منظور از رفتار تودهای در بورس، معامله با تقلید از دیگران است.
طبقه بندی افراد از نظر پذیرش ریسک
ریسکپذیری و ریسک گریزی به معنای به استقبال ریسک رفتن و از ریسک فراری بودن نیست.
بلکه ریسک گریزی به این معناست که افراد ریسک گریز در ازای پذیرش یک واحد ریسک بیشتر، بازدهی بیشتری نسبت به یک واحد ریسک پذیرفته شده ی قبلی توقع دارند.
و ریسک پذیری به این معناست که افراد ریسک پذیر در ازای پذیرش یک واحد ریسک بیشتر، بازدهی کمتری نسبت به یک واحد ریسک پذیرفته شده قبلی توقع دارند.
در مفهوم مالی به احتمال اختلاف میان بازده مورد انتظار و بازده واقعی ریسک گفته میشود. این انحراف بازده میتواند مثبت یا منفی باشد، هر اندازه احتمال عدم موفقیت در سرمایهگذاری بیشتر باشد، در اصطلاح گفته میشود که ریسک سرمایهگذاری بیشتر خواهد بود.
اصل ثابتی در سرمایهگذاریوجود دارد مبنی بر اینکه سرمایهگذار از ریسک و خطر گریزان و به سمت بازده و سود تمایل دارد؛ به همین خاطر است که سرمایهگذاران ریسک گریز از ورود سرمایه خود به جایی که خطر و ریسک وجود دارد یا افق نامشخصی در برابر سود و اصل سرمایهشان هست، امتناع میکنند.
ریسک گریزی را میتوان اینطور بیان کرد که سرمایه گذاران طرحهای مخاطرهآمیز را نمیپذیرند مگر آنکه بازده مورد انتظار طرح خیلی زیاد باشد.
الف. انتقال ریسک
همانگونه که در بخش های قبلی توضیح داده شد، هر فردسرمایه گذار به قصد کسب بازده، سرمایه گذاری میکند اگر گزینه سرمایه گذاری، ریسکی باشد و فرد سرمایه گذار از استراتژی “انتقال ریسک” استفاده کند، در اصل کلیه منافع و مضرات حاصل از سرمایه گذاری را به فرد یا نهاد دیگری منتقل میکند مانند زمانی که از انواع بیمه نامه ها استفاده میکند.
ب.پوشش ریسک
یکی دیگر از راههای “مدیریت ریسک” استفاده از ابزار های نوین مالی و استفاده از ابزارهایی است که توسط مهندسان مالی طراحی شده است. برای آشنایی بیشتر با ابزارهای مهندسی مالی به لینک زیر مراجعه بفر مایید
آشنایی با مهندسی مالی
زمانیکه افراد برای ادامه کسب و کار خود به مواد اولیه ، ارز و یا هر چیز دیگری نیاز داشته باشند که در آینده احتمال نوسان قیمت زیادی داشته باشد، از “استراتژی پوشش ریسک” استفاده میکنند.
ج.تسهیم ریسک
استراتژی “تسهیم ریسک” بسیار شبیه به “استراتژی انتقال ریسک” است به این تفاوت که در انتقال ریسک، کلیه ریسک به دیگران منتقل میشود وخود سرمایه گذار از مزایا و مضرات پذیرش ریسک منفعت و ضرری را نمی برد اما در استراتژی “تسهیم ریسک”، خود نیز دربخشی از ریسک، مزایا و مضرات با دیگران شریک می شود.
د.کنترل یا اداره ریسک
ساده ترین شیوه مدیرت ریسک، “کنترل و اداره ریسک” است . استراتژی “کنترل و اداره ریسک” به این صورت است که فرد، ریسک را می پذیرد و با فعالیت هایی مانند سرمایه گذاری در دارایی های بدون ریسک و یا انبار کردن مواد اولیه موردنیاز، خود را دربرابر نوسانات قیمت، ایمن میکند یا از ابزارهای فیزیکی مثل نصب دوربین کنترل نامحسوس و … استفاده میکند.
ه.حذف یا کاهش ریسک
استراتژی “حذف و کاهش ریسک” بسیار شبیه به استراتژی “پوشش ریسک” است، با این تفاوت که در پوشش ریسک، مدیریت ریسک با کمک ابزار های نوین و مهندسی مالی انجام میشود اما در استراتژی “حذف و یا کاهش ریسک”، مدیریت ریسک با سرمایه گذاری در سایر دارایی های فیزیکی و مالی انجام می شود.
به عبارت دیگر، زمانی که سرمایه گذار پرتفوی تشکیل میدهد، در حقیقت برای “کاهش و یا حذف ریسک” تلاش می کند.
مدیریت ریسک سرمایه گذاری
در بازار سهام، رابطه قوی بین ریسک و بازده وجود دارد. در واقع هرچقدر که ریسک بیشتر باشد، بازده نیز افزایش خواهد یافت. اما چیزی که اهمیت دارد این است که چگونه می توان این ریسک را مدیریت کرد. در اصطلاحات مالی، مدیریت ریسک، فرآیند شناسایی و ارزیابی ریسک و سپس تدوین استراتژی هایی برای مدیریت و به حداقل رساندن آن، در حالیکه بازده را به حداکثر می رساند، می باشد. ریسک و نوسانات قیمتی همواره در بازارهای مالی وجود دارند و افرادی در این زمینه موفق هستند که بتوانند فرآیند مدیریت ریسک را به خوبی انجام دهند. در این مقاله قصد داریم که شما را با مفهوم مدیریت ریسک و استراتژی های آن آشنا کنیم.
مدیریت ریسک به چه معناست؟
سرمایه گذاری در هر بازار مالی از جمله بورس، مقداری از ریسک را می طلبد و برای اینکه یک سرمایه گذار این ریسک را بپذیرد، باید به طور مناسبی ریسک قابل جبران باشد. این غرامت به صورت موضوعی به نام حق بیمه ریسک می باشد. بنابراین ریسک برای سرمایه گذاری در بورس مهم است؛ زیرا بدون ریسک هیچگونه سودی حاصل نمی شود. سرمایه گذاران موفق از استراتژی های مدیریت ریسک بازار سهام برای به حداقل رساندن ریسک و به حداکثر رساندن سود استفاده می کنند. در بازارهای مالی از جمله بورس ایران، به طور کلی دو نوع ریسک وجود دارد:
ریسک بازار
ریسک بازار از احتمال افزایش یا کاهش قیمت ها در بازارهای مالی حاصل می شود. در واقع نوسانات قیمتی موجود در بورس و فرابورس می تواند نمونه ای از ریسک بازار باشد.
ریسک تورم
ریسک دیگر یعنی تورم، در واقع کاهش قدرت خرید ناشی از افزایش قیمت کالاها و خدمات در طول زمان است. ریسک تورم در سرمایه گذاری های طولانی مدت مورد توجه قرار می گیرد؛ چراکه در کوتاه مدت ریسک بازار از اهمیت بیشتری برخوردار است. همچنین این ریسک بازار است که می تواند تا حدی کنترل شود؛ اما ریسک تورم قابل کنترل نیست.
استراتژی های مدیریت ریسک
استراتژی های خاصی وجود دارند که می توانند برای کاهش و مدیریت ریسک در بازار سهام استفاده شوند که در ادامه به معرفی تعدادی از آن ها می پردازیم.
روند بازار را دنبال کنید
این موضوع یکی از روش های اثبات شده برای به حداقل رساندن خطرات در بازار سهام است. مسئله این است که، تشخیص روند در بازار دشوار است و روندها ممکن است خیلی سریع تغییر کنند. روند بازار ممکن است یک ماه یا یک سال و یا حتی بیشتر نیز ادامه داشته باشد. همچنین روندهای کوتاه مدت نیز در دل روندهای بلند مدت وجود دارند.
متنوع سازی پرتفوی
یکی دیگر از استراتژی های مفید مدیریت ریسک در بازار سهام، متنوع سازی ریسک خود با سرمایه گذاری در یک پرتفوی یا سبد مناسب است. در پرتفوی، سرمایه گذاری خود را به چندین شرکت، بخش و کلاس دارایی متنوع می کنید. این احتمال وجود دارد که در حالیکه ارزش یک سرمایه گذاری خاص کاهش می یابد، ممکن است ارزش سرمایه گذاری دیگر افزایش یابد. صندوق های سرمایه گذاری یک روش دیگر برای متنوع سازی تأثیرات است. بنابراین، برای مدیریت ریسک سرمایه گذاری خود می توانید از این استراتژی استفاده کنید.
حد ضرر
حد ضرر وسیله دیگری است که با رعایت آن، در صورت سقوط قیمت سهام، بیشتر ضرر نمی کنید. در این استراتژی، سرمایه گذار این گزینه را دارد که در صورت سقوط قیمت سهام به زیر یک حد معین، سهام خود را برای جلوگیری از ضرر بیشتر بفروشد.
وارن بافت در توصیه ای جالب به تمام سرمایه گذاران می گوید: "ضرر نکنید!" اما بازار سهام با ریسک ضرر آمیخته شده است ولی خوشبختانه استراتژی های کافی برای یک سرمایه گذار عاقل برای محافظت از پول خود و اطمینان از سود وجود دارد. استفاده دقیق و به موقع از این گزینه ها به شما کمک می کند تا مدیریت ریسک خوبی داشته باشید.
مدیریت ریسک در همه حوزه های مالی وجود دارد. کارگزاران سهام از ابزارهای مالی و معاملات آتی استفاده می کنند و مدیران مالی از استراتژی هایی مانند متنوع سازی سبد سهام، تخصیص دارایی و اندازه گیری موقعیت، برای کاهش یا مدیریت موثر ریسک استفاده می کنند. به هر حال روش هایی که در این قسمت گفته شد، همگی با مدیریت صحیح امکان پذیر می باشد.
عواقب عدم مدیریت ریسک
مدیریت ناکافی ریسک می تواند عواقب شدیدی را برای شرکت ها، افراد و اقتصاد به دنبال داشته باشد. به عنوان مثال، حباب مسکن در سال 2007 در ایالات متحده که به ایجاد رکودی بزرگ انجامید، ناشی از تصمیمات و مدیریت نادرست بود. در آن دوره وام دهندگانی بودند که وام های رهنی را به افرادی با اعتبار ضعیف ارائه می دادند که این موضوع باعث ریسک های جبران ناپذیری شد و در نهایت، رکود اقتصادی نتیجه این مدیریت بد شد.
نحوه مدیریت ریسک
ما تمایل داریم به "ریسک" با دید عمدتا منفی نگاه کنیم. با این حال، در دنیای سرمایه گذاری، ریسک ضروری است و از عملکرد مطلوب جدا نیست.
تعریف رایج از ریسک سرمایه گذاری، انحراف از نتیجه مورد انتظار است. ما می توانیم این انحراف را به صورت مطلق یا نسبت به چیز دیگری، مانند یک معیار بازار بیان کنیم.
اگرچه ممکن است این انحراف مثبت یا منفی باشد، اما متخصصان سرمایه گذاری معمولاً این ایده را قبول می کنند که چنین انحرافی، مقداری از نتیجه در نظر گرفته شده برای سرمایه گذاری های شما را نشان می دهد. بنابراین برای دستیابی به بازده بالاتر انتظار می رود که خطر بیشتری را بپذیریم.
همچنین یک ریسک دیگر نیز وجود دارد که باعث افزایش نوسانات می شود و متخصصان سرمایه گذاری به طور مداوم به دنبال راه هایی برای کاهش چنین بی ثباتی هستند و در مورد چگونگی انجام این کار توافق روشنی بین آن ها وجود ندارد.
نکته: اینکه یک سرمایه گذار چقدر نوسان را بپذیرد، کاملا به تحمل سرمایه گذار در برابر ریسک بستگی دارد.
در مورد یک متخصص سرمایه گذاری، باید بدانیم تحمل آن ها برای رسیدن به اهداف سرمایه گذاریشان چقدر است. یکی از معیارهای مخاطره پذیری متداول، که معمولاً مورد استفاده قرار می گیرد، اندازه گیری آماری و استفاده از انحراف معیار است. شما به متوسط بازده سرمایه گذاری نگاه می کنید و سپس میانگین انحراف معیار آن را در همان بازه زمانی می یابید. این به سرمایه گذاران کمک می کند تا ریسک را به صورت عددی ارزیابی کنند. اگر آن ها معتقد باشند که از نظر مالی و عاطفی می توانند ریسک را تحمل انواع سرمایه گذاران از نظر قبول ریسک کنند، اقدام به سرمایه گذاری می کنند.
جمع بندی
برای اینکه بهترین سرمایه گذاری را در بورس و سایر بازارهای مالی داشته باشید و به نتیجه مطلوب خود برسید، کافی است ریسک های خود را به بهترین نحو مدیریت کنید و تجربه ها نشان داده است افرادی که مدیریت ریسک را در سرمایه گذاری های خود در نظر گرفته اند، عملکرد بهتری را خلق کرده اند.
انواع سرمایه گذاران از نظر ریسک گریزی
افراد مختلف دارای سطح ریسک های متفاوتی هستند. برخی ها از ریسک گریزانند در حالیکه برخی دیگر، موفقیت را در گره پذیرش ریسک می بینند. ریسک مانند یک تیغ دو لبه عمل می کند. معمولا ریسک بیشتر، پاداش بزرگتری هم به همراه دارد. اما این به معنی پذیرش همه ریسک ها نیست.
برخی افراد ممکن است در اجتماع، در رانندگی یا ورزش، بسیار پر ریسک عمل کنند اما زمانیکه صحبت از سرمایه گذاری می شود بسیار محتاط عمل می کنند و یا بالعکس.
بطور کلی، افراد را از نظر سطح ریسک می توان به 3 دسته ریسک گریز، ریسک پذیر و ریسک خنثی(بی تفاوت نسبت به ریسک) تقسیم کرد.
در ادامه، هر یک از این گره افراد را شرح خواهیم داد.
ریسک گریز کیست؟
یک سرمایه گذار ریسک گریز، علاقه ای به ریسک کردن ندارد. آنها بازده های پایین تر را به بازده های بالا ترجیح می دهند. زیرا سرمایه گذاری های با بازده پایین تر، ریسک مشخصی دارند. از سوی دیگر، سرمایه گذاری های پر بازده تر دارای ریسک نامشخص هستند.
زمانیکه به یک سرمایه گذار ریسک گریز، گزینه های مختلف سرمایه گذاری با بازده مشابه و ریسک های متفاوت ارائه می دهید، آنها همیشه کم ریسک ترین گزینه را انتخاب می کنند.
ریسک گریزها از ریسک دوری می کنند
سرمایه گذاران ریسک گریز، از سرمایه گذاری های سفته بازانه فاصله می گیرند. این افراد معمولا به صندوق های شاخصی، اوراق قرضه دولتی و سایر اوراق بدهی تمایل بیشتری دارند. حتی شاید آنهایی که هیچ علاقه ای به ریسک ندارند اوراق قرضه های مختلف با سر رسیدهای متفاوت را خریدار کنند. با این استراتژی، علاوه بر اینکه ریسک کاهش می یابد یک درآمد مستمر و منظم نیز ایجاد می شود.
همچنین یک مصرف کننده ریسک گریز ممکن است برای خرید یک اتومبیل کار کرده ترجیج بدهد آن را از یک بنگاه رسمی با 6 ماه گارانتی خریداری کند اما حاضر به خرید آن با تخفیف و بدون گارانتی نشود.
ریسک پذیر کیست؟
ریسک پذیر به شخصی گفته می شود که می تواند ریسک را تحمل کند. آنها یک گزینه با نتیجه نامشخص را به گزینه دیگر با نتیجه مشخص ترجیح می دهند. این انتخاب در شرایطی است که بازده مورد انتظار هر دو گزینه، یکسان می باشد.
فرض کنید دو گزینه متفاوت را به یک شخص ارائه می دهید. در گزینه اول، شخص می تواند مبلغ 100 دلار را دریافت کند. گزینه دوم او به این صورت است که با احتمال 50% ممکن است 200 دلار برنده شود و 50% ممکن است هیچ مبلغی را دریافت نکند. اگر شخص مقابل، یک فرد ریسک پذیر باشد گزینه دوم را انتخاب می کند. در حالیکه بازده مورد انتظار هر دو انتخاب 100 دلار است(بازده مورد انتظار گزینه اول 100 و گزینه دوم 100 =50%*200).
تعریف سرمایه گذاران از ریسک پذیر به شرح زیر است:
ریسک پذیر، کسی است که یک سرمایه گذاری با بازده مورد انتظار پایین تر و سطح ریسک بالاتر انواع سرمایه گذاران از نظر قبول ریسک را به یک سرمایه گذاری بدون ریسک با بازده بالاتر ترجیح می دهد.
ریسک گریز و ریسک پذیر
فرض کنید به دو نفر یک پشنهاد مشابه می دهید که آیا تمایل دارند که از شما یک 50 دلاری دریافت کنند یا یک اسکناس 100 دلاری. اما یک تفاوت در این دو گزینه وجود دارد. اگر 50 دلار را انتخاب کنند بدون هیچ تردیدی آن را دریافت خواهند کرد اما اگر 100 دلار را انتخاب کنند این احتمال وجود دارد که هیچ دلاری نصیبشان نشود. یک فرد ریسک گریز و یک فرد ریسک پذیر در این شرایط چگونه عمل خواهد کرد؟
یک شخص ریسک گریز، دریافت مطمئن 50 دلار را انتخاب می کند. اما شخص ریسک پذیر گزینه “دریافت 100 دلار یا عدم دریافت پول” را ترجیح می دهد.
بازده مورد انتظار، میانگینی از پاداش دریافتی در شرایط عدم اطمینان است که در مثال بالا 50 دلار می باشد. همچنین به مبلغ مطمئنی که شخص ریسک گریز آن را قبول و از ورود به شرایط نامطمئن اجتناب می کند “مقدار مطمئن” یا “بازده بدون ریسک” می گویند.
به اختلاف بین بازده مورد انتظار و بازده بدون ریسک، صرف ریسک گفته می شود. صرف ریسک برای افراد ریسک گریز، مثبت است. اما برای سرمایه گذاران ریسک پذیر منفی و برای اشخاص بی تفاوت به ریسک، صفر می باشد.
افراد بی تفاوت به ریسک، حساسیت خاصی به ریسک ندارند. این نوع از سرمایه گذاران، بسیار نادر هستند.
ریسک خنثی (بی تفاوت به ریسک)
ریسک خنثی اصطلاحی است که برای سرمایه گذاران بی تفاوت به ریسک به کار گرفته می شود. این افراد در تصمیم گیری های سرمایه گذاری خود هیچ توجهی به ریسک ندارند. اگر شما دو گزینه سرمایه گذاری به این سرمایه گذاران ارائه دهید، بدون توجه به میزان ریسک آنها، گزینه ای را انتخاب می کنند که بیشترین بازده مورد انتظار را داشته باشد. در واقع، سطح ریسک سرمایه گذاری برای این دسته افراد، یک فاکتور نامربوط است.
ریسک خنثی و ریسک گریز
فرض کنید دو شخص در مقابل شماست. یکی از آنها ریسک گریز است و دیگری نسبت به ریسک بی تفاوت می باشد. شما دو گزینه سرمایه گذاری را به شرح زیر به آنها ارائه می دهید:
- سرمایه گذاری 500 دلاری که با احتمال 100% در پایان سال به 550 دلار افزایش یافته است.
- سرمایه گذاری 100 دلاری که 50% احتمال دارد در پایان سال به 150 دلار افزایش و 50% احتمال دارد در پایان سال به 50 دلار کاهش یابد.
شخص ریسک گریز گزینه اول را انتخاب می کند. زیرا یک اطمینان در این سرمایه گذاری وجود دارد.
اما برای شخص بی تفاوت به ریسک، فرقی نمی کند که کدام گزینه را انتخاب کند. زیرا هر دو سرمایه گذاری سود 50 دلاری دارد. در واقع، او احتمال زیان 50 دلاری را در نظر نمی گیرد و فقط به بازده توجه می کند.
در حالیکه اغلب ما، همه تمرکز خود را بر روی ریسک صرف می کنیم، زمان زیادی لازم است تا سرمایه گذاران بی تفاوت به ریسک بتوانند گزینه های سرمایه گذاری مختلف را بسنجند.
تعداد سرمایه گذاران بی تفاوت به ریسک، بسیار کمتر از افراد ریسک پذیر و ریسک گریز هستند. اغلب ما، ریسک گریز هستیم و تصور بی تفاوت بودن به ریسک برای ما عجیب است.
گرایش های افراد به ریسک
نگرش افراد به ریسک، بستگی به شرایط آنها دارد. زمانیکه شرایط ما تغییر می کند سطح ریسک ما نیز مطابق به آن تغییر می کند. این تغییر شرایط ممکن است بالا رفتن سن، داشتن فرزند جدید، ثروتمند شدن و یا هر تغییر دیگری باشد.
طبق گفته اقتصاد دانان، ما گزینه هایی را انتخاب می کنیم که مطلوبیت را به حداکثر برساند و نه ثروت را. در زیر، منحنی مطلوبیت و ثروت مربوط به سه گروه افراد با تمایلات متفاوت نسبت به ریسک را مشاهده می کنیم.
معمولا تصمیمات ما تصادفی نیستند. آنها بر اساس یک سری فاکتورها مانند علاقمندی ها، احتیاحات، نگرانی ها و پیش بینی ما از آینده می باشند.
هر چه ما خود را بهتر بشناسیم، تصمیمات نیز راحت تر و شفاف تر خواهد بود. درک اینکه آیا به دنبال ریسک هستید یا از آن اجتناب می کنید به شما کمک می کند تا اشتباهات را درک کرده و بهترین تصمیمات سرمایه گذاری را بگیرید.
اگر می خواهید سطح ریسک خود را محک بزنید می توانید با تست خود شناسی بورس تایم، درک بهتری از میزان ریسک گریزی خود داشته باشید.
اگر این مطلب براتون مفید بود امتیاز بدین!
برای امتیاز روی ستاره ها کلیک کنید
امتیاز 4 / 5. تعداد آرا 9
شما اولین نفری هستید که به این پست امتیاز میدین!
تفاوت میانگین حسابی، میانگین هندسی، میانگین وزنی و میانگین هارمونیک
کنترل احساسات در معاملات فارکس
ساسان پرهون
کارشناسی حسابداری- دارای گواهینامه های حرفه ای سازمان بورس- پنج سال سابقه فعالیت در کارگزاری بورس با سمت معامله گر کالا و اوراق بهادار
ریسک و بازدهی سرمایهگذاری در بورس
ریسک و بازدهی سرمایهگذاری در بورس یکی از موضوعات مهم در زمینه سرمایهگذاری است. اگر قصد سرمایهگذاری در بورس را دارید، باید در مورد آن اطلاعات کافی داشته باشید. بازار بورس در عین حال که میتواند شما را به سود برساند، ممکن است سرمایه شما را به خطر بیندازد. اما منظورمان از خطر چیست؟
فراگیر شدن بورس باعث شده تا افراد زیادی بدون داشتن آگاهی انواع سرمایه گذاران از نظر قبول ریسک کافی از بازار و قواعد آن، وارد بورس شده و متضرر شوند. یا اینکه رفتار تودهای در پیش بگیرند و موجب به هم ریختن نظم بازار شوند. اما رفتار تودهای یعنی چه؟
منظور از رفتار تودهای در بورس، معامله با تقلید از دیگران است.
بسیاری از افراد کم اطلاع، وقتی ببینند عده زیادی یک سهم را خریدهاند به پیروی از آن ها خرید میکنند یا به پیروی از دیگران دست به فروش سهام میزنند. این رفتار هیجانی باعث شکلگیری صف های خرید و فروش میشود. همین مسئله ممکن است باعث شود قیمت یک سهم بیش از ارزش واقعی آن افزایش یا کاهش یابد. رفتار تودهای باعث میشود تا در بازار حباب شکل بگیرد.
در ادامه این مقاله به توضیح دو مفهوم ریسک و بازدهی سرمایهگذاری در بورس خواهیم پرداخت.
حفظ ارزش پول در بازار بورس و منتفع شدن از آن مسئلهای است که این روزها ذهن بسیاری را به خود درگیر کرده. بورس هزارتوی پیچیدهای است که موفقیت در آن مستلزم شناخت ظرافتها و پیچیدگیهای این بازار است. مسیری که برای رسیدن به مقصد مطلوب آن باید دانش، تجربه، شناخت خود و مهارتهای مالی رفتاری را توشه راه کرد.
بازده چیست؟
بازده، پاداشی است که سرمایهگذار در ازای سرمایهگذاری به دست میآورد. سه عامل قیمت خرید، قیمت فروش و سود دریافتی در بازدهی تاثیر دارد. در واقع بازده میزان عایدات خالصی است که از نگهداری یک دارایی در طول زمان برای سرمایهگذار حاصل میشود.
بازدهی قابل قبول یک سرمایهگذاری حداقل باید بتواند نرخ تورم را پوشش دهد. یعنی اگر نرخ تورم 25 درصد باشد، سرمایهگذاری باید ما را به بازده بیشتر از 25 درصدی برساند. اینگونه میتوانیم ادعا کنیم که توانستهایم ارزش پول خود را حفظ کنیم. بازدهی کمتر از 25 درصد برای سرمایهگذار سود واقعی به همراه نخواهد داشت.
در هر سرمایهگذاری، سرمایهگذار از دو جهت منتفع خواهد شد:
1- افزایش قیمت سهام (بازده سرمایهای): یعنی بازدهی که سرمایهگذار از محل تغییر قیمت سهام کسب میکند. به طور مثال اگر سهامی را 20000 ریال خریداری کرده باشید و آن را 25000 ریال بفروشید، 5000 ریال سود ناشی از تغییر قیمت سهام، یعنی معادل 25 درصد قیمت خرید، به دست میآورید.
2- کسب سود نقدی (بازده نقدی): سودی که از جریانات نقدی دوره سرمایهگذاری به دست میآید. اگر در سهام سرمایهگذاری کرده باشید، بازده نقدی شما به شکل سود نقدی است. اگر در اوراق قرضه سرمایهگذاری کرده باشید، بازده نقدی به شکل بهره خواهد بود.
بازده کل جمع بازده نقدی و بازده سرمایهای است.
ریسک چیست؟
ریسک تفاوت بین بازده تحقق یافته و بازده پیشبینی شده یا همان بازده موردانتظار ما است. ریسک به زبان ساده یعنی ندانیم چند درصد احتمال دارد که بتوانیم به سودی که هدف ما است، دست پیدا کنیم.
اگر پیشبینی شود که یک دارایی دقیقا سود 20 درصدی دارد، در این صورت ریسک بازدهی صفر است. چون بابت درصد بازدهی و سودی که خواهیم داشت مطمئن هستیم. مثل اسناد خزانه ی اسلامی که با خرید آن ها از ابتدا میدانید که قرار است سود چند درصدی داشته باشید. اما اگر در نظر داشته باشیم که بازده دارایی بین 10 تا 20 درصد باشد، بازده ریسکی تلقی میشود؛ چون درصد دقیق آن را نمیدانیم.
وقتی سهام شرکتی را خریداری میکنید، عوامل مختلفی روی قیمت آن تاثیر میگذارند. بخشی از این عوامل غیرقابل پیشبینی هستند. هیچ قطعیتی وجود ندارد که بتوان گفت 6 ماه دیگر سهام شما چه قیمتی خواهد داشت.
ریسک به دو دسته تقسیم میشود: 1- سیستماتیک و 2- غیر سیستماتیک
ریسک سیستماتیک
ریسک سیستماتیک، ریسک غیر قابل کنترل است. منظور از ریسک غیر قابل کنترل، ریسکی است که توسط جو بازار، شرایط سیاسی و اقتصادی جامعه به ما تحمیل میشود و راهی برای فرار از آن نداریم.
ریسک غیر سیستماتیک
ریسک غیر سیتماتیک یا همان ریسک قابل کنترل، ریسکی است که کنترل آن در دستان سرمایهگذار است. از آنجایی که هر سرمایهگذار ریسک کمتر را به بیشتر ترجیح میدهد، سعی دارد این ریسک را کم کند.
اما سوال اینجاست که چطور ریسک سرمایهگذاری را کاهش دهیم؟ هرچه سبد سهام شما متنوعتر باشد، ریسک سیستماتیک کمتر است. برای مثال فرض کنید شما همه پول خود را صرف خرید سهام صنایع فلزات کرده باشید. در این حال اگر افت جهانی قیمت فلزات اتفاق بیفتد، پیرو آن قیمت فلزات در ایران کاهش پیدا کرده و همه سرمایه شما به خطر میافتد. اما اگر دارایی خود را بین سهام شرکتهای بانکی، دارویی، فلزات، شیمیایی و خودروسازی تقسیم کرده باشید، مسلما کاهش قیمت فلزات ضربه ضعیفتری به شما میزند.
ریسک کلی که به یک سرمایهگذار تحمیل میشود، مجموع دو ریسک سیستماتیک و غیر سیستماتیک است.
انواع ریسک
ریسک دستهبندیهای متفاوتی دارد. میتوان از جهت منابع ریسک را به دو دسته: ریسک مالی و غیرمالی تقسیمبندی کرد.
ریسک مالی به طور مستقیم بر سودآوری شرکتها اثر میگذارد. انواع ریسک مالی شامل: ریسک نوسان نرخ بهره، ریسک نرخ ارز، ریسک نکول، ریسک نقدینگی، ریسک تورمی، ریسک بازار، ریسک سرمایهگذاری مجدد و ریسک مرتبط با درجه اهرم مالی ست که در ادامه به تعریف موارد مهم آن میپردازیم.
ریسک نوسان نرخ بهره
این ریسک بیشتر صاحبان اوراق قرضه را تهدید میکند. به طور مثال فرض کنید شما دارنده اوراق قرضه هستید و قرار است که در زمان مشخص بهره ثابت 10 درصدی دریافت کنید. اما اگر نرخ بهره بازار افزایش پیدا کند(بیشتر از 10 درصد شود)، شما همچنان تا زمان سررسید و دریافت نرخ بهره 10 درصدی، پایبند به اوراق قرضه خود هستید. پس در این صورت ارزش اوراق قرضه شما کم شده است.
ریسک نکول یا ریسک اعتباری
این ریسک هنگامی رخ میدهد که وام گیرنده به علت عدم توان یا تمایل، به تعهدات خود در مقابل وام دهنده در تاریخ سررسید عمل نکند. یعنی شرکتی که اوراق آن را خریداری کردهاید در تاریخ سررسید سود وعده داده شده را به شما پرداخت نکند.
ریسک نقدینگی
ریسکی است که بابت عدم اطمینان در راحتی و سرعت خرید و فروش اوراق بهادار، به دارنده تحمیل میشود. اگر سهام شما به راحتی به فروش برسد، یعنی ریسک کمتری به شما تحمیل شده. چون شما را زودتر به وجه نقد رسانده. اما سهامی که روزها در صف فروش میماند، نقدشونگی کمتر و ریسک بیشتری دارد .
ریسک نقدینگی اوراق خزانه تقریباً صفرو ریسک نقدینگی سهام مربوط به بازارهای خارج از بورس زیاد است.
ریسک سرمایهگذاری مجدد
اگر سرمایهگذار افق سرمایهگذاری بیشتری نسبت به سررسید اوراق داشته باشد، با ریسک سرمایهگذاری مجدد مواجه است. مثلا اگر شما قصد سرمایهگذاری 10 ساله داشته باشید و دارایی خود را صرف خرید اوراق قرضه با سررسید3 ساله کنید، در پایان سال سوم باید بار دیگر دارایی خود را با نرخ بهره جدید سرمایه گذاری کنید. به همین دلیل دارنده اوراق قرضه کوتاه مدت در مقایسه با دارنده اوراق قرضه بلندمدت، ریسک سرمایه گذاری مجدد بیشتری را متحمل خواهد شد. چون باید هربار با نرخ جدیدی سرمایه گذاری کند.
ریسک درجه اهرم مالی
ریسکی است که بر اثر وام گرفتن شرکت و ایجاد بدهی بر سرمایهگذار تحمیل میشود. هرچه شرکت بیشتر از طریق وام تامین مالی کرده باشد، این ریسک بیشتر است. برای کاهش ریسک درجه اهرم مالی به شما توصیه میکنیم تا پیش از سرمایهگذاری، ترازنامه شرکت را بررسی کنید تا از میزان بدهی و داراییهای آن اطلاعات کافی داشته باشید.
ریسک های غیر مالی به وجود آورنده ی ریسک های مالی هستند. مثل: ریسک سیاسی، تجاری، ریسک صنعت و ریسکی که قوانین و مقررات بر شرکت ها تحمیل میکنند؛ که در مجموع باعث نوسانات عرضه و تقاضا و در نتیجه تغییر قیمت میشوند.
چه ترکیبی از ریسک و بازده را انتخاب کنم؟
تا به اینجا با ریسک و بازدهی سرمایهگذاری در بورس آشنا شدیم . دو مساله مهم ذهن هر سرمایهگذار را مشغول میکند. اول اینکه با سرمایهگذاری در آینده به چه منفعتی خواهیم رسید؟ و دوم اینکه با این سرمایهگذاری چقدر داراییهای فعلی خود را به خطر انداختهایم؟ این دو مسئله تداعیکننده دو مفهوم بازده و ریسک است. لازم است بدانید که در این باره دو فرض رکودستیزی و ریسکگریزی وجود دارد.
رکود ستیزی و ریسکگریزی یعنی چه؟
فرض کنید سرمایهگذار بخواهد بین دو دارایی با ریسک یکسان یکی را انتخاب کند. احتمالا او داراییای را انتخاب میکند که بازدهی بالاتری داشته باشد. به این فرض رکودستیزی یا سیری ناپذیری گفته میشود. برای مثال فرض کنید دو سهم «الف» و «ب» داریم. سهم «الف» با احتمال 30 درصد بازدهی 40 درصدی داشته باشد.اگر سهم “ب” با همان احتمال 30 درصدی ،بازدهی 50 درصدی داشته باشد.؛ مسلما شما سهم “ب” را انتخاب خواهید کرد. چون در هر صورت متحمل ریسک 30 درصدی هستید و سود بیشتر را به کمتر ترجیح میدهید.
فرض ریسک گریزی چیست؟ فرض کنید سرمایهگذار دو انتخاب برای سرمایهگذاری دارد. این دو دارایی سود یکسان دارند و بازدهی یکسانی ایجاد میکنند. در این حالت، فرد احتمالا دارایی را انتخاب میکنند که ریسک کمتری داشته باشد. مثلا فرض کنید بانک و بورس هر دو میتوانند بازدهی ۲۰ درصد یکساله برای شما ایجاد کنند. در این حالت مسلما شما سرمایهگذاری در بانک را که اطمینان بیشتری از آن دارید انتخاب خواهید کرد.
اغلب ما از خدماتی نظیر بیمه عمر، ماشین، مسکن و… استفاده میکنیم. این موضوع نشان میدهد که سعی داریم برای خود حاشیه ی امنی از لحاظ مالی ایجاد کنیم. به این ترتیب میتوانیم ریسک را به حداقل برسانیم. این مسئله ثابت میکند که ما ریسک گریز هستیم.
هر چقدر ریسک یک سرمایهگذاری بیشتر باشد، سرمایهگذار به ازای تحمل ریسک بیشتر، بازده بیشتری مطالبه خواهد کرد.
پیشنهاد
در این مقاله ریسک و بازدهی سرمایهگذاری در بورس را توضیح دادیم. توصیه ما به شما این است که با در نظر گرفتن مبلغ دارایی خود، افق زمانی سرمایهگذاری و هدف خود از سرمایه گذاری میزان محافظه کاری یا جسارت خود را در نظر بگیرید تا بتوانید به حد متناسبی از ریسک و بازده برسید.
انواع ریسک سرمایه گذاری در بورس و راه مدیریت آن
تقریبا همه ما با مفهوم ریسک آشناییم و در زندگی روزمره خودمون با این مفهوم سروکار داریم. البته ریسک فقط به زندگی روزمره و تصمیمات مربوط به اون محدود نمیشه و شما در بسترهای دیگهای هم با اون مواجه میشین. یک دسته از بسترهایی که مفهوم ریسک در اون از اهمیت دوچندانی برخورداره، بسترهای مالی محسوب میشه که سرمایه شما در اونها دخیله!
وقتی که شما قصد سرمایهگذاری در هر بستر مالیای رو داشته باشین، ریسک مربوط به اون سرمایهگذاری جزو مهمترین عواملی هست که روی تصمیمات شما تاثیر زیادی میگذاره و اگه شما در سنجیدن این ریسک دقت کافی رو به خرج ندین، باید انتظار مواجهه با عواقب اون رو هم داشته باشین. با اینکه این عواقب در اکثر مواقع صرفا مالی هستن اما ممکنه کنترل اونها از دست شما خارج شه؛ پس به هیچ عنوان نباید اهمیت این مسئله رو نادیده بگیریم.
اولین قدمی که باید در این راستا برداشت، آشنایی با انواع ریسک هست تا بتونیم ریسک سرمایه گذاری در بورس رو بهتر بسنجیم و خودمون رو برای پذیرفتن اون آمادهتر کنیم. به همین دلیل در این مطلب از کارگزاری حافظ به بررسی انواع ریسک در سرمایه گذاری میپردازیم تا شما بیشتر از هر زمان دیگهای با این مفهوم آشنا شین.
انواع ریسک در بازار بورس
مهمترین مرحله برای رسیدن به یک درک مناسب از مفهوم ریسک، آشنا شدن با انواع اون هست. اهمیت این موضوع به این دلیله که شما برای رسیدن به بهترین نتیجه باید از ریسک سرمایه گذاری در بورس آگاه باشین و تصمیمات خودتون رو با توجه با این نکته اتخاذ کنین.
قبل از هر چیز باید یک تعریف از ریسک در بسترهای مالی داشته باشیم. اصولا به فاصلهای که میان انتظار ما از نتیجه و نتیجه واقعی وجود داره، ریسک گفته میشه و هرچه فاصله این دو بیشتر باشه، در واقع ما ریسک بیشتری رو متحمل میشیم. ریسک رو بهصورت کلی میتونیم به ۲ دسته اصلی تقسیم کنیم که مبنای این تقسیمبندی، مقیاس ریسک و نقش ما در کنترل اون هست. در ادامه با بررسی کامل هر ۲ مورد، اطلاعات لازم برای مواجهه با اونها رو در اختیار شما میگذاریم.
ریسک سیستماتیک
این نوع ریسک به کلیت بازار برمیگرده و کنترل اون از دست ما خارجه! این نکته به این معنیه که شما نمیتونین انتظار این ریسک رو داشته باشین و صرفا از ایجاد اون مطلع میشین. پیشبینی قطعی این نوع ریسک سرمایه گذاری در بورس غیرممکنه و به همین دلیل، مدیریت اون قبل از وقوع هم نشدنی هست.
به عنوان مثال شروع جنگ یکی از ریسکهای سیستماتیک هست که هیچ فردی در بازارهای مالی و بورس، در کنترل اون نقش نداره و مسائلی فراتر از کنترل ما باعث شکلگیری اون میشن. از بقیه ریسکهای سیستماتیک میتونیم به مسائلی مثل نرخ تورم یا سیاستهای اقتصادی نظام حاکم اشاره کنیم که سرمایهگذارها در شکلگیری اونها هیچ نقشی ندارن.
ریسک غیرسیستماتیک
وقتی که ریسک موردنظر ما مربوط به یک سهام یا صنعت خاص باشه، میتونیم اون رو در دسته ریسکهای غیرسیتماتیک قرار بدیم؛ چون ما میتونیم در مقابله یا کاهش اونها نقش ایفا کنیم. هر ریسک قابلکنترل و قابلپیشبینی در این دسته قرار میگیره و ما قادر هستیم تا برای مدیریت اون برنامهریزی کنیم و استراتژی معاملاتی خودمون رو بر این اساس بچینیم.
به عنوان مثال ریسک مربوط به تحولات قیمتی سهام یک شرکت فرآوردههای غذایی، یک ریسک غیرسیستماتیک هست که شما با بررسی دقیق اون میتونین این ریسک رو تا بیشترین حد ممکن کاهش بدین یا در صورت نیاز با خروج بهموقع، اون رو کاملا از بین ببرین.
البته انواع ریسک سرمایه گذاری در بورس رو میشه به دستههای کوچکتری هم تقسیم کرد که در ادامه با مرور برخی از اونها بهصورت خلاصه، به شما در درکشون کمک میکنیم:
ریسک نرخ ارز: تغییر نرخ ارز یکی از ریسکهایی هست که میتونه روی سرمایهگذاری شما تاثیر مستقیم داشته باشه. البته این تغییرات در سهامِ مجموعههایی که با خارج از کشور در تبادل مستقیم هستن، بهشکل واضحتری دیده میشه.
ریسک سبد: این ریسک به تنوع سبد سهام شما برمیگرده و هر چه این سبد از تنوع کمتری برخوردار باشه، شما ریسک سبد بیشتری رو متحمل میشین. بنابراین شما با افزایش این تنوع میتونین ریسک سبد رو تا حد خیلی زیادی مدیریت کنین.
ریسک نرخ بهره: وقتی که ارزش سرمایهگذاری شما تحتتاثیر تغییر نرخ سود قرار میگیره، در واقع شما این ریسک رو متحمل شدین. به عنوان مثال اگه نرخ بهره بانکها به یکباره افزایش پیدا کنه، افرادی که بر روی اوراق مشارکت سرمایهگذاری کرده بودن، برخلاف سرمایهگذارهای بازار سهام، بدون ریسکپذیری به سود میرسن.
ریسک شخصی: ریسکها فقط به عوامل بیرونی منحصر نیستن و تحولات شخصی هم میتونه یک نوع ریسک برای شما به حساب بیاد. مثلا اگه شما به علت نیاز به جراحی تصمیم به انواع سرمایه گذاران از نظر قبول ریسک فروش سهامی که قصد نگهداریِ بلندمدت از اون رو داشتین، بگیرین، این ریسک شامل حال شما شده و شما به این دلیل متحمل ضرر یا سود میشین.
ریسک سیاسی: تصمیماتی که نظام سیاسی حاکم اتخاذ میکنه و با این تصمیمات باعث شکلگیری موجهای مختلفی در بازار سرمایه میشه، یک نوع ریسک سرمایه گذاری در بورس هست که شما تحتتاثیر اون قرار خواهید گرفت.
ریسک تجاری: فرض کنین که یک کمپانی در مدیریت هزینههای عملیاتی خودش با مشکل مواجه شده و دیگه نمیتونه حقوق کارکنان خودش رو پرداخت کنه. در این شرایط احتمالا افراد سرمایهگذار در این کمپانی متحمل ضرر میشن و این ضرر یکی از نتایج ریسک تجاری هست که این افراد موقع خرید سهام اون رو پذیرفتن.
طبقه بندی افراد از نظر پذیرش ریسک
جالبه بدونید که صرفا ریسک سرمایه گذاری در بورس دستهبندی نمیشه و افراد هم از نظر میزان ریسکپذیری به دستههای مختلفی تقسیم میشن. این نکته افراد رو از لحاظ میزان ریسکپذیری به ۳ دسته تقسیم میکنه که این دستهها عبارتند از:
افراد ریسکگریز: از اسم این گروه این برداشت میشه که اونها از پذیرش ریسک فراری هستن اما تعریف این دسته کمی متفاوته. افراد ریسکگریز نسبت به بقیه دستهها در ازای نرخ بازگشت بیشتری حاضر به قبول ریسک هستن و تا حد ممکن سعی میکنن که از پذیرش ریسک در معاملاتشون خودداری کنن.
افراد خنثی نسبت به پذیرش ریسک: افراد حاضر در این گروه از لحاظ میزان ریسکپذیری در میان ۲ دسته دیگه قرار میگیرن و موضعی خنثی نسبت به پذیرش ریسک دارن. در واقع ارزش هر معامله برای این افراد معادل با ارزش اسمیِ اون سهام یا اوراق هست.
افراد ریسکپذیر: وقتی که شما دیدگاه جسورانهتری در معاملاتتون داشته باشین و در ازای سود بیشتر، ریسک بیشتری رو متحمل شین، در این دسته قرار میگیرین. افراد ریسکپذیر در پذیرش ریسک سریعتر عمل میکنن اما این نکته به این معنی نیست که اونها بدون بررسیِ دقیق شرایط، حاضر به پذیرش ریسک هستن.
ارتباط ریسک و بازده سرمایه گذاری
وقتی ما از ریسک صحبت میکنیم، باید بدونیم که سر دیگه این داستان بازدهی قرار داره. در واقع بدون انتظار بازدهی، پذیرش ریسک یک عمل بیهوده محسوب میشه و صرفا وجود بازدهی هست که ریسکپذیری رو توجیه میکنه. ارتباط ریسک و بازدهی سرمایه گذاری رو میشه یک ارتباط مستقیم در نظر گرفت و این دو بهصورت مستقیم روی هم تاثیر میگذارن.
این نکته به این معنیه که شما با پذیرش ریسک بیشتر، بازدهی بیشتری رو هم از سرمایهگذاری خودتون به دست میارین و اگه در معاملات خودتون ریسکپذیری کمی داشته باشین، درنهایت هم باید به همین تناسب انتظار بازدهی رو از سرمایهتون داشته باشین. مثال واضح این ارتباط رو هم میشه در بازارهایی مثل بازار دلار و طلا مشاهده کرد که افراد با سرمایهگذاری در اونها، سود بیشتری رو نسبت به سرمایهگذاریهای ایمنتری مثل سپردهگذاری در بانک به دست میارن.
البته این رابطه دوطرفه هست و پذیرش ریسک بیشتر در برخی از موارد هم باعث متحمل شدن ضرر بیشتره.
راهکارها و استراتژیهای مدیریت ریسک سرمایه گذاری
حالا که با انواع ریسک سرمایه گذاری در بورس بیشتر آشنا شدیم، زمان اون رسیده تا مروری هم بر راهکارهای مدیریت اونها داشته باشیم تا شما این ریسکها رو به بهترین شکل ممکن مدیریت کنید.
برنامهریزی در معاملات و بررسی بازار
مهمترین نکتهای که به شما در مدیریت ریسک سرمایه گذاری در بورس کمک میکنه، برنامهریزی دقیق در معاملاتتون هست. اگه شما بسترهای سرمایهگذاریتون رو با بررسی دقیق انتخاب کنین و برای ورود انواع سرمایه گذاران از نظر قبول ریسک و خروج از موقعیتتون هم استراتژی داشته باشین، ریسکی که متحمل میشین، بهترین نتایج رو براتون به همراه داره.
رعایت قانون یک درصد
یکی از مرسومترین استراتژیهایی که در مدیریت ریسک تاثیر زیادی رو داره، قانون یک درصد هست که خیلی از فعالان بازارهای مالی برای کاهش ریسکهای غیرضروری از اون استفاده میکنن. این قانون به این شکله که شما نباید بیشتر از یک درصد سرمایهتون رو بر روی یک معامله صرف کنین. یعنی اگه شما یک سرمایه صدهزار تومانی رو در اختیارتون دارین، در هر معامله باید صرفا هزار تومان سرمایهگذاری کنین.
البته خیلی از افراد با رشد سرمایه خودشون این درصد رو هم کاهش میدن و تنوع رو در سرمایهگذاریهای خودشون بیشتر میکنن.
تعیین حد ضرر و سود
راهکار آخری که شما میتونین در این راستا از اون استفاده کنین، تعیین حد ضرر و سود هست. این موضوع به شما کمک میکنه تا در زمان مقرر از موقعیت خودتون خارج شین و همین عامل از متضرر شدن شما جلوگیری میکنه. البته شما باید این ۲ سطح رو با بررسی دقیق تعیین کنین تا درنهایت بهترین نتیجه رو به دست بیارین.
جمعبندی
مدیریت ریسک سرمایه گذاری در بورس یکی از مهمترین مسائلی هست که شما باید به عنوان یک سرمایهگذار اون رو مدنظر داشته باشین و خودتون رو برای مدیریت ریسکهای مختلف به بیشترین آمادگی برسونین. به همین دلیل در این مطلب از کارگزاری حافظ علاوه بر مرور انواع ریسک، استراتژیهای مدیریت این ریسکها رو هم مورد بررسی قرار دادیم تا شما در این مسیر با کمترین چالش غیرمنتظره روبهرو شید.
دیدگاه شما