نحوه استفاده از RSI بر اساس واگرایی


پرایس اکشن یکی از روش های تحلیل تکنیکال است که جهت آموزش آن می توانید دوره مربوطه را تهیه فرمائید.

شاخص RSI چیست؟ آموزش اندیکاتور rsi و کاربرد های آن در تحلیل تکنیکال به همراه تصویر

شاخص قدرت نسبی (RSI) یک شاخص حرکتی است که در تحلیل تکنیکال استفاده می‌شود و میزان تغییرات اخیر قیمت را برای ارزیابی شرایط اشباع خرید یا اشباع فروش در قیمت سهام یا سایر دارایی‌ها اندازه‌گیری می‌کند. RSI به عنوان یک نوسان‌ساز (گراف خطی که بین دو حد حرکت می‌کند) نمایش داده می‌شود و می‌تواند از ۰ تا ۱۰۰ قرائت شود. این اندیکاتور در اصل توسط «جی. ولز وایلدر جونیور» توسعه داده شده و در سال ۱۹۷۸ در کتاب مشهورش به نام «مفاهیم جدید در سیستم‌های معاملاتی تکنیکال» معرفی شد.

تفسیر سنتی و کاربردی از RSI این است که مقادیر ۷۰ یا بالاتر نشان می‌دهد که یک اوراق بهادار در حال اشباع خرید یا ارزش‌گذاری بیش از حد است، و ممکن است برای یک روند معکوس یا عقب‌نشینی (پول‌بک) اصلاحی قیمت آماده شود. قرائت ۳۰ یا کمتر RSI نشان‌دهنده‌ی شرایط اشباع فروش یا ارزش بسیار کم است.

نکات کلیدی

  • شاخص قدرت نسبی (RSI) یک نوسان‌ساز حرکتی محبوب است که در سال ۱۹۷۸ توسعه یافت.
  • RSI سیگنال‌هایی را در مورد حرکت صعودی و نزولی قیمت به معامله‌گران تکنیکال ارائه می‌دهد که اغلب در زیر نمودار قیمت دارایی رسم می‌شود.
  • یک دارایی معمولاً زمانی که RSI بالای ۷۰ درصد است، در وضعیت اشباع خرید، و زمانی که زیر ۳۰ درصد است، اشباع فروش در نظر گرفته می‌شود.

RSI با یک محاسبه دو قسمتی محاسبه می‌شود که با فرمول زیر شروع می‌گردد:

فرمول RSI

میانگین سود یا زیان مورد استفاده در محاسبه، برابر با میانگین درصد سود یا زیان در طول دوره‌ی بازگشت است. این فرمول از یک مقدار مثبت برای میانگین ضرر ​​استفاده می‌کند. دوره‌های دارای زیان قیمت، در محاسبات میانگین سود ۰ در نظر گرفته می‌شوند، و دوره‌هایی که در آن‌ها افزایش قیمت اتفاق می‌افتد هم برای محاسبه‌ي میانگین ضرر، به‌صورت ​​صفر محاسبه می‌شوند.

استاندارد RSI، استفاده از ۱۴ دوره برای محاسبه‌ی مقدار اولیه‌ی ارزش RSI است. به عنوان مثال، تصور کنید که بازار هفت روز از ۱۴ روز گذشته بالاتر بسته شده و میانگین سود ۱ درصدی داشته است. هفت روز باقی‌مانده، همه با کاهش متوسط ​​۰.۸-% پایین‌تر بسته شده‌اند.

محاسبه برای بخش اول RSI شبیه محاسبه‌ی بسط داده‌شده‌ی تصویر زیر است:

هنگامی که ۱۴ دوره‌ی داده در دست‌رس است، بخش دوم فرمول RSI قابل محاسبه خواهد بود. مرحله‌ی دوم محاسبه، راه رسیدن نتایج را هموار می‌کند.

فرمول بسط داده شده RSI

محاسبه RSI

با استفاده از فرمول های بالا، RSI را می‌توان محاسبه کرد، که در آن خط RSI را می‌توانید در زیر نمودار قیمت دارایی رسم کنید.

با افزایش تعداد و اندازه بسته‌های مثبت، RSI افزایش می‌یابد، و با افزایش تعداد و اندازه‌ي زیآن‌ها کاهش پیدا می‌کند. بخش دوم محاسبات نتیجه را هموار می‌کند، بنابراین RSI در یک بازار پر روند، فقط به ۱۰۰ یا ۰ نزدیک می‌شود.

اندیکاتور RSI، در حالی که سهام در روند صعودی است، می‌تواند برای دوره‌های طولانی در منطقه‌ای که ارزش خرید دارد باقی بماند. از سوی دیگر، هنگامی که سهام در روند نزولی قرار دارد، این اندیکاتور ممکن است برای مدت طولانی در قلمرو اشباع فروش باقی بماند. این مسأله می‌تواند برای تحلیل‌گران تازه‌کار گیج‌کننده باشد؛ اما یادگیری استفاده از اندیکاتور در چارچوب روند غالب، این مسائل را روشن می‌کند.

RSI به شما چه می گوید؟

روند اولیه‌ی سهام یا دارایی، ابزار مهمی برای اطمینان از درک صحیح قرائت شاخص است. به عنوان مثال، کنستانس براون (Constance Brown)، CMT، تکنسین معروف بازار، بر این ایده اصرار دارد که افزایش فروش در RSI در یک روند صعودی، به احتمال زیاد بسیار بیشتر از ۳۰٪ است، و این که افزایش خرید در RSI در طول یک روند نزولی، بسیار کمتر از سطح ۷۰٪ قیمت است.

در طول یک روند نزولی، RSI به جای ۷۰%، نزدیک به سطح ۵۰% به اوج خود می‌رسد، که می‌تواند توسط سرمایه‌گذاران با اطمینان بیش‌تری برای نشان دادن شرایط نزولی استفاده شود. زمانی که یک روند قوی وجود دارد، بسیاری از سرمایه‌گذاران یک خط روند افقی را بین سطوح ۳۰ تا ۷۰ درصد اعمال می‌کنند، تا حرکات افراطی را بهتر شناسایی کنند. زمانی که قیمت سهام یا دارایی در یک کانال افقی بلندمدت قرار دارد، اصلاح سطوح اشباع خرید یا اشباع فروش معمولاً غیر ضروری است.

یک مفهوم مرتبط با استفاده از سطوح اشباع خرید یا اشباع فروش متناسب با روند، تمرکز بر سیگنال‌های تجاری و تکنیک‌هایی است که با روند مطابقت دارند. به عبارت دیگر، استفاده از سیگنال‌های صعودی زمانی که قیمت در روند صعودی است، و سیگنال‌های نزولی زمانی که یک سهم در روند نزولی قرار دارد، به جلوگیری از هشدارهای کاذب زیادی که ممکن است RSI ایجاد نماید، کمک می‌کند.

تفسیر RSI و محدوده RSI

به طور کل، زمانی که RSI از سطح مرجع ۳۰ افقی فراتر می‌رود، یک علامت صعودی است و زمانی که به زیر سطح مرجع ۷۰ افقی می‌لغزد، یک علامت نزولی است. به عبارت دیگر، می‌توان تفسیر کرد که مقادیر ۷۰ RSI یا بالاتر نشان می‌دهد که یک اوراق بهادار بیش از حد خرید یا ارزش‌گذاری شده و ممکن است برای یک روند معکوس یا پول‌بک اصلاحی قیمت آماده شود. قرائت ۳۰ RSI یا کمتر نشان‌دهنده‌ی شرایط اشباع فروش یا ارزش کم است.

در طول روندها، قرائت‌های RSI ممکن است در یک باند یا محدوده قرار گیرند. در طول یک روند صعودی، RSI تمایل دارد بالای ۳۰ بماند و اغلب باید به ۷۰ برسد. در طول یک روند نزولی، به‌ندرت دیده می‌شود که RSI از ۷۰ بیشتر شود، و این اندیکاتور اغلب به ۳۰ یا کمتر می‌رسد. این دستورالعمل‌ها می‌توانند به تعیین قدرت روند و شناسایی معکوس‌های بالقوه کمک کنند. به عنوان مثال، اگر RSI نتواند در چندین نوسان متوالی قیمت در طول یک روند صعودی به ۷۰ برسد، اما بعد از آن به زیر سطح ۳۰ برود، به این معنی است که روند ضعیف شده و ممکن است معکوس گردد.

برعکس این قضیه برای یک روند نزولی صادق است. اگر روند نزولی نتواند به ۳۰ یا کمتر برسد، و سپس به بالای ۷۰ صعود کند، این روند نزولی ضعیف شده و ممکن است به سمت روند صعودی معکوس شود. خطوط روند و میانگین‌های متحرک، ابزارهای مفیدی هستند که در هنگام استفاده از RSI باید لحاظ شوند.

نمونه ای از واگرایی های RSI

یک واگرایی صعودی زمانی رخ می‌دهد که RSI یک قرائت اشباع فروش ایجاد کرده، و به دنبال آن یک بالاترین قیمت پایین که به همان نسبت با پایین‌ترین قیمت پایین مطابقت دارد. این نشان‌دهنده‌ی افزایش حرکت صعودی است، و می‌توان از شکست بالای منطقه‌ی اشباع فروش برای ایجاد یک موقعیت خرید جدید استفاده کرد.

یک واگرایی نزولی زمانی رخ می‌دهد که RSI یک قرائت اشباع خرید ایجاد می‌کند، و به دنبال آن یک پایین‌ترین سطح بالا به همان نسبت با بالاترین سطح بالای قیمت‌ها مطابقت دارد.

زمانی که RSI بالاترین سطوح پایین، و قیمت پایین‌ترین سطوح پایین را تشکیل می‌دهند، یک واگرایی صعودی شناسایی می‌شود. این یک سیگنال عموماً معتبر است؛ اما زمانی که یک سهام در یک روند بلندمدت باثبات قرار بگیرد است، واگرایی‌ها به ندرت اتفاق می‌افتند. استفاده از قرائت‌های انعطاف‌پذیر اشباع فروش یا اشباع خرید به شناسایی سیگنال‌های بالقوه بیشتر کمک می‌کند.

مثالی از رد کردن نوسان RSI

یکی دیگر از تکنیک‌های معاملاتی، رفتار RSI را در زمانی که دوباره از منطقه‌ی اشباع خرید یا اشباع فروش خارج می‌شود، بررسی می‌کند. این سیگنال «رد نوسان» صعودی نامیده می‌شود و دارای چهار بخش است:

  1. RSI در منطقه‌ی اشباع فروش قرار می گیرد.
  2. RSI به بالای ۳۰ درصد بازمی‌گردد.
  3. RSI یک افت دیگر را بدون بازگشت به قلمروی اشباع فروش ایجاد می‌کند.
  4. RSI سپس بالاترین سطح اخیر خود را می‌شکند.

همانند واگرایی‌ها، یک نسخه‌ی نزولی از سیگنال رد نوسان وجود دارد که شبیه تصویر آینه‌ای از نسخه‌ی صعودی است. رد نوسان نزولی نیز دارای چهار بخش است:

  1. RSI تا منطقه‌ی اشباع خرید افزایش می‌یابد.
  2. RSI به زیر ۷۰ درصد بازمی‌گردد.
  3. RSI بدون بازگشت به منطقه‌ی اشباع خرید، بالاترین سطح جدیدی را تشکیل می‌دهد.
  4. RSI سپس پایین‌ترین سطح اخیر خود را می‌شکند.

تفاوت بین RSI و MACD

«میانگین متحرک همگرایی واگرایی» (MACD) یکی دیگر از شاخص‌های حرکتی پیروی از روند است، که رابطه‌ی بین دو میانگین متحرک قیمت اوراق بهادار را نشان می‌دهد. MACD با کم کردن میانگین متحرک نمایی (EMA) ۲۶ دوره ای از EMA ۱۲ دوره‌ای محاسبه می‌شود. نتیجه‌ی آن محاسبه‌ی خط MACD است.

سپس یک EMA ۹ روزه‌ی MACD، به نام «خط سیگنال» در بالای خط MACD رسم می‌شود که می‌تواند به عنوان یک محرک برای سیگنال‌های خرید و فروش عمل کند. ممکن است معامله‌گران زمانی که MACD از خط سیگنال خود عبور می‌کند، اوراق بهادار را بخرند و زمانی که MACD از زیر خط سیگنال عبور می‌کند، اوراق بهادار را بفروشند.

RSI برای نشان دادن این که آیا اوراق بهادار، در رابطه با سطوح اخیر قیمت اشباع خرید شده است یا اشباع فروش طراحی شده است. RSI با استفاده از میانگین سود و زیان قیمت در یک دوره‌ی زمانی معین محاسبه می‌شود. دوره‌ی زمانی پیش‌فرض ۱۴ دوره است، و مقادیر آن از ۰ تا ۱۰۰ محدود شده است.

MACD رابطه‌ی بین دو EMA را اندازه‌گیری می‌کند، در حالی که RSI تغییر قیمت را در رابطه با اوج و فرود قیمت اخیر می‌سنجد. این دو شاخص اغلب با هم استفاده می‌شوند، تا تصویر تکنیکال کامل‌تری از یک بازار به تحلیل‌گران ارائه دهند.

هر دوی این شاخص‌ها میزان حرکت یک دارایی را اندازه‌گیری می‌کنند. با این حال، آن‌ها عوامل متفاوتی را مورد سنجش قرار می‌دهند، و به همین دلیل ممکن است گاهی اوقات سیگنال‌های متناقضی را ارائه کنند. به عنوان مثال، RSI ممکن است برای یک دوره‌ی زمانی ثابت، بالاتر از ۷۰ را نشان دهد، که بیان‌گر آن است که اوراق بهادار بیش از حد به سمت خرید افزایش یافته است.

در همان زمان، MACD ممکن است نشان دهد که شتاب خرید همچنان برای اوراق بهادار در حال افزایش است. هر یک از این اندیکاتورها ممکن است با نشان دادن واگرایی از قیمت، تغییر روند آتی را پیش‌بینی کند (قیمت افزایش می‌یابد در حالی که اندیکاتور پایین‌تر می‌رود یا برعکس).

محدودیت های RSI

RSI حرکت صعودی و نزولی قیمت را مقایسه می‌کند و نتایج را در یک نوسان‌ساز نمایش می‌دهد که می‌تواند در زیر نمودار قیمت قرار گیرد. مانند بسیاری از اندیکاتورهای تکنیکال، سیگنال‌های RSI زمانی قابل اعتماد هستند که با روند بلندمدت مطابقت داشته باشند.

سیگنال‌های برگشت واقعی نادر هستند و جدا کردن آن‌ها از آلارم‌های کاذب دشوار است. برای مثال، یک مثبت کاذب، احتمال دارد یک متقاطع صعودی و به دنبال آن کاهش ناگهانی سهام باشد. منفی کاذب وضعیتی است که در آن یک متقاطع نزولی وجود داشته باشد، اما سهام ناگهان به سمت بالا شتاب بگیرد.

از آن‌جایی که این شاخص حرکت را نشان می‌دهد، زمانی که دارایی در هر جهت دارای شتاب قابل توجهی باشد، می‌تواند برای مدت طولانی اشباع خرید یا اشباع فروش باقی بماند. بنابراین، RSI در بازارهای نوسانی که قیمت دارایی به‌طور متناوب بین حرکات صعودی و نزولی است، بسیار مفید خواهد بود.

شاخص قدرت نسبی (RSI) چه چیزی را اندازه گیری می‌کند؟

شاخص قدرت نسبی (RSI) سنجه‌ای است که توسط معامله‌گران برای ارزیابی حرکت قیمت سهام یا سایر اوراق بهادار استفاده می‌شود. ایده‌ی اصلی پشت RSI این است که بسنجیم که معامله‌گران چقدر سریع قیمت اوراق بهادار را بالا یا پایین می‌کنند. RSI این نتیجه را در مقیاس ۰ تا ۱۰۰ ترسیم می‌کند. قرائت زیر ۳۰ به طور کلی نشان می‌دهد که سهام اشباع فروش شده است، در حالی که قرائت بالای ۷۰ نشان می‌دهد که اشباع خرید اتفاق افتاده است. معامله‌گران اغلب این نمودار RSI را در زیر نمودار قیمت اوراق بهادار قرار می‌دهند، بنابراین می‌توانند حرکت اخیر آن را با قیمت بازار مقایسه کنند.

سیگنال خرید RSI چیست؟

زمانی که RSI یک اوراق بهادار به زیر ۳۰ برسد، برخی از معامله‌گران بر اساس این ایده که آن اوراق بهادار اشباع فروش شده و در نتیجه آماده بازگشت است، آن را یک «سیگنال خرید» می‌دانند. با این حال، قابل اطمینان بودن این سیگنال تا حدی به زمینه‌ي کلی بستگی دارد. اگر اوراق بهادار در یک روند نزولی قابل توجه قرار بگیرد، ممکن است برای مدتی طولانی در سطح اشباع فروش به معامله ادامه دهد. معامله‌گران در آن شرایط ممکن است خرید را تا زمانی که سیگنال‌های تأییدی دیگری را مشاهده نکنند به تأخیر بیاندازند.

تفاوت بین RSI و میانگین متحرک همگرایی واگرایی (MACD) چیست؟

RSI و میانگین متحرک همگرایی واگرایی (MACD) هر دو سنجه‌هایی هستند که به کمک معامله‌گران برای درک فعالیت معاملاتی اخیر یک اوراق بهادار می‌آیند؛ اما آن‌ها این هدف را به روش‌های مختلف انجام می‌دهند. در اصل، MACD با هموارسازی حرکات اخیر قیمت اوراق بهادار و مقایسه‌ی آن خط روند میان‌مدت، با خط روند دیگری که تغییرات اخیر قیمت آن را نشان می‌دهد، کار می‌کند. سپس معامله‌گران می‌توانند تصمیمات خرید و فروش خود را بر این اساس قرار دهند که آیا خط روند کوتاه‌مدت بالاتر یا پایین‌تر از خط روند میان‌مدت قرار می‌گیرد.

اندیکاتور RSI چیست و چطور با کمک آن معامله کنیم؟

اندیکاتور RSI

اندیکاتور RSI یا شاخص قدرت نسبی یک نوسانگر است که به طور گسترده در تحلیل تکنیکال استفاده می‌شود. بسیاری از استراتژی‌های معاملاتی از آن به‌عنوان ابزاری برای تایید سیگنال‌های خرید یا فروش بهره می‌برند.

در این راهنما قصد داریم نحوه کار این اندیکاتور و چگونگی استفاده از آن را آموزش دهیم.

مروری بر مفهوم اندیکاتور RSI و تاریخچه آن

شاخص قدرت نسبی (RSI) که توسط جی‌ولز وایلدر (J. Welles Wilder) توسعه داده شده، یک نوسانگر مومنتوم یا پیشرو است که سرعت و تغییر حرکات قیمت را اندازه‌گیری می‌کند. RSI بین صفر تا 100 در نوسان است، به همین دلیل می‌توان آن را اسیلاتور (نوسانگر) هم نامید. به گفته وایلدر، RSI در زمانی که بالای 70 باشد، اشباع خرید و در زیر 30 اشباع فروش خواهد بود. سیگنال‌ها همچنین می‌توانند با جستجوی واگرایی‌ها و نوسانات شکست تولید شوند. RSI همچنین می‌تواند برای شناسایی روند کلی مورد استفاده قرار گیرد.

اندیکاتور RSI یک شاخص حرکتی بسیار محبوب است که در طی سال‌ها در تعدادی از مقالات، مصاحبه‌ها و کتاب‌ها نشان داده شده است. به طور خاص، کتاب کنستانس براون (Constance Brown)، تحلیل تکنیکال برای معاملات حرفه‌ای، مفهوم بازار صعودی و بازار نزولی برای محدوده RSI را ارائه می‌دهد. اندرو کاردول (Andrew Cardwell)، مربی RSI براون، واگرایی‌های مثبت و منفی را برای RSI معرفی کرد و مفهوم واگرایی را به معنای واقعی کلمه تغییر داد.

وایلدر RSI را در کتاب خود با عنوان مفاهیم جدید در سیستم‌های تکنیکال معاملات در سال 1978 نشان می‌دهد. این کتاب همچنین شامل SAR پارابولیک، میانگین برد واقعی و مفهوم حرکت جهت‌دار (ADX) است. علیرغم توسعه پیش از عصر کامپیوتر، شاخص‌های وایلدر آزمون زمان را پس داده و بسیار محبوب هستند.

اندیکاتور RSI چگونه کار می‌کند؟

برای ساده کردن توضیح محاسبات، RSI به اجزای اصلی آن تقسیم شده است:

RS، میانگین سود و میانگین ضرر. این محاسبه RSI بر اساس 14 دوره است که وایلدر به طور پیش فرض در کتابش پیشنهاد کرد. زیان‌ها به صورت ارزش‌های مثبت بیان می‌شوند نه ارزش‌های منفی.

اولین محاسبات برای میانگین سود و ضرر متوسط، میانگین‌های ساده 14 دوره‌ای هستند:

اندیکاتور RSI

محاسبات دوم و بعد از آن بر اساس میانگین‌های قبلی و از دست دادن سود فعلی است:

اندیکاتور RSI

در نظر گرفتن مقدار قبلی به اضافه مقدار فعلی، یک تکنیک هموارسازی و مشابه روشی است که در محاسبه میانگین متحرک نمایی استفاده می‌شود. همچنین به این معنی است که مقادیر RSI با طولانی شدن دوره محاسبه دقیق‌تر خواهند بود. سایت SharpCharts از حداقل 250 نقطه داده، هنگام محاسبه مقادیر RSI خود استفاده می‌کند. یعنی برای تکرار دقیق اعداد RSI، یک فرمول به حداقل 250 نقطه داده نیاز دارد.

فرمول وایلدر RS (نسبت سود به ضرر) را نرمال کرده و آن را به یک نوسانگر تبدیل می‌کند که بین صفر تا 100 در نوسان است. در واقع، نمودار RS درست شبیه نمودار RSI است. مرحله نرمال‌سازی تشخیص را آسان‌تر می‌کند چون RSI محدود به یک بازه است. وقتی میانگین سود برابر با صفر باشد، RSI هم صفر است.

با فرض یک RSI 14دوره‌ای، یک مقدار RSI صفر به این معنی است که قیمت‌ها در تمام 14 دوره کاهش یافته و هیچ سودی برای اندازه‌گیری وجود ندارد. زمانی که میانگین ضرر برابر با صفر باشد، RSI 100 است. این به این معنی است که قیمت ها در تمام 14 دوره بالاتر رفته و هیچ ضرری برای اندازه‌گیری وجود نداشته است.

فرآیند هموارسازی بر مقادیر RSI تأثیر می‌گذارد. مقادیر RS پس از اولین محاسبه هموار می‌شوند. میانگین ضرر برابر است با مجموع ضرر تقسیم بر 14 برای اولین محاسبه. محاسبات بعدی مقدار قبلی را در 13 ضرب کرده، آخرین مقدار را اضافه و سپس کل را بر 14 تقسیم می‌کنند. این یک اثر هموارسازی ایجاد خواهد کرد.

همین امر در مورد میانگین سود نیز صدق می‌کند. به دلیل این هموارسازی، مقادیر RSI ممکن است بر اساس کل دوره محاسبه متفاوت باشد.

اندیکاتور RSI

اگر میانگین ضرر برابر با صفر باشد، وضعیت «تقسیم بر صفر» برای RS رخ می‌دهد و RSI طبق تعریف روی 100 تنظیم می‌شود. به طور مشابه، زمانی که میانگین سود برابر با صفر باشد، RSI برابر با صفر است.

اندیکاتور RSI چه چیزی را به ما می‌گوید؟

روند اولیه سهام یا دارایی ابزار مهمی برای اطمینان از درک صحیح خواندن شاخص است. به‌عنوان مثال، تحلیل‌گر معروف بازار، کنستانس براون، این ایده را ترویج کرده است که افزایش فروش در اندیکاتور RSI در یک روند صعودی، به احتمال زیاد بیشتر از 30درصد، و افزایش خرید در RSI در طول یک روند نزولی بسیار کمتر 70 درصد است.

همانطور که در نمودار زیر مشاهده می‌کنید، در طول یک روند نزولی، RSI نزدیک به سطح 50 درصد به جای 70درصد، به اوج خود می‌رسد که می‌تواند توسط سرمایه‌گذاران برای نشان دادن شرایط نزولی استفاده شود. بسیاری از سرمایه‌گذاران زمانی که یک روند قوی وجود دارد، یک خط روند افقی بین سطوح 30 تا 70 درصد اعمال می‌کنند. اصلاح سطوح اشباع خرید یا فروش، زمانی که قیمت سهام یا دارایی در یک کانال افقی بلندمدت قرار دارد اغلب غیر ضروری است.

اندیکاتور RSI

مفهوم مرتبط با استفاده از سطوح اشباع خرید یا فروش، تمرکز بر سیگنال‌های معامله و تکنیک‌هایی است که با روند مطابقت دارند. به عبارت دیگر، استفاده از سیگنال‌های صعودی زمانی که قیمت در روند صعودی است و سیگنال‌های نزولی زمانی که یک سهم در روند نزولی قرار دارد، به جلوگیری از هشدارهای کاذب زیادی که RSI می‌تواند ایجاد کند، کمک خواهد کرد.

مولفه‌های RSI

دوره پیش‌فرض RSI 14 است، اما می‌توان آن را برای افزایش حساسیت کاهش، یا برای کاهش حساسیت افزایش داد. RSI 10 روزه نسبت به 20 روزه احتمال بیشتری دارد که ناحیه اشباع خرید یا فروش برسد.

اندیکاتور RSI در زمانی که بالاتر از 70 باشد، به معنای اشباع خرید و در زمانی که زیر 30 باشد، به معنای اشباع فروش در نظر گرفته می‌شود. اما معامله‌گران کوتاه‌مدت گاهی اوقات اشباع خرید و فروش را بین بازه 20 تا 80 در نظر می‌گیرند.

ناحیه اشباع خرید و فروش

وایلدر در اندیکاتور RSI اشباع خرید را بیش از 70 و اشباع فروش را زیر 30 در نظر گرفت. نمودار زیر مک دونالد را با RSI 14روزه نشان می‌دهد. این نمودار دارای نوارهای روزانه به رنگ خاکستری با میانگین متحرک 1 روزه به رنگ صورتی است تا قیمت‌های بسته شدن را بهتر نشان دهد. (چون RSI بر اساس قیمت‌های پایانی است).

اندیکاتور RSI

سهام در اواخر جولای بیش از حد فروخته شد و در قیمت حدود 44 حمایت شد. پایین آمدن قیمت می‌تواند یک فرآیند باشد، به محض اینکه میزان اشباع فروش مشخص شد، این سهم دیگر پایین نیامد. سطوح اشباع فروش، در اواسط سپتامبر به بالای 70 حرکت کرد تا اشباع خرید تبدیل شود.

با وجود این افزایش خرید، سهام کاهشی نداشت. در عوض، رشد آن برای چند هفته متوقف شد و سپس به سمت بالا ادامه داد. قبل از اینکه سهام در نهایت در دسامبر به اوج خود برسد، سه اشباع خرید دیگر اتفاق افتاد. سه قرائت اول اشباع خرید، ادغام را پیش‌بینی می‌کرد. چهارمین با یک اوج قابل توجه مصادف شد. سپس RSI در ژانویه از اشباع خرید به اشباع فروش تغییر کرد. سهام در نهایت چند هفته بعد به 46 رسید.

مانند بسیاری از نوسانگرهای مومنتوم، مقادیر اشباع خرید و فروش برای RSI زمانی بهترین عملکرد را دارند که قیمت‌ها در یک محدوده حرکت کنند.

مانند نمودار زیر:

اندیکاتور RSI

واگرایی‌های صعودی و نزولی در اندیکاتور RSI

به گفته وایلدر، واگرایی‌ها نشان‌دهنده یک نقطه بازگشت بالقوه هستند چون جهت حرکت قیمت را تایید نمی‌کند. یک واگرایی صعودی زمانی رخ می‌دهد که نمودار سهم مورد نظر، یک روند را نشان می‌دهد، اما RSI روند مخالف با آن را نمایش خواهد داد. این موضوع نشان‌دهنده تقویت حرکت است. یک واگرایی نزولی زمانی شکل می‌گیرد که نمودار روند صعودی و RSI روند نزولی را نشان می‌دهد. RSI روند صعودی را تایید نمی‌کند و این نشان‌دهنده شتاب ضعیف است.

نمودار زیر سهام شرکت EBAY را با واگرایی نزولی در اوت تا اکتبر نشان می‌دهد. سهام در ماه‌های سپتامبر تا اکتبر به بالاترین حد خود رسید، اما RSI واگرایی نزولی را تشکیل داد. شکست بعدی در اواسط اکتبر، تضعیف حرکت را تأیید کرد.

یک واگرایی صعودی در ژانویه تا مارس رخ داد. واگرایی صعودی با حرکت eBay به پایین‌ترین سطح در ماه مارس و حفظ RSI بالاتر از پایین‌ترین حد قبلی شکل گرفت. RSI حرکت نزولی کمتری را در طول کاهش فوریه تا مارس منعکس کرد. شکست اواسط مارس، تاییدی بر بهبود حرکت بود. واگرایی‌ها زمانی قوی‌تر می‌شوند که پس از اشباع خرید یا فروش به وجود آیند.

اندیکاتور RSI

قبل از اینکه در مورد واگرایی‌ها به‌عنوان سیگنال‌های تجاری عالی هیجان زده شوید، باید توجه داشت که واگرایی‌ها در یک روند قوی گمراه‌کننده هستند. یک روند صعودی قوی می‌تواند واگرایی‌های نزولی متعددی را قبل از تحقق یک قله نشان دهد. برعکس، واگرایی‌های صعودی می‌توانند در یک روند نزولی قوی ظاهر شوند و با این حال روند نزولی ادامه داشته باشد.

نمودار زیر سهمی را با سه واگرایی نزولی و روند صعودی نشان می‌دهد. این واگرایی‌های نزولی ممکن است در مورد یک عقب‌نشینی کوتاه‌مدت هشدار دهند، اما به وضوح هیچ تغییر عمده‌ای از روند وجود ندارد.

نوسانات شکست

وایلدر همچنین نوسانات شکست را به‌عنوان نشانه‌های قوی از یک بازگشت که به‌زودی رخ می‌دهد، در نظر گرفت. نوسانات شکست مستقل از عملکرد قیمت هستند و تنها بر روی RSI برای سیگنال‌ها تمرکز می‌کنند و مفهوم واگرایی را نادیده می‌گیرند.

نوسان شکست صعودی زمانی شکل می‌گیرد که RSI به زیر 30 می‌رسد، بعد به بالای 30 می‌رود، پولبک می‌کند، بالای 30 می‌ماند و سپس بالاترین سطح قبلی خود را می‌شکند.

اندیکاتور RSI

یک نوسان شکست نزولی زمانی شکل می‌گیرد که RSI به بالای 70 حرکت کند، پولبک کند، جهش کند، از 70 فراتر نرود و سپس پایین‌ترین حد قبلی خود را بشکند.

اندیکاتور RSI

شناسه روند

کنستانس براون در تحلیل تکنیکال برای معاملات حرفه‌ای، پیشنهاد می‌کند که نوسانگرها بین 0 تا 100 حرکت نمی‌کنند. براون یک محدوده بازار صعودی و یک بازار نزولی را برای RSI مشخص کرده است.

RSI تمایل دارد بین 40 تا 90 در یک بازار صعودی (روند صعودی) با مناطق 40-50 به‌عنوان پشتیبانی در نوسان باشد. این محدوده‌ها ممکن است بسته به پارامترهای RSI، قدرت روند و نوسانات متفاوت باشد.

نمودار زیر RSI 14 هفته‌ای را برای سهم SPY در طول بازار صعودی از 2003 تا 2007 نشان می‌دهد. RSI در اواخر سال 2003 به بالای 70 رسید و سپس به محدوده بازار صعودی خود (40-90) رفت. در ژوئیه 2004 یک نزول به زیر 40 وجود داشت، اما RSI منطقه 40-50 را حداقل پنج بار از ژانویه 2005 تا اکتبر 2007 نگه داشت (فلش‌های سبز). در واقع، توجه داشته باشید که پوبلک‌ها به این منطقه، نقاط ورود کم ریسک را برای مشارکت در روند صعودی فراهم می‌کنند.

اندیکاتور RSI

از طرف دیگر، RSI تمایل دارد بین 10 تا 60 در بازار نزولی (روند نزولی) با منطقه 50-60 به‌عنوان مقاومت در نوسان باشد. نمودار زیر RSI 14 روزه را برای شاخص دلار آمریکا در طول روند نزولی آن در سال 2009 نشان می‌دهد. RSI در ماه مارس به 30 رسید تا نشان‌دهنده شروع یک محدوده خرسی (نزولی) باشد. منطقه 50-60 تا زمان شکست در دسامبر، مقاومت نشان داد.

اندیکاتور RSI

معکوس‌های منفی و مثبت

اندرو کاردول معکوس‌های مثبت و منفی را برای RSI ایجاد کرد که برعکس واگرایی‌های نزولی و صعودی است. کتاب‌های کاردول به پایان رسیده است، اما او سمینارهایی را در مورد جزئیات این روش‌ها ارائه می‌کند. قبل از بحث در مورد تکنیک معکوس، باید توجه داشت که تفسیر کاردول از واگرایی‌ها با وایلدر متفاوت است. کاردول واگرایی‌های نزولی را پدیده‌های بازار صعودی در نظر گرفت. به عبارت دیگر، واگرایی‌های نزولی بیشتر در روندهای صعودی شکل می‌گیرند. به طور مشابه، واگرایی‌های صعودی به‌عنوان پدیده‌های بازار نزولی در نظر گرفته می‌شوند که نشان‌دهنده یک روند نزولی است.

یک برگشت مثبت زمانی شکل می‌گیرد که RSI یک کف و نمودار هم کف را تشکیل می‌دهد. این پایین‌ترین سطح در اشباع فروش نیست، اما اغلب بین 30 تا 50 است. نمودار زیر نشان می‌دهد که سهام MMM یک معکوس مثبت در ژوئن 2009 شکل داده است. MMM چند هفته بعد مقاومت را شکست و RSI به بالای 70 حرکت کرد. برخلاف حرکت ضعیف‌تر، RSI پایین‌تر رفت و نمودار بالاتر از سطح قبلی خود باقی ماند و قدرت اساسی را نشان داد. در اصل، قیمت بر شتاب غلبه کرد.

اندیکاتور RSI

معکوس منفی برعکس معکوس مثبت است. RSI به سط بالاتری رفت، اما نمودار کاهش داشت. RIS همچنان در منطقه 50-70 است. نمودار زیر نشان می‌دهد که سهم استارباکس (SBUX) یک سقف پایین‌تر را تشکیل می‌دهد، همانطور که RSI یک سقف بالاتر را تشکیل داده است. حتی با وجود اینکه RSI یک سقف جدید ایجاد کرد و حرکت قوی بود، اقدام قیمت به‌عنوان سقف پایین‌تر تایید نشد. این برگشت منفی، شکست بزرگ حمایتی در اواخر ژوئن و کاهش شدید قیمت را پیش‌بینی می‌کرد.

اندیکاتور RSI

جمع‌بندی

اندیکاتور RSI به‌عنوان یک اندیکاتور همه کاره، آزمون زمان را پس داده است. علیرغم تغییرات در نوسانات و بازارها در طول سال‌ها، RSI در حال حاضر به همان اندازه که در دوران وایلدر معتبر بود، اعتبار دارد. در حالی که تفاسیر اصلی وایلدر برای درک اندیکاتور مفید است، کار براون و کاردول تفسیر RSI را به سطح جدیدی می‌برد.

وایلدر شرایط اشباع خرید را برای بازگشت آماده می‌داند، اما اشباع خرید می‌تواند نشانه‌ای از قدرت باشد. واگرایی‌های نزولی هنوز هم سیگنال‌های فروش خوبی را ایجاد می‌کنند، اما تحلیل‌گران باید مراقب روندهای قوی باشند، به‌خصوص زمانی که واگرایی‌های نزولی، واقعا طبیعی هستند.

معکوس‌های مثبت و منفی، قیمت سهم را اول و اندیکاتور را در درجه دوم قرار می‌دهند، که همان‌طور که باید باشد. واگرایی‌های نزولی و صعودی اندیکاتور را در درجه اول و اقدام قیمت را در درجه دوم قرار می‌دهد. با تأکید بیشتر بر عملکرد قیمت، مفهوم معکوس‌های مثبت و منفی تفکر ما را نسبت به نوسانگرهای حرکتی به چالش می‌کشد.

من مریم هستم و ارشد رشته فناوری اطلاعات. به شبکه و تکنولوژی خیلی علاقه دارم و در این زمینه تحصیل کردم. در بازار بورس فعالیت دارم و مدتی کار تولید محتوا انجام دادم. به همین دلیل تصمیم گرفتم از ترکیب این چند مورد وارد کار کریپتوکارنسی شم. تا اینکه با کیوسک آشنا شدم.
علاوه بر اینکه در آکادمی کیوسک مطلب می‌نویسم، دبیری بخش مقالات رو هم به عهده دارم.

واگرایی در تحلیل تکنیکال

واگرایی در تحلیل تکنیکال

در تحلیل تکنیکال، اکثر اندیکاتورها می توانند سه نوع سیگنال معاملاتی مختلف ارائه دهند: عبور از یک خط سیگنال اصلی، عبور از خط مرکزی و واگرایی اندیکاتور. این مطلب درخصوص مفهوم واگرایی در تحلیل تکنیکال است که علاوه بر توضیح واگرایی، در مورد واگرایی مثبت و منفی نیز صحبت خواهیم کرد.

اما به طور خلاصه باید گفت از بین این سه سیگنال، واگرایی برای معامله گر تازه کار قطعا پیچیده ترین است. واگرایی زمانی رخ می دهد که شاخص و قیمت یک دارایی در جهت مخالف قرار گیرند. واگرایی منفی زمانی اتفاق می‌افتد که قیمت اوراق بهادار در یک روند صعودی باشد و یک شاخص اصلی، مانند میانگین متحرک (MACD)، نرخ تغییر قیمت (ROC) یا شاخص قدرت نسبی (RSI)، به سمت پایین حرکت کند. برعکس، واگرایی مثبت زمانی رخ می دهد که قیمت در یک روند نزولی قرار می گیرد اما یک اندیکاتور شروع به افزایش می کند. اینها معمولاً نشانه های قابل اعتمادی هستند که نشان می دهد قیمت یک دارایی ممکن است معکوس شود.

هنگام استفاده از واگرایی برای کمک به تصمیم گیری معاملات، باید توجه داشت که واگرایی اندیکاتور می تواند در بازه های زمانی طولانی رخ دهد، بنابراین ابزارهایی مانند خط روند و سطوح حمایت و مقاومت نیز باید برای کمک به تایید برگشت استفاده شوند.

واگرایی چیست؟

واگرایی چیست؟

واگرایی زمانی است که قیمت یک دارایی در جهت مخالف یک شاخص فنی مانند یک نوسان‌ساز حرکت کرده یا برخلاف سایر داده ها حرکت می کند. واگرایی هشدار می دهد که روند فعلی قیمت ممکن است ضعیف شود و در برخی موارد ممکن است منجر به تغییر جهت قیمت شود.

انواع واگرایی

دو نوع واگرایی عبارتند از:

مثبت: واگرایی مثبت نشانه حرکت بالاتر قیمت در دارایی است.

منفی: واگرایی منفی نشان می دهد که قیمت دارایی ممکن است کاهش یابد.

همانطور که گفته شد واگرایی در دو نوع مثبت و منفی وجود دارد. واگرایی مثبت نشان می دهد که حرکت بالاتر در قیمت دارایی و واگرایی منفی نشان می دهد که حرکت پایین تر در قیمت دارایی امکان پذیر است.

واگرایی در مقابل همگرایی

همگرایی پدیده ای است که دو جزء در یک جهت حرکت می کنند. در دنیای تجارت، همگرایی نشان می دهد که جهت، توسط عوامل ثانویه (شاخص های فنی یا مطالعات مبتنی بر قیمت مانند میانگین متحرک، ایچیموکوو . ) پشتیبانی می شود. به عنوان مثال، اگر قیمت شاخص به سمت بالا در حال افزایش باشد و شاخص هایی مانند میانگین متحرک یا شاخص قدرت نسبی (RSI) در یک جهت حرکت کنند، گفته می شود که ساختار در حال همگرایی است.

اما همانطور که گفتیم واگرایی دقیقا برعکس است. در اینجا، جزء دیگر در جهت مخالف جزء اصلی (قیمت) معامله می شود که یعنی قیمت یک دارایی در جهت مخالف یک شاخص فنی حرکت می کند.

واگرایی به شما چه می گوید؟

واگرایی در تحلیل تکنیکال (technical analysis) ممکن است یک حرکت مثبت یا منفی عمده قیمت را نشان دهد. واگرایی مثبت زمانی رخ می دهد که قیمت یک دارایی به پایین ترین حد خود برسد، در حالی که شاخصی مانند جریان پول شروع به صعود می کند. برعکس، واگرایی منفی زمانی است که قیمت به بالاترین حد جدید برسد اما اندیکاتور مورد تجزیه و تحلیل به پایین ترین حد برسد.

معامله گران از واگرایی در تحلیل تکنیکال، برای ارزیابی حرکت اساسی در قیمت دارایی و برای ارزیابی احتمال برگشت قیمت استفاده می کنند. به عنوان مثال، سرمایه گذاران می توانند نوسانگرها و شاخص هایی مانند شاخص قدرت نسبی (RSI) را بر روی نمودار قیمت ترسیم کنند. اگر سهام در حال افزایش است و به اوج های جدید می رسد، در حالت ایده آل RSI نیز در حال رسیدن به اوج های جدید است. اگر سهام در حال رسیدن به اوج های جدید باشد اما RSI شروع به رسیدن به حدهای پایین تر کند، این موضوع هشدار می دهد که روند صعودی قیمت ممکن است ضعیف شود. این واگرایی از نوع واگرایی منفی است. سپس معامله‌گر می‌تواند تعیین کند که آیا می‌خواهد از موقعیت خارج شود یا در صورتی که قیمت شروع به کاهش کند، یک توقف ضرر (stop loss) تعیین کند.

در واگرایی مثبت، وضعیت مخالف است. تصور کنید که قیمت یک سهم در حال کاهش‌ در سطوح جدید است، در حالی که RSI با هر نوسان در قیمت سهام، پایین‌ترین قیمت‌ها را افزایش می‌دهد. سرمایه گذاران ممکن است به این نتیجه برسند که پایین ترین سطح قیمت سهام در حال از دست دادن حرکت نزولی خود است و ممکن است به زودی روند معکوس شود.

نمودار زیر نمونه ای از واگرایی را نشان می دهد:

مفهوم واگرایی در تحلیل تکنیکال

این نمودار در حال تجربه یک روند صعودی طولانی مدت است. یک معامله گر باتجربه و دقیق، متوجه می شود که ROC در حال کاهش است، در حالی که قیمت همچنان به صعود خود ادامه می دهد. این نوع واگرایی منفی می تواند نشانه اولیه ای باشد که قیمت اوراق بهادار اساسی ممکن است معکوس شود. اگر قیمت اوراق بهادار به زیر خط روند صعودی سقوط کند، این امر، تأیید را تکمیل می کند و معامله گر یک موقعیت شورت (short position) خواهد داشت.

پرایس اکشن یکی از روش های تحلیل تکنیکال است که جهت آموزش آن می توانید دوره مربوطه را تهیه فرمائید.

با این حال، درک واگرایی در تحلیل تکنیکال می تواند منجر به سودآورترین معاملات شود، زیرا به معامله گر کمک می کند تا تغییرات در پرایس اکشن را تشخیص داده و به آن واکنش نشان دهد. این موضوع نشان می‌دهد که چیزی در حال تغییر است و معامله‌گر باید گزینه‌های خود را در نظر بگیرد، فروش یا حد ضرر. مشکل زمانی پیش می‌آید که ضمیر شخص مانع انجام یک تجارت سودآور می‌شود. شما باید بر اساس آنچه واگرایی قیمت واقعاً انجام می‌دهد، اقدام صحیح را انجام دهید، نه آنچه فکر می‌کنید در آینده ممکن است انجام دهد.

واگرایی در تحلیل تکنیکال، یا صعودی است یا نزولی و بر اساس قدرت طبقه بندی می شود. واگرایی کلاس A قوی تر از کلاس B است و واگرایی کلاس C ضعیف ترین آنهاست. معامله گران باتجربه تمایل دارند واگرایی های کلاس B و کلاس C را صرفاً به عنوان شاخص های بازار متلاطم نادیده بگیرند و فقط در دوره های واگرایی کلاس A برای محافظت از سود اقدام کنند.

واگرایی در طول تحلیل تکنیکال

بررسی واگرایی در طول تحلیل تکنیکال

در طول تحلیل تکنیکال، واگرایی نشانگر حرکت مثبت یا منفی قیمت است. برای واگرایی مثبت، قیمت یک دارایی به پایین ترین حد جدید کاهش می یابد، در حالی که شاخصی که این دارایی را دنبال می کند، الگوهای صعود را نشان می دهد.

از سوی دیگر، واگرایی منفی زمانی است که قیمت دارایی به بالاترین حد جدید صعود می کند، در حالی که اندیکاتور، مانند یک نوسان ساز (oscillator)، یک اوج پایین تر را تشکیل می دهد یا نشانه هایی از کند شدن را نشان می دهد، مانند شروع یک روند نزولی.

به طور کلی، معامله گران از واگرایی در تحلیل تکنیکال برای دو منظور استفاده می کنند:

اگر قیمت سهام و ابزار تحلیل تکنیکال، مانند شاخص قدرت نسبی (RSI)، در یک جهت حرکت کنند، نشان دهنده افزایش حرکت است. با این حال، اگر قیمت سهام در حال افزایش است اما RSI کندتر افزایش می یابد (واگرایی منفی) این سیگنالی است که روند صعودی شروع به تضعیف، همراه با پتانسیل معکوس می کند.

از آن زمان به بعد، معامله‌گر احتمالاً تعیین می‌کند که چه زمانی استاپ لاس یا محدودیت‌هایی را برای خروج از موقعیت خود تعیین کند. برای واگرایی مثبت، قیمت سهام پایین می‌آید، در حالی که ابزار تحلیل تکنیکال پایین‌ترین سطح را نشان می‌دهد که ممکن است نشانه‌هایی از بازگشت بالقوه روند صعودی را نشان دهد. از چنین نقطه ای، معامله گران احتمالا تصمیم می گیرند که چه زمانی وارد یک موقعیت شوند، قبل از اینکه مومنتوم شروع به رشد کند.

حرکت قیمت (Price Momentum) چیست؟

حرکت قیمت با طول نوسانات قیمت اندازه گیری می شود. هر نوسان قیمت توسط یک محور ایجاد می شود که می تواند منجر به نوسانات بالا یا پایین شود. یک نوسان تکانه (مومنتوم) قوی با یک شیب تند در مدت طولانی مشخص می شود، در حالی که یک حرکت ضعیف به سمت بالا می تواند با شیب کم عمق با مدت زمان کوتاه تر نشان داده شود.

نوسانات طولانی تر به سمت بالا نشان می دهد که حرکت در حال افزایش است، در حالی که نوسانات کوتاه تر به سمت بالا نشانه حرکت و قدرت ضعیف تر است.

انواع اندیکاتورهای مومنتوم

شاخص های رایج حرکت عبارتند از:

  • شاخص قدرت نسبی (RSI)
  • استوکاستیک (Stochastics): اندیکاتوری که سرعت و قدرت حرکات قیمتی را مشخص می کند.
  • نرخ تغییر (ROC)

تفاوت بین واگرایی و تثبیت

محدودیت های استفاده از واگرایی در تحلیل تکنیکال

واگرایی در تحلیل تکنیکال، زمانی است که قیمت و اندیکاتور چیزهای مختلفی را به معامله گر می گویند اما تثبیت زمانی است که اندیکاتور و قیمت، یا اندیکاتورهای متعدد، یک چیز را به معامله‌گر می‌گویند. در حالت ایده آل، معامله گران برای ورود به معاملات و در حین معاملات تأیید می خواهند. اگر قیمت در حال حرکت به سمت بالا باشد، آن‌ها می‌خواهند اندیکاتورهایشان نشان دهد که احتمالا حرکت قیمت به سمت بالا ادامه دارد.

محدودیت های استفاده از واگرایی

همانطور که در مورد تمام انواع تحلیل تکنیکال صادق است، سرمایه گذاران باید قبل از هر اقدامی بر اساس واگرایی، از ترکیبی از شاخص ها و تکنیک های تجزیه و تحلیل برای تایید روند معکوس استفاده کنند. واگرایی برای همه روندهای معکوس‌ قیمتی وجود نخواهد داشت، بنابراین، باید از نوعی دیگر از کنترل یا تحلیل ریسک همراه با واگرایی استفاده شود.

همچنین، زمانی که واگرایی اتفاق می افتد، به این معنی نیست که قیمت معکوس می شود یا به زودی معکوس قیمت رخ می دهد. واگرایی می تواند برای مدت طولانی ادامه داشته باشد، بنابراین اگر قیمت آنطور که انتظار می رود واکنش نشان ندهد، عمل به آن به تنهایی می تواند به معنای زیان قابل توجهی باشد.

هنگام تعیین یک روندمعکوس، استفاده از واگرایی در تحلیل تکنیکال، به عنوان یک شاخص مستقل پیشنهاد نمی شود. تکمیل شاخص‌ها با سایر تکنیک‌های تحلیلی برای تأیید مجدد الگوهای یک روند معکوس مهم است. حتی اگر الگوهای واگرا شروع به رخ دادن کنند، تضمین نمی کند که قیمت به زودی معکوس شود.

از آنجایی که واگرایی می تواند در یک دوره زمانی طولانی اتفاق بیفتد، استفاده از آن به عنوان یک ابزار مستقل برای پیش بینی موقعیت خروج یا ورود می تواند (اگر قیمت دارایی طبق پیش بینی حرکت نکند)، منجر به بسیاری از فرصت های از دست رفته و زیان های تحقق نیافته یا تحقق یافته شود.

ابزارهای دیگر در کنار واگرایی

فراتر از واگرایی، برای کمک به تصمیم گیری معاملاتی، شما باید از موارد زیر برای تایید برگشت استفاده کنید:

آموزش واگرایی (divergence) در تحلیل تکنیکال | بررسی انواع واگرایی

واگرایی در تحلیل تکنیکال چیست – آموزش واگرایی (divergence) در تحلیل تکنیکال | بررسی انواع واگرایی

شما می‌توانید سرفصل مدنظر خود از فهرست محتوای این مقاله انتخاب کنید تا به قسمت مربوطه هدایت شوید:

  • مفهوم واگرایی در تحلیل تکنیکال چیست؟
  • آشنایی با انواع واگرایی در بورس
  • تحلیل تکنیکال و واگرایی معمولی (RD)
  • واگرایی معمولی مثبت (+RD)
  • واگرایی معمولی منفی (-RD)
  • واگرایی مخفی در تحلیل تکنیکال (HD)
  • واگرایی زمانی در تحلیل تکنیکال (TD)
  • واگرایی زمانی هوشمند یاSTD
  • نکات مهم درمورد واگرایی
  • استراتژی خرید به کمک واگرایی معمولی مثبت (+RD)
  • استراتژی خرید به کمک واگرایی مخفی مثبت (+HD)
  • نکات مهم واگرایی در تحلیل تکنیکال
  • دانلود کتاب الکترونیکی pdf آموزش واگرایی در تحلیل تکنیکال

یکی از مفاهیم مهم بورس، واگرایی در تحلیل تکنیکال است. تغییرات در بازار سرمایه توسط واگرایی در بورس نشان داده می شود. هنگامی در بورس شاهد واگرایی هستیم که در گام آخر، معامله گران دچار تردید شده و اقدام به تغییر سهم خود می کنند. در چنین حالتی آنها حرکت خود را برخلاف روند قبلی پیش می برند. به همین دلیل، واگرایی از اجزای روانشناسی بورس درنظر گرفته می شود. با رخ دادن واگرایی در بورس می توان با درصد بالا به آن اطمینان کرد. بنابراین، می توان گفت واگرایی در تحلیل تکنیکال درمقایسه با سایر روش های تکنیکال دارای اعتبار بیشتری است. بنابراین یکی اقداماتی که معامله گران در اولویت معاملات خود قرار می دهند، شناسایی واگرایی ها است. به کمک این مقاله، آموزش واگرایی در تحلیل تکنیکال قادرید معاملات موفقی انجام دهید.

واگرایی تحلیل تکنیکال

مفهوم واگرایی در تحلیل تکنیکال چیست؟

زمانی که قیمت یک سهم و اندیکاتور خلاف جهت یکدیگر در حرکت باشند، واگرایی در تحلیل تکنیکال رخ می دهد. این واگرایی، ضعیف بودن یک روند را نشان می دهد. در چنین حالتی، قیمت یک سهام به انتهای روند خود خواهد رسید و تمایل دارد روند خود را تغییر دهد. چنین حالتی را واگرایی در بورس می نامند.

می توان از واگرایی ها به منظور شناسایی سطوح قیمت سهم همچون سطوح حمایت و مقاومت استفاده کرد. درصورت رخ دادن واگرایی صحیح در بورس، به احتمال زیاد قیمت سهم بازخواهد گشت. درواقع، هنگامی که خریداران و فروشندگان تردید زیادی در تصمیم گیری خود دارند، واگرایی رخ داده است. ازجمله اندیکاتورهای مناسب برای شناسایی واگرایی در بورس عبارتند از:

  • اندیکاتور مکدی (MACD)
  • اندیکاتور آر اس آی (RSI)
  • اندیکاتور سی سی آی (CCI)
  • و غیره

از میان این اندیکاتورهای شناسایی واگرایی تحلیل تکنیکال، اندیکاتور مکدی یکی از مناسب ترین اندیکاتورها به منظور شناسایی واگرایی در بورس است.

مقاله پیشنهادی: بازار فارکس

آشنایی با انواع واگرایی در بورس

سه نوع واگرایی در بورس عبارتند از: واگرایی معمولی (RD)، واگرایی مخفی (HD) و واگرایی زمانی (TD) که در ادامه بررسی می شوند.

تحلیل تکنیکال و واگرایی معمولی (RD)

در تحلیل تکنیکال در انتهای یک روند امکان واگرایی معمولی وجود دارد. در بورس هنگامی شاهد واگرایی معمولی هستیم که قیمت یک سهم و اندیکاتور خلاف جهت یکدیگر در حرکت باشند. این نوع واگرایی رخ داده در بورس، حاکی از بازگشت قیمت سهم است.

قیمت سهم با مشاهده واگرایی در تحلیل تکنیکال متوقف خواهد شد و در خلاف جهت به حرکت ادامه می دهد. می توانید واگرایی معمولی در تحلیل تکنیکال را با علامت (RD) نشان دهید. واگرایی معمولی در بورس به دو دسته واگرایی معمولی مثبت و واگرایی معمولی منفی تقسیم می گردد.

واگرایی معمولی مثبت (+RD)

در تحلیل تکنیکال، در میان دو کف قیمتی، واگرایی معمولی مثبت قابل مشاهده است. این نوع واگرایی در بازار بورس در انتهای یک روند نزولی رخ می دهد. به عبارتی، ای نوع واگرایی در بورس نشان می دهد قیمت به خط حمایت نزدیک شده است. همچنین بیان می کند خریداران قدرت زیادی یافته و قدرت فروشندگان ضعیف شده است.

در این نوع واگرایی، در هریک از نمودار قیمت و در اندیکاتور دو کف قیمت شکل می گیرد:

  • کف اول در اندیکاتور، پایین تر از کف دوم شکل می گیرد. یعنی اندیکاتور نمی تواند کف جدید را شکل دهد.

کف اول در نمودار قیمت بالاتر از کف دوم ایجاد می شود.

واگرایی معمولی مثبت

واگرایی معمولی مثبت

واگرایی معمولی منفی (-RD)

در میان دو سقف قیمت در تحلیل تکنیکال، شاهد واگرایی معمولی منفی هستیم. نکته مهم این است که در بورس، واگرایی معمولی منفی در انتهای یک روند صعودی رخ می دهد.

به عبارتی، نزدیک شدن قیمت به خط مقاومت منجر به واگرایی معمولی منفی می شود. واگرایی معمولی منفی نشان دهنده قدرت ضعیف خریداران و قدرت زیاد فروشندگان است. در سچنین واگرایی، در هر کداوم از نمودار قیمت و اندیکاتور، دو سقف شکل می گیرد:

  • سقف اول در نمودار قیمت، پایین تر از سقف دوم ایجاد می شود.
  • سقف اول در اندیکاتور، بالاتر از سقف دوم شکل می گیرد (اندیکاتور قادر نیست سقف جدید را شکل دهد).

نمونه واگرایی معمولی منفی در شکل زیر قابل مشاهده است:

واگرایی معمولی منفی

واگرایی مخفی در تحلیل تکنیکال (HD)

زمانی شاهد واگرایی مخفی در تحلیل تکنیکال هستیم که قیمت یک سهم و اندیکاتور خلاف جهت یکدیگر در حرکت باشند. به عبارتی، اندیکاتور در واگرایی مخفی قادر به تشکیل کف یا سقف جدید بوده است. اما قیمت نتوانسته کف یا سقف جدید را شکل دهد. چنین حالتی را واگرایی مخفی می خوانیم. در بورس، در انتهای یک روند اصلاحی شاهد واگرایی مخفی هستیم و با نشان HD شناخته می شود. واگرایی مخفی در بورس شامل دو دسته واگرایی مخفی مثبت و واگرایی مخفی منفی است.

مقاله پیشنهادی: آموزش سایت کدال

واگرایی مخفی مثبت (+HD) در بین دو کف قیمتی در تحلیل تکنیکال، شاهد واگرایی مخفی هستیم. در بورس زمانی واگرایی مخفی مثبت رخ می دهد که کف اول در اندیکاتور بالاتر از کف دوم باشد. اما در نمودار قیمت، کف دوم بالاتر از کف اول شکل می گیرد. چنین وضعیتی، افزایش قدرت خریداران و کاهش قدرت فروشندگان را نشان می دهد. همچنین، بیانگر رشد قیمت سهم است. چنین واگرایی در انتهای یک روند اصلاحی و در کانال صعودی رخ می دهد.

انواع واگرایی

نمونه ای از واگرایی مخفی مثبت در شکل زیر قابل مشاهده است.

واگرایی مخفی مثبت

واگرایی مخفی منفی (-HD) در تحلیل تکنیکال در بین دو سقف قیمتی شاهد واگرایی مخفی منفی هستیم. این واگرایی زمانی در بورس رخ می دهد که سقف دوم در اندیکاتور بالاتر از سقف اول باشد. اما در نمودار قیمت، سقف دوم پایین تر از سقف اول شکل گرفته است. چنین وضعیتی بیانگر کاهش قدرت خریدارا ن و افزایش قدرت فروشندگان است. همچنین نشان می دهد قیمت سهم کاهش یافته است. چنین واگرایی در کانال نزولی و در انتهای یک روند اصلاحی رخ می دهد.

واگرایی در تحلیل تکنیکال مثبت

نمونه ای از واگرایی مخفی منفی در شکل زیر قابل مشاهده است.

آموزش واگرایی (divergence) در تحلیل تکنیکال | بررسی انواع واگرایی

واگرایی زمانی در تحلیل تکنیکال (TD)

در تحلیل تکنیکال، زمانی شاهد واگرایی زمانی هستیم که تضاد بین قیمت و زمان وجود دارد. در یک روند اصلاحی در بورس، واگرایی زمانی ایجاد می شود. بصورتی که در یک روند اصلاحی، نمودار قیمت درمقایسه با روند قبلی خود ضعیف نشان داده شده است.

برای اینکه با کمک واگرایی زمانی بتوانیم معاملات موفقی در بورس داشته باشیم، باید هنگامی خرید کنیم که قدرت خریداران زیاد است. همچنین زمانی بفروشیم که قدرت فروشندگان زیاد است و در این حالت باید از خرید سهم خودداری کرد.

برای داشتن یک استراتژی موقف در واگرایی زمانی، باید خرید خود را زمانی تکمیل کنیم که سرمایه گذاران قوی معامله انجام می دهند. در چنین حالتی درواقع در جهت روند بازار بورس حرکت کرده ایم. با استفاده از فیبوناچی زمانی می توان وگرایی زمانی در تحلیل تکنیکال را انجام داد که با علامت TD نمایش می یابد. واگرایی زمانی در بورس شامل واگرایی زمانی معمولی و هوشمند است.

مقاله پیشنهادی: کارگزاری فارابی

واگرایی زمانی معمولی (RTD)

این نوع واگرایی در تحلیل تکنیکال هنگامی ایجاد می شود که شاهد تعداد کندل های روند اصلاحی جدید بیشتری نسبت به تعداد کندل های روند اصلاحی قبلی باشیم. به عبارتی، هنگامی شاهد واگرایی زمانی معمولی در بورس هستیم که نمودار قیمت بیش از سطح 100٪ فیبوناچی اصلاح شود. رخ دادن واگرایی زمانی معمولی در بورس، قدرت زیاد خریداران وضع فروشندگان در یک روند اصلاحی را نشان می دهد. همچون تصویر زیر، واگرایی زمانی معمولی با ترسیم فیبوناچی بازگشتی قابل مشاهده است.

واگرایی تحلیل تکنیکال

یکی دیگر از نمونه های واگرایی زمانی معمولی در شکل زیر قابل مشاهده است.

واگرایی زمانی هوشمند یا STD

در تحلیل تکنیکال زمانی، واگرایی زمانی هوشمند را زمانی می توان دید که تعداد کندل های روند اصلاحی قبلی بیشتر از تعداد کندل های روند اصلاحی جدید باشد. به عبارتی، در بورس در مدت زمان کمتری واگرایی زمانی هوشمند از روند اصلاحی قبل می توان عبور کرد. در تصویر زیر، واگرایی زمانی هوشمند قابل مشاهده است.

آموزش واگرایی (divergence) در تحلیل تکنیکال

در تصویر زیر، واگرایی زمانی هوشمند پس از واگرایی زمانی معمولی قابل مشاهده است.

آموزش واگرایی (divergence) در تحلیل تکنیکال | بررسی انواع واگرایی

سطوح فیبوناچی بازگشتی زمانی

در فیبوناچی بازگشتی زمانی می توان از سطوح زیر استفاده کرد:

  • سطوح 38.2٪
  • سطوح 50٪
  • سطوح 100٪
  • سطوح 161.8٪

از میان سطوح فوق، نسبت های 161.8 و 100٪ دارای اهمیت بیشتری هستند.

نکات مهم درمورد واگرایی

درصورت استفاده از واگرایی در بورس به منظور انجام معاملات خود، توصیه می شود از سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال علاوه بر شناسایی واگرایی کمک بگیرید. تلاش کنید حتما واگرایی را در تحلیل های تکنیکال خود بکار برید. سعی کنید به منظور شناسایی واگرایی، از دو اندیکاتور MACD و RSI استفاده کنید. توصیه می شود به منظور شناسایی واگرایی های اندیکاتور MACD، تنظیمات در بازه زمانی 9، 12، 26 قرار گیرد. به منظور شناسایی واگرایی در اندیکاتور RSI در کف سطح زیر 30 و سقف سطح بالای 70 بررسی شود. سطوح غیر از این 2 عدد در اندیکاتور RSI به منظور شناسایی واگرایی ها دارای اعتبار کمتری هستند.

مقاله پیشنهادی: کارگزاری مفید

استراتژی خرید با استفاده از واگرایی در بورس

انواع استراتژی خرید را در این قسمت بررسی می کنیم.

استراتژی خرید به کمک واگرایی معمولی مثبت (+RD)

در تحلیل تکنیکال، درمورد استراتژی خرید به کمک واگرایی معمولی مثبت می توان ابتدا خط روند نزولی سهم را رسم کرد. به منظور شناسایی واگرایی معمولی مثبت در بورس باید منتظر بمانیم قیمت در موقعیت خاصی، خط روند ترسیمی به سمت بالا را قطع کند. این کندل قدرتمند مثبت دارای حجم بالا است که در واگرایی رخ داده است.

حال در چنین زمانی، می توان سهم موردنظر را خریداری کرد. به منظور بدست آوردن سود در این استراتژی، واگرایی های مثبت باید شناسایی شده و خرید را در روند صعودی سهم موردنظر خریداری کرد. نکته دیگر در این استراتژی این است که درهنگام تقاطع قیمت با خط روند ترسیم شده به سمت پایین، باید حد ضرر فعال شده و درحال خروج از سهم باشد.

استراتژی خرید به کمک واگرایی مخفی مثبت (+HD)

در تحلیل تکنیکال، استراتژی خرید به کمک واگرایی مخفی مثبت به این شکل است که قله شکل گرفته در سهم بعنوان مقامت درنظر گرفته می شود. در چنین استراتژی، نحوه استفاده از RSI بر اساس واگرایی با حرکت نمودار قیمت به سمت بالا و عدم عبور از قله، باید به سهم ورود پیدا کرد.

در چنین استراتژی، بسیار مهم است که واگرایی های مثبت و شناسایی روند صعودی سهم بررسی شود. همچنین، بهتر است حد ضرر حدود 2 الی 3 درصد زیر خط مقاومتی که قله را شکل داده قرار داشته باشد. بنابراین، پس از عبور قیمت پایانی سهم در حدود 2 الی 3 درصد زیر خط مقاومت، باید اقدام به فروش سهم کنید.

استراتژی خروج از سهم به کمک واگرایی در بورس

بهتر است در بورس به منظور خروج از سهم، واگرایی منفی بکار نرود. به منظور خروج از سهم باید استراتژی خاصی درنظر گرفته شود. زیرا ممکن است با فعال شدن حد ضرر، شاهد واگرایی موردنظر خود نباشیم. در بورس با استفاده از استراتژی خروج از سهم می توان به کمک تحلیل تکنیکال، سود قابل انتظار را پیش بینی نمود.

روش دیگر کاربردی در این روش، درنظر گرفتن سود حدود 15 تا 20 پس از ورود به سهم است. در این زمان، با رسیدن قیمت سهم به این هدف، باید نسبت به فعال کردن حد ضرر اقدام نمود. همچنین با نزول قیمت سهم به حدود 6 درصد زیر بیشترین قیمت پایانی، خروج از سهم اتفاق می افتد.

نکات مهم واگرایی در تحلیل تکنیکال

بهتر است نکات زیر درمورد واگرایی در تحلیل تکنیکال درنظر گرفته شود:

  • درصورتی که نمودار قیمت در جهتی مخالف یک اندیکاتور در حرکت باشد، یک واگرایی رخ می دهد.
  • افزایش قیمت و رشد سهم توسط واگرایی نشان داده می شود.
  • در واگرایی مثبت، با صعود اندکاتور، شاهد کاهش قیمت خواهید بود.
  • واگرایی منفی، کاهش قیمت و افت قیمت سهم را نشان می دهد.
  • در واگرایی منفی شاهد افزایش قیمت هستیم اما اندیکاتور درحال ریزش است.
  • در معاملات نباید صرفا به واگرایی توجه و اکتفا کرد.
  • برای احتمال تغییر روند قیمت یک سهم بهتر است از واگرایی استفاده کرد.

جمع بندی

یکی از روش های بسیارمناسب در بروس، استفاده از واگرایی برای تحلیل تکنیکال است. با ترکیب روش های مختلف واگرایی در بورس می توان به موفقیت های زیادی دست یافت. در تحلیل تکنیکال به منظور شناسایی واگرایی، باید نقاط حمایت و مقاومت موردتوجه قرار گیرد. به منظور شناسایی واگرایی در بورس می توان اندیکاتورهای rsi، macd و cci را مورداستفاده قرار داد. به کمک سطوح فیبوناچی در تحلیل تکنیکال می توان از شناسایی واگرایی در بازار بورس بهتر استفاده کرد.

برای استفاده صحیح از واگرایی در بورس، توصیه می شود استراتژی مشخصی بکار رود. با استفاده از استراتژی مناسب می توان به کمک هر سیستم معاملاتی و به کمک انواع روش های تحلیل تکنیکال، موفقیت های بسیار زیادی در بازار بورس کسب کرد.

اندیکاتور RSI چیست؟ / آنچه باید درباره واگرایی در RSI بدانیم

RSI اندیکاتوری پرکاربرد و مفید در معاملات میان‌مدت و بلندمدت به حساب می‌آید. این اندیکاتور که جزء جداناشدنی سیستم‌های تحلیلی بسیاری از معامله‌گران است، برای اندازه‌گیری و نشان دادن سطوح اشباع فروش و خرید به کار می‌رود. این اندیکاتور از محاسبات پیچیده‌ای به‌دست می‌آید که دانستن آن‌ها لزوما احتیاج نیست.

به گزارش تجارت‌نیوز: نکته حائز اهمیت برای ما در این گزارش بحث واگرایی در اندیکاتور RSI است. گفتنی است که واگرایی در سایر اندیکاتورها نیز بررسی می‌شود و تنها RSI نیست. هرکدام از واگرایی‌ها می‌توانند مفاهیم مختلفی را داشته باشند. دانستن این مفاهیم در درک بهتر روند قیمت‌ها نحوه استفاده از RSI بر اساس واگرایی در چارت‌های مختلف کمک بسزایی به حساب می‌آید.

به طور خلاصه و کلی واگرایی به معنی حرکت قیمت و اندیکاتور در خلاف جهت یکدیگر است. کاربرد دانستن این موضوع چیست؟ پس از رخ دادن یک واگرایی، احتمال اینکه قیمت تغییر جهت دهد وجود دارد. مشاهده واگرایی در اندیکاتورها یکی از سیگنال‌های پرکاربرد معامله‌گران برای ورود به پوزیشن است.

واگرایی‌ها می‌توانند نقش الگوی بازگشتی ایفا کند و یا به‌عنوان الگوی ادامه‌دهنده روند قیمت عمل کنند. همچنین از واگرایی‌ها نیز در برخی سیستم‌های تحلیلی برای شناسایی سطوح حمایت و مقاومت استفاده می‌کنند.

چرا واگرایی در RSI ؟

در این اندیکاتور علاوه بر بحث واگرایی‌ها می‌توانیم به مناطق اشباع خرید و اشباع فروش نیز توجه کنیم. به طوری که زمانی که روند صعودی باشد،به نمودار قیمتی و واگرایی اندیکاتور، در تراز ۷۰ و یا بالاتر توجه می‌کنیم و در زمانی که روند در حالت نزولی است به تراز ۳۰ یا کمتر از آن توجه داریم.

البته وجود این واگرایی‌ها ممکن است در سایر نقاط کمتر از ۷۰ و بیشتر از ۳۰ نیز وجود داشته باشد؛ اما مسئله اینجاست که این واگرایی‌ها مانند حالت بالا، از اهمیت و اعتبار کمتری برخوردار است.

در واقع معامله‌گران حرفه‌ای برای تشخیص حرکات اساسی در نمودار قیمت یک دارایی و ارزیابی احتمال بازگشت قیمت به روند قبلی، از واگرایی‌ها کمک می‌گیرند.

کاربرد واگرایی در RSI

واگرایی‌ها براساس نحوه شکل‌گیری آنها و پیش‌بینی‌های مختلفی که از ادامه روند قیمت دارند، به دسته‌های مختلف تقسیم شوند، دو نوع پرکاربرد آن واگرایی معمولی یا Regular Divergence (RD)، واگرایی مخفی یا Hidden Divergence (HD) است.

در حالت عادی قیمت یک کف پایین‌تر از کف قبلی یا قیمت یک سقف بالاتر از سقف قبلی تشکیل می‌دهد، براین اساس اندیکاتور هم باید به تبعیت از آن همین رفتار را نشان دهد. برای درک بهتر هریک از انواع واگرایی‌ها می‌توانید به نمودار زیر مراجعه کنید.

جدول واگرایی RSI

واگرایی معمولی (Regular Divergence)چیست؟

این واگرایی‌ها کندشدن و ضعیف شدن روند قیمت را نشان می‌دهند و به نوعی هشدار بازگشت را به معامله‌گر می‌دهند.

این نوع واگرایی در روند نزولی شکل می‌گیرد. به طوری که کف جدیدی، پایین تر از کف قبل خود می‌سازد اما اندیکاتور کف بالاتری را تشکیل می‌دهد.

گفتنی است در حالتی کلی، اگر واگرایی معمولی مثبت تشکیل شود، می‌توانیم نحوه استفاده از RSI بر اساس واگرایی آن را به عنوان یک سیگنال برای پایان روند نزولی و آغاز روندی صعودی تلقی کنیم.

اگر در واگرایی معمولی مثبت در ناحیه اشباع فروش نیز قرار داشته باشیم، اعتبار این رخداد و سیگنال ما به مراتب بیشتر خواهد بود.

زمانی که قیمت یک سقف بالاتر از سقف قبلی و یا هم‌سطح با سقف قبلی تشکیل دهد، اما اندیکاتور سقفی پایین‌تر از سقف قبل خود تشکیل دهد، این موضوع نشان‌دهنده ضعف روند صعودی است. اما با‌قطعیت نمی‌توان تعیین کرد که ریزش دقیقاً از همین نقطه شروع خواهد شد.

به بیانی دیگر واگرایی معمولی منفی در یک دارایی، بیانگر نزدیک شدن قیمت به خط مقاومتی مهم است.

واگرایی مخفی مثبت

در انتها یک روند صعودی، اگر قیمت کفی بالاتر از کف قبل خود تشکیل دهد و در مقابل اندیکاتور کفی پایین‌تر از کف قبل خود شکل دهد، واگرایی مخفی مثبت رخ داده است. انتظار می‌رود که این نوع ‌واگرایی در ابتدا کانال صعودی رخ دهد و در صورت‌ مشاهده می‌توان پیش‌بینی کرد که قیمت به روند صعودی خود ادامه خواهد داد.

واگرایی مخفی منفی

زمانی که قیمت سقفی پایین‌تر از سقف قبل خود تشکیل دهد و در مقابل اندیکاتور سقفی بالاتر از سقف قبل خود تشکیل دهد، واگرایی مخفی منفی رخ داده‌است. این موضوع نشان‌دهنده ادامه روند نزولی قیمت است

در انتها باید گفت این روش، در کنار سایر تحلیل‌های قیمتی می‌تواند بسیار مفید واقع شود و مبنا قرار دادن آن به تنهایی، کار غیرحرفه‌ای و نادرستی است. برای دیدن نمونه‌ای از این واگرایی‌ها می‌توانید به سایت Tradingview مراجعه و در چارت‌های مختلف این روش را امتحان کنید. همچنین در گزارش زیر نمونه‌ای از واگرایی‌های رخ داده را بررسی کردیم که لینک آن در ادامه موجود است.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.