تحلیل عوامل بنیادی بر بازار سهام


تحلیل بنیادی

در این دسته بندی از سایت تکنیک (teknek.ir) بنا داریم تا تحلیل بنیادی شرکت های که در بازار سرمایه هستند را انجام دهیم و به صورت رایگان در اختیار شما قرار دهیم
این نوع تحلیل اصلا چیست و به چه دردی می خورد ؟
به روش تحلیل بنیادی ، تحلیل ریشه‌ ای پایه‌ ای و یا اساسی هم می‌ گویند. همان‌ طور که از اسم آن هم مشخص است، در این روش سرمایه‌ گذار عوامل اصلی اثرگذار بر قیمت سهام شرکت را مورد بررسی قرار داده و بر اساس آن، تصمیم‌ گیری می‌ کند که آیا سهام شرکت مذکور برای سرمایه‌ گذاری مناسب است یا خیر؟ در مقالات قبلی، عوامل اثرگذار بر قیمت سهام را معرفی کردیم و گفتیم به‌ طور کلی سه دسته عوامل بر قیمت سهام یک شرکت تأثیر گذارند: الف. عوامل محیطی، ب. عوامل مرتبط با صنعت، ج. عوامل درونی شرکت در تحلیل بنیادی ، سرمایه‌ گذار پس از بررسی و تحلیل عوامل سه‌ گانه اثرگذار بر قیمت سهام یک شرکت، ارزش واقعی یا اصطلاح ارزش ذاتی سهام آن شرکت را تعیین می‌ کند. سپس با مقایسه ارزش ذاتی سهام آن شرکت با قیمت فعلی آن در بورس، در خصوص خرید، فروش یا نگهداری آن سهم تصمیم‌ گیری می‌ کند.

ورود و خروج به موقع از بازار

بنر تبلیغ دوره آموزش ایچیموکو

شرکت پتروشیمی نوری سهام نوری

عمل کرد نوری در صورت مالی 9 ماه سال 1400 چگونه بود ؟

گزارش فعالیت ماهانه سهام فولاد

تحلیل و برسی گزارش فعالیت ماهانه سهام فولاد

تحلیل و برسی گزارش فعالیت ماهانه سهام نوری

گزارش فعالیت ماهانه سهام نوری : پتروشیمی نوری در دوره یک ماهه منتهی به 31 تیر ماه 1400، مبلغ 6,122.8 میلیارد تومان درآمد داشته است که

سهام نوری 1400/04/30

برسی صورت مالی 3 ماه سهام نوری

در این تحلیل بنیادی از سایت تکنیک ( teknek.ir ) به برسی صورت مالی 3 ماه سهام نوری و پیش بینی سود سازی نوری به ازای هر سهم در سال 1400 می پردازیم

تحلیل تکنیکال چیست؟

تحلیل تکنیکال

در بازار آشفته این روزهای ایران, سرمایه گذاری در بورس یکی از راه های مناسب برای کسب سود است. برای ورود به این بازار پر فراز و نشیب می توان از دو روش استفاده کرد, که عبارتند از سرمایه گذاری مستقیم و غیرمستقیم. در روش اول، شخص سرمایه گذار می بایست اقدام به خرید و فروش سهام کند. این در حالیست که در روش دوم یا همان سرمایه گذاری غیرمستقیم (که بیشتر مناسب افرادی است که وقت و دانش کافی برای انجام معاملات و تحلیل تکنیکال بازار را ندارند) صندوق های سرمایه گذاری و سبدگردانی اختصاصی انجام می شود.

همان طور که گفته شد ورود به بازار بورس مستلزم داشتن اطلاعات کافی در حوزه‌های مرتبط با بورس و سرمایه‌گذاری است. این اطلاعات در کنار دانش بورسی می تواند موفقیت در بورس را ممکن کند. اطلاعات کافی باید به همراه استفاده از تحلیل‌های مورد نیاز برای بررسی وضعیت بازار سهام و همچنین پیگیری اخبار مرتبط باشد تا سرمایه‌گذاری به صورت هوشمندانه انجام شود و ریسک‌های موجود را کاهش دهد. تحلیل بنیادی و تکنیکال مهم‌ترین روش‌های مورد استفاده فعالان بازار بورس برای شناخت و انتخاب بهتر گزینه‌های سرمایه‌گذاری در بورس هستند. در این مطلب قصد داریم به بررسی تحلیل تکنیکال بپردازیم.

برای رسیدن به این هدف ابتدا باید بتوان به دو سؤال مهم پاسخ داد!

۱.تحلیل تکنیکال چیست؟
۲.چه کاربردی دارد؟

تحلیل تکنیکال

تحلیل تکنیکال بورس

به طور کلی می توان گفت تحلیل تکنیکال با استفاده از نمودار و اطلاعات مرتبط مانند قیمت و حجم، و همچنین تکنیک‌ها و ابزارهای مختلف به ارزیابی وضعیت کلی بازار و سهام مختلف می‌پردازد. در ادامه به تعریف کاملی از آن می‌پردازیم.

تحلیل تکنیکال در واقع یک استراتژی معاملاتی برای ارزیابی سرمایه‌گذاری‌ها و تعیین فرصت‌های معامله با تجزیه و تحلیل روندهای آماری است که از فعالیت‌های معاملاتی مانند تحرکات قیمتی و حجم معاملات استفاده می‌کند.

تجزیه و تحلیل تکنیکال می‌تواند بر روی هر نوع اوراق بهاداری که دارای سوابق تاریخی معاملاتی است مورد استفاده قرار گیرد. این موارد می‌توانند شامل اوراق سهم، آتی، کالا، ، و سایر اوراق بهادار باشند. اما این ابزار بیشتر برای تحلیل سهام مورد معامله در بازار بورس استفاده می‌شود.

تجزیه و تحلیل تکنیکال یک استراتژی معاملاتی است که سرمایه‌گذاری‌ها را ارزیابی و فرصت‌های معاملاتی را با روندهای قیمتی و الگوهای دیده شده بر روی نمودارها مشخص می‌کند.

تجزیه و تحلیل تکنیکال بیان می‌کند که فعالیت‌های معاملاتی گذشته و تغییرات قیمتی یک سهم می‌تواند نشانه‌های ارزشمندی از تحرکات آتی قیمت سهم باشد.

طی سالیان متمادی از زمان پیدایش تحلیل تکنیکال تا امروزه هزاران الگو و تکنیک مورد استفاده در تحلیل تکنیکال گسترش یافته است. تحلیلگران تکنیکال بسیاری از این الگوها و تکنیک‌ها را باهم ترکیب می‌کنند تا به استراتژی بهینه معاملاتی خود دست یابند و با استفاده از استرانژی خود به خرید و فروش سهام بپردازند.

فرضیات اصلی تحلیل تکنیکال چیست؟

همان طور که چارلز داو هم عنوان کرده است، اولین و مهم‌ترین فرض در تحلیل تکنیکال این است که قیمت، همه اطلاعات را نشان می‌دهد. در حقیقت تحلیل تکنیکال بر تحلیل آماری نوسانات قیمت تکیه می‌کند و تلاش می‌کند تا با دیدن الگوها و روندهای قیمتی گذشته و حال، روند قیمت آینده را پیش‌بینی کند. داو همچنین معتقد است که در بازارهای کارا عواملی که بر قیمت سهام تاثیرگذارند مشخص است و در هر نقطه از زمان قیمت همه اطلاعات مورد نیاز معامله‌گران را در اختیار آن‌ها قرار می‌دهد. با این که ممکن است این فرضیه در حالت کلی درست باشد اما امکان نوسان قیمت سهم در کوتاه‌مدت یا بلندمدت توسط اخبار یا اطلاعیه‌ها وجود دارد. در حالتی که کارایی بازار تا حد کمی وجود داشته باشد تحلیل تکنیکال به خوبی قابل استفاده است.

یکی دیگر از فرضیات تحلیل تکنیکال که توسط داو بیان شده است این است که نوسانات قیمتی بازار تصادفی نیستند و الگوها و روندها طی زمان تکرار می‌شوند. این فرضیه نشان می‌دهد که روندها در کوتاه‌مدت و بلندمدت به وجود می‌آیند و معامله‌گران را قادر می‌سازند تا با استفاده از تحلیل این روندها کسب سود کنند.

امروزه تحلیل تکنیکال بر ۳ اصل استوار است:

۱.قیمت همه چیز را نشان می دهد:

بسیاری از منتقدان تحلیل تکنیکال این موضوع را که تنها در نظر گرفتن تحرکات قیمتی تحلیل عوامل بنیادی بر بازار سهام برای پیش‌بینی رفتار سهم کافی است و عوامل بنیادی مورد توجه قرار نمی‌گیرند را قبول ندارند. تحلیل تکنیکال معتقد است که همه چیز از جمله اصول بنیادی نیز در قیمت سهم مشخص است و توجه به آن سبب حذف سایر عوامل قبل از تصمیم‌گیری برای تحلیل عوامل بنیادی بر بازار سهام سرمایه‌گذاری است. تنها چیزی که مهم است تحرکات قیمتی است که میزان عرضه و تقاضای بازار را نشان می‌دهد.

۲.قیمت در روند نمودار حرکت می‌کند:

تحلیلگران تکنیکالی معتقدند که قیمت‌ها در روندهای کوتاه‌مدت، میان‌مدت و بلندمدت، حرکت و روندهای گذشته را تکرار می‌کنند.

۳.گذشته تمایل دارد تا تکرار شود:

طبیعت روند قیمت بدین گونه است که تکرار شود. در واقع براساس روانشناسی بازار و احساساتی مانند ترس و هیجان، چرخه های قیمتی گذشته تکرار می‌شود. تحلیلگر تکنیکال با استفاده از نمودارها احساسات را تحلیل می‌کند و متعاقب آن به تحلیل روند قیمتی نمودار سهام می‌پردازد. برخی از ابزارهای تحلیل تکنیکال برای روندهای ۱۰۰ ساله است که مورد استفاده قرار گرفته‌اند؛ زیرا تحلیلگران بر این باورند که نمودار سهام، روندهای قیمتی خود را تکرار می‌کنند.

تحلیل تکنیکال

نحوه استفاده از تحلیل تکنیکال

تحلیل تکنیکال چگونه مورد استفاده قرار می‌گیرد؟

تحلیلگر تکنیکال تلاش می‌کند تا برای هر نوع اوراق بهادار تحرکات قیمتی را پیش‌بینی کند. او می‌تواند در کنار استفاده از قیمت سهم، حجم معاملات سهم را نیز برای تحلیل خود به کار برد. در هر صنعتی از بازار، هزاران الگو و سیگنال وجود دارد که در تحلیل تکنیکال به کار می‌رود. برخی از ابزارها و اندیکاتورها بر تعیین وضعیت فعلی بازار تمرکز می‌کنند و برخی دیگر بر وضعیت آینده بازار. برای مثال حدود حمایت و مقاومت بر تعیین قدرت یک روند و جهت احتمالی حرکت آن استفاده می‌شود.

محدودیت‌های تحلیل تکنیکال

با توجه به اینکه فرضیه بازار کارا از فرضیات اساسی تحلیل تکنیکال است، یکی از محدودیت های آن نیز می تواند باشد. طبق این فرضیه قیمت‌های بازار، همه اطلاعات گذشته و حال را منعکس می‌کند و بنابراین هیچ راهی برای کسب منفعت از روندهای بازار نیست مگر اینکه بازار کارایی کامل نداشته باشد. تحلیلگران بنیادی معتقدند که بازار می‌تواند کارا باشد، اما همه اطلاعات در قیمت گذشته و حال وجود ندارد و قیمت‌ها تصادفی حرکت می‌کنند.

دومین انتقاد از تحلیل تکنیکال این است که این روش در برخی از اوقات کاربرد دارد. برای مثال اگر معامله‌گران حد ضرر مشابهی برای یک سهم خاص در نظر بگیرند، با رسیدن سهم به قیمت نزدیک حد ضرر بسیاری از سهامداران شروع به فروش می‌کنند و این موضوع سبب می‌شود که قیمت سهم پایین بیاید و پیش‌بینی‌ها را تایید کند و اینگونه برداشت شود که روند پیش‌بینی شده تحلیل تکنیکال درست بوده است.

مهم ترین تفاوت بین تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال چیست؟

تحلیل تکنیکال و بنیادی پرکاربردترین روش‌های معاملاتی هستند. هر دوی این روش‌ها برای جستجو، بررسی، پیش‌بینی و انتخاب اوراق بهادار و سهام هستند و مانند هر روش سرمایه‌گذاری دیگری حامیان و منتقدان خود را دارند.

نوع بنیادی آن روشی است که ارزش ذاتی سهام را ارزیابی می‌کند و دارای نگاه کلی از شرایط اقتصاد، صنایع، شرایط مالی و مدیریتی شرکت‌ها است و همه موارد مالی شرکت از جمله دارایی ها، بدهی ها، درآمد و مخارج برای تحلیل بنیادی مهم است.

تحلیل تکنیکال از این حیث با آنالیز بنیادی متفاوت است که قیمت و حجم سهام را تنها ورودی‌های این روش می‌توان برشمرد. در این مورد تلاش نمی‌شود تا ارزش ذاتی سهام تعیین شود و به جای آن از نمودار سهام استفاده می‌شود تا با مشخص کردن الگوها و نمودار، رفتار سهم در آینده نشان داده شود.

سخن آخر:

با توجه به مطالب عنوان شده در این مطلب می‌توان نتیجه‌گیری کرد تحلیل تکنیکال می‌تواند یکی از کاربردی‌ترین روش‌های مورد استفاده برای ارزیابی وضعیت بازار و سهام باشد. با توجه به وجود ابزارها و تکنیک‌های مختلف موجود در این روش همه افراد می‌توانند برای انتخاب گزینه‌های سرمایه‌گذاری خود از آن استفاده کنند و به پیش‌بینی روند قیمت‌ها بپردازند. این نوع تحلیل قابلیت دارد تا در همه بازارهای موجود مانند بازار بورس، طلا، سکه و … به کار رود.

آموزش تحلیل فاندامنتال (تحلیل بنیادی) کامل و جامع

آموزش تحلیل فاندامنتال

استفاده از رویکرد تحلیل بنیادی در معاملات مدت‌هاست که موضوع بحث بین پیروان آن و کسانی است که اثربخشی این روش را در تعیین ارزش ذاتی سهام زیر سوال می‌برند. به جای اینکه در این بحث جانبداری کنیم، به جای اینکه یک معامله گر چگونه می تواند از تحلیل بنیادی بهره مند شود، تمرکز می کنیم. ما نقاط قوت و ضعف تحلیل فاندامنتال را به عنوان ابزار معامله گر مورد بحث قرار خواهیم داد و موقعیت هایی را که یک معامله گر می تواند از تکنیک های اساسی برای تصمیم گیری سرمایه گذاری استفاده کند، برجسته می کنیم.

اقلام کلیدی
معامله گرانی که از تحلیل بنیادی برای انجام ارزیابی سهام استفاده می کنند، داده های مربوط به محیط اقتصادی فعلی، سلامت مالی شرکت و رقبای شرکت را بررسی می کنند.
معامله گران از داده هایی که کشف می کنند برای تعیین ارزش ذاتی سهام استفاده می کنند.
یک معامله گر با تعیین اینکه آیا یک سهم کمتر از ارزش گذاری شده، بیش از حد ارزش گذاری شده یا قیمت گذاری صحیحی دارد، می تواند سهام را از نظر پتانسیل آن به عنوان یک سرمایه گذاری سودآور ارزیابی کند.
معامله گران گاهی اوقات تجزیه و تحلیل بنیادی را با تحلیل تکنیکال ترکیب می کنند تا به آنها کمک کند زمان و نحوه تصمیم گیری سرمایه گذاری خود را مشخص کنند.


مکانیک تجارت بنیادی

رویکرد اساسی برای ارزش گذاری یک شرکت مبتنی بر مطالعه عمیق اقتصاد، صنعتی که شرکت در آن فعالیت می کند و خود شرکت است. معامله گر از داده های این تحلیل برای پیش بینی تحولات بازار و تعیین ارزش ذاتی سهام شرکت استفاده می کند.

معامله‌گر همچنین می‌تواند از تحلیل بنیادی به‌عنوان ابزاری برای کمک به پیش‌بینی ارزش آتی سهام و تعیین اینکه آیا سهام بیش از ارزش یا کمتر از ارزش‌گذاری شده است، استفاده کند. یک تحلیل موفق می‌تواند فرصت‌های سرمایه‌گذاری را که هنوز توسط بازار به‌عنوان یک کل شناخته نشده‌اند، آشکار کند و می‌تواند به معامله‌گر در انجام یک سرمایه‌گذاری سودآور کمک کند.

از نظر روش‌شناسی، معامله‌گر می‌تواند از تحلیل عوامل بنیادی بر بازار سهام رویکردهای مختلف به عنوان بخشی از تحلیل بنیادی یک سهام استفاده کند. برای مثال، معامله‌گر می‌تواند گروه‌های صنعتی را با گروه‌های صنعتی دیگر یا شرکت‌های درون آن گروه‌ها را با یکدیگر مقایسه کند.

نمونه هایی از تحلیل بنیادی در تجارت

توانایی یک معامله گر برای اعمال موفقیت آمیز تحلیل بنیادی به عوامل متعددی بستگی دارد. یک نقطه شروع خوب، در نظر گرفتن سود بالقوه تجارت هدفمند است. درک روش‌های مختلفی که تحلیل بنیادی می‌تواند به شما در شناسایی معاملات بالقوه سودآور کمک کند و درک اینکه چرا این معاملات می‌توانند سودآور باشند، مهم است.

در اینجا دو مثال از نحوه استفاده از تحلیل بنیادی برای شناسایی سرمایه گذاری های بالقوه سودآور آورده شده است.

سهام تاسیس شد

شرکت‌های تاسیس شده، صندوق‌های سرمایه‌گذاری مشترک و سایر سازمان‌های مالی بزرگ، حرکت‌های بزرگی در بازارهای مالی انجام می‌دهند و می‌توانند به عنوان سبد سازان برای سرمایه‌گذاران عمل کنند. در این حالت، سود معامله گر به عنوان جبران ریسک های انجام شده عمل می کند.

راه‌های زیادی وجود دارد که می‌توانید از تحلیل بنیادی برای تعیین اینکه آیا سرمایه‌گذاری در سهامی که به صورت عمومی معامله می‌شود، پتانسیل سود دارد یا خیر، استفاده کنید. هدف این است که تمام اطلاعات مختلفی را که می تواند بر قیمت سهام تأثیر بگذارد، سنجید.

اول، معامله گران به محیط اقتصادی فعلی نگاه می کنند، که شامل رویدادهای داخلی و جهانی است که می تواند شرکت و قیمت سهام آن را تحت تاثیر قرار دهد. به عنوان مثال، آیا درگیری های منطقه ای (مانند جنگ یا اعتصابات کارگری) وجود دارد که می تواند بر توانایی شرکت در به دست آوردن مواد مورد نیاز برای تولید تأثیر بگذارد؟ آیا عوامل کلان اقتصادی وجود دارد که بر ساختار قیمت گذاری شرکت تأثیر می گذارد، مانند افزایش نرخ بهره یا تورم؟ پیش بینی کل صنعت این شرکت چیست؟ آیا عوامل مخربی وجود دارد که می تواند بر جایگاهی که شرکت در آن فعالیت می کند تأثیر منفی بگذارد؟

گام بعدی در تحلیل بنیادی تجارت، انجام تحقیقات گسترده در مورد خود شرکت است. داشتن درک روشنی از مدل کسب و کار شرکت و نحوه کسب درآمد از آن مهم است. معامله‌گران صورت‌های مالی شرکت را بررسی می‌کنند و صورت‌های جریان نقدی، صورت‌حساب درآمد و ترازنامه‌های شرکت را برای حداقل دو سال گذشته بررسی می‌کنند. در طول این بررسی، معامله‌گر به دنبال نشانه‌های واضح رشد، مدیریت مؤثری است که بتواند با هر عامل منفی اقتصاد کلان مقابله کند، و هر مزیت رقابتی که شرکت دارد که می‌تواند رشد آینده را پیش ببرد.

در نهایت، معامله گر رقبای شرکت را به روشی مشابه تحلیل بنیادی که قبلا برای شرکت انجام شده است، تجزیه و تحلیل می کند. معامله گر یافته ها را هم برای شرکت هدف و هم برای رقبای آن مقایسه می کند تا همه شرکت ها را به عنوان سرمایه گذاری های بالقوه رتبه بندی کند. در این مرحله از تحلیل بنیادی، معامله گر ممکن است متوجه شود که شرکت پتانسیل سرمایه گذاری خوبی را ارائه می دهد یا شرکت رقیب پتانسیل بهتری را ارائه می دهد. یا، پس از تأمل، معامله گر ممکن است تصمیم بگیرد که هیچ یک از سهام بررسی شده سرمایه گذاری خوبی در این زمان نخواهد بود.

عرضه های عمومی اولیه

یک عرضه اولیه عمومی (IPO) می تواند فرصتی را برای معامله گران فراهم کند تا از اختلاف قیمت سهام تحلیل عوامل بنیادی بر بازار سهام و قیمتی که در نهایت با آن تسویه می شود، نقد شوند. به عنوان یک معامله گر، درآمد شما جبران ریسکی است که متقبل می شوید.

در حالی که معامله‌گران می‌توانند از بسیاری از تکنیک‌های تحلیل بنیادی که در بالا ذکر شد استفاده کنند، این تکنیک‌ها به تنهایی ممکن است برای ارزیابی کامل پتانسیل سود یک IPO کافی نباشد. IPO ها می توانند عوامل خطری داشته باشند که تحلیل بنیادی ممکن است قادر به اندازه گیری آنها نباشد. به عنوان مثال، انجام یک تحلیل بنیادی برای IPOها در صنایع نسبتاً جدید می تواند چالش برانگیز باشد زیرا داده های تاریخی کمی در مورد آن صنعت برای اهداف بررسی و مقایسه وجود دارد.

همچنین، قیمت سهام IPO گاهی اوقات به دلیل پوشش رسانه‌ای شدید افزایش می‌یابد. برخی از سرمایه گذاران تحت تأثیر غریزه گله قرار می گیرند و بدون انجام تحقیقات و بررسی های لازم در یک IPO سرمایه گذاری می کنند. این می تواند منجر به افزایش قیمت اولیه سهام شود، قیمتی که پس از شروع معامله سهام به سرعت کاهش می یابد.

ملاحظات خاص

تحلیل بنیادی معمولاً به عنوان یک روش تصمیم گیری تاکتیکی و کوتاه مدت استفاده نمی شود. تجزیه و تحلیل فنی معامله گران را قادر می سازد تا چشم اندازی از بازار به دست آورند و حرکت درست را در زمان مناسب انجام دهند، در حالی که تحلیل بنیادی باید به صورت استراتژیک و در دوره های طولانی تر اعمال شود.

تحلیل بنیادی به معامله گر کمک می کند تا اطلاعاتی در مورد وضعیت کلی بازار و جذابیت یک اوراق بهادار خاص در مقایسه با سایر اوراق بهادار به دست آورد. با این حال، برخی از سرمایه گذاران ترجیح می دهند از تحلیل تکنیکال برای تعیین دقیق زمان و نحوه واکنش به اطلاعات حاصل از تحلیل بنیادی استفاده کنند.

تحلیل عوامل بنیادی بر بازار سهام/ نسبت قیمت به درآمد در ارزنده‌ترین حالت‌

تحلیل عوامل بنیادی بر بازار سهام/ نسبت قیمت به درآمد در ارزنده‌ترین حالت‌

به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری فارس، بازار سرمایه در ماه‌های گذشته منتظر مشخص شدن برنامه دولت برای اقتصاد کشور بود، گشایش های صورت گرفته در اقتصاد کشور به واسطه عملکرد خوب تیم اقتصادی دولت در زمینه فروش نفت و افزایش درآمدهای مالیاتی و کاهش وابستگی به اوراق بدهی و حتی تسویه بخشی از بدهی دولت قبل به بانک مرکزی، اقدامات مثبت دولت در زمینه اقتصاد بوده است که بر روی بازار سرمایه نیز تاثیر فراوانی گذاشته است.

بورس در هفته های گذشته با مشاهده اقدامات جدی دولت در زمینه کنترل تورم و کاهش کسری بودجه، رنگ و بوی صعود به خود گرفته و افزایش قیمت‌های جهانی نیز در این مسیر به رشد بازار سهام کمک زیادی کرده است. بورس در 75 روز گذشته توانسته 270 هزار واحد در شاخص کل صعود را تجربه کند و از نیمه بالایی کانال 1.2 میلیون واحدی به نیمه بالای کانال 1.4 میلیون واحدی برسد.

این رشد 22 درصدی در این بازه زمانی از ابتدای بهمن ماه و مشخص شدن برنامه دولت در سال جدید و با شروع کار کمیسیون تلفیق بودجه آغاز شده است. در این مدت بازارهای رقیب بازار سرمایه مانند طلا، ارز، سکه، خودرو، مسکن و غیره چنین بازدهی نداشته‌اند.

طبق تجربه‌ای که در ماه‌های گذشته در بازار سهام ایجاد شده است، اندک گشایشی در وضعیت اقتصادی می‌تواند منجر به بازگشت اعتماد سهامداران به بازار سرمایه، انجام معامله با پول‌های پارک شده سرمایه گذاران در کارگزاری ها و ورود پول جدید به بازار شود. در صورتی که این اتفاقات مانند دو ماه گذشته رخ دهد، می توان امیدوار به ایجاد یک روند صعودی و متعادل در بازار باشیم.

* عوامل بنیادی رشد بازار سهام را فریاد می‌زنند

بازار برای رشد از نظر بنیادی به یکی از بهترین حالت ها رسیده و نرخ p/e بازار (نسبت قیمت به درآمد) به محدوده ۷ رسیده است. برای اغلب نمادهای بنیادی، این عدد که به صورت آینده نگر محاسبه شده است، در محدوده ۳ یا ۴ قرار گرفته که ارزندگی سهم ها را نشان می دهد. به عبارت دیگر، این اعداد و ارقام که از نظر تحلیل بنیادی بازار را مورد ارزیابی قرار می دهد، فروش در این وضعیت را توجیه ناپذیر می‌داند.

تعیین تکلیف نرخ ارز نیمایی (نرخ مفروضات اغلب شرکت های ارزی و صادراتی و دارای تسعیر) ورود نقدینگی به بورس را تا حدود زیادی تسهیل کرده است. شرایط 20 ماهه گذشته بازار سرمایه اغلب سهامداران را به نقد بودن و انتظار جهت مشخص شدن موضوعات اثر گذار بر بازار تشویق کرده است.

* بازارهای جهانی عامل‌ موثر بر بورس ایران

بازارهای جهانی یکی از مولفه هایی است که بیشترین میزان تاثیر را بر بازار سرمایه ایران گذاشته است. به عبارت دیگر، بازار جهانی همواره مولفه ‌ای بسیار اثرگذار بر بازار سرمایه ایران بوده و سال ۱۴۰۱ نیز از این موضوع مستثنی نیست.

در این موضوع، بیات، کارشناس بازار سرمایه، در گفت‌‌و‌گو با خبرنگار اقتصادی خبرگزاری فارس درباره گشایش‌های اقتصادی در ماه های گذشته گفت: ورود سرمایه، تجهیزات، نوسازی، ورود نقدینگی، مهارت و غیره منجر به رشد اقتصادی و ایجاد یک زنجیره ارزش در صنایع مختلف خواهد شد و این موضوع می‌تواند در بسیاری از صنایع بورسی ما اثرگذار باشد.

وی ادامه داد: در شرایط فعلی این گشایش‌های اقتصادی باید در کنار تحولات جهانی دیده شود. در دو سال گذشته سیاست‌های اقتصادی دولت آمریکا و مخصوصا فدرال رزرو تاثیر زیادی بر قیمت های جهانی فلزات اساسی داشته و همین مساله نیز موجب تغییر در صنایع ایران شده است. به نظر من عوامل و متغیرهای داخلی تحت تاثیر متغیرهای خارجی و بین‌ المللی عمل می‌‌کنند.

به نظر می رسد، در سال 1401 در صورت تثبیت نرخ ارز و اجرای مصوبات ده گانه درخصوص نرخ خوراک و تسعیر بانک‌ها تا پایان تیرماه، شرکت های بنیادی و صنایع پالایشی روند روبه رشدی می توانند داشته باشند.

شش اصل پایه‌ای در تحلیل بنیادی

یکی از موضوعاتی که ذهن فعالان بازار سرمایه را درگیر خود می‌کند، استراتژی مناسب برای انتخاب سهام و پوزیشن مناسب خرید و فروش است.

شش اصل پایه‌ای در تحلیل بنیادی

سعید امیرشاه‌کرمی

یکی از موضوعاتی که ذهن فعالان بازار سرمایه را درگیر خود می‌کند، استراتژی مناسب برای انتخاب سهام و پوزیشن مناسب خرید و فروش است. انتخاب استراتژی مناسب باعث می‌شود فرد معامله‌گر علاوه بر نظم در سیستم معاملاتی، از نظر آرمش روحی و روانی نیز شرایط خوبی را تجربه کند. برای انتخاب استراتژی مناسب در ابتدا باید فرد ابزار تحلیل خود را انتخاب کند. روش‌های رایج برای تکنیک‌های معامله‌گری عبارتند از تحلیل به روش فاندامنتال (بنیادی)، تکنیکال و پرایس اکشن (الگوهای قیمتی) یا ترکیبی از تکنیک‌های مذکور باشد. در این یادداشت تلاش بر این است به بررسی اجمالی تکنیک فاندامنتال بپردازیم.

تکنیک فاندامنتال روشی است به منظور محاسبه ارزش ذاتی اوراق بهادار با در نظر گرفتن عوامل اقتصادی و مالی مرتبط. یک تحلیلگر بنیادی علاوه بر آنکه بر عملکرد یک شرکت تمرکز می‌کند باید شرایط کلان اقتصادی، شرایط شرکت‌های رقیب و همچنین شرایط بازار مواد اولیه و بازار فروش شرکت را به صورت مداوم رصد کند. یک تحلیلگر برای آنکه با استفاده از تکنیک بنیادی، نتیجه مطلوب را به دست آورد لازم است 6 اصل مهم را مدنظر قرار بدهد. این اصول عبارتند از:

1- انتخاب سهام بر اساس تحولات بازار‌های جهانی: تحولات بازارهای جهانی بر سودآوری شرکت‌ها به‌خصوص صادراتی محور‌ها تاثیر فراوان می‌گذارد. یک تحلیلگر باید روزانه تغییرات اقتصاد جهان را مورد ارزیابی قرار بدهد. آمار اشتغال و نرخ بیکاری اقتصاد‌های بزرگ را به صورت ماهانه بررسی کند. تراز تجاری اقتصاد‌های بزرگ را مورد بررسی قرار بدهد، تحولات نرخ بهره و سیاست‌های پولی و مالی اقتصاد‌های بزرگ به خصوص امریکا (فدرال رزرو) را به صورت ماهانه و فصلی تجزیه و تحلیل کند، عرضه و تقاضا و معاملات بازار‌‌های جهانی به خصوص کامودیتی‌ها را به‌صورت روزانه بررسی کند (می‌توان از سایت investing.com به منظور بررسی تغییر قیمت‌های جهانی و همچنین استفاده از تحلیل‌های موثر برآن‌ها استفاده کرد.)

2- انتخاب سهام بر اساس شرایط اقتصادی کشور: یک معامله‌گر باید نگاه ویژه‌ای به شرایط اقتصادی و سیاسی کشور داشته باشد. سیاست‌های کلان اقتصادی، نرخ مواد اولیه، نرخ حامل‌های انرژی، نرخ ارز مرجع (دلار)، نرخ تورم، نرخ مالیات صنایع و. از جمله مواردی هستند که باید به خوبی مورد بررسی قرار بگیرند. همچنین سیاست‌های خارجی و تهدید‌ها و فرصت‌های اثر‌گذار بر صادرات و واردات نیز باید در حیطه‌ تحلیل یک فرد معامله‌گر قرار بگیرد.

3- انتخاب سهام بر اساس معاملات و گزارش‌های بورس کالا: اکثر شرکت‌های تولیدی بزرگ ایران، در بورس کالا اقدام به فروش محصولات خود می‌کنند. با زیرنظر گرفتن معاملات انجام شده در بورس کالا می‌توان چشم‌انداز خوبی نسبت به فروش و سودآوری شرکت‌ها به دست آورد. یک تحلیلگر با توجه به معاملات و گزارش‌های بورس کالا می‌تواند میزان فروش ماهانه شرکت، مجموع معاملات انجام شده یک محصول یا یک شرکت در طی یک دوره، نحوه رقابت بر قیمت پایه و همچنین جمع مبلغی معاملات دوره‌ای در بورس کالا را مورد تجزیه و تحلیل قرار بدهد.

4- انتخاب سهام بر اساس نسبت‌های p/e TTM، p/s و حاشیه سود: نسبت قیمت به درآمد (Price/Earnings) یکی از نسبت‌های مهم در بورس به شمار می‌رود. طبق آنچه میان تحلیلگران رایج است در نسبت فوق به جای درآمد از سود به ازای هر سهم (EPS) استفاده می‌شود. در محاسبه سود به روش TTM (Trailing Twelve Months) EPS بر مبنای 12 ماه گذشته یعنی چهار دوره سه ماهه مورد ارزیابی قرار می‌گیرد. مزیت استفاده از TTM این است که قیمت سهم بر اساس سود واقعی آن تعیین می‌شود و سرمایه‌گذاران با استفاده از اطلاعات واقعی در بازار، معاملات خود را انجام می‌دهند. نسبت قیمت به فروش P/S (Price/Sale) یکی دیگر از نسبت‌های مهم است که حاصل تقسیم قیمت بازار هر سهم به فروش آن را محاسبه می‌کند. با توجه به این موضوع که فروش شرکت به صورت ثابت و قوی نمایانگر رشد یک شرکت است و امکان دستکاری و عددسازی کمتر در میزان فروش یک شرکت وجود دارد، محاسبه این نسبت می‌تواند اطلاعات بسیار مفیدی در جهت ارزیابی شرکت به تحلیلگر ارایه کند.

حاشیه سود: یکی از نسبت‌های سودآوری است که از نسبت سود بر درآمد یا فروش به دست می‌آید. حاشیه سود انواع گوناگونی دارد که سه نسبت مهم آن عبارتند از: حاشیه سود ناخالص (نسبت سود ناخالص به درآمد کل) حاشیه سود عملیاتی (نسبت سود عملیاتی به درآمد کل) و حاشیه سود خالص (نسبت سود خالص به درآمد کل). با استفاده از حاشیه سود می‌توان وضعیت فروش و تحلیل عوامل بنیادی بر بازار سهام سودآوری یک شرکت نسبت به سایر شرکت‌ها و یک صنعت نسبت به سایر صنایع را با هم مقایسه کرد. هر چه نسبت فوق بالاتر باشد وضعیت آن شرکت یا صنعت در شرایط بهتری قرار دارد.

5- انتخاب سهام بر اساس گزارش ماهانه: یکی از مهم‌ترین موضوعات در بررسی عملکرد مالی شرکت‌ها و سنجش عملکرد آنها بررسی کردن گزارش ماهانه یک شرکت است. تحلیلگر با استفاده از این گزارش‌ها متوجه می‌شود که وضعیت عملیاتی شرکت در چه حالتی است. وی می‌تواند با استفاده از گزارش‌های ماهانه عملکرد شرکت نسبت به دوره‌های مشابه سال‌های قبل یا حتی نسبت به ماه‌های قبل سال جاری را مقایسه کند. با استفاده از گزارش‌های ماهانه می‌توان اقدام به انتخاب صنایع پرپتانسیل نمود و از میان آن‌ها نماد‌های مناسب‌تر را برای بررسی بیشتر در لیست نماد‌های منتخب خود قرار داد.

6- انتخاب سهام بر اساس گزارش‌های فصلی: علاوه بر گزارش‌های ماهانه، بررسی گزارش‌های فصلی نیز اهمیت فراوانی دارد. تحلیلگر فاندامنتال با تجزیه و تحلیل صورت‌های مالی سه ماهه، میزان فروش خالص، سود خالص و ناخالص و. را استخراج و اقدام به محاسبه نسبت‌های مالی شرکت‌ها می‌کند. همچنین با استفاده از گزارش‌های فصلی میزان EPS دوره‌ای هر سهم را به دست آورده و با مقایسه و تجمیع آن با دوره‌های قبل، اقدام به تخمین EPS پایان دوره 12 ماهه می‌کند.

در این یاداداشت سعی شد به ‌صورت خلاصه شش اصل مهمی که یک معامله‌گر باید در تحلیل‌های خود مدنظر قرار بدهد، بصورت خلاصه بررسی شود. ذکر این‌ نکته ضروری است که ارزیابی فاندامنتال یک شرکت، شرط لازم و نه کافی برای موفقیت در بورس است و علاوه بر آن باید از سایر روش‌های تحلیلی مانند تکنیکال و الگو‌های قیمتی نیز استفاده کرد. یک معامله‌گر موفق فردی است که بر اساس تحلیل فاندامنتال، شرکت‌های مناسب را انتخاب و بر مبنای الگوهای ‌قیمتی و با استفاده از تحلیل تکنیکال اقدام به معامله کرده تا بتواند بیشترین بازده ممکن را از پورتفوی خود به دست آورد.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.