استراتژی؛ کلمهای که تفاوتی ندارد معاملهگر باشید یا دانشجو، کارگر باشید یا کارمند، مطمئناً آن را بارها و بارها شنیدهاید. با این حال، در بحث معاملهگری و سرمایهگذاری، استراتژی نقشی پررنگتر دارد؛ چراکه پای پول شما در میان است و تصمیم اشتباه مساوی با ضرر است.
سه روش برای مدیریت سرمایه در معاملات کریپتو
معامله رمزارزها اگر به درستی انجام شود، میتواند تجارتی پرسود باشد. در عین حال، اگر روش انجام معامله درست نباشد، میتواند ضررهای غیر قابل تصوری را به معاملهگر تحمیل کند. ضررهایی که گاهی جبران آنها محال است. لذا، عادات معاملاتی خوبی وجود دارند که هر معاملهگری باید با قلب و ذهن خود آنها را تمرین کرده و آنها را به سنت معاملاتی خود بدل کند.
یکی از این عادتها، داشتن برنامه مدیریت سرمایه در معاملات کریپتو است. سرمایههای رمزارزی یا کریپتو درست مانند سایر انواع سرمایه، بسیار ارزشمند هستند و باید با به کارگیری یک استراتژی مدیریت سرمایه مؤثر، از آنها محافظت نمود.
مدیریت سرمایه در معاملات رمزارز به چه معناست؟
مدیریت سرمایه، عبارت از یک استراتژی مالیست که نحوه سرمایهگذاری روی داراییهای رمزارزی مختلف را مشخص میکند. معاملهگری، قمار نیست. در قمار به بازندهها توصیه میشود برای بازپس گیری چیزهای ازدست رفته، باز هم بیشتر هزینه کنند؛ ولی در معاملات کریپتوکارنسی، عکس اين توصیه ارائه میشود.
مدیریت سرمایه، زمان ورود معاملهگر به معامله، مقدار حجم خرید و نقطه خروج او از معامله را مشخص میکند. بعد از آن معاملهگر میتواند از زمان استراحت خود پس از یک معامله سودآور لذت ببرد. با مدیریت سرمایه میتوانید در میان فشار و تلاطم بازارهای مالی، به نرمی پیش بروید.
در یک کلام، مدیریت سرمایه به شما صبر و بردباری میآموزد.
در نهایت، مدیریت سرمایه، میزان ریسکی که باید برای انجام یک معامله به خصوص پذیرفته شود و میزان ضرر مربوطه را مشخص میکند. در ادامه، میخواهیم یک روش سه مرحلهای را برای مدیریت سرمایه در معاملات کریپتو ارائه دهیم.
دانش و فناوری بامداد ارائه میدهد: بوتکمپ معاملهگری در بازار رمزارزها
1- تعیین میزان ریسکپذیری
ریسکپذیری، میزان سرمایهایست که آمادگی دارید آن را از دست بدهید ولی معاملات آینده شما تحت تأثیر آن قرار نگیرد. به عنوان یک معاملهگر، لازم است فقط آن بخش از پول خود را در معرض خطر قرار دهید که آمادگی از دست دادن آن را دارید. اگر پول زیادی را در معرض خطر قرار دهید، یک معامله اشتباه میتواند ضرری غیر قابل جبران را به سرمایه شما وارد کند.
در حوزه علم اقتصاد، ریسکپذیری به این صورت توصیف میشود: میزان تغییر پذیری در بازده یک سرمایهگذاری که سرمایهگذار، آمادگی تحمل آن را دارد.
عوامل مختلفی بر ریسکپذیری تأثیرگذار هستند.
هنگام تعیین ریسکپذیری خود باید به این عوامل توجه کنید:
- افق زمانی: سرمایهگذاری میتواند کوتاهمدت یا بلندمدت باشد. به یاد داشته باشید که سرمایهگذاری کوتاه مدت در مقایسه با سرمایهگذاری بلندمدت، قابلیت تحمل ریسک بیشتری دارد.
- ظرفیت درآمدهای آتی: این عامل، نحوه تأثیرگذاری معامله روی ظرفیتهای مالی آینده شما را مشخص میکند.
- حضور سایر داراییهای حمایتی. این عامل، مواردی چون املاک، حقوق بازنشستگی، ارث و تأمین اجتماعی را شامل میشود. هرچه داراییهای حمایتی شما بیشتر باشد، سطح ریسکپذیری شما نیز بالاتر میرود.
ریسکپذیری را میتوان بر اساس سطوح مختلف ریسک، طبقهبندی نمود. به طور کلی سه سطح ریسکپذیری وجود دارد.
ریسکپذیری تهاجمی
متخصصین و حرفهایهای معاملهگری، تحمل ریسک تهاجمی را دارند. معاملهگران منفرد و سازمانی که منابع و تجربه کافی برای تجزیه و تحلیل عمیق بازار را دارند میتوانند در بازارهای تهاجمی و با ریسک بالا سرمایهگذاری کنند. این گروه از معاملهگران را میتوان در گروه معاملهگران تهاجمی طبقهبندی نمود.
ریسکپذیری متوسط
این قبیل سرمایهگذارها از روش ریسکپذیری متعادل در برابر پاداش استفاده میکنند. آنها در افق زمانی میان مدت، داراییهای رمزارزی بدون ریسک را معامله میکنند. این قبیل سرمایهگذاران برای شرکتهایی که سود سهام پرداخت میکنند، مناسبند.
ریسکپذیری محافظهکارانه
این گروه، عموماً تازه واردهای صنعت معاملهگری هستند. آنها ترجیح میدهند روی داراییهای تثبیت شده سرمایهگذاری کنند. عموماً این گروه، سرمایهگذاران بازنشسته یا جوانی هستند که دارایی حمایتی ناچیزی یا اندکی دارند.
2- به برنامه معاملاتی خود پایبند باشید
این استراتژی بسیار حائز اهمیت است. بسیاری از معاملهگران تازهکار، وقتی با شرایط تهاجمی بازار مواجه میشوند، برنامه خود را به سطل زباله انداخته و چندین معامله را با ضرر به اتمام میرسانند. درد و رنجی که با معاملات اشتباه همراه است، آنها را بر آن میدارد که با چند معامله انتقامی، در صدد بازپسگیری داراییهای از دست رفته خود برآیند و در اغلب اوقات، نتیجه این معاملات نیز، افزایش میزان ضرر است.
بنابراین، بسیار مهم است که به برنامه خود پایبند باشید. توصیه میکنیم استراتژی خود را روی کاغذ بنویسید و به آن پایبند بمانید. یادداشتهایی که روی کاغذ نوشتهاید نباید تغییر کنند و باید به آنچه نوشتهاید مانند یک آیین مذهبی پایبند باشید.
باید نقاط خروج را به وضوح در یادداشتهای خود مشخص کنید. در مواردی که معاملات شما با ضرر همراه میشود، استاپ لاس (نقطه توقف ضرر) خود را برای بازپس گیری زیان متحمل شده، تغییر ندهید، مگر آن که استراتژی شما اجازه این کار را بدهد. به علاوه، باید تمام سطوحی را که میخواهید در آنها وارد معامله شوید، مشخص کنید و حجم معامله را برای هر یک از آنها تعیین نمایید.
مدیریت سرمایه برای تمام معاملهگرها، سختترین قسمت معامله است. لحظهای که همه چیز به رنگ قرمز در میآید، ترس به وجود شما هجوم میآورد و فشار ذهنی که تصور از دست رفتن سرمایه در شما ایجاد میکند، غیر قابل تحمل است و خیلیها درنهایت، تسلیم این فشار میشوند. اگر در این استراتژی تبهر پیدا کنید و آن را با دو استراتژی دیگر ترکیب کنید، هیچ چیز نمیتواند راه موفقیت معاملات شما را سد کند.
برویم سراغ استراتژی سوم.
3- آستانه تحمل درد را مشخص کنید
بعد از این که سطوح ریسک خود را تعیین کردید و برای هر یک از معاملات خود، طرح مناسب تهیه کردید، آخرین چیز، تعیین آستانه تحمل درد شماست.
در یک روز بد بازار، سهم قابل ملاحظهای از ضربات بازار نصیب شما میشود و این جا جاییست که آستانه تحمل درد شما مشخص میشود.
آستانه تحمل درد، جاییست که شما بعد از تحمل ضررهای پی در پی، معامله کردن را متوقف میکنید. جنگیدن با بازار، کار عاقلانهای نیست و باعث میشود دوباره و دوباره ضرر کنید.
تمام معاملهگرها روزهای بد را تجربه کردهاند و فرقی نمیکند شما معاملهگری تازه کار باشید یا یک معاملهگر سرد و گرم چشیده، زنجیره طولانی باختها و ردیف قرمز معاملات بسته شده، به هر حال روی اعصاب شما راه میرود.
اما این اتفاق چه طور رخ میدهد؟
به عنوان مثال، فرض کنید در روز اول شروع معامله، حسابی با سرمایه 10 هزار دلار در اختیار دارید. شما آستانه تحمل درد خود را به عنوان درصدی از حساب خود را درنظر گرفته و فرض میکنید اگر در پایان روز، آن را از دست بدهید، تحمل درد حاصله را دارید. مثلاً فرض کنید این مقدار، 10 درصد کل حسابتان است. در این صورت اگر بعد از مجموعهای از معاملات بد، ده درصد از حساب خود (1000 دلار) را از دست بدهید، کامپیوتر خود را خاموش میکنید و تا روز کاری بعد، به سراغ سرگرمیهای مورد علاقه خود میروید. حتی میتوانید زمان استراحت خود را یک هفته درنظر بگیرید تا بتوانید استراتژی خود را بازبینی کرده و بهترین استراتژی مناسب برای خودتان را بازسازی کنید.
هرچه ریسکپذیری شما کوچکتر باشد، احتمال رسیدن به آستانه تحمل درد شما نیز کوچکتر استراتژی سرمایهگذاری ساده خواهد شد. ولی باید انظباط لازم را در خودتان پرورش دهید و تا روز بعد، میز کامپیوتر خود را ترک کنید. به عبارت خیلی ساده، دقیقاً بدانید که چه وقت زمان استراحت شما فرارسیده.
چکیده مطالب
تهیه یک استراتژی مدیریت سرمایه در معاملات کریپتو کار بسیار ساده و آسانیست. .با این وجود، سختترین بخش کار، مقید ساختن خودتان به اجرای مداوم آن استراتژیست. اگر میخواهید شما هم وارد استخر معاملهگران موفق شوید، هرگز نباید از صف خارج شوید.
اگر میخواهید از اتفاقات روز بازار کریپتو و رمزارزها مطلع شوید، در اینستاگرام و تلگرام با ما همراه شوید.
نظرات و تجربیات خود را زیر همین پست با خوانندگان بامداد به اشتراک بگذارید و اگر سؤالی دارید، خوشحال میشویم که زیر همین پست، پاسخگوی شما باشیم.
نوسان گیری ارزهای دیجیتال (آموزش کامل و رایگان+ فیلم)
نوسان گیری ارزهای دیجیتال یکی از شیوه ها و استراتژی های معاملاتی در بازار ارزهای دیجیتال محسوب می شوند. در واقع اگر بخواهیم کمی دقیق تر به موضوع نگاه کنیم متوجه خواهیم شد که نوسان گیری ارزهای دیجیتال یک استراتژی محبوب برای بسیاری معامله گران در بازار است. در ادامه به چرایی این موضوع و آموزش نوسان گیری ارز دیجیتال خواهیم پرداخت با ما همراه باشید.
- 1. استراتژی نوسان گیری ارز دیجیتال چیست؟
- 2. چگونه بهترین استراتژی نوسان گیری ارزهای دیجیتال داشته باشیم؟
- 3. سوالات متداول
- 3.1. نوسان گیری ارزهای دیجیتال چگونه است؟
- 3.2. بهترین ارز دیجیتال برای نوسان گیری کدام است؟
قبل از اینکه بخواهیم به استراتژی نوسان گیری ارز دیجیتال بپردازیم بهتر است کمی درباره خود مفهوم استراتژی صحبت کنیم. در لغت استراتژی یک روش یا شیوه محسوب می شود و به طور کلی یکی از سنتی ترین مفاهیم انسانی محسوب می شود. در واقع از زمانی که انسان با نیروی عقل خود آشنا شد و سعی کرد از آن استفاده کند عملا استراتژی متولد شد. به بیان بهتر استراتژی یکی از تفاوت های اصلی میان انسان ها و حیوانات محسوب می شود.
بنابراین می توانیم اینگونه بیان کنیم که استراتژی یک شیوه و روش مبتنی عقلانی برای رسیدن به یک هدف است. زمانی که شما می خواهید از خانه به سر کار بروید و در ذهن خود برنامه ریزی می کنید که از چه مسیر و چه وسایلی برای رسیدن به سر کار استفاده کنید در واقع در حال طراحی یک استراتژی هستید.
عین همین مفهوم در مورد استراتژی نوسان گیری ارزهای دیجیتال وجود دارد. یعنی این که شما در استراتژی نوسان گیری ارزهای دیجیتال سعی می کنید راه و نحوه نوسان گیری ارز مناسب برای خود درست کنید. حال سوال مهم این است که چرا به استراتژی نیاز داریم و اساسا آیا لازم است به نوسان گیری ارزهای دیجیتال به دید یک استراتژی نگاه کنیم؟ نظر شما چیست؟
سهام شارپی
آموزش معامله گری و تحلیل گری حرفه ای بازارهای مالی بورس، ارز دیجیتال و فارکس به صورت کاملا عملی و علمی که همه افراد علاقه مند در این حوزه می توانند به کمک آموزش های ما به درآمد زایی شخصی بپردازند.
رسالت ما نشان دادن مسیر صحیح و واقعی رسیدن به درآمد در بازارهای مالی ست. در راستای بالا بردن سطح مالی و دانش جامعه برای رسیدن به فرداهای بهتر برای ایران عزیزمان.
تمامی حقوق این سایت متعلق به شهرادصادقی است. این سایت در زمینه آموزش بازارهای مالی و تحت قوانین جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکند.
مدیریت سرمایه در بازار بورس به چه معناست؟ + مزایا
مدیریت سرمایه به فرآیند رسیدگی به داراییهای مالی مخصوصا اوراق بهادار و سهام بورس اشاره دارد. مدیریت سرمایه شامل طراحی برنامههای بلندمدت و کوتاهمدت برای به دست آوردن و واگذاری داراییهای پرتفوی است. ما امروز قصد داریم اهمیت مدیریت سرمایه در بازار بورس را بررسی کنیم. پس با ما همراه باشید.
مدیریت سرمایه شامل فعالیتهایی مانند بودجهبندی، بانکداری و خدمات مالیاتی میشود. مدیران سرمایه، که بهعنوان مدیران دارایی نیز شناخته میشوند، مسئول رشد پول مشتریان هستند تا به آنها در دستیابی به آرزوها و اهداف مالی کمک کنند. مدیران سرمایه همچنین در مورد مدیریت جریان نقدی و برنامهریزی به مشتریان خود مشاوره جامع ارائه میدهند. خدمات اصلی مدیریت سرمایه شامل انتخاب سهام، تجزیه و تحلیل صورتهای مالی، تخصیص دارایی و استراتژی پرتفوی است.
مدیریت سرمایه در بازار سهام
مدیریت سرمایه در بازار سهام یا هر بازار دیگری به معنای ایجاد و مراقبت کلی از سبد سرمایهگذاری است. مدیریت سرمایه اغلب شامل پیشنهاد یک استراتژی سرمایهگذاری، خرید و فروش سرمایهگذاری و مدیریت تخصیص دارایی پرتفوی است. مدیریت سرمایه میتواند به تنهایی یا با کمک یک مشاور انجام شود.
مدیریت سرمایه، مدیریت پورتفولیو یا مدیریت دارایی، همگی اصطلاحاتی هستند که به خدماتی اشاره میکنند که نظارت بر سرمایهگذاریهای مشتری را فراهم میسازد. مدیریت سرمایه فقط مدیریت داراییهای خاص در پرتفوی مشتری نیست، بلکه شامل اطمینان از همسویی پرتفوی با اهداف مشتری، تحمل ریسک و اولویتهای مالی مشتری است.
مبانی مدیریت سرمایه
هدف از مدیریت سرمایه در بازار بورس دستیابی به اهداف سرمایهگذاری خاص به نفع مشتریانی است که مسئولیت نظارت بر پول خود را برعهده مدیر میگذارند. البته این درصورتی است که فرد قدرت یا دانش مدیریت سرمایه خود را نداشته باشد. این مشتریان ممکن است سرمایهگذاران فردی یا سرمایهگذاران نهادی مانند صندوقهای بازنشستگی، برنامههای بازنشستگی، دولتها، موسسات آموزشی و شرکتهای بیمه باشند.
خدمات مدیریت سرمایه شامل تخصیص دارایی، تجزیه و تحلیل صورتهای مالی، انتخاب سهام، نظارت بر سرمایهگذاریهای موجود و استراتژی و اجرای پرتفوی است. مدیریت سرمایه ممکن است شامل برنامهریزی مالی و خدمات مشاوره نیز باشد و نه تنها نظارت بر پرتفوی مشتری، بلکه هماهنگی آن با سایر داراییها و اهداف زندگی وی را شامل شود. مدیران سرمایه استراتژی سرمایهگذاری ساده حرفهای با انواع مختلف اوراق بهادار و داراییهای مالی از جمله اوراق قرضه و سهام سر و کار دارند.
مدیر همچنین ممکن است داراییهای واقعی مانند فلزات گرانبها، کالاها و آثار هنری را مدیریت کند. مدیران میتوانند به همسو کردن سرمایهگذاری برای مطابقت با برنامه زندگی کمک کنند. اصطلاح مدیریت سرمایه در امور مالی شرکت، شامل حصول اطمینان از نگهداری، حسابداری و استفاده مناسب از داراییهای مشهود و نامشهود شرکت است. طبق یک مطالعه توسط شرکت تحقیقاتی و مشاورهای Willis Towers Watson و روزنامه مالی Pensions & Investments، صنعت مدیریت سرمایه درحال رشد است.
اهداف اصلی مدیریت سرمایه در بازار بورس
اهداف مدیریت سرمایه در بازار بورس یا هر بازار مالی دیگری از یک سرمایهگذار به سرمایهگذار دیگر متفاوت است. در حالت کلی میتوان گفت هدف اصلی مدیریت سرمایه دستیابی به اهداف مالی است. برخی از گزینههای سرمایهگذاری ممکن است شامل دورههای قفل و نقدینگی بالا باشد.
در این حالت، مشتریان درصورتیکه بخواهند برای مدت کوتاهی پسانداز کنند و برای ایجاد وجوه اضطراری یا بودجهای برای توسعه شخصی خود پسانداز نمایند و در نتیجه به اهداف مالی خود دست یابند، به دنبال راهی ایدهآل برای مدیریت وجوه خود هستند.
این راه ایداهآل میتواند مدیریت سرمایه باشد. یکی دیگر از اهداف مدیریت سرمایه به حداقل رساندن بار مالیاتی است. جدا از رشد سرمایه، مدیران سرمایه انگیزه ارزیابی سرمایه گذاریها و مالیات بر درآمد مربوطه را دارند.
البته استراتژی سرمایهگذاری ساده این در مورد بازار بورس صدق نمیکند. علاوه براین، مدیریت سرمایه به دنبال ایمن نگه داشتن پول برای جلوگیری از هدر رفتن است. مدیریت سرمایهگذاری کمک میکند تا از پولهایی که به سختی به دست میآیند در مقابل فرسایش زمانی به دلیل استفادههای بیش از حد محافظت شود.
این مورد در بازار بورس میتواند شامل کاهش ارزش سرمایه در بلندمدت یا کوتاه مدت باشد. مدیریت سرمایه به فرد (شخص حقیقی یا حقوقی) کمک میکند اگر نمیتواند سرمایه خود را در بازار بورس افزایش دهد حداقل آن را محفوظ نگه دارد تا کاهش نیابد. این مورد مخصوصا در زمان اصلاح بازار صدق میکند.
اهمیت مدیریت سرمایه در بازار بورس
ایجاد پتانسیل برای بازدهی بالاتر
اگرچه نقدینگی امنتر از سهام تلقی میشود اما نقدینگی در بلندمدت بدون سرمایهگذاری نمیتواند رشد کند و ارزش آن افزایش یابد. نوسانات در بازار سهام همیشه با نتایج منفی همراه نیست. بلکه میتواند به سرمایهگذاران فرصتی برای خرید سهام با قیمت پایینتر و بازدهی بالاتر در بلندمدت ارائه دهد.
بنابراین، مدیریت سرمایه در بازار بورس به رشد پول مشتری کمک میکند تا بتواند نرخ بازدهی بالایی کسب کند. مدیریت سرمایه موثر فرصتی برای کشف رشد و بازارهای بالقوه برای افزایش ارزش پول مشتری ایجاد میکند.
رسیدن به اهداف مالی
سرمایهگذاریها بهمنظور صرفهجویی در پول و اطمینان از دریافت بازده بالاتر سرمایهگذاران در دراز مدت انجام میشود. با این حال، سرمایهگذاری همچنین به دستیابی به اهداف کوتاه مدت و بلندمدت بدون استرس و دردسر کمک میکند. تمرکز کسب و کارها بر روی گسترش پس از یک دوره مشخص است که نیاز به ثبات مالی را ایجاد میکند.
بهطور مشابه، افراد نیازهای مالی متفاوتی دارند. مانند تحصیل یا خرید خانه که با پسانداز وجوه به دنبال آن هستند. بنابراین سرمایهگذاری در اوراق قرضه، سهام یا صندوقهای سرمایهگذاری به افراد و کسب وکارها کمک میکند تا به اهداف مالی خود دست یابند.
مقابله با تورم
تورم یک تهدید مهم برای سرمایهگذاران است. زیرا پسانداز واقعی فعلی و بازده آتی را از بین میبرد. افزایش تورم نیز از ارزش اصل اوراق بهادار درآمدی فاصله میگیرد. مدیریت سرمایه به عملکرد بهتر از تورم کمک میکند و به مشتریان اجازه میدهد تا درآمد خود را بدون چالشهای تورمی افزایش دهند.
برای اینکه پسانداز سرمایهگذار در طول زمان رشد کند، نرخ بازده پس از کسر مالیات باید بیشتر از نرخ تورم باشد. در اقتصاد امروزی که با بهره کم مشخص میشود، یافتن حساب پسانداز با بازدهی بالاتر از نرخ تورم ممکن است چالش برانگیز باشد. بنابراین، مدیریت سرمایه مخصوصا مدیریت سرمایه در بازار بورس برای کمک به مشتریان برای عملکرد بهتر از نرخ تورم بازار ضروری است.
فراهم کردن درآمد منظم
اکثریت افرادی که به بازنشستگی نزدیک میشوند به پول سرمایهگذاری بهعنوان درآمد عادی خود وابسته هستند. زندگی پس از بازنشستگی دشوار میشود زیرا بسیاری از افراد برای تامین نیازهای روزانه خود حقوق ماهیانه دریافت نمیکنند (افرادی که شغل دولتی ندارند و خود را بیمه نکردهاند).
طیف وسیعی از سرمایهگذاریها وجود دارد که افراد میتوانند به آنها وابسته باشند، از جمله اوراق قرضه و سهام. اینها باعث میشود فرد بتواند در آینده پس از بازنشستگی، درآمد منظمی را فراهم کند. افراد از مدیریت موثر سرمایه برای رفع نیازهای خود پس از بازنشستگی اطمینان حاصل میکنند.
حل شرایط مختلف مالی
نیازهای مالی درطول زمان تغییر میکند و احتمال وقوع شرایط اضطراری وجود دارد. سرمایهگذاری زودتر منجر به رشد سریعتر سرمایه میشود. مدیران سرمایهگذاری به مشتریان کمک میکنند تا مشکلات مالی را به ویژه در یک بازار بی ثبات حل کنند. با مدیریت دقیق سرمایهگذاری، مشتریان میتوانند سبدهای خود را به گونهای تنظیم کنند که نیازها و اولویتهای مالی در حال تغییر آنها را منعکس کند.
بهعنوان مثال، افراد یا مشاغل ممکن است مجبور شوند از پسانداز برای حل مشکلات اضطراری استفاده کنند. بنابراین، مدیریت سرمایه موثر برای صرفهجویی در پول برای مقاصد اضطراری ضروری است.
مزایای مدیریت سرمایه در بازار بورس
کسب درآمد ثابت
مدیریت سرمایه در بازار بورس به کسب یک منبع درآمد ثابت کمک میکند. سرمایهگذاریهایی که درآمد را بهبود میبخشد شامل سهام شرکتهایی است که مستقیماً به سرمایهگذاران پرداخت میکنند یا سپردههای ثابتی که سودهای معمولی را پرداخت میکنند. مدیریت سرمایه درآمد ثابتی را برای افراد بیکار، شاغل و بازنشسته فراهم میکند و امکان ثبات اقتصادی در جامعه را افزایش میدهد. مدیریت سرمایه مؤثر نیز با تأمین درآمد اضافی برای تقویت اقتصاد ملی بهعنوان درآمد تکمیلی عمل میکند.
رشد پول
مردم عمدتاً برای حفظ پول برای استفاده در آینده آن را پسانداز میکنند. طرحهای سرمایهگذاری تضمین میکنند که افراد پساندازشان را خرج نمیکنند. اوراق قرضه دولتی و سپردههای ثابت ممکن است در کمک به رشد وجوه شخصی موثر نباشد. بنابراین، افزایش سرمایه تنها میتواند از مدیریت موثر سرمایه در کوتاه مدت یا بلندمدت ناشی شود.
برای رشد کسب و کارها یا سرمایه افراد، مهم است که بهترین گزینههای سرمایهگذاری را درنظر بگیرید. گزینههایی که بازده درآمد قابل توجهی را ارائه میدهند. اگرچه صندوقهای سرمایهگذاری با ریسک بالایی همراه هستند، میتواند بازده خوبی هم داشته باشد و منجر به بهبود سودآوری و بهرهوری شود.
به حداقل رساندن بار مالیاتی
افرادی که مالیات بالایی برای داراییهای خود میپردازند درآمد کمی دارند. پرداخت مالیات کم هزینههای متحملشده توسط یک فرد یا یک کسب وکار در هنگام پرداخت قبوض برای انواع سرمایهگذاری را کاهش میدهد. مدیریت سرمایه موثر بهعنوان بهترین راه برای نگه داشتن داراییها و سرمایه برای اطمینان از کاهش بار مالیاتی عمل میکند.
شرکتها مالیات بیشتری را از طریق مالیات بر درآمد بر سود بانکی و عواید مالیات بر سرمایه در طول سرمایهگذاری میپردازند که هر دو میتوانند از طریق مدیریت سرمایه موثر کاهش یابند. افرادی که در خارج از کشور زندگی میکنند ممکن است داراییهایی را بیابند که در کشورشان از نظر مالیاتی کارآمد بوده و در کشور محل اقامتشان مشمول مالیات میشوند. بنابراین، مدیریت سرمایهگذاری تضمین میکند که سرمایهگذاران صورتحسابهای مالیاتی را کاهش میدهند و در نتیجه ثبات مالی را بهبود میبخشند.
مدیر سرمایه چه میکند؟
مدیر سرمایه، شخص یا شرکتی است که سبد سرمایهگذاری را به نمایندگی از مشتری مدیریت میکند. حال اگر این مدیر در زمینه مدیریت سرمایه در بازار بورس قعالیت کند میتواند انتخاب سهام را نیز برای مشتری انجام دهد.
مدیران سرمایه برای رسیدن به اهداف مشتری یک استراتژی سرمایهگذاری ارائه میکنند، سپس از آن استراتژی برای تصمیمگیری درباره نحوه تقسیم پرتفوی مشتری بین انواع مختلف سرمایهگذاری، مانند سهام و اوراق قرضه استفاده میکنند. مدیر، آن سرمایهگذاریها را در صورت نیاز برای مشتری میخرد و میفروشد و عملکرد کلی سبد را زیر نظر دارد.
برخی از مدیران سرمایه برنامهریزان مالی نیز هستند و در مورد موضوعاتی مانند مدیریت جریان نقدی، مالیات، بیمه و برنامهریزی املاک، مشاوره مالی ارائه میکنند. برخی دیگر با مشتریانی با ارزش خالص کار میکنند تا نیازهای برنامهریزی مالی و مدیریت سرمایه آنها را برطرف کنند و همچنین خدمات سایر متخصصان مانند وکلا و حسابداران را هماهنگ کنند.
این اغلب بهعنوان مدیریت ثروت شناخته میشود. مدیریت ثروت علاوهبر مدیریت سرمایه، زمینههای تخصصی بیشتری مانند برنامهریزی املاک و مالیات، خدمات حسابداری و برنامهریزی بازنشستگی را ارائه میدهد. معمولا در بازار بورس مدیریت سرمایه میتواند مفید باشد و نیازی به مدیریت ثروت نیست.
یک شرکت مدیریت سرمایه چگونه کار میکند؟
اکثر شرکتهای مدیریت سرمایه از شما میخواهند که یک حساب سرمایهگذاری با آنها یا در کارگزاری که آنها از آن استفاده میکنند راهاندازی کنید. اگر هم حسابی در کارگزاریهای دیگر دارید به شما کمک میکنند پول خود را انتقال دهید.
تصمیمات سرمایهگذاری مدیر بر اساس عوامل مختلفی است که از اهداف پسانداز شما (بازنشستگی، تحصیلات، خرید بزرگ) و چارچوب استراتژی سرمایهگذاری ساده زمانی شروع میشود. همچنین به سؤالاتی پاسخ میدهید تا به آنها کمک کنید تا میزان تحمل ریسک یا توانایی شما در تحمل نوسانات بازده سرمایهگذاری و نوسانات بازار سهام را ارزیابی کنند. این شرکت معمولا در زمینه مدیریت سرمایه در بازار بورس خبره است. شرایط بازار، عملکرد تاریخی، کارایی مالیاتی و هزینههای سرمایهگذاری نیز استراتژی سرمایه مدیر را مشخص میکند.
جمعبندی مدیریت سرمایه در بازار بورس
رشد در مقدار و ارزش داراییها برای حفظ ارزش کلی ثروت یک فرد یا شرکت بسیار مهم است. در میان انواع مختلفی از داراییهایی که یک فرد حقیقی یا حقوقی ممکن است داشته باشد، بیشتر آنها به مدیریت سرمایه نیاز دارند. داراییهای ثابت (که به عنوان داراییهای بلند مدت نیز شناخته میشود) عموماً اشکالی از دارایی فیزیکی هستند که برای مدت طولانی نگهداری میشوند (به عنوان مثال، ساختمانها، تجهیزات و ماشین آلات سنگین).
اینها معمولا برای ایجاد درآمد استفاده خواهند شد. علاوهبر این فرد ممکن است بخشی از سرمایه خود را در بازار بورس و به خرید اوراق بهادار اختصاص دهد. چون اکثر داراییهای ثابت به دلیل فرسودگی ارزش خود را در طول زمان از دست میدهند. این همان فرآیندی است که به آن استهلاک میگویند.
اوراق قرضه نوع دیگری از داراییهای ثابت است. اوراق قرضه وام بلندمدتی است که سرمایهگذار به واحد تجاری صادرکننده اوراق قرضه، بهعنوان مثال، دولت میدهد. داراییهای جاری (که داراییهای نقد نیز نامیده میشود) توسط سرمایهگذار برای بازههای زمانی نسبتاً کوتاه، معمولاً کمتر از 12 ماه نگهداری میشود و میتوان آنها را به راحتی به نقدینگی تبدیل کرد، فروخت یا مصرف کرد.
نمونههایی از داراییهای جاری یک شرکت عبارتند از وجه نقد، سهام قابل معامله و موجودی. با مدیریت سرمایه در بازار بورس حداقل کاری که میتوان کرد این است که حتی در شرایط نزول بازار نیز سرمایه خود را حفظ کرد.
۴ استراتژی ساده برای سرمایهگذاری؛ چیزهایی که میدانیم و از یاد میبریم
استراتژی؛ کلمهای که تفاوتی ندارد معاملهگر باشید یا دانشجو، کارگر باشید یا کارمند، مطمئناً آن را بارها و بارها شنیدهاید. با این حال، در بحث معاملهگری و سرمایهگذاری، استراتژی نقشی پررنگتر دارد؛ چراکه پای پول شما در میان است و تصمیم اشتباه مساوی با ضرر است.
عبارت استراتژی از واژه استراتگوس (Strategos) گرفته شده است که اشاره به فرماندهی و رهبری در جنگهای یونان باستان دارد. پس جای تعجب نیست که این اصطلاح را همراه با ترید، سرمایهگذاری و برنامهریزی میآورند؛ چون هر کدام از اینها مانند میدان جنگ هستند! باید بدانید که در میان انبوهی از کارها و اطلاعات، چه باید کنید و چگونه مسیر درست را برای سالمرسیدن به مقصد طی کنید. ترسیم نقشه برای رسیدن به هدف، همان استراتژی است که دنبالش هستیم.
دانلود و مشاهده عناوین ماهنامه ” اقتصاد دیجیتال” شماره ۱۳، مهرماه ۱۴۰۰
استراتژیها همیشه پیچیده و عجیبوغریب نیستند، گاهی اوقات میتوان با چند راه و میانبر ساده به نتایجی رسید که هیچکس توقعش را ندارد. حتما نیاز نیست آموزشهای خاصی ببینید تا بتوانید گلیم خود را از آب بیرون بکشید. کافی است مبنای کار را بدانید و رفتهرفته آنها را پیشرفتهتر کنید.
قطعاً شما هم بهدنبال راهبردهایی هستید که بتوانید با استفاده از آنها به بهترین نتیجه برسید؛ پس توصیه میکنیم یادداشت احسان یزدان پرست در وبسایت مدیوم را بخوانید.
۴ استراتژی ساده
اگر سرتان خیلی شلوغ است؛ استراتژی سرمایهگذاری ساده پس چرا استراتژیهای سرمایهگذاریتان را اولویتبندی نمیکنید؟
خلاصه کلام؛ زمان در بازار ارزهای دیجیتال همچون گوهری گرانبهاست. شما یا یاد میگیرید که سریع تصمیم بگیرید و عمل کنید یا از قافله عقب خواهید افتاد. بازار ارزهای دیجیتال به بازارهای دیگری که پیش از این دیدهاید، شباهتی ندارد. سرعت رخدادن اتفاقات در این بازار خیلی سریع است.
برای درک این موضوع، به چند نمونه اشاره میکنیم:
- امروز یک پروژه بهشدت صعودی میشود و فردا که از خواب بیدار میشوید، میبینید که به صفر رسیده است.
- ایلان ماسک درباره پذیرش بیت کوین در شرکت تسلا توییتی ارسال میکند. کمی بعد میبینم مادربزرگم از من میپرسد چطور بیت کوین بخرم؟ ایلان مجدداً توییت ارسال میکند و میگوید [استخراج] بیت کوین برای محیط زیست مضر است. مادربزرگم اختیار از کف میدهد و تمام پوزیشنهای معاملاتی خود را میبندد!
- چین برای بار هزارم ارزهای دیجیتال را ممنوع میکند. مردم داراییهای خود را با هیجان ناشی از ترس میفروشند. بعد کاشف به عمل میآید که این خبر جعلی بوده است و مردم دوباره شروع به خرید میکنند.
- نهنگها و مؤسساتی نظیر جی پی مورگان یا گلدمن ساکس بازار را دستکاری میکنند؛ قیمتها پامپ و دامپ میشود.
پس اگر میخواهید در این بازار فعالیت کنید، باید کاملاً مجهز باشید. انگار سوار بر قایقی میان اقیانوس هستید و طوفان شبانهروز بر شما میتازد. نمیتوانید با خیال راحت بنشینید، در عین حال فرصت چندانی هم برای فکرکردن ندارید؛ پس باید تصمیم بگیرید و سریع عمل کنید.
شماره یک: سال ۲۰۰۹ را فراموش و روبهجلو حرکت کنید
من دوستی دارم که به اخبار فناوری علاقه فراوانی دارد. او در سال ۲۰۱۳ مرا با دنیای بیت کوین آشنا کرد. از همان زمان، هر بار که او را میبینم به من میگوید:
بیت کوین در حال حاضر خیلی گران است؛ الان برای ورود به بازار خیلی دیر است.
همان داستان قدیمی و کلاسیکِ «هر روز اخبار را دنبال کنید، هرگز نخرید.» برای دوستم کاملاً صادق است.
درست است که این روزها افراد زیادی از فناوریهای بلاک چین و ارزهای دیجیتال سر در میآورند؛ اما اگر گوشهای بنشینید و مدام غر بزنید که چرا ۱۰ سال پیش ارز دیجیتال نخریدهاید، قاعدتاً یک جای کار میلنگد!
یک ضربالمثل چینی میگوید:
بهترین زمان برای کاشت یک درخت ۲۰ سال پیش بود. بهترین زمان بعدی، همین حالاست.
در مورد استراتژی سرمایهگذاری ساده بازار تحقیق کنید، پروژههای خوب را بیابید. برای ورود خود برنامهریزی کنید و شک بهدلتان راه ندهید.
شماره دو: بخرید و در عین حال بفروشید
بهعنوان یک معاملهگر یا یک سرمایهگذار، احتمالاً قوانینی برای خرید دارید:
- ممکن است ۱۰ تا ۲۰ درصد از حقوق ماهانه خود را به فلان ارز دیجیتال اختصاص بدهید.
- زمانی فلان ارز را میخرید که به هدف قیمتی X رسیده باشد.
- استراتژی میانگینگیری یا خرید پلهای را روی فلان ارز بهصورت ماهانه و هفتگی اجرا میکنید.
این استراتژیها بسیار خوب و توصیهشده هستند. با این حال اگر فقط به خرید فکر میکنید و ایدههای روشنی در مورد استراتژیهای خروج خود نداشته باشید، این پازل کامل نیست.
احتمالاً شنیدهاید بسیاری از افراد توصیه میکنند که بیت کوین بخرید و هرگز نفروشید. بسیاری از ما معتقدیم که بیت کوین طلای آینده است. ما آن را بیشتر بهعنوان یک دارایی ارزشمند میبینیم و امیدواریم در دوران بازنشستگی بتوانیم روی آن حساب کنیم. پس بیت کوین را هودل میکنیم.
این استراتژی ممکن است برای بیت کوین جواب دهد؛ اما برای بسیاری از توکنها، استراتژی عاقلانهای نیست.
۱۰۰ ارز برتر سالهای ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۵ و حتی ۲۰۱۹ را بررسی کنید. چند نام را میشناسید؟ چند درصد از آن ارزها هنوز پابرجا هستند؟ ۸۰ تا ۹۰ درصد از این پروژهها از بین رفتهاند، قیمتشان کاهش یافته یا به حاشیه رانده شدهاند.
برای آلت کوینها (از جمله اتریوم) شما باید حد ضرر یا همان استاپ لاس بگذارید. بهتر است وقتی قیمتها از حد تعیین شده عبور کرد، یک یا همه پوزیشنهای معاملاتی خود را لیکویید یا نقد کنید. حتی اگر یک معاملهگر روزانه نیستید، این اخطارها و اقدامات خودکار کمک میکند که با خیال راحت سرمایهگذاری کنید.
زیاد حریص نباشید. اگر کوینهایتان افزایشِ قیمتِ شدیدی را تجربه کردند، در پی کسب سود باشید. برای مثال فرض کنید امروز هزار دلار دوج کوین خریدهاید. پس از ۳ ماه ایلان ماسک درباره این میم کوین توییتی ارسال میکند. بهلطف توییت ایلان ماسک اکنون شما سه هزار دلار دارید. در این لحظه بهتر است ۱,۵۰۰ دلار از داراییتان را نقد کنید. به این ترتیب شما سرمایه اولیه خود را خارج کردهاید، مقداری سود کردهاید و البته همچنان میتوانید عضوی از جامعه دوج کوین باقی بمانید (البته اگر این موضوع مهمی باشد).
۳- در کف خرید کنید
خرید در کف؛ استراتژی سرمایهگذاری ساده حتی خواندنش هم لذتبخش است، چه برسد که شانس خرید در یک کف واقعی نصیبتان شود.
بیایید واقعبین باشیم؛ خرید ارزهای دیجیتال در زمان سقوط بازار یا در روندهای نزولی، بسیار پرریسک است. با این حال اغلب مواقع، خرید در چنین شرایطی، به سودآورترین سرمایهگذاریها تبدیل میشود.
اگر نمودار تاریخی بیت کوین را بررسی کنید، متوجه میشوید که در طول حیات این ارز دیجیتال، ۶ یا ۷ بار قیمت آن بین ۲۰ تا ۷۰ درصد سقوط کرده است. در سال ۲۰۲۱، ترس و تردید را با توییتهای ایلان ماسک و اخبار کشور چین تجربه کردیم. در سال ۲۰۲۰ هم شیوع ویروس کرونا باعث ترس و بیاعتمادی در بین سرمایهگذاران شده بود. این روند ممکن است به همین ترتیب ادامه پیدا کند.
اکنون آنچه ما از تغییرات قیمت در برهههای گذشته یاد گرفتهایم این است که ارزهای قدرتمندی نظیر بیت کوین همیشه راه خود را به سوی اوج تاریخی قبلی (و فراتر از آن) پیدا میکنند. این بدان معناست که وقتی بازار ۶۰ تا ۷۰ درصد سقوط میکند، این شانس را دارید که این ارزها را با تخفیف خریداری کنید.
در برخی از این سقوطهای قیمتی، شما زمان نامحدودی برای تصمیمگیری ندارید و این وضعیت فقط چند روز دوام پیدا میکند.
این یک توصیه مالی نیست؛ اما دفعه بعد که چنین اتفاقی رخ داد، بهتر است حریص باشید!
۴- لطفاً حریص باشید؛ اما نه برای شت کوینها
دچار اشتباه نشوید. حریصبودن و خرید در کف، ارتباطی با خریدوفروش شت کوینها ندارد.
اگر بهسراغ یوتیوب بروید و در کادر جستجو تایپ کنید:
بهترین ارزهای دیجیتال با پتانسیل بازدهی هزار درصدی در حال حاضر کدام هستند؟
سپس بهصورت تصادفی یکی از کانالها را باز کنید که در آن فردی به شما توصیه میکند:
بشتابید و کوین DOGEMOONSWAPODOT را بخرید!
آنگاه هزار دلار در این کوین سرمایهگذاری میکنید. ادامه داستان تقریباً مشخص است. میبینید که سرمایه اولیه شما بهتدریج آب میرود. این آبرفتن آنقدر طولانی میشود که پول شما به صفر میرسد.
اگر در معاملات و سرمایهگذاری متخصص نیستید، ایرادی ندارد. اگر از مفاهیم فنی فناوری بلاک چین و ارزهای دیجیتال اطلاعی ندارید، ایرادی ندارد. اگر زمان کافی برای بررسی توکنها، تیمها و شاخصهای بنیادی هر پروژه ندارید، باز هم اشکالی ندارد. اما…
پیروی کورکورانه از افراد، روش صحیحی نیست. اینکه متوجه شوید اشتباه کردهاید یا سرمایهگذاری بدی انجام دادهاید و همچنان اصرار دارید که به همان مسیر ادامه دهید، این موضوع اشکال دارد. در چنین شرایطی هوشیار باشید!
آیا روی توکن بدی سرمایهگذاری کردهاید؟ عیبی ندارد. برای همه ما چنین اتفاقی میافتد. موقعیت معاملاتی خود را با ۲۰، ۳۰ یا ۴۰ درصد ضرر ببندید. این درسی ارزشمند برای شما در آینده خواهد بود. نگران نباشید. اگر درسهای خود را خوب یاد بگیرید همواره شانس بیشتری برای کسب سود وجود خواهد داشت.
اگر در این حوزه تازهوارد استراتژی سرمایهگذاری ساده هستید، به قویترین و معتبرترین پروژهها نظیر بیت کوین و اتریوم پایبند باشید. همان طور که پیش میروید، اطلاعات خود را درباره پروژههای دیگر افزایش دهید و سبد سرمایهگذاری خود را متنوع کنید.
سخن پایانی
بیت کوین طی سالهای گذشته بهطور متوسط ۲۰۰ درصد افزایش قیمت داشته است. هر روز خبر جدیدی از کوینهایی با ۱۰ یا ۱۰۰ برابر بازدهی میشنویم. افراد یکشبه ثروتمند و یکشبه ورشکست میشوند.
قیمت بیت کوین از سال ۲۰۱۳ تا به حال
اخبار و حوادث نیز قیمتها را تغییر میدهند. چین، کمیسیون بورس و اوراق بهادار آمریکا (SEC)، السالوادور، ایلان ماسک، کرونا و… را بهخاطر آورید. حالا این شرایط را با بازار سنتی سهام مقایسه کنید. احتمالاً این میزان از تنش و بیثباتی را در آن نمیبینید.
با نگاهی به تاریخ، مشخص میشود که شما میتوانید ۱۰ تا ۱۵ درصد بازدهی سالانه در این بازار داشته باشید. یک قمار مطمئن و در عین حال کِسلکننده. بازار ارزهای دیجیتال بهسرعت در حال حرکت است. اگر میخواهید بازیکن خوبی در این بازی باشید، باید سریع حرکت کنید.
آنچه مسلم است بسیاری از موارد مطرحشده را هرکدام از ما در زندگی و معاملات خود استفاده کردهایم و شاید هزاران بار بهدلیل توجه نکردن به آنها متحمل ضرر شدهایم. باید به این موضوع توجه کنیم که رسیدن به موفقیت در بازار ارزهای دیجیتال نیازمند افزایش دانش، درسگرفتن از اشتباهات، مرور چندباره برنامهها و پیروی از همین چند اصل ساده است.
مدیریت سرمایه چیست | با 5 رکن اصلی این نوع مدیریت آشنا شوید
مدیریت سرمایه یک استراتژی علمی اما کاملا شخصی و مختص به هر سرمایهگذار است و بنا بر شخصیت، روحیات و اهداف مالی افراد، متفاوت خواهد بود. علاوه بر این، سن سرمایهگذار، میزان سرمایه، اهداف و زمان تعیین شده برای رسیدن به اهداف نیز نقش مهمی در تعیین استراتژی مدیریت سرمایه دارد. هدف اصلی مدیریت سرمایه، بقای آن است. در مرحله بعدی کسب سود و افزایش سرمایه در اولویت قرار میگیرند.
مدیریت سرمایه دانشی است که اگر به نحو درست از آن استفاده شود، نه تنها موجب بقای سرمایه میشود، بلکه سودآوری و افزایش سرمایه را نیز به همراه خواهد داشت. بنابراین، سرمایه گذار باید بیاموزد چگونه سرمایه خود را با توجه به مدلهای سرمایهگذاری خود، به درستی مدیریت کند.
فهرست عناوین مقاله
اهمیت مدیریت سرمایه در زندگی مالی
در سالهای اخیر شاخصهای بازار سهام رشد چشمگیری داشته و سرمایه گذاران با سرمایههای خرد و کلان و با هر میزان مهارت و تخصص مالی وارد این بازار شدهاند. اگرچه روشهای مطمئن و کم ریسکتری مانند صندوقهای سرمایهگذاری وجود دارد، اما افراد زیادی ترجیح میدهند خودشان به معاملات سهام بپردازند.
جهت سرمایهگذاری منطقی و آگاهانه، لازم است سرمایه گذار قبل از ورود به بازار مفهوم و ارکان اصلی معاملهگری از جمله ت حلیل تکنیکال ، تحلیل بنیادی، روانشناسی و مدیریت سرمایه را بیاموزد. در این میان، فراگیری مدیریت سرمایه از اهمیت زیادی برخوردار است، چرا که به طور مستقیم در بقای افراد در بازار تاثیرگذار است و میتوان آن را ضامن حفظ و رشد سرمایه دانست.
مفهوم مدیریت سرمایه چیست؟
مفهوم مدیریت سرمایه که گاهی مدیریت ریسک نیز نامیده میشود، دانش و مهارت سرمایهگذاری با کمترین ریسک و با هدف کسب بیشترین بازده است. هدف اصلی آن، حفظ دارایی و کنترل ریسک و است. در واقع سرمایه گذار برای کسب بازده مورد انتظار خود، میبایست ریسک مشخصی را متحمل شود؛ اما برای جلوگیری از ضررهای سنگین، باید مقادیر بازده و ریسک پیش از ورود به موقعیت معاملاتی مشخص شود به گونهای که در مقابل انتظار کسب سود معقول، ضرر احتمالی نیز کم باشد.
قوانین مدیریت ریسک در معاملات تاثیر به سزایی در راستای کاهش ضرر و زیان دارد. یک استراتژی معاملاتی در کنار مدیریت سرمایه، علاوه بر پیشگیری از ضررهای غیر منتظره، به تدریج موجب رشد سرمایه خواهد شد. مدیریت سرمایه و حتی دیگر ابزارهای مالی در معاملات سهام ، واحد و مشخص نیست و به شخص سرمایه گذار بستگی دارد. در واقع جزئیات و نحوه اعمال آن، با توجه به دیدگاه سرمایهگذار، اهداف مالی، تفکر و روحیات او متفاوت است. بنا بر چنین معیارهایی، رویکرد سرمایهگذاران اعم از ریسکگریز و ریسکپذیر بودن مشخص میشود.
رعایت اصول مدیریت سرمایه
به طور کلی نمیتوان برای همه سرمایه گذاران قواعد واحدی تجویز کرد و معاملهگران باید از قواعدی متناسب با شخصیت خود استفاده کنند. بطور مثال، میزان پذیرش ریسک در افرادی که در موقعیتهای معاملاتی دیدگاه کوتاه مدت دارند به نسبت افرادی که دیدگاه بلند مدت دارند، متفاوت است. افراد زیادی با رویای ثروتمند شدن در زمان کوتاه وارد بازار سهام میشوند؛ چنین سرمایهگذارانی را نمیتوان ریسک پذیر توصیف کرد زیرا واژه ریسک برای آنها تعریف نشده است زیرا آنها در محاسبات ذهنی خود فقط به سود فکر میکنند. ممکن است چنین سرمایه گذارانی مدتی سود بالایی را تجربه کند اما به دلیل عدم توجه به دانش مدیریت سرمایه و پذیرش ریسک نامحدود، ثروت خود را به نابودی میکشانند.
بیشتر بخوانید: سبد سهام چیست
وجه تمایز اصلی معاملهگران موفق با دیگر سرمایه گذاران، رعایت اصول مدیریت سرمایه است که برای آن روشهای مختلفی ارائه شده است. روشهای کلاسیک اغلب تئوری و شامل محاسبات ساده هستند و مدلهای نوین آن، بر مبنای جداول و فرمولهای پیچیده ریاضی شکل گرفتهاند. این روشها به طور کلی بر مبنای ارزیابی ریسک در موقعیتهای معاملاتی و به صورت انفرادی است که در نهایت قوانین و چهارچوبهای مشخصی را برای محدوده ریسک پذیری معاملهگران تعیین میکند.
ارکان اصلی مدیریت سرمایه را بشناسید
اگرچه برای مدیریت سرمایه فرمول و روش واحدی وجود ندارد اما شاخصهای مرسومی وجود دارند که از آنها برای تعیین قوانین مدیریت سرمایه و بررسی دقیق موقعیتهای معاملاتی در بازار استفاده میشود. ریسک، بازده، حجم معاملات، نسبت بازده به ریسک و نسبت افت سرمایه پنج رکن اصلی مدیریت سرمایه است که به هر کدام جداگانه میپردازیم.
سرمایه گذار برای آنکه معاملاتی اصولی و موفقیت آمیز داشته باشد، باید این شاخصها را در هر موقعیت معاملاتی و پیش از ورود به آن بارزیابی کرده و درباره آنها تصمیمگیری کند. پس از تعیین این موارد، نقاط خروج و نیز سود و زیان مورد انتظار از معاملات مورد استراتژی سرمایهگذاری ساده نظر با دقت مشخص میشود. مدیریت سرمایه در موفقیت هر استراتژی معاملاتی نقش حیاتی دارد و چشم پوشی از آن قطعا به شکست منتهی خواهد شد.
ریسک از بنیادیترین مفاهیم بازار پول و سرمایه است. به بیان ساده، ریسک به معنای زیان احتمالی در سرمایهگذاری است. اجتناب از ریسک در دنیای معاملات غیرممکن است و میبایست در محاسبات منطقی و برای سرمایهگذاری هوشمندانه، درصد مشخصی از آن را در نظر گرفت. تعیین میزان ریسک قبل از ورود به معامله از اصولیترین رسوم انجام معاملات موفق است. برای این منظور، سرمایه گذار باید مشخص کند که در معامله مورد نظر، چند درصد ضرر نسبت به کل سرمایه قابل تحمل و منطقی خواهد بود.
سرمایه گذار بنا بر منطق سرمایهگذاری در بازار، باید به میزان ریسک تعیین شده پایبند باشد؛ زیرا گاهی ممکن است با وسوسه تحمل ریسک بیشتر در ازای سود بالاتر، شاهد یک روند نزولی طولانی مدت باشد و یک ریسک نامحدود را متقبل شود.
بازده
سود حاصل از سرمایهگذاری، بازده نام دارد. مفهوم بازده نیز همانند ریسک به صورت درصد بیان میشود و بر مبنای دوره زمانی، عملکرد سایر داراییها در این دوره و شاخصهای پولی ارزیابی میشود. بازدهی سرمایهگذاران در بازار سهام، از طریق افزایش قیمت سهم و سود نقدی سالانه آن حاصل میشود. بازده مطلوب میتواند تابعی از دیدگاه سرمایهگذاری، هزینههای معاملاتی، ماهیت دارایی، ریسک، نرخ بهره و درصد تورم باشد. به همین استراتژی سرمایهگذاری ساده دلیل معیار مشخصی برای تعیین درصد بازده بهینه وجود ندارد. در واقع کسب بازده مطلوب تا حد زیادی، نتیجه مهارت سرمایه گذاران در معاملهگری است که توانستهاند مدیریت سرمایه را در تمام مراحل موقعیتهای معاملاتی خود، از لحظه ورود تا خروج اعمال کنند و بهترین نتیجه ممکن را بدست آوردند.
حجم معاملات
تعداد واحدهایی از یک دارایی که سرمایه گذار با پرداخت قیمت معادل مالکیت آن را بدست میآورد، حجم معاملات نامیده میشود. واحد شمارش داراییها در بازارهای سرمایه گذاری متفاوت است. به عنوان مثال شمش طلا را در واحد گرم، ارز را بر مبنای اسکناس با عدد مشخص و سهام را با برگه سهم معامله میکنند. به بیان ساده، حجم معاملات در بازار مالی از طریق تقسیم سرمایه بر قیمت واحد دارایی تعیین میشود.
منظور معاملهگران از تعیین حجم معاملات در بازارهای سرمایه، تعیین حجم بهینه موقعیت معاملاتی متناسب با ریسک احتمالی آن است. ورود به معامله با حجم بالا، ریسک بالاتر و در نتیجه بازدهی بیشتری خواهد داشت؛ استدلال این جمله این است که در صورت صحیح یا غلط بودن پیشبینی سرمایه گذار درباره وضعیت بازار، به دلیل در اختیار داشتن تعداد بیشتری از دارایی، نسبت سود و زیان آن نیز بیشتر خواهد بود. سرمایه گذار منطقی هیچگاه همه سرمایه خود را وارد یک موقعیت معاملاتی خاص نمیکند، بلکه حجم معامله خود را با توجه به حداکثر ریسک قابل تحمل تعیین میکند. در واقع باید بخشی از سرمایه وارد بازار شود و با تعیین نقاط خروج مشخص، قسمت کوچکی از دارایی در معرض ریسک قرار بگیرد.
نسبت بازده به ریسک
نسبت پاداش به ریسک یکی دیگر از شاخصهای مهم و کاربردی در مدیریت سرمایه است. این نسبت در هر موقعیت معاملاتی از حاصل تقسیم بازده مورد انتظار به ریسک احتمالی بدست میآید. سرمایه گذاران باید پیش از ورود به سرمایهگذاری، این نسبت را محاسبه و آن را ارزیابی کنند. این شاخص، میزان ارزشمندی سرمایهگذاری را بیان میکند. نسبت بازده به ریسک در واقع نشان میدهد که در صورت در معرض خطر قرار گرفتن سرمایه، چند برابر بازده احتمالی بدست خواهد آمد.
حداقل مقدار مجاز برای این نسبت طبق اصول سرمایهگذاری منطقی،، عدد ۱ است. یعنی توان ریسکپذیری در یک موقعیت معاملاتی در بدترین حالت باید برابر بازده مورد انتظار باشد. در این نسبت مقادیر کمتر از ۱ قابل قبول نیست و نباید به معامله ورود استراتژی سرمایهگذاری ساده پیدا کرد. زیرا سرمایه گذار نسبت به بازده احتمالی، ریسک بیشتری را تحمل میکند و این رویکرد در بلند مدت با زیان همراه خواهد بود.
از مهمترین کاربردهای نسبت بازده به ریسک، تعیین محدودیت برای سرمایهگذاران هیجانی است که معمولا متحمل ریسکهای غیر منطقی میشوند. محاسبه این نسبت پیش از ورود به معامله، تعادلی بین ریسک و بازده مورد انتظار برقرار میکند؛ رویای سودهای نجومی در چنین سرمایه گذارانی در اکثر مواقع موجب پذیرش ریسکهای سنگین و نابودکننده میشود. یک اصطلاح رایج بیان میکند که ریسک پذیری بالاتر، بازدهی احتمالی بیشتری را نتیجه خواهد داد. در واقع میزان بازده با مقدار ریسک پذیرفته شده مرتبط است؛ اما سرمایه گذار صرف کسب بازده بالاتر نمیتواند و نباید ریسکهای نجومی را تحمل کند.
نسبت افت سرمایه
نسبت افت سرمایه، میزان افت قیمت یک دارایی در یک دوره خاص برای یک سرمایه گذاری، حساب معاملاتی یا صندوق است. نسبت افت سرمایه که به صورت درصدی بیان میشود، میزان کاهش ثروت سرمایه گذاری است که در یک سری از معاملات ناموفق عمل کرده یا معامله زیان ده بوده است. نسبت افت سرمایه از اختلاف میان سطح قبلی سرمایه پیش از ضرر و سطح فعلی سرمایه بعداز ضرربدست میآید.
بیشتر بخوانید: چگونه در بورس ضرر نکنیم
به طور طبیعی همه تریدرها افت سرمایه را تجربه کردهاند، اما تریدرهای حرفهای در این بین متحمل ضرر هنگفت نشدهاند زیرا در کنترل و محدود نگه داشتن آن مهارت کافی داشتهاند. سرمایه گذاران باید همیشه به این اصل در مدیریت سرمایه توجه داشته باشند که مهمترین اصل در بازار سرمایه، بقا است.
قواعد مرسوم و توصیههای رایج در مدیریت سرمایه
- هر سرمایه گذار باید بر اساس شخصیت و رویکرد خود یک استراتژی معاملاتی برای خود در نظر بگیرد و به آن پایبند باشد.
- هدف اصلی مدیریت سرمایه، بقای آن است و کسب سود و افزایش سرمایه در الویت بعدی قرار میگیرند.
- پیش از ورود به یک معامله، باید ریسک و بازده مورد انتظار از آن معامله به دقت تعیین شود.
- محاسبه مقدار ریسک و بازده، یک تابع مستقیم از نقاط خروج احتمالی و حجم معاملات است.
- بنا بر اصول سرمایهگذاری و توصیه سرمایه گذاران موفق بازار سرمایه، حداکثر مقدار ریسک تعیین شده در هر موقعیت معاملاتی، نباید بیشتر از ۳ درصد باشد.
- کمترین مقدار مجاز در محاسبه نسبت بازده به استراتژی سرمایهگذاری ساده ریسک در یک موقعیت معاملاتی، عدد ۱ است و در صورت کمتر بودن مقدار حاصل، ورود به این معامله خطای بزرگی خواهد بود.
- در صورتی که سرمایه گذار به چندین موقعیت معاملاتی باز به صورت همزمان نیاز دارد، لازم است حداکثر ریسک قابل تحمل بین موقعیتهای معاملاتی تقسیم شود.
- زمانی که سرمایه گذار به بازده نجومی انواع معاملات اعتباری و اهرمی فکر میکند، باید ریسک سنگین و چند برابری آن را نیز در نظر بگیرد.
- توصیه میشود سرمایهگذار آستانه تحمل افت سرمایه خود را در موقعیتهای معاملاتی به طور دقیق مشخص کند. در صورت مواجهه با چند معامله زیانده که نسبت افت سرمایه به محدوده خطر رسید، لازم است سرمایه گذار فرآیند معاملاتی خود را بدون تعلل برای مدتی متوقف کند.
جمعبندی
یک سرمایه گذار پیش از ورود به بازار سرمایه باید مشخص کند که چه نوع معاملهگری است و چه سبک معاملاتی را در نظر دارد. بنا بر این موارد، یک استراتژی معاملاتی طراحی میشود که مدیریت سرمایه در بستر آن صورت میگیرد. در این استراتژی باید مشخص شود معامله در چه بازه زمانی انجام شود و گزینه سرمایه گذاری چه ویژگیها و جذابیتهایی داشته باشد. سرمایه گذاران حرفهای کاملا محتاط و ریسک گریز هستند و زمانی وارد یک معامله خواهند شد که ریسک آن درصد ناچیزی باشد.
همچنین برای ورود به معامله باید میزان سرمایه، نقاط ورود و خروج سرمایهگذاری و حد ضرر و حد سود تعیین شود که شما این موارد را بصورت اصولی و علمی در دوره تحلیل تکنیکال مقدماتی و دوره تحلیل تکنیکال پیشرفته بصورت حرفه ای فرا می گیرید. علاوه بر این، نظم مهمترین شاخص رفتاری یک معاملهگر است و باید بتواند سرمایه خود را مطابق با استراتژی طراحی شده مدیریت کند. در مدیریت سرمایه، هیچ استراتژی معاملاتی نتیجهبخش نخواهد بود، مگر اینکه سرمایه گذار به اصول و قوانین آن پایبند باشد.
دیدگاه شما