انواع حرکات قیمت در بازارهای مالی


انواع روش های تحلیل تکنیکال، مزایا و معایب

در بازارهای مالی روش‌های زیادی برای سود کردن وجود دارد. بسیاری از افراد ترید کردن با استفاده از تحلیل تکنیکال را انتخاب می‌کنند؛ اما در همان ابتدا با سبک‌های بی‌شمار با اسم‌های مختلف برخورد می‌کنند. شاید در ابتدای مسیر افراد شروع به تحقیق و مطالعه در مورد سبک‌های مختلف کنند؛ اما معمولا در ابتدای راه دچار مشکل شده و نمی‌دانند چه سبکی برای آن‌ها مناسب است. در این مقاله روش های تحلیل تکنیکال و نقاط ضعف و قدرت آن‌ها را بررسی خواهیم کرد.

استفاده از اندیکاتور برای تحلیل تکنیکال

معمولا در ابتدای مسیر، هر فردی که به دنبال استفاده از تحلیل تکنیکال برای معامله است، با اندیکاتورها آشنا می‌شود. اندیکاتورها ابزارهایی بر روی چارت هستند که از قیمت مشتق شده‌اند؛ یعنی با استفاده از فرمول‌های مختلف که بر روی قیمت اعمال می‌شود، یک مدل تصویری ریاضی از آن تولید می‌شود.

به این مدل اندیکاتور گفته می‌شود. تعداد اندیکاتورها بیشمار است! شما می‌توانید هر داده‌ای را گرفته و فرمولی روی آن اجرا کرده و آن را روی نمودار خود بیندازید. از معروف‌ترین آن‌ها می‌توان به Moving Average ها، RSI، MACD و… اشاره کرد. معمولا هر فردی در ابتدای کار با آن‌ها آشنا می‌شود.

این اندیکاتورها از اطاعات قیمت استفاده می‌کنند. به عنوان مثال از قیمت بسته شدن تعداد مشخصی کندل برای به دست آوردن Moving Average در یک بازه زمانی مشخص شده توسط شما استفاده می‌کنند.

به تصویر زیر نگاه کنید. در اینجا Moving Average 9 روزه را داریم که با منحنی آبی مشخص شده است.

استفاده از اندیکاتور در تحلیل تکنیکال

تریدرها به روش‌های مختلف از MA ها استفاده می‌کنند. به عنوان مثال در صورتی که کندل روزانه‌ای بالای آن بسته شود، خرید می‌کنند.

اندیکاتورها معمولا به تنهایی ابزار مناسبی برای ترید کردن نیستند، سیگنال‌های خرید و فروش آن‌ها معمولا با تاخیر زیادی همراه است و بعد از انجام حرکت اصلی تازه می‌توانید اقدام به خرید و فروش کنید.

همین سیگنال‌های با تاخیر نیز در بهترین حالت 50 درصد موارد را به شما درست می‌گویند. در بخش مدیریت سرمایه در مورد ریوارد و ریسک نیز صحبت کردیم. ریسک به ریوارد ترید کردن با اندیکاتورها نیز ریسک به ریوارد خوبی ندارد؛ زیرا حرکت بزرگی انجام شده و تازه اقدام به خرید و فروش می‌کنیم؛ اگر دوباره حرکتی به آن اندازه انجام شود، می‌توانیم یک ریوارد دریافت کنیم. به این مثال توجه کنید:

استفاده از اندیکاتور در تحلیل تکنیکال

در این مثال بعد از شکست کامل Moving Average با دوره 21 روزه، تازه وارد فروش می‌شویم. استاپ معامله خودمان را بالای آخرین کندل قبل از شروع حرکت نزولی می‌گذاریمف بعد از آن قیمت فقط به اندازه یک ریوارد در جهت مورد علاقه ما حرکت کرده و به این ترتیب بعد از چندین روز سود زیادی دریافت نمی‌کنیم.

خب اندیکاتورها به چه درد ما می‌خورند؟

بسیاری از افراد هستند که در بازه طولانی مدت توانستند فقط با اتکا به اندیکاتورها به سود برسند؛ اما وقتی روش‌های بهتر و بهینه‌تر وجود دارد چرا از آن‌ها استفاده نکنیم؟

اندیکاتورها برای تاییدیه و استفاده کمکی در کنار دیگر ابزارها بسیار مفید است و نمی‌توان به طور کل اهمیت آن‌ها را نادیده گرفت؛ اما نمی‌توان آن را به صورت مستقل یکی از روش های تحلیل تکنیکال دانست.

روش های تحلیل تکنیکال: پرایس اکشن کلاسیک

بسیاری از تحلیل‌ها و نمودارهایی که در شبکه‌های اجتماعی می‌بینید با استفاده از سبک پرایس اکشن کلاسیک انجام شده‌اند. تقریبا محبوب‌ترین، معروف‌ترین و کاربردی‌ترین روش تحلیل تکنیکال در میان مردم است.

نام پرایس اکشن نیز نشان از آن دارد که در این سبک توجه زیادی به حرکت قیمت می‌شود و اندیکاتورها جای زیادی در آن ندارد.

در پرایس اکشن کلاسیک، الگوها و شکل کندل‌ها اهمیت بسیار زیادی دارند. الگوهای قیمتی، مانند سر و شانه، وج صعودی و نزولی، کانال‌ها و … در پرایس اکشن کلاسیک مورد توجه قرار می‌گیرند.

روش های تحلیل تکنیکال: پرایس اکشن کلاسیک

روش های تحلیل تکنیکال: پرایس اکشن کلاسیک

روش های تحلیل تکنیکال: پرایساکشن کلاسیک

در این سبک شکل کندل‌ها نیز اهمیت دارد. اگر در یک سطحی که قبلا واکنشی داشته باشیم، کندلی با شکل و شمایل مورد نظرمان ایجاد شود، می‌توانیم وارد موقعیت معاملاتی فروش یا خرید شویم.

به عنوان مثال کندل پین بار یکی از فرم‌های برگشتی است و اگر در یک کانال یا سطح کف و سقف دو قلو با آن مواجه شویم، می‌توانیم با اطمینان بیشتری وارد پوزیشن شویم.

روش های تحلیل تکنیکال: پرایس اکشن کلاسیک

روش های تحلیل تکنیکال: پرایس اکشن کلاسیک

یکی از بهترین منابع برای این سبک بسته آموزشی البروکس است. البروکس یک دوره آموزشی و چندین کتاب دارد که در آن به طور کامل و مفصل سبک خودش را آموزش داده است.

یکی از خوبی‌های این سبک این است که تنها با ان می‌توانید به تریدهای سود ده برسید. باید وقت زیادی بر روی آن و دوره البروکس بگذارید تا به تسلط و دانش کافی برسید. توجه به قیمت و الگوها از نقاط قوت این سبک است.

از معایب آن نیز می‌توان به این اشاره کرد که توجهی به سطوح قیمتی نمی‌کند، نقاط چرخشی قیمت را در نظر نمی‌گیرد. از طرفی به دلیل محبوبیت و گستردگی استفاده از این سبک، بزرگان بازار می‌دانند اکثریت افراد در کجا وارد یک ترید شده‌اند و به همین دلیل امکان شکست تحلیل در این سبک بیشتر از دیگر سبک‌ها مانند عرضه تقاضا است.

روش های تحلیل تکنیکال: عرضه و تقاضا

فلسفه این سبک این است که هیچ اتفاقی در بازار نمیفتد، مگر به واسطه عرضه و تقاضا. این موضوع منطقی هم هست؛ در بازارهای سنتی وقتی خریدار و تقاضا برای یک کالا زیاد می‌شود و از آن طرف عرضه کم است، قیمت شروع به بالا رفتن می‌کند و بالعکس.

در بازارهای مالی و طبق فلسفه این سبک نیز همه چیز بر اساس عرضه و تقاضا تعیین می‌شود. اگر خریداران بیت‌کوین بیشتر از فروشندگان ان باشند، قیمت بالا می‌رود.

در این سبک تحلیل‌گران به دنبال سطوح عرضه و تقاضا هستند. آن‌ها با استفاده از شکل کندل‌ها و نوع حرکت قیمت، سطوحی را تعیین می‌کنند که نشان دهنده فروش یا خرید است.

در بازگشت قیمت به آن سطوح، امکان واکنش را می‌دهند و بر اساس آن معامله می‌کنند.

به مثال زیر توجه کنید.

روش های تحلیل تکنیکال: عرضه و تقاضا

در اینجا یک سطح عرضه در بیت کوین داریم که باعث ریزش قیمت شده است، حال اگر کمی نمودار را به جلوتر ببریم، مشاهده می‌کنیم قیمت در واکنش به این سطح دوباره با افت مواجه شده است.

عرضه و تقاضا

در مثال بعدی با یک سطح تقاضا مواجه هستیم که با رنگ سبز به نمایش در آمده است.

عرضه و تقاضا RTM

اگر کمی به جلوتر برویم، می‌بینیم که قیمت بعد از بازگشت به این سطح حرکت رو به بالای قدرتمندی را شروع کرده است.

عرضه و تقاضا

یکی از مزایای این سبک دریافت ریسک به ریواردهای بسیار خوب است؛ طوری که در صورت تحلیل اشتباه فراوان، ممکن است ضرر شما در یک ترید مناسب جبران شود.

اما بحث اصلی اینجاست که هیچ کدام از روش های تحلیل تکنیکال معروف در زمینه عرضه و تقاضا نمی‌توانند به طور کامل قدرت سطوح مختلف را تعیین کنند. گاهی ممکن است یک سطح بسیار عالی از نظر شما، به راحتی شکسته شود و دلیل آن قوی‌تر بودن سطح مقابل است.

عرضه و تقاضا زیرشاخه‌های فراوانی دارد که از معروف‌ترین آن‌ها می‌توان به ICT، RTM و اسمارت مانی اشاره کرد.

ICT سبک ابداعی یک فرد آمریکایی به نام مایکل هادلستون است که 30 سال سابقه تدریس و معامله در بازارهای مالی مختلف را دارد. در این سبک به زمان انجام حرکت‌های قیمت و جلسات معاملاتی توجه ویژه‌ای می‌شود. در ICT به طور خالص با سطوح عرضه و تقاضا کار نمی‌‌کنیم و این سطوح تنها 20 درصد کل سبک را تشکیل می‌‌دهند.

مایکل در ICT مفهوم نقدینگی و پیدا کردن آن روی نمودار را به شاگردانش آموزش داد. او در حال حاضر یک دوره آموزشی را به صورت رایگان شروع کرده است که با جستجوی نام ICT Mnetorship 2022 می‌توانید به آن دسترسی پیدا کنید.

RTM مخفف عبارت Read The Market یا خواندن بازار است. تحلیل‌گران این سبک اعتقاد دارند بازار پر از سفارش است و باید نواحی دارای سفارش را پیدا کنیم.

آن‌ها در سطوح عرضه و تقاضا دنبال بهترین سطوح سفارش هستند و اعتقاد دارند اگر کسی به طور کامل RTM را یاد بگیرد، می‌تواند تمام بازار را پیش‌بینی کند که این یک تبلیغات اشتباه و تقریبا دروغ است؛ زیرا بازارهای مالی هیچ قطعیتی ندارند و هیچ مدرکی نیز وجود ندارد که این ادعا را تایید کند.

با این حال RTM یک سبک تحلیلی دقیق است و ریسک به ریواردهای بسیار خوب را به شما می‌دهد. هرچه بیشتر بر روی آن وقت بگذارید م‌توانید استراتژی خود را بهتر کرده و معاملات بهتری داشته باشید.

از معایب RTM می‌توان به عدم توجه به تایم و سشن معاملات اشاره کرد و تنها سطوح سفارش برای آن‌ها مهم است. از طرفی منابع این سبک بسیار پراکنده است و هرکس طبق نظر خودش آن را به شکل متفاوتی تدریس می‌کند؛ به همین دلیل تسلط بر روی آن و سود ده شدن با استفاده از این روش تحلیلی ممکن است زمان و انرژی زیادی از شما بگیرد.

روش های تحلیل تکنیکال: امواج الیوت

یکی دیگر از روش های تحلیل تکنیکال استفاده از امواج الیوت است. امواج الیوت اولین بار توسط R alph Nelson Elliott ( رالف نلسون الیوت) ابداع شد. او اعتقاد داشت بازارهای مالی از افراد تشکیل شده و احساسات و رفتار انسان‌ها در شرایط مشابه، تکرار می‌شود. او حرکات قیمت را به موج‌هایی تشبیه کرد و این سبک را با نام امواج الیوت پایه‌گذاری کرد.

امواج الیوت از موج‌های جنبشی و اصلاحی برای توجیه حرکات بازار استفاده می ‌کنند. بسیاری از الگوهای پرایس اکشنی توسط امواج الیوت قابل توجیه هستند. شمارش امواج الیوت قوانین خاصی دارد که باید مدت‌ها بر روی آن‌ها مطالعه و تمرین شود.

امواج الیوت

همانطور که در تصویر می‌بینید، در تئوری امواج الیوت، هر حرکت قیمت نام‌گذاری و موج شماری می‌شود و می‌توان بر اساس آن‌ها حرکت بعدی قیمت را حدس زد.امواج الیوت در طول زمان گسترش پیدا کرده و افراد مختلف سبک‌های جدیدی را با استفاده از آن ابداع کرده‌اند. سبک رابرت ماینر و نئو ویو از جمله زیرمجموعه‌های امواج الیوت هستند.

وین ریت امواج الیوت در صورتی که در آن به تسلط برسیم، بسیار بالاست؛ اما گاهی اوقات ریسک به ریوارد مطلوبی به ما نمی‌دهد. از طرفی تسلط بر روی قوانین ان بسیار سخت و زمان‌بر است. بسیاری از تحلیل‌گران نیز اعتقاد دارند امواج الیوت فقط برای تحلیل کردن آینده بازار به کار می‌آید و نمی‌توان با آن‌ها معامله سو‌آور داشت؛ اما هر سبکی باید شخصی سازی شده و از دل آن ستاپ‌های مناسبی برای سود کردن طراحی کرد.

جمع‌بندی

در این مقاله در مورد انواع روش های تحلیل تکنیکال صحبت کردیم. روش های بسیار زیادی برای شروع این کار وجود دارند که گاهی اوقات حتی نام آن‌ها را هم به ندرت شنیده‌ایم. بعضی از روش های تحلیل تکنیکال مانند استفاده از ابر ایچیموکو یا فیبوناچی و… نیز می‌توانند در این دسته‌بندئی قرار بگیرند؛ اما در اکثر موارد در همین دسته‌بندی‌ها جای می‌گیرند.

انتخاب روش و سبک به هیچ عاملی به جز خودتان و روحیات خودتان بستگی ندارد. شما می‌توانید با هرکدام از روش های تحلیل تکنیکال به سود‌دهی برسید و فقط تمرین و رعایت مدیریت سرمایه است که می‌تواند بقای شما را در بازارهای مالی تضمین کند.

آشنایی با پرایس اکشن rtm و روش استفاده از آن

پرایس اکشن rtm

همه ما پیش از این با ارزش بالای پرایس اکشن در تحلیل و بررسی‌های خود آشنا شده‌ایم و علاوه بر این سبک‌ها مختلف پرایس اکشن را در مقالات متعدد ازجمله سبک پرایس اکشن لنس بگز و یا سبک‌های پرایس اکشنی دیگری را بررسی نموده‌ایم اما نکته دارای اهمیت این است که هر سبک به‌تنهایی کافی نیست و نیازمندِ شخصی‌سازی شدن و اختصاصی شدن ستاپ‌ها و معاملات آن برای هر فرد هست و امروز به بررسی سبک پرایس اکشن RTM با شخصی‌سازی و ساده‌سازی‌های بسیار مجموعه همیار کریپتو پرداخته و بررسی جامع و البته بسیار آسانی از این سبک خواهیم داشت با ما همراه باشید….

تاریخچه پرایس اکشن rtm

خب همان‌طور که گفته شد پرایس اکشن به معنی این است که شما تنها به نمودار قیمت ارز دیجیتال نیاز دارید. این سبک از واکنش قیمت نیز ویژگی‌های حرکتی قیمت را زیر ذره‌بین قرار می‌دهد و قیمت، شکست‌ها، نوسانات و کندل‌ها را بررسی می‌کند و مختص به بازار کریپتوکارنسی نیست. یکی از مطرح‌ترین نوع پرایس اکشن RTM است.

پرایس اکشن RTM توسط ایف میانته (If Myante) و همکارانش پدید آمد. روش RTM می‌تواند حکمی برای معامله گران باشد تا با پیروی از آن به نتیجه دلخواه برسند. پایه این روش بر اساس منطق عرضه و تقاضا رقم می‌خورد. افکار و رفتار سایر تریدرها در این سبک فاش می‌شود و شما درک بهترین از نحوه خریدوفروش آن‌ها خواهید داشت.

ضررهای مالی همیشه بخشی معاملات بوده‌اند و هستند. اما زیان بیشتر زمانی رخ می‌دهد که از اندیکاتورها و یا الگوهای کلاسیک استفاده می‌کنیم. آقای میانته به این موضوع پی برده بود که مؤسسات و بانک‌ها از ترفندهایی استفاده می‌کنند که سرمایه برخی معامله گران را در خزانه خود قرار می‌دهند. درواقع کاری می‌کنند تا آن‌ها ضرر کنند. در این هنگام میانته تصمیم گرفت تا نمودارها را به‌طور دقیق بررسی کند و راز این فریبکاری بزرگ را کشف کند. سرانجام با تحقیق و بررسی به سبکی از پرایس اکشن دست پیدا کرد که آن را RTM نامید.

توضیحات: بررسی اصول اولیه و ساختار پایه و مدل فکری صحیح در دنیای پرایس اکشن

برای آموزش فارکس در مشهد از صفر تا پیشرفته فرم پیش ثبت نام را پر کنید تا با شما تماس بگیریم.

برای آموزش فارکس از صفر تا پیشرفته

همین الان با 199 هزار تومان پیش ثبت نام کن

پرایس اکشن rtm چیست؟

در این مدل بررسی بازار ما به دنبال رد پاهایی از تریدر‌های بزرگ هستیم و محل‌هایی را شناسایی می‌کنیم که بزرگان بازار اقدام به خروج سنگین از معاملات و یا ورود سنگین می‌نمایند این محل‌ها عملاً کلید اصلی پرایس اکشن rtm هست و به آن اصطلاحاً گره قیمتی گفته می‌شود.

این گره‌های قیمتی به‌تنهایی کاربرد نداشته و لازمه آن شناخت الگو‌ها و ساختار‌های پیشین قیمت و سپس دیدن گره‌های قیمتی برای ورود هست ولی آن چیز که اهمیت دارد این است که گره‌های قیمتی نقاط فوق‌العاده پراهمیت و فوق‌العاده پرقدرت هستند چرا همان‌طور که در ویدیو‌های آموزشی مشاهده خواهید کرد گره‌های قیمتی عامل شروع موج‌های بسیار شارپ قیمت هستند و قدرت سبک پرایس اکشن rtm این هست که با استفاده از این گره‌های قیمتی اقدام به گرفتن پوزیشن‌هایی با ریسک به ریوارد بسیار بالا می‌کند به‌طوری‌که در دیگر سبک‌ها ریسک به ریوارد مناسب ۲ هست اما در سبک پرایس اکشن rtm ساده‌ترین ریسک به ریوارد و کوچک‌ترین آن حدود ۴ هست و این عامل سود سازی فوق‌العاده در معاملات می‌شود.

توضیحات: بررسی الگو‌ها و ساختار‌های پیشرفته در پرایس اکشن RTM

معامله به سبک RTM

در ستاپ‌ها و پوزیشن‌های این سبک پرایس اکشن عوامل متعددی دخیل هستند که به‌تفصیل بررسی می‌کنیم:

الف) روند

مهم‌ترین اصل در تمام سبک‌های پرایس اکشنی شناخت روند کلی بازار هست و برای این امر اصلاً نیاز به استفاده از روش‌ها مدل‌ها و اندیکاتور‌های بسیار خاصی نیست و ما می‌توانیم تنها با نگاهی ساده به جهت حرکتی قیمت روند آن را شناسایی نماییم و علاوه بر شناسایی روند حتماً این امر را در نظر گرفته که همراهی با روند مهم‌ترین اصل در هر پوزیشنی هست و اگر تمام شرایط کامل و جامع و دقیق برای ورود به پوزیشن موجود باشد اما خلاف روند بازار به‌سادگی باید از این موقعیت چشم‌پوشی کرد.

سبک rtm

برای آموزش ارز دیجیتال در مشهد از صفر تا پیشرفته همچنین برای دریافت بهترین سیگنال ارز دیجیتال به‌صورت رایگان فرم پیش ثبت نام را پر کنید تا با شما تماس بگیریم.

ب) تایم فریم

تایم فریم‌های مورداستفاده هر سبک متفاوت و مخصوص آن سبک هست برای مثال سبک پرایس اکشن لنس بگز از ۳ تایم فریم نزدیک استفاده می‌کند اما در سبک rtm ما از ۲ تایم فریم با فاصله زیاد بهره‌جویی می‌کنیم به‌صورت ذیل:

تایم فریم پایه ۴ ساعته: تایم فریم ورود به معامله: ۱۵ دقیقه

تایم فریم پایه روزانه: تایم فریم ورود به معامله: ۱ ساعته

تایم فریم پایه weekly: تایم فریم ورود به معامله: 4 ساعته

و بدین‌صورت با شناخت روند و ساختار و الگو‌ها در تایم پایه اقدام به جستجو برای گره‌ها در تایم معامله کرده و در این تایم فریم اقدام به ورود به پوزیشن می‌نماییم.

ج) گره‌های قیمتی

مهم‌ترین بخش در ورود به معاملات هست در اصل گره‌های قیمتی در نقطه‌به‌نقطه بازار تشکیل می‌شوند اما اکثر آن‌ها فاقد اعتبار لازم برای ورود به انواع حرکات قیمت در بازارهای مالی پوزیشن هستند و در صورتی دارای اعتبار بوده که پس از الگو‌های صحیح و در جهت همراهی باقیمت باشند و در این محل‌ها قدرت این سبک نمایان و شاهد حرکات شدید قیمتی هستیم.

توضیحات: شاه کلید دنیای RTM گره‌های قیمتی

د) ساختار و الگو‌ها

همان‌طور که گفتیم پیش از هر گره قیمتی نیازمندِ ساختار‌ها و الگو‌هایی هستیم که این امر نیز در هر سبک و روشی مخصوص به خود هستند اما مواردی که در پرایس اکشن rtm دارای اهمیت هست

۱_شکست خط روند‌ها در جهت روند اصلی تایم فریم پایه

۲_شکست حمایت و مقاومت‌ها در جهت روند اصلی تایم فریم پایه

۳_شکست کانال‌ها در جهت روند اصلی تایم فریم پایه

۴_ استاپ هانتر سطوح قیمتی مهم در جهت روند اصلی تایم فریم پایه

۵_ شکست محدوده‌های رنج در جهت روند اصلی تایم فریم پایه

۶_ و تعدادی الگو و ساختار‌های دیگر که در ویدیو به معرفی و بررسی آن‌ها پرداخته‌ایم ازجمله روش سو استفاده از الگوی سر و شانه و… و پیشنهاد ما بررسی جامع این الگو‌ها برای سود بیشتر هست.

پرایس اکشن rtm

نکته مهم پرایس اکشن rtm این است که باوجود متفاوت بودن شکل و مدل این الگو‌ها استفاده از آن‌ها یکسان هست و می‌بایست منتظر تکمیل الگوی موردنظر و شکست و تغییر حرکت به‌سوی روند اصلی و سپس ورود به معامله باشیم. این ساختار‌ها و الگو‌ها دارای اسامی مختلف و متعدد در کتب و دوره‌های مختلف هستند اما نتیجه همگی آن‌ها یکسان هست پس بهتر است هرگز آن‌ها را با اسم‌ها متعدد سنگین و ثقیل ننموده چراکه تنها شناخت آن‌ها بر روی چارت و معامله بر روی آن‌ها برای کسب سود دارای اهمیت هست.

برای آموزش فارکس به‌صورت حضوری و غیرحضوری همین حالا فرم پیش ثبت نام را پر کنید.

ه) گام‌های حرکتی

برای تعیین حد سود‌های جذاب در پرایس اکشن انواع حرکات قیمت در بازارهای مالی rtm برای کسب پوزیشن‌ها با استفاده از اندیکاتور atr اقدام به شناسایی گام حرکتی و سپس تعیین حد سود به میزان ۱ و ۲ گام حرکتی تایم فریم پایه می‌نماییم. همچنین با استفاده از فاصله کف و سقف الگو‌ها نیز می‌توان حد سود نهایی را تعیین نمود. و تنها استفاده اندیکاتور در این سبک پرایس اکشن تعیین حد سود هست در اصل تحلیل هرگز ورود ندارد.

یک ترید کامل

حال که با تمام بخش‌های این سبک آشنا شدیم لازم به شناخت روش یک بررسی جامع و کامل در یک نمودار هستیم (پیشنهاد می‌شود پس از مطالعه این بخش قسمت ۶ ام دوره آموزش پرایس اکشن rtm را مشاهده نمایید):

ابتدا به تایم فریم پایه در نمودار موردنظر وارد شده و اقدام به شناخت روند می‌کنیم.

پس از شناخت روند در اواسط یک موج وارد نشده و منتظر یک اصلاح برای تشکیل موج جدید می‌شویم و در صورت مشاهده اصلاح موردنظر به دنبال مشاهده الگو‌ها و ساختار به تایم فریم ترید رفته و در موقعیت گره پوزیشن خود را باز کرده حد ضرر را باکمی اختلاف در سمت دیگر گره و حد سود را با گام حرکت تعیین و منتظر نتیجه می‌مانیم.

مزایای استفاده از پرایس اکشن rtm

پرایس اکشن rtm نکات مثبت زیادی دارد که استفاده از آن در بازارهای مالی، مزایای بسیاری را برای شما معامله گران خواهد داشت. از مزیت های استفاده از این استراتژی می‌توان به موارد زیر اشاره نمود:

  1. تحلیل بازار از دید تریدرهای حرفه ی

تریدر های حرفه ی همواره در زمینه‌ بازارهای مالی، بیشترین تأثیر را بر روند قیمت‌ها و حرکت بزرگ بازار را دارند. معامله گران بزرگ بسیاری از کسانی که هم جهت با آنها باشند را سودمند کرده و افراد دیگری که را که مخالف آنها پوزشن باز کنند، اغلب ضررکرد اند. پرایس اکشن rtm به شما کمک می‌کند تا از دیدگاه این افراد به معامله کنید و ساختارها و الگوها را از منظر آنان تحلیل وبررسی کرده تا که درک کنید در ذهن آن‌ها چه می‌گذرد و رفتارشان را پیش‌بینی درست کنید

  1. داشتن ساختار و تعیین بازه زمانی برای حرکات قیمت در انواع سطوح

یکی از بزرگ‌ترین ویژگی های پرایس اکشن rtm، داشتن ساختار و تعیین بازه زمانی برای حرکات قیمت در سطوح مختلف است که احتمال تحلیل‌ درست را افزایش می‌دهد. این موضوع می‌تواند الگویی تقریباً واضح را از رفتار بازار منعکس کند و این امکان را به یک تریدر میدهد که براساس ویژگی های قابل اتکا تصمیم‌گیری کند. اگرچه در بازار های مالی هرگز از روندی کاملاً یکسان تبعیت نمی‌کند، وجود الگویی در مقابل شما، احتمال ضرر شما را تا حد زیادی کاهش می‌دهد.

پرایس انواع حرکات قیمت در بازارهای مالی اکشن rtm یک آزادی عمل بی‌نظیر را به تریدرها میدهد و به آن‌ها اجازه می‌دهد به‌جای پیروی بی چون چرا از مجموعه‌ای از قوانین ریز و درشت، درباره پوزشن خود تصمیم‌گیری کنند؛البته برخی تحلیل گران و معامله گران بزرگ، چندان از این انعطاف‌پذیری راضی نیستند و این مورد را جزء معایب این استراتژی می‌دانند.

  1. معامله گری در تایم فریم های پایین

یکی از کاربردی‌ترین ویژگی های مثبت پرایس اکشن rtm توانایی انجام تحلیل سریع و تصمیم گیری در تایم فریم‌های کوتاه تا یک دقیقه است که می‌تواند بسیار جالب باشد؛ البته اجرای این قابلیت منوط به وجود داده های درست است؛ در غیر این صورت نتیجه دلخواه به دست نمی آید. اهمیت این ویژگی، در تریدهای هر روزه در بازاری که حتی ثانیه‌ها هم می‌تواند تاثیرگذار باشد.

در بازارهای مالی سبک‌ها و روش‌های گوناگونی وجود دارد که برخی از آن‌ها با هم مخالف هستند که این مورد موجب می‌شود که شما به ناچار یکی از آن‌ها را انتخاب کنید و ممکن است ستاپ های دیگر را از دست دهید! پرایس اکشن rtm دارای انعطاف بی‌نظیری است و قابلیت تطبیق‌پذیری با انواع استراتژی‌های معاملاتی دیگر مانند لنس و البروکس را دارد که می‌تواند بسیار حائز اهمیت و پرکاربردی باشد.

6.ریسک بسیار پایین

برخلاف بسیاری از روش‌های تکنیکالی دیگر، استراتژی rtm به‌کمک ساختار و منطق کارآمد، ریسک بسیار پایینی دارد و می‌تواند پیش‌بینی‌ها را به واقعیت تبدیل کند. این سبک پرایس اکشنی یکی از کمترین میزان‌های ترس و اضطراب در میان سایر روش‌های معاملاتی را دارد که این موضوع در بازار پرنوسان مثله ارزدیجتال و فارکس، اطمینان خاطری بیشتری به معامله‌گران میدهد.

جمع بندی

درمجموع پرایس اکشن rtm یکی از سبک‌هایی است که در صورت شناخت صحیح آن موقعیت‌های بی‌نهایت جذابی بما می‌دهد اما نکته حائز اهمیت نیازمند قدرت روانی بالای این سبک هست و نظر به ریسک به ریوارد‌های این سبک اگر ما در ۲ معامله با حد ضرر و ۱ معامله با حد سود مواجه شویم در مجموع مطمئناً سود کرده‌ایم ولی باید توان روانی کافی برای عدم ناراحتی و از دست ندادن تمرکز و ادامه دادن باشیم و هرگز با چند سود خود طمع‌کار نشده و همیشه مدیریت سرمایه خود را رعایت نماییم.

خط روند (Trendline)

خط روند (به انگلیسی Trendline) خطی است که از بالاترین قیمت‌ها (سقف‌های قیمت) یا پایین‌ترین قیمت‌ها (کف‌های قیمت) رسم می‌شود تا مسیر غالب قیمت را نشان دهد.

خطوط روند، حمایت و مقاومت را در هر بازه زمانی روی نمودار قیمت نمایش می‌دهند.

خطوط روند همچنین نشان‌دهنده مسیر، سرعت قیمت و الگوهای قیمت را در بازه‌های زمانی مختلف هستند.

نکات کلیدی:

  • یک خط روند واحد را می‌توان به یک نمودار اعمال کرد تا تصویر واضح‌تری از روند و سمت و سوی قیمت به دست آید.
  • خطوط روند را می‌توان به کف‌ها و سقف‌های قیمت اعمال کرد تا یک کانال به وجود آید.
  • دوره زمانی تحلیل شده و نقاط دقیقی که جهت رسم خط روند استفاده می‌شوند برای هر معامله‌گر متفاوت هستند.

خطوط روند به شما چه می‌گویند؟

خط روند یکی از مهمترین ابزار استفاده شده در تحلیل تکنیکال است.

به جای نگاه به عملکرد گذشته کسب و کار یا هر مبنای دیگری، تحلیلگران تکنیکال به دنبال روندها در عملکرد قیمت (price action) می‌گردند. خط روند به تحلیلگران تکنیکال کمک می‌کند تا مسیر کنونی قیمت‌های بازار را مشخص کنند. تحلیلگران تکنیکال معتقدند روند مثل دوست شماست، و تعیین این روند اولین قدم در فرآیند انجام یک معامله خوب است.

برای ایجاد یک خط روند، تحلیلگر باید حداقل دو انواع حرکات قیمت در بازارهای مالی نقطه روی نمودار قیمت داشته باشد.

برخی تحلیلگران مایلند از بازه‌های زمانی متفاوت مانند یک دقیقه یا پنج دقیقه استفاده کنند. برخی دیگر از تحلیلگران نمودارهای روزانه یا هفتگی را در نظر می‌گیرند.

برخی تحلیلگران زمان را به طور کل کنار می‌گذارند و ترجیح می‌دهند روندها را به جای فواصل زمانی (intervals of time) بر اساس فواصل تیک (tick intervals) بررسی کنند.

آنچه باعث جذابیت و فراگیر شدن استفاده از خطوط روند می‌شود این است که می‌توان از این خطوط صرف‌نظر از بازه، چارچوب، و فاصله زمانی در شناسایی روندها استفاده کرد.

اگر سهام یک شرکت روی 350 تومان معامله می‌شود و سپس در عرض چند روز به سمت 400 تومان و چند هفته دیگر به سمت 450 تومان حرکت کند، تحلیلگر سه نقطه برای ترسیم روی نمودار خواهد داشت که از 350 تومان آغاز و سپس به سمت 400 و 450 تومان حرکت می‌کند.

اگر تحلیلگر خطی بین این سه نقطه قیمت ترسیم کند، این خط روندی صعودی خواهد داشت. خط روند ترسیم شده دارای شیبی مثبت است و بنابراین به تحلیلگر می‌گوید که باید مطابق با مسیر روند خرید کند.

با این وجود، اگر قیمت سهام این شرکت از 350 تومان به 250 تومان برسد، خط روند شیبی منفی خواهد داشت و تحلیلگر باید مطابق با مسیر روند فروش داشته باشد.

ساختار کلی خط روند

خط روندها از وصل کردن پایین‌ترین یا بالاترین نقاط قیمت در نمودار بدست می‌آیند.

خط روند نزولی از وصل کردن سقف‌های قیمت و خط روند صعودی از وصل کردن کف‌های قیمت بدست می‌آید.

خط روند نزولی و صعودی

روند سه جهت دارد

از بعد کلی و به طور ساده، روند جهت حرکت قیمت را در بازار نشان می‌دهد. ولی برای به کارگیری آن می‌بایست تعریف دقیق‌تری را ارائه کنیم.

پیش از هر چیز باید به یاد داشته باشیم که هرگز بازار در یک خط راست و در یک جهت خاص حرکت نمی‌کند. تغییرات بازار به صورت یکسری از حرکات زیگزاگ مشخص می‌شود.

این زیگزاگ‌ها همانند یکسری موج‌های پی در پی می‌باشند که شامل موج‌های صعودی (پیک‌ها یا رالی‌ها) و موج‌های نزولی (حفره‌ها) می‌باشند.

برآیند حرکات این موج‌های صعودی و نزولی روند بازار را تشکیل می‌دهد که شامل روندهای صعودی و نزولی و خنثی می‌باشد.

روند صعودی به عنوان یکسری از موج‌ها و حفره‌های بالارونده تعریف می‌شود و روند نزولی برخلاف آن از موج‌ها و حفره‌های پایین رونده تشکیل شده و روند خثی شامل موج‌ها و حفره‌هایی است که جهت مستقیم دارند.

همان‌طور که ذکر شد به طور واضح سه روند صعودی، نزولی و خنثی داریم.

اکثر مردم فکر می‌کنند که بازار یا صعودی است یا نزولی ولی در حقیقت بازار در سه جهت حرکت می‌کند: صعودی، نزولی و خنثی.

تشخیص تفاوت این سه نوع روند بسیار مهم است. زیرا در بهترین برآورد حداقل در یک‌سوم مواقع قیمت‌ها روند خنثی یا افقی به خود می‌گیرند.

روند خنثی نمایانگر مساوی بودن عرضه و تقاضا در یک دورة زمانی می‌باشد بدین معنی که نیروی عرضه و تقاضا به یک تعادل نسبی رسیده‌اند (در نظریه داو این الگو به عنوان «خط» نامیده شد).

اگرچه ما تعریف «روند خنثی» را به بازار بدون تغییر نسبت دادیم اما بهتر است که از آن به عنوان بازار بدون روند نام ببریم.

شکل روندها در تحلیل تکنیکال

اکثر ابزارها و سیستم‌های تکنیکی ذاتاً به دنبال یافتن روند هستند که بدین معنی است که اساساً برای بازاری تعریف شده‌اند که در جهت بالا و پایین حرکت می‌کنند.

آنها عموماً وقتی بازار در حالت بدون روند قرار دارد بسیار بد کار می‌کنند یا حتی اصلاً کار نمی‌کنند. نمی‌توان این حالت را یک مشکل در بازار یا سیستم نامید بلکه اشکال در کسانی است که اصرار دارند تا از این ابزارها در چنین موقعیت‌هایی (بدون روند) استفاده کنند درحالی‌که این ابزارها اصولاً برای چنین شرایطی طراحی نشده‌اند.

سه انتخاب کلی برای هر معامله‌گری وجود دارد ـ وارد بازار شود (خرید) ـ از بازار خارج شود (فروش) یا اینکه نظاره‌گر بازار باشد.

زمانی که بازار رو به رشد است خرید ارجح است. وقتی بازار در حال نزول و افت است، دومین انتخاب یعنی فروش درست‌تر به نظر می‌رسد و در وضعیت خنثی بازار، عاقلانه‌ترین کار بیرون رفتن و نظاره کردن بازار است.

روندها به سه دسته تقسیم می‌شوند

علاوه بر اینکه روند دارای سه جهت می‌باشد به سه دسته نیز تقسیم می‌شود:

در حقیقت تعداد نامحدودی روند وجود دارد که در فعل و انفعال با یکدیگر هستند و روندهای کوتاهی که فقط چند دقیقه تا چند ساعت را در بر می‌گیرند گرفته تا روندهای بسیار بلندمدت 50 تا 100 ساله.

هرچند غالب تحلیل‌گران به وجود سه دسته روند اصلی اعتقاد دارند اما قطعاً ابهاماتی در مورد تعاریف مختلف تحلیل‌گران از هر روند وجود دارد.

به عنوان مثال داو روند یکساله یا بیشتر را روند بزرگ نامیده است. داو مدت زمان روند متوسط را از سه هفته تا سه ماه می‌دانست و هر روند کمتر از سه هفته را نیز روند کوتاه می‌نامید.

هر روند (از کوتاه تا بلند ملدت) قسمتی از روند بزرگ‌تر را تشکیل می‌دهد.

هر روند می‌تواند جزیی از روند بزرگ بعدی محسوب شود. برای مثال روند متوسط می‌تواند یک تصحیح در روند بزرگ پس از خودش شناخته شود. در روندهای بزرگ صعودی به طور معمول روند قبل از ادامة مسیر صعودی خود، در حدود یک یا دو ماه خود را تصحیح می‌کند.

این روند تصحیح نیز می‌تواند خود شامل روندهای کوتاه‌مدت‌تر که همان موج‌های صعود و نزولی کوتاه‌مدت هستند باشد.

رسیدن به یک اجماع کلی درباره روند تقریباً غیرممکن است زیرا معامله‌گران برداشت‌های متفاوتی از یک روند دارند.

برای معامله‌گران بلندمدت حرکت قیمت در چند روز یا چند هفته شاید بی‌اهمیت باشد ولی برای کسانی که قصد انجام معاملات کوتاه‌مدت دارند حرکات قیمت در دو یا سه روز روند اصلی را تشکیل می‌دهد.

به بیان کلی اکثر روش‌هایی که بر اساس تعقیب روند کار می‌کنند بر روند متوسط که اغلب چندین ماه طول می‌کشد تأکید بیشتری دارند. از روند کوتاه‌مدت می‌توان برای تنظیم زمان ورود و خروج از بازار استفاده کرد. در یک روند متوسط صعودی روندهای کوتاه‌مدت کاهشی فرصت خوبی برای ورود به بازار می‌باشند.

مثال‌هایی واقعی از خط روند

استفاده از خطوط روند نسبتا آسان است.

معامله‌گر فقط باید نمودار قیمت (شامل قیمت‌های باز شدن، بسته شدن، بالاترین و پایین‌ترین) را در نمودار داشته باشد. امروزه نرم‌افزارهای تحلیل تکنیکال نمودارها را در انواع مختلف (نمودار شمعی، نمودار خطی، نمودار میله‌ای و…) نمایش می‌دهند.

در تصویر زیر نمودار قیمت سهام ایران خودرو را می‌بینید که خط روند صعودی (خط آبی) روی آن رسم شده است.

خط روند صعودی

این خط روند مسیر صعودی سهام ایران خودرو را نشان می‌دهد و می‌توان آن خط را به عنوان یک سطح حمایت در نظر گرفت.

در این مورد، معامله‌گر ممکن است ترجیح دهد که نزدیک به خط روند خرید خود را انجام دهد و برای مدتی طولانی این موقعیت معاملاتی را حفظ کند.

اگر عملکرد قیمت خط قیمت را شکسته و پایین‌تر رود، معامله‌گر می‌تواند آن را به عنوان سیگنالی برای بستن موقعیت (یعنی فروش) در نظر بگیرد. این امر به معامله‌گر اجازه می‌دهد مطابق روند معامله کند و هنگامی که روندی که دنبال می‌کند شروع به ضعیف شدن کرده از معامله خرید خارج شود.

خطوط روند البته بستگی زیادی به بازه زمانی دارند. در مثال بالا، معامله‌گر احتیاجی به ترسیم مداوم و چندباره خط روند ندارد. با این حال، در مقیاس زمانی دقیقه، ممکن است خطوط روند متفاوتی بتوان رسم کرد و معامله‌ها احتیاج به تنظیم مجدد و قاعده‌مند داشته باشند.

نمودار زیر خط روند نزولی در نمودار سهام پارس خودرو را نمایش می‌دهد:

خط روند پارس خودرو

فیلم آموزش رسم خط روند

در این ویدئو، نحوه رسم خط روند بصورت کاربردی به شما آموزش داده می‌شود.

به این ترتیب یاد گرفتید چطور خط روند را در نرم افزارهای تحلیل تکنیکال رسم کنید.

اعتبار خط روند چگونه سنجیده می‌شود؟

اعتبار خط روند به عوامل متعددی ارتباط دارد که در ادامه بخشی از این عوامل را برایتان معرفی می‌کنیم:

1.شیب خط روند: هرچقدر شیب این خط بیشتر باشد اعتبار آن روند در پایداری کمتر است و احتمال شکست آن وجود دارد. شیب ۴۵ درجه در تحلیل ها شیبی مناسب و معتبر تلقی می شود.

2. تعداد برخورد نمودار قیمت با خط روند: هرچه تعداد برخورد به خط روند بیشتر باشد آن خط دارای اعتبار بیشتری است.

3. شدت کاهش (افزایش) قیمت سهم: در این ارتباط هم هرچه کندل های بلند تری در نزول (صعود) ثبت شود احتمال شکست خط روند بالاتر می رود. برای مثال سهم برای چند روز متوال صف فروش(صف خرید) شود و با درصد های منفی چهار یا منفی پنج بسته شود.

4. بازه زمانی بررسی سهم: شما باید این نکته مهم را در نظر بگیرید که روند به بازه زمانی بررسی سهم بستگی دارد.

برای مثال سهم X ممکن است در بازه زمانی سه ماه اخیر نزولی باشد در حالی که در بازه زمانی یک ساله صعودی باشد و نزولی که در سه ماه اخیر داشته صرفا یک اصلاح بوده باشد.به همین دلیل خط روند های بلند مدت اعتبار بیشتری دارند.

تفاوت بین خطوط روند و کانال‌ها

بر یک نمودار بیش از یک خط روند را می‌توان اعمال کرد.

معامله‌گران معمولا برای ایجاد کانال خط روندی برای اتصال قیمت‌های بالا و همچنین خط روندی برای اتصال قیمت‌های پایین رسم می‌کنند. کانال می‌تواند هم حمایت و هم مقاومت را برای بازه زمانی مورد بررسی مشخص کند.

مشابه با خط روند واحد، معامله گران به دنبال رشد و افت ناگهانی قیمت یا شکست هستند تا وقتی قیمت به خارج از کانال رسید، متناسب به جهت حرکت قیمت، معامله خود را انجام دهد. نقطه شکست کانال می‌تواند به عنوان نقطه خروج یا نقطه ورود استفاده شود.

محدودیت‌های خط روند

خطوط روند محدودیت‌هایی مشابه سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال دارند.

هرگاه داده قیمت بیشتری در نمودار اضافه شود، خطوط روند نیز باید دوباره تنظیم شوند.

یک خط روند گاهی برای مدتی طولانی ادامه پیدا می‌کند و قیمت به اندازه کافی از آن فاصله خواهد گرفت و از این رو نیاز به بروزرسانی دارد. علاوه بر این، معامله‌گران اغلب نقاط داده متفاوتی را برای اتصال انتخاب می‌کنند.

ممکن است خط روندی که توسط یک معامله‌گر رسم شده، توسط معامله‌گران دیگر به شکل دیگری مشاهده شود.

به عنوان مثال، برخی معامله‌گران در یک بازه از کف‌های قیمت استفاده می‌کنند درحالیکه دیگران ممکن است از پایین‌ترین قیمت بسته شدن در یک دوره زمانی استفاده کنند.

نکته آخر این است که خطوط روند اعمال شده بر چارچوب‌های زمانی کوچکتر می‌توانند به حجم حساس باشند. یک خط روند که در طول ان حجم قیمت پایینی وجود داشته، ممکن است به سادگی و هرگاه حجم در طول یک بازه معاملاتی بالا رفت شکسته شود.

این اصطلاح در واژه‌نامه جامع بورسینس منتشر شده است.سایر اصطلاحات و واژه‌های اقتصادی و مالی را ببینید .

قصد شروع سرمایه‌گذاری در بورس را دارید؟ اولین قدم این است که افتتاح حساب رایگان را در یکی از کارگزاری‌ها انجام دهید:

برای سرمایه‌گذاری و معامله موفق، نیاز به آموزش دارید. خدمات آموزشی زیر از طریق کارگزاری آگاه ارائه می‌شود:

آموزش پرایس اکشن رایگان 2022 | [21 فصل ویدیو + آپدیت جدید]

آموزش پرایس اکشن | بهترین و کامل ترین دوره رایگان با بیش از ۴۳۰۰۰ دانشجو!!

آموزش پرایس اکشن و معامله گری حرفه ای توسط آقای دکتر رضا اناری

به همراه آموزش روانشناسی و مدیریت ریسک و سرمایه

(محتوای این دوره در سال ۱۴۰۰ به صورت کامل بروزرسانی شده است)

آموزش پرایس اکشن

آموزش پرایس اکشن Price Action به زبان ساده

احتمالاً در ابتدا این سوال برای شما پیش آمده است که آموزش Price Action به چه معناست و اصولا چه تعریفی برای آن وجود دارد.

این اصطلاح از دو کلمه پرایس (Price) به معنی قیمت و اکشن (Action) به معنی عمل یا واکنش تشکیل شده است. در حالت کلی آموزش پرایس اکشن به روش معامله گری گفته می شود که در آن معامله گران بر اساس حرکات قیمت اقدام به تحلیل و ترید بازارهای معاملاتی می کنند. این تعریف می تواند طیف وسیعی از مشتقات حرکات قیمت نظیر الگوها، کندل خوانی و اندیکاتورهای رایج را در بر بگیرد.

البته باید یادآور شد که برخی از معامله گران فکر می کنند که پرایس اکشن همان کندل خوانی است!! این مورد می تواند سرچشمه از آموزش های اشتباه افرادی داشته باشد که خود معنای پرایس اکشن و معامله گری پرایس اکشن را به صورت صحیح درک نکرده اند. در پروسه معامله گری با سبک پرایس اکشن، کندل خوانی تنها بخش کوچکی از کل پروسه می باشد.

اگر بخواهیم این متد معامله گری را بطور ساده از دیدگاه خودمان تشریح بکنیم، می توان گفت که پرایس اکشن هنر تفسیر و آنالیز تکنیکال حرکات قیمت بر مبنای روانشناسی توده عام معامله گران است. لذا معامله گری پرایس اکشن از دید ما مهارت تشخیص مناطقی از حرکات قیمت است که در آن معامله گران در اثر استرس ناشی از ترس یا طمع رفتارهای مشابه و قابل پیش بینی از خود نشان می دهند.

چرا معامله با پرایس اکشن بدون تاخیر است؟

با آموزش پرایس اکشن معامله گران بدون استفاده از ابزارهای کمکی مانند اندیکاتورها و الگوها که عموماً بر اساس حرکات گذشته بازار و با تاخیر تحلیل ارائه می دهند، فقط بر اساس تفسیر مستقیم حرکات قیمت، به تحلیل تکنیکال و ترید مناطق با احتمال سود دهی بالا می پردازند.

به یاد داشته باشید که تمامی اندیکاتور ها مشتقی از قیمت (پرایس) هستند که بر اساس فرمول های مختلف ریاضی به شما نمودار جدیدی را نمایش می دهند. به زبان ساده تر زمانی که شما تصمیم به تفسیر چارت و قیمت بر اساس اندیکاتور ها را دارید، گویی که به جای علت اصلی، به دنبال معلول هستید و بدین ترتیب همواره از معامله گرانی که با سبک پرایس اکشن معامله می کنند، چند گام عقب تر خواهید بود.

آموزش پرایس اکشن

با آموزش پرایس اکشن در چه بازارهایی می توان معامله کرد؟

چون سبک معاملاتی پرایس اکشن بر اساس روانشناسی معامله‌گران حاضر در بازار هست و در تمامی بازارهای مالی دنیا، این انسان‌ها هستند که در حال معامله و به وجود آوردن جبهه عرضه و تقاضا می‌باشند و با در نظر گرفتن این موضوع که تمامی انسان‌ها دارای یک سری رفتارها و ویژگی‌های روانی مشخص در زمان‌های تحمل فشارهای روانی (مانند حس ترس، طمع، انتقام و ..) هستند؛ به همین علت سبک پرایس اکشن در تمامی بازارهای مالی مثل بورس سهام تهران، بورس کالا، آتی زعفران، ارز و سکه و طلا، جفت‌ ارزها، ارز دیجیتال مثل بیتکوین، آپشن و در تمامی تایم‌فریم‌ها (کوتاه مدت و بلندمدت) کاربردی و قابل استفاده هست.

تاثیر روانشناسی معامله گران در پرایس اکشن

برای درک بهتر، این موضوع را با ذکر یک مثال توضیح می‌دهیم. معامله­‌گرانی را در نظر بگیرید که به اشتباه در خلاف جهت روند و در جهت ضعف بازار وارد موقعیت معامله شده‌اند. در ادامه پوزیشن این معامله‌گران در ضرر خواهد رفت و چون بازار و قیمت در جهت مخالف معامله آن‌ها حرکت کرده است و هر لحظه امکان برخورد قیمت به حد ضرر آن‌ها وجود دارد (تا پوزیشن معاملاتی آن‌ها بسته شود و از ضرر بیشتر جلوگیری شود)، لذا این موضوع باعث می‌شود تا با فعال شدن حد ضررهایی که توسط معامله­‌گران به دام افتاده تعیین شده است، جریان سفارشات معکوس ایجاد شود و موجب شدت گرفتن حرکت قیمت در این نواحی شوند.

در نتیجه به راحتی می‌توان فهمید که سبک آموزش پرایس اکشن محدود به بازار و یا تایم فریم خاصی نیست.

آموزش پرایس اکشن

چگونه می توان معامله گری پرایس اکشن را آموزش دید؟

به صورت کلی پرایس اکشن همان حرکت قیمت در طول زمان هست و بخشی از تحلیل تکنیکال می باشد. اساس عملکرد پرایس اکشن در بحث عرضه و تقاضا در بازارهای مالی می باشد که باعث حرکت قیمت و بالا و پایین رفتن آن می شود.
در این روش معامله گر با ارتباط دادن قیمت گذشته به قیمت فعلی بازار، می تواند تصمیم گیری های بهتری انجام دهد. بر خلاف سایر روش های معاملاتی، این متد دقیقاً همان اتفاقی که در بازار در حال رخ دادن است را بیان می کند که می تواند مربوط به اخبارهای اقتصادی و یا سایر رخدادهای پنهان باشد. شما با استفاده از پرایس اکشن امکان شناسایی زودهنگام فرصت ها را خواهید داشت.
چون نهایتاً تمامی اخبار و رویدادهای مهم در بازارهای مالی، خود را در قیمت نمایش خواهد داد.
یک معالمه گر پرایس اکشن عوامل کلیدی مثل حجم، قیمت، روند بازار و الگوهای رفتاری انسان ها را با استفاده از ابزار ساده ترندلاین تحلیل و بررسی می کند.

فراگیری و آموزش پرایس اکشن دکتر اناری:

جهت دریافت اطلاعات کامل و مفصل در زمینه یادگیری و آموزش پرایس اکشن، پیشنهاد می‌کنیم که دوره آموزش پرایس اکشن رایگان آقای دکتر اناری را از همین صفحه دانلود و مشاهده نمایید؛ مطمئناً بعد از مشاهده تنها چند ویدیوی ابتدای دوره آموزش پرایس اکشن، شما هم به جمع علاقه‌مندان بروزترین سبک معاملاتی دنیا افزوده خواهید شد. این دوره بهترین آموزش پرایس اکشن موجود به زبان فارسی هست که هم اکنون در اختیار شما علاقه مندان گرامی به معامله گری قرار گرفته است.

انواع بازارهای مالی در تحلیل تکنیکال (قسمت اول) | بیدارز

انواع بازارهای مالی در تحلیل تکنیکال (قسمت اول) | بیدارز

بازار side way یا range در جایی اتفاق می افتد که قیمت در یک بازه نسبتاً پایدار معامله شود، بدون آنکه روند خاصی را برای مدتی ایجاد کند.

اقدامات قیمتی در عوض در یک محدوده یا کانال افقی نوسان می کند، بدون آنکه گاوها یا خرس ها کنترل قیمت ها را در دست بگیرند.

مبانی بازار ساید وی

فعالان بازار می توانند با پیش بینی شکست، از سطح معاملات یا بالاتر از مرز تجاری یا تلاش برای سودآوری همزمان با حرکت قیمت بین حمایت و مقاومت در داخل ساید یا رنج، از یک بازار جانبی بهره ببرند.

معامله گرانی که از یک استراتژی محدود استفاده می کنند باید اطمینان حاصل کنند که بازار ساید یا رنج به اندازه کافی گسترده است تا بتواند نسبت ریسک پاداش حداقل نسبت 1 به 3 را تعیین کند.

این بدان معنی است که برای هر دلار در معرض خطر، سرمایه گذاران سه دلار سود می برند. بازارهای ساید یا رنج نیز به عنوان بازارهای متلاطم یا غیرروند شناخته می شوند.

اگر پیش بینی می شود که sideway یا range برای مدت طولانی باقی بماند، سرمایه گذاران می توانند با فروش در سقف کانال و خرید در کف کانال سود های نوسانی خوبی کسب کنند.

مزایای استفاده از بازار های ساید وی یا رنج:

یک بازار فرعی معمولاً دارای سطح حمایتی و مقاومت مشخصی است که ابهام را در مورد محل ورود و خروج از بین می برد. به عنوان مثال، یک معامله گر می تواند یک اوراق بهادار را خریداری کند که از تست قیمت حمایتی می کند و هدف سود را در مقاومت تعیین می کند. یک دستور توقف ضرر که کمی زیر سطح حمایتی بازار جانبی قرار گرفته است ، نزول معاملات را به حداقل می رساند.

چگونگی استفاده از اندیکاتور برای تشخیص بازار رنج:

از اندیکاتور های حجم می توان برای تایید روند رینج استفاده کرد. معمولا در روند های رنج، مقادیر آنها باید کمتر از سایر مواقع باشد. با این حال، اگر کانال قیمتی، محدوده وسیعی داشته باشد، تریدر باید از ابزار های دیگری برای تشخیص وضعیت بازار استفاده کند.

اگر اندیکاتور iVAR پایین تر از سطح 0.5 باشد، نشان دهنده تضعیف روند و شروع یک اصلاح است.

اگر اندیکاتور iVAR بیشتر از 0.5 باشد، یک بازار رنج را نشان می دهد. اگر انواع حرکات قیمت در بازارهای مالی مقدار اندیکاتور خیلی بالاتر از 0.5 باشد نشان دهنده شروع یک روند می باشد.

اگر اندیکاتور iVAR در نزدیکی سطح 0.5 باشد، نشان دهنده عدم قطعیت بازیگران بازار است و بهتر است در این جور مواقع معامله نکنید.

اندیکاتور iVAR را میتوان به عنوان تایید سیگنال اندیکاتورهای دیگر استفاده کرد. این اندیکاتور مدل شکل گیری روند را نمایش می دهد، اما قادر به تشخیص جهت حرکت روند نیست.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.