بازگشت سرمایه در آموزش
در جهان پیش رو که هر روز در علوم مختلف تکنولوژیک، اقتصاد و اجتماعی شاهد تحول هستیم سازمانها ناگزیر برای تطبیق با شرایط و نوآوری ها به سوی آموزش و بهسازی منابع انسانی می پردازند.
اما چگونه می توانیم ارزش فعالیتهای آموزش را توجیه کنیم و شواهدی قابل اطمینان و معتبر در مورد تاثیر آموزشهایی که برگزار کرده ایم ارایه کنیم ؟
چطور می توانیم پس از برگزاری دوره های آموزشی نتایجی ارایه دهیم که بر بهبود رفتار و عملکرد شرکت کنندگان در جهت پیشرفت و منافع سازمان صحه بگذارد ؟
این امر جنبه ی بسیار مهمی از آموزش است که از آن به عنوان اثربخشی آموزش یاد می کنیم.
سرمابه گذاری که سازمانها در بودجه ی آموزششان می کنند باعث می شود نیاز به نشان دادن تجزیه و تحلیل نرخ بازگشت سرمایه ارزشهای برنامه های آموزشی و بازگشت سرمایه گذاری آموزش نقشی مهم در تداوم سرمایه گذاری داشته باشد.
هر جه نحوه ی محاسبه ی ما در نتایج و بازگشت سرمایه دقیق تر باشد میل سازمان به سرمایه گذاری برای آموزش بیشتر می شود.
به همین دلیل در سالهای اخیر نرخ بازگشت سرمایه به یک موضوع اصلی برای مدیران تبدیل شده است.
در سال ۱۹۵۶ دونالد کرک پاتریک الگوی ارزشیابی را در چهار سطح برای برنامه های آموزشی طراحی کرد، پس از آن جک فیلپس سطح پنجمی به آن اضافه کرد و آنرا بازگشت سرمایه ROI نامید در حقیقت این سطح به سنجش میزان بازگشت سرمایه گذاشته شده در برنامه های آموزشی می پردازد.
روش بازگشت سرمایه ROI یک روش مالی است. در این روش نتایج مفهمومی، عملکردی و مالی ارزیابی می شوند. نتایج مفهمومی مربوط به منافع سازمانی است مانند نگرشها، رعایت قوانین سازمانی و…. نتایج عملکردی اشاره به کارهایی دارد که قابل اندازه گیری هستند مانند افزایش کارایی، کاهش اتلاف وقت، کاهش غیبت، کاهش تاخیرزمان شروع کار و در نهایت نتیج مالی مستقیما مربوط به منافع مالی سازمان می باشد مانند افزایش فروش، افزایش درآمد، کاهش ضایعات و ….
برای تعیین محاسبه نرخ بازگشت سرمایه در مرحله ی اول به شناسایی اهداف و منافعی که باید ارزشیابی شوند می پردازیم این مرحله باید زمانی که دوره های آموزشیمان را طراحی می کنیم تعریف شده باشند اگر اهداف برنامه ی آموزشیتان را به درستی مشخص نکرده اید حتما به دقت به آن بپردازید برگزاری دوره ها و کلاسهای آموزشی بدون در نظر گرفتن اهدافی که منطبق با منافع و هدف های سازمانمان باشد مارا به نتایج دلخواه نمی رساند.
برای اینکه بتوانیم اهداف یادگیری را مشخص کنیم بهتر است سه اصل زیر را در نظر داشته باشیم :
- عملکردی که انتظار داریم چیست ؟
- در چه شرایطی این عملکرد را انتظار داریم ؟
- سطح حداقلی قابل قبول این عملکرد چیست؟
گام بعدی از مرحله ارزیابی برنامهریزی، تعیین منافع برنامه آموزشی است
بهتر است در هر بار بازگشت سرمایه را برای یک دوره آموزشی محاسبه کنید.
دومین مرحله از مدل بازگشت سرمایه جمع آوری داده ها است.این مرحله شامل تعیین هزینه های برنامه و جمع آوری فیزیکی داده های منافع است.این مرحله در چندگام انجام می شود: نخستین گام از جمع آوری داده ها،تعیین هزینه های برنامه آموزشی است و دومین گام نیز شامل جمع آوری داده ها درباره منافع است
هزینه های آموزشی به سه دسته تقسیم می شوند :
- سیاهه هزینه های شناخته شده
- دیگر هزینه های شناخته شده
- هزینه های اضافی برآورد شده
در نظر داشته باشید که در زمان محاسبه هزینه های آموزشی تمام هزینه های مستقیم تجزیه و تحلیل نرخ بازگشت سرمایه و غیر مستقیم را محاسبه نمایید. در ذیل نمونه هایی از این هزینه ها را شرح داده ایم :
- هزینه برگزاری دوره ، تجزیه و تحلیل نیازها ، نوشتن ، نشان دادن ، تست اعتبار بخشی و ابزار ارزشیابی
حقوق و دستمزد نیروی انسانی ، مدیریت و کارکنان در گیر در طراحی و برگزاری دوره - حقوق و دستمزد فراگیران
- دستمزد کارکنان موقت یا پیمانی اجرت بگیر برای حفظ بهره وری و یا خدمات رسانی منظم در مدت زمان نبود
- کارکنان به لحاظ اعزام به آموزش
- کاهش در آمد در موقعی که کارکنان درگیر فعالیت های آموزشی هستند
- تجهیزات و تسهیلات سخت افزاری و نرم افزاری و غیره
- مرحله سوم : تحلیل داده
گام سوم و آخر در بازگشت سرمایه شامل ارزیابی داده ها،جمع بندی و گزارش نتایج است. ارزیابی اطلاعات،هزینه ها و منافع را مشخص می سازد.هزینه ها قابل فهم هستند اما برای تعیین منافع ضروری است اطلاعات کمی به ارزش پولی تبدیل شوند.
در آخر باید بدانیم
الگوی ارزیابی بازگشت سرمایه (ROI) از جامعیت، پیچیدگی و کاربرد بیشتری نسبت به دیگر الگوهای ارزیابی اثربخشی برخوردار است و باید بدانید که محاسبه ی بازگشت سرمایه معمولا کاری دشوار است. اصولا به دلیل نبود ابزارهای مناسب برای ارزشیابی و کمبود اعتبار و … برای سازمانها مشکل است منافع برنامه های آموزشی را در قالب اصطلاحات پولی در بیاورند.
الگوی بازگشت سرمایه برای دوره های بلند مدت و فنی – مهارتی و برای شرکتها و سازمانهای صنعتی و تولیدی از کاربرد مناسب تری برخوردار است.
نرخ بازگشت سرمایه در دیجیتال مارکتینگ (ROI) به چه شیوههایی سنجیده میشود؟
شاید برای شما هم سوال باشد که نرخ بازگشت سرمایه در بازاریابی دیجیتال چه اهمیتی دارد؟ برای پاسخ به این پرسش، ابتدا باید بدانید که کمپینهای بازاریابی دیجیتال باید بهعنوان یک سرمایهگذاری در نظر گرفته شوند. به این ترتیب، بهترین راه برای بررسی عملکرد کلی سرمایهگذاری بازاریابی دیجیتال، محاسبه نرخ بازگشت سرمایه (ROI) است. هرچند که با وجود متغیرهای گوناگون، محاسبه نرخ بازگشت سرمایه در بازاریابی دیجیتال آسان نخواهد بود. درست به همین دلیل، ما در این مطلب به شما نشان میدهیم که نرخ بازگشت سرمایه در دیجیتال مارکتینگ (ROI) به چه شیوههایی سنجیده میشود.
کتاب الکترونیکی بازاریابی در اینستاگرام را از لینک زیر دریافت کنید.
فروش ویژه – ۵۰,۰۰۰ تومان ۳۹,۰۰۰ تومان
معرفی ۸ معیار برتر برای محاسبه نرخ بازگشت سرمایه در بازاریابی دیجیتال
زمانی که صحبت از محاسبهی نرخ بازگشت سرمایه در کمپینهای بازاریابی به میان میآید، روشهای متفاوتی وجود دارد. بنابراین شناخت معیارهای موثر بر محاسبهی نرخ بازگشت سرمایه، گامی هوشمندانه برای شروع است. ما نیز در این راهنما، با استفاده از معرفی این ۸ معیار کلیدی، نحوهی محاسبهی نرخ بازگشت سرمایه در بازاریابی دیجیتال را به شما آموزش میدهیم:
- تعداد بازدیدهای منحصربهفرد ماهانه
- هزینه بهازای هر مشتری راغب (Cost Per Lead- CPL)
- هزینه بهازای هر جذب مشتری (CPA یا Customer Acquisition Cost- CAC)
- بازگشت هزینه تبلیغات (Return On Ad Spent – ROAS)
- میانگین ارزش هر سفارش (Average Order Value – AOV)
- ارزش طول عمر مشتری (Life Time Value – LTV)
- میانگین موقعیت سایت در نتایج جستجو
- نرخ کلیک (CTR) غیر برند
به این ترتیب، مزایا و محدودیتهای در نظر گرفتن هر معیار را میشناسید و متوجه میشوید که چگونه میتوان برای محاسبهی نرخ بازگشت سرمایه از آنها کمک گرفت.
۱. تعداد بازدیدهای منحصربهفرد ماهانه
این معیار به شما نشان میدهد که در یک ماه، چند نفر از سایت شما بازدید کردهاند. از سوی دیگر، بهدلیل اندازهگیری بازدیدهای منحصربهفرد، هرتعداد دفعاتی که یک کاربر خاص از سایت شما بازدید کرده باشد برابر با عدد یک در نظر گرفته میشود. این معیار بسیار گسترده است؛ به این معنا که بدون جستجوی عمیقتر در ماجرا، نمیدانیم این ترافیک ممکن است تا چه اندازه ارزشمند باشد یا نباشد.
روش محاسبه تعداد بازدیدهای منحصربهفرد ماهانه
این معیار به طور مستقیم در ابزار گوگل آنالیتیکس (Google Analytics) ردیابی و اندازهگیری میشود. بنابراین نیازی نیست برای محاسبهی آن کار خاصی انجام دهید. برای بررسی دقیقتر، میتوانیم ترافیک ورودی سایت را بر اساس منبع – که میتواند پرداختی، ارگانیک، شبکهی اجتماعی و غیره باشد – تقسیمبندی کنیم و سپس به معیارهای مبتنی بر ارزش در این بخشها نگاهی بیندازیم. در ادامه بیشتر در این مورد این معیارها توضیح خواهیم داد.
تجزیهوتحلیل بهطور کلی برای جمعآوری دادهها جهت محاسبه نرخ بازگشت سرمایه در بازاریابی دیجیتال، یک راه هوشمندانه محسوب میشود.
۲. هزینه بهازای هر مشتری راغب (CPL)
این معیار بهطور کلی نشان میدهد که آیا تلاشهای بازاریابی دیجیتال شما سودآور است یا خیر. هزینه پرداختشده بهازای هر مشتری راغب، بهطور معمول به ترافیک پولی مرتبط است. چرا که از نظر فنی برای ترافیک ارگانیک هزینهای پرداخت نمیکنید.
روش محاسبه هزینه بهازای هر مشتری راغب
این معیار بهطور مستقیم در گوگل ادوردز (AdWords) و سایر پلتفرمهای تبلیغاتی محاسبه میشود و اغلب آن را بهعنوان «هزینه بهازای هر تبدیل» نیز میشناسند. این موضوع به شما بستگی دارد که مطمئن شوید تبدیلهای شما با آنچه که به عنوان مشتری راغب در نظر میگیرید مطابقت دارند یا نه. اگر به درستی منظور خود را مشخص نکنید، شمارش بیش از حد یا کمتر میتواند منجر به بروز ناهنجاری در دادههای هزینه بهازای هر تبدیل شود.
توجه داشته باشید که شما در بخش ارگانیک، بهازای جذب مشتری راغب هزینهای پرداخت نمیکنید. در عوض، بودجهی خود را در بخش استراتژی سئو و بازاریابی محتوا هزینه میکنید. این تلاشها در طول زمان منجر به جذب مشتری راغب میشوند اما ارتباط دادن آن به هزینه بهازای هر مشتری راغب بسیار دشوار خواهد بود.
۳. هزینه بهازای هر جذب مشتری (CPA یا CAC)
این معیار به شما نشان میدهد که برای به دست آوردن یک مشتری واقعی چه میزان هزینهای را میپردازید. توجه داشته باشید که این معیار در مورد مشتریان واقعی (Actual Customer) صحبت میکند و کاری با مشتریان راغب (Lead) ندارد.
روش محاسبه هزینه بهازای جذب هر مشتری در بازاریابی دیجیتال
برای محاسبهی این معیار ساده به محاسبهگر CPA نیاز ندارید. هزینه بهازای جذب هر مشتری بر اساس تقسیم کل هزینههای بازاریابی دیجیتال شما بر تعداد مشتریانی که به دست آوردهاید محاسبه میشود:
هزینه بهازای جذب هر مشتری (CPA/CAC)= کل هزینهی بازاریابی / تعداد مشتریان بهدست آمده
۴. بازگشت هزینه تبلیغات (ROAS)
این معیار به جای میزان سود، میزان درآمد را به شما نشان میدهد. بر همین اساس، نرخ بازگشت تبلیغات در مورد کل هزینهای که شما بهوسیلهی تبلیغات بهدست آوردهاید صحبت میکند و هزینههای دیگر مانند هزینهی کالای فروختهشده را در نظر نمیگیرد. محاسبه نرخ بازگشت هزینه تبلیغات تا حدی مفید است؛ به شرطی که حاشیهی سود خود را بهطور کامل بشناسید تا بدانید چه درصدی از بازگشت هزینه تبلیغات را بهعنوان سود دارید.
روش محاسبه نرخ بازگشت هزینه تبلیغات در بازاریابی دیجیتال
اگر نرخ بازگشت سرمایه (ROI) در دیجیتال مارکتینگ را با فرمول زیر محاسبه کنیم:
نرخ بازگشت سرمایه (ROI)= (سود خالص/هزینه کل)*۱۰۰
پس بازگشت هزینه تبلیغات با این روش محاسبه میشود:
نرخ بازگشت هزینه تبلیغات (ROAS)= (درآمد/کل هزینه تبلیغات)*۱۰۰
به عنوان مثال، فرض کنید ۱۰۰ دلار برای تبلیغات خرج میکنید و در نتیجه به ۳۰۰ دلار درآمد میرسید اما تولید محصول شما نیز ۱۰۰ دلار هزینه دارد. ROAS شما ۳۰۰% [(۳۰۰/۱۰۰)*۱۰۰] خواهد بود. درحالی که نرخ بازگشت سرمایه شما در چنین حالتی فقط ۵۰% [(۱۰۰/۲۰۰)*۱۰۰] است.
۵. میانگین ارزش هر سفارش (AOV)
این معیار به شما نشان میدهد که مشتری پرداختکنندهی شما در هر باری که خرید میکند چقدر ارزشمند است. در واقع میانگین ارزش هر سفارش به مقدار پولی اشاره دارد که بهصورت میانگین، مشتری بابت هر سفارش میپردازد. AOV برای فروشگاههای تجارت الکترونیک بسیار مفید است اما کسبوکارهای خدماتی و B2B میتوانند به جای آن از معیار بعدی که معرفی میکنیم استفاده کنند.
برای کسبوکارهای تجارت الکترونیک، میتوانیم میانگین ارزش هر سفارش را در نرخ تکرار ضرب کنیم تا معیار ارزشمندتری با عنوان ارزش طول عمر مشتری را بهدست آوریم.
۶. ارزش طول عمر مشتری (LTV)
این معیار به شما نشان میدهد که چطور میتوانید برای جذب هر مشتری هزینهی تبلیغات بدهید که در نهایت برای شما سودآور باشد. شاید سادهترین تعریف ارزش مشتری این باشد که یک مشتری در طول عمر خود، چه میزان سود برای یک کسبوکار ایجاد میکند. اندازهگیری میزان ارزش مشتری برای سازمان شما، نه فقط براساس خرید بلکه بر اساس روابط کلی است. محاسبه ارزش طول عمر مشتری مهم است زیرا برای هر نوع کسبوکاری کاربرد دارد.
کسبوکارهای تجارت الکترونیک میتوانند محاسبه دقیقی برای اندازهگیری ارزش طول عمر مشتری انجام دهند. این در حالی است که سایر صنایع باید پیشبینی ضعیفتری داشته باشند و در این راه می توانند از دادههای سوابق مشتری برای پیشبینی ظاهر ارزش طول عمر مشتری استفاده کنند.
۷. میانگین موقعیت سایت در نتایج جستجو
این معیار به شما میگوید که به طور متوسط چه رتبهای را توسط موتورهای جستجو برای کلمات کلیدی دریافت میکنید. بیش از ۲۵% افراد روی اولین نتیجهی جستجو کلیک میکنند. بنابراین میانگین موقعیت در نتایج جستجو از اهمیت بالایی برخوردار است.
چطور میتوان میانگین موقعیت سایت خود را محاسبه کرد؟
میانگین موقعیت برای نتایج ارگانیک را میتوانید در گوگل آنالیتیکس (Google Analytics) مشاهده کنید. این معیار برای نتایج جستجوی پولی، در خود پلتفرم ناشر تبلیغ محاسبه و نمایش داده میشود.
میانگین موقعیت ۱ به این معنی است که شما به عنوان نتیجهی برتر برای هر کلمهی کلیدی نشان داده میشوید. اگر میانگین موقعیت شما در طول زمان به ۱ نزدیکتر شود، تلاشهای سئو و بازاریابی محتوای شما نتایج مثبت بیشتری را از خود نشان میدهند.
همچنین میانگین موقعیت کمتر بهطور معمول منجر به نرخ کلیک بالاتر میشود که به معنای ترافیک بیشتر است. اگر استراتژی سئوی شما عبارات جستجوی ارزشمندی را برای رتبهبندی هدف قرار میدهد، به احتمال زیاد شاهد افزایش درآمد نیز خواهید بود.
۸. نرخ کلیک (CTR) غیر برند
این معیار نشان میدهد که کمپین سئوی شما چقدر خوب عمل میکند. برای این منظور میتوانید آن را در سرچ کنسول گوگل (Google Search Console) ردیابی کنید. نرخ کلیک غیر برند برای کمپینهای تبلیغاتی جستجوی پولی نیز در نظر گرفته میشود؛ جایی که گوگل و سایر تبلیغکنندگان به تبلیغاتی دارای نرخ کلیک بالا با موقعیتیابی اولویتدار پاداش میدهند. در چنین مواقعی میتوانید نرخ کلیک غیر برند را در گوگل ادوردز (AdWords) و دیگر پلتفرمهای انتشار تبلیغ ردیابی کنید.
توجه داشته باشید که تجزیه و تحلیل نرخ بازگشت سرمایه این معیار بهطور مستقیم به مشتریان راغب، درآمد یا بازگشت سرمایه در بازاریابی دیجیتال مرتبط نیست اما در بسیاری از موارد، میتوانید بین آنها همبستگی مثبتی را مشاهده کنید.
چگونه نرخ بازگشت سرمایه در بازاریابی دیجیتال را محاسبه کنیم؟
نرخ بازگشت سرمایه، بهطور کلی سود حاصل از یک کمپین بازاریابی دیجیتال را با هزینهی اجرای کمپین مقایسه میکند. در حالت ایدهآل، هر چقدر نرخ بازگشت سرمایه بالاتر باشد، شما موفقیت بیشتری را کسب کردهاید. بهطور کلی، محاسبه نرخ بازگشت سرمایه در بازاریابی دیجیتال به روش زیر انجام میشود:
نرخ بازگشت سرمایه در بازاریابی دیجیتال (ROI) =(سود خالص/هزینه کل)*۱۰۰
فراموش نکنید که محاسبه نرخ بازگشت سرمایه در بازاریابی دیجیتال ممکن است بسیار سخت یا چالشبرانگیز باشد. این موضوع بهویژه در مورد شرکتهایی که در زمینهی ارائهی خدمات، B2B و سایر صنایع اینچنینی – که در آنها محصولات بهصورت مستقیم، آنلاین فروخته نمیشوند – صادق است. با این حال، درک روش محاسبه نرخ بازگشت سرمایه در بازاریابی دیجیتال بسیار مهم است.
در نهایت، بسیاری از این معیارهایی که در این مطلب به آنها اشاره شد، ورودی مستقیمی برای محاسبه نرخ بازگشت سرمایه در بازاریابی دیجیتال نیستند اما به شما کمک میکنند تا درک گستردهای از این موضوع بهدست آورید که آیا سرمایهگذاریهای بازاریابی دیجیتال شما منجر به سودآوری میشوند یا خیر.
کتاب الکترونیکی بازاریابی در اینستاگرام را از لینک زیر دریافت کنید.
فروش ویژه – ۵۰,۰۰۰ تومان ۳۹,۰۰۰ تومان
شما چه معیارها و روشهایی را برای محاسبه نرخ بازگشت سرمایه در بازاریابی دیجیتال میشناسید؟ نظرات و تجربیات خود را با ما و سایر خوانندگان بهاشتراک بگذارید.
بازده سرمایه گذاری (ROI) چیست و چه کاربردی دارد؟
یکی از دغدغه های اقتصاد ایران در این روزها، ایجاد ایده های خوب برای کارآفرینی و کمبود حمایت مالی از این ایده هاست. بسیاری از کارآفرینان معتقدند حمایت کافی از آن ها صورت نمی گیرد و از طرفی بسیاری از متخصصین کارآفرینی در داخل و خارج از کشور نیز بر این مسئله تاکید دارند.
سرمایه گذاری در این روزهای اقتصاد کشور کاری پر ریسک است و سرمایه داران ترجیح می دهند سرمایه خود را جایی قرار دهند که با کمترین میزان ریسک، بیشترین میزان سودآوری را کسب کنند. اما چطور میتوان از این مسئله مطمئن بود؟ در اقتصاد مفهومی وجود دارد که از آن با عنوان بازده سرمایه گذاری یاد می شود. نرخ بازده سرمایه گذاری مشخص می کند که سرمایه گذاری در یک پروژه چه نسبتی از سرمایه را به سرمایه گذار باز می گرداند؟
تا پایان این مطلب مفهوم بازده سرمایه گذاری را به طور کامل توضیح می دهیم و کارایی آن را مشخص می کنیم.
نرخ بازده سرمایه گذاری (Return Of Investment) چیست؟
نرخ بازده سرمایه گذاری، نرخ بازگشت سرمایه یا بازده سرمایه همه به یک مفهوم باز می گردند. ROI که مخفف انگلیسی Return of Investment است، در ساده ترین تعریف، معیار و نرخی است که با استفاده از آن کارایی و نتیجه بخش بودن یک سرمایه گذاری ارزیابی می شود. حتی اگر بخواهید بازدهی چند نمونه از سرمایه گذاری را با هم مقایسه کنید بهترین راه مقایسه بازده سرمایه گذاری آن هاست.
راستی اگر تجزیه و تحلیل نرخ بازگشت سرمایه علاقه مندید با مبحث پروانه کسب بیشتر آشنا شوید همه جزئیات آن را در این مقاله ذکر کرده ایم.
فرمول محاسبه نرخ بازده سرمایه گذاری
اگر نگاهی به فرمول محاسبه نرخ بازده سرمایه گذاری داشته باشیم متوجه می شویم که ROI نسبت سود یک سرمایه گذاری را به هزینه ی آن بررسی و اندازه گیری می کند. فرمول محاسبه نرخ بازده سرمایه گذاری به شکل زیر است:
نرخ بازده سرمایه گذاری = (هزینه سرمایه گذاری – عواید حاصل از سرمایه گذاری) تقسیم بر هزینه سرمایه گذاری
در فرمول بالا منظور از عواید حاصل از سرمایه گذاری درآمدهای حاصل از فروش سرمایه است. به این معنی که برای مثال با قراردادن سرمایه در یک پروژه چه میزان از درآمد برای شما حاصل شده است. حاصل فرمول بالا عددی در قالب درصد است که امکان مقایسه بازده سرمایه گذاری در یک پروژه را با پروژه تجزیه و تحلیل نرخ بازگشت سرمایه های دیگر امکان پذیر می کند. در حال حاضر محاسبه نرخ بازده سرمایه گذاری در بهترین نرم افزار حسابداری نیز موجود نمی باشد، چون این امکان در نرم افزار حسابداری کاربردی ندارد.
کاربرد نرخ بازده سرمایه گذاری چیست؟
همانطور که اشاره کردیم از این نرخ برای مقایسه بازدهی چند سرمایه گذاری استفاده می شود. از این نرخ در تهیه پروپوزال ها و طرح های تجاری استفاده می گردد و در برخی موارد حتی تجزیه و تحلیل نرخ بازگشت سرمایه از این نرخ برای ارزیابی عملکرد مدیریتی در یک مجموعه و موفقیت آن مجموعه نیز استفاده می شود.
البته نرخ بازده سرمایه گذاری لزوما بر سود تمرکز ندارد و می توان معیار سود را با معیارهای متغیری همچون میزان سهم از بازار و … جایگزین کرد. بنابراین این فرمول در بررسی موفقیت سرمایه گذاری مورد استفاده قرار می گیرد، نه لزوما در میزان سود حاصل از سرمایه گذاری.
در این میان پیشنهاد می کنیم از نرم افزار حسابداری فروشگاهی سپیدار نیز دیدن کنید. امکانات این نرم افزار آن را در مقابل رقبا به بهترین نرم افزار حسابداری فروشگاهی تبدیل کرده است.
معایب و مشکلات بازده سرمایه گذاری چیست؟
با اینکه این فرمول به نظر ساده و دوست داشتنی این روزها در مباحث مختلفی مثل سرمایه گذاری در بورس، سرمایه گذاری در استارتاپ ها و سرمایه گذاری در بخش های مختلف کاربرد بسیاری دارد، اما مشکلات و معایبی هم دارد. با در نظر گرفتن این مشکلات در می یابیم که نباید مقایسه سرمایه گذاری ها تنها با استفاده از ROI و نگاه محدود به آن انجام گیرد.
1 – مشکل زمان در نرخ بازده سرمایه
یکی از مهمترین معایب و مشکلات نرخ بازده سرمایه گذاری لحاظ نکردن زمان است. در واقع اگر قرار باشد بازده سرمایه گذاری دو استارتاپ را مقایسه کنیم نمی توانیم متوجه شویم که هر کدام از نرخ های بازگشت سرمایه در چه مدت زمان اجرایی خواهد بود. در چنین وضعیتی این سوال مطرح می شود که سرمایه گذاری شماره 1 و سرمایه گذاری شماره 2 هر کدام در چه مدت زمانی سودآوری احتمالی را ارائه می دهند. البته این مشکل با توجه بیشتر به اعدادی که در فرمول وارد می شود تا حدی قابل حل است و می توان با استفاده هوشمندانه از اطلاعات عامل زمان را نیز در این فرمول در نظر گرفت.
2 – مشکل در محاسبه نتایج کیفی
اجازه دهید با یک موضوع این مشکل را روشن کنیم. فرض کنید در یک شرکت سیستم های کامپیوتری بسیار قدیمی هستند و کارمندان نمی توانند کار خود را با سرعت مناسبی انجام دهند. در این شرایط سرمایه ای برای خرید سیستم های جدید اختصاص داده می شود و سرعت کار کارمندان بیشتر می شود. در چنین شرایطی می توان نرخ بازگشت بازده سرمایه گذاری را مقایسه کرد، چون میزان افزایش سرعت کار قابل اندازه گیری است. اما نمی توان تاثیری که خرید سیستم های جدید در روحیه کارمندان ایجاد کرده را بررسی کرد. در نتیجه می توانیم بگوییم که عیب دیگر نرخ بازده سرمایه گذاری این است که روشی برای محاسبه منابع غیر مالی و غیرکمی معرفی نمی کند.
یکی از نرم افزارهای مشهور سپیدار سیستم نرم افزار حقوق و دستمزد است. پیشنهاد می کنیم از امکانات این نرم افزار نیز مطلع باشید.
مزایای استفاده از نرخ بازده سرمایه گذاری
شاید معایب نرخ بازگشت سرمایه محدود به چند مورد باشد، اما مزایای آن بسیار بیشتر است. تطبیق پذیری، سادگی و سهولت در استفاده مهمترین مزیت نرخ بازده سرمایه گذاری است. امکان تفسیر ساده نتایج این فرمول عامل دیگری است که آن را به فرمولی کاربردی تبدیل کرده. علاوه بر این موارد همانطور که اشاره کردیم مهمترین مزیت نرخ بازده سرمایه گذاری درصدی بودن و مقایسه ای بودن آن است که باعث می شود سرمایه گذاران بتوانند با استفاده از اطلاعات حاصل از این فرمول محل سرمایه گذاری مورد علاقه خود را تشخیص دهند.
نرخ بازده سرمایه گذاری (نرخ بازگشت سرمایه) در بورس
می دانید که سرمایه گذاری در بورس چقدر برایتان سودآوری داشته؟ سرمایه گذاری در بورس نیز نوعی از سرمایه گذاری است که می توان برای بررسی عملکرد و میزان موفقیت آن نیز از ROI بهره گرفت.
آنچه تا اینجا از بازده سرمایه گذاری گفتیم مربوط به بازده سرمایه ای یا همان بازده قیمتی بود. اما برای محاسبه نرخ بازده سرمایه گذاری در بورس باید از بازده نقدی سرمایه گذاری استفاده کنیم که فرمول آن به شکل زیر است:
بازده نقدی = جریان نقد تقسیم بر قیمت خرید
بازده نقدی سودی است که به صورت جریانات نقد در دوره سرمایه گذاری به دست سرمایه گذار می رسد. البته ذکر این نکته واجب است که ممکن است در طول سرمایه گذاری جریان نقد دوره ای وجود نداشته باشد، در این صورت بازدهی نقدی برابر با صفر خواهد بود.
مولفههای مالی و اقتصادی تاثیرگذار در جذب سرمایه
همه افراد هر روز در معرض نوعی ریسک قرار میگیرند، خواه رانندگی و پیادهروی در خیابان ، خواه سرمایهگذاری یا مواردی دیگر. شخصیت، سبک زندگی و سن سرمایهگذار از مهمترین عواملی است که برای مدیریت سرمایهگذاری فردی و اهداف ریسک در نظر گرفته میشود. هر سرمایهگذار مشخصا دارای پروفایل ریسکپذیری متفاوتی است که بر اساس قدرت مقاومت او در برابر تغییر شرایط مشخص میشود. وقتی صحبت سرمایهگذاری به میان میآید باید در نظر داشت که رابطهی تنگاتنگی میان ریسک، خطر و پاداش وجود دارد. به قول معروف «نابرده رنج، گنج میسر نمیشود». به طور تجزیه و تحلیل نرخ بازگشت سرمایه کلی، با افزایش ریسکهای سرمایهگذاری، سرمایه گذاران برای جبران پذیرفتن این ریسکها، انتظار بازده یا پاداش بیشتری را دارند. در ادامه پس از بررسی انواع ریسک های سرمایه گذاری، به بررسی مولفه های مالی و اقتصادی تاثیرگذار در جذب سرمایه می پردازیم.
در مقالات پیشین در ارتباط با “مسیر تبدیل استارتاپ از ایده تا عرضهی اولیه سهام” صحبت نمودیم و به بررسی مراحل سرمایه گذاری استارتاپ ها پرداختیم. در این مقاله با تمرکز بر شاخص های مالی و اقتصادی به نحوه جذب سرمایه گداران و نحوه تصمیم گیری آنها می پردازیم.
در شکل زیر شماتیکی از این رابطه بیان شده است. برای این که بتوانید درک کنید که چه عوامل و فاکتورهایی در یک کسب و کار برای سرمایهگذاران جذاب است، ابتدا باید با ریسکهای سرمایهگذاری آشنا شوید و بدانید که سرمایهگذاران چگونه و از طریق چه راههایی، کسب و کارها را میسنجند.
رابطهی ریسک یا خطر با بازگشت سرمایه یا پاداش (برگرفته از Investopedia)
ریسک در سرمایه گذاری
به طور کلی در اصطلاح مالی، ریسک اختلاف درآمد یا آوردهی واقعی یک کسب و کار نسبت به درآمد یا سود مورد انتظار آن کسب و کار، در گذر زمان رشد استارتاپ است. ریسک یا خطر در واقع احتمال از دست دادن بخش یا تمام سرمایهی اولیهای است که وارد کسب و کار کردهاید.
به صورت کمی، ریسک معمولاً با در نظر گرفتن رفتارها و نتایج تاریخی کسب و کار ارزیابی می شود. در امور مالی، «انحراف معیار» یک معیار متداول مرتبط با ریسک است. انحراف معیار به اندازهگیری نوسانات ارزش داراییها در مقابل میانگین ارزش داراییهای پیشین کسب و کار در یک بازه زمانی مشخص است.
بر اساس طبقه بندی سایت Investopedia و wallstreetmojo ریسکهای مالی به دو بخش کلی سیستماتیک و غیر سیستماتیک بخشبندی شده که دارای زیر بخشهای دیگری از قبیل شکل زیر هستند.
شماتیکی از ریسکهای مالی یک کسب و کار
در ادامه به شکل خلاصه به تعریف انواع ریسکها پرداخته میشود:
- ریسک بازار: به ریسکی گفته میشود که ممکن است یک سرمایهگذاری به دلیل تغییرات و تحولات اقتصادی در برابرش قرار گرفته و ممکن است ارزش و سرمایهی خود را از دست دهد. اصلیترین بخشهای ریسک بازار به قسم زیر است:
- ریسک سهامی
- ریسک نرخ بهره/ سود
- ریسک ارز
شماتیکی از تاثیر ریسک افقی بر سرمایه
- ریسک طول عمر: هر وقت هر سرمایهگذاری بیش از زمان پیشبینی شدهی سرمایهگذاران به طول میانجامد، دچار این قبیل ریسکها میشود که عموما وارد سرزمینی ناشناخته شده که عموما نمیتوان درکی از خطرات پیش رو داشت.
- ریسک سرمایهگذاری خارجی: به ریسکی گفته میشود که به دلیل سرمایهگذاری در کشورهای خارج از کشور به وقوع می پیوندد، در واقع سرمایهگذاران با عواملی چون پایین آمدن شاخص اقتصادی GDP آن کشور، بالا رفتن تورم، ناآرامیهای مدنی و … مواجه میشوند.
حال که با خطرات و ریسکهای یک سرمایهگذاری آشنا شدید، جدا از اینکه خودتان میتوانید از روشهای مدیریت و شناخت ریسک برای پایین آوردن و مطمئن کردن کسب و کار خود اقدام کنید، دید بهتری از روش تصمیمگیری سرمایهگذارها بر یک کسب و کار دارید. در ادامه به شاخصهای پر اهمیت یک کسب و کار برای سرمایهگذاران پرداخته میشود، تا بتوان دید بهتری برای سنجش یک کسب و کار پیدا کرد و با ریسکهای آن آشنا شد.
شاخصههای مالی سنجش کسب و کارها
عموما سرمایهگذاران برای شناسایی ریسک کسب و کار از روشهای مختلف ارزیابی شرکتها مانند روش نسبتها یا نرخ بازگشت سرمایه و … استفاده میکنند. عموما قبل از پذیرش سرمایهگذار خارجی، هر بنیانگذاری خود به نوعی در حال سرمایهگذاری بر روی کسب و کارش است، پس بهتر است که با برخی از این شاخصهای مالی آشنا شوید تا بتوانید پیشبینی درستی به سرمایهگذار از کسب و کارتان ارائه دهید.
از برخی شاخصهای اقتصادی مانند IRR و NPV می توان برای تعیین میزان مطلوبیت یک پروژه و ارزش افزوده ایجاد شده توسط آن شرکت استفاده کرد. در حالی که یکی از این شاخصها به صورت درصدی استفاده میشود، دیگری به صورت رقم واحد پولی (دلار، ریال و …) بیان میشود.
ارزش فعلی (PV) و ارزش فعلی خالص (NPV)
ارزش فعلی (PV) آن ارزشی است که است که خالص جریانات نقدی ورودی در حال حاضر برای شرکت دارند. خالص ارزش فعلی (NPV) همان ارزش فعلی است که میزان کل سرمایهگذاری انجام شده در پروژه از آن کم میشود. به بیانی دیگر در فرمولهای زیر آورده شده است:
شاخص سود آوری (PI)
شاخص دیگری که از PV و NPV میتوان استخراج کرد، شاخص سود آوری (PI) میباشد که به شکل درصد بیان شده و به قرار فرمول زیر است:
به طور مثال اگر در ابتدا یک سرمایهگذاری ۱۰۰ واحدی روی طرح انجام شده باشد و سپس در سال اول ۵۰ واحد درآمد و در سال دوم ۵۰ واحد هزینه و ۱۵۰ واحد درآمد در شرکت وجود داشته باشد (آورده شده در شکل ۱-۴)، با در نظر گرفتن نرخ بهره/ تنزیل ۱۰% شاخصها به صورت زیر محاسبه میشود.
جریانات درآمد – هزینهی شرکت (برگرفته از آموزههای مهندس پورمددکار)
درواقع ارزش خالص فعلی گویای آن است که اگر روی این طرح ۱۰۰ واحد پولی سرمایه گذاری شود با توجه به نرخ بهره / تنزیل ۱۰% (عموما در حالت واقعی نرخ سود بانکی برابر با نرخ تنزیل در نظر گرفته میشود) نه تنها بعد از دو سال ۱۰۰ واحد پولی به سرمایهگذار بازگشت داده میشود بلکه ۲۰ واحد پولی اضافی هم به آن داده میشود، به معنای دیگر نه تنها اصل ارزش سرمایه نگه داشته میشود، بلکه ۲۰ واحد پولی سود نیز به آن پول اضافه خواهد شد. اگر نرخ تنزیل بالاتر گرفته میشد امکان منفی شدن این شاخص هم وجود دارد.
بعد از مشخص شدن سوددهی طرح باید میزان سوددهی به صورت نسبی و بدون واحد مشخص شود تا دید آیا آن طرح تجزیه و تحلیل نرخ بازگشت سرمایه با توجه به سودده بودن برای سرمایهگذاری مناسب است یا خیر، برای رسیدن به این مهم از شاخصهایی به نام نرخ بازده داخلی یا نرخ بازگشت سرمایه استفاده میکنند.
نرخ بازده داخلی (IRR) و نرخ بازگشت سرمایه (ROR/ROI)
نرخ بازده داخلی (IRR = Internal Rate of Return) نرخی است که سود و زیان یک پروژه را مشخص میکند. تحلیلگران اقتصادی معمولا از این فاکتور در کنار ارزش خالص فعلی (NPV) استفاده تجزیه و تحلیل نرخ بازگشت سرمایه میکنند. این مسئله به این دلیل است که هردو روش، مشابهاند ولی متغیرهای متفاوتی دارند.
با کمک ارزش خالص فعلی، میتوانید به یک نرخ تنزیل مشخص برای شرکت خود دست پیدا کنید و سپس ارزش فعلی سرمایهگذاری را محاسبه کنید. اما در نرخ بازده داخلی، باید بازگشت واقعی جریانهای نقدی پروژه را محاسبه و سپس این نرخ بازگشت را با نرخ مانع شرکت (Hurdle Rate) مقایسه کنید. اگر نرخ بازده داخلی بیشتر باشد، سرمایهگذاری شما، یک سرمایهگذاری ارزشمند خواهد بود. ضرورتا IRR نرخی است که در آن NPV مربوط به یک سرمایهگذاری، برابر صفر است. فرمول IRR به قرار فرمول زیر است:
که در رابطه بالا:
- Ct = سود خالص برای دوره زمانی مورد نظر
- t = تعداد دوره زمانی
- r = نرخ بهره در دوره زمانی مورد نظر
- I = میزان سرمایهگذاری
در مثال ذکر شده در بخش قبلی میزان IRR به قرار زیر است:
هر سرمایهگذاری با توجه به زمینهی طرح و ریسکهای مورد انتظار، شاخصی به نام حداقل نرخ جذب کننده (MARR = Minimum Acceptable Rate of Return) برای خود تعریف میکند که اگر شاخص IRR بیشتر از آن باشد حتما بر روی طرح سرمایهگذاری میکند و اگر کمتر باشد ریسک سرمایهگذاری را نمیپذیرد.
نرخ بازده (RoR = Rate of Return/ Return on Investment) را می توان برای هر سرمایهگذاری، از وسیله نقلیه و املاک و مستغلات گرفته تا اوراق قرضه، سهام و هنرهای زیبا اعمال کرد. RoR با هر دارایی کار می کند به شرط آنکه دارایی در یک زمان خریداری شود و در دوره ای در آینده جریان نقدی ایجاد کند. سرمایه گذاریها، تا حدی بر اساس نرخ بازده گذشته ارزیابی میشوند، که میتواند در مقایسه با داراییهای همان نوع برای تعیین جذاب ترین سرمایه گذاریها ارزیابی شود. بسیاری از سرمایه گذاران دوست دارند قبل از انتخاب سرمایه گذاری ، نرخ بازده مورد نیاز را انتخاب کنند. این نرخ از فرمول زیر به دست میآید:
نقطهی سر به سر (Break Even Point)
در مقالات پیشین در ارتباط با دره مرگ و روش های تامین مالی آن صحبت نمودیم. چنان چه علاقه مند به این مقاله هستید میتوانید از طریق کلیک بر روی عبارت “راهکارهای تامین مالی در درهی مرگ استارتاپها” اقدام نمایید.
تجزیه و تحلیل نقطهی سر به سر در اقتصاد، کسب و کار و حسابداری هزینه به نقطهای اشاره دارد که در آن هزینه کل با درآمد کل برابر میشود. برای تعیین تعداد واحدها یا ارزش و میزان درآمد مورد نیاز برای تأمین کل هزینه ها (هزینه های ثابت و متغیر) از تحلیل نقطه سر به سر استفاده می شود.
به طور خلاصه:
- در نقطه سر به سر، شرکت هیچ ضرر و زیانی نمی کند.
- نقطه سر به سر در جایی رخ می دهد که میانگین درآمد = میانگین هزینهی کل (AR = ATC)
- نقطه سر به سر در جایی رخ می دهد که درآمد کل = هزینه کل (TC = TR)
طبق تعریف به دیاگرام زیر خواهیم رسید:
دیاگرامی از نقطهی سر به سر تعدادی و ارزشی
تعریف فرمولی نقطهی سر به سر
(هزینه متغیر در واحد محصول – قیمت فروش در واحد محصول) / هزینههای ثابت = نقطه سر به سر تعدادی
- هزینههای ثابت (Fixed Costs) به هزینههایی گفته میشود که با تغییر میزان محصول و تولید تغییری نمیکنند. (عموما در طی سال در نظر گرفته میشود، مانند، حقوق، اجاره، تجهیزات ساختی و …)
- قیمت فروش در واحد محصول (Price) به قیمت هر کدام از محصولات به صورت واحدی گفته میشود.
- هزینه متغیر در واحد محصول (Variable Costs) به هزینههایی گفته میشود که برای تولید یک واحد از محصول به صورت مستقیم نیاز است.
قابل ذکر است که قیمت فروش واحد محصول منهای هزینه متغیر واحد محصول، حاشیه سود هر واحد است. به عنوان مثال، اگر قیمت فروش کتاب 100 هزار تومان و هزینههای متغیر آن 5 هزار تومان برای ساخت کتاب باشد، 95 هزار تومان حاشیه سود در واحد محصول است و به جبران هزینههای ثابت کمک میکند.
اصولا نقطهی سر به سر در اولین مراحل تصمیمگیری برای سرمایهگذاری بر استارتاپها صورت میگیرد، زیرا دلایل زیادی وجود دارد تا به آن نقطه نرسید یا به عنوان استراتژی خود مشخص کنید که چه قدر از آن ارزش را میخواهید صرف چه هزینههایی کنید. به همین دلیل در اولین مرحله این شاخص تحلیل میشود تا در صورت منطقی بودن به مراحل بعدی رجوع شود. به طور مثال در مرحلهی بعدی با رسم جریان درآمد – هزینه در دو حالت عادی و تجمعی، زمان رسیدن به نقطه سر به سر تجمعی و عادی را محاسبه میکنند، تا با تحلیل آن دو نمودار، به میزان ریسکهای احتمالی موجود در روند رشد کسب و کار بپردازند.
تیم سرمایه گذاری صندوق پژوهش و فناوری گیلان جهت توانمندسازی استارتاپ ها و کسب و کارهای نوپا، فایل excel مورد نیاز جهت تحلیل مولفه های مالی را آماده نموده است. چنان چه تمایل به دریافت این فایل نمونه دارید، می توانید درخواست خود را با موضوع “دریافت فایل excel تحلیل مولفه های مالی” به آدرس پست الکترونیک صندوق گیلان ([email protected]) ارسال نموده یا در زیر همین پست آدرس پست الکترونیک خود را یادداشت بفرمایید.
نرخ ROI یا نرخ بازگشت سرمایه + نحوه محاسبه
نرخ ROI یا بازگشت سرمایه ، نسبت اون مالی هست که سرمایه گذار به دست آورده به میزان هزینهای که برای سرمایهگذاری خودش کرده.
حالا هر چه این نسبت به دست اومده از ROI بالاتر باشه، سود حاصله هم به طور حتم بیشتر خواهد بود.
فرمول بازگشت سرمایه
فرمول ROI چندین مدل و نسخه داره. اما دو مورد معمول که کاربرد بیشتری دارن به شرح زیر هستن:
- ROI = درآمد خالص تقسیم بر هزینه سرمایهگذاری
- ROI = سود تقسیم بر قیمت پایه سرمایهگذاری
اولین نسخه از فرمول ROI یعنی درآمد خالص تقسیم بر هزینه انجام شده در یه سرمایهگذاری معمولترین نسبت مورد استفاده برای محاسبه نرخ ROI است.
به عبارتی، سادهترین راه برای فکر و محاسبه فرمول ROI گرفتن نوعی سود و تقسیم اون بر هزینه است. بنابراین وقتی دیدین کسی به شما میگه که یه چیزی به نظرش ROI خوب یا بدی داره، باید همون اول ازش بپرسین که این نرخ بازگشت سرمایه از چه روشی محاسبه شده.
نمونهای از محاسبه فرمول ROI
برای مثال فرض کنین که یه سرمایهگذار، ملکی با ارزش 5 میلیارد تومان رو خریداری میکنه. دو سال بعد، همون سرمایهگذار ملک خودش رو به قیمت 10 میلیارد تومان به شخص دیگهای میفروشه.
حالا ما میآیم برای محاسبه سود این سرمایهگذار از فرمول ROI به شکل زیر استفاده میکنیم:
جواب به دست اومده برابر با یک شد. این عدد به دست اومده به معنی 100 درصد است. یعنی فرد سرمایهگذار 100 درصد سود تجزیه و تحلیل نرخ بازگشت سرمایه کرده است.
کاربرد محاسبه ROI
محاسبات ROI در عین سادگی به یه سرمایهگذار کمک میکنه تا تصمیم بگیره که آیا از یه فرصت سرمایهگذاری که براش پیش اومده استفاده کنه یا نه این فرصت در نهایت به ضررش خواهد بود .
این محاسبه همچنین میتونه نشانهای از عملکرد یه سرمایهگذاری از روزی که شروع شده تا به امروز باشه. در واقع وقتی که محاسبه سود یه سرمایهگذاری ROI مثبت یا منفی رو به شما تجزیه و تحلیل نرخ بازگشت سرمایه نشون میده، میتونه نشونه خوبی برای شما به عنوان یه سرمایهگذار باشه که از ارزش واقعی سرمایهگذاری خودتون مطلع بشین.
استفاده از فرمول ROI به یه سرمایهگذار کمک میکنه تا بتونه سرمایهگذاریهای کم بازده رو از سرمایهگذاریهای با عملکرد بالا جدا کنه.
با این رویکرد، سرمایهگذاران و مدیران سبد سهام میتونن سرمایهگذاری خودشون رو بهینه کنن و از نتیجه اون هم اطمینان تقریبی داشته باشن.
مزایای فرمول ROI
استفاده از نرخ ROI یا نرخ بازگشت سرمایه مزایای بسیاری داره که هر تحلیلگر باید از اونها آگاه باشه.
مورد اول: سادگی و آسونی برای محاسبه
لازم به ذکر هست که امروزه از نرخ ROI برای محاسبه سرمایهگذاری زیاد استفاده میشه که دلیل اول و مشخص اون سادگی و سهولت این فرمول هست.
به عبارتی شما برای راه انداختن این فرمول فقط به دو رقم نیاز دارین: سود و هزینه. در واقع شما با همین دو رقم به ROI نهایی سرمایهگذاری خود خواهید رسید.
علاوه بر این نکته، نرخ بازگشت سرمایه برای مردم مختلف معانی مختلفی به همراه داره. بنابراین نمیشه یه تعریف واحد برای ROI داشت، اما همچنان سادگی این فرمول در اولویت افراد قرار داره.
مورد دوم درک و آشنایی جهانی با این فرمول
بازگشت سرمایه یه مفهوم شناخته شده جهانیه. بنابراین یک جورایی تقریباً تضمین میشه که اگه شما با هر کسی در هر جای دنیا راجع به نرخ ROI صحبت کنین، اونها منظور و مقصود حرف شما رو متوجه خواهند شد.
محدودیتهای این فرمول
در حالی که این فرمول اغلب مواقع بسیار مفید و کاربردیه، اما محدودیتهایی هم در فرمول بازگشت سرمایه وجود داره که دونستن این محدودیتها برای شما که سرمایه گذاری میکنین واجبه.
توجه شما رو به 2 نکته زیر جلب میکنم:
مورد اول: فرمول ROI به فاکتور زمان توجهی نداره
عدد ROI بالاتر همیشه به معنای گزینه بهتر برای سرمایهگذاری نیست.
به عنوان مثال دو سرمایهگذاری دارای ROI یکسان و میزان 50٪ وجود داره. با این حال، سرمایه گذاری اول طی سه سال انجام و کامل میشه، در حالی که سرمایهگذاری دوم برای تولید بازده مشابه به پنج سال زمان نیاز داره.
وجود ROI یکسان برای هر دو سرمایهگذاری این تصور رو به وجود مییاره که هر دو اونها میتونن به دو پروژه سرمایهگذاری خوب تبدیل بشن. اما وقتی عامل «زمان» به این مجموعه اضافه میشه، قطعاً نظر سرمایهگذار تغییر میکنه و به سمت پروژهای با بازدهی در مدت زمان کمتری میره.
در اینجا نتیجه خواهین گرفت که علاوه بر اون دو رقم ذکر شده، باید فاکتور زمان رو هم در تصمیمگیری خود برای سرمایهگذاری لحاظ کنین.
مورد دوم: در فرمول ROI امکان دستکاری وجود داره
نرخ بازگشت سرمایه بسته به این که از کدوم نوع فرمول ROI در محاسبه استفاده شده باشه بین دو نفر متفاوت خواهد بود.
یه مدیر بازاریابی میتونه بدون محاسبه هزینههای اضافی مانند هزینههای نگهداری، مالیات بر املاک، هزینههای فروش، عوارض تمبر و هزینههای قانونی به حساب و کتاب نرخ بازگشت سرمایه بپردازه.
اما در همین راستا یه سرمایه گذار برخلاف مدیر بازاریابی باید برای بازده پروژه خودش، نرخ ROI واقعی که شامل تمام هزینههای احتمالی ایجاد شده هنگام افزایش ارزش هر سرمایهگذاری رو محاسبه و ارائه کنه.
فرمولی جدید برای نرخ ROI
همونطور که در بالا برای شما ذکر کردیم، یکی از اشکالاتی که در محاسبه نرخ بازگشت سرمایه به روشهای قبلی وجود داره این هست که اون فرمولها دورهها و بازههای زمانی رو در درصدگیری در نظر نمیگیرن.
به عنوان مثال در فرمولهای قبلی، خصوصاً همون فرمول ساده و آسون اول، بازده 25٪ در مدت 5 سال با بازده 25٪ در مدت 5 روز ROI برابر داره. اما حالا میدونین بدیهی هست که بازده 25 درصدی در 5 روز بسیار بهتر از بازدهی با همون درصد در 5 سال هست!
برای حل این مشکل یه راه حل وجود داره و اون راه حل، به دست آوردن نرخ ROI سالانه است.
به فرمول جدید زیر دقت کنین:
فرمول ROI = [(ارزش پایان / مقدار شروع) ^ (1 /* سالها )] – 1
* سالها = (تاریخ پایان – تاریخ شروع) / 365
به عنوان مثال، یه سرمایهگذار در اول دی 1395 سهام جدید خودش رو به قیمت 12.50 میلیون تومان خریداری کرده و در بیست و چهارم شهریور همون سال با قیمت 15.20 میلیون تومان میفروشه.
حالا شما بگین که نرخ ROI منظم و سالانه سرمایهگذاریش چقدر میشه؟
منظم = (15.20 – 12.50 ) / 12.50 = 21.6 درصد
سالانه = [(15.20 / 12.50 ) ^ (1 / ((24 شهریور – 1 دی) / 365))] -1 = 35.5٪
تفاوت نتیجه رو بین درصدهای حاصل از این دو تا فرمول ببینین!
ماشین حساب فرمول ROI در اکسل
برای انجام تجزیه و تحلیل درست و حساب شده، میتونین ماشین حساب فرمول ROI رایگان CFI رو روی Excel سیستم خود بارگیری و نصب کنین. لازمه بدونین که با این ماشین حساب میشه به سادگی به پاسخ مثال بالا رسید.
در توضیحات بیشتر این ماشین حساب میشه گفت که این ماشین حساب طوری طراحی شده که شما به راحتی میتونین اعداد مربوط به سرمایهگذاری خودتون رو وارد کنین و ببینین که چطور این سیستم به چندین روش نرخ ROI های مختلفی رو در اختیار شما میگذاره.
به عبارتی این ماشین حساب چهار روش مختلف ROI رو شامل میشه: درآمد خالص، سود سرمایه، بازده کل و بازده سالانه.
بهترین راه برای درک تفاوت بین این چهار تجزیه و تحلیل نرخ بازگشت سرمایه روش وارد کردن اعداد و دیدن چگونگی محاسبه و تفاوت این موارد است.
تحولات ROI
اخیراً، سرمایهگذاران و بازاریابان به توسعه شکل جدیدی از نرخ بازگشت سرمایه ROI به نام نرخ بازگشت اجتماعی سرمایه گذاری یا SROI علاقهمند شده ان.
SROI برای اولین بار در اواخر دهه 1990 توسعه یافت. این نوعِ پیشرفته و تحولیافته ROI ، تأثیرات وسیعتری از پروژهها رو با استفاده از ارزش فوق مالی مثل معیارهای اجتماعی و زیست محیطی که در حال حاضر در حسابهای مالی معمولی منعکس نشده ان رو در نظر میگیره.
SROI به درک ارزش پیشنهادی معیارهای ESG یا مدیریت اجتماعی و اجتماعی زیست محیطی که در شیوههای سرمایهگذاری با مسئولیت اجتماعی SRI استفاده میشه، کمک میکنه.
به عنوان مثال، یه شرکتی ممکن هست مسئولیت بپذیره و متعهد بشه که آب آلوده شده رو جداسازی و در کارخانه خودش دوباره استفاده کنه. همچنین روشنایی کارخانه توسط لامپهای معمولی و پرمصرف رو با تمام لامپهای LED جایگزین کنه.
این تعهدات قطعاً هزینهای سریع و حتی سنگین رو به همراه داره که ممکنه روی ROI سرمایهگذاری و کارخانه تأثیر منفی بذاره. با این حال برخلاف ROI منفی، سود خالص برای جامعه و محیط زیست میتونه منجر به SROI مثبت بشه.
چندین تحول دیگه هم برای بازگشت سرمایه وجود داره که برای اهداف خاصی تولید شدن.
آمار رسانههای اجتماعی ROI، به طور موثر فعالیتهای رسانههای اجتماعی رو مشخص میکنه. به عنوان مثال تعداد کلیک یا پسندیده شدن یه پست.
به همین ترتیب، ROI آمار بازاریابی، سعی در شناسایی بازدهی منسوب به تبلیغات یا کمپینهای بازاریابی داره.
اصطلاح ROI یادگیری، مربوط به مقدار اطلاعاتی هست که به عنوان بازدهی آموزش یا مهارتآموزی فرا گرفته و ذخیره میشه.
با پیشرفت جهان و تغییر اقتصاد، مطمئناً چندین شکل دیگه هم از نرخ ROI در آینده ایجاد خواهد شد که ما و شما شاهد اونها باشیم.
با همه اطلاعاتی که راجع به نرخ ROI یا نرخ بازگشت سرمایه به دست اوردین قطعاً باید از همه این اطلاعات و فرمولها برای سرمایهگذاریهای آینده تون استفاده کنین.
برای موفقیت در سرمایهگذاری هر چقدر هم که آدم کار کشته و دانایی باشین باز هم باید آگاه باشین که انجام این امر یه ریسک بزرگ محسوب میشه که یا باعث پیشرفت شما میشه یا میتونه شما رو از عرش به فرش بکشونه.
شما با استفاده از ROI و فرمولهایی که در این رابطه یاد گرفتین، میتونین میزان این ریسک رو کاهش بدین و با آگاهی نسبتاً بیشتری قدم در این راه بگذارین.
امیدواریم مقاله و مطالب ذکر شده ما تونسته باشه راهنمایی و کمکی برای شما و اطرافیان شما باشه.
منتظر تجربیات، نظرات و سوالات شما در این زمینه یعنی نرخ بازگشت سرمایه هستیم.
دیدگاه شما