تامین مالی چیست و چرا اهمیت دارد؟
تامین مالی (فاینانس) به فرآیند فراهم آوردن منابع مالی یا پول جهت ایجاد یا توسعه فعالیتهای تجاری، سرمایهگذاری یا خرید گفته میشود. استفاده از ابزارهای تامین مالی در هر سیستم اقتصادی بسیار با اهمیت میباشد. بنگاههای اقتصادی و کسب و کارها برای تولید پول و ثروت نیاز به سودآوری چیست و چرا اهمیت دارد؟ منابع مالی دارند. وجود منابع مالی به یک کسب و کار اجازه میدهد پرسنل مورد نیاز خود را استخدام کند، کالاها یا داراییهای لازم را خریداری نماید، هزینههای جاری را پرداخت کند و فعالیتهای اقتصادی خود را توسعه دهد. هر کسب و کاری در ابتدای فعالیت خود به سرمایه و پول نیاز دارد تا بتواند به رویاها و چشماندازهای خود سودآوری چیست و چرا اهمیت دارد؟ برسد. شرکتهای فعال تجاری نیز برای توسعه بازار، مدرنسازی تکنولوژی، افزایش کیفیت محصولات، تولید محصولات جدید و رشد سودآوری خود نیاز به منابع مالی دارند. همچنین سرمایهگذاران در پروژههای اقتصادی برای اجرای طرحهای خود نیاز به سرمایه و پول خواهند داشت. بنابراین ضروری است صاحبان کسب و کارها، فعالین اقتصادی و تجار در این زمینه شناخت خوبی داشته باشند یا عندالزوم از مشاوران متخصص در این حوزه استفاده نمایند.
انواع نسبتهای سودآوری و نحوهی محاسبهی آنها
در تحلیل بنیادی پس از مطالعه دربارهی صورتهای مالی و تجزیهوتحلیل آنها به مفهوم نسبتهای مالی و انواع آن رسیدیم. در این مقاله به سراغ نسبتهای سودآوری از نسبتهای مالی خواهیم رفت و ضمن تعریف زیرمجموعههای نسبت سودآوری و بیان نحوهی محاسبهی آنها به ذکر نکاتی دربارهی تحلیل آنها میپردازیم و در پایان نیز نسبتهای سودآوری را برای یک نماد منتخب بورسی محاسبه و تحلیل خواهیم کرد.
اینفوگرافی نسبتهای سودآوری
چرا نسبتهای سودآوری را بررسی میکنیم؟
پیش از بیان تعریف نسبتهای سودآوری، بیان هدف مراجعهی به این نسبتها و بهرهگیری از آنها خالی از لطف نیست. سود، مهمترین آیتم و مهمترین پارامتر در سودآوری چیست و چرا اهمیت دارد؟ صورتهای مالی و مقایسهی بین شرکتها است. از مدیران شرکت گرفته، سهامداران و حتی برخی کارکنان شرکت همواره به فکر تحقق سود بیشتر و تسهیل شرایط برای دستیابی به آن هستند.
برای تحقق سود طبیعتاً به برخی منابع نیازی مبرم وجود دارد. این منابع به شکل یکسان در اختیار تمام شرکتها نیست و هر شرکتی با مجموعهای از محدودیتها سروکار دارد و باید در چارچوب قیود موجود سعی بر بهینهیابی و بیشینهسازی سود خودش داشته باشد؛ بنابر این اگر در مقایسهی شرکتها صرفاً بر مقدار کمی سود حاصل شده توجه کنیم، نگاهی سطحی به قضیهی سودسازی شرکتها داشتهایم و ابداً به امکانات موجود و در دسترس آنها توجهی نکردهایم. محاسبه و تحلیل نسبتهای سودآوری ما را در همسنگ و هم معیار کردن شرکتها برای مقایسهی بهتر یاری میکنند.
در واقع با بهرهگیری از این نسبتها میتوانیم فارغ از میزان کمی سود در شرکتهای مختلف بهرهوری آنها را با هم مقایسه کنیم. چراکه انحراف تحلیلهای مبتنی بر بهرهوری در بلندمدت نسبت به تحلیلهای سطحی مبتنی بر مقادیر کمی بسیار کمتر است و به عبارت سادهتر در اینگونه تحلیلها درصد بالاتری از پیشبینیها صحیح و سودمند خواهند بود.
نسبت سودآوری (Profitability Ratios) چیست؟
نسبتهای سودآوری زیرمجموعهای از انواع نسبتهای مالی هستند که طی آنها بهرهوری شرکت در تحقق سود نسبت به پارامترهای مختلف ارزیابی و بررسی میشود. برای محاسبهی این نسبتها سود محقق شده را نسبت به پارامترهای مختلفی مثل داراییها، حقوق صاحبان سهام و فروش میسنجیم. برای داشتن تحلیل بهتر این نسبتها را میتوان در طول چند سال برای یک شرکت محاسبه و روند آن را بررسی کرد. همینطور میتوان آنها را برای شرکتهای مختلف محاسبه و با یکدیگر مقایسه کرد. در تحلیل غالب این نسبتها مقدار بیشتر آن بر مقدار کمتر ارجحیت دارد.
برای دسترسی به سایر محتواهای آموزشی وارد این صفحه شوید.
متغیرهای انبارهای در برابر متغیرهای جریانی
پیش از ورود به بحث انواع نسبتهای سودآوری و نحوهی محاسبهی آنها، برای جلوگیری از خطاهای محتمل ذکر یک نکته حائز اهمیت است. در فضای بررسیهای مالی اساساً با دو نوع از متغیرها سروکار داریم. در برخی از متغیرها واحد زمان نیز دارای اهمیت است و عملاً تعریف آنها در یک بازهی زمانی معنا پیدا میکند.
برای مثال سود محقق شده برای شرکتها را در یک برش لحظهای نمیتوان بررسی کرد و باید آن را در طول یک دورهی مالی مدنظر قرارداد. این در حالی است که اقلامی مثل دارایی را در یکلحظهی زمانی نیز میتوان بیان کرد. به عبارت سادهتر میتوان از این تشبیه استفاده کرد که صورت وضعیت مالی به مانند یک تصویر در یک لحظه ثبت میشود اما صورت سود و زیان به مانند یک فیلم بوده که برای آن بازهای زمانی مطرح است. بدین ترتیب بین این دو صورت مالی و اقلام مربوط به آنها تفاوتی ماهوی وجود دارد که اگر به یکسانسازی آنها توجه نکنیم، ممکن است در برخی اوقات دچار خطا شویم.
برای جلوگیری از این خطا، هرگاه در هر یک از نسبتهای مالی، آیتمی از اقلام صورت سود و زیان بر آیتمی از اقلام صورت وضعیت مالی و یا برعکس تقسیم شد، میبایست برای آیتم مربوط بهصورت وضعیت میانگین دو دورهی متوالی مالی را منظور کنیم تا قدری خاصیت زمانی پیدا کند.
این نکته را جداگانه مطرح کردیم تا زین پس در تعریف نسبتهای مالی به شکل یکبهیک به میانگینگیری اشاره نکنیم.
انواع نسبتهای سودآوری و فرمول آنها
در بحث سودآوری نیز میتوان از زوایای مختلف محل تحقق سود را مورد بررسی قرارداد و سعی بر از بین بردن نقاط ضعف و تقویت نقاط قوت داشت؛ اما ما در این مقاله به پنج نوع از انواع نسبتهای سودآوری اشاره خواهیم کرد.
نسبت حاشیه سود ناخالص:
یکی از انواع نسبتهای سود آوری برای محاسبهی این نسبت کافی است تا میزان سود ناخالص شرکتها را بر میزان فروش آنها تقسیم کنیم. بدین ترتیب میتوانیم میزان حاشیه سود ناخالص را به شکل درصدی محاسبه کنیم و روند آن را در طول چند سال برای یک شرکت مقایسه کنیم و یا به
نسبت حاشیه سود ناخالص
مقایسهی بین شرکتهای مختلف بپردازیم. سود ناخالص همان میزان تفاوت درآمد فروش و هزینهی بهای تمام شدهی کالای فروش رفته برای یک شرکت است. طبیعتاً بالاتر بودن میزان این نسبت مطلوبیت بیشتری داشته و پایین بودن آن نشان از پرهزینه بودن تولیدات شرکت بنا به دلایل متعددی نظیر توانایی پایین در تأمین مواد اولیه به قیمتهای مناسب و یا اتخاذ سیاستهای نادرست قیمتی در بحث فروش است. در مقالهی مربوط به سود ناخالص و حاشیه سود ناخالص به طور مفصل به نکات مربوط به تحلیل این نسبت پرداختهایم.
مقاله مرتبط:
سود ناخالص و حاشیه سود ناخالص
نسبت حاشیه سود عملیاتی:
نسبت حاشیه سود عملیاتی، از جمله نسبتهایی است که میزان بهرهوری و کارایی شرکت در زمینهی اصلی فعالیتش را تبیین میکند. برای محاسبهی این نسبت کافی است تا میزان سود عملیاتی را بر میزان فروش تقسیم کنیم. این نسبت بیانگر قدرت شرکت و مدیران آن در زمینهی فعالیت اصلیاش شرکت بوده و بالاتر بودن آن نکتهی مثبتی تلقی میشود. برای بهدستآوردن سود عملیاتی نیز کافی است تا هزینههای فروش، اداری و عمومی، هزینههای کاهش ارزش دریافتنیها و سایر هزینههای مربوط به فعالیت اصلی شرکت را از سود سودآوری چیست و چرا اهمیت دارد؟ ناخالص کسر و سایر درآمدهای عملیاتی را به سود ناخالص اضافه کنیم. بالاتر بودن میزان سود عملیاتی و نسبت حاشیه سود آن میتواند شرکت را در مقابله با دورههای رکود اقتصادی، نسبت به رقبایش، توانمندتر کند. برای آشنایی بیشتر با این مفهوم میتوانید به مقالهی سود عملیاتی و حاشیهی سود عملیاتی مراجعه کنید.
نسبت حاشیه سود عملیاتی
مقاله مرتبط:
سود عملیاتی و حاشیه سود عملیاتی به همراه مثال
نسبت حاشیه سود خالص:
حاشیه سود خالص به نوعی نتیجهی نهایی را از میزان سود حاصل از فروش شرکت تبیین میکند. سود خالص، تمامی درآمدها و هزینه-ها را چه عملیاتی و چه غیرعملیاتی در نظر میگیرد و در نهایت میزان سود حاصل از هر واحد فروش را به شکل درصدی تبیین میکند
نسبت حاشیه سود خالص
مقاله مرتبط:
سود خالص و حاشیه سود خالص؛ از تعریف تا کاربرد
نسبت بازده داراییها:
پس از تعریف و بیان نحوهی محاسبهی نسبتهای سودآوری که به شکل حاشیهای تعریف میشوند، به نسبتهای بازدهای میرسیم. همانطور که اشاره کردیم شرکتها برای تحقق سود با محدودیتهایی از منظر منابع مواجه هستند. نسبتهای بازدهی این محدودیتها را در نظر گرفته و مطابق با آنها عملکرد شرکتها را مقایسه میکنند. نسبت بازده داراییها که به ROA نیز معروف است میزان سود محقق شده بهازای هر واحد دارایی را تبیین میکند. برای این منظور کافی است میزان سود خالص را بر میزان داراییها تقسیم کرد.
نکتهی بسیار مهم در محاسبهی نسبتهای بازدهی توجه به تفاوت ماهیت اقلامی است که بر هم تقسیم شوند. این مورد را مفصلاً در همین مقاله توضیح دادهایم و برای جلوگیری از بروز مشکل، میبایست میانگین اقلام ترازنامهای را در نظر بگیریم.
نسبت بازده حقوق صاحبان سهام (ROE):
یکی دیگر از نسبتهایی که در زمینهی سنجش بازدهها مورداستفاده قرار میگیرد نسبت بازده حقوق صاحبان سهام است. در این نسبت میزان سود خالص محقق شده را به نسبت حقوق صاحبان سهام میسنجیم. برای این منظور سود خالص را بر میانگین حقوق صاحبان سهام تقسیم میکنیم
نسبت بازده حقوق صاحبان سهام
نمونهای از تحلیل نسبتهای سودآوری
در ادامهی این مقاله به محاسبهی نسبتهای سودآوری برای شرکت ماشینسازی اراک در طول یک بازهی چهارساله میپردازیم.
محاسبهی نسبتهای سودآوری شرکت ماشینسازی اراک در طول یک بازهی چهارساله
مطابق سودآوری چیست و چرا اهمیت دارد؟ اطلاعات جدول بالا طبق یک برداشت کلی میتوان گفت نسبتهای حاشیهای سود ناخالص، سود خالص و سود عملیاتی در کل با اندکی اغماض روندی صعودی داشته است.
افزایش نسبت حاشیه سود ناخالص در طول این چهار سال نشانهای از بهبود فعالیتهای شرکت بوده است و تنها یک نوسان اندک در سال پایانی رخداده است. در نسبت حاشیه سود عملیاتی نیز در کل روند صعودی بوده و فعالیت شرکت رو به بهبود است. هر چند که میزان این نسبت چندان بالا نیست و میتوان انتظار افزایش آن را نیز داشت. در ارتباط با سود خالص در سال ۹۹ یک لغزش مشاهده میشود اما در کل روندی رو به بهبود و پیشرفت وجود داشته و نرخ حاشیه سود خالص ۱۰ درصدی میتواند مطلوب و رضایتبخش باشد.
در خصوص نسبتهای بازدهی نیز روندی روبهرشد ملاحظه میشود که خصوصاً نسبت بازده حقوق صاحبان سهام بسیار امیدوارکننده است. اما در ارتباط با مولدسازی داراییها هرچند که روند رو به رشدی وجود دارد اما بازهم میتوان انتظار ارقام بالاتر را داشت.
جمعبندی آکادمی دانایان از نسبت سودآوری
در این مقاله به معرفی و شرح نسبتهای مالی سودآوری پرداختیم و دلایل اهمیت آنها را ذکر کردیم. از آنجایی که سوددهی شرکتها از مهمترین پارامترها برای سرمایهگذاران است، بررسی و تحلیل اینگونه نسبتها اهمیت بالایی پیدا میکند. این نسبت-ها به طور کلی به دو دستهی حاشیهای و بازدهی تقسیم میشوند که نسبتهای حاشیهای انواع سود را برحسب فروش میسنجند و نسبتهای بازدهی نیز میزان سوددهی را بر حسب سودآوری چیست و چرا اهمیت دارد؟ امکانات و اقلامی مثل داراییها و حقوق صاحبان سهام مورد بررسی قرار میدهند. هر دوی این نسبتها از اهمیت بالایی برخوردارند و نباید در تحلیل بنیادی از آنها غفلت کرد.
تعدیل سود چیست؟ وقتی پیشبینی سود شرکت دقیقتر میشود
هر یک از ما با هدف کسب سود قدم به بازارهای مالی میگذاریم. تمام دغدغهها و اقدامات ما حول همین محور میچرخد. اما حقیقتا چقدر با مفهوم سود آشنایی داریم؟ آیا چیزی از تعدیل سود یا تعدیل مثبت و منفی میدانیم؟ برای پاسخ به این پرسشها بهتر است نخست در خصوص مفهوم سود صحبت کنیم. واژهای که آنقدر آن را تکرار کردهایم که شاید عملا معنای واقعی و اصلی آن را فراموش کردهایم! پس از آن میتوانیم توضیح دهیم که تعدیل سود در EPS پیشبینیشده شرکتها چیست و تعدیل مثبت و منفی چه معنایی دارد.
سود چیست؟
پیش از آنکه توضیح دهیم تعدیل سود چیست، لازم است به مفهوم سود بپردازیم. به شکل بسیار ساده میتوان گفت سود همان فایده مالی است. زمانی که مجموع درآمدهای یک شرکت از مجموع هزینههای آن شرکت بیشتر شود، میگوییم شرکت سودآوری داشته است. هنگامی که یک شرکت در بورس بتواند به سودآوری برسد، باید آن را میان سهامداران خود تقسیم کند. البته شرکت میتواند به جای تقسیم سود، داراییهای خود را افزایش دهد.
پیشبینی سود به چه معناست؟
پیشبینی سود، چشمانداز شرکت در یک سال آینده را نشان میدهد. معمولا شرکتها در آخرین ماه سال مالی، بودجه مرتبط با سال بعد را منتشر میکنند. از جمله مهمترین اطلاعاتی که در بودجه شرکتها درج میشود، مقدار سودی است که برای هر سهم شرکت پیشبینی میشود.
اجازه دهید مثالی را در این خصوص بیان کنیم تا بهتر متوجه این موضوع شوید. فرض کنید یک شرکت در اسفند سال ۱۳۹۸ به ازای هر سهم خود سودی را برای سال آینده پیشبینی میکند. به این ترتیب مبلغ ۲۰۰ تومان سود را به ازای هر سهم برای پایان سال مالی ۱۳۹۹ مشخص میکند. این پیشبینی از جهاتی برای سرمایهگذاران اهمیت فراوانی دارد. چرا که چشمانداز یک سال آینده شرکت را نشان میدهد.
اصطلاحا به سودی که به هر سهم از سهام شرکت تعلق میگیرد، EPS گفته میشود. EPS مخفف عبارت «Earning Per Share» است که میتوان آن را «درآمد به ازای هر سهم» ترجمه کرد. به بیان ساده، EPS یک شرکت برابر با میزان سودی است که به هر سهم از آن شرکت اختصاص مییابد. برای آشنایی بیشتر با مفهوم EPS و روشهای تقسیم سود شرکتها مقاله «EPS و DPS چیست؟ سهم شرکت و سهامداران از سود» را بخوانید.
EPS دو نوع دارد؛ EPS پیشبینی شده و EPS تحقق سودآوری چیست و چرا اهمیت دارد؟ یافته. EPS پیشبینیشده به میزان سودی میگویند برای هر سهم از جانب شرکت یا تحلیلگران مستقل برای سال آینده پیشبینی میشود. تنها در ایران نیست که شرکتهای مختلف سود پیشبینیشده خود را ارائه میکنند. بلکه نهادهای مختلفی در سراسر دنیا وجود دارند که پیشبینی خود را در این باره ارائه میکنند.
تعدیل سود چیست؟
حال که با مفهوم سود پیشبینیشده آشنا شدیم، میتوانیم توضیح دهیم که تعدیل سود چیست. به طور کلی تمام تغییرهایی که در سود پیشبینیشده شرکتها به وجود میآید، تعدیل سود نام دارد. ممکن است این مقدار مثبت یا منفی باشد که به آن تعدیل مثبت و یا منفی گفته میشود.
تعدیل سود در ابتدای دوره برآورد میشود. این امر به کمک سود محققنشده در پایان سال مالی مشخص میشود. پیشتر شرکتهایی که در بورس حضور داشتند، باید به طور مستمر در بازههای سهماهه عملکرد واقعی خود را ارائه میکردند. آنها موظف به ارزیابی این عملکرد بودند. شرکتها در جریان این امر، عملکرد واقعی خود را با سود پیشبینیشده مقایسه میکنند. سپس با توجه به این عملکرد، پیشبینی جدیدی را از میزان سودآوری شرکت ارائه میکنند. اما اکنون شرایط متفاوت است. یعنی شرکتها موظف به ارائه EPS و همچنین تعدیلهای مورد نیاز نیستند. اکنون تحلیلگران وظیفه انجام این پیشبینی را به عهده دارند. برخی از این پیشبینیها را میتوانید از طریق سامانه تدان مشاهده کنید.
مواقعی که میزان تعدیل سود بیشتر از ۲۰ درصد باشد، معاملات نماد مذکور متوقف خواهد شد. سپس شرکت موظف است گزارش خود را اعلام کند و پس از آن نماد بازگشایی خواهد شد. معمولا درصد تعدیلها در بازگشایی نماد بر روی قیمت سهم اثر میگذارند. به این ترتیب میتوان رشد یا کاهش قیمت را در سهم مشاهده کرد. اما برخی مواقع نیز امکان دارد که چنین اتفاقی رخ ندهد.
با توجه به این توضیحات میتوان گفت، اگر شرکتی با در نظر گرفتن سودآوری چیست و چرا اهمیت دارد؟ قسمتهای مختلف در بخش امور مالی، اقدام به افزایش یا کاهش سود پیشبینی شده خود کند و سود سهام در طی یک سال تغییر کند، به آن تعدیل میگویند.
تعدیل سود مثبت و منفی چیست؟
اگر در پیشبینی جدیدی که ارائه میشود، افزایش سود وجود داشته باشد به آن تعدیل مثبت گفته میشود. به همین ترتیب کاهش سود حاکی از تعدیل منفی خواهد بود. به عنوان مثال در نظر بگیرید که شرکت الف در انتهای سال ۱۳۹۸ سود ۵۰ تومانی را به ازای هر سهم پیشبینی کرده است.
پس از اینکه سه ماه از فعالیت این شرکت گذشت، با بررسیهایی که صورت میگیرد، پیشبینی شرکت نیز تغییر میکند. به این ترتیب سود از ۵۰ به ۷۰ تومان افزایش پیدا میکند. مشخص است که در این شرایط تعدیل سود به شکل مثبت اتفاق افتاده است.
اما ممکن است همین شرکت پس از بررسی عملکرد شرکت در شش ماه تشخیص دهد که سود ۷۰ تومان قابل دستیابی نیست. به همین دلیل آن را به ۴۵ تومان کاهش میدهد. به این ترتیب شاهد تعدیل سود منفی خواهیم بود.
جمعبندی
در این مطلب تلاش کردیم توضیح دهیم که تعدیل سود چیست. گفتیم که سود همان فایده مالی است که از کسر هزینهها از درآمد به دست میآید. هر شرکت با توجه به شرایط و چشماندازی که دارد، سودی را برای سال مالی خود پیشبینی میکند. اما این پیشبینی ميتواند بر مبنای شرایط مختلف تغییر کرده و زیاد یا کم شود. به تجدید نظرهایی که در مورد سود پیشبینی شده سهام انجام میشود، تعدیل سود میگویند. تعدیل سود سهام مسئلهای است که برای سهامداران مهم است. چرا که میتوانند چشماندازی از عملکرد شرکت مورد نظر خود داشته باشند.
افزایش و یا کاهش قیمت سهام مختلف، در مثبت یا منفی شدن تعدیل شرکتها موثر است. اگر تغییر پیشبینی شرکت از سود خود در جهت منفی باشد، به آن تعدیل منفی و اگر تغییر پیشبینی سود افزایشی باشد، به آن تعدیل مثبت میگویند. هر چه میزان انحراف در پیشبینی سود کمتر باشد، نشاندهنده دقت بالا در امر پیشبینی سود است. شرکتها میزان سود پیشبینیشده خود را برای سال مالی آینده ارائه میکنند. به این ترتیب بازتاب این اطلاعات در قیمت سهام و در پی آن بازده مشخص خواهد شد.
سال مالی چیست؟
در تحلیل بنیادی شرکت های فعال در بازار سرمایه، اصطلاحات و جزییات زیادی کاربرد دارد و سرمایه گذاران برای تحلیل یک شرکت و بررسی روند سودآوری آن بایستی بر روی این جزییات تسلط داشته باشند. در واقع، ارزش گذاری و برآورد سود شرکت های بورسی و فرابورسی بدون استفاده از این اصطلاحات امکان پذیر نخواهد بود. یکی از این کلمات که در حوزه حسابداری و اقتصاد بسیار کاربرد دارد، سال مالی است؛ در واقع، این مفهوم به یک دوره 12 ماهه از فعالیت های بنگاه های اقتصادی اشاره دارد که طی آن، مواردی همچون نرخ های فروش، ظرفیت تولید، روند سودآوری، هزینه های جاری و. شرکت مورد بررسی قرار خواهد گرفت. در ادامه مقاله، این مفهوم و جزییات مربوط به آن را به شما معرفی خواهیم کرد.
سال مالی چیست؟
حتما شما نیز در خصوص دوره های مالی نکاتی را شنیده اید؛ هر دوره مالی در حقیقت مدت خاصی دارد و به دوره مالی که مدت آن یک سال باشد، سال مالی می گویند و این دوره زمانی در حسابداری بسیار کاربرد دارد.
شرکت ها و سال مالی
با توجه به قوانین موجود، وقتی که سال یا دوره مالی به پایان می رسد، حسابداران و شرکت ها موظف اند تا صورت های مالی و اظهارنامه عملکرد خود را ارسال نمایند. اگر بخواهیم این مفهوم را بهتر توضیح دهیم، از نگاهی دیگر به دوره ای که در آن وضعیت مالی سالیانه شرکت ها محاسبه می شود، سال یا دوره مالی گفته می شود.
شرکت ها سال مالی خود را چگونه آغاز می کنند؟
سوالی که پیش می آید این است که شرکت ها سال های مالی خود را چگونه و در چه زمانی شروع می کنند؟ برای پاسخ به سوال مذکور بایستی خاطر نشان کرد که اکثر شرکت ها در اوایل فروردین سال مالی خود را با اعلام کردن پیش بینی سود سال جدید و بررسی حساب های سال قبل شروع می کنند؛ اما آغاز سال جدید در تقویم، لزوما به معنای شروع دوره مالی شرکت ها نیست و ممکن است این موضوع برای بسیاری از بنگاه های اقتصادی متفاوت باشد.
آغاز سال مالی در همه شرکت ها یکسان است؟
انتخاب زمان شروع دوره مالی یکی از اولین کارهایی است که مدیران و صاحبان مشاغل به هنگام راه اندازی کسب و کار خود باید انجام دهند؛ این موضوع ممکن است آسان ترین کار به نظر برسد، اما این یک قدم کوچک قطعا تأثیر زیادی دارد.
لازم به ذکر است که مدت زمان سال های مالی 12 ماهه هستند؛ اما اگر بخواهیم به طور دقیق تر به این موضوع بپردازیم، آغاز دوره مالی در هر شرکت می تواند با شرکت دیگر متفاوت باشد. به عنوان مثال، یکی از شرکت ها در فروردین سال یا دوره مالی خود را شروع می کند و یا شرکت دیگر ممکن است شهریور را به عنوان مبدا در نظر گرفته باشد. بنابراین، سال یا دوره مالی یک دوره زمانی یک ساله است اما لزوماً از ابتدای سال تقویم شروع نمی شود. شرکت ها، سازمان ها، بنگاه های اقتصادی و. می توانند سال های مالی خود را متفاوت و با توجه به به حسابداری و حسابرسی خارجی خود شروع و به پایان برسانند.
نکته: توجه داشته باشید که نحوه پیگیری وضعیت مالی شرکت شما و گزارش دادن آن به سهامداران، یک دوره مالی سودآوری چیست و چرا اهمیت دارد؟ برنامه ریزی شده استراتژیک است و همچنین می تواند عملیات شما را بهبود بخشد و به شما در کاهش هزینه ها و جذابیت شرکت شما برای سرمایه گذاران بالقوه کمک کند.
روز شروع و پایان سال مالی چیست؟
اولین روز پس از پایان سال مالی، شروع دوره مالی جدید می باشد. به عنوان مثال، فرض کنید که سال یا دوره مالی یک شرکت در 29 اسفند هر سال بسته شود، روز شروع سال یا دوره مالی جدید، دقیقا اول فروردین خواهد بود.
منظور از اطلاعات (گزارش های) میان دورهای چیست؟
به مجموعه اطلاعاتی که شامل اطلاعات تولید، فروش، صادرات، مسائل مالی و. می باشد و در دوره های مختلف توسط شرکت ارائه می شود، گزارش های میان دوره ای می گویند. به طور کلی، یک شرکت در بازه های زمانی مختلف و در طول یک سال، اقدام به ارائه و منتشر کردن اطلاعات و جزییات مختلفی می کند که از جمله آن ها می توان به موارد زیر اشاره کرد:
- گزارش های 3 ماهه، 6 ماهه و 9 ماهه
- گزارش عملکرد در این دوره ها
- گزارش سود و زیان
- پیش بینی میزان تولید و فروش
- و.
نکته: تمامی گزارشات و اطلاعات مالی منتشر شده توسط شرکت های فعال در بورس و فرابورس، در سایت کدال در اختیار همه سرمایه گذاران و فعالان بازارهای مالی قرار می گیرد.
سال مالی شرکت ها در ایران چگونه است؟
نکته جالب توجه در خصوص سال یا دوره مالی در ایران، این است که شروع و پایان این فرآیند، تاریخ دقیق و تعریف شده ای در قانون ندارد و آغاز و پایان شروع دوره مالی به خود شرکت بستگی دارد. به عنوان مثال، اگر شرکت مذکور بخواهد از تاریخ 29 اسفند 1398 تا 29 اسفند 1399 را در نظر بگیرد و یا اگر بخواهد 29 شهریور 1398 تا 29 شهریور 1399 را به عنوان سال مالی در نظر بگیرد، هیچ مشکلی پیش نمی آید.
چند نکته در خصوص سال مالی شرکت ها
این مفهوم، جزییات خاص خود را دارد که در ادامه به برخی از آن ها اشاره می کنیم.
- همه شرکت ها حتی شرکت های سهامی عام این وظیفه را دارند که گزارشات میان دوره ای 3 ماهه خود را تحویل دهند.
- گزارشات تهیه شده در حقیقت جنبه برآوردی دارد.
- معروف ترین دوره ی مالی، دوره مالی یک ساله است.
- معمولا زمانی که فعالیت واحد تجاری در پایین ترین سطح خود قرار داشته باشد، پایان دوره مالی اعلام می شود.
- در بازه های کمتر مثل یک ماه، می توان صورت های مالی را با توجه به کاربرد گزارشات تهیه کرد.
- در بازار بورس، تحلیلگران حرفه ای عملکرد سه ماهه را مشاهده کرده و سپس آن را با پیش بینی سودی که توسط شرکت ارائه شده است، مقایسه می کنند و در نهایت برای خرید و فروش سهام تصمیم می گیرند.
چرا سال مالی شرکت مهم است؟
برای تهیه صورت های مالی معمولا از یک دوره مالی برای اهداف حسابداری استفاده می شود. به عنوان مثال، دانشگاه ها اغلب سال های مالی خود را با توجه به آغاز و پایان سال تحصیلی در نظر می گیرند. یک سال یا دوره مالی برای شرکت های تجاری عمومی و سرمایه گذاران آن ها مهم است؛ زیرا دوره ای است که درآمد آن ها اندازه گیری می شود و مقایسه سال به سال را امکان پذیر می کند.
جمع بندی
سال مالی یکی از مفاهیم مهم و پرکاربرد در تحلیل بنیادی است و بسیاری از سرمایه گذاران و فعالان بازار سرمایه از این مفهوم برای برآورد سود و زیان شرکت ها استفاده می کنند و همانطور که از اسم آن مشخص است، سال یا دوره مالی بیانگر یک دوره 12 ماهه از فعالیت های اقتصادی، تولیدی، نرخ های فروش و. یک شرکت می باشد و بسیاری از جزییات مربوط به شرکت ها در سایت کدال منتشر می شود.
منظور از نسبت های مالی چیست؟ معرفی کامل انواع نسبت های مالی
نسبتهای مالی مقادیر عددی هستند که با هدف به دست آوردن اطلاعات معنادار از صورتهای مالی یک شرکت استخراج میشوند. اعداد استخراج شده از صورتهای مالی شرکت مانند ترازنامه، صورت سود و زیان و صورت جریان نقدینگی، در مواردی هم چون آنالیزهای مقداری و ارزیابی نقدینگی، رشد، حاشیه سود، سودآوری، نرخ بازگشت، ارزشگذاری و غیره استفاده میشوند. یکی از متداولترین راههای تحلیل مالی، محاسبه و بررسی نسبت های مالی است. این نسبتها در چندین گروه تعریف شدهاند و هر کدام به یکی از جنبههای وضعیت مالی شرکتها میپردازند. نسبت های مالی به دستهبندیهای اصلی زیر تقسیمبندی میشوند:
نگاهی به کاربردها و کاربران تحلیل نسبت های مالی
تحلیل نسبت های مالی دو هدف اساسی را دنبال میکند:
تعیین نسبت های مالی در هر دوره و پیگیری تغییر مقادیر آنها در طول دوره، با هدف کشف سرنخهایی است که موجب پیشرفت موسسه میشوند. مثلا افزایش نرخ بدهی نسبت به دارایی میتواند نشان دهنده این باشد که شرکت تحت فشار بدهی است و در نهایت آن موسسه را با خطر ورشکستگی مواجه کند.
مقایسه نسبت های مالی با رقبای اصلی به این منظور صورت میگیرد که مشخص شود کدام قسمت شرکت عملکرد بهتر یا بدتری نسبت به میانگین صنعت مربوط به خودش دارد. مقایسه بازده دارایی بین شرکتها به یک تحلیلگر یا سرمایهگذار کمک میکند تا تشخیص دهد کدام شرکتها در جهت افزایش سودآوری، استفاده بهینهتری از داراییشان داشتهاند. استفاده کنندگان نسبت های مالی به دو گروه استفاده کنندگان داخلی و خارجی تقسیم میشوند:
- استفاده کنندگان خارجی: شامل تحلیلگران مالی، سرمایهگذاران خردهفروشی، اعتباردهندگان، رقبا، مقامات مالیاتی، مقامات نظارتی و ناظران صنعت میشوند.
- استفاده کنندگان داخلی: شامل مدیر تیم، کارمندان و مالکان میشوند.
منظور از نسبتهای نقدینگی چیست؟
نقدینگی را میتوان این طور تعریف کرد: «میزان توانایی شرکت در بازپرداخت دیون کوتاهمدت خود.» بنابراین نسبتهای نقدینگی اطلاعاتی در مورد توانایی شرکتها در پرداخت دیون کوتاهمدت یا عمل به تعهدات کوتاهمدتشان فراهم میآورند.
نسبتهای نقدینگی متداول شامل موارد زیر میشوند:
- نسبت جاری: توانایی شرکت در پرداخت بدهیهای کوتاهمدت با داراییهای جاری
نسبت جاری: داراییهای جاری/ بدهیهای جاری
- نسبت آنی: توانایی یک شرکت در پرداخت بدهیهای کوتاهمدت خود از محل داراییهای نقدی
نسبت آنی (سریع) = داراییهای جاری – موجودی مواد و کالا / بدهیهای جار
- نسبت وجه نقد: توانایی شرکت در پرداخت بدهیهای کوتاهمدت خود از محل وجوه نقد. این نسبت محافظه کارانهترین نسبت نقدینگی است که حسابهای دریافتنی نیز در آن لحاظ نمیشود.
نسبت وجه نقد = موجودی نقدی+ سرمایهگذاریهای کوتاهمدت / بدهیهای جاری
بررسی نسبتهای اهرمی یا ساختار سرمایه
نسبتهای اهرمی مقدار منابع دریافت شده از بدهی را اندازهگیری میکنند. در واقع، از نسبتهای اهرمی برای ارزیابی سطح بدهیهای کوتاه و بلندمدت شرکت استفاده میشود. نسبتهای اهرمی شامل موارد زیر میشوند:
- نسبت بدهی: توانایی یک شرکت در پرداخت بدهیهای کوتاه و بلندمدت با کل داراییهای موجود
نسبت بدهی = مجموع بدهیها / مجموع داراییها
- نسبت تسهیلات به سرمایه: میزان اتکای شرکت به استقراض از بانک و حقوق صاحبان سهام برای تامین مالی خود
نسبت تسهیلات به سرمایه = مجموع تسهیلات / مجموع تسهیلات + حقوق صاحبان سهام
- نسبت پوشش بهره: نشان دهنده توان شرکت در پرداخت هزینههای مالی مثلا بهره وامهای دریافتنی از محل سود عملیاتی
نسبت پوشش بهره = سود عملیاتی/ هزینههای مالی
معرفی نسبتهای فعالیت
نسبتهای فعالیت یا کارایی ابزارهایی هستند که برای سنجش کاربرد داراییهای شرکت مورد استفاده قرار میگیرند و از طریق ارزیابی میزان فروش و تاثیر داراییها بر آن اندازهگیری میشوند. این گروه از نسبتها، حجم فروش شرکت را با سرمایهگذاری در داراییهای مختلف مانند موجودی کالا، دارایی ثابت و … مقایسه کرده و میزان به کارگیری موثر منابع شرکت و راندمان عملیات آن را در دوره عملیات ارزیابی میکنند.
- دوره گردش موجودی کالا یا میانگین سنی کالا: دوره گردش موجودی کالا، بازه زمانی را نشان میدهد که در آن دفعات گردش کالا اتفاق افتاده است. گردش موجودی کالا بیانگر این است که موجودی کالا و مواد اولیه شرکت در یک بازه زمانی مشخص – مثلا یک سال مالی – چند بار به فروش رسیده و جایگزین شده است.
دوره گردش موجودی کالا = متوسط موجودی مواد و کالا *۳۶۵ / بهای تمام شده کالای فروش رفته
- دوره وصول مطالبات: نشان دهنده فاصله زمانی تحویل کالا به مشتری تا دریافت وجه نقد از مشتری است. به بیان دیگر، مدت زمانی است که طول میکشد تا شرکت مطالبات خود را از مشتریان دریافت کند. با بررسی این نسبت درمییابیم که شرکت درآمد فروش خود را در چه بازه زمانی به چرخه عملیاتی بازمیگرداند.
دوره وصول مطالبات = متوسط حسابهای دریافتنی *۳۶۵ / فروش نسیه
- دوره گردش عملیات: به دورهای گفته میشود که در طول آن، یک شرکت، مراحل خریداری مواد اولیه، تولید کالا، ارسال به دست مشتری و در نهایت دریافت وجه نقد را سپری میکند.
دوره گردش عملیات = دوره وصول مطالبات + دوره گردش موجودی کالا
- گردش دارایی: این نسبت، میزان تأثیرگذاری گردش داراییها را در کسب درآمد شرکت نشان میدهد و بیانگر این است که چگونه داراییهای شرکت برای ایجاد درآمد به کار گرفته میشوند. با مقایسه این نسبت در دورههای گذشته میتوان به این نتیجه رسید که افزایش داراییها در کسب درآمد بیشتر توسط شرکت، تأثیرگذار بوده است یا خیر.
گردش دارایی = فروش خالص / میانگین جمع داراییها
- گردش داراییهای ثابت: این نسبت، بیانگر میزان تأثیرگذاری داراییهای ثابت شرکت بر کسب درآمد آن است.
گردش داراییهای ثابت = فروش خالص / میانگین داراییهای ثابت
- دوره پرداخت بدهیها: نشان دهنده مدت زمانی است که طول میکشد تا شرکت بدهی خود را با تامین کنندگان – بدهی بابت خرید مواد اولیه بهصورت نسیه – تسویه کند.
دوره پرداخت بدهیها = متوسط حسابهای پرداختنی *۳۶۵ / خرید نسیه
- نسبت گردش سرمایه جاری: سرمایه در گردش، تفاوت دارایی جاری از بدهی جاری شرکت است. این سرمایه، بخشی از خالص داراییهای جاری است که مستقیم یا غیرمستقیم تسهیلاتی را در چرخه تولید ایجاد میکند.
گردش سرمایه جاری = فروش / سرمایه در گردش
- نسبت موجودی کالا به سرمایه در گردش: با توجه به اینکه یکی از اجزای تشکیل دهنده دارایی جاری، موجودی کالا است، نسبت موجودی کالا به سرمایه در گردش نشان دهنده آن است که چه مقدار از سرمایه در گردش شرکت را موجودی کالا تشکیل داده است.
موجودی کالا به سرمایه در گردش = موجودی کالا سودآوری چیست و چرا اهمیت دارد؟ / سرمایه در گردش
منظور از نسبتهای سودآوری چیست؟
نسبتهای سودآوری، توانایی شرکت برای تولید درآمد مرتبط با عملکرد و سود سهام، داراییهای ترازنامه، هزینههای عملیاتی و سهام را اندازهگیری میکند. مهمترین نسبت های مالی سودآوری شامل موارد زیر میشوند:
- بازده داراییها: نسبت بازده داراییها نشان دهنده آن است که شرکت چگونه از منابع و دارایی تحت اختیار خود سودآوری چیست و چرا اهمیت دارد؟ برای کسب سود بهره برده و برای سرمایهگذاران و اعتباردهندگان خود بازدهی ایجاد کرده است. نسبت بازده داراییها میتواند شاخص نهایی برای ارزیابی کفایت و کارایی مدیریت شرکت باشد.
بازده دارایی = سود خالص / میانگین جمع داراییها
- بازده حقوق صاحبان سهام: شیوهای برای اندازهگیری میزان سودآوری شرکت است که روش ایجاد سود با استفاده از سرمایه سهامداران را روشن میکند.
بازده حقوق صاحبان سهام = سود خالص / حقوق صاحبان سهام
- حاشیه سود ناخالص: این نسبت، عملیات اجرایی و کسب درآمد شرکت را ارزیابی میکند و همچنین توانایی شرکت در کنترل بهای تمام شده کالای فروش رفته را بررسی کرده و رابطه بین فروش و هزینههای تولید کالای فروخته شده را نشان میدهد.
حاشیه سود ناخالص = سود ناخالص / فروش
- حاشیه سود عملیاتی: نسبت سود عملیاتی نشان دهنده این است که هر یک ریال فروش محصولات یا خدمات چه تأثیری در سود عملیاتی شرکت دارد.
حاشیه سود عملیاتی = سود عملیاتی / فروش
- حاشیه سود خالص: درصد حاشیه سود خالص شرکت نشان دهنده این است که از هر ۱ تومان فروش شرکت چه مقدار آن به سود خالص تبدیل شده است.
حاشیه سود خالص = سود خالص / فروش
آشنایی با نسبتهای ارزش بازار
این نسبتها منعکس کننده نگرش سهامداران و تحلیل گران بازار سرمایه در خصوص عملکرد گذشته و پیش بینی روند آتی شرکت هستند. انواع متداول نسبتهای ارزش بازار عبارتاند از:
- نسبت ارزش دفتری (P/BV): این نسبت بیانگر ارزش ثبت شده خالص داراییها بر مبنای هر سهم از سهام عادی هستند.
P/B = قیمت بازار هر سهم از سهام عادی * تعداد سهام در دست سهامداران عادی / حقوق صاحبان سهام
- نسبت قیمت به درآمد (P/E): این نسبت، دیدگاه تحلیل گران بازار سرمایه را در خصوص سودآوری آتی شرکت تعیین میکند و از تقسیم قیمت بازار هر سهم عادی در یک دوره زمانی خاص و سود سالانه آن به دست میآید.
P/E = قیمت بازار هر سهم از سهام عادی / سود هر سهم از سهام عادی
- نسبت قیمت به فروش (P/S): این نسبت که از حاصل تقسیم ارزش بازار شرکت بر کل فروش ۱۲ ماهه ایجاد میشود، به شما میگوید برای هر یک ریال فروش سالانه چقدر هزینه میکنید.
P/ S = قیمت بازار هر سهم از سهام عادی / کل فروش ۱۲ ماه اخیر شرکت
- قیمت به جریان نقدینگی (P/CF): این نسبت از توان قابل ملاحظهای برای پیش بینی بازده سهام برخوردار است و معمولا به وسیله سرمایهگذاران نهادی مورد استفاده قرار میگیرد. نسبت قیمت به جریان نقدینگی، مواردی از قبیل استهلاک، تخفیف درآمد و مواردی از نقدینگی را که توسط کسب و کار ایجاد شده حذف میکند.
P/ CF = قیمت بازار هر سهم از سهام عادی / جریان نقدی هر سهم
جریان نقدی هر سهم = سود هر سهم + (استهلاک داراییهای مشهود و نامشهود / تعداد سهام شرکت)
- نسبتPEG: نسبتی است که برای تعیین ارزش سود هر سهم تا زمانی که نرخ رشد سود سهام شرکت در نظر گرفته شود مورد استفاده قرار میگیرد. این نسبت مبتنی بر نسبت P/E است و چشمانداز رشد یک سهم را در نظر میگیرد. محاسبه بدین شکل است که نسبت P/E را به نرخ رشد سالانه درآمد بر مبنای ارزش ۵ سال آینده تقسیم میکنیم. اگر نتیجه کمتر از یک باشد بیانگر آن است که بازار بهطور کامل چشماندازی در خصوص این سهم ندارد.
PEG = (قیمت بازار هر سهم از سهام عادی / سود هر سهم از سهام عادی) / نرخ رشد سالانه درآمد
محدودیت نسبت های مالی چیست؟
تحلیل نسبتهای صورتهای مالی به طور گستردهای توسط تحلیلگران مالی، سرمایهگذاران و اعتباردهندگان به کار میرود. در واقع این نسبتها وضعیت اقتصادی واحد تجاری را در مقایسه با صورتهای مالی به شکل بهتری انعکاس میدهند. از سوی دیگر، نسبت های مالی در مدلهای پیشبینی به طور موفقیتآمیزی به کار میروند. اما با وجود استفاده وسیع از نسبت های مالی این تکنیکها با برخی از محدودیتها روبهرو هستند که تفسیرها را با پارهای از ابهام مواجه میکنند.
نمونههایی از محدودیتهای نسبت های مالی
- با توجه به اینکه نسبتها بر مبنای اطلاعات تاریخی هستند، میانگینی از شرایط موجود در گذشته به شمار میروند.
- هنگامی که اطلاعات بر مبنای بهای تمام شده تاریخی باشند قادر به انعکاس سطح عمومی قیمتها و ارزشهای جاری نخواهند بود.
- از آنجایی که روش محاسبه هر نسبت استاندارد نیست، بنابراین نمیتوان تاثیر نفوذ اطلاعات گزینش شده را در محاسبات نادیده گرفت.
- استفاده از روشهای مختلف حسابداری میتواند بر نسبتها اثرگذار باشد. مثلا استفاده از روش «فایفو» نتیجه متفاوتی نسبت به استفاده از روش «لایفو» ایجاد میکند.
- همچنین تغییرات در اصول و برآوردهای حسابداری – مثلا تغییر از روش فایفو به لایفو – نیز در تغییر نسبت های مالی تأثیرگذار هستند. علاوه بر این، برای استفاده از اطلاعات در روندهای درازمدت، ممکن است نیازمند تبدیل اطلاعات با هدف حذف رویدادهای غیرعادی و غیرمترقبه باشیم.
- با توجه به تفاوتهای موجود در ویژگیهای عملیاتی شرکتهای مختلف مانند خطوط تولید، روش عملیات، نحوه تامین مالی و منطقه جغرافیایی شرکتها مقایسه بین شرکتی دشوار است.
به هنگام استفاده از نسبت های مالی، محتاط باشید!
اگرچه محدودیتهای صورتهای مالی بسیار با اهمیت هستند. اما با این حال، تحلیل نسبتها از تکنیکهای مهم تفسیر صورتهای مالی به شمار میرود. زیرا نسبتها نشانگر ارتباطهایی میان عناصر اساسی صورتهای مالی شرکتها هستند. در هر صورت، نتایج حاصل از نسبت های مالی باید با احتیاط بیشتری مورد استفاده قرار گیرند.
دیدگاه شما