من هر روز فرض میکنم که تمامی تحلیل های من اشتباه خواهد بود!
آموزش ،نکات و تکنیکهای بورس ،بازار کالا،معاملات زعفران وآتی سکه
داود دونکیان کھ فرزند یک خانواده مھاجر ارمنی به آمریکا بود، ابتدا در قالب کسب و کار خانوادگی در تجارت فرش ھای شرقی فعال بود اما با مطالعھ زندگی نامھ معاملھ گر افسانھ ای – جس لیورمور – بھ فعالیت حرفھ ای در استراتژی جس لیورمور در بورس بازارھای مالی علاقھ مند شد. وی در خلال بحران سقوط بازار سھام در سال ١٩٢٩ مقداری از سرمایھ اش را از دست داد و ھمین امر وی را بممطالعه و پژوھش عمیق تر درباره تحلیل تکنیکال رھنمون ساخت. این مطالعات و پژوھش ھا منجر به ابداع روش تعقیب روند شد و از ھمین روی دونکیان را بعنوان پدر روش تعقیب روند می شناسند. آغاز فعالیت دونکیان در بازارھای مالی با ارائه یک سرویس مشاوره ای مکتوب به کارگزاری ھا بود و سپس به عنوان تحلیل گر سھام در یک شرکت تامین سرمایه استخدام شد. دونکیان پس از خدمت در ارتش آمریکا در خلال جنگ جھانی دوم و در سال ١٩۴٨ از بازار سھام به بازار قراردادھای آتی کالا کوچ کرد و عمده ثروت و شھرتش را با فعالیت ھای معاملاتی و تحقیقاتی اش در این بازار بدست آورد. روش معاملاتی دونکیان بر اساس میانگین ھای متحرک و کانالی بود که امروزه بنام خودش آن را تحت عنوان «کانال دونکیان» می شناسند. این کانال به این صورت عمل می کند که قیمت ھای بالا و پایین ۴ ھفته گذشته را بصورت یک کانال روی چارت ترسیم می کند. ھر وقت که قیمت بتواند سقف کانال را بشکند، سیگنال خرید و ھر وقت که بتواند کف کانال را بشکند، سیگنال فروش صادر می شود و تا زمانی کھ قیمت باند مخالف کانال را لمس نکرده، معاملھ باز می ماند. فلسفھ معاملھ گری بر اساس این کانال بھ مشاھده ھوشمندانھ دونکیان از این پدیده بازمی گردد کھ قیمت کالاھا اغلب اوقات در غالب روندھای طولانی و پایدار حرکت می کنند. ھمچنین با توجھ بھ تاثیر سیکل ھای قمری ٢٨ روزه یا ۴ ھفتھ کھ بشدت بر بازارھای کالا تاثیرگذار است، ریشه یابی منطق این سیستم ساده تر می شود. در سال ١٩٧٠ ،چندین محقق و پژوھشگر سیستم ھای معاملاتی دست به یک بررسی مقایسه رایانھ ای میان روش ھای موجود زدند و ثابت شد که سیستم ۴-ھفته ای دونکیان سودآورترین سیستم معاملاتی است. این حقیقت در بررسی ھای اخیرتر نیز دوباره به اثبات رسید و نشان داد که روش معاملاتی داوود دونکیان در عین سادگی از منطق بازاری نیرومندی برخوردار است. این روش معاملاتی بسیار ساده چنان موفقیت آمیز بوده کھ ھمچنان اعتبار و شھرت خود را حفظ کرده و جالب تر آن کھ ھنوز ھم قابلیت سودسازی برای معاملھ گران و سرمایھ گذاران بازارھای کالا را داراست. داود دونکیان در فعالیت ھای خیریھ نیز حضور چشمگیری داشت و طبق وصیتش بنیادی بنام خودش پس از مرگش تاسیس شده که اھداف و برنامھ ھای توان بخشی و شکوفایی عام المنفعھه را دنبال می کند.
مصاحبه با معامله گر بازار های مالی ( تام ریگلی )
تام ریگلی یکی از دانشجویان دانشگان ایلینویز شمالی با مدرک MBA از دپارتمان مدیریت کالج است. او از طریق موسسه Even Scholar در دانشگاه پذیرفته شده. در مباحث مالی و معامله گری تام یکی از پیشتازان و افراد موفق هست که با ۳ موسسه بزرگ مالی و یک شرکت همکاری میکند. تام ۱۵ سال است که در حوزه بورس و بازار های مالی سابقه پر فروغی دارد. همچنین تام از سال 2008 معامله گری را به عنوان شغل اصلی خود انتخاب کرده و کار دیگری انجام نمیدهد. او استراتژی خاص خود را دارا است که بیشتر از روی نقاط بازگشتی قوی کسب سود میکند و اندکی هم نوسان گیری انجام میدهد.
زمان هایی که غرق در معاملات و اعداد و ارقام بازار نمیباشد; اوقات آزادش را با گلف ; پیک نیک خانوادگی و کباب درست کردن; تماشای فیلم; گوش دادن به موسیقی زنده; شیکاگو گردی و مسافرت می گذراند. وی در شیکاگو به دنیا امده و همان جا نیز بزرگ شده است. در حال حاضر نیز هنوز در شیکاگو زندگی میکند.
چه چیزی باعث علاقه شما به بازار بورس شد؟
من معمولا عاشق این بودم که تفاوت های ظریف شرکت هایی را که با آنها آشنا بودم بفهمم و آنها را تحلیل و بررسی کنم. در حالی که داشتم هنر و علم معامله گری را یاد میگرفتم مجذوب ذات رقابتی معامله گری شدم. در نهایت با سخت کوشی های مداوم; من در مسیر فعلی قرار گرفتم.
چه روشهای و استراتژی های معاملاتی بر تو تاثیر گذاشت و چرا؟
ویلیام اونیل; استراتژی کان سلیم او به من آموخت که چگونه پیشروها و برندهها را استراتژی جس لیورمور در بورس قبل از اینکه در قیمت سهام نمود پیدا کند; تشخیص دهم.
جس لیورمور; به من آموخت معامله کردن پویاست اما بیشتر قوانین ثابت هستند. همچنین مهارت های معاملاتی من را در پیش فروش سهام گسترش داد.
پاول تئودور جونز; تلفیق بسیار منسجمی از نگرش او هم اکنون در سبک معاملاتی من وجود دارد: ذهنیت متواضعانه; طرز فکر رو به جلو; کم کردن ریسک معاملات و تحلیل تکنیکال.
چه چیزی و چه زمانی باعث شد به لحظه “یافتم” برسی؟ اکتشافت چه بود؟
زمانی که فهمیدم احتمال کمی وجود دارد که بتوان به طور کامل یک معامله گر همیشه کامل و بی نقص بود. سپس از تلاش برای پیدا کردن کف و سقف سهام های منحصر بفرد; و همچنین کف و سقف بازار به طور کلی دست کشیدم. درک این موضوع باعث شد که به یک معامله گر روندی تبدیل شوم; سود هایم را گسترش دادم در حالی که زیان هایم را به حداقل رسانده بودم و توانستم یاد بگیرم که حرکات ریز موج های قیمت چگونه هستند.
بهترین توصیفت از سبک معاملاتی ات چیست؟
دو سوم معامله گری روی برگشت های بازار ; یک سوم نوسان گیری کوتاه مدت.
نهایتا; سعی میکنم یک محدوده معاملاتی در سهام برای خودم بسازم و در آن تا زمانی که سود ساخته میشود معامله کنم. اگر اسکالپ کنم; که البته برنامه همیشگی ام نیست; بیشتر شبیه یک تجارت پرمشغله است که متاثر از میزان سرمایه ام در دیگر معاملات میباشد.
این ترکیب معمولا به قلمروی ناشناخته ای تبدیل میشود که من در آن آسیب پذیر; و مستعد شکستن قوانین معاملاتی ام میشوم. بیشتر مواقع; وقتی این اتفاق می افتد; در نهایت با “درس جدیدی که یاد میگیرم” و از دست دادن مقداری از سرمایه ام به پایان می رسد.
مزیت من= نظم + لجاجت است و و معتقدم که من همیشه در دورهای نخست منحنی دائمی یادگیری هستم.
چه قانونهای کلیدی درمعاملاتتان دارید؟
اندیکاتور های تکنیکالی نقش به سزایی در سبک معاملاتی من ایفا می کنند. اگر برای معامله دیر شد; صبر می کنم تا موقعیت بهتری پیدا شود. اگرهم زود وارد شوم و بعد از مدتی تازه زمان معامله برسد; معمولاً میانگین کم میکنم. وقتی که معامله در سود رفت; اجازه می دهم قیمت مرا در اضافه کردن به معامله ام راهنمایی کند. اگر در معامله اشتباه کرده باشم; به صورت سیستماتیک از معامله خارج می شوم و اشتباهم را پیدا میکنم تا نکته ای از آن یاد بگیرم.
در بازار سهام دنبال چه سهم هایی برای معامله هستید؟
“من تمایل دارم با رویکرد تحلیل بنیادی; روی شرکت های دارای بنیان خوب; معامله کنم. البته از تحلیل تکنیکال استفاده میکنم تا متوجه شوم چه زمانی به معامله اضافه کنم; آن را نگه دارم و یا ازآن خارج شوم. دوباره تاکید می کنم قیمت یک متغیر اصلی است. من به نوسانات قیمتی سهمی که میخواهم معامله کنم توجه می کنم; و همچنین در ذهنم شیوه امتیازدهی ای دارم که به سهم از نظر همبستگی با کل بازار نیز رتبه میدهم.
این جمله از من به شما یادگار :
معامله گران بزرگ…
• عادت های بد را به سرعت از بین می برند
• از اشتباهات درس می گیرند و رشد می کنند
• به شخصیت;نقاط قوت و نقاط ضعف خودشان احترام می گذارند
• یک تقویم کاری و همچنین یک ژورنال همراه خود دارند
• احساسات;غرایض و نفس خود را مدیریت می کنند
• همیشه به یاد دارند که بازار هیچ چیزی به آنان بدهکار نیست.
راجع به شیوه مدیریت ریسکتان چه چیزی می توانید به خوانندگان بگویید؟
برای من مدیریت ریسک قبل از شروع یک معامله آغاز می شود. همچنین استراتژی خروجم نیز پیش از انجام معامله اصلی طرح ریزی می شود. من درصد های مشخص و ثابتی برای حد زیان و سود ندارم. به جای آن; تعدادی پارامتر تجربی برای سنجش دارم و به قیمت اجازه می دهم زمان و نقطه ورود را برایم تعیین کند. اگر قیمت بر خلاف جهت مورد نظرم حرکت کرد و به این نتیجه رسیدم که معامله ام اشتباه بوده ;هدفم این است که با کمترین ضرر از آن خارج شوم.
تا زمانی که برخی شرایط تغیر نکرده باشد یا من از لحاظ احساسی از حالت نرمال خارج نشده باشم; به طور آگاهانه تلاش می کنم معامله را بازبینی نکنم. هم چنین تمایل دارم حد زیان ذهنی خودم را دوست داشته باشم; مخصوصا در این دوره; که دوره تریدهای ماشینی است.
چه زمانهایی به معاملاتتان افتخار می کنید؟
هر معامله سود دهی در نوع خودش خوب است ولی بیشتر از معاملاتی که در خلاف جهت روند است و به سود می انجامد لذت می برم. من به شدت معتقدم که باید خارج از قواعد عمومی فکر کرد و روی ذهنیت عمومی مردم سرمایه گذاری می کنم.
اوایل که شروع به معامله گری کردم دنبال این بودم که ببینم عموم معامله گران روی چه چیزی معامله می کنند که من هم; همان را انجام دهم. بعد از کمی تجربه و بازنویسی سبک معاملاتی ام فهمیدم که چندین برابر پولی که عموم مردم دنبال آن هستند را میتوان تنها با انجام دادن کاری خلاف آنها در زمان درست و در قیمت مناسب به دست آورد.
یک مثال از این نمونه.
زمانی است که برای پدرم سهام فیس بوک را در قیمت ۲۶ دلار خریدم. در حالی که آن زمان عموم معامله گران; فیس بوک را Myspace دیگری می دانستند (Myspace یکی از هزاران شبکه اجتماعی اوایل قرن ۲۱ بود که به دلیل عدم موفقیت در سالهای ۲۰۰۸-۲۰۰۹ به یک شکست تجاری تبدیل شد) و برای آن جوک های مختلف می ساختند; من با سخت کوشی و تلاش تحقیق کردم و قدرت و پتانسیل های موجود در آن را درک کردم.
با افتخار می توانم اعلام کنم که پدرم در حال حاضر هنوز آن موقعیت خرید را باز نگاه داشته و سود مناسبی کسب کرده است. او حتی توصیه های من راجع به اضافه کردن سهم در طول مسیر رشد را هم رد کرد; همان موقع ما باهم به توافق رسیدیم تا زمانی که من دستور فروش نداده ام; او سهمش را نفروشد.
ناراحت کننده ترین چیزی که در بازار مالی برایتان اتفاق افتاده چیست؟
وقتی که خودم را برای یک فرصت معاملاتی بد یا فرصت از دست رفته سرزنش می کنم و اجازه می دهم این حالت روی معامله بعدی ام نیز تاثیر بگذارد. من سعی می کنم با چنین حالتی مبارزه کنم و اشتباهم را بپذیرم و اعتماد به نفسم را از دست ندهم. برای رهایی از این وضعیت یک تمرین مفید انجام میدهم:
سعی میکنم به معامله; مانند گلف نگاه کنم سعی میکنم کیف وسایلم را به سوراخ بعدی (معامله بعدی) نبرم. لذا تصمیمم برای معامله را به تعویق می اندازم.
چه کتاب ها;وب سایت ها و یا منابع دیگری را به کسانی که تمایل دارند دانش معامله گری شان را افزایش دهند پیشنهاد می کنید؟
دانش و اطلاعات در معامله گری یعنی همه چیز. مانند این است که شما با یک تفنگ شکاری ساچمه ای بخواهید هدف گیری و شلیک شروع کنید (یک طرح معاملاتی کلی طراحی می کنید) سپس با فیلتر کردن آن طرح تفنگ خودتان را به یک تفنگ کلت تبدیل می کنید که با آن راحت تر میتوان اهداف دقیق را هدف گیری کرد (طرح معاملاتی خودتان را فیلتر می کنید). این تفنگ با نقاط قوت شخصیتی و سبک معاملاتیتان پرو آماده استفاده میشود.
چند کتاب که پیشنهاد می کنم مطالعه کنید:
• چگونه در بازار سهام پول کسب کنید: یک سیستم موفق در زمان های خوب یا بد بازار- نویسنده ویلیام جی اونیل
• معامله کردن در محدوده: استادی در بازار با اعتماد بنفس;نظم و یک نگرش موفق- نویسنده مارک داگلاس
• خاطرات یک اپراتور سهام – نویسنده ادوین لیفور
• تحلیل تکنیکال با استفاده از چند قالب زمانی- نویسنده برایان شنون
• هنر و علم تحلیل تکنیکال: ساختار بازار;واکنش قیمت و استراتژی های معاملاتی- نویسنده آدام گریمز
• معامله کردن مانند جادوگر بازار سهام: چگونه یک عملکرد فوق العاده در هر بازار سهامی بدست بیاوریم- نویسنده مارک مینروینی
چه توصیه ای به خوانندگان راجع به حجم معاملاتشان می توانید بکنید؟
رعایت حجم مناسب در ورود به معاملات و خروج ازآنها یک مهارت فوق العاده است. حرکت پرشتاب دنیای امروز به سمت ترکیبی از لذت لحظه ای و رویکرد صفر و یکی; در معاملات کمک چندانی نمی کنند. اگر یک معامله گر بتواند در تعیین سیستماتیک حجم معاملاتش تسلط پیدا کند; خواهد توانست دریچه جدیدی برای کسب سودهای بیشتر; کاهش ریسک معاملاتی و حداقل کردن زیان هایش باز کند.
اگرچه معامله گران با هم تفاوت دارند; یک معامله گر باید همیشه حجم معاملاتش را با میزان ریسک پذیری شخصی اش همسو کند. البته ریسک های دیگری نیز پیش رو هسستند; نظیر میزان درآمد; تقویم اقتصادی; کنفرانس ها; تحلیلها زمان های بدون خبر مهم; و مانند اینها. همچنین ریسک های اجتماعی و ریسک های مربوط به ژئوپولتیکی نیز وجود دارند که تشخیص آنها بسیار سخت تر است; اما زمانی که در حال مدیریت حجم معاملات هستید باید لحاظ شوند.
من با کاهش حجم و هج کردن پوزیشن ها; ریسک زیاد را متعادل میکنم.
بسیاری از معامله گران وضع ثابتی دارند و در عبور از این مرحله دچار مشکل اند. چه توصیه ای می توانید به آنان بکنید؟
معامله گری یک تعادل روشمند از ترکیب دانش و اصلاحپذیری همیشگی است. حتی موفق ترین معامله گران هم (مانند ورزشکاران موفق) دوران افول یا دوران با عملکرد ضعیف را تجربه خواهند کرد. بستگی دارد شما چگونه با آن مواجه شوید که به مسیر اصلیتان بازگردید.نسخه یک شخص را نمیتوان برای دیگری هم استفاده کرد این حالت برای هر کس در دنیا متفاوت و منحصر به فرد است.
زمانی که احساس میکنم معاملاتم دچار چنین مشکلی شده است; به اصول معاملاتم رجوع میکنم. من سعی میکنم تشخیص دهم چه بخشی از اجرا و معاملاتم اشتباه بوده است و علل و تاثیرات این اشتباهات کجا بوده . زمانی که متوجه شدم چه چیزی باعث گمراهی ام شده این واقعیت را که من بوده ام که خراب کرده ام و من سبب این اشتباه شده ام; می پذیرم. یک معامله گر نیاز است بفهمد که همیشه باید در حال یادگیری باشد; همیشه به خودش تلنگر بزند و دچار غرور نشود و همیشه آماده تغیرات باشد. هرگاه; به عنوان معامله گر; از پیشرفت و یادگیری دست بکشید; از همان زمان; پتانسیل ها و توانایی هایتان را محدود کرده اید.”
حالا که شما معامله گر موفق و سودسازی شده اید; برای بهتر کردن توانایی هایتان چه کارهایی انجام میدهید؟
من همیشه از واژه “چرا؟” و “چه چیزی؟” برای بررسی و تحلیل معاملاتم استفاده می کنم. فهمیدن “چرا”ی پشت هر معامله خوب یا بد بدین معناست که می توانم/نمی توانم; که موفقیت/شکستم را زمانی که معامله بعدی را انجام میدهم; تکرار کنم.
واژه ی”چه چیزی؟” (نام سهم; میزان سود یا زیان) به سادگی محصول همین این فرایند است.
برای شفاف کردن موضوع; به مفهموم عبارت “به جای اینکه به شخصی ماهی بدهی به او ماهی گیری یاد بده که تا اخر عمرش بتوانی او را سیر کنی” عمیق فکر کنید. فهمیدن فرایندی که به یک معامله منتهی می شود باعث تقویت توانایی های من می شود در حالی که تاثیرات احساسی من را به حداقل می رساند؛ و اگر معامله به سادگی و صرفاً با یک خوش شانسی و یا بدشانسی ناب (سود یا ضرر) همراه شود; همان چیزی است که باید آن را بررسی کنم. در نهایت با هر معامله ای سعی میکنم همه مهارت هایم را بکار بگیرم; انضباط معاملاتی را تمرین کنم و از هر شکست یا پیروزی بیاموزم و رشد کنم.
آیا عادت و یا روشی را دارید که از آن استفاده کنید و دیگران آن را غیرمعقول بدانند؟
همیشه برای قوانین استثنائاتی وجود دارد.
من معمولا سعی میکنم قبل و بعد از بازار از فضای معامله فاصله بگیرم. معمولاً سعی میکنم در نیم ساعت و یا یک ساعت اول بازار معامله نکنم. همچنین معامله زمان اعلام اخبار مرسوم (مانند انتشار اخبار مربوط به p/e ;انتشار نرخ تورم; صدور احکام مجلس و دادگاه های ایالتی و غیره) برای من ممنوع است.
با این اوصاف بیشتر معاملات موفق و سوددهم از شکستن قوانین کلی ام حاصل میشود. اما هیچ وقت در همین معاملات سودده هم کورکورانه وارد نشده ام. در هر کدام از این حالات; که به ندرت اتفاق می افتند; زمانی آن معاملات را انجام می دهم که دلایل خوب و معقولی همراه با ریسک محدود پیدا کنم.
ریسک محدود می تواند بر اساس خود استراتژی به دست بیاید; به اندازه یک معامله معمولی حجم معامله گرفته شود ; و یا زمانی که احتمالاً در معامله خواهیم بود میزان ریسک را مشخص کند. دوباره تاکید می کنم اینها حالت های خاصی هستند که با حالت معاملاتی معمول من مقایسه می شوند که در هر کدام از آنها من نسبت سود به زیان را مورد توجه قرار می دهم.
مشکل نادیده گرفتن قوانین کلی ام این است که این کار می تواند به من هزینه –تحمیل زیان;هزینه فرصت; از دست دادن اعتماد به نفسم و… وارد کند. بنابراین با هر معامله ای یادداشت برداری میکنم با این مضمون که چه کاری را درست و چه کار نادرستی را انجام داده ام; و سپس این شرایط را با هدف اصلاح تصمیمات معاملاتی ام بررسی میکنم. فارغ از شکست یا پیروزی; من از تجربیاتم می آموزم; رشد میکنم; و سعی میکنم به دور از سبک و ریسک معاملاتی ام عادت نکنم.
برای معامله گران موفق چه نصیحتی دارید؟
هوش مصنوعی و پلتفرم های معاملاتی اجتماعی ابزار هایی هستند که به این زودی ها از دور خارج نمی شوند. معامله گران موفق محیط اطرافشان را می شناسند و بر اساس آن عمل خواهند کرد.
همچنین من هنوز معامله گری را ندیده ام که اشتباهات بزرگ نداشته است. یک معامله گر موفق هیچ وقت آن اشتباهات فاحش خود را فراموش نمی کند و همیشه اشتباهات گذشته خود را در چک لیست کارهایی که نباید انجام دهد نگه می دارد; زیرا می داند این اشتباهات دوباره اتفاق خواهند افتاد. آنها این اشتباهات و تقصیراتشان را با کمال میل پذیرفته اند…. درحالی که اجازه نمی دهند بار روانی این اشتباهات باعث ایجاد هرج و مرج در تمرکزشان شود.”
دوست دارید چه چیزی از شما; به عنوان یک معامله گر; باقی بماند؟
در دنیایی که “بازنده ها” به مراتب افزون تر از “برنده ها” هستند; دوست دارم خودم را جزو “برنده ها” بدانم. وقتی زمان معامله کردن فرا برسد; سیستم عملیاتی من به گونه ای کار میکند انگار که یک معامله گر در مقابل بازار قرار دارد (نه یک معامله گر در مقابل یک معامله گر)
هدف من حداکثر کردن سود; افزایش مجموعه توانایی هایم ; و افزودن به دانشم; هر روز و هر روز است…. در حالی که شکر گزار این هستم که بهترین کار دنیا را انجام می دهم. کاری را که هیچ وقت نمیتوانستم پیدا کنم که با این همه انگیزه هر روز برایش از خواب بیدار شوم و روزم را با آن سپری کنم و با امید به فردای کاری; روزم را به اتمام برسانم.
تام به انتشار دانش و ایده هایش علاقه دارد و کمک کردن به همنوعان را دوست می دارد. همینطور دوست دارد در نظر بقیه شخصی قابل احترام ; رو راست ; باهوش مفید باشد تا بتواند پتانسیل سرمایه گذاری در اطرافیان را رشد دهد. او از تعصب دوری میکند.
به گفته خود وی بزرگترین پاداش برایش این است که بداند حرف ها و گفته هایش برای یک معامله گر که پیگیر مطالب وی میباشد مفید بوده و توانسته که زندگی و کار او را تغییر دهد. دوست دارد که باز خورد مثبتی از حرف هایش داشته باشد.
مصاحبه با تام ریگلی معاملهگر بازارهای مالی
بیشتر از ۱۵ سال است که تجربه معاملهگری دارد در حالی که از سال ۲۰۰۸ به بعد به صورت تمام وقت به عنوان معاملهگر مشغول به کار است.
به گزارش بورس نیوز ، نام او تام ریگلی است یکی از پذیرفته شدگان موسسه خیریهای که در زمینه بورسیه و فعالیتهای خیریهای فعالیت میکند بود که از این طریق توانست یکی از دانشجویان دانشگاه ایلینویز شمالی (Northern Illinois) شود. ولی مدرک MBA خود را از دپارتمان مدیریت کالج Lake Forest Graduate School دریافت کرده است.
تام رزومه مهم و قابل توجهی در حوزه مالی و سرمایه گذاری دارد او با ۳ موسسه بزرگ مالی و یک شرکت فعال در حوزه مد همکاری داشته است. بیشتر از ۱۵ سال است که تجربه معاملهگری دارد در حالی که از سال ۲۰۰۸ به بعد به صورت تمام وقت به عنوان معاملهگر مشغول به کار است. سبک معاملاتی او حدود ۷۰ درصد موارد از طریق معامله کردن روی نقاط بازگشتی قوی و حدود ۳۰ موارد نوسان گیری کوتاه مدتی میباشد.
زمانهایی که غرق در معاملات و اعداد و ارقام بازار نیست، اوقات آزادش را با گلف، پیک نیک خانوادگی و کباب درست کردن، تماشای فیلم، گوش دادن به موسیقی زنده، شیکاگو گردی و مسافرت میگذراند. او در شیکاگو به دنیا آمده و همان جا نیز بزرگ شده است. در حال حاضر نیز هنوز در شیکاگو زندگی میکند.
چه چیزی باعث علاقه شما به بازار بورس شد؟
من معمولا عاشق این بودم که تفاوتهای ظریف شرکتهایی را که با آنها آشنا بودم بفهمم و آنها را تحلیل و بررسی کنم. در حالی که داشتم هنر و علم معاملهگری را یاد میگرفتم مجذوب ذات رقابتی معاملهگری شدم. در نهایت با سختکوشیهای مداوم، من در مسیر فعلی قرار گرفتم.
چه روشهای و استراتژیهای معاملاتی بر تو تاثیر گذاشت و چرا؟
ویلیام اونیل، استراتژی کانسلیم او به من آموخت که چگونه پیشروها و برندهها را قبل از اینکه در قیمت سهام نمود پیدا کند، تشخیص دهم.
جس لیورمور، به من آموخت معامله کردن پویاست، اما بیشتر قوانین ثابت هستند. همچنین مهارتهای معاملاتی من را در پیش فروش سهام گسترش داد.
پاول تئودور جونز، تلفیق بسیار منسجمی از نگرش او هماکنون در سبک معاملاتی من وجود دارد: ذهنیت متواضعانه، طرز فکر رو به جلو، کم کردن ریسک معاملات و تحلیل تکنیکال.
چه چیزی و چه زمانی باعث شد به لحظه “یافتم” برسی؟ اکتشافت چه بود؟
زمانی که فهمیدم احتمال کمی وجود دارد که بتوان به طور کامل یک معاملهگر همیشه کامل و بینقص بود. سپس از تلاش برای پیدا کردن کف و سقف سهامهای منحصر بفرد و همچنین کف و سقف بازار به طور کلی دست کشیدم. درک این موضوع باعث شد که به یک معاملهگر روندی تبدیل شوم، سود هایم را گسترش دادم در حالی که زیان هایم را به حداقل رسانده بودم و توانستم یاد بگیرم که حرکات ریز موجهای قیمت چگونه هستند.
بهترین توصیفت از سبک معاملاتی ات چیست؟
دو سوم معاملهگری روی برگشتهای بازار، یک سوم نوسان گیری کوتاه مدت.
نهایتا، سعی میکنم یک محدوده معاملاتی در سهام برای خودم بسازم و در آن تا زمانی که سود ساخته میشود معامله کنم. اگر اسکالپ کنم، که البته برنامه همیشگی ام نیست، بیشتر شبیه یک تجارت پرمشغله است که متاثر از میزان سرمایهام در دیگر معاملات میباشد. این ترکیب معمولا به قلمروی ناشناختهای تبدیل میشود که من در آن آسیبپذیر، و مستعد شکستن قوانین معاملاتی ام میشوم. بیشتر مواقع، وقتی این اتفاق میافتد، در نهایت با «درس جدیدی که یاد میگیرم» و از دست دادن مقداری از سرمایه ام به پایان میرسد.
مزیت من= نظم + لجاجت است و و معتقدم که من همیشه در دورهای نخست منحنی دائمی یادگیری هستم.
چه قانونهای کلیدی درمعاملاتتان دارید؟
اندیکاتورهای تکنیکالی نقش به سزایی در سبک معاملاتی من ایفا میکنند. اگر برای معامله دیر شد، صبر میکنم تا موقعیت بهتری پیدا شود. اگرهم زود وارد شوم و بعد از مدتی تازه زمان معامله برسد، معمولاً میانگین کم میکنم. وقتی که معامله در سود رفت، اجازه میدهم قیمت مرا در اضافه کردن به معاملهام راهنمایی کند. اگر در معامله اشتباه کرده باشم، به صورت سیستماتیک از معامله خارج میشوم و اشتباهم را پیدا میکنم تا نکتهای از آن یاد بگیرم.
در بازار سهام دنبال چه سهمهایی برای معامله هستید؟
«من تمایل دارم با رویکرد تحلیل بنیادی، روی شرکتهای دارای بنیان خوب، معامله کنم. البته از تحلیل تکنیکال استفاده میکنم تا متوجه شوم چه زمانی به معامله اضافه کنم، آن را نگه دارم و یا ازآن خارج شوم. دوباره تاکید میکنم قیمت یک متغیر اصلی است. من به نوسانات قیمتی سهمی که میخواهم معامله کنم توجه میکنم، و همچنین در ذهنم شیوه امتیازدهیای دارم که به سهم از نظر همبستگی با کل بازار نیز رتبه میدهم.
این جمله از من به شما یادگار:
معاملهگران بزرگ…
• عادتهای بد را به سرعت از بین میبرند
• از اشتباهات درس میگیرند و رشد میکنند
• به شخصیت، نقاط قوت و نقاط ضعف خودشان احترام میگذارند
• یک تقویم کاری و همچنین یک ژورنال همراه خود دارند
• احساسات، غرایض و نفس خود را مدیریت میکنند
• همیشه به یاد دارند که بازار هیچ چیزی به آنان بدهکار نیست.
مصاحبه با تام ریگلی معاملهگر بازارهای مالی
بیشتر از ۱۵ سال است که تجربه معاملهگری دارد در حالی که از سال ۲۰۰۸ به بعد به صورت تمام وقت به عنوان معاملهگر مشغول به کار است.
به گزارش بورس نیوز ، نام او تام ریگلی است یکی از پذیرفته شدگان موسسه خیریهای که در زمینه بورسیه و فعالیتهای خیریهای فعالیت میکند بود که از این طریق توانست یکی از دانشجویان دانشگاه ایلینویز شمالی (Northern Illinois) شود. ولی مدرک MBA خود را از دپارتمان مدیریت کالج Lake Forest Graduate School دریافت کرده است.
تام رزومه مهم و قابل توجهی در حوزه مالی و سرمایه گذاری دارد او با ۳ موسسه بزرگ مالی و یک شرکت فعال در حوزه مد همکاری داشته است. بیشتر از ۱۵ سال است که تجربه معاملهگری دارد در حالی که از سال ۲۰۰۸ به بعد به صورت تمام وقت به عنوان معاملهگر مشغول به کار است. سبک معاملاتی او حدود ۷۰ درصد موارد از طریق معامله کردن روی نقاط بازگشتی قوی و حدود ۳۰ موارد نوسان گیری کوتاه مدتی میباشد.
زمانهایی که غرق در معاملات و اعداد و ارقام بازار نیست، اوقات آزادش را با گلف، پیک نیک خانوادگی و کباب درست کردن، تماشای فیلم، گوش دادن به موسیقی زنده، شیکاگو گردی و مسافرت میگذراند. او در شیکاگو به دنیا آمده و همان جا نیز بزرگ شده است. در حال حاضر نیز هنوز در شیکاگو زندگی میکند.
چه چیزی باعث علاقه شما به بازار بورس شد؟
من معمولا عاشق این بودم که تفاوتهای ظریف شرکتهایی را که با آنها آشنا بودم بفهمم و آنها را تحلیل و بررسی کنم. در حالی که داشتم هنر و علم معاملهگری را یاد میگرفتم مجذوب ذات رقابتی معاملهگری شدم. در نهایت با سختکوشیهای مداوم، من در مسیر فعلی قرار گرفتم.
چه روشهای و استراتژیهای معاملاتی بر تو تاثیر گذاشت و چرا؟
ویلیام اونیل، استراتژی کانسلیم او به من آموخت که چگونه پیشروها و برندهها را قبل از اینکه در قیمت سهام نمود پیدا کند، تشخیص دهم.
جس لیورمور، به من آموخت معامله کردن پویاست، اما بیشتر قوانین ثابت هستند. همچنین مهارتهای معاملاتی من را در پیش فروش سهام گسترش داد.
پاول تئودور جونز، تلفیق بسیار منسجمی از نگرش او هماکنون در سبک معاملاتی من وجود دارد: ذهنیت متواضعانه، طرز فکر رو به جلو، کم کردن ریسک معاملات و تحلیل تکنیکال.
چه چیزی و چه زمانی باعث شد به لحظه “یافتم” برسی؟ اکتشافت چه بود؟
زمانی که فهمیدم احتمال کمی وجود دارد که بتوان به طور کامل یک معاملهگر همیشه کامل و بینقص بود. سپس از تلاش برای پیدا کردن کف و سقف سهامهای منحصر بفرد و همچنین کف و سقف بازار به طور کلی دست کشیدم. درک این موضوع باعث شد که به یک معاملهگر روندی تبدیل شوم، سود هایم را گسترش دادم در حالی که زیان هایم را به حداقل رسانده بودم و توانستم یاد بگیرم که حرکات ریز موجهای قیمت چگونه هستند.
بهترین توصیفت از سبک معاملاتی ات چیست؟
دو سوم معاملهگری روی برگشتهای بازار، یک سوم نوسان گیری کوتاه مدت.
نهایتا، سعی میکنم یک محدوده معاملاتی در سهام برای خودم بسازم و در آن تا زمانی که سود ساخته میشود معامله کنم. اگر اسکالپ کنم، که البته برنامه همیشگی ام نیست، بیشتر شبیه یک تجارت پرمشغله است که متاثر از میزان سرمایهام در دیگر معاملات میباشد. این ترکیب معمولا به قلمروی ناشناختهای تبدیل میشود که من در آن آسیبپذیر، و مستعد شکستن قوانین معاملاتی ام میشوم. بیشتر مواقع، وقتی این اتفاق میافتد، در نهایت با «درس جدیدی که یاد میگیرم» و از دست دادن مقداری از سرمایه ام به پایان میرسد.
مزیت من= نظم + لجاجت است و و معتقدم که من همیشه در دورهای نخست منحنی دائمی یادگیری هستم.
چه قانونهای کلیدی درمعاملاتتان دارید؟
اندیکاتورهای تکنیکالی نقش به سزایی در سبک معاملاتی من ایفا میکنند. اگر برای معامله دیر شد، صبر میکنم تا موقعیت استراتژی جس لیورمور در بورس بهتری پیدا شود. اگرهم زود وارد شوم و بعد از مدتی تازه زمان معامله برسد، معمولاً میانگین کم میکنم. وقتی که معامله در سود رفت، اجازه میدهم قیمت مرا در اضافه کردن به معاملهام راهنمایی کند. اگر در معامله اشتباه کرده باشم، به صورت سیستماتیک از معامله خارج میشوم و اشتباهم را پیدا میکنم تا نکتهای از آن یاد بگیرم.
در بازار سهام دنبال چه سهمهایی برای معامله هستید؟
«من تمایل دارم با رویکرد تحلیل بنیادی، روی شرکتهای دارای بنیان خوب، معامله کنم. البته از تحلیل تکنیکال استفاده میکنم تا متوجه شوم چه زمانی به معامله اضافه کنم، آن را نگه دارم و یا ازآن خارج شوم. دوباره تاکید میکنم قیمت یک متغیر اصلی است. من به نوسانات قیمتی سهمی که میخواهم معامله کنم توجه میکنم، و همچنین در ذهنم شیوه امتیازدهیای دارم که به سهم از نظر همبستگی با کل بازار نیز رتبه میدهم.
این جمله از من به شما یادگار:
معاملهگران بزرگ…
• عادتهای بد را به سرعت از بین میبرند
• از اشتباهات درس میگیرند و رشد میکنند
• به شخصیت، نقاط قوت و نقاط ضعف خودشان احترام میگذارند
• یک تقویم کاری و همچنین یک ژورنال همراه خود دارند
• احساسات، غرایض و نفس خود را مدیریت میکنند
• همیشه به یاد دارند که بازار هیچ چیزی به آنان بدهکار نیست.
استراتژی جس لیورمور در بورس
تجزیه و تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال ، کار مشکلی است. اگر حداقل کمی معامله کرده باشید، این را میدانید که اشتباه کردن بخشی از معامله است! درواقع میشود گفت جلوگیری از ضرر و زیان در معامله ارزهای دیجیتال برای هر تریدر ارز دیجیتال غیرممکن است. حتی معامله گران با تجربه ارز دیجیتال هم از این قائده مستثنی نیستند و هراز گاهی آنها هم دچار اشتباه میشوند.
برای موفقیت در تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال چه کارهایی باید انجام دهیم؟
اشتباهات پیشپا افتاده ای وجود دارد که تقریبا هرمعامله گر مبتدی ارز دیجیتال مرتکب آنها میشود. بهترین معامله گران ارز دیجیتال آنهایی هستند که با وجود خطا و اشتباهات رخ داده هم چنان آرام و منطقی عمل میکنند و با ذهنی باز و آماده به تحلیل آنچه که بازار ارز دیجیتال به آنها میگوید، ادامه میدهند.
اگر میخواهید در این حرفه موفق شوید، در واقع این همان کاری ست که باید انجام دهید. اگر بتوانید این ویژگیها را در خود ایجاد کنید، میتوانید ریسکها را مدیریت کنید، اشتباهات خود را تجزیه و تحلیل کنید، نقاط قوت خود را بشناسید و به مرور پیشرفت کنید سعی کنید آرامش خودتان را در هر شرایطی حفظ کنید، به خصوص در زمانهایی که اوضاع خیلی خوب به نظر نمیرسد.
تجزیه و تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال چیست؟
تجزیه و تحلیل تکنیکال یکی از روشهای پرکاربرد برای تجزیه و تحلیل بازار ارزهای دیجیتال است. از تجزیه و تحلیل تکنیکال میتوان در هر بازار مالی مثل بازار سهام، بازار جهانی فارکس، طلا و ارزهای دیجیتال رمزنگاریشده، استفاده کرد. درحالیکه درک مفاهیم اساسی تجزیه و تحلیل تکنیکال نسبتا آسان است، اما تسلط پیدا کردن برآنها کار دشواری ست.
در روزهای ابتدایی یادگیری هر مهارت جدیدی، اینکه اشتباهات متعددی انجام دهید امری کاملا طبیعی است. اما این امر در رابطه با تجارت ارزهای دیجیتال میتواند ضررهای جبران ناپذیری را به دنبال داشته باشد. اگر مراقب نباشید و سعی نکنید از اشتباهات خود درس بگیرید، خطر از دست دادن قسمت قابل توجهی از سرمایه تان شما را تهدید میکند. درس گرفتن از اشتباهات در این زمینه خوب است اما باید تا حد امکان از این اشتباهات دوری کرد.
در این مقاله قصد داریم تا شما را با رایج ترین اشتباهات در تجزیه و تحلیل فنی آشنا کنیم.
رایج ترین اشتباهاتی که مبتدیان در تجزیه و تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال انجام می دهند کدامند؟
۱. جلوگیری نکردن از ضرر و زیان
بیایید با یک نقل قول از Ed Seykota که یک تاجر با تجربه کالا، شروع کنیم.
” عناصر تجارت خوب عبارتند از:
(۱) کاهش ضرر و زیان
(۲) کاهش ضرر و زیان
(۳) کاهش ضرر و زیان.
اگر بتوانید از این سه قانون پیروی کنید ، ممکن است شانسی در کسب سود داشته باشید. “
این مورد ممکن است ساده به نظر برسد، اما تأکید بر آن از اهمیت زیادی برخوردار است. وقتی صحبت از تجارت و سرمایه گذاری می شود، حفظ سرمایه و جلوگیری از ضرر و زیان باید همیشه اولویت اول شما باشد.
شروع به تجارت ارزهای دیجیتال در ابتدا میتواند ترسناک و دلهره آور باشد. اما تازه کاران باید بدانند که اولین قدم در بازار ارز دیجیتال کسب سود نیست بلکه قدم اول ضرر نکردن است. به همین دلیل پیشنهاد میشود افراد تازه کار در مقیاس کوچک تری شروع به تجارت ارزهای دیجیتال کنند.
معامله ارز دیجیتال در بازار مجازی صرافی ارز دیجیتال بایننس
همچنین میتوان از حساب های آزمایشی برای امتحان کردن استراتژیهای خود، قبل از سرمایه گذاری در دنیای واقعی، استفاده کرد. برای مثال صرافی بایننس فضایی را برای معامله با حساب غیرواقعی برای کاربران خود فراهم کرده است. این فضا Testnet نام دارد که در آن میتوان با شرایط کاملا واقعی، اما با حساب دمو، معامله گری و خرید و فروش ارزهای دیجیتال را تمرین کرد. در اینصورت میتوانید از سرمایه خود محافطت کنید و درعین حال چیزهای بیشتری یاد بگیرید.
حدضرر یا Stop-loss
اما اگر مشغول معاملات واقعی روی یک ارز دیجیتال هستید؛ بهترین راه برای کاهش ضرر، انتخاب حدضرر (stop-loss) برای تمامی معاملات است. در بازار هیچ قطعیتی وجود ندارد. هیچ کس ۱۰۰ درصد نمیتواند آینده را پیش بینی کند. همین ویژگی بازار باعث میشود تا نقطه ای را به عنوان اشتباه در تحلیل در نظر بگیریم.
حدضرر نقطهای است که شما میپذیرید تحلیل اشتباهی از بازار داشتهاید. یا اگر اقدام به خرید کردهاید، در زمان مناسبی این کار را انجام ندادهاید و باید سفارش فروش آن را میدادید. اگر از حدضرر استفاده نمیکنید، مطمئن باشید در درازمدت سرمایه خود را از دست خواهید داد.
۲. ترید بیش از حد (overtrading)
یکی از اشتباهات رایج در بین تحلیل گران تکنیکال ارز دیجیتال و معامله گران فعال این بازار، خرید و فروش بیش از اندازه است.
به عنوان یک تریدر ارز دیجیتال، اینکه احساس کنید همیشه باید درحال معامله گری باشید، یکی دیگر از اشتباهات رایجی است که ممکن است درگیر آن شوید.
تجارت ارز دیجیتال به معنای خرید و فروش دائم داراییها نیست و شما به عنوان یک تریدر ارز دیجیتال گاهی نیاز دارید هیچ اقدامی برای خرید و فروش نکنید و منتظر سیگنال قابل اعتمادی برای ورود به یک معامله باشید.
بعضی از تریدرهای ارز دیجیتال، کمتر از سه معامله در سال انجام میدهند اما با این وجود در همین معاملات سود قابل توجهی را بدست میآورند. در همین راستا، جس لیورمور، یکی از بهترین معامله گران روزانه بازار بورس جمله زیبایی دارد:
پول با صبر بدست میآید، نه با معامله زیاد.
برای جلوگیری از این اشتباه، باید به این باور برسید که لازم نیست دائما در حال خرید و فروش باشید. درواقع در بعضی از مواقع بهترین کار در بازار این است که هیچ کاری انجام ندهید و صبر کنید! به این ترتیب هم میتوانید از سرمایه خود محافظت کنید و هم آمادگی لازم برای سرمایه گذاری آن در یک موقعیت مناسب را خواهید داشت. به این نکته توجه داشته باشید که یک موقعیت مناسب سرمایه گذاری همیشه بوجود خواهد آمد، فقط لازم است صبر داشته باشید.
معامله در تایم فریمهای بالا
در همین زمینه، یک اشتباه رایج دیگر در بین تحلیلگران تکنیکال ارزهای دیجیتال وجود دارد. این اشتباه تاکید بیش از حد به نمودار قیمت در تایم فریمهای پایین است. به طور کلی تحلیل در تایم فریمهای بالا، قابلیت اطمینان بالاتری دارد. تحلیل نمودار در تایم فریم پایین، سیگنالهای خرید و فروش زیادی را پیشنهاد میدهد. همین موضوع باعث انجام معاملات بیش از اندازه در بازار خواهد شد. هرچند تعداد زیادی از معامله گران اسکالپر که در روز تعداد زیادی معامله انجام میدهند نیز، موفق هستند. اما این روش، یک سیستم معاملاتی پر ریسک بوده که برای افراد مبتدی اصلا توصیه نمیشود.
۳. انتقام از بازار (Revenge trading)
یکی از اشتباهات رایج دیگر، انتقام از بازار است. موارد زیادی را در بین تریدرهای ارز دیجیتال میبینیم که بعد از از دست دادن سرمایه خود در یک معامله به سرعت به دنبال جبران ضرر خود در بازار ارز دیجیتال هستند. اصطلاحا این تریدرها به دنبال گرفتن انتقام از بازار هستند. در این موقعیت اجتناب از تصمیمات احساسی امری بسیار ضروری است.
زمانی که همه چیز خوب پیش میرود، یا حتی وقتی اشتباهات کوچکی در معامله ارزهای دیجیتال انجام میدهید، حفظ کردن آرامشتان کار سختی نیست. اما مسئله اینجاست که آیا زمانی که هیچ چیز طبق پیش بینی شما پیش نرفته است و همه چیز به ضرر شماست، همچنان میتوانید آرامش خود را حفظ کنید و به استراتژی معاملاتی خود پایبند باشید یا خیر؟
در تجزیه و تحلیل تکنیکال به کلمه “تجزیه و تحلیل” توجه کنید. به طور طبیعی، این عبارت به معنای داشتن یک رویکرد تحلیلی به بازار ارز دیجیتال است، پس بنابراین، چطور می خواهید در چنین چارچوبی تصمیمات عجولانه و احساسی بگیرید و درعین حال موفق باشید؟ اگر می خواهید جزء بهترین معامله گران باشید، باید حتی پس از بزرگترین اشتباهات نیز بتوانید آرامش خود را حفظ کنید. از تصمیمات احساسی اجتناب کنید، و تمرکز خود را بر حفظ یک ذهنیت منطقی و تحلیلی بگذارید.
” معامله کردن بلافاصله پس از متحمل شدن ضرری بزرگ، منجر به ضرر بزرگ تری میشود. “
به همین ترتیب، ممکن است برخی از معامله گران حتی برای مدتی پس از یک ضرر بزرگ، اصلا معامله نکنند. به این ترتیب، آنها میتوانند شروع تازه ای داشته باشند و با ذهنی باز به معاملات بازگردند.
۴. لجبازی و اصرار به نظر خود در معاملات بازار ارز دیجیتال
اگر دوست دارید به یک تریدر ارز دیجیتال موفق تبدیل شوید، از تغییر در نظر خود نترسید. شرایط بازار میتواند خیلی سریع تغییر کند و وظیفه شما به عنوان یک تریدر شناخت این تغییرات و تلاش برای انطباق با آنها است. موفقیت یک استراتژی خاص در یک بازار خاص به معنای موفقیت آن در همهی بازارهای دیگر نیست پس اصرار بر به کارگیری یک استراتژی در همهی معاملات نکنید.
بیایید نگاهی بیندازیم به اظهارنظر پائول جونز- تریدر افسانه ای- درباره مواضع خود:
من هر روز فرض میکنم که تمامی تحلیل های من اشتباه خواهد بود!
این جمله نشان دهنده این است که حتی بزرگ ترین تحلیلگران ارز دیجیتال هم بر روی استراتژی ها و معاملات خود اطمینان صد در صد ندارند.
۵. نادیده گرفتن شرایط بحرانی بازار ارز دیجیتال
گاهی در بازار ارز دیجیتال، شرایطی حاکم میشود که حتی با استفاده از تحلیل تکنیکال هم نمیتوان دید مناسبی نسبت به شرایط بازار پیدا کرد. قوی سیاه (black swan) یا هر شرایط غیرقابل پیش بینی که در بازار بوجود میآید، شرایط بحرانی در بازار است.
در نهایت، بازارها توسط میزان عرضه و تقاضا هدایت میشوند و شرایط بحرانی در بازار زمانی پیش میآید که یکی از این دو، به شدت ناموزون باشد.
تریدرهای مبتدی و افرادی که به تازگی تحلیل تکنیکال را آغاز کردهاند، میخواهند در این شرایط نیز، بازار را با همان ابزارهای مرسوم تحلیل کنند. اما تریدرهای موفق و حرفهای میدانند که در این شرایط، تحلیل تکنیکال نمیتواند ابزار مطمئنی برای تحلیل رفتار قیمت ارزهای دیجیتال باشد.
۶. قطعی دانستن تحلیل تکنیکال در بازار ارز دیجیتال
تجزیه و تحلیل فنی با موارد مطلق سروکار ندارد، بلکه با احتمالات سرو کار دارد. به این معنی که هر زمان استراتژی خود را مبنی بر رویکرد تکنیکال موردنظر تنظیم میکنید، هیچگاه تضمینی برای رفتار بازار مطابق انتظار شما وجود نخواهد داشت. شاید تجزیه و تحلیل شما نشان دهد که احتمال حرکت بازار به سمت بالا یا پایین بسیار زیاد است. اما باز هم این مورد قطعیت صد در صدی ندارد.
۷. تقلید کورکورانه از سایر تریدرهای ارز دیجیتال
یکی دیگر از اشتباهات رایج در تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال، تقلید کورکورانه از سایر تریدرهاست.
اگر میخواهید مهارت خود را بهبود ببخشید، یکی از راههای توسعه مهارت در تحلیل بازار، نگاه کردن به تحلیل سایر تحلیلگران باتجربه میباشد. اما نباید از آنها پیروی کرد.
درعین حال اگر میخواهید تحلیل گر خوبی شوید باید نقاط قوت خودتان را هم بشناسید و براساس آن پیشرفت کنید. در واقع این چیزی ست که شما را به عنوان یک تریدر ارز دیجیتال از بقیه تریدرها متفاوت میکند.
اگر مصاحبه های معامله گران ارز دیجیتال موفق را بخوانید، مطمئناً متوجه خواهید شد که آنها استراتژی های کاملاً متفاوتی دارند. در حقیقت ممکن است یک استراتژی برای فردی سودآور باشد و برای تریدر دیگری زیان به بار آورد.
روش های بی شماری برای کسب سود از بازارهای ارز دیجیتال وجود دارد. شما فقط باید متوجه شوید که کدام یک از آنها بیشتر به شخصیت و سبک معاملهگری شما می خورد.
جمع بندی
در این مقاله تعدادی از اشتباهاتی که معمولا بین تحلیل گران تکنیکال رواج دارد را معرفی کردیم. برای تبدیل شدن به یک تریدر موفق در بازار ارزهای دیجیتال باید به این نکات توجه کرد. معامله گری و خرید و فروش در بازار رمزارزها کار سادهای نیست. برای حرفهای شدن در این بازار باید مهارتهای زیادی را فرا گرفت. این کار نیاز به تمرین زیادی دارد. با توجه به نوسانات بالای ارز ها در این بازار، در صورتی که مهارت تحلیلی خود را بالا ببرید، سود بسیار بالایی در انتظار شما خواهد بود.
دیدگاه شما