استفاده از اندیکاتورها در تحلیل تکنیکال
تحلیل تکنیکال و یا بهطور گستردهتر، مبادله ارزهای دیجیتال، در حال حاضر یکی از پر سودترین روشهای درآمدزایی در بازارهای ایران و جهان است. پیشبینی افت و رشد قیمت ارزهای دیجیتال، میتواند برای تحلیلگران حرفهای سود خوبی به همراه داشته باشد. همین امر عده بسیاری را به یادگیری این مهارت جدید سوق داده است. این مجموعه مقالات با هدف آموزش مرحله به مرحله تحلیل تکنیکال برای علاقهمندان نوشته شده است.
چنانچه شما به اطلاعات ابتداییتری در مورد ارزهای دیجیتال علاقهمند هستید، این مقالات به شما پیشنهاد میشود.
در این مقاله درباره مباحث زیر صحبت خواهیم کرد:
آشنایی با ۴ نوع اصلی اندیکاتورها در تحلیل تکنیکال
قبل از هرچیز بخاطر داشته باشید که استراتژیهای بینهایتی برای خرید و فروش بر مبنای اندیکاتورها وجود دارد. این درحالی است که اندیکاتورها تنها بخشی از ابزارهای تحلیل تکنیکال هستند. الگوها، خطوط فیبوناچی و همینطور شناخت و تعیین نقاط و خطوط مقاومت و پشتیبان نیز ابزارهای پرکاربردی در این عرصه هستند. با توجه به این مطلب باید بدانید که چیزی به نام بهترین استراتژی وجود ندارد. هر استراتژی نقاط قوت و ضعف خود را دارد. از جمله عوامل موثر برای انتخاب استراتژی مناسب میتوان به: ارز دیجیتال مورد نظر، روند کلی بازار، شخصیت و سبک مبادلات شما، ریسک پذیری و ابزارهای تخصصی شما اشاره کرد. بصورت کلی توصیه میشود که هرگز از بیش از ۳ اندیکاتور بصورت همزمان استفاده نکنید. همچنین ترجیحا بجای کار با تعداد زیادی اندیکاتور، چند اندیکاتور محدود را بصورت تخصصی یاد بگیرید.
با توجه به مطالب گفته شده، در ادامه به انواع مختلف اندیکاتورها و کارکرد هرکدام اشاره خواهیم کرد.
اندیکاتورهای بر مبنای قیمت و ترند (Trend indicators)
در فرمول این نوع از اندیکاتورها، میانگین قیمت در یک بازه زمانی به عنوان خط میانگین در نظر گرفته میشود. زمانی که قیمت لحظهای از این خط پایینتر باشد روند منفی یا بریش (Bearish) و زمانی که بالای خط باشد روند قیمتی مثبت یا بولیش (Bullish) در نظر گرفته میشود.
اکثرا این نوع اندیکاتورها از نوع کاهل (Lagging) هستند، یعنی تمرکز آنها بر روی روند گذشته است هرچند اندیکاتورهایی مانند پارابولیک (Parabolic sar) نیز وجود دارند که از نوع پیشرو (Leading) هستند.
معروفترین اندیکاتور بر مبنای ترند، MACD است که از دو میانگین قیمتی در بازههای زمانی متفاوت (معمولا ۱۲ روز و ۲۶ روز) استفاده میکند.
اندیکاتور مکدی (MACD) بر روی نمودار اتریوم بر تتر در چند روز گذشته
اندیکاتورهای شتابی (Momentum indicators)
این نوع از اندیکاتورها برای شناسایی سرعت تغییرات قیمت استفاده میشوند. اندیکاتورهای مومنتوم غالبا پیشرو هستند و از طریق مقایسه قیمتِ تمام شده در کندلهای فعلی با کندلهای پیشین، سرعت تغییرات قیمت را تشخیص میدهند. با استفاده از این اندیکاتورها میتوان نرخ رشد یا سقوط یک دارایی را مشخص کرد. اندیکاتورهای شتابی ابزار بسیار مفیدی برای تشخیص قدرت یا ضعف یک دارایی در یک بازه زمانی هستند. از معروفترین اندیکاتورهای شتابی میتوان به، RSI، CCI و Stochastic Oscillator اشاره کرد.
به عنوان مثال، RSI که یک اندیکاتور شتابی است که قدرت نسبی روند قیمت یک دارایی را نشان میدهد. نمودار RSI شامل اعداد ۰ تا ۱۰۰ است و تنظیمات خودکار این اندیکاتور روی اعداد ۳۰ و ۷۰ قرار دارد. برخی از افراد ممکن است نمودار RSI را برای اطمینان بیشتر در بازهی ۲۰ تا ۸۰ نیز قرار دهند. این اعداد، محدودهی نسبی خرید و فروش را نشان میدهند و اعداد زیر ۳۰ و بالای ۷۰، هشداری برای خرید یا فروش بیش از حد هستند. معمولا نمودار RSI در بازه زمانی روزانه و نه ساعتی ترسیم میشود. ترکیب این اندیکاتور، با میانگین حرکت (MA) میتواند دید خوبی درباره سرعت تغییرات قیمت ارائه دهد.
اندیکاتور آر اس آی (RSI) در نمودار اتریوم تتر در روزهای گذشته
اندیکاتورهای نوسانی (Volatility Indicators)
اندیکاتورهای نوسانی، ابزارهای تحلیل تکنیکال ارزشمندی هستند که نرخ تغییرات قیمت بازار را در یک بازه زمانی خاص، مشخص میکنند. این اندیکاتورها از نوع کاهل هستند و نحوهی محاسبه و کارکرد آنها بر اساس قیمتهای گذشتهی یک دارایی است. از این اندیکاتورها میتوان برای شناسایی و تشخیص ترند بازار استفاده کرد. اندیکاتورهای نوسانی، همچنین میتوانند با شناخت نقاطی که در آنها خرید یا فروش بیش از حد صورت گرفته است، نقاط توقف و یا معکوس شدن ترند را نشان دهند.
معروفترین اندیکاتورها بر مبنای نوسان بازار عبارتند از: Average True Range (ATR)، Bollinger Bands (BB)، Donchian Channels و Keltner Channels (KC).
به عنوان مثال اندیکاتور BB، بالاتر بودن یا پایینتر بودن قیمت را نسبت به معاملات پیشین اندازهگیری میکند و اندیکاتور ATR، میزان نوسانات قیمت را نشان میدهد.
اندیکاتورهای حجمی (Volume Indicators)
اندیکاتورهای حجمی از نوع اندیکاتورهای پیشرو هستند. این اندیکاتورها ابزار بسیار مفیدی برای تشخیص ترند بازار و علاقه افراد به خرید یا فروش هستند. اندیکاتورهای حجمی قدرت یک ترند را بدون در نظر گرفتن جهت آن، بر اساس حجم معاملات انجام شده در بازار اندازهگیری میکنند. درواقع افزایش حجم خرید یا فروش، میتواند به ما نشان دهد که در آستانهی صعود یا سقوط هستیم. این اندیکاتورها ابزارهای قدرتمندی برای تشخیص میزان علاقهی بازار به یک دارایی خاص در یک بازه زمانی هستند. استفاده از اندیکاتورهای حجمی، میتواند برای شناخت نقاط مهم مقاومت و یا پشتیبانی به ما کمک کند. در صورتی که از این اندیکاتورها در کنار دیگر ابزارهای تحلیل تکنیکال، به درستی استفاده شود، میتوان سیگنالهای مناسبی اندیکاتور نوسان یا Volatility از آنها برای خرید یا فروش دریافت کرد.برای دریافت سیگنال ارزدیجیتال کلیک کنید. تحلیل قیمت بیت کوین
از معروفترین اندیکاتورها بر مبنای حجم معاملات بازار، میتوان به Chaikin Oscillator، On-Balance Volume (OBV) و Volume Rate of Change اشاره کرد.
اندیکاتور OBV، شاخصی ساده اما موثر است. OBV با مقایسه حجم معاملات و قیمت، میزان عرضه و تقاضای یک دارایی در بازار را اندازهگیری میکند. اندیکاتور Chaikin Oscillator نیز میتواند در تعیین کف یا سقف قیمت به ما کمک کند. این اندیکاتور جریان پول وارد و یا خارج شده از بازار را کنترل میکند. بهتر است از Chaikin Oscillator برای تشخیص ترندهای کوتاه مدت استفاده کرد، زیرا این اندیکاتور نوسانات بالایی دارد.
شناخت اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال
اندیکاتورها ابزارهای بسیار مهمی برای تحلیل تکنیکال و در نهایت، معاملات کم خطرتر هستند. اندیکاتورها انواع بسیار زیادی دارند و ترکیب آنها با یکدیگر میتواند سیگنالهای قابل اعتمادی برای مبادلات ارائه دهد. البته باید توجه کرد که سیگنالهای قابل اعتماد، با استفاده مکرر و آزمون و خطا بدست میآید. علاوه بر یادگیری یک اندیکاتور، تجربه و شناخت رفتار یک دارایی، یا به عبارت دیگر نحوه استفاده از اندیکاتور برای هر ارز دیجیتال بصورت جداگانه میتواند کمک بزرگی به بهبود استراتژی معاملاتی بکند.
برای طراحی یک استراتژی مناسب برای معاملات رمزارزها، باید صبر و شکیبایی زیادی به خرج دهید. انتظار نتایج کوتاه مدت شگفتانگیز نداشته باشید. این نکته را نیز بخاطر بسپارید که حتی بهترین استراتژیها نیز در همهی موارد صادق نیستند. پس نمیتوان همیشه رفتار بازار را به درستی پیش بینی کرد. پس برای کاهش خطر از دست رفتن سرمایه، همواره جانب احتیاط را رعایت کرده و به دنبال سود زیاد در زمان کوتاه نباشید.
استفاده از اندیکاتورها در تحلیل تکنیکال
تحلیل تکنیکال و یا بهطور گستردهتر، مبادله ارزهای دیجیتال، در حال حاضر یکی از پر سودترین روشهای درآمدزایی در بازارهای ایران و جهان است. پیشبینی افت و رشد قیمت ارزهای دیجیتال، میتواند برای تحلیلگران حرفهای سود خوبی به همراه داشته باشد. همین امر عده بسیاری را به یادگیری این مهارت جدید سوق داده است. این مجموعه مقالات با هدف آموزش مرحله به مرحله تحلیل تکنیکال برای علاقهمندان نوشته شده است.
چنانچه شما به اطلاعات ابتداییتری در مورد ارزهای دیجیتال علاقهمند هستید، این مقالات به شما پیشنهاد میشود.
در این مقاله درباره مباحث زیر صحبت خواهیم کرد:
آشنایی با ۴ نوع اصلی اندیکاتورها در تحلیل تکنیکال
قبل از هرچیز بخاطر داشته باشید که استراتژیهای بینهایتی برای خرید و فروش بر مبنای اندیکاتورها وجود دارد. این درحالی است که اندیکاتورها تنها بخشی از ابزارهای تحلیل تکنیکال هستند. الگوها، خطوط فیبوناچی و همینطور شناخت و تعیین نقاط و خطوط مقاومت و پشتیبان نیز ابزارهای پرکاربردی در این عرصه هستند. با توجه به این مطلب باید بدانید که چیزی به نام بهترین استراتژی وجود ندارد. هر استراتژی نقاط قوت و ضعف خود را دارد. از جمله عوامل موثر برای انتخاب استراتژی مناسب میتوان به: ارز دیجیتال مورد نظر، روند کلی بازار، شخصیت و سبک مبادلات شما، ریسک پذیری و ابزارهای تخصصی شما اشاره کرد. بصورت کلی توصیه میشود که هرگز از بیش از ۳ اندیکاتور بصورت همزمان استفاده نکنید. همچنین ترجیحا بجای کار با تعداد زیادی اندیکاتور، چند اندیکاتور محدود را بصورت تخصصی یاد بگیرید.
با توجه به مطالب گفته شده، در ادامه به انواع مختلف اندیکاتورها و کارکرد هرکدام اشاره خواهیم کرد.
اندیکاتورهای بر مبنای قیمت و ترند (Trend indicators)
در فرمول این نوع از اندیکاتورها، میانگین قیمت در یک بازه زمانی به عنوان خط میانگین در نظر گرفته میشود. زمانی که قیمت لحظهای از این خط پایینتر باشد روند منفی یا بریش (Bearish) و زمانی که بالای خط باشد روند قیمتی مثبت یا بولیش (Bullish) در نظر گرفته میشود.
اکثرا این نوع اندیکاتورها از نوع کاهل (Lagging) هستند، یعنی تمرکز آنها بر روی روند گذشته است هرچند اندیکاتورهایی مانند پارابولیک (Parabolic sar) نیز وجود دارند که از نوع پیشرو (Leading) هستند.
معروفترین اندیکاتور بر مبنای ترند، MACD است که از دو میانگین قیمتی در بازههای زمانی متفاوت (معمولا ۱۲ روز و ۲۶ روز) استفاده میکند.
اندیکاتور مکدی (MACD) بر روی نمودار اتریوم بر تتر در چند روز گذشته
اندیکاتورهای شتابی (Momentum indicators)
این نوع از اندیکاتورها برای شناسایی سرعت تغییرات قیمت استفاده میشوند. اندیکاتورهای مومنتوم غالبا پیشرو هستند و از طریق مقایسه قیمتِ تمام شده در کندلهای فعلی با کندلهای پیشین، سرعت تغییرات قیمت را تشخیص میدهند. با استفاده از این اندیکاتورها میتوان نرخ رشد یا سقوط یک دارایی را مشخص کرد. اندیکاتورهای شتابی ابزار بسیار مفیدی برای تشخیص قدرت یا ضعف یک دارایی در یک بازه زمانی هستند. از معروفترین اندیکاتورهای شتابی میتوان به، RSI، CCI و Stochastic Oscillator اشاره کرد.
به عنوان مثال، RSI که یک اندیکاتور شتابی است که قدرت نسبی روند قیمت یک دارایی را نشان میدهد. نمودار RSI شامل اعداد ۰ تا ۱۰۰ است و تنظیمات خودکار این اندیکاتور روی اعداد ۳۰ و ۷۰ قرار دارد. برخی از افراد ممکن است نمودار RSI را برای اطمینان بیشتر در بازهی ۲۰ تا ۸۰ نیز قرار دهند. این اعداد، محدودهی نسبی خرید و فروش را نشان میدهند و اعداد زیر ۳۰ و بالای ۷۰، هشداری برای خرید یا فروش بیش از حد هستند. معمولا نمودار RSI در بازه زمانی روزانه و نه ساعتی ترسیم میشود. ترکیب این اندیکاتور، با میانگین حرکت (MA) میتواند دید خوبی درباره سرعت تغییرات قیمت ارائه دهد.
اندیکاتور آر اس آی (RSI) در نمودار اتریوم تتر در روزهای گذشته
اندیکاتورهای نوسانی (Volatility Indicators)
اندیکاتورهای نوسانی، ابزارهای تحلیل تکنیکال ارزشمندی هستند که نرخ تغییرات قیمت بازار را در یک بازه زمانی خاص، مشخص میکنند. این اندیکاتورها از نوع کاهل هستند و نحوهی محاسبه و کارکرد آنها بر اساس قیمتهای گذشتهی یک دارایی است. از این اندیکاتورها میتوان برای شناسایی و تشخیص ترند بازار استفاده کرد. اندیکاتورهای نوسانی، همچنین میتوانند با شناخت نقاطی که در آنها خرید یا فروش بیش از حد صورت گرفته است، نقاط توقف و یا معکوس شدن ترند را نشان دهند.
معروفترین اندیکاتورها بر مبنای نوسان بازار عبارتند از: Average True Range (ATR)، Bollinger Bands (BB)، Donchian Channels و Keltner Channels (KC).
به عنوان مثال اندیکاتور BB، بالاتر بودن یا پایینتر بودن قیمت را نسبت به معاملات پیشین اندازهگیری میکند و اندیکاتور ATR، میزان نوسانات قیمت را نشان میدهد.
اندیکاتورهای حجمی (Volume Indicators)
اندیکاتورهای حجمی از نوع اندیکاتورهای پیشرو هستند. این اندیکاتورها ابزار بسیار مفیدی برای تشخیص ترند بازار و علاقه افراد به خرید یا فروش هستند. اندیکاتورهای حجمی قدرت یک ترند را بدون در نظر گرفتن جهت آن، بر اساس حجم معاملات انجام شده در بازار اندازهگیری میکنند. درواقع افزایش حجم خرید یا فروش، میتواند به ما نشان دهد که در آستانهی صعود یا سقوط هستیم. این اندیکاتورها ابزارهای قدرتمندی برای تشخیص میزان علاقهی بازار به یک دارایی خاص در یک بازه زمانی هستند. استفاده از اندیکاتورهای حجمی، میتواند برای شناخت نقاط مهم مقاومت و یا پشتیبانی به ما کمک کند. در صورتی که از این اندیکاتورها در کنار دیگر ابزارهای تحلیل تکنیکال، به درستی استفاده شود، میتوان سیگنالهای مناسبی از آنها برای خرید یا فروش دریافت کرد.برای دریافت سیگنال ارزدیجیتال کلیک کنید. تحلیل قیمت بیت کوین
از معروفترین اندیکاتورها بر مبنای حجم معاملات بازار، میتوان به Chaikin Oscillator، On-Balance Volume (OBV) اندیکاتور نوسان یا Volatility و Volume Rate of Change اشاره کرد.
اندیکاتور OBV، شاخصی ساده اما موثر است. OBV با مقایسه حجم معاملات و قیمت، میزان عرضه و تقاضای یک دارایی در بازار را اندازهگیری میکند. اندیکاتور Chaikin Oscillator نیز میتواند در تعیین کف یا سقف قیمت به ما کمک کند. این اندیکاتور جریان پول وارد و یا خارج شده از بازار را کنترل میکند. بهتر است از Chaikin Oscillator برای تشخیص ترندهای کوتاه مدت استفاده کرد، زیرا این اندیکاتور نوسانات بالایی دارد.
شناخت اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال
اندیکاتورها ابزارهای بسیار مهمی برای تحلیل تکنیکال و در نهایت، معاملات کم خطرتر هستند. اندیکاتورها انواع بسیار زیادی دارند و ترکیب آنها با یکدیگر میتواند سیگنالهای قابل اعتمادی برای مبادلات ارائه دهد. البته باید توجه کرد که سیگنالهای قابل اعتماد، با استفاده مکرر و آزمون و خطا بدست میآید. علاوه بر یادگیری یک اندیکاتور، تجربه و شناخت رفتار یک دارایی، یا به عبارت دیگر نحوه استفاده از اندیکاتور برای هر ارز دیجیتال بصورت جداگانه میتواند کمک بزرگی به بهبود استراتژی معاملاتی بکند.
برای طراحی یک استراتژی مناسب برای معاملات رمزارزها، باید صبر و شکیبایی زیادی به خرج دهید. انتظار نتایج کوتاه مدت شگفتانگیز نداشته باشید. این نکته را نیز بخاطر بسپارید که حتی بهترین استراتژیها نیز در همهی موارد صادق نیستند. پس نمیتوان همیشه رفتار بازار را به درستی پیش بینی کرد. پس برای کاهش خطر از دست رفتن سرمایه، همواره جانب احتیاط را رعایت کرده و به دنبال سود زیاد در زمان کوتاه نباشید.
نوسانات ضمنی (Implied Volatility) چیست؟
نوسانات ضمنی مولفه پارامتر مدل قیمت گذاری گزینه است ، مانند مدل Black-Scholes ، که قیمت بازار یک گزینه را به دست می دهد . نوسانات ضمنی نشان می دهد که بازار چگونه به نوسانات در آینده نگاه می کند .
از آنجا که نوسان ضمنی آینده نگر است ، به ما کمک می کند تا احساسات مربوط به نوسانات دارایی یا بازار را بسنجیم . با این حال ، نوسانات ضمنی جهتی را که یک گزینه در آن قرار دارد پیش بینی نمی کند. در این مقاله ، نمونه ای از نحوه محاسبه نوسانات ضمنی با استفاده از مدل Black-Scholes را مرور خواهیم کرد و در مورد دو روش متفاوت برای محاسبه نوسانات ضمنی بحث خواهیم کرد .
نکات کلیدی
- نوسان ضمنی یکی از چندین مولفه فرمول Black-Scholes است ، یک مدل ریاضی که تغییرات قیمت گذاری ابزارهای مالی مانند قرارداد اختیارات را تخمین می زند .
- پنج ورودی دیگر مدل Black-Scholes عبارتند از قیمت بازار اختیار ، قیمت دارایی پایه ، قیمت اعتصاب ، زمان انقضا و نرخ بهره بدون ریسک .
- جستجوی تکراری یک روش با استفاده از فرمول Black-Scholes برای محاسبه نوسانات ضمنی است .
- یک معامله گر می تواند نوسان تاریخی را با نوسان ضمنی مقایسه کند تا به طور بالقوه تشخیص دهد که آیا یک رویداد اساسی وجود دارد که ممکن است بر قیمت دارایی تأثیر بگذارد .
فرمول بلک اسکولز
مدل بلک اسکولز ، همچنین به نام مدل بلک اسکولز – مرتون ، توسط سه اقتصاددان – فیشر بلک ، میرون اسکولز و رابرت مرتون در سال 1973 ساخته شد . این یک مدل ریاضی است که تغییرات قیمت گذاری در طول زمان ابزارهای مالی را پیش بینی می کند ، مانند سهام ،ارز ، معاملات آتی یا قرارداد اختیارات . از این مدل ، سه اقتصاددان فرمول Black-Scholes را استخراج کردند .
از زمان معرفی ، فرمول Black-Scholes محبوبیت بیشتری پیدا کرده و مسئول رشد سریع معاملات گزینه ها است . سرمایه گذاران از این فرمول به طور گسترده در بازارهای مالی جهانی برای محاسبه قیمت نظری گزینه های اروپا ( نوعی امنیت مالی ) استفاده می کنند . این گزینه ها فقط در انقضا قابل استفاده هستند .
ورودی های نوسان ضمنی
نوسانات ضمنی مستقیماً قابل مشاهده نیست ، بنابراین باید با استفاده از پنج ورودی دیگر مدل Black-Scholes ، حل شود :
قیمت بازار گزینه .
قیمت سهام اساسی
نرخ بهره بدون ریسک .
نوسانات ضمنی با در نظر گرفتن قیمت بازار گزینه ، وارد کردن آن به فرمول Black-Scholes و حل مجدد ارزش نوسانات محاسبه می شود . اما روشهای مختلفی برای محاسبه نوسان ضمنی وجود دارد . یک روش ساده استفاده از جستجوی تکراری یا آزمون و خطا برای یافتن مقدار نوسان ضمنی است .
جستجوی تکراری
فرض کنید ارزش گزینه تماس با پول برای Walgreens Boots Alliance ، Inc. (WBA) 3.23 دلار است که قیمت دارایی 83.11 دلار باشد ، قیمت اعتصاب 80 دلار است ، نرخ بدون ریسک 0.25 درصد است و زمان انقضا یک روز است نوسانات ضمنی را می توان با استفاده از مدل Black-Scholes محاسبه کرد ، با توجه به پارامترهای بالا ، با وارد کردن مقادیر مختلف نوسانات ضمنی در مدل قیمت گذاری گزینه .
به عنوان مثال ، با تلاش یک نوسان ضمنی 0.3 شروع کنید . این مقدار گزینه تماس 3.14 دلار را می دهد که خیلی کم است . از آنجا که گزینه های تماس عملکردی در حال افزایش است ، نوسانات باید بیشتر باشد . بعد ، 0.6 را برای نوسان امتحان کنید . این مقدار 3.37 دلار برای گزینه تماس می دهد ، که خیلی زیاد است . با تلاش 0.45 برای نوسان ضمنی ، 3.20 دلار برای قیمت گزینه سود می برد و بنابراین نوسان ضمنی بین 0.45 تا 0.6 است .
روش جستجوی تکراری را می توان چندین بار برای محاسبه نوسان ضمنی انجام داد . در این مثال ، نوسان ضمنی 0.541 اندیکاتور نوسان یا Volatility یا 54.1 ٪ است .
نوسان تاریخی
نوسانات تاریخی ، برخلاف نوسانات ضمنی ، به نوسانات تحقق یافته در طی یک دوره معین اشاره دارد و به حرکتهای گذشته قیمت نگاه می کند . یک روش برای استفاده از نوسان ضمنی مقایسه آن با نوسان تاریخی است .
سخن آخر
ثابت شده است كه فرمول بلك اسكولز قیمتی نزدیك به قیمت های مشاهده شده در بازار دارد و همانطور که دیدیم ، فرمول مبنای مهمی برای محاسبه ورودی های دیگر ، مانند نوسانات ضمنی فراهم می کند . گرچه این فرمول را برای معامله گران کاملاً ارزشمند می کند ، اما به ریاضیات پیچیده ای نیاز دارد . خوشبختانه تریدرها و سرمایه گذاران استفاده کننده از آن نیازی به انجام این محاسبات ندارند . آنها به سادگی می توانند ورودی های مورد نیاز را به یک ماشین حساب مالی متصل کنند .
آشنایی با شاخص VIX، بهترین اندیکاتور جریانات ریسکی
طمع و ترس دو محرک اصلی بازارهای مالی هستند و بر معاملات و سرمایهگذاریها تأثیر مستقیمی دارند. معمولا در دوره های رشد و رونق اقتصادی، حرص و طمع باعث افزایش سریع قیمت دارایی های ریسکی مثل سهام میشوند. در مقابل ترس و نگرانی همیشه عامل اصلی سقوط قیمت سهام هستند. در بورس سهام نیویورک شاخصی وجود دارد که میتواند ترس و نگرانی سرمایهگذاران بازار سهام آمریکا را محاسبه و ارزیابی کند. این شاخص نوسان CBOE یا شاخص VIX نام دارد و بهترین شاخص برای ارزیابی میزان ترس سرمایهگذاران بورس وال استریت است.
معرفی شاخص VIX
شاخص VIX مثل یک اندیکاتور پیشرو عمل میکند و نشانگر نوسانات سی روزه بازار سهام آمریکاست و معمولاً نوسانات شاخص S&P 500 را نشان میدهد. شاخص سهام S&P 500 آمریکا بخش بزرگی از بورس سهام آمریکا را شامل میشود و به همین دلیل تصویر بهتری از عملکرد بازار سهام آمریکا را به نمایش میگذارد. در واقع شاخص S&P 500 عملکرد ۵۰۰ شرکت بزرگ سهامی را ارزیابی میکند.
در سال ۱۹۹۳ دکتر رابرت والی (Robert Whaley) شاخص نوسان بازار CBOE را برای بورس معاملات آپشن شیکاگو طراحی کرد. این شاخص رابطه معکوسی با شاخص S&P 500 آمریکا دارد. شاخص VIX یکی از شاخصهای اصلی برای ارزیابی جریانات ریسکی یا همان انتظارات و تمایلات بازار است. برای درک بهتر شاخص VIX نیازی به دانستن ابزار حق اختیار معامله یا آپشن نیست. با این حال چند اصطلاح ساده در رابطه با معاملات آپشن وجود دارد که برای درک بهتر عملکرد شاخص VIX مفید هستند:
قرارداد اختیار خرید یا Call Option: این قرارداد به دارنده آن اجازه میدهد تا مقدار مشخصی از یک دارایی را در قیمت و زمان معین خریداری کند. اینجا هیچ تعهدی وجود ندارد. به همین دلیل به این نوع قراردادها اختیاری یا آپشن گفته میشود.
قرارداد اختیار فروش یا Put Option: این قرارداد به دارنده آن اجازه میدهد تا یک مقدار خاص از یک دارایی را با قیمت و زمان مشخص به فروش برساند. در این قرارداد هم تعهدی برای فروش نیست.
قیمت اعمال یا Strike Price: این قیمتی است که در آن دارنده قرارداد اختیار معامله شاید به خرید یا فروش دارایی اقدام کند.
تاریخ انقضا یا سررسید یا Expiration Date: بعد از این تاریخ دارنده قرارداد آپشن یا اختیار معامله دیگر هیچ حق و حقوقی در قبال آن قرارداد ندارد و قرارداد اختیار معامله یا آپشن هم بیارزش میشود.
نوسانات ضمنی یا Implied Volatility: نوسانات ضمنی، نشانگر پیشبینیها از نوسانات آتی بازار هستند. معمولاً زمانی نوسانات ضمنی افزایش مییابند که بازار نزولی باشد. نوسانات ضمنی در بازار صعودی کاهش مییابند. در واقع این رفتار بازار نشان میدهد که وقتی بازار نزولی است، ریسک معاملات هم بیشتر از بازار صعودی است. نوسانات ضمنی رابطه مستقیمی با ریسک دارند. قیمتی که در محاسبه شاخص VIX استفاده میشود، نقطه میانی قیمت خریدوفروش اوراق اختیار معامله یا آپشن است. شاخص VIX ارزیابی از نوسانات ضمنی قراردادهای اختیار معامله S&P 500 در یک بازه زمانی سی روزه است.
نحوه استفاده از شاخص VIX
برای استفاده از شاخص VIX تنها کافی است در گوگل نام این شاخص را جستجو کنید. گوگل آخرین وضعیت شاخص را به شما نشان خواهد داد.
همان طور که در بالا هم اشاره شده رابطه معکوسی بین شاخص VIX و نوسانات شاخص S&P 500 وجود دارد. بسیاری از معامله گران و سرمایهگذاران بازارهای سهام و فارکس نمیتوانند این رابطه معکوس را به درستی درک کنند.
در واقع رابطه معکوس میان دو شاخص به ماهیت بازار آپشن (Option) ربط دارد. زمانی که بازارهای مالی در وضعیت بحرانی قرار دارند، قیمت سهام سقوط میکند و ترس و نگرانی از آینده بر بازار حاکم میشود. قراردادهای آپشن بیشتر برای مدیریت ریسک سرمایهگذاری استفاده میشوند. به همین دلیل در زمانهای بحرانی، سرمایهگذاران برای جبران ضررها در بازار اصلی سهام، اقدام به خرید قراردادهای اختیار معامله فروش میکنند. این قرارداد به سرمایهگذار اجازه میدهد تا مقدار مشخصی از سهام را در زمان و قیمت مشخصی به فروش برساند. دارنده این قرارداد موظف به فروش آن مقدار سهام نیست! با این کار نوسانات ضمنی برای قراردادهای خرید و فروش اختیار معامله افزایش مییابد.
به گفته دکتر رابرت والی، زمانی که شاخص VIX رشد میکند، به این معنی است که برخی از سرمایهگذاران در حال خرید “بیمه” برای بازار سهام هستند و این نشانگر نگرانی آنها از اوضاع بازار است. مردم زمانی به فکر خرید بیمه هستند که نگران چیزی باشند. سرمایهگذاران بازار سهام هم با خرید قرارداد اختیار معامله در واقع میخواهند سهام خود را بیمه کنند.
در مقابل زمانی که شاخص VIX سقوط میکند، به این معنی است که سرمایهگذاران نگرانی ندارند. فرض کنید میانگین شاخص VIX برابر ۱۹ واحد باشد. اما امروز شاخص به ۱۱ واحد رسیده است. پس به طور کلی سرمایهگذاران خیلی نگران اوضاع نیستند. اما فرض کنید چند هفته پیش شاخص در ۹ واحد قرار داشت. این یعنی در طول چند هفته گذشته نگرانی سرمایهگذاران افزایش یافته است!
به طور مثال شاخص VIX در واکنش به شوک اقتصادی کرونا در تاریخ ۱۶ مارس ۲۰۲۰ تا ۸۲٫۶۹ واحد جهش کرد. یا در بحران اقتصادی سال ۲۰۰۸ بالاترین مقدار ثبتشده برای شاخص VIX عدد ۸۰ واحد بود. بایستی در ارزیابی شاخص VIX همیشه به دامنه نوسانات شاخص در یک بازه زمانی مشخص توجه کرد.
معامله گران و سرمایهگذاران در استفاده از شاخص VIX باید به این نکته توجه داشته باشند که این شاخص یک اندیکاتور مخالف روندی است. یعنی وقتی شاخص VIX به پایینترین حد (کف نسبی) خود میرسد، نشانگر سیگنال فروش است. چرا؟ چونکه افت شاخص VIX به معنی روند صعودی در بازار سهام است. پس وقتی شاخص VIX تشکیل کف میدهد، بازار سهام هم در حال تشکیل اوج است. در مقابل اگر شاخص VIX به بالاترین سطح نسبی خود برسد، سیگنال خرید محسوب میشود. یعنی بازار سهام به پایان روند نزولی رسیده است.
برای استفاده از شاخص VIX تنها کافی است در گوگل نام این شاخص را جستجو کنید. گوگل آخرین وضعیت شاخص را به شما نشان خواهد داد.
نوسانات بازار فارکس
نوسانات یا همان Volatility (در معاملات فارکس) به تغییرات نرخ ارز اطلاق میشود که شامل میزان غیرمطمئن و ریسک پذیر حرکت قیمتی است. نوسانات بالاتر بدان معنا است که نرخ ارز بهطور بالقوه میتواند در دامنه بزرگتر حرکت کند و نوسانات زیاد به این معنی است که قیمت ارز در یک بازه زمانی کوتاه از هر جهت قابل تغییر است.
از سوی دیگر، نوسانات پایینتر به این معنا است که نرخ ارز تغییرات چشمگیری ندارد بلکه تغییر قیمت با سرعت ثابت و در طی یک دوره زمانی اتفاق میافتد.
بهطورکلی، نوسانات بالاتر موجب افزایش میزان ریسک معاملات جفت ارزها میگردد.
از دیدگاه تحلیل تکنیکال ، اصطلاح “Volatility ” غالباً به تغییرات استاندارد قیمت یک جفت ارز در یک بازه زمانی خاص اشاره دارد. این مفهوم معمولاً برای تعیین کمّی (توصیف عددی) میزان ریسک جفت ارز در آن محدودهی زمانی استفاده میشود.
نوسانات به طور معمول به صورت سالیانه ارائه میگردند و ممکن است با عدد مطلق (0.3000 دلار) یا درصدی از ارزش اولیه (8.2٪) بیان شوند.
بهطورکل، نوسانات به میزان تغییر غیرقابل پیشبینی قیمت جفت ارز در طی زمان اشاره دارد که میزان ریسک در هر جفت ارز را که شخص با آن روبرو است مشخص میکند.
نوسانات فارکس برای معاملهگران بازار
نوسانات معمولاً به دلیل نمایش ریسک و حرکات غیر قابل پیشبینی به عنوان نشانهای منفی قلمداد میشود. هرچند، نوسانات بالاتر موجب جذابتر شدن معاملات فارکس برای بازیگران بازار میگردد. امکان کسب سود در نوسانات بازار اندیکاتور نوسان یا Volatility همواره مورد توجه معاملهگران روزانه بوده است و کاملاً با نظر معاملهگران بلند مدت برای معاملهگری متفاوت است.
نوسانات نشانه جهت حرکت نیست. تنها میزان نوسان (حرکت) قیمت هر جفت ارز را بیان میکند. جفت ارزهایی با نوسانات بیشتر، بیش از جفت ارزهای دیگر کاهش و افزایش قیمت اندیکاتور نوسان یا Volatility دارند.
به عنوان مثال، یک سرمایهگذاری “محافظه کارانهی” معمول مانند یک حساب پسانداز، از نوسانات کمی برخوردار است. همانطور که در یک سال بیش از 30٪ زیان نخواهد کرد، سود بیش از 30٪ نیز نخواهد داشت.
نوسانات در گذر زمان
نوسانات جفت ارزها در طی زمان تغییر میکنند. در برخی دورههای زمانی، بالا و پایین رفتن قیمت زیاد و سریع است (نوسانات بالا) درحالیکه در سایر اوقات ممکن است به هیچ وجه حرکتی نداشته باشد (نوسانات پایین).
نوسانات فارکس خوب است یا بد؟
نوسانات فارکس به تغییرات قیمتی ارزها در بازار جهانی ارز مربوط میشود. حرکات قیمتی میتواند از یک ساعت به ساعتی دیگر و حتی از لحظهای به لحظهای بسیار متفاوت باشد که این به عوامل زیادی وابسته است. اما نوسانات برای معاملهگران خوب است یا بد؟ اجازه دهید نگاهی دقیقتر بیندازیم.
نوسانات در کوتاه مدت
هنگامیکه صحبت از کسب سود در بازارهای مالی است، وجود حرکات اندیکاتور نوسان یا Volatility قیمتی ضروری است. همچنین نوسانات فارکس برای سرمایهگذاران کوتاه مدت بسیار حیاتی و مهم به شمار میآید. به عنوان مثال، معاملهگران روزانه به تغییرات ساعتی قیمت وابستهاند و بدون نوسانات قیمت امکان کسب سود را نخواهند داشت.
از سوی دیگر، نوسانات برای معاملهگران نوسانگیر که در بازههای زمانی بزرگتر (روزها و هفتهها) معامله میکنند نیز بسیار مهم است. غالباً معاملهگران نوسانگیر برای بررسی نوسانات بازار و انتخاب بهترین نقطه ورود و خروج معامله، از ابزارهای تحلیل تکنیکال استفاده میکنند. این ابزارها به پیشبینی روندهای صعودی یا نزولی بازار کمک میکند.
نوسانات در بلند مدت
معامله گران محافظه کار بلند مدت، استراتژی “معاملهکردن و نگه داشتن” را ترجیح میدهند، به این معنا که معاملات خود را به مدت طولانیتری از معامله گران کوتاه مدت باز نگه میدارند. همانند روش معاملهگران کوتاه مدت ، نوسانات فارکس برای کسب درآمد از بازار در بلند مدت نیز ضروری است. اساس باور معاملات بلند مدت بر این است که نوسان قیمت در دوره زمانی گستردهتر به کسب سود منجر خواهد شد. این استراتژی به صبر و دانش معاملهگری وسیعی نیاز دارد.
چه زمانی نوسانات برای معاملهگران مناسب نیست؟
نوسانات بازار فارکس همان چیزی است که موجب لذت بردن بسیاری از معامله گران از تماشای حرکات قیمتی و روندها میگردد. گفته میشود که، بازارهای بیثبات و نوسانی با ریسک زیادی همراه هستند و بنابراین مدیریت دقیق تصمیمات معاملهگری بسیار مهم است و قبل از انجام هر معامله نیاز به بررسی کامل دارد.
مدیریت ریسک نادرست موجب شکست بسیاری از معاملهگران میگردد. نقطه ورود و خروج اشتباه میتواند با از دست دادن هزینه گزافی همراه باشد. به همین خاطر است که معامله گران فارکس از ابزارهای معاملاتی مانند بولینگر بندز ، RSI، حجم معاملاتی و سطح حمایت و مقاومت در جهت پیشبرد استراتژی های خود استفاده میكنند.
غالباً سرمایهگذارانی که به دنبال حداقل میزان ریسک هستند، پرتفوهایی با نوسانات پایین را به معاملاتی با سود و زیان بالقوه بالا ترجیح میدهند.
نتیجهگیری
در انتها و برای جمعبندی مطالب؛ معاملهگران مختلف نوسانات را از طرق متفاوتی بررسی میکنند و این تفاوت در نگرش سرمایهگذاران به میزان ریسک مربوط میشود. نوسانات فارکس میتواند مسبب رشد سود بالقوه یا دلیل زیانهای غیرضروری باشد. بنابراین، تجزیه و تحلیل و رصد مداوم روند بازار الزامی است. این امر به ویژه در مواقع بی ثباتی سیاسی و اقتصادی حائز اهمیت است زیرا هر دو میتوانند به شدت بر بازارهای فارکس تأثیرگذار باشند.
دیدگاه شما