اندیکاتور چیست؟ بیان مفهوم و جایگاه آن در تحلیل تکنیکال
اندیکاتور در تحلیل تکنیکال جایگاه ویژه ای دارد. تقریبا همه ی معامله گران و تحلیل گران بازارهای مالی که با دید تکنیکال بازار را بررسی می کنند این ابزار را می شناسند و در روش معاملاتی و استراتژی ترید خود از یک یا بیش استفاده از فراکتال برای تعیین حد ضرر از یک اندیکاتور استفاده می کنند.
فهرست عناوین این مطلب
اندیکاتور چیست؟
اندیکاتور نوعی ابزار برای دستیابی به درک بهتر از نمودار قیمت است. این ابزار یک شکل هندسی در کنار نمودار به منظور کمک به تحلیل بهتر برای تریدر فراهم می کنند.
چگونه ایجاد می شود؟
با استفاده از فرمول های ریاضی و اعمال آنها بر روی حجم معاملات و قیمت می توان به اندیکاتورهای مختلف دست یافت.
در کدام نوع تحلیل از آن استفاده می شود؟
در تحلیل تکنیکال می توان علاوه بر بررسی الگوها، اندیکاتورها را نیز تحلیل نمود.
آیا حتماً باید از آن در تحلیل استفاده کرد؟
خیر، هر تریدری یک استراتژی معاملاتی مخصوص به خود دارد. در برخی روش ها مانند پرایس اکشن کمتر به اندیکاتور اهمیت داده می شود.
انواع اندیکاتور
اندیکاتور از نظر همراهی قیمت در دو دسته پیشرو (leading) و دنباله رو (lagging) قرار می گیرند. دنباله روها با تاخیر بیشتری با قیمت در مقایسه با پیشروها سیگنال و علامت را به تحلیلگر می دهند.
از نظر ساختار اندیکاتورها به چهار نوع زیر تقسیم می شوند.
روند(Trend)
روندها در نمودار به سه دسته صعودی یا افزایشی، نزولی یا کاهشی و خنثی تقسیم می شوند. از میان اندیکاتورهای روند می توان به میانگین متحرک (moving average) و شاخص رگرسیون خطی اشاره کرد.
اسیلاتور(Osilator)
هدف اصلی یک اسیلاتور نشان دادن هیجان بازار و قدرت خریداران و فروشندگان می باشد. اسیلاتورها در محدوده معینی نوسان می کنند. از میان اسیلاتورها می توان به اسیلاتور MACD اشاره کرد که حول خط مرکزی صفر نوسان می کند و یک اسیلاتور مناسب برای یافتن سوئینگ های ماژور است.
برخی دیگر از اسیلاتورها برای نشان دادن نواحی اشباع خرید و فروش می باشند. با ورود خطوط یک اسیلاتور در ناحیه اشباع خرید ضعف خریداران و افزایش قدرت فروشندگان نشان داده می شود. اسیلاتور RSI یا استوکاستیک (stochastic) نمونه هایی از این دسته از اسیلاتورها می باشند که در یک محدوده معین نوسان می کند.
حجم (Volume)
برخی از اندیکاتورها با نشان دادن تغییرات حجم به تریدر تغییرات قدرت و ضعف خریداران و فروشندگان را نشان می دهند. MFI یکی از این دسته می باشد.
با استفاده از یکی از اندیکاتورهای حجم معامله گر می تواند ریسک معامله خود را کاهش دهد. علت آن هم اینست که تحلیل حجم معاملات به تشخیص قدرت و ضعف و جهت روند کمک می کند. معمولا در نقاط برگشت روند، حجم معامله به طور ناگهانی زیاد می شود. همچنین در صورتی که روند صعودی یا نزولی در بازار حاکم است و با حرکت قیمت در آن روند حجم معاملات هم افزایش می یابد، نشان از استحکام روند می دهد. در صورتیکه با حرکت قیمت در جهت روند حاضر حجم معاملات رو به کاهش باشد قدرت در جهت روند رو به کاهش است.
بیل ویلیامز(Bill Wiliams)
بیل ویلیامز در حقیقت یک روش معاملاتی می باشد. آقای بیل ویلیامز به منظور فهم ساختار بازار و تحلیل صحیح مراحل تحلیلی زیر را پیشنهاد داد:
- مرحلۀ فاصله (فراکتال)
- مرحلۀ انرژی (نیروی محرک)
- مرحلۀ قدرت (افزایش/کاهش شتاب)
- ترکیب مرحلۀ قدرت و مرحلۀ استقامت (منطقه)
- خط موازنه
در روش بیل ویلیامز برای تجزیه و تحلیل نمودار از اندیکاتورهای فراکتال بیل ویلیامز، الیگیتور بیل ویلیامز(Alligator) ، بیل ویلیامز AO (Awesome Oscillator) ، AC بیل ویلیامز(Accelerator Oscillator) استفاده می شود.
پیام های اندیکاتور
با اندیکاتورها می توان به اطلاعاتی دست یافت که به تحلیل بهتر و درک صحیح تر نمودار استفاده از فراکتال برای تعیین حد ضرر قیمت کمک می کند. همانطور که بیان شد این اطلاعات با انجام چند محاسبه ریاضی از نمودار قیمت بدست می آید. نوع روند، شتاب قیمت، نواحی اشباع و … از این دست اطلاعات هستند.
محاسبات ریاضی بر روی حجم معاملات و قیمت گذشته بازار صورت می گیرد تا به تریدر پیامهایی را گوشزد کند. پیام می تواند نوعی از هشدار باشد به این معنی که روند فعلی رو به اتمام است و به زودی تغییر روند ایجاد می گردد. پیام می تواند به این صورت باشد که قیمت مناسب برای ورود را به تریدر بدهد. به عنوان مثال عده ای ورود خود به معامله را برپایه کراس دو خط اسیلاتور DT صورت می دهند. پیام می تواند به عنوان یک تایید بر تحلیل درست نمودار قیمت باشد. به عنوان مثال برخی از اندیکاتور MACD به عنوان یک تایید کننده در تشخیص سوئینگ های ماژور استفاده می کنند. ممکن است مثال هایی که استفاده شد برای همه مناسب نباشد اما هدف در اینجا بیان مفهوم اندیکاتور و دسته بندی آنها بر اساس کاربرد است.
اندیکاتورهای معروف
اندیکاتورها بسیار زیاد هستند و هر روز با نامهای جدیدی در این حوزه رو برو می شوید. در ادامه چندین نوع معروف آنها معرفی می گردد.
باند بولینگر
باند بولینگر (Bollinger Bands) شامل یک میانگین متحرک و دو منحنی که در بالا و پایین میانگین متحرک ذکر شده قرار دارند می باشد. در زمانی که قیمت حالت رنج به خود می گیرد و حرکت قیمت در قالب یک روند صعودی یا نزولی نیست، نوار بالایی و پایینی از هم فاصله بیشتری می گیرند. در مواقعی که یک روند نزولی یا صعودی در بازار وجود دارد باند بولینگر باریک می گردد. به طور پیشفرض میانگین متحرک در میان باند در دوره زمانی 20 هست و انحراف معیار نوار بالایی ونوار پایینی 2 می باشد. این اعداد قابل تغییر هستند و بسته به نوع استراتژی تریدر می تواند به مقادیر مورد نیاز تغییر داده شود.
عده ای از باند بولینگر برای اندازه گرفتن نوسان در حرکت قیمت استفاده می کنند. علاوه بر این در تعیین هدف معامله نیز کارایی دارد. مثلاً وقتی در حرکت رو به پایین قیمت باند پایینی می تواند هدف اولیه باشد. همچنین باند بالا و پایین خود یک مقاومت و حمایت محسوب می شوند. قرار گرفتن قیمت در نوار بالایی وجود روند صعودی و قرار گیری قیمت در نوار پایینی وجود روند نزولی را محتمل تر می کند.
ایچیموکو
ایچیموکو یکی از اندیکاتورهای بسیار مهم و پیشرفته است. عده ای از تریدرها خود را ایچیموکو کار می نامند. با ایچیموکو حمایت، مقاومت، روند احتمالی آینده، شتاب حرکتی بازار، حد ضرر و حد سود و … را تعیین می کنند. علاوه بر همه اینها سیگنال ورود خود به معامله را نیز با ایچیموکو بدست می آورند. ایچیموکو دارای دو منحنی است که تشکیل ابر یا کومو را می دهند و سه منحنی دیگر نیز دارد که موقعیت آنها پر از نکات تحلیلی برای تحلیل گر می باشد.
میانگین متحرک
یکی از رایج ترین اندیکاتورها میانگین متحرک (Moving Average) است و در تحلیل تکنیکال بسیار کاربردیست. اندیکاتورهای دیگری چون باند بولینگر نیز بر اساس MA شکل گرفته اند. میانگین متحرک به منظور تشخیص نوع روند و همچنین به عنوان حمایت و مقاومت داینامیک مورد استفاده قرار می گیرد. میانگین متحرک با میانگین گیری از قیمت های گذشته بازار ایجاد می گردد. به همین دلیل به عنوان سیگنال ورود به معامله از نظر عده ای نامناسب به نظر می رسد. اما در استراتژی معامله گری بسیاری از تریدرها ایفای نقش می کند. به خصوص وقتی که در کنار دیگر اندیکاتورها قرار گیرد و همدیگر را در تحلیل تایید کنند.
MACD
MACD یک نوع اسیلاتور است و در میان یک بازه حرکت می کند. برخی از تریدرها از MACD به منظور تشخیص واگرایی با نمودار قیمت بهره می برند. عده ای دیگر برای تشخیص صعودی یا نزولی بودن روند با قرار گیری MACD در ناحیه مثبت و منفی از آن استفاده می کنند. اسیلاتور MACD از گذشته تا به امروز تغییر کرده است و از این رو دو نوع MACD در حال حاضر برای کاربران قابل استفاده است. در نسخه قدیمی تر آن که مکدی کلاسیک نام دارد، اسیلاتور شامل یک هیستوگرام و دو منحنی با رنگ های قرمز و آبی می شود. هنگام کراس یا قطع کردن دو منحنی توسط یکدیگر هیستوگرام صفر می شود و سیگنال ورود به معامله صادر می گردد.
نسخه جدیدتر به جای دو منحنی فقط یک منحنی قرمز که همان خط سیگنال است را دارا می باشد. هیستوگرام در نسخه جدید تغییر کرده و جای خط آبی را گرفته است.
RSI
RSI نوعی اسیلاتور است که در بازه صفر تا صد تغییر می کند. یکی از مهمترین کاربردهای RSI در یافتن واگرایی ها برای پیشبینی تغییر روند و اتمام موج فعلی است. اعداد 30 و 70 برای تشخیص ناحیه اشباع فروش و اشباع خرید در این اسیلاتور در نظر گرفته می شوند. به این معنی که با ورود خط استفاده از فراکتال برای تعیین حد ضرر RSI به بالای سطح 70 نمودار قیمت در ناحیه اشباع خرید قرار می گیرد. همینطور با ورود خط به زیر 30 نمودار قیمت در ناحیه اشباع فروش وارد شده است.
جمع بندی
اندیکاتورها در تحلیل تکنیکال جایگاه ویژه ای دارند. می توان بیان کرد که تقریبا همه تریدرها حداقل یکی از آنها را در استراتژی معامله گری خود به کار می برند. طرفداران روش پرایس اکشن اکثرا از منتقدان آن هستند. اما لنس که یکی از اساتید معروف در این حوزه است از مووینگ اوریج در روش پرایس اکشن استفاده می کند. رابرت ماینر در سبک الیوتی خود از اسیلاتور DT برای یافتن نواحی اشباع و همچنین ورود به معامله بهره می برد.
اسیلاتورها زیر مجموعه ی اندیکاتورها می باشند که در یک پنجره ی دیگر در زیر نمودار قیمت یا نرخ قرار می گیرند. از اسیلاتورها بیشتر برای یافتن واگرایی و همچنین نواحی اشباع خرید و فروش بهره برده می گردد.
انتخاب یک اندیکاتور به استراتژی معاملاتی بستگی دارد و اینکه در یک استراتژی چه اندیکاتورهایی در کنار هم استفاده شود به دانش و تجربه تریدر بازمی گردد.
نکات مهم در خصوص انتخاب تایم فریم مناسب
انتخاب تایم فریم (Time Frame) مناسب برای اغلب معاملهگران یکی از چالشهای جدی است. در خصوص انتخاب تایم فریم مناسب سوالات و ابهامات زیادی وجود دارد. کدام تایم فریم بهتر است؟ آیا برای ورود به معامله باید چند تایم فریم را هم زمان بررسی کنیم؟ آیا اصولا یک استراتژی را میتوان در همه تایم فریمها بکار گرفت؟ اینها تنها بخشی از سوالات و ابهامات مربوط به بحث تایم فریم است. حتی گاهی پیش میآید که استراتژی معاملاتی شما در یک تایم فریم سیگنال خرید میدهد و در تایم فریم دیگر سیگنال فروش! این تناقضات از کجا ناشی میشود و نوع نگاه یک معاملهگر در مواجه با انها چگونه باید باشد؟ با ما همراه باشید تا به همه این سوالات پاسخ دهیم.
نکته 1: فراکتالی بودن ساختار بازار
استراتژیهای معاملاتی که بر اساس چارت و نمودار قیمت شکل گرفتهاند به علت ساختار فراکتالی بازار، اصولا باید در هر تایم فریمی کارایی داشته باشند به شرطی که عمق معاملات کافی باشد.
ساختار فراکتالی چیست؟
ساختار فراکتالی در واقع الگویی است که هر بخش یا جزء آن به کل الگو شباهت دارد. مثلا به تصویر زیر نگاه کنید، برگی که از چند برگ کوچکتر تشکیل شده و اگر به هر یک از برگ های کوچک به صورت مجزا نگاه کنیم انگار در حال نگاه به برگ اصلی هستیم. خود آن برگ های کوچک نیز متشکل از برگهای کوچکتر مشابه هستند و این روند تا اجزای بسیار ریز ادامه دارد! بازارها نیز ماهیتی فراکتالی دارند.
اگر روی نمودارها و الگوهای قیمتی زوم کنید (تایم فریم را پایین ببرید) همان الگوهای مشابه را مشاهده خواهید کرد. برای درک بهتر موضوع تصویر زیر کمک کننده است.
بنابراین باتوجه به ماهیت فراکتالی بازار یک استراتژی معاملاتی را میتوان در همه تایم فریمها بکار گرفت. البته تا جایی که عمق معاملات کافی باشد.
عمق معاملات چیست؟
تعداد معاملات در یک بازه زمانی را عمق معاملات میگوییم. در بورس ایران پایینتر از تایم فریم روزانه عمق معاملات کافی نیست و قیمت پیوستگی لازم را ندارد و نمودار نویزهای بسیار زیادی دارد. بنابراین پیشنهاد میکنیم در بورس ایران از هیچ گونه استراتژی معاملاتی که بر اساس چارت قیمتی طراحی شده است در تایم فریم های زیر روزانه استفاده نکنید. برای اطلاعات بیشتر مقاله کدام تایم فریم برای بورس ایران مناسب است را مطالعه کنید.
نکته 2: بحث مولتی تایم فریم
مولتی تایم فریم یا استراتژی هایی که باتوجه به چند تایم فریم طراحی شدهاند (یا تحلیلهای چند زمانی) را توصیه نمیکنیم. این کار تنها باعث سردرگمی معاملهگر میشود. اما به هر حال اگر شما یک استراتژی معاملاتی بر اساس چند تایم فریم دارید و در آن موفق هستید این توصیه را نادیده بگیرید.
نکته 3: تناقض در تایم فریمهای مختلف
آموزش گام به گام تحلیل بنیادی برای انتخاب سهم مناسب
برای دانلود کتاب آموزش گام به گام تحلیل بنیادی روی لینک زیر کلیک کنید.
آیا میخواهید در بورس به موفقیت برسید؟ آیا نمیدانید چگونه یک سهم را از منظر بنیادی تحلیل کنید؟ نبود منبع آموزشی مناسب در زمینه تحلیل بنیادی انگیزه ای شد تا در یک کتاب آموزشی به زبانی کاملا ساده و کاربردی، به کمک تصاویر گویا و آموزش گام به گام، روش انتخاب یک سهم را بر اساس نکات بنیادی آموزش داده ایم. قطعا این روش آموزشی را در هیچ کجا پیدا نخواهید کرد! این کتاب الکترونیکی را به تمام کسانی که می خواهند در بازار بورس به موفقیت مستمر برسند توصیه میکنیم .
ممکن است استراتژی شما در تایم فریم مثلا یک ساعته سیگنال خرید بدهد ولی همان استراتژی در تایم فریم روزانه سیگنال فروش بدهد! باتوجه به ماهیت فراکتالی بازار این امر کاملا بدیهی است. همان گونه که دیدید اگر ما بر روی نمودار زوم کنید و تایم فریم را پایین ببریم جزئیات بیشتری را در بازهای زمانی کوتاه مدت تر مشاهده خواهیم کرد و هر چقدر از نمودار دور شویم (تایم فریم را بالا ببریم) روند بلند مدتتر را مشاهده میکنیم. بنابراین این تناقض کاملا طبیعی است. به تصاویر زیر دقت کنید. نمودار شاخص بورس را در یک زمان در سه تایم فریم مختلف مشاهده میکنید.
شاخص بورس تایم فریم روزانه (آبان 1400)
شاخص بورس تایم فریم ماهانه (آبان 1400)
شاخص بورس تایم فریم سالانه (آبان 1400)
نکته 4: انتخاب تایم فریم مناسب
برای رهایی از این تناقضات اول از همه باید یک یا دو تایم فریم ثابت را برای معاملات خود انتخاب کنید. بسیاری از افراد مدام تایم فریمهای مختلف را چک میکنند تا یک موقعیت معاملاتی را شناسایی کنند! باید بدانید تغییر تایم فریم تغییر نگاه شما به روند سفارشات است نه تغییر روند سفارشات! با تغییر تایم فریم جریان سفارشات در تابلوی سفارشات تغییر نمیکند.
شما باید بتوانید روند جریان سفارشات را به وضوح ببینید، هر تایم فریمی آن را بهتر به شما نشان میدهد همان تایم فریم بهتر است.
نکته مهم: تایم فریم روزانه، تایم فریم طلایی، تایم فریم طبیعی
بهترین تایم فریم در تمامی بازارها و در تمامی دنیا تایم فریم روزانه است.
دلیل آن هم کاملا مشخص است، تایم فریم روزانه یک تایم فریم طبیعی است. به عبارتی تایم فریم طبیعت روزانه است، مثلا فلان بانک یا معاملهگر سازمانی که میخواهد در خصوص معامله تصمیم بگیرید و اقدامی کند در چه کوانتوم های زمانی تصمیم گیری یا اقدام میکند؟ قطعا روزانه
بنابراین در تایم فریم روزانه خیلی بهتر متوجه قضایا خواهید شد و قیمت ها در یک کندل روزانه (اوپن و کلوز و …) اعتبار خیلی بیشتری دارند (معنی دارتر هستند).
نکته مهم بعدی این است که در هر تایم فریمی که سیگنال ورود را دریافت میکنید باید در همان تایم فریم هم معامله را مدیریت کنید و استراتژی خروج رو اعمال کنید.
در نهایت انتخاب تایم فریم به تجربه، روحیه و شرایط زندگی یک تریدر هم بستگی دارد. برای مثال ممکن است شما به علتهای مختلف از جمله شرایط کاری، قصد داشته باشید در بازههای زمانی بلندمدتتر معامله کنید و تعداد معاملات کمتر ولی با حاشیه سود و ضرر بیشتر داشته باشید. در این صورت باید تایم فریمهای بالاتر را برای معاملات خود انتخاب کنید. اما شخص دیگر دوست دارد تعداد معاملات بالا داشته باشد و اصولا حوصلهاش زود سر میرود! طبیعتا این شخص باید تایم فریمهای پایینتر را انتخاب نماید.
آموزش الگو های هارمونیک در بازار معاملات
الگو های قیمت هارمونیک به الگوهایی گفته میشود که با استفاده از اعداد فیبوناچی برای نقاط بازگشت استفاده می شود و با این حرکت الگوهای هندسی را به سطح بالاتری می برند بنابراین قبل از اینکه ادامه این مقاله را مطالعه کنید پیشنهاد میشود حتما سری به مقاله آموزشی فیبوناچی بزنید و ابتدا این مبحث را یاد بگیرید تا خیلی راحت تر متوجه الگو های هارمونیک شوید .
بر خلاف سایر روش هایی که در تحلیل بازار انجام می شود ، الگوهای هارمونیک سعی در پیش بینی تحرکات آینده نمودار دارد .
حال بیایید به تعدادی از نمونه های الگوهای قیمت هارمونیک که در فارکس برای معاملات ارزی استفاده می شود نگاهی بی اندازیم .
الگو های معاملات هارمونیک به این اشاره دارد که روندها به مانند یک پدیده هارمونیک هستند ، بدین معنی که روند ها می توانند به امواج کوچک تر و بزرگ تری تقسیم شوند که ممکن است جهت قیمت را پیش بینی کنند .
الگو های معاملات هارمونیک کاملا به اعداد فیبوناچی که برای ایجاد اندیکاتور های تکنیکال استفاده می شود متکی می باشند .
ترتیب اعداد با ۰ و ۱ شروع می شود و این ترتیب با جمع کردن دو عدد بعد ادامه می یابد همانند :
۰ ، ۱ ، ۱ ، ۲ ، ۳ ، ۵ ، ۸ ، ۱۳ ، ۲۱ ، ۳۴ ، ۵۵ ، ۸۹ ، ۱۴۴ و …
این ترتیب اعداد را می توان به نسبت هایی تقسیم کرد که به عقیده استفاده از فراکتال برای تعیین حد ضرر عده ای از معامله گران ، این نسبت ها سرنخی از این است که به بازار مالی به کدام سو حرکت می کند .
الگو های گارتلی ، خفاش ، پروانه و خرچنگ محبوب ترین الگو های هارمونیک برای معامله گران تکنیکال می باشد .
هندسه و اعداد فیبوناچی
الگو معاملات هارمونیک ، الگوها و ریاضیات را به یک روش معاملاتی دقیق و مبتنی بر فرض این که الگوها خود را تکرار میکنند تبدیل می کند .
ریشه این روش ، نسبت اولیه یا برخی از مشتقات آن ( ۰.۶۱۸ یا ۱.۶۱۸ ) و نسبت های تکمیل کننده آن که عبارتند از :
۰.۳۸۲ ، ۰.۵۰ ، ۱.۴۱ ، ۲.۰ ، ۲.۲۴ ، ۲.۶۱۸ ، ۳.۱۴ و ۳.۶۱۸ می باشد .
نسبت اولیه تقریبا در تمامی طبیعت و ساختار های محیطی و همچنین ساخته های دست بشر یافت می شود .
از آنجا که الگو نسبت اولیه در طبیعت و جامعه تکرار می شود ، این نسبت نیز در بازار های مالی که تحت تاثیر محیط و جوامع هستند و افراد در آن معامله می کنند نیز مشاهده می شود (یعنی این این الگو ها مدام در بازارهای مالی و نمودار ها تکرار به وجود می آیند)
با یافتن الگو هایی که دارای طول و اندازه های مختلف هستند ، معامله گر میتواند نسبت های فیبوناچی را به الگو ها اعمال کند و طبق این الگو قادر خواهد بود که تحرکات آینده را پیش بینی کند . بخش اعظمی از این روش معامله به اسکات کارنی نسبت داده شده است ، گرچه افراد دیگری نیز در این روش مشارکت کرده اند و الگو ها و سطوحی را ارائه کرده اند که باعث بهتر شدن این عملکرد شده است .
مشکلات الگوی هارمونیک
الگو های قیمت بسیار دقیق میباشند و نیازمند این هستند که الگو تحرکات کامل را نشان بدهد تا این که بتوان با مشاهده این الگو ، بتوانیم نقطه بازگشت دقیق روند را متوجه شویم . یک معامله گر ممکن است غالبا الگویی را ببیند که مشابه به الگوی هارمونیک باشد ، اما ممکن است سطوح فیبوناچی در این الگو منطبق نباشند و بنابراین این الگو با توجه به اصول الگو های هارمونیک یک الگو ی غیر قابل اعتماد تلقی می شود ، اما این اتفاق نیز می تواند یک مزیت باشد به این معنی که معامله گر نیاز است صبور باشد و منتظر کامل شدن و شکل گیری الگو در نمودار باشد .
الگو های هارمونیک میزان دوام حرکات فعلی را اندازه گیری میکنند ، همچنین می توان از آنها برای جدا سازی نقاط معکوس نیز استفاده کرد .
مشکل کار هنگامی رخ می دهد که معامله گر یک موقعیت معاملاتی در ناحیه معکوس و بازگشت استفاده از فراکتال برای تعیین حد ضرر پیدا می کند اما این الگو شکل نمی گیرد . زمانی این مشکل اتفاق می افتد که تریدر در معامله ای گیر افتاده و روند معامله به سرعت بر خلاف جهت معاملاتی ، او ادامه پیدا می کند ، بنابراین همانند تمامی استراتژی های معاملاتی باید مشکلات و ریسک های این روش نیز کاملا کنترل شود .
به این نکته توجه داشته باشید که این الگو ها ممکن است در الگو های دیگر نیز تشکیل شوند ، همچنین امکان تشکیل شدن الگو های غیر هارمونیک در الگو های هارمونیک نیز امکان پذیر است .
این موارد می توانند برای مطمئن شدن از اثر بخشی و متوجه شدن نقاط ورود و خروج به معامله گر کمک کنند .
همچنین ممکن است چندین موج قیمت در یک موج هارمونیک وجود داشته باشند ( به عنوان مثال یک موج CD یا موج AB ) . قیمت ها دائما در حال چرخش می باشند بنابراین تمرکز بر روی بازه زمانی طولانی تر که معامله در آن انجام می شود مهم تر است .
قابلیت فراکتال بودن بازار این اجازه به معامله گران می دهد تا از این تئوری در کوچک ترین تا بزرگ ترین بازه های زمانی استفاده ببرند .
برای استفاده کردن از این روش ، معامله گر باید از یک پلتفرم معاملاتی که به او امکان ترسیم چندین الگوی فیبوناچی اصلاحی برای تخمین هر موج قیمت را فراهم می کند استفاده کند .
انواع الگو های هارمونیک
تعداد زیادی از الگو های هارمونیک وجود دارد . چهار مورد الگو وجود دارد که محبوب ترین الگو های هارمونیک نام گرفته اند . این چهار مورد عبارتند از : گارتلی ، پروانه ، خفاش و خرچنگ
الگوی گارتلی
الگوی گارتلی در ابتدا توسط اچ . ام گارتلی در کتابش به نام سود در بازار سرمایه معرفی و منتشر شد و سپس سطوح فیبوناچی توسط اسکات کارنی در کتابش به نام معامله گر هارمونیک به این الگو نیز اضافه شد .سطوحی که در بحث زیر به آنها اشاره شده از همین کتاب می باشند . در طول سالیان اخیر ، تعدادی از معامله گران نسبت های مرتبط دیگری را نیز معرفی کرده اند که در صورت لزوم ، به این موارد ذکر شده نیز اشاره خواهد شد .
الگوی صعودی اغلب در ابتدای روند مشاهده می شود و این حرکت نشانه این است که امواج اصلاحی در حال پایان می باشند و روند افزایش و رو به بالای سهم نقطه D را تشکیل می دهد .
معامله گران باید آگاه باشند که همه الگو ها ممکن است در چارچوب روند یا دامنه وسیع تری از روند قرار گرفته باشند .
نمودار اطلاعات زیادی به ما خواهد داد اما نحوه متوجه شدن نمودار به شرح زیر است . به این مثال الگوی صعودی توجه کنید :
قیمت از نقطه X به استفاده از فراکتال برای تعیین حد ضرر نقطه A افزایش پیدا می کند سپس طبق موج اصلاحی نقطه A ، به نقطه B می رسد و قیمت اصلاح می شود ، قیمت دوباره توسط خط BC افزایش پیدا می کند ۰.۳۸۲ تا ۰.۸۸۶ موج اصلاحی نقطه AB است . تحرک بعدی نمودار در نقطه CD است که یک الگوی کاهشی میباشد و امتداد آن ۱.۱۳ تا ۱.۶۱۸ نقطه ی AB است . ۰.۷۸۶ نقطه ی D موج اصلاحی XA است . تعداد زیادی از معامله گران به دنبال خط CD که ۱.۲۷ تا ۱.۶۱۸ خط AB امتداد دارد هستند . ناحیه نقطه D به عنوان ناحیه معکوس و بازگشت محتمل شناخته می شود و این همان ناحیه ای است که برای خرید های طولانی مدت می توان به آن ورود کرد . اگرچه صبر برای تایید این که قیمت رو به افزایش توصیه می شود . معمولا محل حد ضرر در نقطه ای که کمی پایین تر از نقطه ای که به سهم ورود کرده ایم قرار دارد ، اما نکات دیگری از تاکتیک های حد ضرر در بخش های بعدی این مقاله اشاره خواهد شد .
برای متوجه شدن الگوی نزولی ، معامله گران معمولا نقطه D در نظر می گیرند و حد ضرر این مورد نیز کمی بالاتر از نقطه D قرار دارد .
تفاوتی که الگوی پروانه با الگوی گارتلی دارد این است که الگوی پروانه دارای نقطه D می باشد که تا فراتر از نقطه X امتداد پیدا کرده است .
الگوی صعودی پروانه الگوی نزولی پروانه
همینک ما به مثالی صعودی اشاره خواهیم داشت ، قیمت در نقطه A کاهش پیدا کرده ، موج صعودی AB ، موج اصلاحی ۰.۷۸۶ خط XA است ، خط BC که ۰.۳۸۲ تا ۰.۸۸۶ است نیز موج اصلاحی AB می باشد . CD که از ۱.۶۱۸ تا ۲.۲۴ است امتداد AB می باشد ، همچنین نقطه D
1.27 نیز در امتداد موج XA می باشد .(یعنی با توجه به خطوط فیبوناچی نسبت 1.27 ، بالاتر از نقطه X قرار گرفته است)
نقطه D ناحیه ای است که معامله گران فروش را در آن مدنظر می گیرند اما همیشه باید نشانه های نمایانگر کاهش قیمت را نیز مدنظر داشت .
نقطه حد ضرر کمی بالاتر از نقطه ورود به سهم قرار دارد .
در تمامی این الگوهایی که اشاره شد برخی از معامله گران به دنبال پیدا کردن نسبت هایی در بین نسبت هایی که اشاره شد هستند و برخی دیگر از معامله گران فقط به دنبال یکی از نسبت ها میاشند. طبق مثالی که در بالا مشاهده کردید موج CD
۱.۶۱۸ تا ۲.۲۴ نسبتی از AB است . تعدادی از معامله گران تنها به دنبال یافتن نسبت ۱.۶۱۸ یا ۲.۲۴ می باشند و سایر اعدادی که در بین این دو عدد خاص قرار دارند را مدنظر نمی گیرند .
الگوی خفاش تشابه زیادی با الگوی گارتلی دارد اما اندازه های آن با الگوی گارتلی تفاوت دارد .
به این الگوی صعودی خفاش توجه کنید :
یک افزایش قیمت توسط XA رخ داده است .
نقطه B
۰.۳۸۲ تا ۰.۵ نسبتی در امتداد موج XA است .
موج BC نسبتی ۰.۳۸۲ تا ۰.۸۸۶ از AB می باشد همچنین CD
۱.۶۱۸ تا ۲.۶۱۸ نسبتی در امتداد AB است . نقطه D
۰.۸۸۶ موج اصلاحی XA است و این نقطه ناحیه ای است که معامله گران از آن به عنوان فرصتی برای خرید عنوان می کنند . اگرچه معامله گران باید همیشه به نشانه هایی که حاکی از افزایش قیمت است را مدنظر داشته باشند .
حد ضرر این الگو کمی پایین تر از نقطه ای که نقطه خرید در آن قرار دارد جای دارد .
معامله گران برای الگو نزولی نقطه فروش در ناحیه نقطه D تحت نظر می گیرند و حد ضرر را نیز اندکی بالاتر از آن نقطه نیز تعیین می کنند .
اسکات کارنی الگوی خرچنگ را به عنوان یکی از دقیق ترین الگو های هارمونیک یاد می کند . دلیل این نظریه این است که این الگو نقاط معکوس و بازگشت را نزدیک به الگوی اعداد فیبوناچی به معامله گران اعلام می کند .
الگوی خرچنگ تشابه زیادی با الگوی پروانه دارد اما اندازه های آن با الگوی پروانه تفاوت دارد .
الگوی صعودیخرچنگ الگوی نزولی استفاده از فراکتال برای تعیین حد ضرر خرچنگ
طبق مثال الگوی صعودی ،
نقطه ی B
۰۳۸۲ تا ۰.۶۱۸ پولبکِ XA می باشد .
موج BC در ۰.۳۸۲ تا ۰.۸۸۶ از موج AB قرار دارد و همچنین CD در نسبت ۲.۶۱۸ تا ۳.۶۱۸ موج قرار دارد . نقطه D در ۱.۶۱۸ که امتداد موج XA است قرار دارد . در این نقطه موقعیت های خرید مدنظر معامله گران قرار می گیرد و حد ضرر آن نیز اندکی بالاتر از این نقطه مورد نظر قرار می گیرد .
معامله گران برای الگو نزولی نقطه فروش را در ناحیه نقطه D تحت نظر میگیرند و حد ضرر را نیز اندکی بالاتر از آن نقطه تعیین می کنند .
نقاط دقیق ورود به معاملات و حد ضرر ها
هر الگو نمایانگر نقاط معکوس و استفاده از فراکتال برای تعیین حد ضرر بازگشت میباشند و لزوما نشانگر نقاط دقیق انجام معامله نیستند بدین دلیل که نقطه D از دو تحلیل متفاوت شکل می گیرد . اگر تمامی سطوح پیش بینی شده در نزدیکی یکدیگر قرار داشته باشند معامله گر می تواند در آن موقعیت وارد معامله شود . در تایم فریم های بالاتر ، سطوح آن از ۵۰ پیپ یا بیشتر باهم فاصله دارند ، در این موقعیت باید منتظر به وجود آمدن تحرکات دیگری برای تایید حرکت قیمت در مسیری که معامله گر مدنظر دارد بود . همچنین این اتفاق را می توان از طریق یک اندیکاتور دیگر و یا تحت نظر دادن دقیقِ تحرکات قیمت نیز مشاهده کرد .
معاملات بر اساس الگوی هارمونیک یکی از روش های دقیق بر مبنای ریاضیات می باشد اگرچه برای تسلط و یادگیری کامل الگو ها شخص معامله گر نیازمند صبر ، تمرین و مطالعات فراوانی است . محاسبات اولیه ای که شخص انجام می دهد ابتدای راه است . تحرکات قیمتی که با اندازه گیری و محاسبات فرد مطابقت ندارد الگو را بی اعتبار می کند و ممکن باعث سردرگمی فرد معامله گر شود.
الگوهای گارتلی ، پروانه ، خفاش و خرچنگ شناخته شده ترین استفاده از فراکتال برای تعیین حد ضرر الگو های هارمونیک هستند و اکثر معامله گران به نشانه های حاکی از این الگو ها در نمودار هستند . نقاط ورود و خروج در نقاطی که نشان دهنده نقاط بازگشت و معکوس قرار دارد نیز مشخص می شود اما باید نشانه هایی که نمودار احتمال بازگشت قیمت را می دهد نیز توجه زیادی شود . نقاط حد ضرر در معاملات خرید معمولا پایین استفاده از فراکتال برای تعیین حد ضرر تر از نقطه ورود قرار گرفته و همچنین در معاملات فروش نقطه حد ضرر اندکی بالاتر از نقطه ورود قرار دارد .
آموزش تحلیل تکنیکال با بیل ویلیامز
آقای ویلیامز یک نظریه منحصر بفردی را بسط داد و این نظریه ترکیب تئوری آشفتگی با روانشناسی تجاری بود و اثراتی که هرکدام در جنبش بازار به دنبال دارند.بیل ویلیامز دانش گسترده ای در مورد سهام ،کالاها و بازارهای ارز خارجی را به ارمغان آورد و اندیکاتور های متفاوت بسیاری از جمله الگوهای معاملات فراکتال را توسعه داد.آموزش بیل ویلیامز در این زمینه توضیحات و آموزش های لازم را ارائه می دهد.
استراتژی معاملاتی فراکتال،یک استراتژی بسیار عالی می باشد که از دو اندیکاتور بیل ویلیامز فراکتال و بیل ویلیامز الیگاتور تشکیل شده است.با شناخت ساختار اولیه بازار ،تنظیمات دو اندیکاتور ذکر شده و مراحل استراتژی معاملاتی فراکتال ،شما را در مسیری درست هدایت می کند.
مخاطبین دوره:
- علاقه مندان به بورس
- کسانی که به دنبال کسب درآمد از بورس هستند.
- همه افراد اعم از افرادی که برای اولین بار می خواهند وارد بازار سرمایه شوند و همچنین افرادی که در این بازار فعالیت دارند.
- و….
آنچه با خرید این دوره به دست می آورید:
- دریافت به روز ترین سرفصل آموزشی و آخرین ورژن های تکنولوژی
- آموزش مطالب تخصصی و عدم اتلاف وقت برای مباحث غیر کاربردی
- به دست آوردن یک فرصت ویژه برای کسب درآمد و اشتغال
- متخصص شدن در زمینه بورس
- اشتغال و در آمد زایی
- کسب مهارت های لازم برای فعالیت در زمینه بورس
- و …
پیش نیاز:
- این دوره هیچ گونه پیشنیازی ندارد و با گذراندن این دوره به طور کامل با الگوی بیل ویلیامز آشنا می شوید.
سرفصل های آموزش بیل ویلیامز:
- معرفی استراتژی بیل ویلیامز
- معرفی اوسیلاتور AO (Awesome Oscillator)
- روش های سیگنال گیری با استفاده از استراتژی بیل ویلیامز
- تعیین حد ضرر با استفاده از استراتژی بیل ویلیامز
مزایای خرید دوره :
- تمامی آموزش ها ۳ ماه بعد از انتشار دوره دارای پشتیانی تخصصی توسط مدرس هستند.
- چنانچه سورس و فایل های جانبی برای دوره موجود باشد، همراه با لینک های آموزش در اختیار شما قرار می گیرد.
- با تهیه این دوره آموزشی، محتوای ارزشمند برای ورود به بازار کار را به قیمت ناچیزی در اختیار دارید.
- ویدئو های آموزشی توسط واحد کنترل کیفیت ما بررسی و سطح علمی ، صدا و تصویر ، شیوه بیان و سایر موارد آن تایید می شود.
- ویدئو های آموزشی ما در حد نیاز به مباحث تئوری می پردازد و بیشتر آموزش به صورت عملی و متناسب با بازار کار می باشد.
- بلافاصله پس از ثبت سفارش لینک دانلود برای شما فعال شده و به ایمیلتان ارسال میگردد. همچنین در صورت انتخاب گزینه پستی مراحل ارسال مرسوله از طریق ایمیل به اطلاع شما میرسد.
- کیفیت تمامی دوره های سایت تضمین شده است. در صورت عدم رضایت از آموزش، به انتخاب شما یا به صورت رایگان یک یا چند آموزش معادل دیگر دریافت می کنید و یا ۷۰ درصد مبلغ پرداختی به کیف پول شما بازگشت داده می شود.
چنانچه از این آموزش راضی بوده و لذت بردید و علاقه مند به یادگیری این حوزه و کسب درآمد از آن هستید؛ می توانید دوره جامع و حرفه ای آموزش ورود به بورس و تحلیل تکنیکال را مشاهده و تهیه نمایید.
نوشته آموزش تحلیل تکنیکال با بیل ویلیامز اولین بار در دانشجویار پدیدار شد.
پنج کلید موفقیت در بازار بورس
پنج کلید موفقیت در بازار بورس یا هر محل تجارت دیگری، محدود کردن ضررها ، اجازه رشد به سودها ، شناسایی روندها ، صبر و روانشناسی بازار است.
- ضررهای خود را محدود کنید.
- به سودها اجازه رشد دهید.
- روند کلی بازار را مشخص کنید.
- صبور باشید و منتظر فرصت مناسب باشید.
- روانشناسی بازار.
برای تبدیل شدن به یک سرمایهگذار برجسته و موفقیت در بازار بورس ، شما بایستی نسبت به تدوین استراتژی مشخص اقدام کنید و این شامل تدوین یک برنامه معاملاتی مشخص، داشتن مدیریت، و استفاده از روانشناسی مناسب در بازار بورس است.
همانطور که در هر قسمت متبحر می شوید،تاثیر فزایندهای بر بلوغ معاملاتی شما داشته و تاثیر فزاینده ای در سودهای شما در بازار خواهد داشت.
کلید اول موفقیت در بازار بورس: ضررهای خود را محدود کنید
مدیریت سرمایه یکی از مهمترین اصول موفقیت در بازار بورس است. اگر ضررهای بزرگی به دست بیاورید، نه تنها سرمایه پولی خود را از دست خواهید داد، بلکه سرمایه روانشناختی خود را نیز از دست خواهید داد.
ضررها را محدود کنید.اگر بازار در روند نزولی قرا گرفته است به سرعت خارج شوید .به عنوان مثال، زمانی که یک سهام خریداری میکنید، هرگز اجازه ندهید قیمت بیش از ۱۰ درصد کمتر از نقطه خرید کاهش یابد.
اگر سهمی را به قیمت ۱۰۰۰ ریال خریداری کرده اید، مهم نیست که هر سهم به ۹۰۰ ریال برسد.بسیاری اوقات می بایست سهمی را که به ۵ درصد کمتر از قیمتی که خریداری کردهاید بفروشید.برای کاهش زیانهای خود نظم و انضباط معاملاتی داشته باشید و محدوده های سقف و کف را به خوبی شناسایی کنید.
اندیکاتور فراکتال در شناسایی این محدوده ها و موفقیت در بازار بورس کمک بسیاری به شما خواهند کرد.
کلید دوم موفقیت در بازار بورس: به سودها اجازه رشد دهید
یکی از بزرگترین اشتباهاتی که سرمایهگذاران مرتکب میشوند این است که بعد از سرعت سود اندکی به دست می آورند از سهم خارج می شوند.
سرمایهگذران خرد برای موفقیت در بازار بورس، به دلیل نگرانی از سودهای بزرگ جا میمانند.جسی لیورمور، که یکی از بزرگترینهای بازار سهام است، اظهار داشت که این پول با نشستن و نه معامله حاصل میشود.
لیورمورا معتقد است که پول بزرگ در جنبشهای قیمت بزرگ ساخته میشود و این به طور کلی زمان میبرد. هیچ دلیلی برای بستن یک معامله وجود ندارد، مگر اینکه استراتژی حد ضرر شما فعال شده باشد.
با شناسایی پول هوشمند در جهت موفقیت در بازار بورس گام بردارید.
کلید سوم موفقیت در بازار بورس: روند کلی بازار را مشخص کنید
یک کلید اصلی برای موفقیت در بازار، تعیین گرایش کلی بازار یا همان شناسایی روندها در بازار است. این کار را می توان با ابزارهای مختلفی از قبیل خط روند، فراکتال ها، محدوده های حمایتی و مقاومتی با فیبوناچی و بسیاری از ابزراهای تکنیکال انجام داد.
شانس خوبی وجود دارد که بازار سهام عمومی از طریق اصلاح و یا حتی شروع یک بازار بزرگ حمل و نقل در حال انجام است. از آنجا که حدود ۷۵ % از کل سهامها مسیر کلی بازار را دنبال میکنند، لازم است بدانیم که آیا بازار در یک روند صعودی یا نزولی قرار دارد. شما فقط باید خرید سهام جدید را در یک روند صعودی تایید شده انجام دهید. این مسئله یکی از مهمترین عوامل موفقیت در بازار بورس استفاده از فراکتال برای تعیین حد ضرر است.
کلید چهارم موفقیت در بازار بورس: صبور باشید و منتظر فرصت مناسب باشید
صبوری یکی از ویژگیهای کلیدی موفقیت در بازار است. مهم است که قبل از معامله در بازار صبر کنید. این به این معنی است که عوامل بسیاری را قبل از هرگونه اقدام در بازار در نظر بگیرید.
همه معاملات براساس احتمالات هستند، و شما همیشه قبل از اینکه یک خرید سهام جدید انجام دهید، احتمال سود و ضرر برای شما وجود دارد.
چندین سناریوی ممکن را پیشبینی کنید، و اگر یک سهام الزامات دقیق شما را برآورده می کند، اساسا و از لحاظ فنی،آن سهم را خرید کنید.
توانایی خرید بهترین سهام در بهترین زمان ، موفقیت در بازار بورس را تضمین میکند.
کلید پنجم موفقیت در بازار بورس: روانشناسی بازار
روانشناسی بازاربورس دقیقا همان چیزی است که شما را از دیگران متمایز میکند.درک و اجرای روانشناسی مناسب ، همان نکتهای است که عامل موفقیت یک سرمایهگذار در بازار میشود.
احساساتی از قبیل حرص و طمع ، ترس و امید بزرگترین دشمن یک سرمایهگذار هستند و دقیقا نقطه مقابل موفقیت در بازار میباشند.آنها شما را در مقابل بازار هدف قرار نمیدهند، بلکه شما را در برابر خودتان قرار میدهند.
زمانی که بتوانید به طور موثر کنترل خود را در دست بگیرید، از اینکه چقدر پول بیشتر در حساب پورتفوی تان جمع میشود، شگفتزده خواهید شد.
این به این خاطر است که احساسات، تفکر شما را تیره میکنند. برای موفق بودن در دراز مدت، شما باید فکر کنید و به صورت عینی عمل کنید.
به طور خلاصه، بهترین تجار و سرمایهگذاران جهان برای موفقیت در بازار بورس از یک طرح تجاری موفق استفاده میکنند، آنها مدیریت سرمایه و برنامه مدون معاملاتی منحصر بفرد خود را دارند . هنگامی که شما در در ۵ حوزه مذکور تسلط پیدا کردید، شما نیز به نتایج شگفتانگیزی در بازار سهام خواهید رسید.
دیدگاه شما