نحوه معامله با استفاده از نقاط پیوت


آموزش محاسبه خطوط پیوت

به طور کلی از خطوط پیوت برای معاملات روزانه استفاده می کنند و با انجام محاسبه بر روی قیمت های روز گذشته ساپورت و رزیستنس های روز آتی را به دست می آورند. ولی افرادی نیز هستند که این خطوط را برای بازه های زمانی بزرگتر مانند هفتگی، ماهانه و یا حتی سالانه استفاده می کنند. برای محاسبه خط پیوت به چهار پارامتر روز گذشته (بازه زمانی قبلی) نیاز است. این چهار پارامتر عبارتند از بیشترین قیمت، کمترین قیمت، نقطه باز شده و نقطه بسته شده روز گذشته که مورد نیاز هستند. البته در مورد بازارهای 42ساعته مانند مبادلات ارز که بازار زمان بسته شدن شبانه ندارد نقطه باز شدن قیمت لحاظ نمی شود و تنها از نقطه بسته شدن قیمت استفاده می گردد. نحوه محاسبه آن به شکل زیر است:

در محاسبه پیوت بازارهای 42ساعته، قیمت بسته شدن(Close) از اهمیت بالایی برخوردار است به علت اینکه در ساعتی خاص بازار بسته نمی شود، معامله گران می توانند از ساعات مختلفی استفاده کنند. اغلب افراد با ساعت 42بروکر خود پیوت را محاسبه می کنند که می تواند کاری اشتباه باشد برای بهترین جواب عموما ساعت 24نیمه شب گرینویچ یا ساعت 24نیمه شب به وقت نیویورک مورد استفاده قرار می گیرد که بازده بهتری نسبت به دیگر ساعات بازار دارد. بالاترین و پایینترین قیمت(نحوه معامله با استفاده از نقاط پیوت High-Low) نیز در بازه زمانی بین 24نیمه شب روز گذشته تا24نیمه شب روز جاری محاسبه می‌گردد.

کار با خطوط پیوت

استفاده از خطوط پیوت دقیقا به مانند استفاده از خطوط ساپورت و خطوطرزیستنس است بدین صورت که پس از ترسیم، هر کدام از خطوط می تواند قابلیت عکس العمل به قیمت را داشته باشند. در شکل زیر پس از محاسبه داده های روز 18 July خطوط پیوت و ساپورت برای روز 21July محاسبه می گردد در ساعات اولیه روز کاری اروپای مرکزی (بازار توکیو) قیمت نمودار پوند به دلار به خط پیوت می رسد اما با فشار خریداران قیمت به سطوح بالا می رود. تا اینکه در ساعت 21:01به نحوه معامله با استفاده از نقاط پیوت وقت اروپای مرکزی با اعلام خبری مربوط به انگلستان قیمت با گپی رو به پایین از خط پیوت می گذرد. در کندل بعد لحظاتی قیمت به پیوت می رسد و در ادامه روز، قیمت به خط ساپورت اول می رود. قیمت توانایی رد شدن از ساپورت یک را نداشته و دوباره رو به بالا حرکت نحوه معامله با استفاده از نقاط پیوت می کند. این بار نقش حمایتی خط پیوت پوینت تبدیل به مقاومت می شود و قیمت در اواخر روز در بین خط پیوت وS1 بسته می شود.

آموزش محاسبه خطوط پیوت

در نمونه ای دیگر قیمت پس از رسیدن بهخط پیوت در ادامه روز حرکت صعودی را نمایش می دهد. با اینکه خطوطR1 تاR3 برای دوره ای جلوی حرکت نحوه معامله با استفاده از نقاط پیوت صعودی قیمت را می گیرند اما فشار خریداران صعود قیمت را رقم می زند.

پیوت در بورس به چه معناست + 4 استفاده از پیوت در تحلیل کاربردی

پیوت در بورس به چه معناست + 4 استفاده از پیوت در تحلیل کاربردی

پیوت در بورس در واقع این طور معنا می‌شود که، یکی از مهم‌ترین اهداف در تحلیل تکنیکال بازارهای مالی، تمشخص نمودن نقاط بازگشت قیمت است.

پیوت در نحوه معامله با استفاده از نقاط پیوت تحلیل تکنیکال چیست؟

پیوت در بورس در واقع این طور معنا می‌شود که، یکی از مهم‌ترین اهداف در تحلیل تکنیکال بازارهای مالی، تشخیص نمودن نقاط بازگشت قیمت است. در اصل اگر شخصی به این وجه از مهارت در تحلیل برسد، همانند پیدا کردن جام مقدس در معامله‌گری به حساب می‌آید؛ اما بر طبق پژوهش‌های صورت گرفته شده، تلاش در جهت مشخص نمودن دقیق نقاط کف و سقف قیمتی (منظور در نواحی بازگشت قیمت است) یا به بیان دیگر زمان‌بندی بازار، تا همین حالا بی‌فایده بوده است. با این وجود، بعضی از ابزارهای تحلیل نموداری در این حیطه عملکرد حایز توجهی دارند. پیوت در تحلیل تکنیکال، یکی از پر استفاده‌ترین ابزارهای بررسی وضعیت پیشین و کنونی قیمت است. به عبارت ساده‌تر، نقاط چرخش قیمت در نمودار پیوت خوانده می‌شود؛ که بر طبق ماهیت به دو نوع قیمتی و همچنین محاسباتی و بر طبق قدرت بازگشتی نمودار، دو گونه ماژور و مینور را شامل می‌گردند.

انواع پیوت ها کدامند ؟ و نقش پیوت در تحلیل چیست؟

انواع پیوت ها و نقش پیوت در تحلیل

پیوت‌ها یا نقاط بازگشت اغلب هنگامی شکل می‌گیرند که در جنگ نیروی عرضه کننده با نیروی تقاضا کننده یکی بر دیگری غالب و مغلوب شوند! در واقع هنگامی که شما به یک نمودار قیمت نگاه بکنید که شناسایی نمودار پیوت این کمک را به شما می‌کند؛ تعداد زیادی پیوت مشاهده خواهید کرد که هر یک در یکی از طبقه‌بندی‌های زیر جای می‌گیرند. نکته قابل توجه این است که این موضوع با پولبک در بورس متفاوت می باشد.

پیوت قیمتی

مفهوم اصلی و اساسی نقاط بازگشت قیمت، در ذات این پیوت‌ها نهفته است. در تعریف کلاسیک پیوت‌های قیمتی بدان اشاره شده است، که اگر بازار به میزان مشخصی در یک جهت حرکت کرده و پس از تشکیل سقف یا کف، با روندی نسبتاً قوی در جهت مخالف حرکت کند؛ یک پیوت در نمودار تشکیل شده است. در حال حاضر این تعریف تکامل یافته و عموماً در روش‌های پرایس اکشنی مطرح می‌شود؛ که اگر قیمت حداقل به اندازه سه کندل (شمع ژاپنی) حرکت نموده و پس از تشکیل کندل بازگشتی، دوباره با همان شرایط اما در جهت مخالف حرکت کند؛ یک پیوت یا نقطه بازگشت قابل اطمینان خواهیم داشت. نحوه تشخیص یا به عبارت دیگر شناسایی نمودار پیوت به صورت بصری و بر مبنای قوانین روش‌های تحلیلی مختلف بوده و اصولاً ابزار تحلیلی خاصی نمی‌طلبد. به طور کلی، بر اساس دو روش معامله بر اساس سطوح حمایت و مقاومت قبلی یا زمان تشکیل پیوت، می‌توانید از آن‌ها استفاده کنید.

پیوت محاسباتی

این پیوت در بورس بر طبق داده‌های قیمتی (OHLC) و همچنین فرمول‌های ریاضی محاسبه می‌گردد و جزئیات تحرکات و بالا و پایین رفتن‌های قیمتی در بازار در آن‌ها دخیل نیستند! در اصل خروجی این محاسبات که به شکل چند عدد هستند؛ به عنوان سطوح حمایت و مقاومت در آینده نمودار به کار گرفته می‌شوند. این پیوت‌ها بر طبق دوره‌های زمانی نمودار و همچنین داده‌های قیمتی مورد استفاده قرار گرفته و تا مدت زمان معینی دارای اعتبارند و با تشکیل کندل‌های جدید، این سطوح به‌روزرسانی می‌گردند. به عنوان مثال، نواحی پیوتی نمودار یک‌ساعته برای معامله‌گران بازارهای مالی میان‌مدتی کاربرد چندانی ندارند. پیوت‌های محاسباتی هم خودشان انواع گوناگونی دارا هستند، که پیوت پوینت و همچنین خطوط کاماریلا از مهم‌ترین و شناخته‌شده‌ترین آن‌ها هستند. در ادامه این مطلب به شرح مختصر و مفید هرکدام از این‌ها و نقش پیوت در تحلیل خواهیم پرداخت.

Pivot Point (PP) = High+Low+Close/3

بر اساس قواعد، اگر نرخ قیمتی بیشتر از نقطه «PP» قرار بگیرد؛ بدان معنی است که روند صعودی سهم را شاهد هستیم و می‌باید بر اساس واکنش‌های قیمتی در برابر سطوح مقاومتی، به دنبال موقعیتی برای‌ خریداری سهام باشیم و در غیر این صورت (نرخ قیمتی کمتر از PP)، برای فروختن آن سهم اقدامات لازم را می‌نماییم. حتما این را مد نظر داشته باشید که، نقاط «R» مخفف کلمه لاتین Resistance یا به زبان دیگر سطوح مقاومتی هستند و همین طور نقاط «S» که مخفف کلمه لاتین Support یا به زبان دیگر نواحی حمایتی نمودار به حساب می‌آیند.

در محاسبات خطوط کاماریلا ناحیه مهم و اساسی نظیر «PP» نخواهیم داشت؛ ولی در این روش به خاطر زیادی بودن نواحی مقاومت و حمایت محاسبه شده‌اند که می‌توان قدرت خط روند را به صورت خیلی زیادی فهمید و معاملات دقیق‌تر و منظم‌تری داشت. در اصل هنگامی که قیمت به سطوح 3 یا 4 (از نوع R یا S) برسد؛ در وهله اول بیان کننده قدرت روند و همچنین تحرک قیمتی زیاد است.یادآوری این نکته لازم است که محاسبه‌کننده نقاط پیوت در بیشتر پلتفرم‌های تحلیلی بازار سرمایه به صورت اندیکاتورهای پیش‌فرض ارائه شده‌اند و حتی در صورتی که آن‌ها وجود نداشته باشند هم می‌توانید، به شکلی کاملاً رایگان آن‌ها را از منابع گوناگون دانلود بکنید و نصب گردانید. هم‌اکنون در شماری از استراتژی‌های مختلف معاملاتی، پیوت‌ها به عنوان یک نوع از ابزار اصلی در کنار عناصری چند نظیر میانگین‌های متحرک ، خطوط روند و… به کار گرفته می‌شوند. جهت آشنایی با اندیکاتورهای کاربردی می توانید مقاله " آموزش اندیکاتور cci " را مشاهده کنید.

پیوت در تحلیل تکنیکال

پیوت ماژور

حتی اگر هم ذره‌ای با تحلیل تکنیکال آشنایی نداشته باشید؛ با دیدن نمودار قیمت و همچنین کف و سقف‌هایی که باعث وقوع تحرکات قیمتی به نسبت قوی در مسیر مخالف گشته‌اند، به طور کامل برایتان محسوس هست. در اصطلاح به این دسته از نقاط بازگشتی"پیوت ماژور" می‌گویند. این نقاط از اعتبار زیادی هم برخوردار هستند و تحلیل‌گران برای ترسیم کردن خطوط روند و همین طور الگوهای قیمتی، می‌بایستی از این پیوت‌ها کمک بگیرند.

پیوت مینور

در جهت مقابل نقاط پیوتی هم هستند که نهایتاً باعث می‌شوند تا حرکات اصلاحی کوچک یا نوعی برقراری روند خنثی تشکیل شود. پیوت مینورها در نمودارهایی با دوره‌های زمانی پایین (یا به عبارت دیگر تایم‌فریم‌های کوچک) به شکل قابل توجهی قابل رویت‌اند؛ چرا که نوسانات مقطعی و کاذب در نمودارهای میان‌روزی بیشتر تشکیل می‌شوند. به همین جهت این‌که نقاط بازگشتی مینور، توانایی زیادی در ایجاد تغییر روند و همچنین ایجاد حرکات قیمتی فوق‌العاده‌ای ندارند؛ الگوهای قیمتی و همچنین خطوط روند مبتنی بر آن‌ها از اعتبار ویژه‌ای برخوردار نیستند. در نتیجه برای کم کردن درصد خطای تحلیل، برای معامله‌گران می‌بایستی به دوره‌های زمانی مناسبی مراجعه کرد.

نحوه تشخیص پیوت ماژور از مینور چگونه می باشد ؟

حالا که تشریح اولیه از پیوت ماژور و مینور بیان شد؛ سؤال اصلی این هست، که به چه شکلی باید این نقاط را از همدیگر تشخیص بدهیم؟ با در نظر گرفتن این‌که سطوح پیوتی به طور کامل مبتنی بر قیمت است، تشخیص آن‌ها به طور چشمی و بر طبق مقایسه ذهنی سطوح بر اساس قدرت حرکات بعدی قابلیت تشخیص دارا خواهد بود؛ ولی این امر مستلزم داشتن تجربه کافی در حیطه تحلیل تکنیکال هست. به همین جهت، روشی ترکیبی شامل دو ابزار عمده نظیر نمودار فیبوناچی بازگشتی و اندیکاتور مکدی ایجاد شده تا معامله‌گران متوسط و همچنین معامله گران مبتدی نیز بتوانند به تشخیص این سطوح بپردازند. در اصل اگر سطوح کف یا سطوح سقف نمودار این دو پارادایم را در کنار هم داشته باشد، به احتمال بسیار با یک پیوت ماژور روبه‌رو هستیم. قاعده کلی در برگیرنده موارد زیر است:

  • تغییر فاز مکدی در هنگام تشکیل پیوت در بورس
  • اصلاح قیمت حداقل به اندازه 38% موج پیشین

پیوت در تحلیل تکنیکال چیست؟

تشخیص پیوت در بورس

در نموداری که می‌بینید، تغییر فاز هیستوگرام مکدی و تقاطع نزولی خطوط سیگنال و مکدی در هنگام ایجاد پیوت کاملاً قابل ملاحظه و رویت است. همین طور با رسم فیبوناچی بازگشتی تعیین می‌گردد که شرط اصلاح حداقل 38% قیمت هم برآورده شده و گواه‌های معاملاتی در حدی جهت پیوت ماژور بودن این نقطه بازگشتی وجود دارد.

به طور کلی پیوت در بورس یکی از بهترین ابزارهای معامله‌گری و تحلیل در بازار مالی به حساب می‌آید؛ ولی با در نظر داشت نوسانات قیمتی شدید و متعدد ، دارای خطاهایی هم هستند؛ که می‌بایستی به کمک مشخص نمودن استراتژی‌های معاملاتی معین و روش‌های جدید تحلیلی، به عبارتی پوشش داده شوند.

چنگال اندروز در تحلیل تکنیکال چیست؟ (آموزش تصویری ابزار چنگال اندروز)

چنگال اندروز

چنگال اندروز (Andrew’s Pitchfork) یکی از روش‌‌های کاربردی در تحلیل تکنیکال بازار‌های مالی است. با استفاده از آن نقاط بازگشتی بازار پیش بینی می‌شود. اقای دکتر اندروز معتقد بودند که خطوط کلاسیک روند‌ها پیش بینی قابل استنادی از آینده سهم به ما نمی‌دهد. به همین خاطر روی توسعه ابزاری چنگال شکل کار کردند که نهایتا این ابزار با نام ایشان معروف و شناخته می‌شود. وقتی بازار در جهت صعودی یا نزولی قرار می‌گیرد این ابزار به ما کمک می‌کند تا کانال‌هایی که در آن قیمت حرکت می‌کند را شناسایی کنیم. در این مقاله که توسط پروتیم کالج تی بورس تهیه شده، ابتدا پیوت‌ها را معرفی خواهیم کرد. سرانجام به بررسی ابزار چنگال اندروز، چگونگی رسم آن و معامله کردن با این ابزار می‌پردازیم.

آموزش بورس

پیوت ها – Pivot

پیوت ها (Pivot) نقاط بازگشت قیمت در نمودار قیمت-زمان سهم هستند. نقاطی که روند از حالت صعودی به ریزشی تغییر جهت دهد پیوت سقف (قله) تشکیل شده. در نقاطی که سهم از حالت ریزشی به صعودی تغییر جهت دهد پیوت کف تشکیل می‌شود.

چنگال اندروز

هر کدام از این پیوت ها با توجه به میزان اختلاف قیمت با پیوت بعد به پیوت های اصلی (ماژور) و پیوت فرعی (مینور) دسته بندی می‌شوند. برای ما پیوت های اصلی اهمیت دارد. از پیوت‌های فرعی چشم پوشی می‌کنیم.

منظور از پیوت مینور و پیوت ماژور چیست

در شکل ذیل پیوت های سقف و کف را به ترتیب با رنگ‌های سبز و قرمز مشاهده می‌کنیم.

چنگال اندروز

حال که با پیوت ها آشنا شدیم می‌توانیم با استفاده از آن‌ها چنگال اندروز را رسم کنیم.

رسم چنگال اندروز

برای اضافه کردن ایزار چنگال اندروز باید روی نوار ایزار کلیک راست کرده و “سفارشی کردن” را انتخاب کنیم. ابزار چنگال را پیدا کرده و به نوار ابزار اضافه کنیم. در شکل‌های ذیل مراحل اضافه کردن این ابزار را به نرم افزار مفید تریدر می‌بینیم.

چنگال اندروز

چنگال اندروز

چنگال اندروز از سه خط موازی به عنوان نقاط بالقوه حمایت و مقاومت استفاده می‌کند. برای رسم چنگال اندروز احتیاج به سه پیوت داریم. در روند‌های نزولی پیوت اول سقف، پیوت دوم کف و پیوت سوم سقف خواهد بود و در روند‌های صعودی پیوت ها به ترتیب کف، سقف و کف هستند.

نرم افزار به طور پیش فرض از پیوت اول به وسط دو پیوت دیگر خطی رسم کرده و ادامه می‌دهد که به خط میانی شناخته می‌شود. از پیوت های دوم و سوم دو خط به موازات خط میانی رسم می‌کند. پس از رسم کامل می‌بینیم که شکلی شبیه چنگال داریم. شکل‌های ذیل چنگال اندروز در دو روند صعودی و نزولی رسم شده است.

چنگال اندروز

چنگال اندروز

قوانین چنگال اندروز

چنگال اندروز برای پیش بینی تغییرات قیمت چهار قانون دارد. بر این اساس استوار است که قیمت‌ها به خط میانی گرایش دارند. به خطوط اطراف برخورد کرده و مجدد به خط میانی بازگشت می‌کنند.

چهار قانون چنگال اندروز به شرح ذیل است:

  1. قیمت در ۸۰ درصد مواقع به خط میانی بازگشت نموده و آن را لمس می‌کند.
  2. زمانیکه قیمت خط میانی را لمس کرد، پیوت ایجاد می‌کند.
  3. معمولا قیمت در محدوده خط میانی نوسان می‌کند و در همان محدوده نوسان می‌کند.
  4. اگر خط میانی لمس نشود قیمت بازگشت شدیدی می‌کند (نقطه ۳).

در شکل ذیل حرکت قیمت مطابق با قانون‌های ۱ تا ۳ را می‌بینیم.

قوانین و ویژگی های چنگال اندروز در تحلیل تکنیکال

در شکل ذیل که سهم ذوب را نشان می‌دهد می‌بینیم چون قیمت طبق اصل ۱ تا ۳ نوسان نداشته. (که ۸۰ درصد مواقع اینگونه است) قانون ۴ قیمت را پیش بینی کرده است.

آموزش تحلیل تکنیکال در بازارهای مالی

برای تشخیص اینکه چه زمانی طول می‌ کشد که قیمت از نقطه سوم به خط میانی می‌رسد به شکل ذیل عمل می‌کنیم. ابتدا تعداد کندل هایی که طول می‌کشد قیمت از نقطه اول به دوم برسد را می‌شماریم. سپس تعداد کندل هایی که طول می‌کشد قیمت از نقطه دوم به سوم برسد را نیز می‌‌شماریم. حال عدد بزرگتر را انتخاب می‌کنیم. عددی که بدست آورده ایم معمولا حداکثر زمان لازم جهت رسیدن قیمت از نقطه سوم به خط میانی است. اگر در طول این زمان قیمت به خط میانی نرسید باید نتیجه گرفت که بازار وضعیت مناسبی ندارد. باید صبر کرد تا روند بازار مشخص شود. سپس تصمیم به خرید یا فروش گرفت.

خطوط هشدار خط‌های موازی با خط میانی هستند که خارج و دو طرف چنگال رسم می‌شوند. خطوط هشدار می‌توانند فاصله‌ای هم اندازه با خط میانی و دو خط کناری چنگال اندورز داشته باشند یا در آن‌ها نسبت های فیبوناچی استفاده شود. در بعضی از موارد قیمت با برخورد به این خطوط تغییر جهت می‌دهد.

چنگال اندروز

خطوط فیبوناچی در تحلیل تکنیکال

خطوط ماشه

خطی است که از نقطه اول چنگال اندروز به هریک از دو نقطه دوم و سوم وصل شده و امتداد می‌یابد. خطوط ماشه زمانی مورد استفاده قرار می‌گیرند که قیمت از چنگال خارج شده است. از خطوط ماشه برای سیگنال‌های خرید یا فروش (بسته به شکستن خط ماشه بالایی یا پایینی) استفاده می‌شود.

منظور از خطوط ماشه در تحلیل تکنیکال چیست

آموزش بورس از صفر تا صد

سیستم معاملاتی با استفاده از چنگال اندروز

همانطور که گفتیم اگر چنگال اندروز در هر روندی رسم شود، همان جهت را پیش بینی می‌کند. پس در روند صعودی، رشد قیمت را پیش‌بینی می‌کند. در بورس جمله‌ای معروف است که می‌گوید روند دوست شماست. پس در این مقاله صرفا معامله با استفاده از چنگال صعودی توضیح داده می‌شود. البته عکس موارد توضیح داده شده برای چنگال‌های نزولی هم قابل استفاده خواهد بود.

برای معامله با چنگال اندروز باید سه مورد نوع چنگال، بررسی قوانین چنگال و دقت به خط هشدار و خط ماشه در نظر گرفته شود.

خرید

  • شکستن خط میانه در جهت بالا و حرکت به سمت خط موازی بالایی
  • شکستن خطوط هشدار و صعود به کانال موازی بعدی
  • شکستن خط ماشه به سمت بالا

فروش

  • شکستن خط میانه در جهت پایین و حرکت به سمت خط موازی پایینی
  • شکستن خطوط هشدار و نزول به کانال موازی بعدی
  • شکستن خط ماشه به سمت پایین

دقت کنید در نمامی‌ موارد نوع کندل شکل گرفته زمان شکست خطوط اهمیت بالایی دارد. یعنی در زمان خرید باید کندل های صعودی و زمان فروش کندل های نزولی داشته باشیم.

بخاطر داشته باشید زمانی یک سیستم را به سیستم معاملاتی خود تبدیل کنید که حتما ابتدا آن را مورد آزمایش قرار داده باشید. به طور مثال از هر ۱۰ معامله حداقل ۶ معامله آن برای شما سودآور باشد. پس از گذشت از این مرحله با مبلغ کم مجدد سیستم را مورد آزمایش قرار دهید. بازهم اگر مجدد حداقل ۶ معامله سوداور از ۱۰ تا داشتید می‌توانید با سرمایه اصلی خود وارد بازار شوید.

نتیجه گیری

یکی از ابزار‌های مورد استفاده در تحلیل تکنیکال استفاده از چنگال اندروز است. چنگال اندروز از سه خط موازی به عنوان نقاط بالقوه حمایت و مقاومت استفاده می‌کند. برای رسم چنگال اندروز احتیاج به سه پیوت داریم. طبق قوانین چنگال اندروز قیمت تمایل دارد در خط میانی نوسان کند. اما اگر قیمت از چنگال اندروز خارج شد می‌توانیم از خطوط ماشه و هشدار استفاده کنیم. در این مقاله چنگال اندروز به طور کامل تشریح و چگونگی خرید و فروش با استفاده از آن توضیح داده شده است.

پیوت (pivot) چیست؟

یکی از اصلی‌ترین اهداف تحلیل تکنیکال در بازار مالی، تشخیص نقاط بازگشت یا پیوت قیمت است. در واقع اگر فردی به این سطح از مهارت تحلیلی برسد، به مثابه یافتن جام مقدس در معامله‌گری خواهد بود. اگر می خواهید درباره پیوت اطلاعات بیشتری کسب کنید پیشنهاد می کنیم آموزش پرایس اکشن را مشاهده کنید.

اما بر اساس پژوهش‌های انجام شده، تلاش برای تعیین دقیق نقاط کف و سقف (نواحی بازگشت قیمت) یا به عبارتی زمان‌بندی بازار، تاکنون بی‌فایده بوده است. با این حال، برخی ابزار تحلیل نموداری در این زمینه عملکرد قابل اطمینانی دارند.

پیوت ها (pivot) نقاطی هستند که در آنها نمودار قیمت تغییر جهت می دهد. پیوت ها که به آنها نقاط بازگشت هم گفته می شود زمانی شکل می گیرند که نیروی عرضه و تقاضا، یکی بر دیگری غلبه کند!

پیوت در تحلیل تکنیکال، یکی از پرکاربردترین ابزار بررسی وضعیت گذشته و فعلی قیمت می‌باشد. به بیان ساده، نقاط چرخش قیمت در نمودار پیوت نامیده می‌شود.

در صورتی که شناسایی این نقاط به درستی انجام نشود باعث خواهد شد که تحلیل گران در تحلیل های خود دچار اشتباه شوند و در نهایت در معاملات خودشان با زیان های جبران ناپذیری روبرو شوند.

که بر اساس ماهیت به دو گونه قیمتی و محاسباتی و بر مبنای قدرت بازگشتی نمودار، دو دسته ماژور و مینور را شامل می‌شوند.

انواع نقاط برگشتی

پیوت‌ها یا نقاط بازگشت معمولاً زمانی شکل می‌گیرند؛ که نیروی عرضه یا تقاضا یکی بر دیگری غالب شود!

در واقع زمانی که شما به یک نمودار قیمت نگاه کنید؛ تعداد بی‌شماری پیوت مشاهده خواهید نمود، که هر کدام در یکی از دسته‌بندی‌های فوق جای می‌گیرند.

پیوت قیمتی

مفهوم اصلی و اساسی نقاط بازگشت قیمت، در ذات این پیوت‌ها نهفته است. در تعریف کلاسیک پیوت‌های قیمتی بدان اشاره شده است، که اگر بازار به میزان مشخصی در یک جهت حرکت کرده و پس از تشکیل سقف یا کف، با روندی نسبتاً قوی در جهت مخالف حرکت کند؛ یک پیوت در نمودار تشکیل شده است.

در حال حاضر این تعریف تکامل یافته و عموماً در روش‌های پرایس اکشنی مطرح می‌شود؛ که اگر قیمت حداقل به اندازه سه کندل (شمع ژاپنی) حرکت نموده و پس از تشکیل کندل بازگشتی، دوباره با همان شرایط اما در جهت مخالف حرکت کند؛ یک پیوت یا نقطه بازگشت قابل اطمینان خواهیم داشت.

نحوه تشخیص این پیوت‌ها به صورت بصری و نحوه معامله با استفاده از نقاط پیوت بر مبنای قوانین روش‌های تحلیلی مختلف بوده و اصولاً ابزار تحلیلی خاصی نمی‌طلبد. به طور کلی، بر اساس دو روش معامله بر اساس سطوح حمایت و مقاومت قبلی یا زمان تشکیل پیوت، می‌توانید از آن‌ها استفاده کنید.

پیوت

پیوت محاسباتی

این نوع از پیوت‌ها بر اساس داده‌های قیمتی (OHLC) و فرمول‌های ریاضی محاسبه می‌شوند و جزئیات تحرکات قیمتی بازار، در آن‌ها دخیل نیست!

در واقع خروجی این محاسبات که به صورت چند عدد می‌باشد؛ به عنوان سطوح حمایت و مقاومت آتی نمودار به کار برده می‌شوند.

این پیوت‌ها بر اساس دوره زمانی نمودار و داده‌های قیمتی مورد استفاده، تا مدت زمان مشخصی معتبرند و با تشکیل نحوه معامله با استفاده از نقاط پیوت کندل‌های جدید، این سطوح به‌روزرسانی می‌شوند.

به طور مثال، نواحی پیوتی نمودار یک‌ساعته برای معامله‌گران میان‌مدتی کاربرد ندارند. پیوت‌های محاسباتی نیز خود انواع مختلفی دارند، که پیوت پوینت و خطوط کاماریلا مهم‌ترین آن‌ها هستند. در ادامه به شرح مختصر هرکدام از آن‌ها خواهیم پرداخت.

بر اساس قواعد، اگر قیمت بالاتر از نقطه «PP» قرار داشته باشد؛ به معنی روند صعودی بوده و باید بر اساس واکنش‌های قیمت نسبت به سطوح مقاومتی، به دنبال موقعیت‌ خرید باشیم و در غیر این صورت(قیمت کمتر از PP)، اقدام به فروش می‌نماییم.

توجه داشته باشید، که نقاط «R» مخفف Resistance یا همان سطوح مقاومتی و نقاط «S» مخفف Support یا نواحی حمایتی نمودار می‌باشند.

  • Camarilla Lines
    • H4 = ((High-Low)*(1.1/2))+Close
    • H3 = ((High-Low)*(1.1/4))+Close
    • H2 = ((High-Low)*(1.1/6))+Close
    • H1 = ((High-Low)*(1.1/12))+Close
    • L1 = Close-((High-Low)*(1.1/12))
    • L2 = Close-((High-Low)*(1.1/6))
    • L3 = Close-((High-Low)*(1.1/4))
    • L4 = Close-((High-Low)*(1.1/2))

    در محاسبات خطوط کاماریلا ناحیه کلیدی نظیر «PP» نداریم؛ اما به دلیل تعدد نواحی مقاومت و حمایت محاسبه شده در این روش، می‌توان قدرت روند را تا حد زیادی تشخیص داد و معاملات دقیق‌تری داشت.

    در واقع زمانی که قیمت به سطوح ۳ یا ۴(نحوه معامله با استفاده از نقاط پیوت از نوع R یا S) برسد؛ در نگاه اول نشان‌دهنده قدرت روند و تحرک قیمتی بالا می‌باشد.

    ذکر این نکته ضروری است، که محاسبه‌گر نقاط پیوت در اکثر پلتفرم‌های تحلیلی به صورت اندیکاتورهای پیش‌فرض قرار دارند و حتی در صورت عدم وجود آن می‌توانید، به صورت رایگان آن را از منابع مختلف دانلود و نصب کنید.

    امروزه در بسیاری از استراتژی‌های معاملاتی، پیوت‌ها به عنوان ابزار اصلی و در کنار مواردی چون خطوط روند، میانگین‌های متحرک و… به کار برده می‌شوند.

    پیوت ماژور

    حتی اگر با تحلیل تکنیکال آشنایی نداشته باشید؛ با مشاهده نمودار قیمت، کف و سقف‌هایی که موجب وقوع حرکات قیمتی قوی در جهت مخالف شده‌اند، کاملاً محسوس می‌باشند.

    در اصطلاح به این دسته از نقاط بازگشتی، پیوت ماژور گفته می‌شود. این نقاط از اعتبار بالایی برخوردارند و تحلیل‌گران برای ترسیم خطوط روند و الگوهای قیمتی، باید از این پیوت‌ها استفاده کنند.

    پیوت های ماژور نقاطی هستند که در انتهای روند ها تشکیل می شوند و تغییر جهت های اصلی را در نمودارها نشان می دهند. تحلیل گران تکنیکالی نیز از این نقاط برای تحلیل های خود استفاده می کنند و ابزار های تکنیکالی بر اساس پیوت های ماژور رسم می شوند.
    بنابراین برگشت های بزرگ بر روی نمودارها در این نقاط ماژور اتفاق می افتند و روندهای نزولی به صعودی و یا روندهای صعودی به نزولی تبدیل می شوند و از این رو برای تحلیل گران تکنیکالی بازار حائز اهمیت است و بر اساس آنها خطوط روند، کانال ها و یا الگو ها را رسم می کنند.

    پیوت مینور

    پیوت های مینور دقیقا در طرف مقابل پیوت های ماژور قرار دارند و منجر به حرکات اصلاحی کوچک می شوند. این پیوت ها نشان دهنده ی نوسانات کوتاه مدت هستند و اعتبار کمتری دارند و نقش مهم و موثری در تعیین الگوهای نموداری ندارند.

    از این رو تحلیل گران اغلب از این نقاط چشم پوشی می کنند و مراقب هستند که در تله ی این نوسانات کوتاه مدت نیوفتند مگر آنکه قصد نوسان گیری از بازار را داشته باشند چرا که این نقاط خلاف جهت روند اصلی هستند.

    پیوت مینورها در نمودارهای با دوره زمانی پایین (تایم‌فریم کوچک) به وفور قابل مشاهده‌اند؛ زیرا نوسانات کاذب و مقطعی در نمودارهای میان‌روزی بیشتر ایجاد می‌شوند.

    به دلیل این‌که نقاط بازگشتی مینور، قدرت چندانی در تغییر روند و ایجاد حرکات قیمتی چشم‌گیر ندارند؛ الگوهای قیمتی و خطوط روند مبتنی بر آن‌ها از اعتبار چندانی برخوردار نیست. در نتیجه برای کاهش درصد خطای تحلیل، معامله‌گران باید به دوره‌های زمانی مناسب رجوع کنند.

    پیوت

    نحوه تشخیص نقطه برگشت ماژور از مینور

    با توجه به این‌که سطوح پیوتی کاملاً مبتنی بر قیمت می‌باشند، تشخیص آن‌ها به صورت نحوه معامله با استفاده از نقاط پیوت چشمی و بر اساس مقایسه ذهنی سطوح بر اساس قدرت حرکات بعدی امکان‌پذیر خواهد بود؛ اما این امر مستلزم داشتن تجربه کافی در زمینه تحلیل تکنیکال است!

    به همین دلیل، روشی ترکیبی شامل دو ابزار فیبوناچی بازگشتی و اندیکاتور مکدی تدوین شده است؛ تا معامله‌گران متوسط و مبتدی نیز قادر به تشخیص این سطوح باشند.

    در واقع اگر سطوح کف یا سقف نمودار این دو ویژگی را داشته باشند؛ به احتمال قوی با یک پیوت ماژور رو‌به‌رو خواهیم بود. قاعده کلی شامل موارد ذیل است:

    • تغییر فاز مکدی در زمان تشکیل پیوت
    • اصلاح قیمت حداقل به اندازه ۳۸ درصد موج قبلی

    باید توجه داشته باشیم که پیوت‌های ماژور در انتهای یک روند شکل گرفته و روند جدیدی رو شروع می‌کنند. توجه داشته باشید که برای شناسایی نقاط معتبر باید هر دو شرط در کنار هم رعایت شده باشد.

    اما من در طی این سال‌ها به یک نکته جالب دیگر نیز رسیده‌ام و ان این که برای پیدا کردن پیوت‌های ماژور علاوه بر مکدی ما می‌توانیم از اسیلاتورها (توجه کنید گفتیم اسیلاتور و نه اندیکاتور ) کمک بگیریم.

    می‌توان از دی تی اسیلاتور استفاده کرد به این شکل که در نگاه اول برای پیدا کردن سریع نقاط ماژور معتبر نقاطی که در آنها دی تی اسیلاتور در محدوده اشباع خرید یا فروش چرخش داشته را علامت‌گذاری می‌کنیم، معمولا در این روش ۷۰ درصد پیوت‌های ماژور معتبر شناسایی می‌شوند.

    باز هم تاکید می‌کنم که در علم تکنیکال ما مجاز نیستیم به هیچ عنوان هیچ ابزاری رو بر روی مینورها رسم کنیم حتما باید ابزارها، واگرایی‌ها، پترن‌ها، چنگال‌ها، فیبوها بر روی ماژور رسم بشوند. تنها می‌توانیم در روندهای خنثی مینورها رو در غالب کانال‌های کوچک نشان دهیم.

    اندیکانور تشخیص پیوت ماژور

    اندیکانور تشخیص پیوت ماژور که تحلیل گران از آن استفاده می کنند اندیکاتور MACD است که معمولا یک فاز مثبت یا منفی را در این اندیکاتور در نظر می گیرند و سپس بالاترین یا پایین ترین قیمت در آن قسمت را به عنوان پیوت ماژور در نظر می گیرند.

    از مزایای تشخیص درست پیوت‌ها

    1. تشخیص و ترسیم درست خط روند
    2. تعیین حد ضررهای درست و ایمن
    3. تشخیص احساسات بازار و درگیر نشدن در آن
    4. فرار از سردرگمی

    قلّه‌ها و دره‌ها در تشخیص پیوت

    پیوت ماژور می‌تواند هر دو مفهوم قلّه و درّه را شامل بشود و بطور کلی نقطه بازگشت روند است.

    در یک پیوت ماژور شاهد تغییر جهت روند و بازگشت بخش بزرگی از مسیر قبلی هستیم که دلیل آن می‌تواند انتشار یک خبر، وقوع یک رخداد سیاسی یا اقتصادی، یا برخورد قیمت با یک سطح حمایت و مقاومت باشد.
    به تمام قلّه‌ها و دره‌های اصلی برروی نمودار، که بازار در آنجا دچار تغییر جهت جدی شده باشد، نحوه معامله با استفاده از نقاط پیوت اصطلاحاً پیوت ماژور می‌گوییم. در پیوت ماژور، قیمت باید بخش بزرگی از مسیر قبلی خود را مجدداً بازگشت نماید.

    برای تشخص پیوت‌های اصلی از فرعی ۳ شرط داریم که اگر ۲ شرط را همزمان دارا بود، آن نقطه پیوت اصلی خواهد بود؛ این ۳ شرط عبارتند از:

    1. در یک پیوت ماژور، قیمت باید حداقل %۳۸ از مسیر قبلی خود را مجدداً بازگشت نماید.
    2. به لحاظ زمانی نیز مسیر بازگشت باید حداقل به اندازه %۳۸ از مدت زمان موج رفت، طول بکشد.
    3. بین هر دو پیوت ماژور متوالی، علامت جبری مکدی باید حداقل یک‌بار تغییر فاز بدهد.

    شناسایی درست مفهوم مینور و ماژور چند حسن اساسی دارد که عبارتند از:

    پیوت مینور و ماژور چیست؟ آشنایی با انواع آن در تحلیل تکنیکال

    آشنایی با پیوت مینور و ماژور

    پیوت مینور و پیوت ماژور در اصل دو نقطه محوری در تحلیل تکنیکال به شمار می روند، که برای تعیین سطح قیمت مهم هستند. بیشتر تحلیل گرانی که در بازار بورس فعالیت می کنند، پیش از انجام معاملات خود به تحلیل این دو نقطه Pivot در نمودار توجه می کنند. تا سطح مقاومت و پشتیبانی را در تحلیل به دست آورند.

    پیوت چیست؟ (پیوت مینور و ماژور)

    در میان تمامی اصطلاحاتی که لازم است پیش از ورود به بازار بورس در مورد آنها اطلاعات بدست آوریم، اصطلاحاتی همچون پیوت مینور و ماژور بسیار مهم است. این دو نقطه در واقع مهمترین نقاط در تحلیل تکنیکال به شمار می روند.

    برای معامله گران بازار بورس ضروری است که بدانند محورها چه هستند و چگونه می توان آنها را تشخیص داد. پیوت ها نقاطی هستند که در بازار تغییر قیمت می دهند. از صعودی به نزولی و نزولی به صعودی و غیره. که این محورها، خود به انواع مختلفی تقسیم شده و استفاده می شوند. پیوت مینور و ماژور دو محور در میان محورهای پیوت هستند.

    ما در برخی موارد با نقاط مهمی در قیمت سهام ها رو به رو می شویم، و در برخی مواقع دیگر با نقاط کم اهمیت تر. از این رو لازم است معامله گران بدانند، که نباید بر روی محورهای جزئی تمرکز کنند. پیوت مینور و ماژور و دیگر پیوت ها را با استفاده از ابزار های دیگر تحلیل تکنیکال همچون الگوها، چنگال اندروز، خط روند و … می توان مشاهده کرد.

    انواع پیوت ها

    هر تکنیکالیستی برای شروع تحلیل نیاز دارد تا یک سری نقاط را به عنوان نقاط مهم شناسایی و بر اساس این نقاط روند‌ها رو تشخیص و یا ابزارها را رسم کند، در علم تکنیکال به این نقاط کلیدی پیوت گفته می‌شود. پیوت ها نقاطی هستند که چرخش‌ها و تغییر جهت‌های قیمت در آنها شکل می‌گیرد.

    پیوت‌ها به دو دسته تقسیم بندی میشن: پیوت مینور و ماژور

    1) پیوت های مینور

    پیوت مینور بیشتر بر روی نقاط و جهت های کوچک و فرعی تمرکز دارد. از این رو در انتهای اصلاح ها قرار می گیرد. تحلیل گران با تمرکز بر روی پیوت مینور، روند های کوچک را نوسان گیری می نمایند. اصولا این دسته از پیوت ها، مناسب برای استفاده در ابزارهای اصلی تکنیکال نمی باشند.

    سبک معاملات فارکس در بازار بین المللی

    باینری آپشن

    2) پیوت های ماژور

    این نوع نیز برگشت‌های بزرگی هستند که در این نقاط ، معمولا جهت روند عوض می‌شود. ( روندهای نزولی تبدیل به روند‌های صعودی و یا بلعکس می‌شوند) این نقاط مهم باید توسط تکنیکالیست شناسایی و بر اساس انها خط روند‌ها و کانال‌ها و یا الگوها رسم شوند. پس به عبارت ساده‌تر پیوت مینور نوسانات کوتاه و بی‌اعتباری هستند که در تعیین الگوهای نموداری نقش موثری ندارند و ما باید از آنها چشم‌پوشی کنیم.

    همچنین در هنگام ترید کردن باید مراقب باشیم که در تله این نوسانات کوتاه نیفتیم چرا که این نقاط خلاف روند اصلی هستند ولی پیوت‌های ماژور نقاط با اهمیتی هستند که ما باید حداکثر سعی‌مان را بکنیم تا این نقاط را شناسایی کنیم چرا که در این نقاط روندها تغییر جهت می‌دهند و هدف ما هم ترید کردن در جهت روندهای تازه شکل گرفته و رسم الگو و ابزارها بر روی این نقاط مهم هست.

    پیوتهای ماژور را چگونه باید شناسایی کرد؟

    پیوت های ماژور دو ویژگی نحوه معامله با استفاده از نقاط پیوت خاص دارند:

    1. در این نقاط تغییر فاز مکدی شکل می‌گیرد
    2. روند جدید شکل گرفته در نقطه ماژور ۳۸ درصد روند قبلی رو اصلاح می‌کند

    باید توجه داشته باشیم که پیوت‌های ماژور در انتهای یک روند شکل گرفته و روند جدیدی رو شروع می‌کنند. توجه داشته باشید که برای شناسایی نقاط معتبر باید هر دو شرط در کنار هم رعایت شده باشد.

    اندیکانور تشخیص پیوت ماژور که تحلیل گران از آن استفاده می کنند اندیکاتور MACD است که معمولا یک فاز مثبت یا منفی را در این اندیکاتور در نظر می گیرند و سپس بالاترین یا پایین ترین قیمت در آن قسمت را به عنوان پیوت ماژور در نظر می گیرند.

    اهمیت این موضوع در چیست؟

    برای این که بتوانید در بازار بورس به بهترین شکل ممکن سرمایه گذاری نمایید، باید با پیوت و انواع آن آشنا شوید. از این رو شناخت پیوت مینور و ماژور نیز که به عنوان دو دسته مهم پیوت های تحلیل تکنیکال به شمار می روند، بسیار حائز اهمیت است.

    در صورتی که شخصی قادر نباشید این دو نقطه را بر روی نمودار کندل های تحلیل تکنیکال شناسایی کند، بدون شک به پاسخ مناسبی از انجام این تحلیل دست نخواهد یافت. که این مسئله خود به تنهایی می تواند در انجام معامله به سرمایه گذار ضرر و زیان زیادی وارد کند.

    چگونه می توان نقاط نحوه معامله با استفاده از نقاط پیوت اصلی را برای انجام معاملات در پیوت مینور و ماژور شناسایی کرد؟ این شاید اصلی ترین سوالی باشد که همه ما درگیر آن هستیم. اما اجازه دهید ابتدا بپرسیم پیوت چیست؟ پیوت ها در واقع نقاطی هستند، که نمودار قیمت در آنها تغییر می یابد. اگر به تصویر زیر دقت کنید، می توانید به راحتی پیوت ماژور و پیوت مینور را مشاهده کنید.

    نقاط اصلی محوری هستند. زیرا آنها تمایل دارند، که تقریباً سطح حمایت و مقاومت ایجاد کنند یا اینکه خودشان سطح مهم جدیدی را به وجود آورند. توجه به این نکات است که خریداران و فروشندگان لازم است در زمان انجام تحلیل تکنیکال به آن بسیار توجه نمایند.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.