کدام استراتژی برای شما مناسب تر است؟


صلیب مرگ _ نمودار قیمت اتریوم/بیت کوین _ EMA 50, EMA 100 , EMA 200

پنج استراتژی معاملات کریپتو | انواع اندیکاتور های میانگین متحرک

مجله افیکس کار: در این پست قصد داریم شما را با انوع اندیکاتور های میانگین متحرک و چگونگی کاربرد آن ها در استراتژی های معاملات کریپتو و پنج استراتژی معاملات کریپتو آشنا کنیم.

میانگین های متحرک سادهSMA ، نمایی EMA و وزنی WMA

گفته می شود زمانیکه بازار در حال حرکت به سمت بالاست، رشد ادامه پیدا می کند. همچنین، زمانیکه بازار در حال سقوط است، حرکت نزولی ادامه می یابد. اصطلاحی که برای این رفتار بازار استفاده می شود، مومنتوم است. استراتژی های مومنتوم در بازار سنتی بسیار محبوب هستند.

به نقل از سایت گود کریپتو، میانگین های متحرک برای تریدرهای مختلف، انواع متفاوتی دارند و در هر تایم فریمی کار می کنند. برخی از اندیکاتورها نیز هستند که پایه آنها مبتنی بر میانگین های متحرک است. مانند اوسیلاتور مکدی MACD و اندیکاتور بولینگر باندز.

شاخص میانگین متحرک، مهم ترین و پر کاربرد ترین اندیکاتور برای معاملات است. در این مقاله به بررسی انواع اندیکاتور میانگین متحرک مانند، میانگین متحرک ساده، میانگین متحرک نمایی و میانگین متحرک وزنی خواهیم پرداخت.

میانگین متحرک یا مووینگ اوریج چیست؟

اندیکاتور های میانگین متحرک، نوسانات قیمت را خیلی ساده نمایش می دهند و به شما کمک می کنند تا بتوانید جهت حرکت بازار را تشخیص دهید. بعلاوه، این اندیکاتورها با حذف اطلاعات اضافی، تصویر واضح تری از آنچه در حال وقوع است، ارائه می دهند.

با وجود اینکه ممکن است کدام استراتژی برای شما مناسب تر است؟ اندیکاتورهای میانگین متحرک برای ایجاد یک دید کلی از بازار مفید باشند، باید بدانید که عملکرد آینده بازار را پیش بینی نمی کنند. در عوض، بیشتر یک روند ثابت رو تأیید می کنند.

وقتی از تایم فریم ها صحبت می کنیم، تایم فریم روزانه یا هفتگی را یک بازه زمانی بزرگ و 5 دقیقه یا 15 دقیقه را بازه زمانی کوچک در نظر می گیریم.

انواع اندیکاتور های میانگین متحرک

راه های زیادی برای تعامل با بازار وجود دارد. سرمایه گذاری بلند مدت، معاملات واسطه ای، یا معاملات کوتاه مدت “سویینگ” از انواع راه های رایج هستند. به دلیل ماهیت روند کند و آهسته میانگین متحرک ساده، تحلیل گران انواع سریع تر آن را بوجود آوردند.

میانگین متحرک ساده (SMA)

میانگین متحرک ساده یا همان SMA بر اساس قیمت پایانی یک دوره محاسبه می شود. منظور از یک دوره همان کندل است. به عنوان مثال، قیمت پایانی سه کندل جمع و تقسیم بر 3 می شود.

برای مثال: اگر یک SMA 3 یا سه دوره ای را در نظر بگیریم، سه کندل با قیمت پایانی، 50،45 و 60 دلار داریم. که SMA آن برابر می شود با جمع این قیمت ها تقسیم بر سه. یعنی مقدار SMA3 ما 51.66 می شود.

اندیکاتور میانگین متحرک ساده در هر بازه زمانی به عنوان یک شاخص بلندمدت، در قوی ترین حالت خود به شمار می آید.

میانگین متحرک ساده 20 دوره ای BTC/USD در بازه زمانی 4 ساعته

میانگین متحرک ساده 20 دوره ای BTC/USD در بازه زمانی 4 ساعته

میانگین متحرک وزنی (WMA)

شاخص میانگین متحرک وزنی یا WMA به دوره آخر وزن بیشتری می دهد. همین امر موجب می شود این اندیکاتور از خط EMA کمی سریعتر باشد. تنها از EMA و نه از SMA. اولین دوره در محاسبات کمترین وزن را دارد، دوره میانی وزن متوسط و در آخر، آخرین دوره وزنی دو برابر نقاط میانی پیدا می کند. دوره نزدیک تر وزن بیشتری در محاسبات دارد.

برای همان مثال قبلی اگر بخواهیم WMA3 را محاسبه کنیم، به این شکل می شود:

یک در 60 دلار + دو در 45 دلار + 3 در 50 دلار = 300 دلار. این رقم تقسیم بر اعداد اضافه می شود که حاصلشان 6 بود. 300 تقسیم بر 6 می شود 50 که برابر است با WMA3 ما.

این عدد یک MA با حرکت سریع تر به ما می دهد که نسبت به SMA سنتی، آخرین قیمت را با سرعت بیشتری منعکس می کند.

در معاملات سنتی و کریپتو، میانگین متحرک وزنی به عنوان یک شاخص کوتاه مدت، از SMA قوی تر است. همچنین، نتیجه پویا تری دارد و برای معاملات میان مدت یا کوتاه مدت بهتر عمل می کند.

میانگین متحرک وزنی BTC/USD در بازه زمانی 4 ساعته

میانگین متحرک وزنی BTC/USD در بازه زمانی 4 ساعته

میانگین متحرک نمایی (EMA)

اندیکاتور میانگین متحرک نمایی یا همان EMA بطور نمایی وزن بیشتری به دوره های اخیر می دهد. این امر باعث می شود اندیکاتور بسیار سریعتر حرکت کند. بنابراین آن را برای معاملات کوتاه مدت مناسب تر می نماید. EMA با استفاده از ضریب محاسبه می شود. این ضریب اندیکاتور را هموارتر می کند و وزن بیشتری بر آخرین دوره ها اعمال می نماید.

محاسبه ضریب هموارسازی برای این میانگین متحرک به این صورت است: [2 ÷ (تعداد دوره‌ها + 1)].

برای میانگین متحرک 3 روزه، ضریب 0.5 = [2/(3+1)] خواهد بود.

سپس، می توانیم EMA را به این صورت محاسبه کنیم: قیمت بسته شدن x 0.5 + EMA (روز قبل) x (1 – 0.5).

به عنوان مثال: EMA1 = 60(1) = 60

EMA2 = 0.5 * 45 + (1 – 0.5) * 60 = 52.5

EMA3 = 0.5 * 50 + (1 – 0.5) * 52.5 = 51.25

در معاملات سنتی و کریپتو، میانگین متحرک نمایی به عنوان یک شاخص کوتاه مدت قوی عمل می کند. این میانگین متحرک، نتیجه پویاتری می دهد که برای معاملات کوتاه مدت و معاملات نوسانی بهترین کارایی را دارد. می توانید از EMA در هر بازه زمانی استفاده کنید. اما در تایم فریم های بالاتر (+4 ساعت) قوی تر خواهد بود. داده های بیشتر، که به معنای زمان بیشتر است، سیگنال های قابل اعتمادتری ارائه می دهد.

میانگین متحرک نمایی BTC/USD در بازه زمانی 4 ساعته

میانگین متحرک نمایی BTC/USD در بازه زمانی 4 ساعته

بررسی اجمالی

همانطور که متوجه شدید، با استفاده از داده های یکسان، نتایج متفاوت و در عین حال، تقریباً مشابهی بدست آوردیم.

در هر سه مثال، سه دوره زمانی که بررسی کردیم به ترتیب 50، 45 و 60 دلار قیمت داشتند و نتیجه این شد:

انواع میانگین متحرک در نمودار قیمت BTC/USD

در نمودار بالا، اندیکاتور SMA آبی، WMA نارنجی و EMA بنفش است. در این مثال می‌توانید ببینید که SMA صاف‌تر و کندتر است. WMA سریع‌تر و به قیمت نزدیک‌تر است، و EMA در بین این دو قرار دارد.

بهترین شرایط معاملاتی با بروکر ایمارکتس به زبان فارسی و با امکانات واریز و برداشت ریالی

هم اکنون با افتتاح حساب در ایمارکتس AMarkets بیش از 11 ارزدیجیتال را با اسپرد شروع از 11 پیپ ، معامله کنید.

مقایسه اندیکاتور های میانگین متحرک

  • SMA در مقابل EMA: میانگین متحرک WMA در مقابل SMA عکس العمل سریع تری نسبت به حرکت قیمت نشان می دهد. SMA کمی کندتر است.
  • WMA در مقابل EMA: اندیکاتور WMA از SMA سریعتر اما از EMA کندتر است. زیرا به آخرین دوره ها بصورت تصاعدی وزن می دهد. به عبارتی دیگر، به آخرین دوره ها و کندل ها اهمیت بیشتری می دهد. این بدان معناست که قیمت های اخیر مهم تر خواهند بود. به همین دلیل است که سریعتر حرکت می کند.

میانگین متحرک سریعتر مانند WMA و EMA برای معاملات کوتاه مدت مقید هستند. برای معاملات بلند مدت بهتر است که از SMA استفاده شود.

در نگاه اول، تفاوت بین SMA، WMA و EMA خیلی قابل توجه نیست. اما سیگنال های متفاوتی را در نمودار نشان می دهد. اکنون که انواع مختلف میانگین متحرک را توضیح داده‌ایم، نمودارها را بررسی می کنیم.

مقایسه اندیکاتورهای میانگین متحرک

مقایسه اندیکاتورهای میانگین متحرک

SMA آبی، WMA نارنجی و EMA بنفش است. در این مثال می‌توانید ببینید که SMA صاف‌تر و کندتر ، WMA سریع‌تر و به قیمت نزدیک‌تر است، و EMA در بین هر دو قرار دارد.

چگونه از اندیکاتور میانگین متحرک استفاده کنیم؟

کدام اندیکاتور میانگین متحرک برای معامله کریپتو شما مناسب است؟

پیش از اینکه معامله خود را با استفاده از شاخص میانگین متحرک آغاز کنید، لازم است بدانید که هر چه داده های بیشتری داشته باشید، نتیجه بهتری خواهید گرفت. این بدان معناست که یک نمودار روزانه نسبت به نمودار 15 دقیقه ای، سیگنال های بهتری ارائه می دهد. همچنین، MA که زمان بیشتری را در نظر بگیرد، می تواند سیگنال های قوی تری داشته باشد. از این رو، هرچه بازه زمانی در یک MA کمتر باشد، روند کوتاه تری را نمایش می دهد و بالعکس.

کدام میانگین متحرک برای من مناسب است؟

اندیکاتورهای میانگین متحرک سریع مانند EMA و WMA اغلب برای معاملات کوتاه مدت استفاده می شوند. به عنوان مثال، در معاملاتی که کمتر از یک روز یا حتی فقط چند ساعت طول می کشد از آنها استفاده می‌شود.

با این وجود، تشخیص اینکه کدام یک بهتر است، دشوار می شود. زیرا برای تحلیل تکنیکال هیچ درست یا غلطی وجود ندارد. ابزارهای زیادی برای پیش بینی معاملات وجود دارد. تنها راه برای اینکه بدانید کدام یک برای شما بهترین است، این است در یک پلتفرم دمو، معامله بدون پول انجام دهید. اگر این کار نتایج خوبی دهد، ابزار شما معتبر است. یک نفر SMA را بهترین میانگین متحرک برای ارزهای دیجیتال می‌بیند، اما شخص دیگری ممکن است EMA را بهتر بداند.

به خاطر داشته باشید که مدیریت ریسک از حیاتی ترین شروط یک معامله است.

مطمئن شوید که چیزی را که مایل به از دست دادن نیستید سرمایه گذاری نمی کنید و همیشه از دستور توقف ضرر stop loss استفاده کنید.

در صورتیکه تحلیل تکنیکال شما نامعتبر باشد، دستور توقف ضرر، نقطه خروج امن شما خواهد بود (با کمترین ضرر). مطمئن باشید، هنگامیکه یک سفارش به نقطه Stop Loss شما برخورد می کند، بیش از 1 تا 2 درصد از کل دارایی تان را ضرر نخواهید کرد.

استراتژی های معاملاتی با اندیکاتورهای میانگین متحرک

استراتژی معاملات کریپتو شماره 1: ترند

میانگین متحرک MA یک دید کلی از ترند قیمت را فراهم می کند. با آنالیز جهت اندیکاتور میانگین متحرک می توانیم به راحتی سقف های جدیدی که قیمت ممکن است تشکیل دهد را ببینیم. انتهای اندیکاتور می تواند جهت روند را مشخص کند. معمولاً تریدرهایی که بر اساس روند معامله می کنند، زمانیکه قیمت با اندیکاتورهای میانگین متحرک مهم برخورد می کند، وارد معامله می شوند. در اینجا، اندیکاتورهای مهم یعنی MA100، یا MA200 که به ندرت مورد برخورد قرار می گیرند.

استراتژی معاملات کریپتو شماره 2: ترکیب اندیکاتورهای میانگین متحرک

اغلب تریدرها از اینکه چندین اندیکاتور MA را در یک نمودار در کنار هم ببینند، لذت می برند. این به تریدر امکان دیدن روند کوتاه مدت و طولانی مدت را با هم می دهد. هر چیزی ممکن است. می توانید چند دوره از یک اندیکاتور یا هر سه مدل اندیکاتور را با هم داشته باشید. با خواندن اطلاعات و قرار دادن آن ها در کنار هم می توانید سیگنال را دریافت و برای معامله تصمیم بگیرید.

نمودار قیمت بیت کوین در بازه یک ساعته _ اندیکاتورهای 10 MA 20,MA 50 ,MA 100 ,MA 200, MA

نمودار قیمت بیت کوین در بازه یک ساعته _ اندیکاتورهای 10 MA 20,MA 50 ,MA 100 ,MA 200, MA

یکی از با معناترین سیگنالها، کراس اوور بین سه اندیکاتور MA است.

استراتژی شماره 3: کراس اوور ها

کراس اوور زمانی اتفاق می افتد که یک MA از MA دیگر عبور کند. عبور یک میانگین متحرک با بازه کوچک تر از یک MA با بازه بزرگتر، مثبت در نظر گرفته می شود. عکس این قضیه نیز صادق است. عبور یک میانگین کدام استراتژی برای شما مناسب تر است؟ متحرک با بازه بزرگتر از یک MA بازه کوچکتر، منفی در نظر گرفته می شود.

مهمترین تلاقی که تریدرها به آن توجه می کنند، تلاقی 50 MA، 100 MA، و 200 MA است. معمولا، معامله گران بر اساس ترکیب این MA ها استراتژی خود را می سازند.

کراس اوور مثبت از MA هایی که ذکر شد، صلیب طلایی و کراس اوور منفی از این MA ها صلیب مرگ نامیده می شود.

معمولاً کراس یا تلاقی زمانیکه فروش یا خرید تمام می شود و بازار می چرخد، اتفاق می افتد. این یک نشانه عالی برای مشاهده یک معکوس بالقوه در روند است.

کراس اوور ها زمانی مهم می شوند که بازار یک روند قوی داشته باشد. برای مثال، بازار برای هفته ها یا ماه ها در یک روند صعودی بوده و سپس ناگهان یک صلیب مرگ ظاهر می شود. این می تواند به معنای پایان روند صعودی باشد و بازار به جهت مخالف معکوس شود.

 صلیب طلایی _ نمودار قیمت بیت کوین _ MA50 , MA100

صلیب طلایی _ نمودار قیمت بیت کوین _ MA50 , MA100

یک صلیب طلایی یا یک صلیب مرگ می تواند EMA 50 باشد که از EMA 100 یا EMA 200 عبور می کند. هرچه گذر از دوره EMA بیشتر باشد، سیگنال قوی تر است. در این مثال، 100 EMA را می بینیم که از 200 EMA عبور می کند، که یکی از قوی ترین سیگنال های تلاقی است که می توانید پیدا کنید.

صلیب مرگ _ نمودار قیمت اتریوم/بیت کوین _ EMA 50, EMA 100 , EMA 200

صلیب مرگ _ نمودار قیمت اتریوم/بیت کوین _ EMA 50, EMA 100 , EMA 200

استراتژی شماره 4: مقاومت و حمایت

یک اندیکاتور میانگین متحرک می تواند مقاومت و حمایت رادر بازار به شما نشان دهد.

سطح حمایت، مکانیست که خریداران مایل به خرید یا خرید بیشتر هستند.

سطح مقاومت، قیمتی است که در آن فروش زیادی اتفاق می افتد.

استفاده از اندیکاتورهای میانگین متحرک به عنوان شاخصی برای قرار دادن توقف ضرر یا stop loss نسبتاً آسان است. همچنین، می توانید برای قرار دادن سفارش خرید نیز از آن ها استفاده کنید.

سطوح حمایت

سطوح حمایت

استراتژی شماره 5: اَره دو سر یا Whipsaw

داده بیشتر، سیگنال قوی تر

همانطور که در بالا هم به آن اشاره کردیم، هرچه بازه زمانی بیشتر و بزرگتری را در نظر بگیریم، سیگنال ایجاد شده مهم تر خواهد بود. زمانیکه تایم فریم کوچک انتخاب می کنید، مراقب آشفتگی و ایجاد سیگنال های زیاد باشید.

استفاده از MA نیاز به تمرین و مشاهده دارد. هر کراس اووری نمی تواند سیگنال خرید یا فروش باشد. یا نمی توان هر برخورد قیمت با MA را برای تصمیم گیری مناسب دانست.

الگوی Whipsaw زمانی ایجاد می شود که قیمت در محدوده ای قرار دارد که هیچ روند قابل توجه بلند مدت صعودی یا نزولی درست نمی کند. تنها یک تلاقی ممتد و نامطمئن از MA ها در دوره کوتاه تر ایجاد می کند. این امر منجر به ایجاد نشان های کاذب از حمایت و مقاومت یا کراس اورهای نادرست می شود.

باز هم باید تکرار کنیم که نمودار با تایم فریم های کوچک تر و MA با دوره های کوتاه تر، سیگنال های بیشتری ایجاد می کنند که ممکن است اهمیت کمتری داشته باشند.

بهترین استراتژی های فروش و بازاریابی چیست؟

استراتژی فروش و بازاریابی

تعریف های مختلفی از استراتژی های در کتاب های مختلف شده است اما می‌خواهیم به استراتژی های فروش و بازاریابی بپردازیم. استراتژی به معنای کلی یعنی دستیابی به اهداف خاص یا در واقع چیدن برنامه ها و اعمالی که دیگران یا همان رقبا را متحیر و سوپرایز خواهد کرد و ما را در کاری که انجام می‌دهیم یک قدم جلوتر نشان می‌دهد.

برنامه ریزی دقیق می‌تواند یک استراتژی فوق العاده برای کسب و کارها باشد. اما استراتژی های فروش و بازاریابی به این معناست که برای قسمت فروش و بازاریابی خود برنامه ای دقیق اجرا کنیم و یا نوعی خاص با ترفندی خاص بازاریابی کنیم که رقبا از ما عقب بمانند اما بدون آسیب زدن به کسب و کار دیگران.

دقت داشته باشید که برنامه ریزی برای فروش یعنی تمرکز روی مشتریان هدف و ارتباط با آن ها از تمامی راه های ارتباطی که می‌شناسیم. داشتن مشتری های جدید باعث خرج کردن هزینه های زیاد تبلیغاتی می‌شود اما اگر ما هزینه های خود را صرف نگه داری مشتری های قدیمی کنیم کنیم به افزطایش فروش خود کمک کرده ایم.

شاید شما تازه کسب و کار خود را شروع کرده باشید و پیش خود می‌گویید خب برای کسب و کار من مشتری قدیمی وجود ندارد، علت مطرح کردن این موضوع این است که ما درکشورمان اول کاری را شروع می‌کنیم و بعد به فکر برنامه ریزی می‌افتیم. با هم روش های مختلف استراتژی های فروش و بازاریابی را بررسی کنیم.

استراتژی فروش چیست؟

برای ساخت یک استراتژی فروش فوق العاده، باید به اهداف بلند مدت در بازه زمانی مشخص فروش نگاه کنید و همچنین یک آنالیز بی نقص از چرخه فروش کسب‌وکار داشته باشد. همچنین باید با افراد موفق و فعال درزمینه فروش جلساتی و ملاقات هایی را برگزار کنید و در مورد اهداف شغلی با آن‌ها وارد صحبت شوید. و از تجربه آنها استفاده کنید.

بعد از ایجاد استراتژی‌های بلند مدت فروش بر پایه اهداف بلند مدت، مدیران فروش و یا کسی که در این زمینه مسئولیت دارد، باید بر اساس استراتژی‌های بلند مدت، استراتژی‌های ماهیانه و هفتگی را تنظیم کنند. به این وسیله، می‌توان عملکرد تیم فروش و بازاریابی را در بازه‌های زمانی کوتاه ‌مدت، اندازه‌گیری کرد.

اهداف
عنصر اصلی در استراتژی بازاریابی موفق و موثر، داشتن اهدافی نزدیک به واقعیت است. یک هدف واقع‌بینانه، توضیح مشخصی است از آن چیزی که میخواهید به وسیله برنامه‌ی بازاریابی که تنظیم کرده اید به انجام برسانید. در هر صورت هدف خود را از شروع کسب و کار مشخص کنید تا بتوانید با استفاده از برنامه های استراتژی فروش و بازاریابی به نتیجه دلخواه و مورد نظرتان دست یابید. در اینجا تکنیک‌های فروش موفق را برای شما نوشته ایم؛ تکنیک‌هایی که برای همه کسب و کارها قابل اجرا هستند و فروش موفق و سودآوری بیشتر را برای کسب‌و‌کار شما به همراه خواهد داشت.

بررسی استراتژی های بازاریابی و فروش

استراتژی فروش و بازاریابی

  • یکی از استراتژی های فروش و بازاریابی این است که شما خود را به گونه ای معرفی کنید که در بازار، دیگر کسب و کارها و مشتریان شما را متفاوت تر از بقیه و بالاتر ?از رقبا نشان می‌دهد. مشتری ها در مورد محصول شما نظر خواهند داد، از محصولات شما تعریف و یا انتقاد خواهند کرد، شما را به دیگران معرفی و یا دیگران را از خرید محصول شما منصرف خواهند کرد. مهمترین هدف شما و تعیین استراتژی های فروش و بازاریابی شما باید متمرکز در این بخش باشد که کیفیت محصولات و یا پشتیبانی از محصولات و همچنین خدمات خود را تقویت کنید تا تمامی این موارد( رضایت مشتری و تعریف از محصول شما ) طبق میل شما پیش برود. شما باید در بازار کار جوری معرفی شوید که مشتری با افتخار از خریدن محصولی از شرکتان تعریف کند، از رضایتمندی محصولتان برای دیگران سخن بگوید، از اینکه شما و کارمندان شرکت چجوری با او صحبت کرده اند تعریف کند، برای دوستان و یا آشنایان خود جوری از محصول شما تعریف کنند تا دیگران را راغب به خرید کردن از شما کنند. این یک استراتژی ایده آل برای ساختن جایگاه تجاری شما در بین کسب و کارها است.
  • برای اینکه برند و محصولاتتان بر زبان ها بیوفتد با دیگران تفاوت داشته باشید این تفاوت به این شکل تعریف می‌شود که شما در کسب و کار خود تخصص کافی داشته باشید. یعنی اگر 10 محصول در شرکت خود دارید تک به تک محصولاتتان را با تمام جزئیات آنها بشناسید وقتی شما محصولات خود را به خوبی بشناسید خوب می‌دانید که این محصول به درد کدام یک از انواع مشتری های شما می‌خورد. فرض کنید شما مغازه لوازم تحریر دارید و انواع مختلفی از خودکارها را می‌فروشید، خودکار کم کیفیت – متوسط- کیفیت عالی اگر شما برای همه مشتریان این خود کارها را بیاورید مشتری را گیج کرده و قدرت تصمیم گیری را از او گرفته اید. شما باید خوب بدانید که خودکارهای حرفه ای و خودنویس ها را افراد بخصوصی مانند کسانی که برای سازمان های خاصی می‌نویسند و یا مدیران??‍⚖️ حتی کسانی که می‌خواهند کادو بدهند می‌خرند. یک دانش آموز خریدار خودنویس حرفه ای شما نیست مگر در موارد خاص. پس مشتری را بشناسید و بر روی محصول خاصی تمرکز کنید. همه محصولات را برای همه نوع مشتری رو نکنید تا او را دچار سردرگمی نکنید.
  • یکی دیگر از استراتژی های فروش و بازاریابی تفاوت با بقیه رقباست. اگر شما هیچ تفاوتی با دیگر رقبا نداشته باشید مشتری نمی‌داند از کدامیک از شما خرید کند و احتمال انتخاب کردن شما سخت می‌شود. یک تفاوت در محصولات یا حتی نوع خدماتی که به مشتری می‌دهید ایجاد کنید و آن را پر رنگ کنید. داشتن یک مزیت رقابتی باع می‌شود وقتی مشتری می‌خواهد خرید کند شما به ذهن او نفوذ کنید. یک خدمت ویژه برای مشتری در نظر بگیرید و آن را در تمامی تبلیغات و یا بروشورها و کاتالوگ ها و یا هر نوع بازاریابی که استفاده می‌کنید بگویید. یک مسئله که امروزه در بازاریابی مطرح است پرسونای مخاطب است. پرسونای مخاطب یعنی اینکه شما بدانید کدام محصولتان برای چه سنی، چه جنسی، چه مقدار تحصیلات، چه شغلی، چه نوع اخلاقی مناسب است. اگر این اطلاعات را بدانید راحت تر محصول را به مشتری معرفی می‌کنید.
  • از استراتژی های فروش و بازاریابی این است که شما چه نوع تبلیغاتی انجام می‌دهید. مشتری ها را دسته بندی کنید. بعضی از مشتریان از طریق خواندن، بعضی ها از تبلیغات تلویزیون?، رادیو?، روزنامه?، کاتالوگ، بروشور، اس ام اس، بنر و از هر طریق دیگری جذب محصولات شما می‌شوند. باید بدانید و برای هر کدام از آنها هر نوع تبلیغی را که دوست دارند انجام دهید.
  • نوع دیگر استراتژی که می‌توانید در مقابل رقبا انجام دهید خاص بودن شماست. شما محصول و خدمات خودتان را شناسایی کردید، نوع تبلیغات را مشخص کردید، تمایز ایجاد کردید، کیفیت را بالا بردید حالا نوبت آن است آن است که خاص جلوه کنید. یک حرکت خلاقانه??‍♀️ ایجاد کنید که تا به حال رقبا از آن بی اطلاع بودند و انجام نداده اند. قبل از اینکه رقبا از کار شما سر در بیاورند یک کار خاص و ویژه انجام دهید. یک محصول خاص جدید، یک خدمات نو و ویژه، یک نوع تبلیغات عجیب و غیر قابل تصور انجام دهید. اگر چیزی به ذهنتان نرسید بسته بندی محصولات را عوض کنید و باعث سوپرایز شوید. اگر محصول گرانی? را می‌فروشید آن را تقسیم بندی کنید تا همه نوع مشتری توان خرید این نوع محصول را داشته باشند. یک محصول ترکیبی از محصولات خودتان یا یک محصول خود را با دیگر محصولات رقبا بسازید. یک ترکیب ویژه در بین کارمندان ایجاد کنید.

روش های افزایش فروش

روش های تبلیغاتی

ده ها روش مختلف برای فروش محصول یا خدمات شما در بازار وجود دارد. اما همه ما به چند روش ساده که برایمان زحمت زیادی نداشته باشد اکتفا می‌کنیم. مثلا اکثر شرکت ها به روش بازاریابی تلفنی اکتفا می‌کنند البته که این روش یک روش تعریف شده و درستی است اما بهتر است بجای اینکه یک کار را امتحان کنیم چندین روش و یا روش های ترکیبی را استفاده کنیم. اگر بر روی یک روش تمرکز کنیم فرصت های فروش که در دیگر روش های بازاریابی وجود دارد از دست خواهیم داد. یکی از بهترین انواع استراتژی های فروش و بازاریابی استفاده مناسب از این روش هاست. دقت کنید که رقبا از چه روش هایی برای بازاریابی استفاده کرده اند. چه روش هایی را می‌توانید با روش آنلاین یا آفلاین ترکیب کنید. بر فرض اگر فروش شما از طریق بازاریابی تلفنی است روش خود را تغییر دهید و از طریق طراحی سایت اقدام کنید. روش های افزایش فروش از طریق سایت را مطالعه کنید و با یک مشاور متخصص صحبت کنید. یا اگر شبکه اجتماعی ندارید و محصول شما مناسب این نوع بازاریابی است انواع ترفندهای این نوع را بدانید و به کار بگیرید. اگر شبکه های اجتماعی دارید و تا به حال از آن نتوانستید بهره لازم را ببرید آموزش گذاشتن محتوا در آن را مطالعه کنید. امروزه بزرگترین شبکه اجتماعی که عموم مردم نگاه می‌کنند اینستاگرام است پس رازهای مختلف درباره اینستاگرام و آموزش تولید محتوا حتی افزایش فالوور را در آن را یاد بگیرید. و یا برعکس. برای افزایش فروش خود کادر فروش متخصص و آموزش دیده استخدام کنید. استفاده از نیروهای آموزش دیده این امکان را به شما می‌دهد که بیشتر دیده شوید و برنامه فروش تخصصی تری بریزید. پس اعتماد مشتری را به خود جلب خواهید کرد.

تغییرات کوچک در بازاریابی ( روش جذب مشتریان احتمالی علاقمند ) و فروش ( تبدیل مشتریان احتمالی علاقمند به خریداران واقعی ) موجب بهبود زیادی در فروش و سودآوری می‌شود . برایان تریس

نکات فروش موفق

فروش موفق آرزوی هر فروشنده ای است برای اینکه به این آرزو دست پیدا کنیم باید نکاتی را رعایت کنیم این نکات شامل:

راضی نگه داشتن مشتری

  1. اختصاص دادن وقت کافی و لازم به مشتریان است.
  2. رابطه دوستانه با مشتریان از دیگر نکات فروش موفق است.
  3. مشکلات و خواسته های مشتریان را بسنجید.
  4. اگر مشتری ناراضی وجود دارد این نارضایتی را حتما برطرف کنید و نگذارید کهنه شود.
  5. با افراد مثبت معاشرت کنید.
  6. با خودتان و مشتری صادق باشید. هرگز تعریف و تمجید الکی از محصولتان نکنید.
  7. یک فروش موفق نیازمند یک فروشنده سرحال است. این سرحال بودن با ورزش کردن و زود بیدار شدن به دست می‌آید.
  8. رقبای خود رابشناسید. از آن ها الگو برداری کنید و کارهایی که آنها انجام نمی‌دهند را شما انجام دهید.
  9. خود را جای مشتری قرار دهید. ببینید که شما هم از محصول خودتان خوشتان می‌آید یا خیر.

علت های بیرونی را کشف کردیم حال بپردازیم به خودمان. برای اینکه عملکرد بهتری نسبت به استراتژی های فروش و بازاریابی که نوشتیم داشته باشم از خودمان باید شروع کنیم.

  1. استراحت کنید . استراحت کردن کافی و مناسب انسان را سرحال و با انگیزه نگه می‌دارد زمانی را به خوابیدن، فکر نکردن به هیچیک از مسائل کاری، مسافرت رفتن، وقت گذراندن با دوستان، ورزش های لذت بخش، کوهپیمایی، تماشای تلویزیون بگذرانیم.
  2. خوراکی های مناسب بخورید. خوردن غذاهای چرب و بدون مواد غذایی مناسب احساس خستگی و سنگینی در شما بوجود می‎آورد. حتما صبح ها را با صبحانه شروع کنید تا با انرژی کامل به محل کارتان بروید. خودتان را با خوردن زیاد غذا خسته و کسل نکنید همچنین با نخوردن غذا و گرفتن رژیم های نامناسب گشنه نگه ندارید.
  3. حتما بعد از هر روز کاری حمام کنید تا خستگی بدنتان که در طول روز به شما وارد شده است از شما خارج شود.
  4. حتما میزکارتان را هر روز تمیز کنید. نگذارید خاک تمام میزتان را بردارد. کاغذهایی که اضافه هستند و به دردتان نمی‌خورد را حتما دور بریزید و دورتان را خلوت کنید. کاغذها می‌تواند تمرکز شما را بهم بزند. سعی کنید وسایل شخصی که به شما انرژی می‌دهد روی میز بگذارید ( گل، قاب عکس، حتی یک میوه مورد علاقه و….)
  5. حتما زمانی را برای کتاب خواندن بگذارید. کتابهایی که به شما اطلاعات مناسبی می‌دهد تا بتوانید بهتر کار کنید مطالعه کنید.
  6. حتما کارهایتان را روی برگه یا نرم افزارهایی که برای این کار طراحی شده اند بنویسید. هم برنامه ریزی دقیق تری خواهید داشت هم به تمام کارهایتان می‌رسید هم کاری را از قلم نمی‌اندازید.
  7. اگر مشکل جسمانی دارید و دردی در بدنتان وجود دارد آن را برطرف کنید. به پزشک مراجعه کنید و برای برطرف کردن این مشکل حتما وقت بگذارید. وجود درد در بدنتان باعث بهم ریختن اعصاب شما و از دست دادن تمرکز شما می‌شود.

به کارگیری استراتژی های فروش و بازاریابی برای کسب و کار شما ضروری است. با به کار گیری این روش ها از سقوط کسب و کارتان جلوگیری خواهید کرد. حتما در مجموعه خود نظم و آموزش های لازم را به کارمندانتان بدهید تا همه چیز طبق اصولی که شما می‌چینید پیش برود. برای قسمت فروش خود و درآمد های خود برنامه ریزی دقیقی انجام دهید. بزرگترین نوع استراتژی در ایران برنامه ریزی دقیق و بررسی کسب و کارتان است.

برای دانلود PDF این مقاله کلیک کنید.

استراتژی های بازاریابی و فروش چیست ؟ ⭐

یکی از استراتژی های فروش و بازاریابی این است که شما خود را به گونه ای معرفی کنید که در بازار، دیگر کسب و کارها و مشتریان شما را متفاوت تر از بقیه و بالاتر ?از رقبا نشان می‌دهد. مشتری ها در مورد محصول شما نظر خواهند داد، از محصولات شما تعریف و یا انتقاد خواهند کرد، شما را به دیگران معرفی و یا دیگران را از خرید محصول شما منصرف خواهند کرد. مهمترین هدف شما و تعیین استراتژی های فروش و بازاریابی شما باید متمرکز در این بخش باشد که کیفیت محصولات و یا پشتیبانی از محصولات و همچنین خدمات خود را تقویت کنید تا تمامی این موارد( رضایت مشتری و تعریف از محصول شما ) طبق میل شما پیش برود ادامه را در مقاله بخوانید

نکات فروش موفق چیست؟ ⭐⭐

فروش موفق آرزوی هر فروشنده ای است برای اینکه به این آرزو دست پیدا کنیم باید نکاتی را رعایت کنیم این نکات شامل: اختصاص دادن وقت کافی و لازم به مشتریان است. رابطه دوستانه با مشتریان از دیگر نکات فروش موفق است. مشکلات و خواسته های مشتریان را بسنجید. این موارد تنها بخشی از نکات است مطلب را کامل بخوانید

استراتژی فروش چیست؟ ⭐⭐⭐

برای ساخت یک استراتژی فروش فوق العاده، باید به اهداف بلند مدت در بازه زمانی مشخص فروش نگاه کنید و همچنین یک آنالیز بی نقص از چرخه فروش کسب‌وکار داشته باشد. همچنین باید با افراد موفق و فعال درزمینه فروش جلساتی و ملاقات هایی را برگزار کنید و در مورد اهداف شغلی با آن‌ها وارد صحبت شوید. و از تجربه آنها استفاده کنید. بعد از ایجاد استراتژی‌های بلند مدت فروش بر پایه اهداف بلند مدت، مدیران فروش و یا کسی که در این زمینه مسئولیت دارد، باید بر اساس استراتژی‌های بلند مدت، استراتژی‌های ماهیانه و هفتگی را تنظیم کنند. به این وسیله، می‌توان عملکرد تیم فروش و بازاریابی را در بازه‌های زمانی کوتاه ‌مدت، اندازه‌گیری کرد

3 استراتژی رشد برای ایکامرس فشن شما در سال 1400

برندهای اسم و رسم دار زیادی در بازار فشن کار می کنند. اما شرکت های کوچک تر هم اگر استراتژی درستی داشته باشند می توانند تبدیل به برندهای موفق شوند. در دنیای فوق رقابتی ایکامرس، آن هم در صنعت شلوغ فشن و مد، یک چیز مسلم است و آن اینکه این صنعت با سرعت نور رشد می کند. با وجود اثرات منفی کرونا روی زنجیره های تامین در سراسر دنیا، پیش بینی شده بازار ایکامرس مد و لباس، در سه سال آینده، سالانه 5/11 درصد نرخ رشد مرکب را تجربه کند. این پیش بینی عمدتا به خاطر افزایش خریدهای اینترنتی و تنوع گزینه های پیش روی مشتری هاست. این یعنی یک فرصت بزرگ برای برندهای فشن که دست بجنبانند و در بازاریابی از دیگران پیشی بگیرند تا سال 2021 را از موضع قدرت شروع کنند.

1. یک ماموریت و چشم انداز روشن داشته باشید و روی آن متمرکز باشید

خب؛ بیایید واقع بین باشیم. آن طور که به نظر می رسد، اغلب برندهای فشن، بازار انبوه را هدف می گیرند و انواع و اقسام محصولات را تولید و عرضه می کنند تا باب طبع انواع و اقسام مشتری ها باشند. اما شکی نیست که این استراتژی فقط برای برندهای بزرگ که کانال های تولید و توزیع گسترده و باسابقه ای دارند امکانپذیر است. برای برندهای کوچک تر این استراتژی سنگ بزرگ و، احتمالا، علامت نزدن است.شرکت های تازه کار به جای این استراتژی بهتر است دنبال یک چشم انداز و رسالت منحصر به فرد و ویژه برای خودشان باشند تا در این بازار متلاطم و در هم و برهم، سری در سرها در بیاورند .

این منظور هم، معمولا، محقق نمی شود مگر با تمرکز روی یک گوشۀ بازار و نشانه گرفتن یک هدف روشن که آرزوی شما و برندتان باشد. این هدف (ها) می تواند مربوط به کیفیت، محیط زیست، کارکنان و خلاصه خیلی از ابعاد کسب و کار و زندگی باشد. وقتی رالف هس و توماس اشتیگر می خواستند برند جدید اوسسو را راه بیندازند، با اینکه 30 سال تجربۀ مدیریتی موفق گروه بین المللی هس (مجموعه ای از شرکت های عرضه کنندۀ محصولات مصرفی و لوکس) را در کارنامه داشتند، اما تصمیم گرفتند مسیری کاملا متفاوت با اغلب برندهای جوان پوشاک در پیش بگیرند. به گفتۀ اشتیگر «این حوزه بی اندازه رقابتی است و اگر بخواهید در آن پا بگذارید، چاره ای ندارید جز اینکه بی اندازه با دیگران فرق داشته باشید. . فرق اوسسو با بقیه این است که خیریه محور است. . وقتی لباسی از اوسسو می خرید، در واقع آن لباس را نمی پوشید، بلکه ارزش ها و اصول اخلاقی تان را به تن می کنید. خرید از اسسو بیشتر از اینکه به خاطر لباس باشد، به خاطر نشان دادن مسئولیت پذیری جمعی و اجتماعی ماست، چون از هر خرید، درصدی صرف امور خیریه می شود.»شما هم به این فکر کنید که برندتان چطور می تواند دنیا را بهتر کند و مشتری های شما برای زندگی بهتر به چه چیزی نیاز دارند. هس معتقد است «هدف فقط جلب اعتماد، توجه به سلامتی و بازیابی قدرت اراده نیست؛ بلکه هدف نهایی این است که از شر عادت هایی که ما را عقب نگه داشته اند، خلاص شویم.»وقتی مهم ترین ارزش برندتان را پیدا کردید، وقتش است که محصولاتتان را به سمع و نظر مخاطبین درست برسانید! برای این کار باید تحقیقات گسترده ای دربارۀ گوشه های بازار و گوشه های هدف خودتان انجام بدهید و استراتژی هایی برای رسیدن به بازار هدف تنظیم کنید. با کدام استراتژی برای شما مناسب تر است؟ این استراتژی ها بهتر می توانید مشتری های ایده آلتان را بشناسید و بفهمید در چه نقاطی احتمالا با آن ها تماس خواهید داشت تا به این ترتیب تونل بازاریابی خودتان برای گوشۀ هدف خودتان را بسازید.

2. شبکه های ارتباطی مفید بسازید

همینکه توانستید اولین مشتری ها را جذب کنید، باید اندازۀ فعالیتتان را بزرگ تر کنید. خیلی از برندهای فشن سعی می کنند با شرکت های غیررقیب و همکار مشارکت کنند و به این صورت هر دو شرکت از منابع و مجموعۀ مشتری های یکدیگر بهره مند شوند؛ این یعنی بازی دو سر بُرد. مثلا همین آدیداس را در نظر بگیرید. گرچه آدیداس بیشتر به خاطر کفش ها و پوشاک ورزشی اش معروف است، اما توانسته با مشارکت با برندهای غیررقیبش، مثل پرادا، دراگون بال زی کولناگو و خیلی های دیگر، دامنۀ مشتری هایش را گسترش بدهد. این طوری هم آدیداس و هم شرکایش از تبلیغات و پوشش رسانه ای همدیگر سود می برند و این برای فروش و شهرت همه خیلی خوب است.خیلی وقت ها هم استارتاپ های صنعت مد و سبک زندگی، روی تامین مالی خارجی برای رشد فعالیت های بازاریابی و تولیدی خودشان حساب می کنند. الان در همه جای دنیا جذب سرمایه از شرکت های سرمایه گذاری خطرپذیر در ازای فروش سهام شرکت باب شده است. بعضی از این شرکت ها علاوه بر تامین مالی، در حوزه های دیگری مثل بازاریابی و فروش هم از استارتاپ ها حمایت می کنند. یکی از شرکت هایی که ترکیبی از شرکت سرمایه گذاری خطرپذیر و کارگزار است، درایو است.

طبق ادعای درایو، این شرکت بیش از 100 سرمایه گذاری مختلف در استارتاپ های ایکامرسی که عمدتا در حوزۀ سبک زندگی، مد و لباس، زیبایی و فناوری فعال هستند، انجام داده است. اما درایو به جای اینکه پول بی زبان را در حلق استارتاپ بریزد، متخصص هایی دارد که چهارچشمی مراقب استراتژی های بازاریابی پولی استارتاپ ها هستند و روزانه تا 50 هزار دلار صرف تبلیغات آنلاین مشتری هایش می کند.اولیور ماس، مدیرعامل درایو، می گوید «آمار و ارقام خیلی روشن است: از هر 5 دلار 3 دلار خرج [تبلیغ در] فیسبوک و گوگل می شود. استارتاپ ها برای اینکه از پس پرداخت این هزینه بر بیایند، خودشان را به آب و آتش می زنند و ضعیف می شوند. حالا اگر ما بتوانیم این هزینه را از روی دوششان برداریم، از جمله اینکه ریسک این نوع بازاریابی پیش پرداختی را از سر راه برداریم، آن ها می توانند نفس تازه کنند و با سرعت بیشتری رشد کنند. به علاوه، اگر بتوانند به این صورت سرمایۀ بیشتری جمع کنند، در تمام دورهای سرمایه گذاری آینده فرصت های جذب سرمایۀ خارجی بهتری نصیبشان می شود.» البته شاید شما که یک برند تازه کار هستید، نتوانید با برندهای مطرح و بزرگ مشارکت کنید، اما به هر حال، انتخاب شرکا و همکاران مناسب هم در کوتاه مدت به نفع شماست و هم اثرات استراتژیک در بلندمدت دارد. این همکاری خصوصا برای برندهای تازه وارد و جویای نام در عرصۀ فشن و مد معاملۀ پرسودی است، زیرا می تواند آن ها را یک سر و گردن از رقبا بالاتر ببرد و به سرعت جایگاهشان را در بازار تثبیت کند.

3. اینفلوئنسر خودتان باشید

ینفلوئنسر مارکتینگ دارد تبدیل به یکی از اولین روش های بازاریابی برندهای فشن و مد می شود که می خواهند برای محصولتشان بازار پیدا کنند، برندشان را بشناسانند و مشتری ها را درگیر کنند.چون تعداد برندهایی که می خواهند از اینفلوئنسر مارکتینگ استفاده کنند هر روز بیشتر می شود، بازار تقریبا اشباع شده است و سیل درخواست های برندها، خیلی از اینفلوئنسرهای موفق که نرخ درگیری و شاخص های عملکردی خوبی دارند را در خودش غرق کرده است. حتما حدس می زنید که این وضع چقدر ورود به بازار را سخت تر و پرهزینه تر کرده است. به این ها اضافه کنید تقلب اینفلوئنسرها را که رو به افزایش است و آمارها می گویند بیشتر از 60 درصد اینقلوئنسرها از روش های مصنوعی برای بالا بردن تعداد فالوئرها و شاخص های عملکردی شان استفاده می کنند. برای همین هاست که شرکت ها حالا باید خیلی زرنگ تر از قبل عمل کنند و مراقب باشند که چقدر و چطور پول صرف اینفلوئنسرها می کنند.

البته استفاده از اینفلوئنسر برای تبلیغ حتما می تواند بازده مثبتی داشته باشد، اما یک راه به صرفه تر هم این است که خودتان اینفلوئنسر خودتان بشوید. کافی است در شبکه های اجتماعی فعال باشید و با خلق ارزش برای کاربران، آن ها را تبدیل به فالوئرهای خودتان کنید و آنقدر این کار را ادامه بدهید که خیل عظیم فالوئرهایتان شما را تبدیل به یک اینفلوئنسر کند.معمولا به دو صورت می توانید این استراتژی را پیاده کنید. اول اینکه با اکانت اختصاصی برندتان، حضور پررنگی در رسانه های اجتماعی داشته باشید تا حدی که به جایگاه یک اینفلوئنسر برسید. این طوری می توانید با مخاطب و مشتری هایتان ارتباط مستقیم برقرار کنید. به این ترتیب هم مشتری هایتان را حفظ می کنید و هم آن ها وقت بیشتری صرف بازدید از محصولاتتان می کنند. راه دومش این است که یک کانال عمومی تر بسازید که موضوعات مختلف مربوط به کارتان را پوشش می دهد، مثلا راجع به زیبایی و مد و استایل و اخبار فشن بنویسید و بعد خودتان بشوید اسپانسر آن کانال و برند و محصولات آن را که در واقع برند و محصولات خودتان است توصیه کنید. به این صورت آزادی عمل بیشتری برای نوع محتوایی که تولید می کنید دارید و دامنۀ مخاطبینتان هم بزرگ تر می شود. اما احتمالا نرخ تبدیلتان (نسبت به روش قبل) کمتر خواهد بود.

چگونه استراتژی ارسال محصولات می تواند فروش تجارت الکترونیکی شما را افزایش دهد

یکی از دلایل اصلی که مشتریان آنلاین خرید نمی کنند مسئله ارسال محصولات از جمله؛ هزینه آن، فقدان گزینه های ارسال و یا عدم اعتماد مشتری به وعده ارسال می باشد. بنابراین اگر شما بتوانید نحوه ارسال خود را بهبود ببخشید و مناطقی که مشتریان از آن خرید می کنند را مورد توجه قرار دهید، فروش آنلاین خود را افزایش خواهید داد.
استراتژی ارسال شما هرچیزی که به تحویل محصولات و توزیع سفارشات مرتبط باشد را تحت پوشش قرار می دهد- از نحوه ی ارائه ی اطلاعات ارسال محصولات در وبسایت و فروشگاه تا محصولی که درب منزل مشتری می رسد.
این بوسیله درخواست های مشتریان از شما و البته آنچه شما می توانید به آنها ارائه دهید – که ممکن است توسط حجم سفارشات، مسائل مالی یا نیروی انسانی محدود شود، شکل می گیرد. هر کسب و کاری استراتژی ارسال محصول منحصر به فردی خواهد داشت؛ به طور مثال آمازون بر راحتی ، سرعت تحویل و اشتراک های ارسال روز بعد متمرکز است.

چگونه استراتژی ارسال محصولات می تواند نرخ تبدیل وبسایت (conversion rates ) را افزایش دهید؟

ارسال محصولات فروشگاه اینترنتی یکی از دلایلی است که مردم خرید آنلاین نمی کنند، پس چطور می توانید این مسئله را در وبسایت خود برطرف کنید؟
شما باید گزینه های ارسالی که مشتریان می خواهند را ارائه دهید. یک نظرسنجی انجام دهید تا متوجه شوید کدام یک از المان های سرعت، راحتی ، ارسال ارزان کالا یا سرویس پرداخت در محل برای مشتریان شما مهم است. سپس پیک فروشگاه اینترنتی پیدا کنید که بتوانند آنچه مشتریان می خواهند را به آنها برسانند.
تحویل محصولات در حال حاضر یکی از هیجان انگیز ترین بخش تجارت الکترونیک است و گزینه های خرده فروشی کوچکتر نیز همواره در حال بهبود هستند- خوب است که حداقل سالی یکبار شرایط بازار را بررسی کنید تا مطمئن شوید که بهترین سرویس توزیع سفارشات را برای مشتریان خود به همراه دارید.
زمانی که شما سرویس ارسال مناسبی داشتید ، اطمینان حاصل کنید که آن را به وضوح در وبسایت خود قرار داده اید. شما باید در تمام این فضاها آن را به خوبی قرار دهید:

  • در هر صفحه: در قسمت سرفصل صفحه و سپس یک لینک به گزینه های ارسال. قیمت ها را پنهان نکنید.
  • اطلاعات مشخص در همه صفحات محصولات: آیا موجود است؟ چه زمانی ارسال می شود؟ قیمت های مربوط به پستی.
  • در صفحات پرداخت و سبد خرید نیز آن را به وضوح توضیح دهید.

تخفیف دادن در مورد تحویل محصول یکی از قوی ترین ابزارهای تبلیغاتی شما محسوب می شود. هر پیشرفت فرصتی است برای شما تا مشتری بتواند کاری را که می خواهید انجام دهد و این امکان را داشته باشد که تا جایی که ممکن است آن را ارزان تر انجام دهد- به بیانی دیگر مشتری با حداقل تاثیر در بودجه شما باید بتواند خرید خود را انجام دهد. بنابراین فقط زمانی که برای شما مناسب است، از قدرتمند ترین ابزار خود استفاده کنید.
همچنین شما می توانید پیشنهاد هایی را برای ارسال محصولات ارائه دهید. به طور مثال؛ خرید بیش از ۵۰ هزار تومان ارسال رایگان خواهد داشت. سپس به هر فردی که بیش از ۵۰ هزار تومان خرید کرد ارسال رایگان ارائه دهید.

چگونه استراتژی توزیع مرسولات فروشگاههای اینترنتی می تواند موجب افزایش تکرار خرید شود؟

در تجارت الکترونیک همه ما به دنبال این هستیم که مشتریان خرید های خود را تکرار کنند. استراتژی توزیع سفارشات نقش کلیدی در این زمینه ایفا می کند.
اولین سفارشی که به شما داده می شود در واقع برای امتحان کرن شماست. مشتریان می خواهند بدانند که آیا می شود کدام استراتژی برای شما مناسب تر است؟ به شما اعتماد کرد – بنابراین شما همیشه باید در اولین سفارش آنلاین بهترین خدمات خود را ارائه دهید.
این بدان معناست که شما باید سر قول خود بمانید. همانطور که وعده داده اید همه چیز باید به خوبی و به موقع تحویل داده شود و توزیع سفارشات به بهترین شکل ممکن صورت گیرد.
این حداقل کاری است که میتوانید انجام دهید. اگر مشکلی پیش بیاید شما باید بتوانید خیلی خوب آن مسئله را حل کنید – هر مسئله ای موقعیتی عالی برای ایجاد اعتماد است.
اگر شما واقعا می خواهید سفارش بعدی داشته باشید، باید کمی بیشتر تلاش کنید. برای در خواست سفارش بعدی گزینه call to action واضحی را در آن قسمت که دچار مشکل شده بود قرار دهید و کاملا مشتریان را حیرت زده کنید.

پیک موتوری فروشگاه اینترنتی - راش پیکcall to action های عالی می توانند شامل موارد زیر باشند:

  • یک نسخه از کاتالوگ شما ( اگر کاتالوگی دارید)
  • یک بروشور شامل پرفروش ترین محصولات
  • ارائه پیشنهاداتی مانند ارسال رایگان برای خرید بیش از یک مبلغ مشخص یا یک کد برای ارسال رایگان سفارش بعدی

اگر نمی توانید هیچ چیز اضافی در قسمت خرید قرار دهید، در صورت امکان یک پیام تبلیغاتی در قالب بروشور ارسال کنید.

اگر می خواهید واقعا مشتریان خود را شگفت زده کنید، می توانید:

  • برند خود را بر روی محصول قرار دهید: این کار می تواند به سادگی یک برچسب یا مهر باشد( برخی افراد این کار را برای جذب مشتریان جدید در زمانی که سفارش خود را تحویل می گیرند بسیار مفید می دانند.)
  • یک هدیه سوپرایزی رایگان قرار دهید: نیاز نیست که حتما بزگ یا گران قیمت باشد.یک قلم، خودکار، برچسب یا علامت زن کتاب می تواند تاثیر بسیاری داشته باشد.
  • محصول را به زیبایی بسته بندی کنید: می توانید از کاغذ های زیبا یا هرچیز دیگری استفاده کنید تا باز کردن آن بسته احساس ویژه ای به مشتری دهد.
  • یک کارت از طرف فردی که در واقع آن را بسته بندی کرده است اضافه کنید: ایجاد ارتباط انسانی همیشه موثر بوده است.

من مطمئنم شما می توانید به ایده های بسیار دیگری دست پیدا کنید و بهترین پیک فروشگاه اینترنتی را در اختیار مشتریان خود قرار دهید .
جدا از همه اینها، وقتی به چگونگی افزایش فروش خود فکر می کنید، هرگز قدرت ارسال محصول را فراموش نکنید.

چگونه استراتژی بازاریابی B2B را توسعه دهیم

اهداف بازاریابی شما باید به طور مستقیم از اهداف استراتژیک شرکت تان پیروی کند.
هر هدف بازاریابی که در استراتژی شماست باید بصورت زیر باشد:

مشخص و قابل اندازه گیری باشد

برای مثال جذب 5٪ از بازار یا افزایش 15٪ در نوع خاصی از فرصت فروش را تامین کند.

قابل دستیابی باشد

سعی نکنید انچه که ممکن است را براساس بهترین سناریو تخمین بزنید بلکه از اهداف دوره دیدن و سایر تاکتیک ها برای تنظیم KPI موثر استفاده کنید.

آیا می خواهید در یک یا سه ماه و یا یک سال به هدف خود برسید. مثلا:
هدف استراتژیک: فروش بیشتر به شرکت های خدمات مالی
هدف بازاریابی: در سه ماه بعدی، تعداد میزان را در بخش خدمات مالی به مقدار 15 درصد افزایش دهید.

از اهداف برای انتخاب اقدامات و تنظیم KPI استفاده کنید

برای هر هدف، کار بعدی شما این است که تصمیم بگیرید کدام اقدامات به شما بهترکمک خواهد کرد تا به آن هدف دست یابید. همانند همیشه، نقطه شروع شما باید درک کامل از مخاطبانی باشد که تلاش می‌کنید به آن برسید.

از شخصیت های خریدار و طرح های شخصیتی استفاده کنید تا به ایده های واضح تصمیم گیرندگانی دست یابید که می‌خواهید با هر تاکتیکی به آن برسید، چه یک کمپین خروجی باشد و چه محتوایی آنلاین با هدف افزایش انگیزه های فروش باشد.

هنگام انتخاب کانالهای خود، مهم این است که به جایی بروید که مخاطبان شما هستند، نه اینکه فقط کانالی را انتخاب کنید که برای پیام شما مناسب باشد. برای ارتباطات آنلاین، شما داده های زیادی برای انتقال این تصمیم دارید و میتوانید از ایمیل و وب و ابزارهای گوش دادن اجتماعی استفاده کنید که می‌تواند موضوعات بحث های خاص را دنبال کند و از تجزیه و تحلیل استفاده کند تا کمپین ها را راه اندازی کند یا محتوای پویا را ارائه دهد.


اهداف بازاریابی: در سه ماهه بعدی تعداد مدیران را در بخش خدمات مالی تا 15 درصدافزایش دهید.
تاکتیک: ایجاد محتوای آنلاین هدفمند با پشتیبانی از SEO و فعالیت‌های رسانه های اجتماعی؛ آزاد سازی کمپین تسریع کننده‌ی محتوا و توجه به رویدادهای صنعتی در بخش مربوطه
KPIs : افزایش ترافیک وبسایت حوزه‌ی خاصی از صنعت با فرصت های تبدیل؛ افزایش 10 درصدی در سه ماهه چهارم سال جاری در واحدهای واجد شرایط این بخش
البته هر هدف خاصی نیز تاکتیک های خاصی دارد که در حمایت از آن موثرتر است. برای مثال، برای بالا بردن سطح آگاهی ممکن است شما یک کمپین تبلیغاتی را انتخاب کنید در حالیکه بکار گیری مدیر از طریق تماس با ایمیل بهتر خواهد بود.
اقداماتی که شما انتخاب می‌کنید نیز با بودجه و منابع موجود تعیین می‌شود. اگر شما در این مرحله با دقت پیش بینی کنید، اندازه گیری ROI آسان تر خواهد شد، برای اولویت بندی اقدامات خود و برای رسیدن به استراتژی خود، در مرحله اول ثبت نام کنید. در حالت ایده آل، بودجه باید مطابق کاری باشد که شما بایستی انجام دهید.

برنامه های یکپارچه سازی را توسعه دهید

طرح بازاریابی B2B شما باید در سراسر کانال ها، آنلاین و آفلاین هماهنگ شود، اما نباید از یک روش پراکنده استفاده کنید؛ پس کانال های بازاریابی خود را با دقت انتخاب کنید.
مشتریان شما کدام کانالها را خواهند دید؟ یک سرویس شبکه اجتماعی متمرکز بر مصرف کننده، ممکن است دستاورد بزرگی ارائه دهد اما آیا پیام شما واقعا به تصمیم گیرندگان B2Bخواهد رسید؟ و آیازمینه ی مناسب برای رسیدن پیام موجود است؟
نقاط قوت و ضعف هر کانال کدامند و چگونه با نیازهای کسب و کار شما منطبق اند؟ با توجه به اینکه محصول شما "فروش تکنیکی" پیچیده است، آیا توضیحات ویدیویی یا نمایش اسلاید موثر خواهد بود؟


کیفیت کار کانال ها با یکدیگر چگونه است؟

نمایش و کمپین تبلیغاتی حجم جستجوی نام تجاری را افزایش خواهد داد، بنابراین مطمئن شوید که استراتژی جستجوی شما شامل پیشنهاد قیمت باشد.

برای اینکه نام تجاری تان پایدار و ماندنی شود قوانین روشن برای هویت بصری و تن صدا را تنظیم کنید، بطوری که در هر دو کانال آنلاین و آفلاین کارکنند. اطمینان حاصل کنید که تیم های داخلی و آژانس، همه راهنمایی های خود را در اختیار شما قرار می‌دهند و به راحتی قابل درک و استفاده هستند. پیام رسانی باید هماهنگ باشد، و هدفی مشترک و روشن برای همه ارتباطات داشته باشد.

حذف محتوای مشابه برای استفاده در چندین کانال کمک می‌کند که پیام را پایدار نگه دارید و همچنین باعث بهره وری بالا و صرفه جویی در تولید می‌شود. اطمینان حاصل کنید که ردیابی دقیق و معیارهای درستی دارید و می‌تواند در سراسر کانال ها مورد استفاده و تفسیر قرار گیرد. اگر نمی‌دانید مسیرتان کدام سمت است، نمی‌توانید به ROI خود دسترسی یابید.

اطمینان حاصل کنید که فروش و بازاریابی هم تراز شده‌اند

هنگامی که اطلاعات مشتریان شخصی و تقسیم بندی خود را توسعه می دهید، مطمئن شوید که تیم های فروش و کدام استراتژی برای شما مناسب تر است؟ بازاریابی از همان مدل استفاده می کنند.

اگراهداف بازاریابی با اهداف تیم فروش منطبق نباشد امری تعجب بر انگیز خواهد بود. طرح شما می‌تواند تمام KPI های خود را انتقال دهد و جریان دائمی مناسبی را ایجاد کند. برای بخش هایی که تیم فروش به آن نیاز ندارد. این حوزه‌ی دیگری است که در آن CRM میتواند کمک کند. با متمرکز کردن همه چیز روی مشتری، از اولین تماس تا فروش و فراتر از آن، شما یک منبع اطلاعات معتبر و دقیق به همراه تاریخچه کامل مشتری خواهید داشت.

از CRM و اتوماسیون بازاریابی استفاده هوشمند کنید

مدیریت فعالیت های بازاریابی ورودی، خروجی، آنلاین و آفلاین B2B به صورت یکپارچه تنها با یک سیستم مدیریت متمرکز CRM امکان پذیر می‌شود که اطلاعات مشتری را به روز نگه می‌دارد و درهرجا که لازم است، قابل دسترسی می‌باشد.
ردیابی و تحلیل دقیق مدارک به شما اطلاعات بهتری در مورد ROI، دستیابی و اثربخشی را می‌دهد و از آنجا که شما مشتریانتان را ردیابی می‌کنید، به راحتی می‌توانید ببینید که کدام فعالیت ها وکمپین ها بیشترین مشتری را برای شما فراهم میآورد.CRM درست فعالیت های فروش را توانمند میسازد و عواملی را فراهم می‌آورد که به تیم فروش کمک می‌کند تا کار خود را بهتر انجام دهند.

نرم افزار اتوماسیون بازاریابی می‌تواند بخش عمده ای از بازاریابی B2B را مورد مراقبت و نگهداری قرار دهد. این امر باعث خودکار سازی و ساده سازی وظایفی می‌شود که قبلا زمان زیادی از وقت تیم بازاریابی را به خود اختصاص می‌داد: این می‌تواند شامل صلاحیت و پرورش سرپرست، ایجاد صفحات ورودی و فرم های پشتیبانی از کمپین های ایمیل و شخصی سازی محتوای نمایش داده شده در وب سایت برای مطابقت با علایق فردی و ثبت تاریخ مرورهای گذشته باشد.

اتوماسیون بازاریابی همچنین باعث می‌شود تا ایجاد کمپین های هدفمند، نتایج پیگیری و محاسبه roi بازاریابی سریعتر انجام شود. وقتی فعالیتهای بازاریابی را در سراسر کانال ها، نقطه های تماس و مخاطبان مدیریت می‌کنید، به تمام اطلاعات خود نیاز دارید که در یک مکان و در داشبوردی ساده قابل دسترسی اند.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.