95% شکست معامله گران
اما ببینیم که 95% شکست معامله گران دلیلش چیست؟ در واقع باید به بررسی انواع شکست در فارکس پرداخته شود اما شاید عمدتا علت شکست در فارکس در مورد بسیاری از معامله گران این امر می تواند باشد که نسبت بین حجم معامله و سرمایه ای را که در دست دارند را رعایت نمی کنند. میزان حجم معاملاتی که انجام می دهند در مقایسه با سرمایه شان بالاتر است، از آن به عنوان طمع در فارکس نام برده می شود و بسیار خطرناک است و معامله گران را وادار به ریسک مالی شکننده ای میکند و نهایتا شکست در بازار فارکس. اینطور به نظر می رسد که کم کم به جواب این سوال که علت 95% شکست معامله گران در چیست ؟! نزدیک می شویم.
از دیگر عواملی که به عنوان علت شکست در فارکس می توان نام برد این است که یک معامله گر برای خود استراتژی ندارد! و معمولا هم تریدرها در این مورد پذیرش ندارند. در واقع نمی دانند که دارند چه می کنند. برای مثال تنظیماتی که در پلتفرم های معاملاتی وجود دارند در واقع استراتژی نیستند صرفا تنها تنظیمات فنی هستند و نمی تعیین درصد ریسک مجاز برای هر معامله توان تنها با استناد به آنها انتظار داشت که برنده بازار شد و به کسب درآمد و سود رسید. در نتیجه رقم 95% شکست معامله گران شکل می گیرد.
آیا می توانم 5٪ به ازای هر معامله ریسک کنم؟
بسیار خوب تا اینجا با برخی از انواع شکست در فارکس آشنا شدیم و دیدیم که چرا 95% شکست معامله گران اتفاق می افتد. در این بخش به این پرسش می پردازیم که آیا می توانم 5٪ به ازای هر معامله ریسک کنم؟ و آیا ربطی به 95% شکست معامله گران دارد ؟! این امر کاملا بستگی به میزان سرمایه شما دارد.
باید بخاطر داشته باشید که ریسک هر معامله همیشه باید درصد کمی از کل سرمایه ای باشد که در دست دارید. برای مثال یک درصد شروع خوب برای یک معامله گر تازه کار میتواند تنها 2٪ از سرمایه او باشد. که اگر این میزان ریسک، بدون بررسی بالا برود نتیجه آن قرار گرفتن در دسته 95% شکست معامله گران خواهد بود!
فرض مثال، اگر شما دارای 5000 دلار در حساب خود می باشید، حداکثر حد ضرر در فارکس که برای شما مجاز می باشد نباید بیشتر از 2٪ باشد توسط این پارامترها شما در واقع مدیریت ضرر در فارکس انجام می دهید و حداکثر ضرر شما 100 دلار در هر معامله خواهد بود. آنچه که بسیار مهم است و باید به خوبی آن را درک کنیم مدیریت ریسک از طریق تعیین حد ضرر در فارکس می باشد.
نحوه جلوگیری از شکست در فارکس
در این بخش خواهیم دید که چه راهکارهایی وجود دارد تا با جلوگیری از ضرر در فارکس عدد درصدی 95% شکست معامله گران، اتفاق نیفتد! و همینطور نحوه جلوگیری از شکست در فارکس و احیانا اگر ضرری رخ داد چگونه با جبران ضرر در فارکس بتوانیم به هدفمان که بستن معاملات با موفقیت و کسب سود در بازار فارکس است نزدیک شویم.
فارکس بزرگترین بازار مالی دنیاست و پتانسیل بالای سوددهی آن معامله گران را در تمام سطوح جذب خود می کند. یکی از دلایل 95% شکست معامله گران این می تواند باشد که از آنجایی که دسترسی به این بازار آسان می باشد و به دلیل وجود اهرم های بالا و هزینه های به نسبت پایین، بسیاری از افراد به سرعت وارد این بازار می شوند اما بعد از تجربه ضرر و شکست با همان سرعت از بازار خارج می شوند و این یکی از دلایل بزرگ 95% شکست معامله گران می تواند باشد!
در اینجا نکاتی را عنوان می کنیم که به معامله گران مشتاق فارکس کمک می کند که دلایلی است که برای 95% شکست معامله گران گفته شد در مورد آنها صدق نکند و به ماندن در دنیای رقابتی معاملات فارکس و جبران ضرر در فارکس ادامه دهند. البته راهکارهای زیادی هست که مجال گفتن همه آنها در اینجا نیست.
- بروکری را انتخاب کنید که این امکان را برای شما فراهم نماید که به اندازه موقعیت هایی که بر اساس سرمایه و قوانین مدیریت ریسک شما مناسب است معامله نمایید و تا حد امکان از بروز دلایل 95% شکست معامله گران بدورتان نگه دارد.
- حد سود وحد ضرر را تعیین نمایید.
- از دستورات limit orders جهت باز و بستن معاملات خود استفاده نمایید.
سخن پایانی
95% شکست معامله گران بر چه اساس می باشد را با هم برشمردیم. اگرچه بازار فارکس سودده و جذاب می باشد اما این دلیل کافی نیست که بخواهیم بدون برنامه در آن به ترید بپردازیم. توجه به دلایلی که برای 95% شکست معامله گران گفته شد کمک زیادی به معامله گران تازه وارد به بازار فارکس می نماید که با موفقیت از این بازار سود دریافت کنند و حتی اگر دچار ضرری شدند با بکارگیری تکنیک های موجود به جبران ضرر در فارکس بپردازند.
توجه و بررسی علتهایی که شکست معامله گران را سبب می شود به علاقمندان دنیای معامله گری کمک زیادی میکند که موانع و نقاط ضعف این حرفه را بشناسند و با دقت و تمرکز بیشتری به فعالیت در بازار فارکس بپردازند.
با سپاس از توجه تان به این مقاله لطفا با اشتراک گذاری نظرات و دیدگاهتان ما را در هرچه پربار کردن مقالات آموزشی همراهی نمایید. مشاورین بروکر نیکس جهت ارائه مشاوره رایگان همواره در کنار شما هستند.
اکسپرت مدیریت سرمایه Money Management Tool TD برای متاتریدر 4
با استفاده از اکسپرت و ربات مدیریت سرمایه Money Management Tool TD می توانید موقعیت های معاملاتی خود را دقیقاً محاسبه کرده و یک ریسک ثابت را برای آن ها از پیش تعیین کنید. اگر می خواهید از یک مدیریت دقیق پول در معاملات خود استفاده کنید ، پس از این ابزار فوق العاده کاربردی و پر امکانات استفاده کنید . با استفاده از این ابزار می توانید ریسک را به طور دقیق تعیین کنید و آن را در حجم معاملات ، حد ضرر و لیمیت اردر های خود اعمال کنید .
مشخصات اکسپرت مدیریت سرمایه Money Management Tool TD
- پلتفرم : متاتریدر4
- جفت ارز : تمامی جفت ارزها
- تایم فریم : تمامی تایم فریم ها
- وبسایت سازنده : www.trading-deals.com
طرز فعال سازی کار اکسپرت
ابتدا وارد تب Tools شوید و از طریق بخش Options ، گزینه های Allow automated trading و Allow DLL imports را فعال کنید
سپس اکسپرت را در چارت خود اجرا کنید و از داشبورد پر کاربرد آن نهایت استفاده را ببرید
اجزای داشبورد اکسپرت مدیریت سرمایه
پس از اجرای این اکسپرت کاربردی در چارت جفت ارز مورد نظر خود ، یک داشبورد جذاب و پر کاربرد برای شما به نمایش در می آید که در ادامه با اجزای آن آشنا می شوید .
با توجه به تصویر بالا :
1 : از طریق این بخش می توانید مقدار ریسک حساب خود را بر حسب درصد یا دلار مشخص کنید
2 : اطلاعات مفیدی در مورد اسپرد ، ریسک به ریوارد ، حد سود ، حد ضرر و .
3 : این بخش مربوط به محاسبه حجم معاملات است
4 : یادداشت برای اردر
5 : با فعال کردن این بخش ، می توانید حد سود و ضرری ثابت برای معامله خود در نظر بگیرید
6 : با فعال کردن این بخش ، سفارشات برای قیمت فعلی چارت شما در نظر گرفته می شوند
7 : با فعال کردن این بخش می توانید حد سود مورد نظر خود را در چارت داشته باشید
8 : مقدار حد سود و ضرر ثابت (مربوط به بخش 5)
9 : با فعال کردن این بخش ، نوع معامله فعلی شما در پنجره پایین به نمایش در می آید
10 : از طریق این بخش می توانید معاملات خرید و فروش خود را انتخاب کنید تا مقدار حجم معامله نسبت به ریسک معین شده به نمایش دربیاید
تنظیمات اکسپرت Money Management Tool TD
با توجه به تصویر بالا :
در بخش تنظیمات این اکسپرت ، تنظیمات مربوط به مقدار پیشفرض حد سود و ضرر ، درصد ریسک سرمایه ، رنگ خطوط حد ضرر و حد سود و نقطه ورود و . را شاهد هستیم که می توانید به دلخواه آن ها را تغییر دهید
برای آشنایی بیشتر با این اکسپرت ویدیو زیر را تماشا کنید
جهت آشنایی با روش نصب اکسپرت مدیریت سرمایه به مقاله اموزشی راهنمای نصب انواع اکسپرت در متاتریدر 4 و 5 مراجعه کنید
حدضرر چیست و چگونه حد ضرر را تعیین کنیم؟
در بازارهای مالی، باید خیلی سریع جلوی ضررها را بگیرید.
حدضرر برای همین منظور قابل تعریف است.
با وجود جنبههای زیادی که در بورس و معاملهگری سهام وجود دارد و سبک و سنگین کردنها در زمان معامله سهام، آسان است که گذاشتن حد ضرر را فراموش کنید.
حدضرر از آن موارد به ظاهر کوچک است که میتواند تغییر بزرگی را به وجود آورد. همه میتوانند از این نگرش استفاده کنند، پس با این مطلب از سایت بورسینس همراه باشید.
حتما شنیدهاید که برخی می گویند بهتر است پس از خرید یک سهم برای آن حدضرر تعیین کنید.
حد ضرر چیست؟
تعریف ساده حدضرر یا حد توقف زیان این است: وقتی قیمت سهام به حدضرر تعیین شده رسید، سهام موردنظر را باید فروخت تا از ضرر بیشتر جلوگیری شود.
باید توجه کنید که کم شدن سود هم نوعی ضرر است، بنابراین در زمانی که قیمت سهام بالا رفت، حدضرر را نیز باید متناسب با قیمت، افزایش داد.
مزایا و معایب حدضرر اتوماتیک
در بازارهایی مانند فارکس مزایای تعیین حدضرر بصورت خودکار این است که شما مجبور نخواهید بود که قیمت سهام را بصورت روزانه چک کنید (متاسفانه گذاشتن سفارش حد ضرر و انجام آن بصورت خودکار در حال حاضر در بورس تهران مقدور نیست.)
این گزینه بسیار کارآمدی است مخصوصا زمانی که در تعطیلات یا در وضعیتی قرار دارید که نمیتوانید به کامپیوتر، اینترنت و موبایل دسترسی داشته باشید.
معایب حد ضرر خودکار این است که ممکن است حدضرر (مخصوصا زمانی که در قیمت نامناسبی تنظیم شده) با یک نوسان خیلی کوچک قیمت در بازار فعال شده و ناخواسته معاملهای که انجام دادهاید بسته شود.
درست است که در بورس تهران امکان گذاشتن حد ضرر خودکار وجود ندارد اما بورسینس به شما توصیه میکند حتما حدضرر سهامی که خریداری کردهاید را یادداشت کنید و بدون قید و شرط آنرا اجرا نمایید.
در بازار ارزهای دیجیتال امکان گذاشتن حد ضرر اتوماتیک در صرافیهای ارز دیجیتال ایرانی و خارجی وجود دارد.
هیچ قاعده و قانونی برای تعیین قیمت حدضرر وجود ندارد. این موضوع کاملا به سبک سرمایهگذاری شما و میزان ریسک پذیریتان بستگی دارد (بلندمدت، کوتاه مدت، میان مدت)
شاید شخصی که هدفش نوسانگیری است، حدضرر را 5 درصد زیر قیمت خرید قرار دهد در حالیکه شخصی که دارای هدف بلندمدت سرمایهگذاری است، 15 درصد پایینتر از قیمت خرید را به عنوان حدضرر تعیین نماید.
تعیین نقطه توقف یا حدضرر نیاز به کمی تجربه و داشتن اطلاعات کافی از تحلیل تکنیکال دارد . نکات کلیدی زیر میتواند در تعیین حدضرر به شما کمک کند.
چند نکته کلیدی در تعیین حدضرر
- حدضرر را در معاملات کوتاه مدت روی محدوده حمایت در موج نزولی قبلی قرار دهید (به شرطی که بین 8 تا 10 درصد باشد)
- حدضرر را در خریدهای میانمدت و بلندمدت روی محدوده حمایتی معتبر تعیین کنید (بین 10 تا 20 درصد پایینتر از قیمت خرید)
- وقتی مقاومت یک سهم شکسته شد و قیمت سهم در بالای محدوده مقاومتی تثبیت کردید، حدضرر را روی مقاومت شکسته شده که حالا به عنوان حمایت عمل میکند قرار دهید.
- اگر حدضرر را در فاصله کوتاهی از قیمت خرید قرار دهید، در معاملات کوتاه مدت ممکن است به دلیل نوسان زیاد قیمت، خروج زودهنگامی از بازار داشته باشید (سهم خیلی زود فروخته شود.)
- اگر حدضرر را در فاصله زیادی از قیمت خرید قرار دهید، باعث زیان بیشتر شما میشود. (سهم خیلی دیر فروخته میشود)
بنابراین یافتن حدوسط در تعیین حدضرر استراتژی هوشمندانه و بهتری میباشد. - همیشه به حدضرر تعیین شده عمل کنید. اگر پس از عمل کردن به حدضرر، رشد سهم شروع شد، نیازی نیست خودتان را ملامت کنید و از آن به بعد در تعیین حدضرر دقت و مطالعه بیشتری انجام دهید. به جای ناراحت بودن، در عوض خوشحال باشید که براساس استراتژی تان معامله را انجام داده اید.
- برخی از افرادی که به دید بلندمدت سرمایه گذاری میکنند اعتقادی به تعیین حدضرر ندارند. شما هم اگر به وضعیت بنیادی شرکت مطمئن هستید و قصد سرمایه گذاری بیش از 9 ماهه دارید میتوانید حدضرر تعیین نکنید.
جهت تقویت مهارت و افزایش سود معاملهگران، دورههای آموزش تحلیل تکنیکال، تحلیل و بررسی بازار بصورت حضوری و غیرحضوری برگزار میشود.
یک فایل آموزشی درباره حدضرر را میتوانید با کلیک روی لینک زیر دانلود کنید:
تجربه و نظر شما در مورد حدضرر و حد سود چیست؟ در بخش نظرات بنویسید.
قصد شروع سرمایهگذاری در بورس را دارید؟ اولین قدم این است که افتتاح حساب رایگان را در یکی از کارگزاریها انجام دهید:
برای سرمایهگذاری و معامله موفق، نیاز به آموزش دارید. خدمات آموزشی زیر از طریق کارگزاری آگاه ارائه میشود:
قصد خرید یا فروش ارز دیجیتال در ایران را دارید؟ در این سایت میتوانید با اطمینان و با چند کلیک خرید کنید:
نسبت ریسک به ریوارد چیست؟
مدیریت سرمایه یکی از مباحث مهم و گسترده بازارهای مالی است که زیرشاخههای بسیاری دارد. از مهمترین زیرشاخههای آن بحث نسبت ریسک به ریوارد است.
در این مقاله به بررسی جامع مبحث نسبت ریسک به ریوارد در بازار بورس ایران خواهیم پرداخت.
البته باید توجه داشت که اصول کلی نسبت ریسک به ریوارد در همه بازارهای مالی چون بورس، فارکس، ارز دیجیتال و. یکسان است. این نسبت با توجه به نمودار تکنیکال سهم مشخص میشود؛ نمودار تکنیکال در همه بازارهای مالی اصول مشخص و یکسانی دارد و وجود بازه قیمتی و یکطرفه بودن بازار بورس خللی در روند نمودار ایجاد نمیکند.
قبل از آموزش نسبت ریسک به ریوارد، ابتدا به تشریح دقیق دو کلمه ریسک و ریوارد خواهیم پرداخت.
تعریف ریسک
در ادبیات مالی ریسک (Risk) این چنین تعریف میشود؛ رویدادهای غیرمنتظره که معمولاً باعث تغییر در ارزش داراییها یا بدهیها میشود.
ریسکها به دو دسته کلی تقسیم میشوند:
- ریسک واقعی یا خالص (Pure Risk) که همان ریسکهای فیزیکی هستند که آدمی از ابتدای تولد تا زمان مرگ با آن مواجه است؛ مثل بیماری، تصادف و. . از ویژگیهای عمده این نوع از ریسک عدم کنترلپذیری و حتمی بودن خسارت است.
- ریسک سوداگرانه یا پویا
این نوع ریسک برخلاف ریسک تعیین درصد ریسک مجاز برای هر معامله واقعی فقط در موقعیتهای اقتصادی قابل سنجش است. نتیجه این نوع ریسک میتواند سود یا زیان باشد و قابل کنترل است.
تعریف ریوارد
به سود یا پاداش حاصل از هر نوع سرمایهگذاری بازده یا همان ریوارد (Reward) میگویند.
تعریف نسبت ریسک به ریوارد در بازار بورس
سرمایهگذاری در بازارهای مالی به مانند شمشیر دو لبه است که هم میتواند سودآوری بالایی داشته باشد و هم باعث زیان و از دست دادن کل سرمایه شود.
میزان ریسکپذیری و آستانه تحمل زیان افراد متفاوت بوده و هر کس باید با توجه به روحیات و شرایط مالی خود استراتژی مناسب را طراحی کند.
نسبت ریسک به ریوارد شاخصی است که توسط سرمایهگذاران حرفهای برای مقایسه نسبت ریسکهای یک دارایی به سود مورد انتظار، استفاده میشود.
به زبان ساده مفهوم نسبت ریسک به ریوارد نشاندهنده احتمالی است که یک سرمایهگذار میتواند به ازای هر ریال ریسکی که سرمایهگذاری میکند، سود کسب کند.
نسبت ریسک به ریوارد چگونه به دست میآید؟
نسبت سود به زیان از طریق مشخص کردن حد سود و حد ضرر به دست میآید.
حد سود نقطهای است که معاملهگر برای تعیین نقطه خروج با حفظ سود تعیین میکند؛ این نقطه به کمک تحلیل تکنیکال به دست میآید و معمولا در مقاومتهای مهم نمودار مشخص میشود.
حد ضرر نیز عکس حد سود بوده و نشاندهنده مقدار زیانی است که معاملهگر میتواند در یک معامله بپذیرد.
با یادگیری حد سود و حد ضرر میتوان نسبت ریسک به ریوارد را این چنین تعریف کرد؛ ریسک به معنای تفاوت بین قیمت سهام و حد ضرر آن بوده و در مقابل ریوارد به معنای تفاوت بین قیمت سهم و حد سود آن است.
برای مشخص کردن ریوارد بر روی نمودار تکنیکال، ابتدا باید اهداف صعودی سهم را مشخص کنید، اهداف صعودی در نقاط مقاومت سهم مشخص میشوند.
برای مثال در این شکل سهم اخابر در قیمت A معامله میشود؛ حد سودهای احتمالی این سهم در نقاط B و C تعریف شده است. اگر نمودار با قدرت خرید بالا توانست از نقطه B عبور کند، میتوان امید داشت که به نقطه C برسد. در تمام این مراحل باید مراقب قدرت خریدار به فروشنده بود و با توجه به تکنیک تابلوخوانی جلو رفت.
نقاط ریسک نیز بر اساس نقاط حمایتی سهم مشخص میشود؛ در سهم اخابر نقطه D نقطه حمایتی (ریسک) این معامله قرار دارد. هنگامی که سهم در نزدیکی این نقطه قرار گرفت، معاملهگر باید اقدام به فروش سهام کرده تا از زیانهای بعدی جلوگیری کند. با فعال شدن حد ضرر ماندن در معامله درست نیست؛ بالاخص اگر در این نقطه قدرت فروشنده بالاتر از خریدار باشد نباید لحظهای در فروش سهم تعلل کرد.
تا به اینجای کار فقط ریسک و ریوارد سهم را تعیین درصد ریسک مجاز برای هر معامله مشخص کردیم؛ برای تعیین نسبت ریسک به ریوارد باید تناسب بین فاصله A تا C به فاصله نقطه A به D را نیز مشخص کرد.
مدیریت سرمایه: بقا در بازار - قسمت اول
وقتی مردم شروع میکنند به یادگیری ترید در بازارهای مالی آخرین چیزی که ممکن است به آن توجه کنند مدیریت ریسک و تریدهایشان است و این احتمالا مهمترین دلیلی باشد برای پاسخ به سوال «چرا ۹۰٪ تریدرها توی بازارهای مالی ضررده هستند».
همچنین منابع آموزشی مدیریت ریسک در اکثر مواقع میتوانند به شدت مبهم باشند و مخاطب نتواند خروجی لازم را از آن دریافت کند.
اگرچه چنین جمله ای میتواند توصیه خوبی باشد، اما معاملهگرها در فرکانسها، بازارها، بازههای زمانی و… مختلف معامله میکنند؛ به همین دلیل است که به ندرت یک پاسخ واضح و دقیق برای مدیریت صحیح ریسک وجود دارد و این موضوع را باید کمی بیشتر برد زیر ذرهبین.
من در این نوشته علاوه بر مدیریت ریسک، در مورد مدیریت ترید و آماده کردن تریدها (در قسمت دوم) صحبت خواهم کرد تا شما بتوانید بر مبنای تواناییهای خودتان یک اکانت تنظیم شده را مدیریت کنید و بازدهی اکانتتان را بالاتر ببرید.
برای کسانی که قصد ترید در بازارهای فیوچرز مارکت کریپتو را دارند، من اکثر تریدهایم را روی صرافی بای بیت انجام میدهم که شما هم میتوانید از طریق این لینک اکانت خودتان را بسازید.
چرا مدیریت ریسک؟
هنگامی که تازه وارد دنیای معامله گری میشوید، شروع به یادگیری همهی استراتژیهای مختلف میکنید، ممکن است احساس کنید دست بازار برایتان رو شده؛ اما در نظر بگیرید که بازارهای مالی جایی هستند که باید با هوشمندترین معاملهگران و الگوریتمها رقابت کنید، بنابراین احتمال اینکه استراتژیای که از یوتوب یا پکیجهای آموزشی آموختهاید در این بازارها درصد برد بالایی داشته باشد، بسیار کم است.
هرگز نمیتوانید بگویید که بازار به سطح معینی رسیده است زیرا اندیکاتور x این کار را انجام داد یا قیمت سقوط کرده زیرا از یک پترن مثلث عبور کرده است.
این سطح استدلال در معاملات در بین کسانی که معاملات سویینگ انجام میدهند به مراتب بیشتر است، اغلب به جای اینکه بر اساس اصول بنیادی معامله خود را انجام دهند به گلدن کراس دومیانگین متحرک توجه میکنند و آن را مبنای حرکت بازار در نظر میگیرند.
آیا بیت کوین به خاطر گلدن کراس دومیانگین متحرکت حرکت خود را از ۱۰هزار دلار تا ۶۰هزار دلار آغاز کرد؟ قطعاً نه. اما توانایی پیدا کردن این پترنها در مارکت میتواند به شما یک برتری نسبی بدهد.
این برتری میتواند هرچیزی باشد؛ استفاده از دو یا چند اندیکاتور٬ پرایس اکشن خالص٬ آنالیز دیتاهای آن چین٬ معاملهگری بر اساس اطلاعات اقتصاد کلان و مثال های مشابه آن.
هدف این است که برتری مورد نظر به شما یک امتیاز مثبت در برآیند کلی معاملههایتان در طول یک بازه مشخص خواهد داد.
اگر به این نمودار بیت کوین در تایم فریم ۳۰ دقیقه نگاه کنید، می بینید که بازار زمانی که در اکثر مواقع Naked POC را از سشنهای قبلی لمس کرده، به آن یک واکنش خاص نشان داده است.
البته که٬ این می تواند یک برتری برای شما باشد. هرچند من از آن به این سادگی استفاده نمیکنم، اما شما میتوانید این را بهعنوان یک الگوی تکراری ببینید. و بازار، زمانی که این اتفاق میافتد؛ واکنش نشان میدهد.
مسئلهای که اینجا وجود دارد این است که گرچه نمیتوانید بازار را «بخوانید»، درعوض میتوانید استراتژیای ایجاد کنید که از رفتارهای خاصی که اغلب مؤثر هستند، بهرهبرداری کند.
پایه های مدیریت ریسک
دو عامل به عنوان اصول مدیریت ریسک در نظر گرفته شده است:
۱. ریسک در هر معامله
ریسک در هر معامله به زبان ساده یعنی میزان مشخصی دلار یا درصد از حجم سرمایه که برای هر ترید ریسک میکنید.
نسبت ریسک به پاداش به شما می گوید که در مقایسه با پاداش خود چقدر ریسک میکنید.
به عنوان مثال، یک استراتژی با نسبت ریسک به پاداش تعیین درصد ریسک مجاز برای هر معامله 1:2 (به عنوان 2R نیز شناخته می شود) به شما میگوید که برای یک واحد ریسک، دو واحد پاداش خواهید داشت.
در یک مثال عملی، لانگ بیتکوین در ۴۲۶۱۱ دلار با حدضرر در ۴۱۸۴۷ دلار و گرفتن سود در ۴۴۲۱۱ دلار منجر به معامله با ریسک به پاداش 1:2 شده است.
یک تریدر با تجربه ممکن است بگوید که شما نباید بیش از ۲ - ۵٪ از کل موجودی حساب خود را در هر معامله ریسک کنید؛ اگرچه این نادرست نیست، اما این قضیه بسیار پیچیدهتر است و در طول این نوشته بیشتر در مورد آن صحبت خواهم کرد.
فرض کنید ۱۰هزار دلار در حساب معاملاتی خود دارید و با ۸ ترید متوالی که حد ضررشان فعال شده روبرو میشوید؛ اگر فکر میکنید که داشتن هشت باخت غیر واقعی است، بیایید به این جدول نگاهی بیندازیم که احتمال زیان متوالی در ۵۰ معامله را بر اساس استراتژی های مختلف نشان میدهد.
در این جدول، یک استراتژی با نرخ برد ۵۰٪ تقریباً ۵۰٪ احتمال دارد که هشت باخت متوالی داشته باشد؛ اگرچه داشتن هشت باخت متوالی زیاد به نظر میرسد و میتواند بار روانی ایجاد کند، اما به این معنی نیست که استراتژی سودآور نیست.
همانطور که در این نمودار شبیهسازی مشاهده میکنید، از ۵۰ حالت شبیهسازی شده تصادفی با ۱۰۰ معامله و استفاده از استراتژی ۵۰٪ نرخ برد و 2R ثابت در هر معامله، حتی یک مورد شبیهسازی شده وجود ندارد که با استفاده از ۲٪ ثابت ریسک در هر معامله منجر به ضرر شود.
اکنون، به همان شبیه سازی با ریسک ۱۰٪ در هر معامله نگاه کنید.
ریسک ۱۰ درصدی در هر معامله تقریباً در صنعت تجارت غیرقابل توصیف است زیرا هر مربی / استاد به شما می گوید که خیلی زیاد است، اما آیا اینطور است؟
همانطور که میبینید، برخی از منحنیهای آن به اعداد نجومی رسیده است، اما این را هم باید در نظر گرفت که، حداکثر ۱۱ زیان متوالی وجود دارد. که این میزان ضرر متوالی در شروع ماجرا به معنای منفجر کردن حسابتان است.
در نگاه دیگر، ریسک کردن ۱۰٪ از حساب خود از همان ابتدا، شما را به کاهش ۵۲ درصدی در هشت ضرر متوالی می رساند. این چیزی است که بسیاری از مردم قادر به درک آن نیستند، اما برای معامله گران خاصی ریسک کردن 10 درصد در هر معامله همچنان یک گزینه مناسب است.
همچنین اگر اصول مدیریت ریسک را خلاصه کنیم٬ میتوانم به شما این اینفوگرافی مفید از Edgewonk معرفی کنم:
رویکردی متفاوت برای سبک های معاملاتی مختلف
همه ما بر اساس استراتژیها، باورها و بازه های زمانی ای که در اختیار داریم معامله میکنیم؛ برخی افراد روزانه ۵۰ معامله در DOM انجام میدهند، اما برخی ۵۰ معامله در یک سال کامل انجام نمیدهند.
من به طور میانگین روزانه ۱ تا ۳ معامله در بازه ی معاملات روزانهام، انجام میدهم.
آیا منطقی است که در هر معامله ۱۰٪ ریسک کنم؟ نه واقعاً، چون بعید نیست که رسیدن به حد مجاز ضرردهی روزانه که سه باخت متوالی تعیین کردهام، حداقل یک یا دو هفته یک بار اتفاق بیفتد.
تمام کردن روز معاملاتی با ۳۰٪ در ضرر بودن حساب در مقایسه با ۳-۶٪ اتفاق جالبی نیست. البته، حالت دوم هم عالی نیست، اما هضم آن بسیار آسانتر است. به همین دلیل، مهم است که بر استراتژی خود مسلط شوید و بدانید که به طور میانگین هر روز / هفته / ماه چند معامله انجام میدهید.
اگر یک سویینگ تریدر هستید و یک تا سه معامله در هفته انجام می دهید، ریسک کردن ۲ تا ۳ درصد در هر معامله کاملاً منطقی است. اگر هر ماه فقط یک تا سه معامله انجام دهید، میتوانید بدون مشکل ۵ تا ۱۰ درصد ریسک کنید.
به همین دلیل، اگر به آموزشهای رندوم که در فضاهای مختلف یاد میگیرید؛ عمل کنید، اینکه هرگز بیش از ۲٪ در هر معامل ریسک نکنید، میتواند مشکل و غیر منطقی باشد. شما باید انتظارات خود از بازار، میزان فعال بودن و میزان ریسک پذیری در مقایسه با تعداد دفعات انجام معاملات خود را بدانید.
به عنوان مثال، شما ده هزار دلار در حساب معاملاتی خود دارید، اما به طور متوسط هر ماه فقط سه معامله انجام میدهید، آیا رعایت دقیق ریسک ۱٪ در هر معامله منطقی است، یا بهتر است به عملکرد خود توجه کنید و بر اساس سیستمهای شبیهسازی، ریسک رابه ۳-۵٪ تنظیم کنید؟ به نظر من دومی انتخاب بهتری است.
نقطه مقابل آن، کسی است که معاملات روزانه را ترجیح داده و ورود و خروج های زیاد در بازار انجام میدهد، کسانی که معاملات روزانه انجام میدهند و اسکلپرها باید هزینههای اضافی مانند کمیسیون٬ احتمال نوسانات بسیار بالاتر و کارمزدهای صرافی را در نظر بگیرند؛ بر همین مبنا، هیچ دلیلی وجود ندارد که با ریسکهای غیرمنطقی وارد معاملات شوید و هرچیزی بین ۰.۵ - ۲٪در هر معامله بیش از حد کافی است.
سود جزئی
«اینجا نصف پوزشین را بستم، استاپلاس را در نقطه ورود میگذارم و بدون ریسک پوزیشن را باز میگذارم».
احتمالاً این مورد را در جاهای مختلف شنیدهاید، مردم عاشق سود جزئی هستند زیرا احساس میکنند چیزی از بازار گرفتهاند و اکنون در معرض هیچ ریسکی نیستند.
در مثال بالا میتوانیم ببینیم که این پوزشین در دو قسمت بسته شده است؛ فرض میکنیم نصف این معامله در 1.5R بسته میشود و خروج دوم در3R بسته میشود.
حالا کمی تجزیه کنیم:
اول از همه، بیایید در نظر بگیریم که این سیو سود را انجام نمیدهید پس اگر در این معامله ۳۰۰ دلار ریسک میکردید، ۹۰۰ دلار سود به دست می آوردید، اما اگر سود خود را به این صورت به دو قسمت تقسیم کنید، فقط ۶۷۵ دلار دریافت خواهید کرد.
ولی باید این موضوع را هم در نظر بگیریم که، اگر فقط نیمی از پوزشین خود را بسته بودید و سپس بازار ریزش میکرد، ضرر کمتری به همراه داشت، اما بیشتر اوقات، کسب سود جزئی فقط به ما آرامش می دهد و در دراز مدت سودی ندارد.
تنظیم پارامترهای ریسک
یکی دیگر از کارهایی که معامله گران اغلب وقتی چند ترید بازنده دارند، به سمتش میروند، این است که حجم معاملات بعدی خود را کاهش میدهند و برعکس این در طول معاملات برنده نیز اتفاق میافتد.
به همین دلیل است که پایبندی به استراتژی خود مهمترین چیز است، زیرا ممکن است در ۱۰ معامله نتایج ضعیفی داشته باشید اما در ۵۰۰ معامله نتایج عالی باشد.
حال فرض کنید این توزیع تصادفی شما از ۱۰ معامله است. (W = معامله برنده / L = معامله بازنده)
در هر معامله ۱۰۰ دلار ثابت ریسک میکنید در معاملاتی با ریسک به پاداش ۲:۱.
تقسیم سود و زیان به شرح زیر خواهد بود:
۲۰۰ دلار - ۲۰۰ دلار - ۲۰۰ دلار - ۱۰۰ دلار - ۱۰۰ دلار - ۱۰۰ دلار - ۱۰۰ دلار - ۲۰۰ دلار - ۲۰۰ دلار - ۲۰۰ دلار
در نهایت به سود کلی ۸۰۰ دلار ختم می شود.
همانطور که متوجه شدید، در این مدت یک رشته چهار باخت متوالی داشتید، بسیاری از معاملهگران در این مورد احساس ناامنی میکنند و حجم پوزشین را به نصف کاهش میدهند تا زمانی که حداقل دو ترید برنده به دست آورند.
توزیع سود و زیان در این صورت به شرح زیر خواهد بود:
۲۰۰ دلار - ۲۰۰ دلار - ۱۰۰ دلار - ۱۰۰ دلار - ۱۰۰ دلار - ۱۰۰ دلار - ۱۰۰ دلار - ۱۰۰ دلار
در نهایت به سود کلی ۶۰۰ دلار ختم می شود.
مشابه سود جزئی، این رویکرد مطلوبی برای تجارت شما نیست.
- من به شما توصیه میکنم که المانهای دیگر استراتژی خودتان را تغییر دهید.
به عنوان مثال، میتوانید بگویید که اگر ستآپ گلدن کراس دو میانگین متحرک شما ده ضرر متوالی را تجربه کند، معامله بر اساس آن رامتوقف میکنید و عملکرد گذشته را مرور میکنید و سعی میکنید آن را بهبود ببخشید یا به طور کامل از شر آن خلاص شوید.
این تغییر بسیار هوشمندانهتر از کم و زیاد کردن مداوم اندازه پوزشین معاملاتی است زیرا به جادهای ناهموار ختم خواهد شد.
ست آپ A ممکن است نرخ برد 40٪ با تعیین درصد ریسک مجاز برای هر معامله 2.5R داشته باشد و به طور متوسط پنج بار در هفته انجام می شود.
ست آپ B دارای نرخ برد 80٪ با 3R است و به طور متوسط دو بار در ماه انجام می شود.
آیا ریسک شما در این ست آپ ها باید ٪ یا دلار مشابه باشد؟ نه واقعا.
البته، در ست آپ B هرچند نباید حجم کامل مورد نظر برای ورود به معامله را در یک نقطه وارد کنید، اما اگر متوجه شدید که ست آپ B درشرایط بسیار مطلوب بازار رخ میدهد که میتوانید با اطمینان وارد عمل شوید، باید ریسک بیشتری را در آن درگیر کنید. فقط زیاده روی نکنید.
در این قسمت من سعی کردم یک دید کلی در مورد مدیریت ریسک به شما بدهم و حالت های مختلف ریسک پذیری در معاملات بازارهای مالی را بررسی کنم، در قسمت بعدی نگاه عمیقتری به مدیریت معامله خواهیم کرد.
دیدگاه شما