تاثیر سیاست سرمایه در گردش بر ریسک سقوط قیمت سهام
مقدمه: مدیریت سرمایه در گردش به دنبال رسیدن به شرایطی است که شرکت با مازاد یا کمبود نقدینگی مواجه نشود.
هدف مقاله: هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر سیاست سرمایه در گردش بر ریسک سقوط قیمت سهام در فاصله زمانی 1388 تا 1392 میباشد.
روش پژوهش: برای بررسی فرضیات پژوهش از رگرسیون لجستیک و ضریب همبستگی و نیز آزمون t و تجزیه تحلیل دادهها و آزمون فرضیات تحقیق از نرم افزار EVIEWS استفاده شده است.
نتیجه گیری: نتایج حاکی از این است که مدیریت شرکت میتواند با به کارگیری استراتژیهای گوناگون در رابطه با سرمایه در گردش، میزان نقدینگی شرکت را تحت تأثیر قرار دهد و این استراتژیها میتواند بر میزان ریسک و بازده شرکتها و در نتیجه احتمال سقوط سهام تأثیر گذار باشد؛ لذا وجود دانش و تجربه سرمایه گذاری نزد سرمایه گذاران موجب میگردد که آنها ارتباط میان ریسک و بازده را بهتر درک کرده و تصمیمات درستتری اخذ نمایند.
کلیدواژهها
20.1001.1.26767562.1394.13.74.3.9
مراجع
پورحیدری، امید. هوشمند زعفرانیه، رحمت اله. 1391، مروری بر تحقیقات تجربی پیرامون تأثیر مدیریت استراتژی های سرمایه در گردش سرمایه در گردش بر سودآوری شرکتها، پژوهش حسابداری، شماره 5، 18-1.
حسن پور، شیوا. 1388، بررسی تأثیر استراتژیهای سرمایهی در گردش بر بازده سهام، فصلنامه حسابداری مالی، سال اول، شماره 1، 19-1.
دیانتی، زهرا. مراد زاده، مهدی. محمودی، سعید. 1391، بررسی تأثیر سرمایهگذاران نهادی بر کاهش ریسک سقوط (ریزش) ارزش سهام، فصلنامه دانش سرمایهگذاری، سال اول، شماره دوم، 18-1.
فتحی، سعید. توکلی، سیدیاسین. 1388، بررسی ارتباط بین مدیریت سرمایه در گردش و عملکرد مالی بنگاههای اقتصادی، بررسیهای بازرگانی، شماره 36، 116-104.
فخاری، حسین. روحی، قاسم. 1392، بررسی تأثیر وجه نقد نگهداری شده و مدیریت سرمایه در گردش بر مازاد بازده سهام شرکتها، مجله دانش حسابداری، سال چهارم، شماره 14، 49-27.
فروغی، داریوش. میرزایی، منوچهر. 1391، تأثیر محافظه کاری شرطی حسابداری بر ریسک سقوط آتی قیمت سهام در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، مجله پیشرفتهای حسابداری دانشگاه شیراز، دوره چهارم، شماره دوم، 117-77.
An, H., Zhang, T., "Instituional investors, stok price synchronicity, profitability index and equity price risk", Journal of Corporate Finance, 21, pp.1–15, 2014.
Autukaite, R., Molay, N., "Cash holdings, working capital and firm value: Evidance from France", http://ssrn.com, 2011.
Hutton, A.P., Marcus, A.J., Tehranian, H., "Opaque Financial Reports, R2, and Crash Risk", Journal of Financial Economics, 94, pp.67-86, 2009.
Kieschnick, R., LaPlante, M., "Working Capital Management and Shareholder Wealth", University of Texas at Dallas, School of Management: pp.18-21, 2009.
Kim, J.B., Li, Y., Zhang, L., "Corporate Tax Avoidance and Stock Price Crash Risk: Firm-Level Analysis", Journal of Financial Economics, Val استراتژی های سرمایه در گردش 100, pp.639-662, 2011.
Kim, J.B., Zhang, L., (2010), "Does accounting conservatism reduce stock price crash risk?” Retrieved from http://www.Ssrn.Com.
Lazaridis,I., Tryfonidis, D., "Relationship Between Working Capital Management and Profitability of Listed Companies in the Athens Stock Exchange", Journal of Financial Management and Analysis, Vol.19, No.l, pp. 26-35, 2006.
سرمایه در گردش چیست؟ تاثیرات سرمایه در گردش و فرمول محاسبه آن
سرمایه در گردش Working capital از شاخص های مالی است، که با کسر کردن بدهی های جاری یک شرکت از دارایی های جاری محاسبه می شود و اغلب نقدینگی عملیاتی را در اختیار شرکت ها، سازمان ها یا نهاد های دولتی قرار می دهد. سرمایه در گردش مجموعه مبالغی است، که در دارایی های جاری یک شرکت سرمایه گذاری می شود.
دارایی های جاری دارایی هایی هستند که در طی سال مالی جاری، نقد می شوند. موجودی انبار هم درصورتی که در بازه زمانی کوتاه مدت قابل فروش و تبدیل به پول نقد باشد در گروه دارایی های جاری طبقه بندی می شود. حساب های دریافتی (مطالباتی که در کوتاه مدت بتوان آن ها را به پول نقد تبدیل کرد و حتی استراتژی های سرمایه در گردش ممکن است اسناد تجاری دقیق از آن ها موجود نباشد) هم، شکل دیگری از دارایی های جاری محسوب می شوند.
یک شرکت علاوه بر دارایی های جاری، بدهی های جاری هم دارد. بدهی های جاری، بدهی هایی هستند که در طی سال مالی جاری یا دوره مالی مورد نظر ما، قابل تبدیل به پول نقد باشند. اگر بدهی های جاری از دارایی های جاری یک شرکت کسر گردد، سرمایه در گردش خالص به دست می آید. به عبارت بهتر، سرمایه در گردش خالص، میزان واقعی دارایی های نقد یک شرکت است.
مدیریت سرمایه در گردش به معنای تعیین حجم و ترکیب منابع و مصارف سرمایه در گردش، به نحوی که دارای های سهام داران در طول زمان همواره افزایش یابد. شرکت ها می توانند با به کارگیری استراتژی های گوناگون در رابطه با مدیریت سرمایه در گردش، میزان نقدینگی شرکت را تحت تأثیر قرار دهند و این استراتژی ها را میزان ریسک و بازده آن ها مشخص می کند.
چرا باید از سرمایه در گردش مطلع باشیم؟
سرمایه در گردش برای شناخت وضعیت مالی و نقدینگی یک کسب و کار از اهمیت زیادی برخوردار است. یکی از دلایل عمده ای که سرمایه گذاران جدی و حرفه ای می خواهند ترازنامه مالی یک شرکت را مطالعه کنند، این است که بدانند شرکت چقدر سرمایه در گردش دارد و وضعیت فعلی آن چگونه است؟
بیشتر بدانید:معرفی تمامی صورت های سود و زیان
سرمایه در گردش، حقایق زیادی را در مورد وضعیت مالی یک کسب و کار و موقعیت نقدینگی کوتاه مدت بیان می کند. این نسبت، تقریباً از هر نسبت مالی یا محاسبات ترازنامه ای دیگر قابل اعتماد تر است، چرا که به شما می گوید که اگر یک شرکت همه ی منابع مالی کوتاه مدت خود را برای پرداخت همه بدهی های کوتاه مدت خود استفاده کند، چه چیزی بعد از آن باقی می ماند. همچنین محاسبه آن از سایر محاسبات مالی آسان تر است و به استراتژی های سرمایه در گردش آسانی می توان به شمای کلی شرکت دست یافت.
در مورادی که شرکت نتواند سود سازی خوبی در کوتاه مدت داشته باشد ولی سرمایه در گردشش بالا باشد می توان برای بلند مدت روی آن سرمایه گذاری کرد. در مواردی که سود سازی خوبی در زمان کوتاه اتفاق بیفتد ولی سرمایه در گردش کم باشد نباید سرمایه گذاری بلند مدت کرد.
دلایلی که باعث گمراه شدن سرمایه در گردش می شود:
- اگر از تاریخ خاصی برای اندازه گیری سرمایه در گردش استفاده کرده باشیم، می تواند باعث بروز ناهنجاری شود که روند خالص سرمایه در گردش در آن مشخص نشده باشد.
- دارایی جاری خیلی نقدینگی ندارند و برای پرداخت بدهی در مدت زمان کوتاه خیلی به کار نمی آیند. حساب های دریافتی ممکن است در کوتاه مدت قابل وصول نباشد و این ممکن است پرداخت های آن ها را به تاخیر بندازد.
سرمایه در گردش چه تاثیری در کسب و کار می گذارد؟
سرمایه در گردش نشان دهنده کارآمدی کسب و کار است و توانایی مالی سازمان را در کوتاه مدت نشان می دهد. سرمایه در گردش نشانه بهره وری عملیاتی شرکت است. در مواردی که شرکت دارایی را در ترازنامه عنوان می کند این دارایی برای پرداخت تعهدات شرکت قابل استفاده نیست. بنابراین در صورتی که بهروری شرکت خوب نباشد، افزایش در سرمایه در گردش را شاهد هستیم.
کسب و کار هایی که توان پیش بینی بحران ها دارند، راحت تر از سایرین می توانند، با بحران مقابله کرده و از پس آن بر بیایند. این نکته می تواند عاملی جهت موفقیت و توسعه شرکت میان رقبا باشد. در بهترین شرایط، میزان نا کافی سرمایه در گردش می تواند به فشار های مالی بر شرکت، تعداد پرداخت های با تأخیر به اعتبار دهندگان و فروشندگان منتهی شود. همه این موارد در نهایت باعث کاهش نرخ اعتباری شرکت می شود.
نرخ اعتباری پایین تر یعنی بانک ها و بازار اوراق بهادار نرخ های بهره بالا تری را خواهند خواست که در طولانی مدت ممکن است ضرر مالی زیادی به یک شرکت بزند، چرا که قیمت سرمایه افزایش می یابد و درآمد کمتری کسب خواهد شد. سرمایه در گردش منفی می تواند برای برخی از کسب و کار ها که گردش بالایی دارند خوب باشد.
شرکت های خرده فروشی که گردش موجودی کالایی بالایی دارند و معاملات خود را بر مبنای پول نقد انجام می دهند، به سرمایه در گردش بسیار کمی نیاز دارند. آن ها با پول نقدی که به دست آوردند، موجودی کالا های خود را افزایش می دهند تا مجدداً بفروشند و درآمد کسب کنند.
بیشتر بدانید: حسابداری انبار چیست و چه کاربردی دارد؟
در نقطه مقابل، شرکت هایی مانند تولید کنندگان ماشین آلات سنگین که به سرمایه در دسترس بسیار زیادی نیاز دارند، شرایط متفاوتی دارند. این نوع کسب و کار ها محصولات گران قیمت را بر مبنای پرداخت بلند مدت می فروشند؛ بنابراین نمی توانند به همان سرعت پول نقد تولید کنند. موجودی کالای ترازنامه آن ها معمولاً از ماه ها قبل سفارش داده می شود، پس به ندرت می توان آن ها را با سرعتی زیاد برای به دست آوردن پول نقد در مقابل یک بحران مالی کوتاه مدت فروخت و ممکن است تا زمان فروش آن ها بسیار دیر شده باشد. این شرکت ها، باید دارایی نقد بهینه ای را داشته باشند تا هر آن بتوانند بحران ها را مدیریت کنند.
فرمول و نحوه محاسبه سرمایه در گردش
فرمول و نحوه محاسبه سرمایه در گردش به صورت زیر است:
بدهی های جاری – دارایی های جاری = سرمایه در گردش خالص
حساب های تجاری قابل پرداخت – هزینه های تعهدی + حساب های قابل دریافت + سرمایه گذاری قابل توافق + معادل نقدی = سرمایه در گردش خالص
برای بدست آوردن میزان ریسک سرمایه گذاری در شرکت لازم است نسبت سرمایه در گردش را بدست آورید. نسبت سرمایه در گردش نسبت دارایی های جاری استراتژی های سرمایه در گردش تقسیم بر بدهی جاری است.
بیشتر بدانید: چگونگی تعیین سود و زیان شرکت
در مواردی که سرمایه در گردش کمتر از یک باشد، نشانه دهنده نسبت سرمایه در گردش منفی است یعنی میزان بدهی بیشتر از دارایی است و سرمایه گذاری در چنین شرکتی پر خطر است.
در مواردی که نسبت سرمایه در گردش بیشتر از ۱ باشد نشان دهنده آن است که دارایی شرکت بیشتر از بدهی های آن است ولی در مواردی که این عدد بیشتر از ۲ باشد، شرکت دارایی های جاری مازاد زیادی دارد که آن ها را در دارایی هایی با بازده بالاتر سرمایه گذاری نمی کند. بنابراین بهترین عدد که برای سرمایه گذاری مناسب است عدد بین ۱.۲ تا ۲ است.
پیشنهاد ویژه
شما هم می توانید جزء تیم تولید محتوای انبار آنلاین باشید و کسب درآمد کنید.
مدیریت سرمایه در گردش
یکی از موضوعات با اهمیتی که در سطح مدیریت مالی شرکتها همیشه مطرح و با اهمیت است، شیوه مدیریت سرمایه در گردش شرکتها است. ترکیب بهینه اقلام سرمایه در گردش؛ یعنی داراییها و بدهیهای جاری، به گونهای که ثروت سهامداران را حداکثر کند. انتخاب مناسب نوع استراتژی مدیریت داراییهای جاری و بدهیهای جاری استراتژی های سرمایه در گردش در موقعیت مختلف، امکان دستیابی به بهترین استراتژی مدیریت سرمایه در گردش را فراهم مینماید. هدف این مقاله یافتن عواملی است که بر مدیریت سرمایه در گردش شرکتها تاثیر دارند.
مدیریت سرمایه در گردش:
مدیریت سرمایه در گردش (Working Capital Management) به داراییهای جاری شرکت گفته میشود که شامل موجودی کالا و بدهیهای جاری سازمان مورد نظر میگردد. مدیریت سرمایه در گردش ضمانتکننده ادامه فعالیت شرکت میباشد که کار آن شناسایی دریافتها و پرداختهای وجوه نقد است. این نوع مدیریت در حقیقت یک استراتژی در حسابداری مدیریت به شمار میرود که تمرکز بر روی آن باعث تامین موارد مورد نیاز از جمله داراییها و بدهیهای جاری میگردد.
سرمایه در گردش نیازهای مالی کوتاه مدت واحد تجاری را برآورده میکند. نیاز کمتر سرمایه در گردش به کاهش نیاز برای تامین مالی و کاهش هزینه سرمایه منجر میشود. که این امر به نوبه خود، در دسترس بودن وجه نقد برای سهامداران را افزایش میدهد. مدیریت سرمایه در گردش اثر بخش بسیار مهم است، زیرا بر سودآوری و نقدینگی شرکت اثر میگذارد.
مدیریت سرمایه در گردش کارا یک قسمت بنیادی از استراتژی کلی شرکت در ایجاد ارزش برای سهامداران است. بنابراین شرکتها سعی میکنند سطح بهینهای از مدیریت سرمایه در گردش را نگهداری کنند که ارزش شرکت را حداکثر کند. مدیریت کارای سرمایه در گردش نه تنها سبب ایمن شدن شرکتها در تلاطمهای مالی میشود، بلکه موقعیت رقابتی و سودآوری شرکتها را نیز بهبود میبخشد.
برای مثال، افزایش در سرعت چرخه تبدیل وجه نقد از طریق مدیریت دریافتیها و پرداختیها به ایجاد سودآوری و نقدینگی کمک میکند.
علاوه بر این، مدیریت اثر بخش موجودیها برای مدیریت نقدینگی و سودآوری شرکت ضروری است. بنابراین، نگهداری تعادل بهینهای بین هر یک از اجزای سرمایه در گردش مهم است. در سازمانهای با اندازه کوچکتر که داراییها و بدهیهای جاری نسبت بزرگی از سرمایه در گردش آنها را تشکیل میدهد، مدیریت سرمایه در گردش و سیاستهای اتخاذ شده در این زمینه از اهمیت فراوانی برخوردار است. زیرا این سیاستها، تعاملات مالی شرکت با تامینکنندگان و خریداران در زنجیره تامین مالی را مدیریت میکند .
سرمایه در گردش به بخش زیادی از سرمایه سازمان و نهادی میباشد که مدیریت بر روی آن از اهمیت خاصی برخوردار میباشد. با توجه به این که بین سرمایه در گردش و عملکرد مالی شرکت رابطه U شکل معکوسی موجود است و ممکن است که شرایط مالی نقش مهمی در این رابطه ایفا نمایند، در ادامه به این رابطه پرداخته شده است.
توضیحات مدیر مالی در مورد مدیریت سرمایه در گردش
پیادهسازی یک سیستم مدیریت سرمایه در گردش یک راه عالی برای بسیاری از شرکتهاست تا درآمدهای خود را افزایش دهند.
دو جنبه اصلی مدیریت سرمایه در گردش، تجزیهوتحلیل نسبت سرمایه در گردش و مدیریت استراتژی های سرمایه در گردش اجزای جداگانه تشکیلدهنده سرمایه در گردش است. که در ادامه به توضیح این موارد میپردازیم.
عملکردهای کلیدی سیستم سرمایه در گردش:
تحلیل نسبتهای مالی باعث میشود تا مدیریت حوزههایی را که نیاز به تمرکز بیشتری دارند نظیر مدیریت موجودیها، مدیریت وجه نقد و مدیریت حسابهای دریافتنی و پرداختی را شناسایی کند.
نسبت سرمایه در گردش:
که در این مورد باید گفت: شناسایی مدیریت موجودیها، مدیریت وجوه نقد، مدیریت حسابهای دریافتی و پرداختی میباشد.
سرمایه در گردش:
سرمایه در گردش به مجموعه مبالغی گفته میشود که در داراییهای جاری سرمایه گذاری میگردد که سرمایه در گردش خالص پس از کسر بدهیهای جاری سازمان از داراییهای جاری آن، حاصل میگردد.
اهرم مالی:
اهرم مالی یک درجهبندی میباشد که درصد تغییرات را نشان میدهد. در واقع میتوان گفت در اهرم مالی به ازای هر یک درصد تغییر در سود قبل از بهره و مالیات، در سود هر سهم EPS اتفاق میافتد. به بیان دیگر میتوان گفت که اهرم مالی نسبت بدهیهای شرکت را به جمع حقوق صاحبان سهام محاسبه مینماید.
عملکرد:
واژه عملکرد در این مبحث در واقع به معنی حالت یا کیفیت کارکرد میباشد که در واقع میتوان گفت که عملکرد سازمان یک نوع سازه میباشد که اشاره به چگونگی انجام عملیات آن سازمان دارد. معروفترین عملکرد فرآیند تبیین کیفیت و اثر بخشی میباشد؛ که به شکل زیردستهبندی شده است:
- کارایی: نشان دهنده چگونگی استفاده سازمان از منابع در تولید کالا یا خدمت
- اثر بخشی: نشان دهنده درجه میزان رسیدن به هدفهای مورد نظر سازمان مربوطه
- سود آوری: سرانجام هر فعالیت و برنامه در تصمیمهای مالی سازمانها منجر به سودآوری آن میشود. سودآوری در واقع به درآمد خالص یا سود خالص سازمان اشاره دارد که تنها معیار اندازهگیری سودآوری محسوب میگردد.
عوامل موثر بر ایجاد ظرفیت برای منابع داخلی:
اطلاعات نامتقارن به معنی هزینه بالاتر منابع خارجی وجوه و سهم اعتباری شرکتهاست.
زیرا به تضاد منافع بین سهامداران و بستانکاران منجر میشود. با توجه به اولویت بستانکاران در صورت ورشکستگی، این تضاد منافع میتواند به مسأله عدم سرمایهگذاری کافی منجر شود. علاوه بر این، سهامداران به انتشار اوراق بدهی جدیدی مشتاق هستند که باعث افزایش ریسک و کاهش ارزش بدهیهای موجود میشود. به عنوان یک نتیجه، بستانکاران صرف ریسک بالاتری را تقاضا میکنند.
اطلاعات نامتقارن بین افراد داخلی و سرمایهگذاران بالقوه خارج سازمان، به هزینههای بالاتر برای منابع وجوه خارجی منجر میشود و با توجه به نظریه سلسله مراتب شرکت مجبور میشود منابع ایجاد شده داخلی را بیش از بدهی و سهام جدید در اولویت قرار دهد. شرکتهای با ظرفیت بالاتر برای ایجاد منابع داخلی، سطح داراییهای جاری بالاتری دارند، که ممکن است به خاطر هزینه پایین وجوه سرمایهگذاری شده در سرمایه در گردش این شرکتها باشد. لذا ظرفیت ایجاد منابع داخلی که آن را با جریانهای نقدی اندازهگیری میکنیم، یکی از عواملی است که میتواند بر مدیریت سرمایه در گردش شرکت تاثیرگذار باشد.
هزینه وجوه سرمایهگذاری شده در سرمایه در گردش شرکتهای با اهرم بزرگتر، بیشتر است، زیرا آنها مجبور هستند صرف ریسک بالاتری را پرداخت کنند. در حقیقت، شواهد تجربی نشان دهنده کاهش اندازه مدیریت سرمایه در گردش در زمانی است که شرکتها اهرم خود را افزایش دهند. بنابراین، محتمل است که رابطهای منفی بین نسبت اهرم و مدیریت سرمایه در گردش موجود باشد. اهرم با استفاده از نسبت بدهی به کل داراییها اندازه گرفته میشود.
فرصت رشد
فرصت رشد نیز میتواند بر مدیریت سرمایه در گردش شرکت اثرگذار باشد، همانگونه که در مطالعات تجربی گوناگون نشان داده شده است، این متغیر ممکن است بر تجارت اعتباری و دریافتیهای شرکت و سرمایه گذاریهای آنها در موجودیها اثرگذار باشد. نرخ رشد فروش اثر مثبتی بر مدیریت سرمایه در گردش شرکت دارد.
شرکتهای با نرخ رشد بالاتر میتوانند به دو دلیل چرخه تبدیل وجه نقد کوچکتری داشته باشند: اول، مطابق با یافتههای پژوهشها شرکتهای با رشد بالا تمایل به استفاده بیشتر از داد و ستد اعتباری به عنوان منبع تامین مالی برای رشد دارند و دوم، شرکتها میتوانند دادن اعتبار به مشتریان خود را افزایش دهند تا از این طریق در دورهای که تقاضا پایین است، فروش خود را افزایش دهند .
اندازه شرکت
اندازه شرکت متغیر دیگری است که مدیریت سرمایه در گردش را تحت تاثیر قرار میدهد. مطالعه کیس چن رابطه مثبت بین اندازه و سرمایه در گردش شرکتهای آمریکایی را نشان دادند. سرمایه در گردش مورد نیاز با بزرگتر شدن اندازه شرکت، بالا میرود. این امر ممکن است به این خاطر باشد که هزینه وجوه استفاده شده برای سرمایهگذاری در داراییهای جاری با اندازه شرکت کاهش مییابد.
عمر شرکت
عمر شرکت نیز مدیریت سرمایه در گردش را تحت تاثیر قرار میدهد. شرکتهای قدیمیتر معمولا تامین مالی خارجی را راحتتر و تحت شرایط مناسبتری انجام میدهند. بنابراین، هزینه وجوه استفاده شده در این سرمایهگذاریها در چنین شرکتهایی پایینتر است. پس میتوان یک رابطه مثبت بین عمر شرکت و مدیریت سرمایه در گردش را انتظار داشت.
داراییهای ثابت مشهود
از یک طرف، وقتی که شرکتی با محدودیت منابع روبهرو باشد، رقابتی بین وجوه سرمایهگذاری شده در داراییهای ثابت مشهود و سرمایه در گردش بهوجود میآید. از این رو، میتوان گفت که استراتژی های سرمایه در گردش بین داراییهای ثابت مشهود و مدیریت سرمایه در گردش شرکتها رابطه منفی وجود دارد. از طرف دیگر، داراییهای نامشهود بیشتر از داراییهای مشهود عدم تقارن اطلاعاتی ایجاد میکنند؛ بنابراین شرکتهایی با داراییهای مشهود بیشتر، در زمانی که وجوه لازم برای سرمایه گذاری در داراییهای جاری افزایش مییابد، هزینههای پایینتری خواهند داشت و لذا در این حالت دارایی ثابت مشهود با مدیریت سرمایه در گردش رابطه مثبتی دارد.
بازده
بازده شرکت نیز بر اندازه مدیریت سرمایه در گردش مؤثر است. مطالعه نشان داد که مدیریت سرمایه در گردش و عملکرد شرکت تأثیرات متقابل دارند. بعد از آن، کیس چن و همکاران دریافتند که بازده داراییها تاثیر منفی بر اندازه مدیریت سرمایه در گردش دارد. میتوان این یافته را به دو صورت بیان نمود: اول، همانطور که شرکتهای با عملکرد بهتر میتوانند سرمایه خارجی بیشتری را به راحتی جذب نمایند، آنها میتوانند در دیگر سرمایهگذاریهای با سودآوری بالاتر نیز سرمایهگذاری کنند. دوم، شرکتهای با بازده بالاتر، به علت تسلط خود بر بازار، مدیریت سرمایه در گردش بهتری دارند، زیرا آنها قدرت چانهزنی بیشتری با تامین کنندگان و مشتریان دارند.
بنابراین، متغیر بازده داراییها اثر منفی بر مدیریت سرمایه در گردش داشته باشد.
متغیر صنعت نیز میتواند بر اندازه مدیریت سرمایه در گردش تاثیر داشته باشد. به وضوح مشخص است که سطح مدیریت سرمایه در گردش در صنایع مختلف متفاوت است و این امر از ماهیت فعالیت هر صنعت ناشی میشود. مثلا ممکن است در صنعتی بهطور معمول نیاز باشد که سطح موجودی زیاد و در صنعت دیگر کمتر نگهداری شود.
سوالات متداول:
عدم درک اثرات سرمایه در گردش چه پیامدی دارد؟
در عمل، یکی از با اهمیتترین موضوعات در سازمان، مدیریت سرمایه در گردش است. مدیران مالی زیادی برای شناسایی محرکهای مدیریت سرمایه در گردش و سطح مناسب سرمایه در گردش در تلاش هستند. عدم درک اثرات سرمایه در گردش مورد نیاز بر سودآوری، عدم شفافیت در مورد تعیین مدیریت سرمایه در گردش و عدم توانایی مدیریت برای برنامهریزی و کنترل اجزای مدیریت سرمایه در گردش، به عدم سودآوری و ورشکستگی منجر میشود.
بسیاری از شکستهای تجاری از ناتوانی مدیران مالی در برنامهریزی و کنترل داراییها و بدهیهای جاری شرکتهای خود ناشی میشود. شرکتها میتوانند ریسک را حداقل کنند و عملکرد کلی را با درک نقش و محرکهای سرمایه در گردش بهبود بخشند. بنابراین، درک اجزای سرمایه در گردش برای داشتن سطح بهینهای از آن مهم است.
نگارش: ساناز یوسفی
به منظور کسب اطلاعات بیشتر، مطالعه مقاله فرصت های سرمایه گذاری را به شما عزیزان پیشنهاد می نماییم.
مدیریت سرمایه در گردش
تعریف مدیریت سرمایه در گردش چیست؟
اصطلاح سرمایه در گردش به دارایی های جاری شرکت شامل موجودی کالا و بدهیهای جاری آن، اطلاق میشود. مدیریت سرمایه در گردش ادامه فعالیت شرکت را تضمین میکند و با دریافت و پرداخت وجه نقد شناسایی میشود.
مدیریت سرمایه در گردش درواقع یک استراتژی حسابداری مدیریت است که تمرکز آن بر روی تأمین سطوح موردنیاز برای اجزای سرمایه در گردش شامل دارایی ها و بدهی های جاری است. مدیـریت سرمایه در گردش تضمین میکند که یک شرکت جریان پول نقد کافی برای پرداخت بدهی های کوتاه مدت و هزینه های عملیاتی خود در اختیار دارد.
توضیحات مدیر مالی در مورد مدیریت سرمایه در گردش
پیاده سازی یک سیستم مدیریت سرمایه در گردش یک راه عالی برای بسیاری از شرکتهاست تا درآمدهای خود را افزایش دهند. دو جنبه اصلی مدیریت سرمایه در گردش، تجزیهوتحلیل نسبت سرمایه در گردش و مدیریت اجزای جداگانه تشکیلدهنده سرمایه در گردش است.
چند نسبت عملکرد کلیدی سیستم سرمایه در گردش شامل نسبت سرمایه در گردش، گردش موجودی و نسبت وصول است. تحلیل نسبت های مالی باعث میشود تا مدیریت حوزههایی را که نیاز به تمرکز بیشتری دارند نظیر مدیریت موجودیها، مدیریت وجه نقد و مدیریت حسابهای دریافتنی و پرداختی را شناسایی کند.
معادل انگلیسی مدیریت سرمایه در گردش عبارت است از:
Working Capital Management
اگر سؤال یا نظری دارید لطفاً در بخش پرسش و پاسخ سوالات مالی مطرح کنید. همینطور با اشتراکگذاری این نوشته در شبکههای اجتماعی شما هم در توسعه دانش مالی و سرمایه گذاری شریک شوید.
استراتژی های مدیریت سرمایه در معاملات
همیشه داشتن یه استراتژی مناسب احتمال موفقیت رو به میزان چشمگیری افزایش میده. برای همینه که بزرگان مدیریت داشتن استراتژی رو یکی از اجزای حیاتی هر کسب و کار و سرمایه گذاری میدونن. معامله توی بازار ارزهای دیجیتال هم از این قاعده مستثنی نیست. قطعا داشتن یه استراژی مدیریت سرمایه گذاری در این زمینه میتونه بهتون کمک کنه که سود های خیلی خوبی کسب کنید.
استراتژی های مدیریت سرمایه در معاملات به باید ها و نباید هایی و برنامه هایی گفته میشه که سرمایه گذار واسه خودش مشخص میکنه. داشتن استراتژی باعث میشه که امکان کسب سود به حد اکثر برسه، و ریسک در مدیریت سرمایه و معاملاتی که انجام میشه به میزان چشمگیری کاهش پیدا بکنه.
اگر علاقمند به دونستن در مورد انواع استراژی های مختلف توی بازار ارزهای دیجیتال هستین با ما همراه باشین.
اهمیت مدیریت سرمایه در معاملات ارز دیجیتال
قبل از اینکه استراتژی های مدیریت سرمایه در معاملات ارزهای دیجیتال رو براتون معرفی کنیم، در این قسمت درمورد اهمیت مدیریت کردن سرمایه و داشتن یه استراتژی خوب مطالبی رو ارائه خواهیم کرد.
توی معاملات ارز دیجیتال مدیریت سرمایه به این معنی هست که چطوری و به چه طریقی سرمایه و پولی رو که میخوایم در بازار ارزهای دیجیتال سرمایه گذاری کنیم. در واقع به پروسه بودجه بندی و راه های خرج کردن سرمایه واسه خرید ارزهای دیجیتال مدیریت سرمایه گفته میشه. اگه که مدیریت سرمایه توسط معامله گر با راهبرد یا شیوه خاصی که از قبل تعیین شده انجام بشه میگیم که این معامله گر دارای استراتژی هست.
امروزه استراتژی های مدیریت سرمایه در معاملات یکی از مهم ترین بحث ها توی بازار ارزهای دیجیتال هست، چون که این بازار خیلی متلاطم هست و معامله گر اگه بلد نباشه چطوری سرمایشو مدیریت بکنه و یا اگه یک استراتژی قوی واسه خودش نداشته باشه حتما ضرر خواهد کرد، و این امکان وجود داره کل سرمایش یک جا از دست بره.
با توجه به این که مدیریت سرمایه در بازار ارز های دیجیتال یه بحث تخصصی هست، نمیشه که برای همه یک نسخه واحد واسه نحوه مدیریت سرمایشون مشخص کرد. این سرمایه گذار هستش که باید مهارت های لازم رو در این زمینه کسب بکنه، و با توجه به میزان سرمایه ای که داره و وضعیت بازار با انتخاب یه استراتژی مناسب معاملات خودشو انجام بده.
یک سرمایه گذار اگه که با استراتژی های مدیریت سرمایه در معاملات آشنا باشه با اصول روانشناسی پول و روانشناسی بازار هم آشنا خواهد بود. این شخص میتونه که بازار ها و موقعیت های پر سود رو شناسایی کنه، و بازار در هر شرایطی که باشه قادر خواهد بود راه خودش رو بره و سود کسب کنه.
در ادامه مهم ترین استراتژی های مدیریت سرمایه در معاملات ارزهای دیجیتال رو خدمتتون معرفی میکنیم.
بهترین استراتژی های مدیریت سرمایه
از پراستفاده ترین استراتژی های مدیریت سرمایه توی بازار ارزهای دیجیتال که تونستن محبوبیت بالایی در بین سرمایه گذارها پیدا کنن میتونیم استراتژی های سرمایه در گردش به موارد زیر اشاره کنیم.
• سبد سرمایه گذاری متنوع
با توجه به این که بازار ارزهای دیجیتال نوسان های پرتلاطمی داره، به طبع ریسک معامله و سرمایه گذاری هم در این بازارها بالاست. یکی از بهترین استراتژی های مدیریت سرمایه توی این شرایط این هست که معامله گر یا سرمایه گذار سبد متنوع و مختلفی رو برای خرج کردن پولش انتخاب کنه و همه تخم مرغ هاش رو توی یک سبد نزاره.
مثلا معامله گر میتونه درصد مشخصی از سرمایه شو انتخاب کنه و اون مقدار رو برای هولد کردن اختصاص بده، یا میتونه درصد دیگه از سرمایشو به معاملات کوتا مدت اختصاص بده. همچنین موقع خرید رمز ارز ها به جای خرید یک ارز دیجیتال میتونه چند تا ارز دیجیتال مختلف رو خریداری بکنه، و از طریق این متنوع سازی ریسکش رو کاهش بده.
هرچند که متنوع سازی هرچقدر بیشتر باشه ریسک به میزان چشمگیری کاهش پیدا میکنه، ولی از طرفی این استراتژی معایب خاص خودشو هم داره. اگه متنوع سازی بیش از حد انجام بشه امکان کسب سود هم به مقدار خیلی زیادی پایین میاد، و معامله گر نمیتونه به مقدار مناسب سود کسب کنه. از عیب های دیگه این روش اینه که باعث از دست رفتن تمرکز معامله گر میشه، و معامله گر با صرف زمان بالا برای مدیریت دارایی های متنوع فرصت این رو که بتونه وضعیت های سود آور رو سریع شناسایی بکنه از دست میده.
یکی دیگه از معایب این روش اینه که متنوع سازی به خاطر این که باعث میشه معامله گر معاملات بیشتری انجام بده هزینه های بیشتری هم داره چون که موقع انجام هر معامله میزان مشخصی کارمزد کسر میشه.
اما با این حال باز هم توصیه متخصصان مدیریت مالی واسه مدیریت سرمایه اینه که همیشه سعی کنید کمی از سبد سرمایه گذاریتون رو متنوع کنید، تا موقع ضرر کردن یک دارایی تون به خاطر اتفاقات غیر منتظره، دارایی های دیگتون این ضرر رو جبران کنن و میزان زیانتون زیاد سنگین نباشه.
• در نظر گرفتن بازه زمانی
شما برای مدیریت سرمایتون چه توی بازار رمزارزها و چه توی بازارهای مالی دیگه باید یه بازه زمانی در نظر بگیرید. این بازه میتونه کوتاه مدت و یا بلند مدت باشه. استفاده از بازه زمانی توی مدیریت سرمایه باعث میشه میزان استهلاک پولتون کاهش پیدا بکنه.
مثلا شاید شما یک معامله بکنید و توی یک سال 30 درصد سود کنید. در حالی که اگه بازه زمانی کوتاه تری مثل سه ماه واسه کسب سود 30 درصد در نظر میگرفتین، اجازه نمیدادین سرمایتون به مدت یک سال با یه بازه سود دهی خیلی پایین توی این وضعیت بمونه.
یا مثلا ممکنه از انتشار اخبار یه رمزارز خاص شما این طوری تحلیل کنید که تا 5 سال آینده ارزش این ارز دیجیتال به شدت افزایش پیدا میکنه، و تصمیم بگیرید مقدار مشخصی از سرمایتون رو به مدت پنج سال برای خرید و نگه داری این رمزارز اختصاص بدین؛ و بعد از پنج سال به قدری سود کنید که ارزش پولتون چندین برابر بشه.
در کل اگه بدونید که توی چه بازه زمانی (کوتاه مدت یا بلند مدت) تمایل دارید که معامله و یا سرمایه گذاری کنید، باعث میشه چشم انداز واضحی نسبت به خرید و فروش هایی که انجام میدین داشته باشین، و موقعی که جزو بازار هیجانی شد؛ با داشتن این استراتژی شما جز اون دسته ای خواهید بود که هیجانی عمل نمیکنن.
• مدیریت منفعل
توی استراتژی مدیریت منفعل سرمایه گذار میاد و با توجه به تحلیل هایی که انجام داده یک پرتفوی سرمایه گذاری برای خودش ایجاد میکنه، و بر این اساس یه سبد دارایی تشکیل میده. بعد از این که سبد دارایی تشکیل شد، سرمایه گذار مدیریت فعالی روی پورتفو نداره، و بیشتر روی این دارایی ها نظارت میکنه. تنها کاری که این مدل سرمایه گذارها میکنن اینه که با منفعل بودن منتظر میشن، تا بتونن سود مورد نظر خودشون. توی یه زمان مناسب کسب کنن.
این روش به دلیل این که زیاد پویا نیست، و سرمایه گذار نیازی نمیبینه فعالانه سبد دارایی هاشو مدیریت که و معاملات متعددی انجام بده؛ هزینه و کارمزد خیلی پایینی نسبت به روش فعال داره.
البته این روش هم معایبی داره، که از جمله مهم ترین اون ها میتونه این باشه، که با مدیریت منفعل این امکان بوجود میاد استراتژی های سرمایه در گردش که حد ضرر توی معاملات به میزان بالایی افزایش پیدا بکنه.
• مدیریت فعال
توی این روش سرمایه گذار بعد از تشکیل دادن پرتفوی سرمایه گذاری فعالانه اونو مدیریت میکنه. اگه دارایی که توی سبدش وجود داره زیان ده باشه، سعی میکنه هرچه سریع تر اون رو با یه دارایی ارزشمند جایگزین کنه؛ و با تعیین حد ضرر همیشه سعی میکنه از زیان بالا جلوگیری کنه. سرمایه گذار با انجام معاملات متعدد و با رویکرد مدیریت فعالانه سعی میکنه تا جایی که امکانش هست میزان کسب سود و بازده رو افزایش بده.
از مزیت های این روش اینه که سرمایه گذار از این طریق میتونه سود بالایی توی مدت زمان کوتاه تری کسب کنه، اما به خاطر تعداد معاملات بالا باید کارمز بیشتری هم پرداخت کنه.
از جمله کسایی که از این استراتژی مدیریت سرمایه استفاده میکنن میتونیم به جرج سوروس مدیر صندوق سرمایه گذاری کوانتوم اشاره کنیم. جرج سوروس توی کتابش به اسم سرمایه داری علیه سرمایه داری گفته که بعضی روز ها برای مدیریت سبد سرمایه گذاریش به قدری وقت میزاشت و توی مدیریت اون فعال بود که بعد از اتمام ساعات کاری دچار دردهای عضلانی شدیدی به خاطر نداشتن تحرک و نشستن پشت میز به مدت طولانی میشد.
• استراتژی های ترکیبی
استراژی ترکیبی به روش های مدیریت سرمایه از طریق ترکیب کردن چند تا استراتژی های مختلف باهم دیگه گفته میشه. برای مثال ممکنه که استراتژی متنوع سازی در یک بازه زمانی کوتاه مدت و با روش مدیریت فعال ترکیب بشه، و از این طریق یه استراتژی ترکیبی به وجود میاد.
استراتژی های ترکیبی باعث میشن توی بازار های پیچیده و پر ریسک سرمایه گذار بتونه با کارایی بالایی عمل بکنه. اما گاهی اوقات به دلیل ترکیب بیش از حد استراتژی های مختلف باهم دیگه خود این رویکرد باعث به وجود اومدن و ایجاد پیچیدگی بیش از حد میشه، که ممکنه باعث ایجاد سردرگمی واسه سرمایه گذار بشه.
• برون سپاری
امروزه از برون سپاری به عنوا یکی از دیگه از استراتژی های مدیرت سرمایه یاد میشه به این دلیل که مدیریت دارایی و علم فایننس یک مبحث تخصی هست شاید همه افراد نتونن توانایی لازم رو در این زمینه پیدا بکنن و یا اصلا به دلیل مشغله بالا زمان کافی برای یادگیری تخصصی در این مورد رو نداشته باشن.
به همین دلیل واگذاری مدیریت سرمایه واسه انجام معامات متعدد به یک شخص متخصص و حرفه ای میتونه به میزان چشمگیری امکان خطا و اشتباه رو کاهش بده، و همچنین به همون میزان امکان کسب سود رو هم افزایش میده.
این روش در بین معامله گران ارز دیجیتال طرفدارای خاص خودش رو داره به طوری که جدیدا صندوق ها مدیریت سرمایه ای به وجود اومدن که این کار رو برای مشتری هاشون به نحو احسن انجام میدن. این صندوق ها معامله گرهای حرفه ای دارن، که میتونن سودهای خیلی خوبی کسب کنن؛ و توی این سودها با صاحبان سرمایه شریک میشن.
نکته ای که در این جا لازمه بهش توجه کنید، اینه که قبل از توافق واسه معامله با اینگونه افراد و شرکت ها برای مدیریت سرمایه تون، اعتبارشون رو به طور دقیق برسی بکنید. چون ممکنه که به راحتی توی دام اسکمرها (کلاه بردارها) گرفتار بشین و پولتون از دست بره.
• روش های تهاجمی
بعضی افراد به سود های کم قانع نیستن، و دوست دارن که درصد بالایی سود در زمان کوتاه کسب کنن. روش های تهاجمی مجموعه ای از استرتژی ها و روش های کوتاه مدت و داینامیکی مدیریت سرمایه هستن، که در اون سرمایه گذار به جای حفظ سرمایه اش و کسب سود توی بلند مدت تمایل داره اونو توی معاملات به گردش بندازه؛ و با روش های حساب شده ای سود کسب کنه.
در واقع فلسفه این استراتژی به این صوت هست که به جای راکد گذاشتن سرمایه و یا منتظر سودهای بلند مدت موندن سرمایه گذار میاد معاملاتی رو انجام میده که ارزش سرمایه اش توی کوتاه ترین زمان ممکن به بیشترین حد برسه. این روش اگر همراه با آگاهی کافی نباشه به شدت میتونه که آسیب زننده باشه، و به قدری پر ریسک هست که باعث میشه توی مدت کوتاهی همه سرمایه شخص از دستش بره.
برای مثال توی بازار رمز ارزها وقتی یک کوین جدید قراره عرضه بشه، ممکنه از همون اول مشخص باشه بازدهی چندانی نداره؛ و ارزش خریدن نداشته باشه. با این حال یه سری میان بعد از این که این ارز دیجتال توی بازار عرضه شد، میخرنش و بعد از این که دیدن داره رشد میکنه سریع میفروشنش که باعث میشه سود کسب کنن.
همون طور که گفتیم استفاده از روش های تهاجمی با این که ریسک بالایی داره ولی باعث میشه که سرمایه گذار توی مدت زمان خیلی کوتاهی بتونه سود کسب کنه.
• تعیین ضریب ریسک
اگه شما توی سرمایه گذاری که قصد انجامشو دارین بیاین و میزان ریسکشو مشخص کنید، میتونید به راحتی تصمیم بگیرید که سرمایه گذاریتون ارزش هزینه کردن داره یا نه. تعیین کردن مقدار ریسک یه استراتژی مهم توی مبحث مدیریت سرمایه هست، و در اکثر موارد موفقیت و شکست یه سرمایه گذاری یا معامله با این موضع رابطه مستقیم و تنگاتنگی داره.
تعیین کردن ضریب ریسک توی معاملات میتونه سرعت تصمیم گیری رو افزایش بده و باعث افزایش سرعت عمل و تمرکز معامله گر بشه. سرمایه گذار به این دلیل که میدونه تا چه مقداری میتونه ریسک کنه به راحتی موقعیت هایی رو که ضریب ریسکشون بالاست نادیده میگیره و توی پوزیشن هاییی متمرکز میشه که میتونه براش سود آور باشه.
اما بعضی ها هم بر این عقیده هستن که ضریب ریسک چیزی نیست که بشه به این راحتی مشخصش کرد، و بینهات متغیر در دنیای واقعی وجود داره که حتی وجودشون به فکر ما هم نمیرسه؛ چه برسه به این که بخوایم این متغیر ها رو به صورت فرمول در بیاریم و توی معاملاتمون استفاده کنیم.
توی بازار ارز های دیجیتال تعیین کردن ضریب ریسک همیشه میتونه کمک کننده باشه چون که باعث میشه شتاب زده عمل نکنیم و توی پوزیشن هایی اقدام به خرید و فروش کنیم که میدونیم ریسک معقولی برامون داره.
• استراتژی تقلید
به عنوان آخرین مورد میخوایم به استراتژی تقلید به عنوان یکی دیگه از استراتژی های مدیریت سرمایه در معاملات اشاره بکنیم. توی این استراتژی سرمایه گذار معامله گرهای دیگه رو در نظر میگیره و رفتارشون رو کاملا تحلیل میکنه و از این طریق موفق میشه به روش های جدیدی دست پیدا کنه، که براش سود آور هستن و از این متد ها و روش های جدید واسه مدیریت سرمایه اش و معامله های جدیدی که میخواد انجام بده استفاده میکنه.
به عنوان مثال وارن بافت تکنیک هایی که بنجامین گراهام از اون ها برای مدیریت کردن دارایی مشتری هاش استفاده میکرد رو کاملا یاد گرفت، و از این روش ها توی مدیریت سرمایه و معاملات شخصی خودش استفاده کرد؛ و از این طریق تونست سرمایه زیادی بدست بیاره. وارن بافت اکثرا به این موضوع توی مصاحبه هاش کرده، و بارها گفته موفقیتی رو که الان داره مدیون بنجامین گراهام هست.
توی بازار رمزارز ها هم استفاده از این روش میتونه کارایی خیلی خوبی داشته باشه. شما با شناسایی معامله گر های حرفه ای و تحلیل رفتار اون ها میتونید متوجه بشید که این افراد سرمایشون رو به چه طریقی مدیریت میکنن، و چه روش هایی رو توی معاملات خودشون استفاده میکنن. این نوع تحلیل ها توی دنیای بازارهای مالی به قدری رایجه که گاها باعث کشف استراتژی های پرکاربرد تر و جدید تری میشه.
کاربرد استراتژی های مدیرت سرمایه
وقتی که از استراتژی های مدیریت سرمایه در معاملات ارزهای دیجیتال صحبت میکنیم دو هدف اصلی مطرح میشه، کاهش ریسک؛ و افزایش سود. وقتی که بدونید سرمایه ای که توی دستتون هست رو چطوری واسه معاملات مختلف بودجه بندی و مدیریت کنید، و برای این کار استراتژی تعیین کنید؛ احتمال موفقیتتون حتی توی بدترین شرایط هم افزایش پیدا میکنه.
همچنین به دلیل این که ریسکتون رو به روش های کاربردی یاد میگیرین که چطوری مدیریت کنید، در شرایطی که دیگران ضرر میکنن شما فقط ممکنه سودتون سربه سر بشه؛ و یا فقط درصد افزایش سودتون کمی کاهش پیدا کنه.
بهتون توصیه میکنیم که بحث مدیریت سرمایه رو اگر واقعا علاقمند به انجام فعالیت حرفه ای توی بازارهای مالی هستین کامل و اصولی یاد بگیرین. چون اگه ندونید با چه استراتژی میخواین سرمایه تون رو واسه انجام دادن معاملات مختلف مدیریت کنید، به احتمال بالا نخواهید تونست در این زمینه مخصوصا توی بازار ارزهای دیجیتال موفقیت چندانی کسب کنید.
کلام پایانی
امیدواریم مطالبی که مطرح کردیم براتون مفید واقع شده باشه، و تونسته باشین به اهمیت استراتژی های مدیریت سرمایه در معاملات مخصوصا توی بازار ارزهای دیجیتال به طور کامل واقف بشین. شاید کسب مهارت کافی برای مدیریت سرمایه به دلیل پیچیدگی روش های علمی مدیریت ریسک و انواع روش های مدیریت سرمایه که با فرمول های ریاضی همراه هستن کمی زمانبر باشه، اما مطمئن باشید که در صورت یادگیری کامل توی بلند مدت نتیجه اش رو خواهید دید.
دیدگاه شما