23 اصل موفقیت وارن بافت
فلسفه سرمایه گذاری وی بر سرمایه گذاری بر مبنای ارزش و سودآوری آتی شرکت ها استوار است. در سال 2007، مجله تایم وی را به عنوان یکی از صد تأثیرگذارترین شخصیت های تاریخ جهان معرفی کرد. در نقل قولی معروف، بافت معاملات سهام را بهترین گزینه برای سودآوری دانست.
وارن بافت موفق ترین سرمایه گذار جهان در 50 سال اخیر به شمار می رود. وی در سال 1930 در آمریکا متولد شد و فعالیت مالی خود را از فروش نوشابه و روزنامه و امثال آن در پیاده رو خیابان ها آغاز کرد. وی با بیش از 47 میلیارد دلار ثروت، ثروتمندترین سرمایه گذار جهان و سومین مرد ثروتمند دنیا به شمار می رود. فلسفه سرمایه گذاری وی بر سرمایه گذاری بر مبنای ارزش و سودآوری آتی شرکت ها استوار است. در سال 2007، مجله تایم وی را به عنوان یکی از صد تأثیرگذارترین شخصیت های تاریخ جهان معرفی کرد. در نقل قولی معروف، بافت معاملات سهام را بهترین گزینه برای سودآوری دانست.
به گزارش بورس نیوز ، در این متن در نظر داریم به خلاصه ای از کتاب 23 اصل موفقیت وی و دیگر نابغه های سرمایه گذاری را که یکی از پرفروش قوانین وارن بافت در سرمایه گذاری ترین کتاب های نوشته شده است، بپردازیم. چراکه بافت و بسیاری دیگر از نابغه های سرمایه گذاری از صفر شروع کردند و تنها از راه سرمایه گذاری به ثروت های میلیارد دلاری دست یافتند. جالب است که روش ها و استراتژی های این افراد بسیار متفاوت از یکدیگرند. اما حتماً نقاط مشترکی در روش کار این افراد وجود دارد که باعث موفیت چشمگیر و بی نظیر آنها شده است. مارک تایر در این مجموعه کم نظیر با گردآوری "23 اصل و 7 اشتباه بزرگ" نشان می دهد اصولی که بافت و دیگران را به ثروتمندترین سرمایه گذاران دنیا تبدیل کرد، همان روش های ذهنی و استراتژی هایی است که این افراد ایجاد کرده و در مدت 50 سال به انجام آنها پایبند بوده اند. پس از خواندن کتاب، استراتژی های خود را در مقابل اصول گفته شده قرار دهید تا دریابید چه اندازه با موفق ترین سرمایه گذاران دنیا همسو هستید.
1- حفظ سرمایه همیشه الویت اول است.
سرمایه گذار خبره: بر این باور است که همیشه الویت اول حفظ سرمایه است. این باور زیربنای روش سرمایه گذاری او می باشد.
سرمایه گذار بازنده: از سرمایه گذاری تنها یک هدف دارد، "به دست آوردن پول زیاد". در نتیجه غالباً در حفظ قوانین وارن بافت در سرمایه گذاری سرمایه با شکست مواجه می شود.
2- اجتناب از ریسک به صورت جدی
سرمایه گذار خبره: در نتیجه شماره 1، مخالف ریسک است.
سرمایه گذار بازنده: فکر می کند که سودهای کلان تنها از طریق پذیرش ریسک های بزرگ، به دست می آیند.
3- فلسفه سرمایه گذاری مخصوص به خود را طرح کنید.
سرمایه گذار خبره: فلسفه سرمایه گذاری مخصوص به خود را طرح کرده است که گویای قوانین وارن بافت در سرمایه گذاری شخصیت، توانایی ها و اهداف او می باشد. در نتیجه، ممکن نیست که سرمایه گذاران بسیار موفق، فلسفه های سرمایه گذاری مشابهی داشته باشند.
سرمایه گذار بازنده: یا هیچگونه فلسفه سرمایه گذاری ندارد و یا از فلسفه سرمایه گذاری شخص دیگری استفاده می کند.
4- برای انتخاب، خرید و فروش سهام، سیستم شخصی خودتان را طراحی کنید.
سرمایه گذار خبره: او سیستم شخصی خود را برای انتخاب، خرید و فروش سرمایه گذاری ها ایجاد کرده و آزمایش کرده است.
سرمایه گذار بازنده: هیچگونه سیستمی ندارد یا سیستم شخص دیگری را اتخاذ کرده است، بدون آنکه آن را آزمایش و یا با شخصیت خود سازگار کند. (هنگامی که چنین سیستمی برای او مؤثر واقع نمی شود، سیستم دیگری را اتخاذ می کند که آن هم مؤثر واقع نمی شود.)
5- تا آن اندازه که می توانی خرید کن.
سرمایه گذار خبره: به تنوع بخشی اعتقاد ندارد. در صورتی که یک سرمایه گذاری، معیارهای او را داشته باشد، همیشه تا آن اندازه که می تواند به خرید آن می پردازد.
سرمایه گذار بازنده: اعتماد به نفس لازم برای انجام یک سرمایه گذاری بسیار بزرگ را ندارد.
6- بر میزان بازدهی که پس از پرداخت مالیات به دست می آید، تمرکز کنید.
سرمایه قوانین وارن بافت در سرمایه گذاری گذار خبره: از پرداخت مالیات و دیگر هزینه های داد و ستد متنفر است و فعالیت های خود را به گونه ای تنظیم می کند که پرداخت مالیات خود را به طور قانونی به پایین ترین حد برساند.
سرمایه گذار بازنده: متوجه تأثیر منفی مالیات ها و هزینه های معاملات بر عملکرد سرمایه گذاری در بلندمدت نیست و یا آن را نادیده می گیرد.
7- تنها بر قوانین وارن بافت در سرمایه گذاری روی چیزی که درک می کنی سرمایه گذاری کن.
سرمایه گذار خبره: تنها بر روی چیزی که درک می کند سرمایه گذاری انجام می دهد.
سرمایه گذار بازنده: نمی داند که یکی از پیش نیازهای ضروری موفقیت، داشتن درک عمیق از کاری است که انجام می دهد. به ندرت متوجه می شود که موقعیت های سودمند در حوزه تخصصی خود او وجود دارد.
8- از سرمایه گذاری در بخش هایی که با معیارهایتان سازگار نیست، اجتناب کنید.
سرمایه گذار خبره: از سرمایه گذاری در بخش هایی که با معیارهایش سازگار نیست، اجتناب می کند. می تواند به آسانی به هر چیز دیگری نه بگوید.
سرمایه گذار بازنده: هیچ معیاری ندارد یا معیارهای دیگران را اتخاذ می کند نمی تواند به طمع خو نه بگوید.
9- تحقیقات خود را انجام دهید.
سرمایه گذار خبره: به طور مستمر در پی فرصت های سرمایه گذاری جدید است که با معیارهای او همخوانی داشته و کاملاً بر پایه تحقیقات خودش باشند. تنها به صحبت های سرمایه گذاران و تحلیلگرانی گوش می دهد که دلایل پرمحتوا و قابل احترامی دارند.
سرمایه گذار بازنده: به دنبال یک فرصت یک به هزار است که وی را در مسیر آسان تر قرار دهد. در نتیجه همیشه به دنبال "نقطه اوج فعالیت های ماهیانه" است. همیشه به هر که ظاهرش شبیه "متخصص ها " باشد گوش می دهد. به ندرت پیش از خرید مطالعه ای عمیق و اساسی انجام می دهد. تمام تحقیقات او منحصر به آخرین نکته "داغ" پیشنهادی از سوی یک کارگزار، مشاور یا روزنامه روز قبل است.
10- بی اندازه صبور باشید
سرمایه گذار خبره: این صبر را دارد که در هنگام عدم یافتن یک سرمایه گذاری منطبق با معیارهایش به انتظار بنشیند تا موردی را بیابد که مطابق معیارهایش باشد.
سرمایه گذار بازنده: تصور می کند در همه حال باید در بازار مشغول انجام کاری باشد.
11- فوراً اقدام کنید
سرمایه گذار خبره: به محض تصمیم گیری اقدام می کند.
سرمایه گذار بازنده: کارها را به تعویق می اندازد.
12- یک سرمایه گذاری موفق را تا زمانی نگه دارید که دلیل از پیش تعیین شده ای برای فروش آن داشته باشید
سرمایه گذار خبره: یک سرمایه گذاری موفق را تا زمانی نگه می دارد که دلیل از پیش تعیین شده برای خروج از سرمایه گذاری به وجود آید.
سرمایه گذار بازنده: به ندرت قانونی از پیش تعیین شده ای برای به دست آوردن سود دارد. اغلب می ترسد که سود کم به زیان تبدیل گردد. بنابراین سرمایه گذاری خود را به پول نقد تبدیل می کند و همواره سودهای کلانی را از دست می دهد. در سال 2000 اطلاعات بایگانی شده بر کشایر در SEC (کمیسیون بورس و اوراق بهادار) آشکار ساخت که برکشایر مقدار زیادی از سهام خود در دیزنی را فروخته است. در مجمع سالیانه برکشایر در سال 2002، سهامداری از بافت سوال کرد که چرا این سهام را فروخته است. سیاست بافت این است که او هرگز درباره سرمایه گذاری هایش نظری نمی دهد، بنابراین غیر مستقیم پاسخ داد: "ما نسبت به ویژگی های رقابتی شرکت نظری داشتیم که تغییر کرد."
13- از سیستم خود مصرانه پیروی کنید.
سرمایه گذار خبره: از سیستم خود مصرانه پیروی کنید.
سرمایه گذار بازنده: دائماً سیستم خود را زیر سوال می برد، البته اگر سیستمی باشد. معیارها و اهدافش را برای توجیه کارهایش تغییر می دهد.
14- اشتباهات خود را بپذیرید و فوراً آنها را اصلاح کنید
سرمایه گذار خبره: او می داند که ممکن است اشتباه کند لحظه ای که متوجه اشتباهاتش می شود آنها را اصلاح می کند، در نتیجه به ندرت پیش می آید که مشکلات او چیزی بیش از زیان های کوچک باشد.
سرمایه گذار بازنده: دست از سرمایه گذاری هایی که در آنها شکست خورده، نمی کشد و قوانین وارن بافت در سرمایه گذاری امیدوار است که بتواند ضررش را جبران کند در نتیجه اغلب از زیان های بزرگ رنج می برد.
15- اشتباهات را به تجربیات آموزنده تبدیل کنید.
سرمایه گذار خبره: همواره به اشتباهات به عنوان تجربیات آموزنده می نگرد.
سرمایه گذار بازنده: هرگز به اندزه کافی به یک روش نمی پردازد تا بفهمد چگونه آن را بهبود بخشد همواره به دنبال یک راه حل سریع و آسان است.
16- هزینه های خود را بپردازید.
سرمایه گذار خبره: سود وی با افزایش تجربه اش افزایش می یابد و اکنون با صرف وقت کمتر درآمد بیشتری کسب می کند. او هزینه های خود را پرداخته است.
سرمایه گذار بازنده: نمی داند که پرداخت هزینه ها یک ضرورت است به ندرت از تجربیات خود درس می گیرد و بر تکرار اشتباهاتش اصرار می ورزد تا آنجا که همه چیز خود را از دست می دهد.
17- هرگز در مورد کاری که در حال انجام آن هستید چیزی نگویید.
سرمایه گذار خبره: تقریباً هیچگاه درباره کاری که در حال انجام آن است با کسی سخن نمی گوید به اینکه دیگران در مورد تصمیمات سرمایه گذاری او چه فکری می کنند، علاقه ای ندارد و خود را درگیر آن نمی کند.
سرمایه گذار بازنده: همواره در مورد سرمایه گذاری های فعلی اش با سایرین صحبت می کند و به جای آنکه تصمیمات خود را با واقعیت بسنجد، آنها را با نظرات دیگران محک می زند.
18- بدانید که چگونه کارهای خود را به دیگران بسپارید.
سرمایه گذار خبره: اغلب مسئولیت های خود و یا حتی همه آنها را با موفقیت به دیگران می سپارد.
سرمایه گذار بازنده: مشاوران و مدیران سرمایه گذاری را قوانین وارن بافت در سرمایه گذاری به همان روشی که تصمیمات سرمایه گذاری اش را می گیرد انتخاب می کند.
19- بسیار پایین تر از سطح ثروت خود زندگی کنید.
سرمایه گذار خبره: بسیار پایین تر از سطح ثروت خود زندگی می کند.
سرمایه گذار بازنده: احتمالاً فراتر از سطح ثروت خود، زندگی می کند (اغلب مردم چنین کاری می کنند)
20- پول عامل اصلی نیست
سرمایه گذار خبره: برای اشتیاق و کامیابی خود سرمایه گذاری می کند و نه برای پول.
سرمایه گذار بازنده: به واسطه پول، انگیزه پیدا می کند و تصور می کند که سرمایه گذاری راهی سریع برای دستیابی آسان به ثروت است.
21- عاشق کاری باشید که انجام می دهید و نه عاشق چیزی که دارید.
سرمایه گذار خبره: از لحاظ احساسی با فرآیند سرمایه گذاری درگیر شده است و رضایت و خرسندی خود را از آن کسب می کند و قادر است از هرگونه سرمایه گذاری شخصی دوری گزیند.
سرمایه گذار بازنده: عاشق سرمایه گذاری های خود می شود.
22- تمام فکر و ذکر خود را به سرمایه گذاری اختصاص دهید.
سرمایه گذار خبره: در تمام مدت شبانه روز به فکر سرمایه گذاری است.
سرمایه گذار بازنده: فکر و زمان خود را به طور کامل به رسیدن به اهداف سرمایه گذاری خود اختصاص نمی دهد؛ حتی اگر بداند که آن اهداف چه چیزهایی هستند.
23- سرمایه خود را در جریان فعالیت اصلی خود قرار دهید.
سرمایه گذار خبره: پول خود را در همان حوزه هایی که بیش از همه دوستشان دارد صرف می کند. برای مثال وارن بافت 99 درصد از سرمایه خود را در سهام برکشایرهاثوی قرار داده است، به همین ترتیب جورجی شوارتز بیشتر حجم پول خود را در صندوق کوآنتوم حفظ می کند. برای شوارتز و بافت سرنوشت دارایی شخصی خودشان با سرنوشت دارایی افرادی که پول خود را به مدیریت آنها واگذار کرده اند، یکسان است.
سرمایه گذار بازنده: در میان سرمایه گذاری ها، مقادیری کمی به سرمایه خود اضافه می کند. در واقع فعالیت های سرمایه گذاری او غالباً برای ثروتش مخاطره آمیز است. وجوه مورد نیاز سرمایه گذاری های خود و جبران زیان های خود را از جای دیگری همچون سودهای تجارت، حقوق، صندوق بازنشستگی، برنامه های پاداش دهی شرکت و .. تأمین می کند.
30 جمله معروف از وارن بافت درباره سرمایهگذاری
تا کنون کتابهای بسیاری درباره وارن بافت منتشر شده و جملات وارن بافت، راهنمای بسیاری از علاقهمندان بازار سرمایه است؛ جملاتی درباره موفقیت، سرمایهگذاری و زندگی. مردی خودساخته با این حجم از ثروت و این زندگی نیکوکارانه، میتواند الگوی خوبی برای افراد در سراسر جهان باشد. در این مطلب بعضی از توصیهها و جملات معروف وارن بافت را درباره سرمایهگذاری بررسی میکنیم.
وارن بافت کیست؟
وارن بافت برای تمامی فعالان بورس نامی آشنا است. کسی که با دارایی بیش از 80 میلیون دلار، به عنوان پنجمین فرد ثروتمند جهان و موفقترین سرمایهگذار قرن بیستم شناخته شده است. او سرمایهگذاری را از سن پایین آغاز کرد و روز به روز ثروت خود را افزایش داد.
رئیس هیئت مدیره هلدینگ برکشایر هاتاوی در پیدا کردن شرکتهای سودآور تخصص دارد و فرصتهایی را برای سرمایه گذاری پیدا میکند که از چشم دیگران مخفی میمانند. او سهام بسیاری از شرکتها را در زمانی خریداری میکرد که خواهان زیادی نداشتند. همین مسئله او را به یک سرمایهگذار پیشتاز و نمونه تبدیل کرده است. وارن بافت مستقل از جریانات وال استریت عمل میکند و حتی برای دور ماندن از این جریانات، زادگاه خود اوماها را برای زندگی و کار انتخاب کرده است.
[su_note] بیشتر بخوانید: وال استریت کجاست؟ [/su_note]
وارن بافت به عنوان یکی از ثروتمندترین افراد جهان، تاکید بسیاری روی فعالیتهای نیکوکارانه دارد و بخش زیادی از ثروتش را به همراه بیل گیتس صرف فعالیتهای انساندوستانه کرده است. در ادامه 30 جمله معروف از وارن بافت درباره سرمایهگذاری را با هم بررسی میکنیم.
سخنان وارن بافت در مورد سرمایه گذاری
خرید سهام شرکتهای رو به رشد و کسب سود از طریق آنها مهمترین تخصص وارن بافت است. از این رو، توصیههای او در مورد سرمایهگذاری به ویژه در میان فعالان بازار بورس طرفداران بسیاری دارد. برای نمونه میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
توصیههای وارن بافت درباره اهمیت سرمایهگذاری
• «قانون شماره یک: هرگز از سرمایه کم نکن. قانون شماره دو: هرگز قانون شماره یک را فراموش نکنید!»
• «من اولین سرمایهگذاری خود را در 11 سالگی انجام دادم، تا آن زمان 10 سال را از دست داده بودم!»
• « افرادی که پول نقد نگه داشتهاند، در حال حاضر احساس راحتی میکنند اما این کار اشتباه است. آنها در بلندمدت یک راه وحشتناک برای دارایی خود انتخاب کردهاند که در واقع هیچ منفعتی ندارد و دارایی آنها را مستهلک میکند.»
• «اگر نتوانی وقتی که خوابی پول در بیاوری باید تا پایان عمرت فقط کار کنی!»
بافت تاکید بسیاری روی ضرورت سرمایهگذاری دارد و توصیه میکند این کار را هر چه سریعتر آغاز کنید. فقط با سرمایهگذاری میتوان در خواب هم پول به دست آورد! خود او در 11 سالگی سه سهام از شرکت سیتی سرویس را با قیمت 38 دلار خرید. پس از مدتی، سهام به 27 دلار کاهش یافت اما او صبر کرد و سرانجام سهامش را با قیمت 40 دلار به فروش رساند. سهام سیتی سرویس بعد از مدتی تا بیش از 200 دلار رشد کرد و اولین درس سرمایهگذاری یعنی صبر را به وارن آموخت.
جملات وارن بافت درباره زندگی و یادگیری
• «ریسک از جایی ناشی میشود که ندانید چه کاری انجام میدهید؛ پس برای کاهش ریسک، آگاهی خودتان را بالا ببرید.»
• «متاسفانه درصد بسیاری از مردم، پولی را که به زحمت به دست آوردهاند در بازارهایی مثل سهام و املاک سرمایه گذاری میکنند، بدون این که ابتدا ذرهای برای آموزش دیدن هزینه کرده باشند.»
• «بزرگترین مانع ثروتمند شدن مردم عادی، کمبود اطلاعات مالی و سرمایهگذاری است.»
• «یکی از ویژگیهای ثروتمندان واقعی این است که حتی اگر تمام دارایی خود را از دست بدهند، میتوانند باز هم آن را به دست آورند.»
• «هرگز در کسب و کاری که آن را درک نمیکنید سرمایهگذاری نکنید.»
• «هر سرمایهگذاری باید قادر باشد، تجارتی را که انتخاب کرده به درستی ارزیابی کند. قرار نیست وارد هر شرکتی شدید تخصص مربوط به حوزهی کاریاش را داشته باشید یا اصلا قرار نیست در چند حوزه کارشناس باشید. فقط باید بتوانید شرکتها را در داخل دایره فهم خود ارزیابی کنید. سایز این دایره چندان مهم نیست اما دانستن محدوده آن خیلی حیاتی است.»
همان طور که مشاهده میکنید، بافت تاکید بسیاری بر مدیریت ریسک از طریق آموزش دارد. او همچنین حسابداری را زبان تجارت میداند و معتقد است کسی که میخواهد در دنیای تجارت موفق باشد، باید زبان این دنیا را بداند، از اعداد و ارقام سر در بیاورد و صورتهای مالی و گزارشهای شرکتها را درک کند.
در حقیقت بسیاری از افراد ثروتمند و مشهور جهان روی این عنصر تاکید دارند. همراه جریانها شدن و از این بازار به آن بازار رفتن کار سادهای است اما کسی که میخواهد به ثروت واقعی دست یابد، باید اول روی خود سرمایهگذاری کند. مهمترین سرمایه انسانها ذهن آنها است. پول میآید و میرود اما کسی که مهارت و توانایی کسب ثروت را داشته باشد یا به عبارتی هوش مالی خود را افزایش داده باشد، همیشه میتواند ثروتمند شود.
سخنان وارن بافت درباره اهمیت صبر و رویکرد بلندمدت
• «من هر روز زمان زیادی را صرف فکر کردن میکنم. دارایی اصلی من صبرم در زمان سرمایهگذاری است.»
• « بازار بورس با هدف انتقال پول از افراد فعال به افراد صبور طراحی شده است.»
• «زمان بهترین دوست شرکتهای موفق و بدترین دشمن شرکتهای حد متوسط است.»
• «سرمایهگذاری موفق نیازمند به زمان، نظم و صبر و حوصله نیاز دارد. فارغ از این که چقدر استعداد و تلاش به خرج بدهید، بعضی کارها وقت میخواهند. نمیتوان با ۹ زن باردار، بچهای را یک ماهه به دنیا آورد!»
• « بازار کوتاهمدت مانند زندان است؛ مکان امنی ندارد و کار در این بازار کودکانه است.»
• «اگر حاضر نیستید سهامی را به مدت ۱۰ سال نگه دارید، حتی فکر این که برای ۱۰ دقیقه نگهاش دارید را هم نکنید.»
• «من به دنبال تجارتهایی هستم که بتوانم وضعیت آنها را تا 10-15 سال آینده پیشبینی کنم. شرکت ریگلی را در نظر بگیرید. فکر نمیکنم تغییر تکنولوژی دنیای اینترنت در عادات آدامس جویدن تاثیر داشته باشد!»
بافت همواره بر رویکرد بلندمدت در سرمایهگذاری تاکید دارد. او حتی سرمایهگذاری را به خرید خانه یا ازدواج تشبیه میکند! انتخابی که باید برای مدتزمان طولانی از آن راضی باشید. همچنین معتقد است مردم گاهی فراموش میکنند با خرید سهام، در یک کسب و کار شریک شدهاند؛ اگر کل یک تجارت ارزشمند باشد، سهام آن نیز ارزشمند است.
توصیههای وارن بافت برای ثروتمند شدن و موفقیت در سرمایه گذاری
• « به نوسانات بازار به عنوان دوست نگاه کنید نه دشمن. به جای متضرر شدن از نوسانات، از آنها به عنوان یک فرصت استفاده کنید و منفعت ببرید.»
• «به سهام مانند کسبوکارهای کوچک نگاه کنید.»
• « مهمترین ویژگی یک سرمایهگذار، اخلاق او است نه ذکاوتش. آدم برای این کار به اخلاقی نیاز دارد که نه از همراه بودن با جماعت خیلی خوشحال شود و نه از حرکت در خلاف جهت آنها.»
• «نکته کلیدی در سرمایهگذاری این نیست که بررسی کنید فلان صنعت قرار است چه تاثیری بر جامعه داشته باشد یا چقدر رشد کند. بیشتر دقت کنید که شرکت مورد نظر چقدر در رقابت با بقیه جلوتر است و از همه مهمتر این که تا کی میتواند جلو بماند.»
• «نمیتوانید با یک فرد بد معامله خوبی داشته باشید.»
• « درست نیست که هر چه از درآمدتان باقی میماند را پسانداز کنید. بلکه باید هر چقدر را که بعد از پسانداز کردن باقی ماند، خرج کنید.»
• «اکثر مردم جذب سهمهایی میشوند که دیگران هم آنها را میخواهند اما باید به دنبال سهامی باشیم که کسی آن را نمیخواهد. نمیتوانیم چیزی را که همه به دنبال آن هستند، بخریم و توقع داشته باشیم خوب عمل کند.»
• « هیچ وقت روی یک منبع درآمد تکیه نکنید. حتما یک منبع درامد دوم هم پیدا کنید.»
• « اگر لوازمی که نیاز ندارید بخرید، به زودی مجبور خواهید شد لوازمی را که نیاز دارید بفروشید.»
• « فقط چیزی را بخرید که حتی اگر بازار برای ۱۰ سال تعطیل شد کاملا از داشتن آن خوشحال باشید.»
• « فرصتها هرگز تکرار نخواهند شد پس بهتر است که زمانی که بارانی از طلا میبارد، شما یک سطل زیر آن بگذارید نه یک قاشق!»
• «مهمترین کاری که باید انجام دهید این است که وقتی خود را در داخل یک چاه دیدید، دست از حفاری بیشتر بردارید!»
• «به شما میگویم چطور پولدار شوید. درها را ببندید. هر وقت بقیه حریص بودند شما ترسو شوید. هر وقت بقیه ترسو شدند شما حریص شوید.»
سخن آخر
30 جمله معروف وارن بافت درباره سرمایه گذاری را برای شما نقل کردیم. بافت بر سه عنصر مهم تاکید دارد: کسب دانش و مهارت، آغاز سرمایهگذاری هر چه سریعتر و صبر و حوصله برای به بار نشستن تلاشها. او در سرمایهگذاریهای خود رویکرد بلندمدت دارد و تلاش میکند سهامی را بخرد که حداقل در 10 سال در آینده هم از خرید آن راضی باشد.
چگونه سرمایه گذاری کنیم؟
به گزارش گروه بازرگانی خبرگزاری دانشجو، سرمایهگذار افسانهای، وارن بافت (Warren Buffett) در تعریف سرمایهگذاری میگوید: «سرمایهگذاری، فرآیند برنامهریزی برای پول است تا در آینده پول بیشتری نصیب شما بشود.»
از این تعریف استفاده کرده و سرمایه گذاری را ابزار و روشی برای خلق ثروت معرفی میکنیم. هدف از این کار به گردش انداختن پول در یک یا چند ابزار سرمایه گذاری است تا به مرور زمان پول خود را رشد دهید.
اما آیا شما هم مانند بسیاری از افراد، سرمایهگذاری را مناسب کسانی میدانید که درآمد بالایی دارند و فکر میکنید با مقادیر کم پول سرمایه گذاری امکانپذیر نیست؟ باید بگوییم که تصور شما کاملاً اشتباه است و سرمایه گذاری برای تمام افراد و با هر مقدار پول امکانپذیر است. تنها چیزی که شما نیاز دارید این است که تصمیم بگیرید و برای سرمایه گذاری اقدام کنید.
برای سرمایه گذاری روشهای مختلفی وجود دارد:
- سهام
- اوراق قرضه
- صندوقهای سرمایهگذاری مشترک
- صندوقهای قابلمعامله در بورس
- مسکن و مستغلات
- تأسیس کسبوکار
هر کدام از این ابزارها نقاط مثبت و منفی زیادی دارند که درک چگونگی کار هر کدام برای موفقیت شما در سرمایه گذاری ضروری است.
خودشناسی: قبل از شروع هر روش سرمایه گذاری باید خودتان را خوب بشناسید. ویژگیهای شخصیتی هر فرد در انتخاب روش سرمایه گذاری انتخابی او نقش مهمی دارد.
هدفگذاری: بعد از شناخت خودتان لازم است هدف از سرمایه گذاری را تعیین کنید. ممکن است برای سود بیشتر و رسیدن به استقلال مالی سرمایه گذاری کنید یا بخواهید برای دوران بازنشستگی خود سرمایهای داشته باشید یا هدف اصلی شما آسایش فرزندانتان باشد و . . هدف شما هرچه باشد باید برای هر هدف، روش خاصی را انتخاب کنید و در این هدفگذاری لازم است به ریسک و افق زمانی سرمایه گذاری توجه خاصی داشته باشید.
تعیین ریسک: ریسک در سرمایه گذاری یعنی خطر کردن در برابر کاهش ارزش پولی که سرمایه گذاری کردهاید. همه روشهای سرمایه گذاری به نوعی دارای ریسک هستند اما میزان ریسک هرکدام با دیگری متفاوت است. همانطوری که قبلاً اشاره کردیم نوع شخصیت شما در انتخاب میزان ریسک سرمایه گذاری مؤثر است.
تعیین افق زمانی: از آنجاییکه زمان سوددهی سرمایهگذاریها با هم متفاوت است، مشخص کردن افق زمانی سرمایه گذاری از اهمیت زیادی برخوردار است. افق زمانی یعنی شما چه زمانی به سود حاصل از سرمایه گذاری خود نیاز دارید و بر این اساس و با در نظر داشتن فاکتورهای دیگر نوع سرمایه گذاری مناسب را انتخاب کنید.
شفافیت: یکی از مواردی که بسیاری از افراد را از سرمایهگذاری باز میدارد عدم شفافیت سرمایهگذاری است، به همین دلیل مهم است بدانید در چه چیزی و به چه شکلی سرمایهگذار ی میکنید.
سبد دارایی: وارن بافت یک جمله معروف دیگر هم دارد «هیچ وقت همه تخممرغهای خود را در یک سبد نگذارید». با توجه به این جمله باید به مفهوم سبد داراییها بپردازیم. سبد داراییها به مجموع سرمایههای یک سرمایهگذار میگویند. معمولاً سرمایهگذارها، در چند حوزه مختلف سرمایهگذاری میکنند و به اصطلاح با سرمایهشان تنوعبخشی انجام میدهند. با این کار ریسک سرمایه گذاریشان را نیز کاهش میدهند.
کسب اطلاعات: دانش، دانش، دانش. در یک سرمایهگذاری درست، داشتن دانش نسبت به آن روش سرمایهگذاری از اهمیت زیادی برخوردار است. دقت داشته باشید که حجم و مقدار سرمایهگذاری شما در هر زمینه ای باید با اطلاعات و تجربه شما در آن مورد در ارتباط باشد تا بتوانید بهترین نتیجه را بگیرید.
یک تیر و چند نشان
روشهای سرمایهگذاری مدرن و متنوع زیادی در کشورهای توسعهیافته وجود دارد که متأسفانه ما در کشور خود نداریم. یکی از این روشها، وامدهی فردبهفرد (Peer To Peer Lending) است که نمونه های زیادی در سراسر دنیا دارد، یکی از این نمونه ها وبسایت لندینگ کلاب است. خوشبختانه شرکت ایران رنتر با استفاده از این روش و تطابق آن با ساختارهای قانونی و شرعی کشور اقدام به ساخت پلتفرمی برای فروش اقساطی وسایل کرده است.
در این روشِ سرمایهگذاری، شما به عنوان یک سرمایهگذار وجه موردنیاز برای خرید وسایل موردتقاضای خریداران را تأمین میکنید و از طریق فروش اقساطی این وسایل یک سرمایهگذاری هوشمند انجام میدهید که این موضوع بیانگر شفافیت این روشِ سرمایهگذاری است. به دیگر سخن، ایرانرنتر واسطی میان سرمایهگذاران و خریداران اقساطی است.
از مزایای این سرمایهگذاری میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- شفافیت
- شرعی بودن
- ضمانت پرداخت
- بازده قابلقبول و ثابت
همه افراد میتوانند با هر مقدار پولی که در دست دارند و با تعیین افق زمانی موردنظر این روش سرمایهگذاری را به سبد داراییهایشان اضافه کنند. توزیع و مدیریت ریسک به دلیل اعتبارسنجی هوشمند خریداران و تعیین سقف 5 میلیونی برای خرید اقساطی و همچنین تقسیم سرمایه میان افراد مختلف این روش سرمایهگذاری را به روشی هوشمند و مناسب برای تمام اقشار جامعه تبدیل کرده است.
شما میتوانید با مراجعه به وبسایت ایران رنتر، با این روش سرمایهگذاری بیشتر آشنا شوید. سپس با انتخاب کالا از لیست «در انتظار تأمین» یکی از صدها تأمین کننده در این پلتفرم فروش اقساطی باشید و به این روش یک سرمایه گذاری هوشمند انجام دهید.
سرمایهگذاری کاری آیندهنگر است و هدف دوردست را نشانه میگیرد. این کار صبر و حوصله میخواهد و باید تا جایی که میتوانید از بازارهای مالی مختلف اطلاعات به دست آورید و روشهای مختلف سرمایهگذاری را به سبد داراییهای خود اضافه کنید. البته فراموش نکنید که با به دست آوردن استراتژی مناسب، ریسک سرمایهگذاری را به حداقل برسانید.
استراتژی سرمایه گذاری وارن بافت چیست؟
وارن بافت یک معامله گر وفادار به الگوی سرمایه گذاری مبتنی بر ارزش، بر این باور است که معامله گران فقط باید بر سهام شرکتهای دارای فاندامنتال قوی با درآمد بالا و پتانسیل رشد پایدار سرمایه گذاری کنند. اگرچه این موارد مفاهیم ساده ای بنظر میرسند، اما تشخیص آنها به این آسانی نیست.
خوشبختانه، بافت از اصول سرمایه گذاری خود یک لیست تهیه کرده است که به او کمک می کند تا بازدهی فلسفه تجاری خود را به حداکثر برساند که به استراتژی سرمایه گذاری وارن بافت معروف است.
اصول استراتژی سرمایه گذاری وارن بافت
اصول بافت در چهار دسته زیر قرار می گیرد:
- کسب و کار
- مدیریت
- اقدامات مالی
- ارزشی
در این مقاله به بررسی مفاهیم مختلف هر دسته می پردازیم.
اصول کسب و کار
بافت سرمایه گذاری های خود را به کسب و کارهایی که می تواند به راحتی تجزیه و تحلیل کند، محدود کرده است. از این گذشته، اگر فلسفه عملیاتی یک شرکت مبهم باشد، نمی توان با اطمینان درمورد نحوه عملکرد آن قضاوت کرد. از آنجایی که بیشتر کسب و کارهای مبتنی بر تکنولوژی جدید و اثبات نشده بودند، بافت از سرمایه گذاری بر آنها خود داری کرده و هنگام انفجار حباب dot-com در اوایل دهه 2000 متحمل ضرر قابل توجهی نشد.
اصول مدیریتی
بر طبق اصول مدیریتی، بافت سوابق مرتبط با روسای شرکت را مورد بررسی قرار می دهد تا متوجه شود که آیا آنها در طول تاریخچه فعالیت شرکت سودهای بدست آمده را مجددا در شرکت سرمایه گذاری کرده اند یا این سرمایه ها را بصورت سود تقسیمی برای جذب بیشتر سهام داران در بین آنها توزیع کرده اند. بافت از سناریوی دوم حمایت می کند، که نشان می دهد یک شرکت مشتاق است که سودهای سهامداران را به حداکثر برساند و همه بازدهی سرمایه شرکت را حریصانه به جیب نمی زند.
بافت همچنین به شفافیت اهمیت زیادی می دهد. در کل، هر شرکتی ممکن است مرتکب اشتباهاتی شود، اما فقط کسانی که خطاهای خود را فاش می کنند، ارزش اعتماد یک سهامدار را دارند. سرانجام، بافت به دنبال شرکت هایی است که تصمیمات استراتژیک نوآورانه می گیرند و تاکتیک های شرکتهای دیگر را کپی نمیکنند.
اصول اقدامات مالی
در دسته اقدامات مالی، بافت بر شرکتهای با اهرم پایین و مارجین سود بالا تمرکز دارد. اما مهمتر از همه، وی به محاسبه ارزش افزوده اقتصادی (EVA) که سود شرکت را پس از برداشت سهام سهامداران تخمین میزند، اهمیت زیادی می دهد. به عبارت دیگر، EVA سود خالص منهای هزینه های مربوط به جمع آوری سرمایه اولیه است.
در نگاه اول، محاسبه معیار EVA پیچیده است، زیرا به طور بالقوه به بیش از 160 تنظیم نیازمند است. اما در عمل، بسته به نوع شرکت و بخشی که در آن فعالیت می کند، معمولاً فقط چند تنظیم انجام می شود.
ارزش افزوده شرکت = NOPAT− CI×WACC
NOPAT = سود عملیاتی خالص پس از مالیات
Cl = مبلغ سرمایه گذاری شده
WACC= میانگین برآورد شده هزينه سرمایه گذاری
دو اصل مالی نهایی بافت از نظر تئوری شبیه EVA است. اصل اول، او آنچه را كه از آن به عنوان “درآمد سهامدار” یاد می شود، مورد بررسی قرار می دهد. این در اصل جریان نقدی در دسترس سهامداران است که از لحاظ فنی به عنوان جریان آزاد نقدینگی به سهام (FCFE) شناخته می شود.
بافت این معیار را به قوانین وارن بافت در سرمایه گذاری عنوان درآمد خالص به علاوه کاهش بها، منهای هزینه های سرمایه گذاری (CAPX) و سرمایه در گردش (W/C) تعریف می کند. اطلاع از درآمد سهامداران به بافت کمک می کند تا توانایی یک شرکت در تولید وجه نقد (سوددهی) برای سهامداران را ارزیابی کند.
اصول ارزشی
در این دسته، بافت به دنبال بررسی ارزش ذاتی یک شرکت است. او این کار را با پیش بینی درآمد سهام داران در آینده انجام داده و سپس آن را به سطوح کنونی تنزل می دهد. بعلاوه، بافت بطور کلی حرکت های کوتاه مدت بازار را نادیده می گیرد و در عوض بر بازدهی های بلند مدت متمرکز می شود.
اما در موارد نادری، اگر یک فرصت مناسب فراهم شود، او بر اساس نوسانات کوتاه مدت عمل خواهد کرد. به عنوان مثال، اگر شرکتی با فاندامنتال قوی به طور ناگهانی قیمت خود را از 50 دلار به ازای هر سهم به 40 دلار در هر سهم کاهش دهد، ممکن است بافت با این تخفیف، چند سهام اضافی خریداری کند.
سرانجام، اصطلاح خندق اقتصادی یا Economic Moats که اولین بار توسط وارن بافت مطرح شد یک مزیت رقابتی بلند مدت است که به شرکت امکان می دهد در بلند مدت سود کلان کسب کند. وی دریافت شرکتهایی که در بلند مدت به سرمایه گذاران خود پاداش می دهند دارای سود رقابتی پایدار هستند و از آسیب های رقابتی مصون می مانند.
چرا وارن بافت طلا خرید؟
دوستانی که من را میشناسند، میدانند که تا امروز حتی یک گرم طلا نخریدهام. استراتژی سرمایهگذاری من فقط به داراییهای مولد که سود تقسیمی سالانه داشته باشند توجه دارد. وقتی دلیل این رفتارم را میپرسند، به حرفهای وارن بافت تمسک میجویم. او به عنوان موفقترین سرمایهگذار تاریخ، همیشه از طلا، به عنوان یک موقعیت سرمایهگذاری گریزان بوده است.
حالا این که وارن بافت طلا خریده است، یکی از مهمترین تیترهای سرمایهگذاری در جهان به حساب میآید. دوستانم نیز این اخبار را برایم ارسال میکنند و میگویند «استادت به تو خیانت کرد و خودش طلا خرید.»
جدای از کلکلهای دوستانه، این خبر برای من هم شوکآور بود. و مهمتر از آن، میخواستم بدانم که این خبر چه تاثیری در آینده سرمایهگذاری ما دارد. آیا ما هم باید طلا بخریم؟ آیا وارن بافت دارد رفتارهای عجیبی بروز میدهد که شاید از کهولت سن ناشی شود؟ آیا نخریدن طلا طی این سالها اشتباه بوده است؟
بیایید با هم سری بزنیم به دنیای خوشآبورنگ این فلز گرانبها و ببینیم که چه اتفاقی وارن بافت را به خرید طلا رساند.
چرا بافت طلا نمیخرید؟
یک داستان قدیمی دارم که بارها و بارها برای دوستانم تعریف کردهام. بگذارید یکبار دیگر این داستان را بشنویم:
دو دوست قدیمی بودند که هر دو میخواستند سرمایهگذاری کنند. دوست بزرگتر (اسمش را بگذاریم اکبر به معنای بزرگتر) سراغ دوست کمسنتر (که لابد اسمش اصغر بوده) میرود و میگوید که قصد دارد در طلا سرمایهگذاری کند.
او پول زیادی میدهد و یک مجسمه گاو طلایی به وزن یک کیلوگرم میخرد و در گاوصندوق میگذارد. چند سالی میگذرد و قیمت طلا حسابی بالا میرود. حالا مجسمه او را یک میلیارد تومان میخرند. اکبر از این ماجرا خوشنود میشود و به دیدن اصغر میرود.
اصغر با همان پولی که اکبر برای خرید طلا خرج کرده بود، 50 عدد گاو میخرد. گاوها بزرگ میشوند و گوساله میزایند. گوسالهها نیز بزرگ میشوند و به سن بلوغ میرسند و بچه میزایند. اصغر در کنار گاوداری خود یک کارخانه لبنیات تاسیس کرده و با شیر گاوها، ماست و پنیر درست میکند. از سود کارخانه زمینهای بیشتری میخرد و کارش را توسعه میدهد. حالا اصغر ماهانه یک میلیارد تومان سود میکند. یعنی هر ماه معادل یک مجسمه طلا.
ارزش طلا، تقریبا ثابت است
اگر برای خرید یک خانه نوساز به سه کیلوگرم طلا نیاز داشته باشید، 20 سال دیگر هم با همین سه کیلوگرم، میتوانید خانهای نوساز با شرایط تقریبا مشابه بخرید.
دقت کنید کسی که 20 سال پیش یک خانه نوساز خریده، حالا نمیتواند خانه خود را بفروشد و با پولش خانه نوساز با همان متراژ بخرد. ارزش خانه افت میکند، ارزش طلا نه. چون خانه مستهلک میشود اما طلا کیفیت خود را در طول زمان حفظ میکند.
این قسمت خوب ماجرا است. خبر بد این است که قیمت طلا بالا میرود، اما ارزش آن خیر. شاید در کوتاهمدت قیمت طلا سریعتر از ملک رشد کند. اما در بلندمدت قدرت خرید طلا تقریبا ثابت میماند.
این استدلال، مهمترین دلیل وارن بافت علیه طلا بود. گاوِ طلایی اکبر، تا ابد یک گاو طلا باقی میماند. تعداد گاوهای اصغر سال به سال بیشتر میشود، علاوهبر این که در طول این سالها، گاوها شیر میدهند و شیر به ماست و پنیر تبدیل میشود. با فروش شیر و ماست و پنیر میشود یک جریان نقدی مثبت ایجاد کرد و با آن گاوهای بیشتری خرید.
به تعبیر وارن بافت «یک دارایی مولد در بلندمدت بسیار سودآورتر از خرید طلا است.»
اما چرا وارن بافت که پرچمدار نخریدن طلا بود، طلا خریده است؟
وارن بافت طلا نخریده است!
شاید بهتر بود قبل از این حرفها، این موضوع را به شما میگفتیم که وارن بافت طلا نخریده است. در واقع تیتر روزنامهها اشتباه بودند و کسانی که پیگیر ماجرا نشدند، خیال کردند که نظر بافت در مورد طلا تغییر کرده است.
من طلا نمیخرم، همینطور هرگز پول خود را برای خرید و انبار کردن شمش فولاد خرج نمیکنم. اما یک معدن سنگ آهن یا شرکت تولید فولاد از سرمایهگذاریهای مورد علاقه من بهشمار میروند.
این که بافت پول داده و مقداری طلا خریده درست نیست. کاری که او کرده این است که 1.2% از سهام دومین شرکت بزرگ استخراج طلا در جهان یعنی Barrick Gold را خریداری کرده است.
بریک گلد، یک شرکت است که طلا تولید میکند. پس یک دارایی مولد با سود سالانه به حساب میآید. خرید سهام یک شرکت تولیدکننده طلا، با خرید طلا و گذاشتن آن در گاوصندوق یکی نیست.
تا اینجا چیزی عوض نشده است. بافت معتقد بود که یک دارایی مولد مثل یک شرکت، بهتر است از یک دارایی غیرمولد مثل طلا. الان هم سهام یک شرکت مولد را خریداری کرده است.
رسانهها میدانستند که تیتر «چرا وارن بافت سهام شرکت بریک گلد را خریده است» به اندازه «چرا وارن بافت طلا خریده است» برای مخاطب جذاب نیست. برای همین با شیطنت، تیتر را تغییر دادند.
مثل این است که شما سهام خبهمن را بخرید، همه بگویند فلانی مزدا 3 خریده است!
اگر چیزی گران میشود، فروشنده باشید نه خریدار
تصور کنید که قیمت خودرو دارد زیاد میشود. مردم عادی برای خرید خودرو صف تشکیل میدهند و با رقابت بر سر ماشین، قیمتها را بالا و بالاتر میبرند. اما این روش وارن بافت نیست.
بگذارید برایتان یک مثال بزنم. قیمت مزدا 3 در سال 96، 110 میلیون تومان بود. با این پول میشد یک میلیون سهم خبهمن خرید. آن یک میلیون سهم امروز 4 میلیارد تومان ارزش دارند. به علاوه پنجاه میلیون تومانی که از تقسیم سود خبهمن نصیب خریدار شده است.
معنی این حرف چیست؟ سود اصلی به کسی که مزدا خریده و در پارکینگ گذاشته نرسیده است. سود اصلی به کسی رسیده که در این سالها به خریداران مشتاق مزدا میفروخته.
وارن بافت هم در صف خریداران طلا ننشسته است. بلکه او با اطلاع از تقاضای فزاینده طلا، به تولید و فروش این فلز گرانبها روی آورده است.
یک مثال قدیمی وجود دارد که میگوید «وقتی جویندگان طلا به میسیسیپی آمدند، کسی که بیل میفروخت از همه آنها ثروتمندتر شد.»
چرا بریک گلد سرمایهگذاری خوبی است؟
شرکت بریک گلد دومین شرکت بزرگ دنیا در زمینه کشف و استخراج معادن طلا است. این شرکت از دو طریق میتواند سود خود را افزایش دهد: افزایش تولید طلا و افزایش قیمت طلا.
در مسیر بریک، یک چاله بزرگ وجود دارد. افزایش تولید، قیمت را کم میکند.
اگر شرایطی قابل تصور باشد که قیمت طلا بالا برود، اما افزایش قیمت باعث کاهش تقاضا نشود، بریک به سود خوبی خواهد رسید.
تغییرات قیمت طلا
با این سرمایهگذاری، بافت از افزایش تولید و بالارفتن قیمت دلار، سود میکند.
از اصول اقتصاد کلاسیک میدانیم که افزایش قیمت به کاهش تقاضا منجر میشود. اما در شرایطی که نااطمینانی بسیار بالا باشد، با بالارفتن قیمت طلا، مردم همچنان خریدار هستند.
وارن بافت به شدت به اوضاع اقتصادی آمریکا و جهان بدبین است. او باور دارد که بیم و قوانین وارن بافت در سرمایه گذاری امیدهای سیاسی، بهداشتی و اقتصادی باعث افزایش سطح نااطمینانی میشود. مردم از فردای خود هم بیخبر هستند. در این شرایط افزایش قیمت و افزایش تولید طلا، هر دو صعودی خواهند بود. معنی این حرف به فارسی ساده اینچنین است: تبریک به سهامداران بریک!
اما چرا طلا؟
درست است که میگوییم دارایی مولد بهتر است از دارایی غیرمولد. اما شرایطی را تصور کنید که قصد خرید سهام هیچ شرکتی را ندارید. شرایطی که وارن بافت هم تقریبا در آن قرار دارد. در این صورت چه کار میکنید؟
شرکت برکشایر، 202 میلیارد دلار پرتفوی دارد. در کنار این رقم، 146 میلیارد دلار پول نقد قرار میگیرد.
اما یک اتفاق دیگر هم در جریان است. ارزش دلار دارد افت میکند.
فرض کنید فردی در یک ساعت، 10 دلار حقوق میگیرد و با این پول یک وعده غذا میخورد. اگر حجم پول در آمریکا بیشتر شود (پول چاپ شود) ارزش هر دلار کاهش مییابد. حالا فرد برای خرید همان میزان غذا به 12 دلار نیاز خواهد داشت.
این اتفاق باعث میشود کالاهای آمریکایی در خارج از خاک آمریکا ارزانتر به نظر برسند. اما قدرت خرید مردم آمریکا نیز افت خواهد کرد. این ماجرا شبیه به گرفتن مالیات از آمریکاییها و دادن یارانه به خریداران کالاهای آمریکایی است. (کاری که چینیها در آن استاد هستند.)
از اول ژوئن 2020 تا امروز، قیمت هر دلار از 0.9 یورو به 0.85 یورو کاهش پیدا کرده است.
ارزش دلار و به دنبال آن ثروت بافت دارد کم میشود.
در این شرایط 146 میلیارد دلار پول نقد وارن بافت بهشدت در خطر است. او چطور میتواند پولش را از کاهش خطر ارزش دلار نجات دهد؟ طلا یک گزینه جدی است.
در واقع خریدن طلا، درست شبیه به نگه داشتن پول نقد است. با این تفاوت که چاپ پول نمیتواند ثروت شما را کاهش دهد. تنها کسی که میتواند باعث کاهش ارزش دارایی شما شود، یک تولیدکننده بزرگ طلا است.
ایده وارن بافت هم از همینجا ناشی میشود. بجای خرید طلا، بیایید طلا تولید کنیم!
یک نکته بسیار مهم دیگر را هم در نظر بگیریم. تمام سهامی که وارن بافت خریده (563 میلیون دلار)، 0.28% از پرتفوی بورسی شرکت برکشایر را تشکیل میدهد. یعنی رقم خرید آنقدری که رسانهها موضوع را بزرگ کردهاند، قابل توجه نیست.
جمع بندی
ختم کلام این که وارن بافت طلا نخریده، بلکه سهام شرکت تولیدکننده طلا را خریداری کرده است؛ آن هم در یک حجم بسیار کم.
بافت نسبت به اقتصاد آمریکا به شدت بدبین است و این بدبینی در فروش بانکهای آمریکایی خود را نمایان میکند.
او میداند که بدبینی به اقتصاد، باعث رشد قیمت و تقاضای طلا میشود و میتواند برای یکی از بزرگترین تولیدکنندگان طلا در آمریکا موقعیت خوبی بهوجود بیاورد.
این نکته را هم نباید نادیدهگرفت که کسی مثل وارن بافت، تنها انگیزه سود دلاری ندارد. برای او وارد کردن ضربه سیاسی به دونالد ترامپ و تاثیرگذاری بر قوانین وارن بافت در سرمایه گذاری انتخابات آمریکا نیز اهمیت دارد. یعنی قرار نیست هر کاری که او انجام میدهد، برای ما هم سودآور باشد.
او یقین دارد که روی کار آمدن یک دولت دموکرات برایش خیلی سودآورتر است تا این که با حمایت از بورس، هیزم در آتش انتخاباتی جمهوریخواهان بریزد.
می توانید ویدیوهای بیشتری از تالار بورس را در شبکه اشتراک ویدیو آپارات و همچنین کانال یوتیوب تالار بورس دنبال کنید.
دیدگاه شما