فرمول محاسبه قیمت نقره: قیمت انس نقره * قیمت دلار = قیمت هر گرم نقره ۹۹۹ عیار در سال 98
قیمت طلای جهانی با عقب نشینی دلار صعودی شد
به گزارش گروه اقتصادی ایسکانیوز، بهای هر اونس طلا تا ساعت ۶ و ۵ دقیقه صبح به وقت شرقی با ۰.۶ درصد افزایش به ۱۶۴۸ دلار و ۷۰ سنت رسید و قیمت طلا در بازار آمریکا نیز با ۰.۰۴ درصد افزایش به ۱۶۴۹ دلار و ۷ سنت رسید. شاخص دلار ۰.۱ درصد کاهش یافت و باعث شد که طلا با قیمت دلار برای دارندگان سایر ارزها ارزانتر شود.
بیشتر بخوانید: اخبار روز خبربان
فرصتهای شغلی ایالاتمتحده در ماه سپتامبر به طور غیرمنتظرهای افزایش یافت که نشان میدهد تقاضا برای نیروی کار همچنان قوی است و شواهدی را ارائه میدهد که نشان میدهد افزایش سریع نرخ بهره هنوز به شدت در اقتصاد واقعی تاثیرگذار نبوده است.
قیمت سکه، طلا و دلار چهارشنبه ۱۱ آبان ۱۴۰۱
سرمایهگذاران به طور گسترده انتظار دارند که فدرال رزرو نرخ بهره یک شبه خود را ۷۵ واحد پایه افزایش دهد که چهارمین افزایش متوالی است. طلا نسبت به افزایش نرخ بهره آمریکا بسیار حساس است زیرا این امر باعث افزایش هزینه فرصت نگهداری فلز بیبازده و افزایش ارزش دلار میشود.
نظرسنجیهای تجاری روز سهشنبه نشان داد که تولید جهانی کارخانهها در ماه اکتبر به دلیل نگرانیهای گسترده از رکود، تورم بالا و سیاست صفر چین برای کووید به تقاضا ضعیف شد و به اختلالات مداوم عرضه و تیرهکردن چشمانداز بهبود افزود.
بر اساس گزارش رویترز، ذخایر اسپیدیآر گلد تراست، بزرگترین صندوق سرمایهگذاری تحت پشتوانه طلا در جهان، اعلام کرد که داراییهای آن در روز سه شنبه از ۹۲۰.۵۷ تن در روز دوشنبه ۰.۱۶ درصد کاهش یافت و به ۹۱۹.۱۲ تن رسید.
در بازار سایر فلزات ارزشمند، بهای هر اونس نقره با ۰.۱ درصد کاهش به ۱۹.۶۳ دلار رسید و در روز سه شنبه به بالاترین حد خود در سه هفته رسید. پلاتین با ۰.۴ درصد افزایش به ۹۴۶.۱۸ دلار و پالادیوم ۰.۵ درصد افزایش یافت و به ۱۸۸۹ دلار و ۴۷ سنت رسید.
کد خبر: 1158445 برچسبها قیمت طلا
اخبار استان بوشهر
اخبار شنبه
کلیدواژه: قیمت طلا درصد افزایش
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.iscanews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسکانیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۳۲۰۹۹۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۰۰۲۲۱۰۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
ترمز همزمان دلار و طلای جهانی
قیمت طلا امروز(سهشنبه) پس از رسیدن به پایینترین سطح خود در بیش از یک هفته گذشته ثابت بود زیرا دلار در آستانه نشست سیاستگذاری فدرال رزرو آمریکا وجایی که بانک مرکزی احتمالاً افزایش بیشازحد دیگری نرخ بهره را ارائه خواهد کرد، ثابت ماند.
به گزارش ایسنا، بهای هر اونس طلا تا ساعت ۶ و ۵۷ دقیقه صبح به وقت شرقی با ۴.۲ درصد افزایش به ۱۶۳۷ دلار و ۸۰ سنت رسید و پیش از این به پایینترین سطح خود از ۲۱ اکتبر رسیده بود. قیمت طلا در بازار معاملات آمریکا نیز با ۰.۲۶ درصد افزایش به ۱۶۳۸ دلار و ۸۰ سنت رسید.
انتظار میرود که بانکهای مرکزی ایالاتمتحده در این هفته حتی با تشدید بحث در مورد اینکه چه زمانی باید به سمت افزایشهای کمتر نرخ بهره بروند، مقابله با تورم خود را با سرعت بالا حفظ کنند، تا از وارد شدن بزرگترین اقتصاد جهان به رکود جلوگیری کنند.
فدرال رزرو ایالاتمتحده احتمالاً برای چهارمین بار متوالی نرخ بهره را ۷۵ واحد افزایش میدهد. طلا نسبت به افزایش نرخهای بهره ایالاتمتحده بسیار حساس است زیرا این امر باعث افزایش هزینه فرصت نگهداری فلز بدون بازده میشود.
دادههای روز دوشنبه نشان داد که تورم منطقه یورو در ماه اکتبر بیش از حد انتظار افزایش یافت و این انتظارات را تقویت کرد که بانک مرکزی اروپا با وجود کاهش رشد اقتصادی، با افزایش چشمگیر نرخ بهره ادامه خواهد داد.
بر اساس گزارش رویترز، ذخایر اسپیدیآر گلد تراست، بزرگترین صندوق سرمایهگذاری تحت پشتوانه طلا در جهان، با ۰.۲۲ درصد کاهش از ۹۲۲.۵۹ تن در روز جمعه به ۹۲۰.۵۷ تن در روز دوشنبه رسید.
در بازار سایر فلزات ارزشمند، بهای هر اونس نقره با ۰.۲ درصد افزایش به ۱۹.۱۸ دلار رسید، پلاتین ۰.۱ درصد کاهش یافت و به ۹۲۴.۵۱ دلار رسید و پالادیوم با ۰.۹ درصد افزایش به ۱۸۵۶ دلار و ۹۱ سنت رسید.
بازار جهانی نقره به چه معناست؟
سینما و فوتبال در مقام دو ژانر و گونه هنری- ورزشی، امروزه لااقل در صنعت فرهنگ سازی به قرابت های کارکردی و هویتی بیشتری دست یافته اند. سنخیتی که به ویژه با مسأله «اوقات فراغت» گره خورده است. در این معنا هیچ یک از این دو مقوله در مقام حرفه و حتی بازی و نمایش صرف نیست، بلکه به ابژه سرگرمی بدل می شود که به کار صنعت فرهنگ سازی برای تولید سرگرمی و غنی کردن اوقات فراغت انسان مدرن می آید. سینما در این بستر برای هماوردی با فوتبال، از «فرهنگ والا» فاصله می گیرد و به فرهنگ عامه نزدیک می شود. اساساً وقتی از سینما در صنعت فرهنگ سازی صحبت می کنیم، از سینمای هنری و فلسفی دور و به سینمای عامه پسند که بر محور جذب مخاطب و سرگرمی آنان می چرخد می رسیم که غایت صنعت فرهنگ در همین تولید سرگرمی و سود ناشی از آن است . در واقع وقتی فرهنگ و ورزش به صنعت بدل می شوند، به درون ساختار و مناسبات تجاری- اقتصادی پرتاب می شوند که ماهیّت و تداوم آن وابسته به رونق این بازار است. لذا سینما و فوتبال برای رونق بازار صنعت فرهنگ با مسأله ای مشترک مواجه اند به نام مخاطب!
در حقیقت، یکی از ویژگی های صنعت سینما و فوتبال، طیف وسیع مخاطبان آن است که برای تماشا و خرید کالای این صنایع سرگرم کننده باید بلیت خریده و به محل ارائه بازی و نمایش بروند. البته در سینما مخاطب پای نمایشی که از قبل اجرا شده می نشیند و در فوتبال نظاره گر نمایشی است که در لحظه نمایش خلق می شود و شاید هیجان و جذبه فوتبال و البته مخاطبین بیشتر آن نسبت به سینما در همین تفاوت باشد.
نمایشی که دارای بازیگر و کارگردان(مربی) و طیف وسیعی از مخاطبان و منتقدان است. بازیگرانی که الگو و محبوب بسیاری از مخاطبان خود هستند و عکس های آنان بر در و دیوار اتاق طرفداران شان نصب می شود (عشق فیلم ها و عشق فوتبال ها). شهرت و محبوبیت بازیگران سینما و بازیکنان فوتبال، بیش از سیاستمداران و دانشمندان و دیگر اقشار اجتماعی است. مسأله ای که گردش طبقات اجتماعی را تحت تاثیر قرار داده است. ظهور ستاره و سوپراستارهای سینمایی و فوتبالی، بارزترین کارکرد مشترک این دو مقوله است که حتی در الگوی مصرف و شیوه زیست انسان معاصر بسیار مؤثر است و خود دستمایه تجارت، بازرگانی و تبلیغات قرار می گیرد. چهره هنرپیشگان و فوتبالیست ها امروزه یکی از وجوه ثابت دستگاه تبلیغات (سیاسی- بازرگانی) قرار می گیرد. ارتباط میان سینما و فوتبال، بیش از همه شاید در جایی است که بازیکنان فوتبال در نقش بازیگران سینما ظهور می کنند. عابدزاده، علی پروین و حمید استیلی در کشور خودمان در سینما نیز حضور یافته اند و پله ستاره افسانه ای فوتبال جهان نیز کسوت بازیگری بر تن کرده است. از آن سو نیز جهانگیر کوثری، تهیه کننده سینما، از کارشناسان برجسته فوتبال است. این ارتباط زمانی نمود بیشتری می یابد که فیلمنامه و فیلم های متعددی با موضوع فوتبال تولید می شود. همه ما «فرار به سوی پیروزی» را به یاد داریم. شاید نزدیکترین ارتباط فوتبال و سینما را لااقل در کشور خودمان در تیم فوتبال هنرمندان بدانیم. جایی که فوتبال و سینما در چهره ای واحد بازتولید می شوند. این کارکرد واحد در صنعت فرهنگ سازی، در نگاه منتقدان البته وجهه ایدئولوژیک پیدا می کند. به این معنا که هر دو ابزارهای ایدئولوژیک اند که با هدایت قدرت در جهت تولید، تبلیغ و اشاعه دستگاه فکری حاکم استفاده می شوند و نمادی از فرهنگ و تمدن ملی هستند. در فوتبال کسی نقش اول ندارد. هرکدام از بازیکنان در نقش خود اهمیت دارند. اگرچه بازی خوب در هر دو مقوله مورد تقدیر واقع می شود. فوتبال بر محور توپ شکل می گیرد و فیلم براساس فیلمنامه بنا می شود. در اولی این شیئ است که مولّد بازی است و در دومی فکر و اندیشه است که به تولید اثر هنری می انجامد. اما فراتر از این تفاوت های صوری و ماهوی در صنعت فرهنگ سازی با هدف تولید سرگرمی و تجارت اوقات فراغت، سینما و فوتبال کارکردهای واحدی می یابند و هر دو یکدیگر را در راستای اهداف بازار جهانی نقره به چه معناست؟ خویش به خدمت می گیرند. اگر بخواهیم ردّ پای فوتبال در سینمای ایران را پی بگیریم، به آثار زیادی دست نمی یابیم. هنوز سینمای ایران نتوانسته در ژانر ورزشی، به ویژه فوتبال، اثر قابلی خلق کند. با این حال، فیلم هایی هستند که می توان ردّ فوتبال یا فوتبالیستی را در آن پیدا کرد. در ادامه، برخی از مهمترین آنها را مرور می کنیم.
فوتبالیستها
حسن رفتاری پس از، از دست دادن پدر و مادر خود در زلزله رودبار، در یک مغازه پنچرگیری مشغول به کار می شود. حسن که علاقه زیادی به فوتبال دارد، توسط یکی از دوستان خود در جریان برگزاری مسابقات جهانی فوتبال کودکان بی سرپرست در سوئیس و عضویت تیم ایران در مسابقات قرار می گیرد. او پس از اطلاع از مشکل قانونی خود در مورد حضور در تیم ملی با به کار بردن ترفندی موفق به کسب اجازه از خانم دکتر شکوهی نماینده بهزیستی می شود. مسابقات برگزار می شود و حسن که با درخشش خود در بازی ها نامزد دریافت عنوان آقای گل مسابقات شده بود، مورد حسادت خسرو دیگربازیکن تیم قرار می گیرد. حسن که در جریان مشکل مالی خسرو و بیماری پدر او قرار گرفته است با فداکاری خود را کنار کشیده و جوایز مربوطه به خسرو تعلق می گیرد.
آفساید
«آفساید» درباره دختری است که به یاد قربانیان بازی ایران و ژاپن تصمیم می گیرد با پوشیدن لباس پسرانه وارد ورزشگاه آزادی شود، تا در بازی حساس ایران و بحرین جای آنها خالی نباشد. اما به دلیل ممنوعیت ورود زن ها به استادیوم، دستگیر می شود. کنت توران، منتقد نیویورک تایمز، درباره این فیلم گفته:«تمام فیلمهای پناهی دارای درونمایه واقعگرایانه است، اما فیلم آفساید را میتوان فیلمی مستند دانست. بیشتر فیلم توسط دوربینهای کوچک و بازیگران آماتوری گرفته شده است که درون استادیوم آزادی در روز بازی بین ایران و بحرین که در سال ۲۰۰۶ برگزار گردید، برداشت شده است. آفساید با بازی فوتبال شروع نمیشود، بلکه سکانس آغازین پدر پریشانحالی را نشان میدهد که در حال جستجو درون مینیبوسهایی است که مملو از تماشاچیان فوتبال است که:«ایران برنده میشه… بحرین بازنده میشه!»را فریاد میزدند. مزیّت اصلی فیلم آفساید در این است که نگاهش به مساله، هرگز به افراط گراییده نمیشود. پناهی با تفوّق یافتن سربازان همدردی میکند. مخصوصاً با داستان فرعی دستشویی رفتن مضحکشان. جایی که آنها می فهمند در آن شرایط، هر دوی ستمگر و ستمدیده، قربانیانی بیش نیستند.
من ناصر حجازی هستم
این فیلم، داستان زندگی ناصر حجازی، بهترین دروازهبان قرن آسیا را در پنج فصل با نامهای: من رؤیایی دارم، آخرین مرد مقاوم، سهراب کشی، از استقلال تا استقلال و پرواز عقاب به تصویر کشیدهاست که از طریق اکران در گروه سینماهای هنر و تجربه و همچنین شبکه نمایش خانگی در اختیار مخاطبین قرار گرفت. فیلم در آن دوران ِ پیش از پیدایش دوربین های ویدئویی، تصاویری با دوربین روی دست نشان مان می دهد که از وسط زمین و لابه لای خبرنگاران و عکاسان و بازیکنان در حال ورود و گرم کردن پیش از بازی گرفته شده است. تصاویری که قاعدتاً آرشیو تلویزیون یا بازیکنان حاضر در آن مسابقه هم آن را ندارند و یافتنش می تواند معجزه تلقی شود. یا در بخش های پایانی و زمان اعلام درگذشت ناصر حجازی، بعد از مدتی در کما بودن، تصاویر شخصی و خصوصی اولین واکنش های بسیاری از دوستداران او و حتی فرزندش آتیلا، از آن لحظه های کمیابی است که به ندرت بدون بازسازی های تصنعی، در مستندهای اینچنینی دیده می شود.علاوه بر این، به دست آوردن مصالح آرشیوی کامل، فیلم توانسته در نسبتی دقیق با تدوین و گفتارش، آنها را بجا و هدفمند به کار گیرد و از به رخ کشیدنِ این برخورداری از منابع، فروتنانه پرهیز کند. شهاب حسینی درباره این فیلم گفته:«در این مستند جالب بود که خود ما با حقایقی درباره آقای حجازی مواجه میشدیم که ما را تحت تأثیر قرار میداد و حتی از جایی به بعد، کار از مرحله تکنیک به احساس و عواطف وارد میشد. مثلا خود من وقتی نریشن را میخواندم، خیلی ناراحت شدم که چرا نامهای که از باشگاه «منچستریونایتد» آمده بود، به دست ایشان نرسیده یا آن زمان اتفاقاتی افتاد که از استقلال به آن شکل اخراج شدند.»
قیمت هر گرم نقره 925 استرلینگ ایتالیایی امروز در بازار تهران
بانک بینالمللی امریکا مریل لینچ با وجود عملکرد مأیوس کنندهای که قیمت نقره در چند سال اخیر داشته است، همچنان خوشبینی خود به این فلز ارزشمند را حفظ کرده و انتظار دارد این فلز گرانبها رشد قیمت خود را انجام دهد.
نرخ انس | قیمت زنده | تغییر | کمترین | بیشترین | زمان |
---|---|---|---|---|---|
انس طلا | 1,888.57 | (1.05%) 19.62 | 1,861.11 | 1,889.95 | ۱۱:۵۴:۳۴ |
انس نقره | 24.37 | (0.47%) 0.11 | 24.00 | 24.38 | ۱۱:۵۴:۳۴ |
انس پلاتین | 878.45 | (0.97%) 8.45 | 866.70 | 878.45 | ۱۱:۵۴:۳۴ |
انس پالادیوم | 2,495.65 | (0.11%) 2.85 | 2,482.70 | 2,504.00 | ۱۱:۵۴:۳۴ |
شاخص قیمت نقره در بازار امروز
- شاخص قیمت نقره امروز
- نرخ فعلی 24.371
- بالاترین قیمت روز 24.015
- پایین ترین قیمت روز 24.292 بازار جهانی نقره به چه معناست؟
- بیشترین مقدار نوسان روز (0.47%) 0.11
معاملات صندوقهای سرمایهگذاری تحت پشتوانه نقره نشان میدهد که بازار این فلز ارزشمند قوی مانده و با وجود اینکه نقره عملکرد چندان درخشانی نداشته اما سرمایهگذاران تمایلی برای فروش داراییهای نقره خود ندارند.
محاسبه قیمت امروز نقره 925 به تومان
قيمت نقره امروز با عیار ۹۲۵ ایتالیایی در بازار تهران، توسط دلالال نقره به سازندگان انگشتر و ظروف به صورت شمش خالص و با واحد تومان فروخته میشود. در صورتی که قیمت انس نقره به دلار است.
فرمول محاسبه نقره از ضرب قیمت لحظه ای انس نقره در نرخ ارز به دست می آید. با توجه به عادتی که بین معامله گران وجود دارد در هنگام خرید و فروش از لفظ مثقال استفاده میشود که هر مثقال نقره 4.683 گرم است ولی برای تبدیل تبدیل اونس نقره به گرم میتوانید از فرمول زیر استفاده نمایید.
فرمول محاسبه قیمت نقره: قیمت انس نقره * قیمت دلار = قیمت هر گرم نقره ۹۹۹ عیار در سال 98
قیمت نقره 925 را امروز گرمی چند میخرن؟
تصور کنید به صورت آنلاین اقدام به خرید اینترنتی انگشتر یا دستبند نقره 925 نمودید چنانچه قصد فروش انگشتر یا دستبند خود را دارید خریدار نقره آنرا به صورت خام از شما برمیدارد به این صورت که تنها وزن انگشتر یا دستبند ۹۲۵ را در قیمت نقره ضرب کرده و پول آنرا به شما پرداخت خواهد نمود. فرقی نمیکند بازار جهانی نقره به چه معناست؟ کالای شما ایتالیایی یا تایلندی باشد تمامی موارد شامل دستمزد ساخت و مالیات بر ارزش افزوده که شما زمان خرید داده بودید در هنگام فروش کسر میگردد.
نمودار قیمت نقره امروز در بازار تهران
«ناآرامی ها و بی ثباتی های ژیوپولتیکی خاورمیانه باعث شده تا نگرانی در مورد وضعیت امنیتی منطقه افزایش یابد و در نهایت قیمت طلا و نقره به عنوان منبعی برای حفظ ارزش دارایی ها افزایش یابد.»
کاربرد و قابلیت های نقره به عنوان یک فلز گرانبها
نقره یکی از فلزات گرانبها بهشمار میرود و بیشتر کاربردهای آن نیز ناشی از قابلیتهای آن به عنوان یک فلز گرانبها و همچنین قابلیت رسانایی بالای آن است. در سالهای اخیر بیشترین مصرف نقره به ترتیب در بخش صنعت (به ویژه صنایع الکترونیک) ، ساخت جواهرات و لوازم تزئینی، تولید سکه و مدال، عکاسی و ساخت ظروف و لوازم غذاخوری بودهاست.
از دیگر کاربردهای نقره میتوان به ساخت آینه و دوربین، به عنوان کاتالیزور فرایندهای شیمیایی، ملغمه پرکردن دندان و ساخت برخی سازهای موسیقی اشاره کرد. ضمن اینکه سکهها و شمشهای نقره برای سرمایهگذاری و به عنوان پناه امن سرمایه بهکار میروند.
میزان تولید و قیمت نقره در جهان چقدر است
تولید جهانی نقره در سال ۲۰۱۰ بیش از ۲۲ هزار تن بوده که بیشتر از ۵ برابر تولید طلاست. بهای این فلز هم در ماه مارس ۲۰۱۷ بیش از ۱۸ دلار برای هر اونس تروا معادل بیش از ۲ میلیون تومان برای هر کیلوگرم بودهاست که تقریباً یک هفتادم بهای طلاست. در طول یکصد سال اخیر قیمت نقره از یک پانزدهم تا یک صدم قیمت طلا متغیر بودهاست.
مکزیک با ۴۵۰۰ تن بزرگترین تولیدکننده نقره جهان است و پرو و چین با اختلاف کمی پس از آن قرار میگیرند. در سال ۲۰۱۰ استرالیا، شیلی، بولیوی، آمریکا، لهستان، روسیه و آرژانتین به ترتیب در رتبههای چهارم تا دهم تولید نقره قرار دارند.
نقره نیز همانند دیگر فلزات گرانبها به دلیل عرضه و تقاضاهای مربوط به سرمایهگذاری نوسانات شدید را تجربه کردهاست. قیمت نقره در اوایل دهه ۱۹۷۰ کمتر از دو دلار برای هر اونس بود اما در سال ۱۹۸۰ تا ۴۹.۹۵ دلار برای هر اونس رشد کرد. سپس به کمتر از ۱۰ دلار کاهش یافته و در طول دهه ۱۹۹۰ عمدتاً در قیمت ۴ تا ۶ دلار معامله میشد.
در سال ۲۰۰۷ قیمت نقره پس از حدود دو دهه دوباره دورقمی شد و در سالهای پس از آن با یک رشد سریع تا قیمت ۴۹.۷۶ دلار در آوریل ۲۰۱۱ افزایش یافت. از سال ۲۰۱۲ قیمت نقره دوباره کاهش یافت و میانگین قیمت آن در سال ۲۰۱۳ به ۲۳.۷۹ دلار رسیده و در مارس ۲۰۱۴ بیش از ۲۱ دلار برای هر اونس معامله میشود.
نقره همچنین به عنوان کاتالیزور فرایندهای شیمیایی نیز استفاده شده و در ساخت برخی ابزارهای جراحی نیز کاربرد دارد. ملغمههایی (آمالگام) که در دندانپزشکی برای پر کردن دندان از آنها استفاده میشود هم معمولاً ترکیبی از نقره و فلزهای دیگری همچون قلع و طلا با جیوه هستند. نقره در ساخت برخی سازهای بادی باکیفیت به ویژه فلوتها، تولید آلیاژهای لحیمکاری و همچنین در راکتورهای هستهای نیز کاربرد دارد.
آینههای معمولی با پوشاندن شیشه با لایهای از آلومینیوم یا جیوه تولید میشوند اما آینههایی که قدرت انعکاس بالایی دارند معمولاً با لایهای از نقره در پشت آنها ساخته میشوند.
بزرگترین تولیدکننده نقره جهان کیست؟
در سال ۲۰۱۰ مصرف نقره در بخش صنعت ۴۸۷ میلیون اونس، در جواهرسازی ۱۶۷ میلیون اونس، در سکه و مدال ۱۰۱ میلیون اونس، در عکاسی ۷۳ میلیون اونس، و در ظروف و لوازم غذاخوری ۵۰ میلیون اونس بودهاست. در این سال مکزیک با ۱۲۸٫۶ میلیون اونس تولید پرو را پشت سر گذاشته و بزرگترین تولیدکننده نقره جهان شد.
پرو با ۱۱۶٫۱ و چین با ۹۹٫۲ میلیون تن در رتبههای بعدی و استرالیا با ۵۹٫۹ میلیون تن در رتبه چهارم قرار گرفتند. شیلی، بولیوی، آمریکا، لهستان، روسیه و آرژانتین هم در رتبههای پنجم تا دهم تولید قرار دارند و ایران با ۳٫۴ میلیون اونس تولید در رتبه نوزدهم دنیا قرار دارد.
بیم موج خاتمی | روزبه علمداری
در این سالها و بهخصوص بعد از بیانیه اخیر، هر بار سیدمحمد خاتمی سخنی میگوید جماعت زیادی از کیهان تا اینترنشنال و بسیاری از معترضان وضع موجود، با عصبانیت و ناسزا یا تمسخر مواضع او را زیرسوال میبرند و در کنار آن میگویند دیگر حرف خاتمی اثری ندارد! اما واقعیت این است که اگر کسی اثر نداشته باشد، طبعا کلام او نباید کسی را عصبانی کند. اینکه شما با پرخاش به یک نفر بگویید مهم نیستی؛ به آن معناست که اتفاقا منطق او برای شما واجد اهمیت و عمیقا اثرگذار است؛ فقط دارید در ذهنتان سرکوباش میکنید!
از این وجه ماجرا میخواهم به این نکته برسم که لااقل پنج سال است راه گفتوگو در این کشور بسته شده است و روزبهروز هم این گره کورتر میشود. ولی هر دو طرف ماجرا هنوز با این واقعیت مواجه نشدهاند که هیچ گریز و گزیری جز گفتوگو و بهرسمیت شناختن یکدیگر ندارند. آنکه در قدرت است خود را بینیاز از دیگری میبیند و غرّه از زور خویش دیگری را خوار میشمرد و آنکه در مقابل اوست هم تصور میکند با خشونت کلامی یا یکسره سیاه دیدن طرف مقابل، میتواند استیصال و حس ناتوانی خود را تبدیل به توانمندی و ظفر کند. درحالیکه کوبیدن مشت بر دیوار ثمری ندارد و اگر هم داشته باشد به قیمت ضربههای سنگین و غیرقابل جبران به دست و پیکر است.
طبعا نقد به تاکتیکها و روشهای سیاسی شخصیتی چون سیدمحمد خاتمی در جای خود مقولهای قابل بررسی است، اما آنچه امروز مورد مناقشه است، این نیست؛ بلکه جایگاهی است که خاتمی و در لایههایی دیگر اشخاصی چون بهزاد نبوی، احمد زیدآبادی، عباس عبدی، بخش عمده روزنامهها و روزنامهنگاران اصلاحطلب که کماکان در این فضا کار میکنند و برخی ایرانیان مقیم خارج از کشور انتخاب کردهاند در آن نقطه بایستند؛ همان نقطهای که این روزها در تعبیر کنایهآمیز و تحقیرآمیز «وسط باز» نمود یافته است.
آنان خارج از فضای ذهنی دوقطبی این سالها میاندیشند و با وجود اینکه میانشان تفاوتهای متعددی وجود دارد، اما «اصالت گفتوگو» به عنوان تنها راهحل تغییر مثبت مسالمتآمیز و «ضرورت تغییر اصلاحجویانه و نه انقلابی و خشونتبار» اصول فکری مشترکشان است.
اما مشکل این گروه در فضای موجود، فقدان مابهازای بیرونی و عدم تعین یافتن راهحلشان است. گویی سخن آنان در وضع فعلی مشروعیت چندانی نمییابد، چون تبدیل به واقعیت نمیشود. گرچه مخالفان در گوشه ذهنشان انگار میدانند که راهی جز این ندارند. اما از آنجایی که تنظیمات ذهنی خود را روی تقابل تنظیم کردهاند و از تداوم آن پاداش روانی کاذب یا واقعی میگیرند، میل به تغییر ندارند و طبعا از کسی که آن را به چالش بکشد عمیقا خشمگین میشوند.
یعنی انگار «تقابل» تبدیل به عنصر هویتبخش و ساختار ذهنی عمدهای از کنشگران کنونی فضای حقیقی و مجازی شده است؛ چه رسانههای نزدیک به حاکمیت که از روز اول علنا از خاتمی خواستار موضعگیری میشدند و چه دوستان دیروز و مخالفان یا منتقدان امروزش که هیچ بیانیه و کلامی از او را کافی نمیدانند. آنان توقع دارند که کسی چون خاتمی آن آشنا و محبوب سالهای دور تاییدشان کند؛ یعنی اگر روزی به او رأی دادند، توقع میکنند این بار او شبیه آنان شود! درحالیکه قرار نیست کسی چون خاتمی پس از یک عمر فعالیت بر مبنای اصلاح و گفتوگو مسیر دیگری را در پیش بگیرد، نهصرفا به این خاطر که نمیتواند، بلکه چون شخصیت او ظرفیت و استعداد جز این ندارد.
گو اینکه اگر خاتمی تغییری در جنس فعالیت خود ایجاد کند، همین خشمگینان امروز، از او عبور خواهند کرد و اتفاقا در آن صورت است که خاتمی بیاثر و «از رده خارج» تلقی میشود. چون: 1-خاتمی فقط با همین مختصات شناخته میشود؛ نزد موافق و مخالف و منتقد. 2-در آن مسیر جایگزین، هستند کسانی که زیباتر و هیجانانگیزتر از خاتمی بر طبل تقابل و خشم و نفرت بکوبند و در آن میان او برتری و جذابیتی نخواهد داشت!
این دست مخالفان خاتمی به این پرسش پاسخ نمیدهند که مگر تداوم تسلسل تقابل و دوقطبی تاکنون جز برونریزی خشم سود دیگری داشته است که از خاتمی هم متوقعاند این مسیر را انتخاب کند. فراموش نباید کرد که اگر آنان فکر میکنند مسیر اصلاحی خاتمی تاکنون ثمری نداشته است، دستکم ضرری هم نداشته است! ولی تداوم تقابل جز ضرر از همین حالا تا هر زمان که تداوم بیاید، نتیجه دیگری جز اغتشاش ذهنی بیشتر به دنبال نداشته و نخواهد داشت.
همین جا لازم است این نکته را بازگو کنم که بحث بر سر نوع فعالیت (مسالمتجویانه و اصلاحگرانه) است و سخن بر سر ماهیت و جزئیات حرکت در این مسیر نیست. به این معنا که ابتدا باید روی حفظ همین دو اصل پافشاری کرد و سپس به بحثهایی از قبیل «امکان اصلاح درون نظام»، «ضرورت/عدم ضرورت انتخاب مسیرهای جدید توسط اصلاحطلبان»، «کارآمدی مسیر انتخاباتمحور» و… پرداخت.
هجمهکنندگان به خاتمی، نبوی و… فراموش میکنند که اگر امروز یعنی 40 روز پس از درگذشت مهسا، جامعه وارد مرحله تازهای شده است، بهخاطر شماری از زنان و روزنامهنگاران و اقشار مختلف مردم ایران است؛ کسانی که ناسزا نگفتند و شعار ندادند و بر طبل یأس/پرخاش نکوبیدند؛ کسانی که سقف فلک را نشکافتند و در «حدّ وسع»، «عمل» کردند.
بنابراین، آنچه که امروز در مورد خاتمی مطرح است نه حول عملکرد شخص او، بلکه مربوط به «جایگاه» او یا امثال اوست که سخت لرزان و مورد هجو و هجمه از هر طرف است. به سان «شبِ تاریک و بیمِ موج و گردابی چنین هایل».
فاکتور کردن بیبرنامگی دولت در بورس برای مردم معترض
نگاهی به وضعیت بازار سرمایه در یک ماه اخیر و یک سال اخیر
گروه اقتصادی، انصاف نیوز: روند نزولی شاخص کل بورس تهران ادامه دارد؛ شاخصی که نماگر سیاستهای کلان و خرد اقتصادی دولت است و نشان میدهد فعالان اقتصادی، صنایع و شرکتها و مردم، چه آیندهای را برای اقتصاد ملی متصورند. با این همه، رسانههای نزدیک به دولت تلاش دارند افت شاخص بورس را به حوادث چند هفته اخیر نسبت دهند و ضمن مبرا کردن دولت از بیبرنامگی، فاکتور اعتراض به وضع موجود را سنگینتر کنند.
انصاف نیوز در این گزارش نگاهی دارد به روند شاخص بورس در یکسال اخیر و راستیآزمایی ادعا تاثیر اعتراضات بر افت شاخص.
افت روزانه 416 واحدی شاخص
ظهر روز یکشنبه، 25 مهر سال 1400، شاخص کل بورس تهران روی 1 میلیون و 436 هزار و 109 واحد ایستاد. همان روز هم شاخص بیش از هزار و سیصد واحد افت کرده بود.
ظهر روز یکشنبه، 24 مهر سال 1401، شاخص کل بورس تهران عدد 1 میلیون و 311 هزار و 281 واحد را نشان میدهد. به این معنا، در یکسال گذشته شاخص کل بالغ بر 124 هزار و 828 واحد افت کرده است. اگر برای این بازه یکساله، 300 روز کاری را در نظر بگیریم، هر روزی که تالارهای خریدوفروش سهام و اوراق بهادار شاهد حضور معاملهگران بوده، شاخص کل به طور متوسط 416 واحد افت داشته است.
واقعیت دیگر درباره بورس تهران این است که خروج سرمایه از بازار سهام، از آخرین روزهای اردیبهشت گذشته تشدید شده است؛ روز 28 اردیبهشت، شاخص کل بورس تهران به قله 1 میلیون و 594 هزار و 978 واحدی میرسد و از آن روز روند صعود-نزولهای شاخص جای خود را به نزولهای پی در پی و صعودهای کمرمق میدهد.
روز شروع اعتراض به ماجرا مهسا امینی، یعنی 28 شهریور، شاخص کل 1 میلیون و 373 هزار 821 واحد بود و از آن روز تا امروز، در 16 روز کاری، شاخص 62 هزار و 500 واحد کمتر شده اما نکته آن است که این روند، تقریبا مشابه روند ماههای قبلی بورس است و هیچ ویژگی خاصی در نمودارها و نماگرها وجود ندارد که نشان دهد این اعتراضات سبب تشدید فروریزی شاخص یا سرعتگرفتن خروج سرمایه از بازار شده است.
در یک بازه 6 ماهه شاخص بورس بیش از 283 هزار واحد افت کرده و با این حساب، گذاشتن افت شاخص به پای اعتراضات اخیر در رسانههای اصولگرا، تجاهل نسبت به روندی است که بیش از 6 ماه در بازار جاری و ساری بوده است. این تجاهل یا با هدف پوشش تحقق نیافتن وعدههای دولت در زمینه متحول کردن بازار سرمایه صورت گرفته یا قصد دارد هزینه اعتراض به سیاستهای جاری را فزاینده کند؛ ترکیب این دو هدف نیز محتمل است!
این گزاره البته به معنای آن نیست که ناآرامی و اعتراض، روی متغیرهای اقتصادی تاثیر نداشته است. طبیعیست که هر اتفاقی در سطح جامعه، بازخوردهای مشخصی در اقتصاد خرد و کلان کشور دارد؛ اگر پیامی که به مردم مخابره میشود، پیام مدارا و اراده معطوف به حل مسائل جامعه باشد، فعالان اقتصادی دلگرم میشوند و اگر تاکید بر تکرار روندهای پیشین باشد، سرمایه در جستوجوی ثبات، متواری میشود.
افت روزانه 416 واحدی شاخص بورس در یکسال اخیر، نشاندهنده این است که هیچکدام از وعدههای ریاست محترم جمهور و مردان اقتصادی کابینهاش درباره بورس و بازار سرمایه تحقق نیافته است یا مردم، اعم از سهامداران خرد و سهامداران کلان نسبت به امکان پذیری تحقق وعده ها یا اراده تحقق آن تردید دارند.
از سال پیش تا کنون، شاخص نوسانات زیادی داشته اما در هر حال روند نزولی بوده
وعدههایی که تحقق نیافت
وضعیت ناگوار بورس، موضوعی نبوده و نیست که بتوان نسبت به آن بیتفاوت ماند بهخصوص پس از آن رشد خیرهکننده که اکثر مسئولان را مقهور و مبهوت خود کرد و سبب صدور فراخوانهای همگانی برای حضور مردم و ورود سرمایههای خردشان به بازار سهام شد.
آن مقطع کمتر کسی به یاد داشت که بازار سرمایه، ذاتا با ریسک همراه است و مناسب کسانی که درجهای از ریسکپذیری را دارند. این فراموشی باعث شد تب بازار جهانی نقره به چه معناست؟ بورس همهگیر شود و حتی بازنشستگان هم سپردههای مدتدار خود را از بانکها خارج و در بازار سهام سرمایهگذاری کنند. حباب که ترکید، همه، مسئولان دولت یازدهم را مقصر دانستند و هیچکس سراغ ریشهیابی عوامل سقوط سهام نرفت.
رقابتهای انتخابات ریاستجمهوری، فرصت مناسبی برای تاختن به سیاستهای دولت دوازدهم در حوزه اقتصاد و بهویژه بورس و فصل وعدههای رنگارنگ در این خصوص بود. از آن زمان تا همین امروز، دولتمردان جدید در خصوص بازار سرمایه وعدههایی دادهاند که نکات جالبی دارد:
«بازار بورس و مسائل آن مثل نرخگذاری و دامنه نوسان را نمیتوان دستوری اداره کرد بلکه باید سازوکارهایی برای آن ایجاد شود… بورس هم باید مانند بانکها تأمینکننده نیاز مالی تولید باشد اما آنچه در عمل اتفاق افتاده، غیر از این بوده است. نباید بورس به محل رفع مشکلات بودجهای کشور و جبران کسری بودجه دولتها تبدیل شود؛ آن هم بدون مدیریت لازم… صندوق حمایت و تثبیت بازار سرمایه را تشکیل خواهیم داد.» سیدابراهیم رئیسی، 25 خرداد 1400، بازدید سر زده از سازمان بورس اوراق بهادار تهران
«ما اعتماد را به مردم در بازار سرمایه برمیگردانیم. دولت سیزدهم بورس را قلک خود نمیداند و حتما تلاش می کنیم نسبت به سهام خرد تضمینهای لازم و سازو کارهای نظارتی در بورس را فعال کنیم… صندوق توسعه و تثبیت از ایجاد تکانه در بورس پیشگیری خواهد کرد و عمق دادن به سهام بورس را بیشتر خواهیم کرد. شرایط ورورد شرکتهایی که پشت در بورس هستند را برای حضور در بازار سرمایه تسهیل خواهیم کرد.» سیدابراهیم رئیسی، 31 خرداد 1400، نشست خبری به مناسبت پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری
«یک مسائل ضروری و فوری وجود دارد که از امروز دولت با آن مواجه است که باید آن را دنبال کند. مساله کسری بودجه، مساله بازار سرمایه و ثبات بر بازار سرمایه و بورس، مساله مهم کنترل تورم و گرانیها…» رئیسجمهور، 12 مرداد 1400، سخنرانی در مراسم تحلیف
«برنامه دولت حمایت از بازار سرمایه و به ویژه سهامداران خرد با استفاده از تقویت جدی بازار گردانی، تقویت صندوق تثبیت بازار، بهرهگیری از اوراق تبعی و تشویق سهامداری غیرمستقیم از سوی مردم میباشد.» وزیر اقتصاد و دارایی، 18 آبان 1400، صحن مجلس شورای اسلامی
خروج روزانه 200 تا 250 میلیارد تومان از بورس
«کاهش قیمت جهانی تقریبا همه مواد اولیه غیر از نفت و خروج روزانه 200 تا 250 میلیارد تومان سرمایه افراد حقیقی از بورس، دو عامل اصلی نزولیشدن شاخص بورس است و من سهم اتفاقات اخیر را خیلی کم میدانم.» این را یک کارشناس بازار سرمایه میگوید.
محمد اعرابی دلایل افت شاخص بورس را چنین تشریح میکند: «در چند ماه اخیر، قیمت جهانی محصولات پتروشیمی و فلزات اساسی مانند مس و فولاد، بین 30 تا 50 درصد کاهش یافته است و چون عمدهترین صنایع ما تولیدکننده این محصولات هستند، افت قیمت جهانی روی سوددهی و قیمت سهام آنان تاثیر منفی داشته است.»
او همچنین به روند ادامهدار خروج سرمایهگذاران حقیقی از بازار سهام اشاره میکند و ادامه میدهد: «حدود 2 سال است که به طور مستمر، مردم عادی از بازار سرمایه خارج میشوند تا جایی که به طور متوسط هر روز بین 200 تا 250 میلیارد تومان از این بازار خارج شده است و این روند همچنان ادامه دارد.» اعرابی میزان سرمایه خارجشده از بورس از مرداد سال 1399 تا کنون را بالغ بر 150 هزار میلیارد تومان تخمین میزند.
این کارشناس بازار سرمایه به ناآرامیهای اخیر هم اشاره میکند و میگوید: «رونق بورس به ثبات و آرامش نیاز دارد و بنابراین نمیتوان از تاثیر حوادث اخیر بر افت شاخص غفلت کرد. بازار سهام روی شاخص 1 میلیون و 350 تا 360 هزار واحد به اصلاح کفسازی کرده بود و انتظار نمیرفت که رقم شاخص به زیر این محدوده سقوط کند اما حوادث اخیر، سبب فروافتادن شاخص شد.»
آقای اعرابی با گذرا دانستن این شوک، بازار سهام را مستعد رشد میداند: «تقریبا همه تحلیلهای بنیادین نشان از آن دارند که این بازار امکان رشد را دارد و بر این اساس من دورنمای بازار را مثبت ارزیابی میکنم گرچه سیاستهای دولت هم میتواند مثبت شدن شاخصهای بورس را تسریع کند یا به تعویق بیاندازد.»
این تحلیلگر بازار سهام به این پرسش خبرنگار انصاف نیوز که سرمایههای خارجشده از بورس به کجا سرازیر شده، پاسخ میدهد: «ارزیابی من این است که به سپردههای بانکی تبدیل شده است چون نرخ بهره بالا رفته و بانکها با بهانههای گوناگون سودهای 23 و 24 درصدی به سپردهها میدهند و این یعنی دو برابرشدن موجودی افراد در یک بازه سه چهارساله که برایشان جذاب است.»
اعرابی با انتقاد از عملکرد شبکه بانکی و بهخصوص بانکهای خصوصی، تولید با نرخ بهره 24 درصدی را بیمعنا میخواند: «با وجود آنکه در بسته سیاستی که دولت برای حمایت از بازار سرمایه تدوین کرده، تاکید شده که نرخ بهره بانکی نباید از 20 درصد فراتر برود، بانکهای خصوصی به نامها و به بهانهها مختلف سود 24 درصدی به سپردهها میدهند. چنین نرخ بهرهای در شرایطی که حداکثر سود صنایع تولیدی ما بین 10 تا 15 درصد است، عملا تولید را از جذابیت انداخته و برای کسی انگیزه حضور در بازار سرمایه باقی نگذاشته است.»
این کارشناس، درباره سیاستهای حمایتی دولت از بازار سرمایه هم میگوید: «سیاستهایی که دولت برای حمایت از بازار سرمایه اعلام کرده، میتوانست به بهبود سریعتر شاخصها کمک کند اما ظاهرا این سیاستها تا اجراشدن فاصله زیادی دارند. برای مثال قرار بود دولت در مورد نرخگذاری نهادههای تولیدی تجدیدنظر کند اما امروز برای محاسبه فروش گاز به پتروشیمیها، هاب انرژی اروپا هم ملاک عمل قرار میگیرد. بر این اساس، هر متر مکعب گاز را باید 40 سنت به شرکتهای داخلی بدهند که البته یک سقف 20 سنتی برای آن تعیین کردهاند.»
اعرابی با اشاره به مسائل ژئوپلتیکی اروپا که در قیمتگذاری انرژی تعیینکننده است، ادامه میدهد: «معلوم نیست ملاک هاب انرژی اروپا از کجا به فرمول قیمتگذاری نهادههای تولید در ایران راه پیدا کرده اما روشن است که صنایع ما با این فرمول از رقبای عربستانی و اماراتی و قطری خود که گاز را بین 8 تا 12 سنت دریافت میکنند، شکست میخورند. به همین دلیل است که قیمت تمامشده یک تن متانول برای شرکت ایرانی 360 دلار درمیآید در حالیکه قیمت جهانیاش، تنی 320 دلار است!»
با همه این تفاسیر، کارشناس بازار سرمایه، دورنمای این بازار را مثبت میداند: «الان نسبت P به E بازار در کف تاریخی خود و حدود 5 تا 5/5 است و اگر مسائلی مانند سیاست دولت در فروش نهادهها شفاف شود، بازار قابلیت رشد خوبی دارد.»
دیدگاه شما