگل کار می کنند، البته با دقتی بالاتر. از جمله ابزارهای قدرتمند در این زمینه می توان به سایت mangools.com و moz.com اشاره کرد.

چگونه می توان گوشه بازار را برای ارائه خدمات و یا محصولات خود پیدا کرد؟

چطور می توان بازاریابی گوشه ای را به کار برد؟

نیچ مارکتینگ با مطرح کردن سوالاتی برای بهبود فعالیت در دست اقدام تمرکز خود را بر یک بازار بگذارید آغاز خواهد شد. شما لازم است پس از انتخاب مشتریان هدف جواب سوالات زیر را با دقت بررسی کنید.
• مشتریان انتخابی در شبکه های اجتماعی چه چیزهایی را دنبال می کنند؟
• یا اینکه چه مجله و یا روزنامه ای را مطالعه می کنند؟
• به چه وب سایت هایی علاقه دارند؟
• چه نوع تبلیغاتی بیشتر بر روی آنها تاثیر گذار است؟

با جمع آوری اطلاعات و ویژگی های مشتریان می توانید متناسب با آن، بازاریابی را شروع کنید. تکنیک ها و روش‌های بازاریابی تمرکز خود را بر یک بازار بگذارید می‌تواند بسته به ارزش های بازار هدف متفاوت باشد. گاهی لازم است به صورت نامحسوس بازاریابی شود و گاهی هم باید واضح و آشکار بازاریابی کنید.

در کل می توان گفت که نیچ مارکتینگ در 7 مرحله قابل اجراست.
مرحله اول: پیدا کردن و انتخاب بخشی از بازار که نیاز خاص و برآورده نشده‌ای دارند.
مرحله دوم: انجام تحقیقات در مورد بازار برای مشخص شدن اندازه بازار است.
مرحله سوم: لازم است از امکان پذیری برندینگ در نیچ مارکتینگ مطمئن شوید.
مرحله چهارم: لازم است کانال های توزیع را به خوبی شناسایی کنید.
مرحله پنجم: برنامه ریزی برای دستیابی به بازار
مرحله ششم: لازم است ایده ها و فعالیت های خود را اجرا کنید.
مرحله هفتم: لازم است به صورت مداوم بازار را رصد کنید تا فرصت ها و تهدیدات را شناسایی کنید و از امکان ادامه استراتژی مطمئن شوید.

چطور می توان بازاریابی گوشه ای را به کاربرد؟

جمع بندی

به صورت کلی می توان گفت که نیچ مارکتینگ مثل یک سوخت قوی، موتور کسب و تمرکز خود را بر یک بازار بگذارید کار را روشن می کند. لازم است برای موفقیت در نیج مارکتینگ از استراتژی های خاص و کاربردی که به آنها اشاره شد، استفاده کنید تا بتوانید در گوشه بازار موفق عمل کنید. نیچ مارکتینگ به دلیل نبود رقبای زیاد، هدف قرار دادن بخش خاصی از بازار و همچنین نیاز به سرمایه کم یکی از روش های مفید دیجیتال مارکتینگ است که برای کسانی که می‌خواهند وارد بازار کسب و کار شوند، گزینه ای مفید و کاربردی است. با برنامه ریزی و همچنین نیازسنجی مناسب و انتخاب درست بازار هدف و مشتریان هدف به سادگی می توان در نیچ مارکتینگ موفق شد.

تجربه دیجی‌کالا، اسنپ و بیت پین از تاثیر تبلیغات در بازار چیست؟

کارشناسان حوزه دیجیتال مارکتینگ با تاکید بر اهمیت توجه به شاخص‌های عملکردی در رشد یک کسب‌وکار، بازار را یکی از کانال‌های تمیز برای انجام تبلیغات در راستای بهبود نرخ تبدیل دانستند. رویداد آنلاین «تبلیغات در .

در دیجیاتو ثبت‌نام کنید

جهت بهره‌مندی و دسترسی به امکانات ویژه و بخش‌های مختلف در دیجیاتو عضو ویژه دیجیاتو شوید.

تازه‌های تکنولوژی
ویدئوی مرتبط

کارشناسان حوزه دیجیتال مارکتینگ با تاکید بر اهمیت توجه به شاخص‌های عملکردی در رشد یک کسب‌وکار، بازار را یکی از کانال‌های تمیز برای انجام تبلیغات در راستای بهبود نرخ تبدیل دانستند.

رویداد آنلاین «تبلیغات در بازار 1400» عصر امروز با تمرکز بر عملکرد بازار در بخش تبلیغات برگزار شد. در این روید «صادق محسن‌نیا» مدیر پرفورمنس مارکتینگ دیجی‌کالا، «دانا عنایتی» مدیر دیجیتال مارکتینگ گروه اسنپ و «پژمان امیری»، مدیر مارکتینگ پلتفرم بیت‌پین در سخنرانی‌هایی تخصصی، روش‌های بهبود عملکرد در زمینه تبلیغات در اپ‌استور را تشریح کردند.

نقش پرفورمنس مارکتینگ در رشد یک کسب‌وکار

مدیر پرفورمنس مارکتینگ دیجی‌کالا در این رویداد درباره اهمیت و کارکرد پرفورمنس مارکتینگ در رشد یک کسب‌و‌کار سخن گفت. او ابتدا تعریفی از پرفورمنس مارکتینگ را ارائه کرد و گفت:

«در بازاریابی عملگرا به تاثیر کانال‌های تبلیغاتی بر کسب‌وکار و شاخص‌های عملکردی توجه می‌شود و در نهایت به بهبود درآمدها منجر خواهد شد.»

به گفته محسن‌نیا شرکت‌ها در این مسیر با سه سوال اصلی «چه تغییری ایجاد کنیم»، «روی کدام شاخص کنترل داریم» و «زمان رسیدن به نتیجه با تغییر هر یک از این شاخص‌های عملکردی» مواجه می‌شوند:

«در این مسیر بایستی به شاخص‌های کلیدی عملکرد کسب‌وکار توجه شود، برای یک تیم کاربر فعال اهمیت دارد و دیگری به دنبال کسب بازدید از موتور جستجوی گوگل است. همچنین بایستی شاخص‌هایی انتخاب شوند که کنترل آن‌ها دست خودمان است. در کنار این‌ها بایستی از ابزارها و روش‌های کارآمد برای رسیدن به هدف استفاده کنیم و بازدهی زمانی هر یک را در نظر بگیریم.»

او در ادامه به اهمیت فانل مارکتینگ (قیف بازاریابی) اشاره کرده و اظهار داشت: «بایستی درک درستی از مسیر حرکت مشتری در کنار کسب‌وکارتان داشته باشید. این مسیر از آگاهی از برند شما آغاز و در پایان به بازگشت و وفاداری کاربر منجر خواهد شد. بنابراین بایستی مدلی متناسب با نیاز بیزینس‌تان برگزینید.»

محسن‌نیا با تاکید بر اینکه پرفورمنس مارکتینگ را بایستی یک چرخه دید افزود کسب‌وکارها براساس داده‌هایشان کمپینی را طراحی و اجرا می‌کنند؛ پس از آن بایستی داده‌های حاصل از کمپین اجرایی شده را بررسی و به تاثیر بر شاخص‌های عملکردی‌شان توجه کنند.

بازاریابی در اپ‌استورها

مدیر دیجیتال مارکتینگ گروه اسنپ دیگر سخنران رویداد تبلیغات بازار بود. او با تمرکز بر بحث بازاریابی در اپ‌استورها به جذابیت این فروشگاه‌های اپ برای بازاریابی اشاره کرده و گفت:

«با توجه به اینکه اکثریت کاربران تلفن‌های هوشمند از کافه بازار و گوگل پلی استفاده می‌کنند، ظرفیت بالایی را در اختیار دیجیتال مارکترها برای تبلیغات قرار می‌دهند. البته این اپ‌استورها هر کدام مزایا و معایب خاص خود را دارند.»

عنایتی بحث تحریم‌ها را یکی از اصلی‌ترین معایب گوگل پلی دانست که امکان برقراری ارتباط شرکت‌های ایرانی با گوگل پلی را ناممکن کرده است. عدم امکان استفاده از قابلیت‌های مختلف گوگل پلی در ایران، هدف‌گذاری موقعیت ایران در تبلیغات گوگل پلی و عدم پشتیبانی از ترکرهای ایرانی از جمله معایب دیگر گوگل پلی به اعتقاد او است.

مدیر دیجیتال مارکتینگ اسنپ با بیان اینکه معایب مذکور در کافه بازار وجود ندارد به برخی مشکلات این استور اندرویدی ایران اشاره کرد و گفت:

«بازار در 2 سال اخیر قابلیت‌های مختلفی را اضافه کرده است، تبلیغات در جستجو آن بسیار شبیه به گوگل پلی بوده و کسب‌وکارها می‌توانند خود را در دسته‌بندی‌های مورد علاقه‌شان پروموت کنند؛ موضوعی که جای خالی آن در گوگل پلی حس می‌شود.»

او در ادامه سخنان خود به Brand Keyword اشاره کرده و یکی از کمپین‌های تبلیغاتی لازم برای شرکت‌های بزرگی مثل اسنپ دانست: «زمانی که برند شما بزرگ شده و افراد زیادی آن را جستجو می‌کنند، رقبا سعی می‌کنند خودشان در نتایج جستجوی نام برند شما، تبلیغات خود را نمایش دهند. از همین روی با راه‌اندازی کمپین Brand Keyword می‌توانیدبرند خود را حفظ و توجه کاربران را به کسب‌وکارتان معطوف کنید.»

عنایتی اعتقاد دارد چنین کمپینی برای برندهای دارای ارزش نتایج بسیار خوبی را به دنبال دارد اما نبایست ارقام و اعداد حاصل از آن باعث گمراهی‌شان شود. از همین روی تیم اسنپ بیش از 2 سال است که این نوع کمپین را در کافه بازار اجرا کرده‌اند.

نقش اثرگذار صفحه اول اپلیکیشن در جذب کاربر

مدیر مارکتینگ بیت‌پین در بخش پایانی این رویداد به بحث چگونگی بهبود عملکرد کاربران در اپلیکیشن‌ها و نرخ تبدیل (Conversion Rate) پرداخت.

او با شاره به بیت پین و رشد آن در بازار پر رقابتی که شکل گرفته است، گفت: «در بازار پر رقابتی که پیش از شما چندین اپلیکیشن وجود دارند و تقریبا همان خدمات شما را ارائه می‌دهند، مزیت رقابتی اهمیت بالایی می‌یابد.»

به اعتقاد امیری کسب‌وکارها بایستی در اولین برخورد کاربر با اپلیکیشن، مزیت رقابتی خود را به نمایش بگذارند؛ مزیتی که ارزان‌فروشی خدمات نبوده و تنها تفاوت آنها با سایر رقبا را نمایش می‌دهد مانند یک رابط کاربری ساده:

«صفحه اصلی اپلیکیشن نقش تعیین‌کننده‌ای برای جذب کاربر و بازگشت دوباره وی به اپ ایفا می‌کند. این صفحه بدون برخی قابلیت‌های آسیب‌زا بایستی اطلاعات مورد نیاز کاربر را ارائه کند. به طور مثال با نمایش قیمت بیت کوین در صفحه اول، کاربر برای چک روزانه قیمت هر روز به اپلیکیشن شما مراجعه خواهد کرد.»

او همچنین استفاده از اسلایدر را یکی از بهترین فرصت‌ها برای نمایش مزیت رقابتی دانست.

اهمیت پروموشن در بازار

مدیر مارکتینگ بیت‌پین با تفکیک هزینه برای تبلیغات و نصب اپلیکیشن به ترافیک تمیز و کثیف، کافه بازار را یکی از تمیزترین ترافیک‌های ممکن برای تحقق بهترین نرخ تبدیل دانست و گفت: «به جای هزینه در سایر کانال‌های تبلیغاتی، تمرکز خود را روی بازار بگذارید.»

او در ادامه بر جهت‌دهی به کاربران اولیه تاکید کرد و اظهار داشت هنگامی که کسب‌وکارها به دنبال بهبود نرخ تبدیل هستند بایستی در قالب یک راهنما، پیچیدگی محصول را برای کاربر توضیح دهد:

«اگر کاربر به تنهایی بایستی اپلیکیشن شما را کشف کند، سریع خسته شده و از اهداف شما به سادگی گذر خواهد کرد. اما بایستی با ابزارهای مختلف همانند ارسال نوتیفیکیشن به حرکات او در اپ جهت دهید.»

امیری با تاکید بر اهمیت تکرار پذیری، به صاحبان اپلیکیشن توصیه کرد محصول خود را طوری طراحی کرده که کاربر را بارها به خود جذب کند. او با ذکر مثال دیوار و دیجی‌کالا در این باره افزود: «بایستی قابلیت استفاده مجدد از اپلیکیشن را که هیچ هزینه یا کار پیچیده‌ای از کاربر بخواهد، ممکن سازید.»

او در بخش دیگر سخنان خود به اهمیت اتریبیوشن (Attribution) و بررسی اقدامات انجام شده روی اپ تاکید کرد و گفت: «تا زمان که نیاز کاربر را درک نکنید و سرویسی در شان او ارائه ندهید، با هر هزینه‌ای، به نرخ تبدیل خوبی نخواهید رسید.»

کوچینگ مالی و سرمایه گذاری

کوچینگ مالی (ثروت) قابل درک و فهم است و در واقع همان مربی در هر کوچینگ است. مفهوم ثروت و دارایی را شما خود در زندگیتان تعریف می‌کنید و برای آن تلاش می‌کنید. یک کوچ باتجربه و ماهر به شما کمک تمرکز خود را بر یک بازار بگذارید خواهد کرد که با درک بهتر دنیای درونیتان به اهداف خود نزدیک‌تر شوید.
کوچینگ مالی به معنای ارائه جلسات منظم یک به یک با مشتری به منظور “کوچینگ” برای بهبود عملکرد و برای دستیابی به اهدافی است که توسط کوچ و مشتری تعیین شده است. از این جهت متفاوت می‌شود که کوچ‌ها ” متخصص ” نیستند، در اصل آنها با نظارت و تشویق اشخاص در روندی کار انجام می‌دهند که بیشتر توسط مشتری انجام می‌شود.
به طور کلی، شما برای پس انداز پول به کوچ مالی نیاز دارید، کوچ مالی با مشتریانی کار می کند که دارایی کمی دارد و به کمک مالی عمومی نیاز دارند. کوچ ها می توانند مشاوره اصلی در مورد مفهوم سرمایه گذاری ارائه دهند، آنها می توانند پس انداز پول را در یک حساب با بهره بالا پیشنهاد دهند. کوچینگ همچنین با مشاوره از لحاظ زمانی متفاوت است. کوچینگ تمایل دارد، به مشتری برای دست یابی به سواد مالی و یادگیری مدیریت امور مالی خود، در مدت زمان محدودی کمک کند.
کوچینگ مالی یا همان مربی گری ، یک حرفه‌ی تخصصی تعاملی و حمایتی با رویکرد مالی اقتصادی و مدیریت سرمایه گذاری می باشد. کوچینگ مالی به کسب درآمد از روش های اصولی و قابل اجرا در بازارهای سرمایه با سرعت رشد بالا می پردازد. برخلاف مشاوره مالی که در سازمانها و بنگاه های اقتصادی مدیریت بهره وری مالی حسابداری و مالیاتی را برعهده دارد به مدیران و صاحبان کسب و کار در بهبود شرایط اقتصادی و افزایش منابع مالی وابسته به جریان های درآمدی و کاهش مدیریت هزینه ها کمک می کند.

تفاوت کوچینگ مالی و سرمایه‌گذاری و مشاوره در چیست؟

به طور کلی، شما برای پس انداز پول به کوچ مالی و برای سرمایه گذاری و رشد پول به مشاور مالی مراجعه می کنید. کوچ مالی با مشتریانی کار می کند که دارایی کمی دارند و به کمک مالی عمومی نیاز دارند، ولی مشاور مالی با مشتریانی همکاری می کند که نیاز به مدیریت و سرمایه گذاری دارایی های خود دارند.
یک مشاور گزینه هایی را برای توسعه سبد سرمایه گذاری جهت ایجاد ثروت برای مشتریان خود در راستای رسیدن به اهداف مالی آینده فراهم می کند. آنها معمولاً هزینه های خود را براساس درصد دارایی تحت مدیریت دریافت می کنند، بر خلاف کوچ های مالی که معمولاً هزینه ثابتی را دریافت می کنند.
مشاوران معمولاً برای شروع خدمات به حداقل سطح دارایی احتیاج دارند. تفاوت مهم دیگر این است که کوچ های مالی مجوز ارائه مشاوره مالی مانند مشاوران را ندارند و بنابراین نمی توانند توصیه های خاصی را ارائه دهند. کوچ ها می توانند مشاوره اصلی در مورد مفهوم سرمایه گذاری ارائه دهند، اما آنها نمی توانند نحوه تخصیص دارایی های شما را توصیه کنند. آنها می توانند پس انداز پول را در یک حساب پس انداز با بهره بالا پیشنهاد دهند، اما نمی توانند یک حساب ویژه را پیشنهاد دهند.
کوچینگ همچنین با مشاوره از لحاظ زمانی متفاوت است. کوچینگ تمایل دارد، به مشتری برای دستیابی به سواد مالی و یادگیری مدیریت امور مالی خود، در مدت زمان محدودی کمک کند. از طرف دیگر مشاوره ، یک رابطه مستمر است که در آن مشاور یک یا دو بار در سال با مشتری خود ملاقات می کند و به طور مستمر سبد مالی را مدیریت می کند.
مشاوران مالی تمرکز خود را بر اجرای محصولات و استراتژی های مالی می گذارند ، در حالی که کوچ های مالی بیشتر به مبانی مدیریت پول شخصی ، تغییر رفتار و پاسخگویی در برابر برنامه هزینه مشتری محور توجه دارند. و در حالی که مشاوران مالی معمولاً به مدیریت ثروت موجود کمک می کنند ، کار یک کوچ مالی این است که دانش ، مهارت ها و رفتارهایی را به مشتری ارائه دهد که در وهله اول به آنها کمک کند.
تفاوت عمده دیگر بین کوچینگ مالی و مشاوره این است که کوچ ها معمولاً هیچ ارتباطی با محصولات ندارند. آنها نه سرمایه گذاری را مدیریت می کنند و نه بیمه می فروشند. کوچ ممکن است به مشتریان خود در مورد مفاهیم اساسی بیمه ، سرمایه گذاری ، متنوع سازی و غیره آموزش دهد، اما هرگز توصیه های خاصی در مورد محل سرمایه گذاری ارائه نمی دهد.تمرکز خود را بر یک بازار بگذارید

تیزر معرفی دوره تخصصی کوچینگ مالی و سرمایه‌گذاری

هدف از کوچینگ مالی و سرمایه‌گذاری چیست؟

شما برای پس انداز پول به کوچ مالی مراجعه می کنید که کوچ های مالی می توانند مشاور اصلی در مورد مفهوم سرمایه گذاری را در کمترین زمان ممکن به مراجعه کننده ارائه دهند. یک کوچ ماهر و با تجربه به شما کمک خواهد کرد که عملکرد خود را در تمام وجه های زندگی بهبود داده و به موفقیت دست پیدا کنید. با استفاده از کوچینگ ثروت می توانید به راهکارهای مناسب برای رسیدن به موفقیت در جنبه های درآمدزای زندگی رسیده و زندگی خود را به طور کامل متحول کنید.
کوچ مالی در زندگی شخصی افراد جامعه اثر گذار است. کوچ مالی با آگاهی به میزان دارایی ها درآمدها و توانمندی های مالی افراد می‌کوشد تا آنها را به سوی کسب درآمد از بازارهای مالی و سرمایه ای هدایت نمایند. تا با رشد منطقی از تصاعد مالی در کنار امنیت سرمایه گذاری منتفع شوند. متاسفانه در ایران بازارهای مالی وابسته به شرایط تاثیرگذار غیر اقتصادی بسیاری می تمرکز خود را بر یک بازار بگذارید باشد. شرایطی همچون مسائل سیاسی، تحریم‌های خارجی، تدابیر امنیتی و… البته فرصت های بسیار زیادی هم در دل جریان های اقتصادی به واسطه تلورانس های مالی و تکانش های بازارهای سرمایه، نظیر عرضه و تقاضا، ارزش پول ملی صادرات و واردات استقبال عمومی نسبت به یک بازار سرمایه ای رو به رشد افزایش بهای حامل های انرژی و غیره وجود دارد.

چرا افراد نیازمند خدمات کوچینگ مالی و سرمایه‌گذاری هستند؟

شما در کنار درآمد شغلی و کسب و کار خود می بایست حتما جریان درآمدی فوق‌العاده‌ای از بازارهای مالی و سرمایه‌ای داشته باشید تا نه تنها از مزایای عالی آن بهره‌مند شوید بلکه بتوانید از سود حاصل از آن به روی کسب و کار زندگی خود تاثیرات خارق‌العاده نیز بگذارید. همانطور که مستحضر هستید در ایران بازارهای مالی و سرمایه بسیاری هستند که می توانید در آنها سرمایه‌گذاری و کسب درآمد کنید حال با خرید و فروش نوسان گیری یا هولد کردن( سرمایه گذاری مدت دار). بازار طلا به عنوان یکی از مهم‌ترین بازارهای سرمایه در ایران با قدمتی بسیار زیاد از جمله بازارهایی است که همیشه مورد توجه بسیاری و دائماً سودآوری رو به رشد داشته است.
کوچینگ به عنوان یک رابطه درمانی یا مدیریت بحران طراحی نشده است. کوچینگ به خوبی برای برنامه های ایجاد دارایی مناسب است زیرا مشتری ها برای پایبندی به رفتارهای مثبت مالی اغلب به تشویق و حمایت نیاز دارند. یک کوچ می تواند تقویت مورد نیاز خود را همراه با انعطاف پذیری برای تغییر استراتژی ها با تغییر وضعیت مالی مشتری فراهم کند. کوچینگ متفاوت از مشاوره است و بیشتر بر تغییر رفتار مداوم ، توجه اجرایی و تعیین هدف و نظارت بر اهداف تمرکز دارد.

کمک‌های کوچ مالی به افراد در روند کسب و کار

شاید بتوان گفت تعداد بسیار کمی تاکنون از این بازار نتوانسته اند سود بگیرند و این درحالی است که در بازار طلا همیشه و در همه حال کسب درآمد عالی می باشد و از سرمایه‌گذاری نوسان گیری و خرید و فروش است. بازار طلا در واقع بازاری است که افراد از اختلاف قیمت جهانی و داخلی انواع طلا نظیر: شمش طلای ساخته شده، آب شده ، سکه زیورآلات و غیره بهره می برند. روش های حرفه ای خرید فروش امانت و غیره موضوعاتی است که سرمایه‌گذاران و فعالان این بازار از آن بهره می برند: کی بخریم؟ کی بفروشیم؟ طلای فردایی؟ سکه تمام؟ نیم یا ربع سکه؟ شمش آب شده یا ساخته شده؟۱۸ عیار یا ۲۴ عیار؟ با اجرت یا بدون اجرت؟ و…. از مهمترین سوالاتی هستند که در میزان سودآوری بازار طلا اهمیت دارند. اینکه شما برای سرمایه گذاری کدام یک از گزینه ها را انتخاب کنید به میزان دانش تجربه و تحلیل شما بستگی دارد. یعنی برای کوتاه مدت یا بلند مدت مثلاً سکه تمام بهار طرح قدیم یا جدید بخریم یا مثلاً آب شده؟! یا در همان زمان بفروشیم یا مجدد بخریم؟ و … .

۲۰ استراتژی که هر معامله گر در بازار بورس باید بداند.

۲۰ استراتژی که هر معامله گر در بازار بورس باید بداند.

۲۰ استراتژی که هر معامله گر در بازار بورس باید بداند.

یک معامله گر موفق در بازار بورس از چه استراتژی هایی پیروی می کند؟

همانطور که می دانید خرید سرور مجازی بورس توشن یکی از مهم ترین اقداماتی است که معامله گران در بازار بورس انجام می دهند.

در این مقاله قصد داریم شما را با ترفند هایی که افراد موفق در بازار بورس انجام می دهند آشنا کنیم.

همچنین با مطالعه مطالب قبلی می توانید در خصوص ترید و تریدر ها اطلاعاتی به دست آورید.

رزرو سود قابل اعتماد در بازارهای مالی دشوارتر از آن است که در نگاه اول به نظر می رسد.

در واقع، برآوردهای غیررسمی نشان می دهد که بیش از ۸۰٪ معامله گران سرانجام شکست می خورند، و سراغ کار دیگری می روند.

اما صنعت کارگزاری به ندرت نرخ شکست مشتری را منتشر می کند زیرا آن ها احتمالاً نگرانند که حقیقت باعث ترساندن حساب های جدید می شود.

در واقع، موفقیت در معاملات دشوار است و معامله گران سودآوری مداوم دارای ویژگی های کمیاب خاصی هستند.

این ۲۰ قانون نکاتی است که افراد حرفه ای مدت ها برای ماندن در حلقه برندگان استفاده می کنند.

راهی برای سودآوری بلند مدت

سودآوری طولانی مدت به دو مجموعه مهارت مرتبط نیاز دارد. اولین کار این است که مجموعه ای از استراتژی ها را شناسایی کنید که درآمد بیشتری نسبت به ضرر خود دارند و سپس استفاده از این استراتژی ها به عنوان بخشی از یک برنامه تجاری است.

دوم، استراتژی ها باید عملکرد خوبی داشته باشند در حالی که بازار انگیزه های گاوی را تجربه می کند و تحمل می کند. به عبارت دیگر، در حالی که بسیاری از معامله گران می دانند چگونه در بازارهای خاص کسب درآمد کنند، مانند یک روند صعودی قوی ، آن ها در طولانی مدت شکست می خورند زیرا استراتژی های آن ها با تغییرات اجتناب ناپذیر در شرایط بازار سازگار نیست.

آیا می توانید با رویکردی که احتمال رفاه طولانی مدت را افزایش می دهد، از بسته جدا شوید و به اقلیت حرفه ای بپیوندید؟

آیا می توانید از گله تجار wannabe جدا شوید و به موفقیت تجاری برسید؟

با یک برنامه واضح و روشن با استراتژی های اثبات شده شروع کنید و سپس از ۲۰ قانونی که در آن آمده استفاده کنید.

۱. به نظم و انضباط خود پایبند باشید

نظم و انضباط را نمی توان در یک سمینار آموزش داد و یا در نرم افزار گران قیمت تجارت یافت.

معامله گران هزاران دلار صرف تلاش برای جبران عدم کنترل خود می کنند اما تعداد کمی از افراد متوجه می شوند که نگاه طولانی به آینه همان کار را با قیمت بسیار پایین انجام می دهد.

درس مهم این است که، یک معامله گر پس از اطمینان به برنامه معاملاتی خود، باید نظم و انضباط خود را حفظ کند، حتی اگر رگه های باخت ضروری وجود داشته باشد.

معامله گر

۲. دوری از جمعیت

سودآوری طولانی مدت مستلزم موقعیت یابی در جلو یا پشت جمعیت است، اما هرگز در جمعیت این اتفاق نمی افتد، زیرا این همان جایی است که استراتژی های غارتگرانه هدف قرار می گیرند.

از تابلوهای سهام و اتاق های گفتگو که در آن ها افراد از اهمیت جدی برخوردار نیستند و بسیاری از آن ها انگیزه های مخفی دارند، دور بمانید.

۳. طرح معامله خود را داشته باشید.

برنامه معاملات خود را هفتگی یا ماهانه به روز کنید تا شامل ایده های جدید و از بین بردن ایده های بد باشد.

هر وقت در چاله ای افتادید و به دنبال راهی برای بیرون آمدن هستید برگردید و برنامه را بخوانید.

۴. تنبلی نکنید.

رقابت شما صدها ساعت را صرف تکمیل استراتژی ها می کند و اگر انتظار دارید چند دارت پرتاب کنید و با سود همراه شوید، اشتباه کرده اید.

تنها راه دستیابی به موفقیت طولانی مدت، سخت کوشی و انضباط است.

۵- از امر بدیهی بپرهیزید

سود به ندرت از پیروی از اکثریت یا جمعیت حاصل می شود. وقتی می بینید که یک تجارت کامل راه اندازی شده است، به احتمال زیاد همه افراد نیز آن را می بینند، شما را در میان جمعیت کاشته و شما را برای شکست آماده می کنند.

۶. قوانین خود را زیر پا نگذارید.

شما قوانین معاملاتی ایجاد می کنید تا در موقعیت های بد پیش بروید تا از مشکل خارج شوید. اگر به آن ها اجازه نمی دهید کار خود را انجام دهند، انضباط خود را تمرکز خود را بر یک بازار بگذارید از دست داده اید و درها را برای ضررهای بیشتر باز کرده اید.

۷. به پند و اندرز سایرین گوش ندهید.

این پول شما است، نه آن ها. به خاطر داشته باشید که معلم ممکن است در حال صحبت در مورد موقعیت های خود باشد، امیدوار است که گفتگوی هیجان زده سود آن ها را افزایش دهد، نه سود شما.

۸. از شهود خود استفاده کنید

تجارت از جنبه های ریاضی و هنری مغز شما استفاده می کند، بنابراین برای موفقیت در دراز مدت باید هر دو را پرورش دهید. هنگامی که با ریاضیات راحت شدید، ممکن است بخواهید با مراقبه، چند حالت یوگا یا یک پیاده روی آرام در پارک، نتایج را افزایش دهید.

۹. عاشق نشوید

اگر بیش از حد عاشق وسیله نقلیه یا سرمایه گذاری خود هستید، جای خود را به تصمیم گیری نادرست می دهید.

این وظیفه شماست که از ناکارآمدی استفاده کنید، و در حالی که دیگران به راه غلط متمایل می شوند، درآمد کسب کنید.

۱۰. زندگی شخصی خود را سازماندهی کنید

هر آنچه در زندگی شما اشتباه است در نهایت به عملکرد تجاری شما نیز منتقل خواهد شد. این امر به ویژه اگر با پول، ثروت و قطب مغناطیسی فراوانی و کمبود صلح نکرده باشید، خطرناک است.

نیازهای تجاری خود را جدا از نیازهای شخصی خود نگه دارید و از هر دو مراقبت کنید.

معامله گر

۱۱. به فکر انتقام نیافتید

رکود بخشی طبیعی از چرخه زندگی معامله گر است. آن ها را با کمال لطف پذیرفته و به استراتژی های مورد آزمایش زمان، پایبند باشید که می دانید در نهایت عملکرد شما را به حالت قبل بازمی گرداند.

سعی نکنید با معامله بیشتر معامله ضرر را جبران کنید. معامله انتقام یک حرکت فاجعه آمیز است.

۱۲. مراقب هشدارها باشید.

تلفات بزرگ بدون هشدارهای فنی متعدد به ندرت اتفاق می افتد.

معامله گران معمولاً این علائم را نادیده می گیرند و امیدوار می شوند که جای نظم متفکر را بگیرند و خود را برای درد آماده می کنند.

به طور خلاصه، مراقب علائم اولیه تغییر وضعیت بازار و ایجاد خطرات برای موقعیت های خود باشید.

۱۳. ابزار فکر نمی کنند

برخی از معامله گران سعی می کنند مهارت های ناکافی را با نرم افزارهای گران قیمت، از پیش بسته بندی شده با انواع سیگنال های خرید و فروش اختصاصی، جبران کنند.

وقتی فکر می کنید نرم افزار هوشمندتر از خودتان است، این ابزارها می توانند در تجربه ارزشمند تداخل ایجاد کنند.

از ابزارهایی استفاده کنید که متناسب با برنامه معاملاتی شما باشد، اما به یاد داشته باشید که در نهایت، شما کسی هستید که هر کاری را انجام می دهید.

۱۴. فکرتان را به کار بیاندازید

طبیعی است که معامله گران از قهرمانان مالی خود الگوبرداری کنند، اما این یک روش عالی برای از دست دادن پول است.

آنچه را که می توانید از دیگران بیاموزید، سپس بر اساس مهارت های منحصر به فرد و تحمل ریسک خود، عقب نشینی کرده و هویت بازار خود را ایجاد کنید.

۱۵. جام مقدس را فراموش کنید

معامله گران از دست رفته در مورد فرمول محرمانه ای که به طرز جادویی نتایج آن ها را بهبود می بخشد، خیال پردازی می کنند.

در حقیقت، هیچ رازی وجود ندارد زیرا راه موفقیت همیشه از طریق انتخاب دقیق، مدیریت ریسک موثر و سودآوری ماهرانه انجام می شود.

۱۶. ذهنیت Paycheck را فراموش کنید.

به ما آموزش داده شده است که برای کارمزد هفته کار را خرد کنیم. این ذهنیت پاداش تلاش با جریان طبیعی سود و زیان معاملات طی یک سال مغایرت دارد. در واقع، آمار نشان می دهد که بیشترین سود سالانه فقط در چند روز معاملات انجام می شود.

۱۷. خیال پردازی نکنید.

مشکلی نیست که در مورد معامله ای که مطابق میل شما پیش می رود احساس خوبی داشته باشید، اما پول تا زمانی که موقعیت خود را بسته یا پوشش نداده اید مال شما نیست.

آنچه را که می توانید در اولین فرصت ممکن، با توقف عقب افتاده یا سود جزئی، قفل کنید، بنابراین دستان پنهان بازار نمی توانند در آخرین لحظه سود شما را جیب بزنند.

۱۸. ساده عمل کنید.

تمرکز خود را روی قیمت فعال بگذارید، درک کنید که هر چیز دیگری ثانویه است.

پیش بروید و شاخص های فنی پیچیده ای بسازید، در حالی که به یاد داشته باشید که عملکرد اصلی آن ها تأیید یا رد آنچه چشم شما از قبل می بیند است.

۱۹. با ضررها صلح کنید

معامله یکی از معدود مشاغلی است که هر روز با از دست دادن پول راهی طبیعی برای موفقیت است.

اگر حواستان باشد، هر ضرر تجاری با یک درس مهم بازار همراه است.

همچنین، بدانید چه موقع باید کار را کنار بگذارید و استراحت کنید.

ضررها را بپذیرید، برای جمع شدن دوباره وقت بگذارید و سپس با یک دیدگاه جدید به بازار برگردید.

۲۰. مراقب تقویت خود باشید

معامله فعال باعث ترشح آدرنالین و اندورفین می شود.

این مواد شیمیایی حتی در صورت ضرر و زیان می توانند احساس سرخوشی ایجاد کنند.

به نوبه خود، این شخصیت های اعتیاد را ترغیب می کند که مواضع بدی بگیرند، فقط برای این که عجله کنند.

اگر برای رسیدن به یک هیجان، معامله می کنید، احتمالاً به دلایل اشتباه معامله می کنید.

کلام آخر

بیشتر معامله گران نمی توانند از تمام پتانسیل خود استفاده کنند، در نهایت تمام دارایی های خود را نقد می کنند و روش های سنتی تری برای کسب درآمد پیدا می کنند.

با پیروی از قوانین کلاسیک طراحی شده برای تمرکز شدید بر سودآوری، به عضوی افتخار آمیز در اقلیت حرفه ای تبدیل شوید.

امیدواریم با استفاده از سرور مجازی بورس توشن و همچنین پیگیری آخرین اخبار در مورد بورس می توانید به نتیجه مورد نظرتان دست پیدا کنید.

چگونه سرور مجازی بورس با اینترنت پر سرعت برای خرید عرضه اولیه و سر خط زدن معاملات بورس تهیه کنم ؟



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.