بعضی از افراد تهاجمی یا Aggressive هستند و قادرند ریسک بیشتری کنند در حالی که افراد دیگری خیلی آرام و محافظهکار conservative هستند. بعضی از افراد دوست دارند سودهای کوچک اما همیشگی داشته باشند در حالی که اشخاص دیگری همیت نمیدهند کمی ضرر کنند تا یک سود بزرگ به دست آورند.
اهمیت نقطه ورود در فارکس
می باشد که تریدر در آن نقطه یک آیتم معاملاتی را خریداری میکند و یا می فروشد.
نقطه ورود معمولا بخشی از بدنه یک استراتژی است که تریدر به منظور به حداقل رساندن میزان ریسک سرمایه گذاری و بدور از احساسات آن را از قبل مشخص کرده است.
یک نقطه ورود خوب و مناسب غالبا اولین و مهمترین گام در انجام یک معامله موفق و رسیدن به سود مناسب و مورد انتظار می باشد. بهترین نقطه ورود کاملا بستگی به سبک و سیاق معامله گری و استراتژی معاملاتی تریدر بستگی دارد و از دیدگاه هر معامله گری متفاوت است. برای پیدا کردن نقطه ورود مناسب روشها و رویکردهای مختلفی وجود دارد که در ادامه مبحث اهمیت نقطه ورود در فارکس به آنها خواهیم پرداخت.
چرا در فارکس نقطه ورود دارای اهمیت است؟
ببینیم که اهمیت نقطه ورود در فارکس چیست؟ و چرا زیاد به آن پرداخته می شود؟ به بیان ساده می توان اینطور گفت که چنانچه قصد انجام یک سرمایه گذاری را دارید، باید در یک معامله ، خرید یا فروش انتخاب بهترین سبک های معامله گری مشارکت نمایید و برای دستیابی به آیتم معاملاتی مورد نظر، نیاز دارید تحت یک قیمت (خرید یا فروش) معامله مورد نظر خود را انجام دهید که به آن قیمت نقطه ورود گفته می شود.
تا حدودی به اهمیت نقطه ورود در فارکس پی بردیم. اجازه دهید با یک مثال پیش برویم.
یک تریدر در مورد یک کالای معاملاتی تحقیق و بررسی انجام می دهد اما به این نتیجه می رسد که قیمت مناسب خرید نمی باشد و چنانچه قیمت تا جای مشخصی پایین بیاید خرید می کند، این نقطه همان نقطه ورود است.
صبوری و انتظار برای رسیدن زمان مناسب جهت دستیابی به بازده مناسب از معامله که به نسبت ریسک و ریوارد در انتخاب بهترین سبک های معامله گری فارکس شناخته شده است. اهمیت نقطه ورود در فارکس به این دلیل حائز اهمیت است که رابطه مستقیم با میزان سود دهی و کاهش درصد ریسک دارد.
منظور از نقطه ورود مناسب چیست؟
بعد از بررسی نقطه ورود در فارکس ببینیم که منظور از نقطه ورود مناسب چیست؟
عموما نقاط خوب ورود به بازارهای جذاب و پرطرفدار مثل فارکس بعد از یک حرکت کوتاه ضد روند ایجاد می گردند.
تریدرها می توانند ار ابزارهایی چون خطوط روند، مووینگ اوریج و همینطور شاخص ها جهت تعیین نقاط ورود مناسب استفاده نمایند.
از جمله استراتژی هایی که می توانیم برای نقطه ورود مناسب استفاده کنیم، خطوط روند هستند که جهت شناسایی سطوح حمایت و مقاومت استفاده می شود و مبین اهمیت نقطه ورود در فارکس می باشند.
اندیکاتورهایی چون مووینگ اوریج، RSI و همچنین MACD نیز در تعیین نقطه ورود کمک می کنند اندیکاتورها استراتژی ورود را تایید می کنند. چنانچه ملاحظه می فرمایید هر چه بیشتر پیش می رویم اهمیت نقطه ورود در فارکس بیشتر جلوه گری می نماید.
آیا می توان در فارکس در هر زمان وارد پوزیشن شد؟
در پاسخ به این سوال باید بگوییم که خیر نمی توان در هر زمانی که بخواهیم وارد پوزیشن شویم.اما چرا؟
یکی دیگر از جنبه هایی که اهمیت نقطه ورود در فارکس به خوبی در آن به نمایش درمی آید زمانهای طلایی است که تریدرها باید از آن بهره ببرند و وارد پوزیشن شوند و همینطور نوع استراتژی است که انتخاب می کنند. عامل مهم دیگرانتخاب زمان مناسب جهت ورود به پوزیشن است.
اینکه چه نوع آیتم معاملاتی را انتخاب می کنید را حتما باید مد نظر قرار دهید. برای مثال چنانچه طلا را بخواهید معامله کنید به دلیل آنکه نوسانات زیادی دارد می تواند سود و ضرر شما را خیلی جابجا کند پس باید در نظر داشت که زمان عامل مهمی است و این نکته که هر یک از بازارهای معاملاتی که باز می شوند می توانند بر روی قیمت طلا به عنوان یکی از آیتم های معاملاتی پر سود تاثیرگذار باشد.
ساعات کار بازارهای مالی فارکس که در کشورهای مختلف، متفاوت می باشد بعلاوه، نوع استراتژی که شما برای معاملات خود طراحی کرده اید از عوامل تاثیر گذار و نقطه ورود در فارکس به شمار می آیند. البته انتخاب بروکر معتبر و گرفتن مشاوره مناسب نیز قطعا می تواند کمک موثری باشد تا با انتخاب درست آیم معاملاتی و ورود مناسب به بازار به سود و موفقیت برسید.
در پوزیشن های شرطی می توان نقطه ورود مشخص کرد؟
تا به اینجا اهمیت نقطه ورود در فارکس را از جهات مختلف مورد بررسی قرار دادیم در این بخش قصد داریم که به بررسی ارتباط پوزیشن های شرطی و اهمیت نقطه ورود در فارکس بپردازیم. بینیم که آیا در پوزیشن های شرطی می توان نقطه ورود مشخص کرد یا خیر. بله در پوزیشن های شرطی می توان نقطه ورود مشخص کرد.
استفاده از پوزیشن های شرطی در معاملات فارکس در واقع هنر معامله گری است چرا که مفاهیم مهمی چون حمایت، مقاومت و شکستها را که همگی از عناصر اساسی و پایه ای در تحلیل فنی در فارکس هستند را در خود در بر دارد. چهار اردری که در این بخش مد نظر ما هستند و بیان کننده اهمیت نقطه ورود در فارکس هستند، عبارتند از buy limit، Sell limit،Sell stop و buy stop. ، buy stop limit و sell stop limit
استفاده از این چهار اردر کاملا سلیقه ای است و بسته به نوع سیستم معاملاتی که یک تریدر استفاده می کند دارد اما این به معنای برتری یکی بر دیگری نمی باشد.
سخن پایانی
اهمیت نقطه ورود در فارکس به عنوان یکی از موثرترین گامهای ورود به معامله می باشد و چنانچه با دقت و بررسی های لازم انجام شود در رسیدن به سود و موفقیت در معاملات بسیار موثر خواهد بود.
در ادامه عواملی را که می توانند بر اهمیت نقطه ورود در فارکس تاثیر گذار باشید را ذکر کردیم. گفته شد که انتخاب یک بروکر معتبر چگونه می تواند ما را در انتخاب درست آیتم معاملاتی و همچنین ورود مناسب و بجا در بازار جهت انجام یک معامله موفق کمک کند.
با امید به آنکه مقاله فوق به شما عزیزان خواننده دید مثبتی در جهت اهمیت نقطه ورود در فارکس داده باشد.
با اشتراک گذاری نظرات و پیشنهادات خود ما را دلگرم سازید. همچنین اگر پرسشی در این خصوص و یا نیاز به مشاوره در زمینه بازار فارکس داشتید، مشاورین بروکر نیکس در اسرع وقت از طریق چت آنلاین پاسخگوی شما عزیزان خواهند بود .
آموزش انواع تحلیل Technical در بورس و فارکس
میتوان گفت پرایس اکشن پایه و اساس تحلیل تکنیکال است. در معامله گری به سبک پرایس اکشن، تریدر تنها از داده های نمودار قیمت برای تعیین نقاط ورود و خروج خود به معامله استفاده می کند. برای کار با استراتژی price Action نیازی به اندیکاتورها نداریم، در نتیجه تاخیر ارسال سیگنالها روی تصمیم گیری ما اثر نمی گذارد.
انواع تحلیل Technical
پرایس اکشن Price Action به معنی عملکرد قیمت یا حرکات قیمت است. معامله گری به سبک پرایس اکشن به این صورت است که تریدر یا معامله گر تنها از داده های قیمت در تحلیل بازار و تعیین معاملات خود استفاده می کند. در این روش معامله گر کاری به ابزارهای جانبی مثل نمودارهای اندیکاتور و اسیلاتور ندارد. پرایس اکشن در تحلیل تکنیکال، به عنوان پایه و اساس محسوب می شود. اگرچه آموزش پرایس اکشن فارکس و بورس، کمی زمان بر بوده و نیاز به تمرین بیشتری دارد، اما در نهایت بسیار ساده تر و عملی تر از روش های دیگر است.
نکات کلیدی انواع تحلیل Technical براساس سایت Investopedia
1-price Action به حرکت صعودی (رو به بالا) و حرکت نزولی (رو به پایین) قیمت اشاره دارد که در طی زمان بصورت طبیعی بر روی چارت بروکر شما تشکیل شده است. در مرحله اول نیاز است که مفهوم روند صعودی و نزولی را درک کنید.
2- برای قابل فهم تر شدن روند در price action، باید از نمودارهایی با نماهای ظاهری مختلف استفاده کرد. نمودار خطی انتخاب بهترین سبک های معامله گری ، نمودار شمعی و نمودار میله ای.
3- اجزای سازنده تحلیل تکنیکال و الگوهای نمودار از price Action گرفته می شوند. همچنین ابزارهای تحلیل تکنیکال مثل میانگین متحرک که از آن برای پیش بینی معاملات آینده استفاده می شود، از طریق پرایس اکشن محاسبه می شوند.
برای دریافت 20 درصد بونوس بر روی ثبت نام در آمارکتس کلیک کنید و در بروکر رگوله شده ثبت نام نمایید.
نحوه معامله با انواع تحلیل Technical
برای آموزش price Action، ابتدا باید با چند مفهوم مقدماتی آشنا شویم :
1-خطوط حمایت و مقاومت: که به زبان ساده همان حداکثر و حداقل قیمت در یک تایم فریم مشخص مثلا هفتگی یا روزانه در نمودار قیمت است.
2-خطوط روند: از اتصال کف ها و سقف های قیمت به یکدیگر روند بازار مشخص میشود که تغییرات قیمت و وجود شکست ها شناسایی می شود.
پیشنهاد میکنیم جهت کسب اطلاعات بیشتر در مورد ماهیت حمایت و مقاومت و خطوط روند ؛ مطالب آموزشی « آموزش سطوح حمایت و مقاومت » و «تشخیص روند بازار» را در سایت گوگل فارکس مطالعه فرمایید.
3- الگوهای کندل استیک: آرایش کندل ها در کنار هم می تواند تریدر را در پیش بینی تغییرات قیمت کمک کند. مثلا کندلهای با شادو بلند ، فشار شدید خریداران یا فروشندگان را نشان می دهد و اولین مرحله از شروع روند صعودی و نزولی در بازار است.
شروع به کار با استراتژی انواع تحلیل Technical
برای شروع ابتدا باید یک نمودار قیمت، بدون هرگونه ابزار، یا اندیکاتور اضافه را درنظر بگیریم. معمولا نمودارهای شمعی ژاپنی به خاطر حجم زیادی از اطلاعات قابل نمایش، کاربرد بیشتری دارند. کندل های نزولی و صعودی باید در نمودار مشخص باشند. سپس محدوده های حمایت و مقاومت را رسم می کنیم. سپس خط روند اصلی بازار را میکشیم .میبایست با تحلیل اطلاعاتی از جمله : محدوده قیمت ها، سقف ها و کف های قیمت ، الگوهای شمعی، شکست یا تایید خط روند، حرکت بعدی بازار را مشخص کرده و نقطه ورود خود را به معامله مشخص کنیم.
نکات کلیدی انواع تحلیل Technical
1- به جای در نظر گرفتن یک خط افقی سویینگ (حمایت و مقاومت)، باید یک رنج یا انتخاب بهترین سبک های معامله گری محدوده سویینگ در نظر بگیرید. با این روش بسیاری از نویزهای موجود در بازار را حذف کرده و به تحلیل واقعی تری دست می یابید. مطابق با عکس زیر:
2- تجزیه و تحلیل کف ها و قله ها بسیار مهم هستند. نحوه و روند تغییرات و همینطور محل بالاترین قله ها و… مواردی هستند که باید به آنها توجه کنید.
3- به قیمتی که در آن وارد معامله می شوید، بسیار دقت کنید. هر معامله گری روشی برای ورود دارد. مثلا با ترسیم محدوده سویینگ و تعیین نقاط عرضه و تقاضا پیش بینی مطمئن تری برای ورود به معامله داشته باشید.
4- نمودار قیمت و وضعیت کندل ها یک سری اطلاعات نسبی به شما می دهد. از آن به عنوان یک الگوی قالبی استفاده نکنید. سعی کنید مفهومی عمل کنید و همیشه آخرین کندل ها را با کندل های قبلی خود مقایسه کنید.
5- اندازه شاخک ها، شدوهای صعودی و نزولی، نسبت بین شاخک و بدنه و موقعیت بدنه کندل ؛ چهار عامل کلیدی در تحلیل صحیح نمودار قیمت هستند.
6- ساعت بروکر و زمان بسته شدن کندل تاثیری روی تحلیل ندارد، اگرچه در ظاهر تایم فریم های مختلف تفاوت هایی را با هم نشان می دهند.
7- بازارهایی را انتخاب کنید که الگوهای پرایس اکشن صحیحی در آنها مشاهده شود و نوسانات غیرمنطقی نداشته باشند.
مزایا و معایب انواع تحلیل Technical
پرایس اکشن یک سیستم بسیار منطقی است، تریدرها برای تعیین نقاط ورود و خروج در این سیستم از قوانین کاملا واضح و مشخصی استفاده می کنند. بهترین بخش این استراتژی عدم نیاز به استفاده از اندیکاتورها است. این یعنی ترید راحت تر و با محدودیت کمتر. علاوه بر اینکه اندیکاتورها ممکن است گاهی با توجه به نوع سهم و حرکت آن اطلاعات غلط به ما بدهند و اینکه سیگنال های اندیکاتورها عموما با تاخیر ارسال می شوند.
البته معامله گری به سبک پرایس اکشن معایبی هم دارد. اول اینکه آموزش مفاهیم پرایس اکشن و تحلیل تکنیکال به روش پرایس اکشن، نیاز به صرف وقت و تمرین بسیار دارد. باید استراتژی ها را به صورت عملی پیاده کنید و نقاط قوت و ضعف انتخاب بهترین سبک های معامله گری آنها را شناسایی کنید. در تحلیل تکنیکال به روش پرایس اکشن شما مسئول کامل تصمیم گیری های خود هستید. حتی تحلیل دو تریدر از یک نمودار قیمت می تواند متفاوت باشد. در عین حال الگوها گاهی اوقات درست از آب در نمی آیند، در واقع برای تایید گرفتن از الگو باید به آن فرصت بدهید. اتوماتیک کردن استراتژی Price Action دشوار است و اگر بخواهید از ربات های معامله گر استفاده کنید، پیدا کردن یک استراتژی Price Action سازگار با آن دشوار خواهد بود.
در مجموع می توانیم بگوییم اگرچه پرایس اکشن یک استراتژی کامل است، اما آموزش پرایس اکشن در بورس و فارکس، نیاز به صرف وقت و تمرین بسیار دارد و در نهایت سبک بهتری از معامله را پیش روی شما قرار می دهد.
آموزش معامله گری به سبک اسمارت مانی – استراتژی Smart Money در بازارهای مالی
بیشک بازارهای مالی، مکان رقابت اصلی بین استعدادهای برتر جهانی برای تعیین جهت و روند سرمایههای بزرگ است و چون روشها و تکنیکهای معاملهگری زیادی تاکنون معرفی شده است، مطرح کردن جدیدترین و قویترین سبک معاملهگری به صورت عملی و کاربردی، نیاز جامعه معاملهگران را برآورده میسازد. در این آموزش یاد خواهیم گرفت که چگونه سبک اسمارت مانی را در بازارهای مالی به صورت زنده به کار ببریم و همگام با بانکها و موسسات معامله کنیم.
آموزش معامله گری به سبک اسمارت مانی – استراتژی Smart Money در بازارهای مالی
آموزش ویدئویی مورد تائید فرادرس
فایل PDF یادداشت های ارائه مدرس
ابراهیم غوابش
مدرس بازارهای مالی
مهندس ابراهیم غوابش به عنوان مدرس نمونه در بازارهای مالی به ویژه سبک اسمارت مانی شناخته شدهاند و همچنین در زمینههای هوش مصنوعی، چندین اثر و مقاله بینالمللی دارند. ایشان از سال ۱۳۹۵ به طور رسمی وارد بازارهای مالی شدهاند و بر مهارتهای استراتژیهای معاملاتی RTM ،ICT و اسمارت مانی در بازارهای مالی مختلف مسلط هستند.
توضیحات تکمیلی
امروزه، برای سرمایهگذاران بازارهای مالی ثابت شده است که با پیشرفتهای به دست آمده در تکنولوژی اینترنت، تجارتهای عادی بازارهای مالی به سمت تجارت مجازی (فارکس، ارز دیجیتال، سهام و. ) سوق داده شده است. میزان سود و زیان مالی افراد در بازارهای مالی به شدت به روش معامله آنها وابسته است. بانکهای بزرگ، موسسات و سرمایهگذاران (مارکت میکرها)، تاثیرگذاران اصلی این بازارها هستند.
حتما این گفته را بارها شنیدهاید که هرچه حرکتهای دشمن قابل پیشبینیتر باشد، بهتر میتوان او را شکست داد. مارکت میکرها یا همان بزرگان بازار، عامدانه روشهای معاملهگری بیاستفاده (تکنیکال کلاسیک، تکنیکال مدرن و اسرار ایچیموکو و. ) را در انتخاب بهترین سبک های معامله گری دسترس عموم به صورت رایگان و فراوان قرار میدهند تا معاملهگران خرد از آنها در جهت معامله خود استفاده کنند و از بزرگان این بازار شکست بخورند. این در حالی است که درباره روش نوین اسمارت مانی (Smart Money) یا همان پول هوشمند منبع کاملی در دسترس عموم وجود ندارد.
خوشبختانه، افرادی از داخل این مجموعههای بانکها و مارکت میکرها، خارج شدهاند و اسرار معاملهگری آنها را فاش کردند. در این فرادرس دقیقا از روشهای مارکت میکرها استفاده میشود و بر اساس رد پای آنها در تغییرات قیمت، بهترین نقاط ورود به معامله را پیشنهاد میدهیم.
هدف این آموزش ارائه بهترین سبک پولسازی اسمارت مانی از بازارهای مالی است. در این روش، ما با نگاهی متفاوت به چارت قیمت، یک سبک قدرتمند معاملاتی را آموزش میدهیم و به شما نشان میدهیم که چگونه موسسات بزرگ با دقت در موقعیتهای خود وارد و خارج میشوند. در این سبک معاملات، هیچ حدس و گمانی وجود ندارد. قطعا اهمیت و ضرورت این سبک برای کسانی که در این بازار حضور دارند اثبات شده است، زیرا آنها میدانند گروهی که با روشهای رایج و بیاستفاده در بازار حضور دارند، در انتها یا به عنوان بازنده از این بازار خارج میشوند یا راه آنها را به سوی معاملهگران بزرگ باز میکنند.
بیشک بازارهای مالی، مکان رقابت اصلی بین استعدادهای برتر جهانی برای تعیین جهت و روند سرمایههای بزرگ است و چون روشها و تکنیکهای معاملهگری زیادی تاکنون معرفی شده است، مطرح کردن جدیدترین و قویترین سبک معاملهگری به صورت عملی و کاربردی، نیاز جامعه معاملهگران را برآورده میسازد. در این آموزش یاد خواهیم گرفت که چگونه سبک اسمارت مانی را در بازارهای مالی به صورت زنده به کار ببریم و همگام با بانکها و موسسات معامله کنیم.
انواع تریدر کدامند؟ اسکالپ، روزانه، سوئینگ، پوزیشن؟
انواع تریدر؟ مگر تریدرها انواع دارند؟ مگر نباید یک سبک معاملاتی را انتخاب کنیم و به آن پایبند باشیم؟ پاسخ تمام این سوالات را در این مطلب جامع خواهید فهمید.
یادم است، در اوایل روزهایی که شروع به ترید کرده بودم، اصلاً نمیدانستم استایلهای معاملاتی مختلفی وجود دارد و با توجه به مطالب آموزشی پراکندهای انتخاب بهترین سبک های معامله گری که از اینترنت بدست آورده بودم، به محض دیدن یک کف یا سقف، شروع به ترید میکردم؛ من اصلاً هیچ توجهی به تایم فریم و اینکه هدفم از این ترید چیست نمیکردم. من نمیدانستم چه استایلی مناسبم است و در نهایت : من نمیدانستم انواع تریدر وجود دارد.
«هر تریدری منحصر به فرد است»
۸ میلیارد انسان در جهان وجود دارد (البته شاید موجودات فضایی هم وجود داشته باشند 😂) و هیچ کدام از این تعداد، مثل دیگری نیست.
حتی دوقولوهای همسان نیز دارای اثر انگشت متفاوت هستند.
در دنیای معاملهگری نیز قضیه همین است. در درس پلن معاملاتی به صورت کامل متوجه شدید که تا چه حد توجه به شخصیت خودتان مهم است.
فقط برای مثال در این درس:
بعضی از افراد تهاجمی یا Aggressive هستند و قادرند ریسک بیشتری کنند در حالی که افراد دیگری خیلی آرام و محافظهکار conservative هستند. بعضی از افراد دوست دارند سودهای کوچک اما همیشگی داشته باشند در حالی که اشخاص دیگری همیت نمیدهند کمی ضرر کنند تا یک سود بزرگ به دست آورند.
حال که متوجه شدیم نمیتوان هیچ دو شخصی را وادار کرد که یکسان ترید کند، به انواع تریدر میپردازیم، در بازار با توجه به شخصیت اشخاص، ۴ نوع تریدر به صورت کلی وجود دارد. یعنی اشخاص مختلف با آزمون و خطاهای بسیار در نهایت به این ۴ نوع ترید رسیدهاند. پس شما نیز پس از آگاهی از این سبکها، یکی از آنها را انتخاب کنید. پس به سراغ انواع تریدر میرویم:
اسکالپینگ (Scalping)
اسکالپینگ شبیه به فیلمهای اکشن و ترسناک است که شما را در جایتان میخکوب میکند. این روش بسیار سریع، پر از هیجان و ذهنپریش است. این روش به دلیل سریع باز و بسته کردن پوزیشن محبوب است، یعنی شما یک تریدر را از چندین ثانیه تا چندین دقیقه باز نگه میدارید.
هدف یک اسکالپر، گرفتن مقدار کمی از تغییرات است، فرضاً در بازار فارکس حدود ۵ پیپ و در بازار ارزهای دیجیتال، در حد ۰.۰۵ درصد. یک اسکالپر این کار را به اندازهای که در روز وقت دارد، انجام میدهد.
پس متوجه شدیم، اسکالپر تعداد ترید بالا را میگیرد اما اندازه تغییرات قمیتی هر کدام کم است.
دلیل محبوبیت این روش چیست؟
تغییرات کوچک در بازار همیشه وجود دارند اما تغییرات بزرگ نه!
به دلیل اینکه در این روش شما باید پای چارت میخکوب شوید، این روش به درد اشخاصی میخورد که وقت آزاد زیادی دارند. این متود به تمرکز فوقالعاده بالایی نیاز دارد، پس به محیط خود توجه کنید، اگر در محیطی تریدر میکنید که شلوغ است یا تمرکز ندارید، باید محیط را مناسب کنید. معمولاً تریدرهای اسکالپر، حجم معاملاتی بالایی دارند اما پوزیشن را با سود کمتر به سرعت میبندند.
به دلایل زیر ممکن است سبک «اسکالپینگ» مناسب شما باشد :
- شما سریع تریدر کردن و هیجان آن را دوست دارید.
- اینکه چندین ساعت پای چارت بشینید، برایتان مقدور است.
- شخصی صبور نیستید و دوست ندارید برای ترید طولانیمدت صبر کنید.
- توانایی فکر کردن سریع را دارید و میتوانید به سرعت جهت خود را تغییر دهید.
- رابطه مغز و انگشتان سریعی دارید (برخی اشخاص فاصله زیادی بین فکر کردن و اقدام کردن دارند)
- فکر میکنید در کارهایی مثل جراهی موفق میشدید!(اسکالپینگ بسیار شبیه به جراهی یا خنثی کردن بمب است، کاری که نیازمند تمرکز بالا و دقت در اجرا است)
به دلایل زیر ممکن است سبک «اسکالپینگ» مناسب شما نباشد :
- در محیطهای سریع (مثل خیابان، اتوبان و …) به سادگی اضطراب و استرس میگیرید
- نمیتوانید خود را به نشستن پای چارت برای ساعتها متعهد کنید.
- ترجیح می دهید کمتر ترید کنید اما سود آن زیاد باشد.
- دوست دارید زمان خود را صرف تحلیل کلیت بازار کنید.(معمولاً برای اشخاصی که علاقه زیاد به تحلیل کردن دارند، این سبک معاملاتی مناسب نیست)
نکات تکمیلی در مورد اسکالپ:
فقط نمادهای با شناوری بالا را ترید کنید
- جفتارزهایی در فارکس مثل : EUR/USD , GBP/USD , USD/CHF , USD/JPY و طلا برای اسکالپ مناسب هستند.
- در ارزهای دیجیتال نیز BTCUSDT , ETHUSDT , BNBUSDTو هر کوینی که دارای حجم معاملات خوب در تایم فریمهای پایینتر است.
فقط در زمانی ترید کنید که بازار حجم خوبی دارد
- اگر در فارکس ترید میکنید، همپوشانی سشنها مثل همپوشانی توکیو و لندن یا سشن نیویورک برای اینکار بسیار خوب است.
- اگر در بازار ارزهای دیجیتال هستید، سشن آسیا یا زمانی که بازار چین باز میشود و همچنین بازار نیویورک برای ترید زمان خوبی است.
حواستان به کمیسیون باشد
- اگر در بازار فارکس قصد اسکالپ کردن دارید، حتماً توجه کنید اسپرد بروکر مناسب اینکار باشد. متاسفانه اکثر بروکرها برای اسکالپ مناسب نیستند اما سعی کنید حتیالمقدور از حساب ECN استفاده کنید که نقاط ورود با احتساب کمیسیون دقیق باشند.
- در بازار کریپتو در صرافیای کار کنید که برای اسکالپ مناسب باشد و بتوانید ترید خود را به خوبی کنترل کنید.
سعی کنید روی یک نماد تمرکز کنید
اسکالپ کردنن بسیار سریع و خشن است! به همین دلیل بهتر است روی یک نماد تمرکز کنید و باقی نمادها را کنار بگذارید. فکر اینکه به طور همزمان چند نماد را اسکالپ کنید نوعی خودکشی است!
بعد از مدتی که با یک نماد خو گرفتید، میتوانید نمادهای دیگری نیز برای کار اضافه کنید.
مطمئن شوید مدیریت سرمایه را رعایت میکنید
این موضوع برای تمام سبکهای معاملاتی صادق است اما از آنجایی که شما در سبک اسکالپینگ، تعداد زیادی ترید میکنید، باید حتماً به قوانید مدیریت ریسک و سرمایه پایبند باشید.
حواستان به اخبار مهم باشد
به دلیل اتفاقاتی که در هنگام اخبار میافتد، مثل Slippage و واید شدن و … در فارکس یا دامپ ناگهانی و کرش در بازار ارزهای دیجیتال؛ باید شش دنگ حواستان انتخاب بهترین سبک های معامله گری به اخبار باشد.
همانطور که در درس خطرات ترید در اخبار توضیح دادیم، قبل از شروع ترید تمام اخبار آن روز را بررسی کنید و حواستان به وقایع باشد.
تریدر روزانه (Day Trader)
ترید روزانه مخصوص انواع دیگری از تریدرهاست که تمایل دارند ترید خود را در بازه یک روزه انجام دهند.
Day trading هم نوع دیگری از تریدهای کوتاه مدت است اما توافتش با اسکالپ این است که معمولاً این تریدرها یک ترید در روز انجام میدهند.
اول روز در سشنی معین، ترید خود را با توجه به تحلیل میگیرند و در انتهای روز با سود یا زیان از معامله خارج میشوند و اصلاً پوزیشن را برای روز بعد باز نمیگذارند.
این روش نیز برای معاملهگرانی مناسب است که وقت کافی در روز برای تحلیل، اجرا و رصد معامله خود دارند.
وقتی این مقاله را تا انتها خواندید و متوجه شدید، سوئینگ تریدینگ برای شما خیلی کند و اسکالپینگ برای شما خیلی سریع است، به این روش فکر کنید.
شما ممکن است یک تریدر روزانه باشید اگر:
- دوست دارید ترید خود را در بازه یک روزه نگه دارید.
- وقت کافی برای تحلیل بازار در ابتدای روز دارید و همچنین میتوانید در باقی روز آن را رصد کنید.
- دوست دارید بدانید در پایان روز بالاخره برنده بودهاید یا بازنده.
شما ممکن است یک تریدر روزانه نباشید اگر:
- بازه طولانیتر یا بازه کوتاهتر را برای ترید دوست دارید.
- وقت کافی برای تحلیل بازار و مانیتور کردن آن در باقی روز ندارید.
- یک شغل ثابت در روز دارید.
مواردی که باید در مورد ترید روزانه در نظر بگیرید:
از آخرین اخبار روز برای گرفتن یک جهت خاص در بازار مطلع باشید.
باید خود را در مورد اخبار بروز نگه دارید تا بتوانید تصمیم درستی در ابتدای روز بگیرید.
آیا فکر میکنید وقت کافی برای پای چارت نشستن را دارید؟
اگر یک شغل ثابت دارید، به این نکته توجه کنید که چطور قرار است زمان بین کار و ترید خود را مدیریت کنید. شما که قصد ندارید به دلیل باز کردن چارت در ادارهتان، رئیس شما را اخراج کند؟
انواع ترید روزانه
تریدرهای روزانه برای برهمندی از نهایت سود در روز، معمولاً چندین استراتژی دارند.
معامله با روند
معامله با روند یعنی وقتی شما در تایمفریم بالاتر روند کلی را دیدید، به محض اینکه روند کلی را تشخیص دادید، به تایمفریم پایینتر رفته و دنبال موقعیت برای ورود در جهت روند بگردید. در انواع تریدر این نوع بسیار مرسوم است.
ابتدا روند کلی را تشخیص داده و سپس به تایم فریم بالاتر نگاه کنید.
حتماً یادتان است که در درست ترید با مولتی تایم فریم این موضوع را توضیح دادیم.
سپس فرضاً در یک تایمفریم جفت مثل ۱۵ دقیقه وارد شوید:
معامله خلاف روند
معامله خلاف روند بسیار شبیه به معالمه در جهت روند است با این تفاوت که انواع تریدر در این نوع معاملات بعد از تعیین روند کلی، به دنبال موقعیتهای خلاف جهت آن هستند.
ایده این بخش این است که ما پایان روند را پیدا کنیم و زودتر از بقیه وارد شوید. البته این شیوه ریسک بالاتری دارد.
به عنوان مثال ما در این تصویر میبینیم که روند به مدت طولانی نزولی بوده است و حالا بازار خسته است. ما به دنبال یک موقعیت برای صعود هستیم.
ما توانستیم پایان روند و خستگی بازار را تشخیص دهیم و در تایم فریم پایینتر یک نقطه ورود بهینه پیدا کنیم.
از آنجایی که تفکر ما ضد روندی است، ما در تایمفریم پایینتر، مثل ۱۵ دقیقه، به دنبال ورود به پوزیشن عکس هستیم. همانطور که میبینید در ادامه، یک ورود بسیار عالی در تصویر زیر داشتهایم.
تریدرهایی که از این استراتژی استفاده میکنند، باید در تشخیص این مورد بسیار سریع عمل کنند تا نقاط ورود بهینه تر باشند.
باز هم تاکید میشود که این روش ریسکیتر است.
ترید در بازار رنج
در انواع تریدر نوعی دیگر وجود دارد که گاهی اوقات به معامله در کانال ارجاع داده میشود (زیرا کانال نیز نوعی رنج جهتدار است). این روش با تشخیص پرایس اکشنی وضعیت حال حاضر بازار شروع میشود.
یک تریدر پرایس اکشن در چارت را تشخیص میدهد تا بتواند های و لو ها را مشخص کند.
فرضاً اگر قیمت به یک سطح مقاومتی نزدیک می شود باید به فکر فروش بود یا برعکس.
تریدرهای رنج برای خود حد ضرر تعیین میکنند تا از خطرات احتمالی در امان باشند.
ترید شکست
ترید با شکست زمانی است که قیمت مدتی در ناحیه رنج بوده و حالا شما امیدوارید ناحیه رنج شکسته شود.
طراحی سیستم معاملاتی مناسب
طراحی سیستم معاملاتی مناسب شاید یکی از بزرگترین دغدغه های سرمایه گذاران در بازار سرمایه به حساب آید و نکته جالب این است که بسیاری از سرمایه گذاران اصلا به این موضوع توجهی ندارند و شاید یکی از دلایل از دست دادن سرمایه در بورس صرفا به همین موضوع ختم شود.
یکی از الزامات معامله گری در بازار سرمایه اینه که شخص معامله گر دارای یک سیستم معاملاتی مناسب و مکتوب در بازار باشه و بر اساس اون سیستم معاملاتی، معاملاتش رو تنظیم کنه. عدم طراحی سیستم معاملاتی مناسب در بازار شبیه اینه که بدون اینکه شنا بلد باشید برید در یه جای عمیق شنا کنید. در این حالت احتمال از بین رفتن تقریبا 100% هست. در بازارهای مالی هم سرمایه گذار بدون طراحی یک سیستم معاملاتی مناسب قادر به حفظ سرمایش تو بازار نیست و هیجان بازار هم طوریه که ممکنه کل سرمایش رو به راحتی از دست بده. سیستم معاملاتی میتونه به کار سرمایه گذار نظم بده و جلوی هر عامل منفی اثرگذار در روحیه سرمایه گذار رو بگیره و به همین جهت معامله گر میتونه بدون استرس و هیجان تو بازار معامله کنه و در واقع با پیش آمدن هر وضعیتی بدونه که قدم بعدی چیه و باید چیکار کنه. پس طراحی سیستم معاملاتی به عنوان یک نیاز است و برای هر سرمایه گذاری لازم و ضروری می باشد.
مراحل طراحی سیستم معاملاتی
مرحله اول: بازه زمانی خاص خود را انتخاب کنید.
اولین مرحله در طراحی سیستم معاملاتی انتخاب بازه زمانی برای معامله است. بازه زمانی به کار رفته در نرم افزارهای تحلیل تکنیکال بین 15دقیقه تا 1 ماه هست و هر معاملهگری هم میتونه بستگی به تجربهای که تو بازار داره و یا جنس معاملاتش (اینکه معامله گر ترجیح نمیده کوتاه مدت، میان مدت و یا بلند مدت معامله کنه)، یکی از بازههای زمانی رو به دلخواه انتخاب کنه. به عنوان مثال تحلیلگری که رو نمودارهای هفتگی کار میکنه نمیتونه طول مدت سرمایه گذاریش رو یک ماهه در نظر بگیره و کوتاه مدت معامله کنه و به همین دلیل هم نیاز نیست که هر روز بره سایت های بورسی رو چک کنه و ببینه قیمت سهمش چنده و بازار در مورد اون سهم چی میگه. پس اولین قدم اینه که شخص بازه زمانی سرمایه گذاری رو تعیین کنه.
مرحله دوم: روند را تشخیص دهید و از آن تایید بگیرید.
مرحله دوم در طراحی سیستم معاملاتی مناسب تشخیص شروع روند است. به نظر من تشخیص شروع یک روند کار نسبتا سختیه و صرفا با ابزارهایی که برای تحلیل تکنیکال استفاده میشه نمیشه شروع روند رو حدس زد. البته تو بحث امواج الیوت و شمارش موج ها میشه انتهای موج 5 رو همراه با مشاهده واگرایی ها تشخیص داد ولی ممکنه خطاهایی هم داشته باشه و از طرفی زمان زیادی هم برای شروع روند صرف بشه. پس بهتره که با همون شرایط رایجی که در خصوص تشکیل روند انتخاب بهترین سبک های معامله گری در بازار وجود داره (در روند صعودی: سقف ها بالاتر و کف ها بالاتر و در روند نزولی: سقف ها پایین تر و کف ها پایین تر) شروع روند رو حدس بزنیم. بزارید یه نکته رو در خصوص روند بگم. در کل دیدگاه معامله گرا مبنی بر اینکه یه روند غالب در بازار وجود داره موجب ایجاد نظم در معاملات میشه و همین هم موجب معاملات موفقتری در بازار می شه و در نهایت هم از معاملات هیجانی و استرس زا هم دوریم. البته در تشخیص شروع روند ممکنه قیمت ها بالاتر بره ولی روند تایید میشه و آدم با خیال راحت تری میتونه سهم رو بخره چون تشخیص یک روند شروع کار هست انتخاب بهترین سبک های معامله گری و بعد از اون باید قدم های بعدی برداشته بشه.
مرحله سوم: نسبت ریسک و ریوارد خود را تعیین کنید:
مرحله سوم در طراحی سیستم معاملاتی مناسب تعیین R/R درمعاملات است در مبحث ریسک به ریوارد توضیح دادیم که سرمایه گذار با چه نسبتی از حد سود و ضرر قادره یه معامله موفق در بازار داشته باشه. در بحث طراحی سیستم های معاملاتی هم باید میزان ریسک معامله ای که قراره توش بریم رو تعیین کنیم. حالا این میزان ریسک میتونه درصدی از حجم پول سرمایه گذاری باشه (دیدگاه عامیانه در بین سرمایه گذاران در خصوص تعیین میزان ریسک) و یا بر مبنای تحلیل تکنیکال و تعیین نسبت R/R باشه. به عبارت دیگه سرمایه گذار باید بدونه که با رسیدن به حد ضرر، قراره چه تصمیمی برای سرمایه گذاری بگیره و این موضوع رو از قبل به صورت مکتوب داشته باشه.
مرحله چهارم: مقدار سرمایه ای که قصد ورود به سهم را دارید تعیین کنید:
چهارمین مرحله در طراحی سیستم معاملاتی مناسب تعیین مقدار سرمایه لازم برای ورود به سهم است. در انتخاب بهترین سبک های معامله گری این مرحله لازمه تعیین کنیم که چه میزان سرمایه ای رو باید وارد سهم کنیم و از خودمون بپرسیم که قراره خرید رو یکباره انجام بدیم و یا برای اون هم برنامه ریزی داشته باشیم. یعنی خرید پله ای با معیار های موجود داشته باشیم و یا از روش های دیگه ای استفاده کنیم. یه نکته رو در این خصوص بهتون یادآور میشم که در خرید پله ای حتما پتانسیل های سهم رو هم مد نظر داشته باشید و بعد از اون میانگین قیمت خرید خودتون رو کاهش بدید. چون حس زیان گریزی موجب میشه که چون دوست ندارید زیان شناسایی کنید دست به خریدهای مجدد میزنید در صورتی که اون سهم اصلا سهم خوبی نیست و حساسیت بی مورد رو اون سهم دارید.
مرحله پنجم: نقاط ورود و خروجتان را مشخص کنید.
بعد از اینکه چهار مرحله اول رو با موفقیت پشت سر گذاشتید باید قادر به تشخیص محدوده مناسب برای ورود به سهم باشین. عموما افرادی که درگیر بازارند نقاط ورود به سهم رو با اندیکاتورها تعیین میکنند هر کسی هم به نوع خودش از یه ابزاری استفاده میکنه و به همین دلیل هم عموما فصل مشترکی بین همه سرمایه گذارا در تعیین نقطه ورود مناسب وجود نداره. به نظر من تعیین یه نقطه مناسب برای خرید سهم نباید صرفا با این روش صورت باشه و معامله گر در کنار این ابزارها باید روند حرکتی سهم و رفتار خریدارا و فروشنده ها رو هم در نظر گرفته و سپس تاییدی برای خرید سهم بگیره. اینجاست که میشه یک نقطه بهینه برای خرید سهم رو تشخیص داد. برای تعیین قیمت فروش هم میتونیم از مقاومت های استاتیک و داینامیک تو بازار استفاده کنیم. یعنی هر زمانی با یه مقاومت رو به رو هستیم ببینیم شرایط عرضه سهم توسط فروشندگان به چه صورت هست و سپس تصمیم درست رو بگیریم. عده ای هم هستند که در این شرایط خروج پله ای رو در نظر میگیرند تا بتونن حداکثر سود رو ببرند و از طرفی ریسک خودشون رو هم کاهش بدن و عده ای هم از تریل کردن استفاده میکنند.
مرحله ششم: از سیستمتان استفاده کنید و با آزمون و خطا کارایی آن را افزایش دهید.
آخرین مرحله از طراحی یک سیستم معاملاتی تست سیستم می باشد. در این مرحله عملیات سیستم رو مکتوب کنین و طبق اصول و ضوابطی که تعیین کردید جلو برید و هیچ وقت سعی نکنید اصول رو زیر پا بگذارید. سیستم معاملاتی که طراحی کردین رو چند بار تست کنید و هر بار سعی کنید که اون رو بهینه کرده و کارایی رو بالا ببرین. برای تست سریع تر هم میتونید از دیتاهای چند ماه گذشته استفاده کنید و فکر کنید که به صورت واقعی دارید معامله انجام میدین. به همین ترتیب قادرید سیستمی که طراحی کردید رو جلوتر تست بگیرید و انتخاب بهترین سبک های معامله گری مشکلاتی که داره رو تشخیص بدین و سیستم معاملاتیتون رو تقویت کنید.
ثبت معاملات ضامن داشتن یک سیستم معاملاتی خوب
خب تا به اینجای کار توضیح دادیم که چگونه باید یک سیستم معاملاتی خوب را طراحی کنیم و ملزومات داشتن یک سیستم معاملاتی خوب چیست اما نکته ای که باید در نظر داشت این است که آیا صرفا داشتن یک سیستم معاملاتی کافی است یا خیر. توصیه می شود که در کنار داشتن سیستم معاملاتی مناسب حتما کار ثبت معاملات را هم دنبال کنید. نوشتن برخی از پارامترها در هنگام سرمایه گذاری کمک میکند که معاملات خود را بهتر مدیریت کنید. در زیر برخی از مواردی که نیاز به ثبت است را با هم مرور میکنیم:
دیدگاه شما